۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

عقیده امام احمد بن حنبل رحمه الله (6)


 ترجمه: کتاب أصول السنة امام احمد بن حنبل رضی الله عنه


متن عربی:


 وَالْإِیمَان بِالرُّؤْیَةِ یَوْم الْقِیَامَة کَمَا رُوِیَ عَن النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَسلم من الْأَحَادِیث الصِّحَاح . وَأَن النَّبِی قد رأى ربه فَإِنَّهُ مأثور عَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم صَحِیح رَوَاهُ قَتَادَة عَن عِکْرِمَة عَن ابْن عَبَّاس وَرَوَاهُ الحکم بن إبان عَن عِکْرِمَة عَن ابْن عَبَّاس وَرَوَاهُ عَلیّ بن زید عَن یُوسُف بن مهْرَان عَن ابْن عَبَّاس والْحَدِیث عندنَا على ظَاهره کَمَا جَاءَ عَن النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَسلم وَالْکَلَام فِیهِ بِدعَة وَلَکِن نؤمن بِهِ کَمَا جَاءَ على ظَاهره وَلَا نناظر فِیهِ أحدا .

 

ترجمه فارسی: 


ایمان داشتن به دیدن الله متعال در روز قیامت (ضروری است) همانگونه که (این مطلب) در احادیث صحیح از پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم روایت شده (و به اثبات رسیده) است . وقطعا پیامبر«صلی الله علیه و آله وسلم در دنیا با قلب» پروردگارش را دیده است زیرا این دیداردر روایت صحیحی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است، واین مطلب را قتاده ازعکرمه از ابن عباس «رضی الله عنه» روایت نموده است و«همچنین» این مطلب را حکم بن ابان از عکرمه از ابن عباس « رضی الله عنه» روایت نموده است ، همانگونه که این مطلب را علی بن زید از یوسف بن مهران از ابن عباس «رضی الله عنه» روایت نموده است، این حدیث در نزد ما برظاهرش می باشد همانگونه که از (دیدارقلبی) پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم (باالله متعال) آمده است و سخن گفتن «برخلاف آن» بدعت است و لیکن ما به آنچه آمده بر ظاهرش ایمان می آوریم و در این باره آن با کسی مناظره نمی کنیم .

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث بیست و ششم اربعین نووی

 

متن حدیث :

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «کُلُّ سُلَامَى مِنَ النَّاسِ عَلَیْهِ صَدَقَةٌ، کُلَّ یَوْمٍ تَطْلُعُ فِیهِ الشَّمْسُ : تَعْدِلُ بَیْنَ الِاثْنَیْنِ صَدَقَةٌ، وَتُعِینُ الرَّجُلَ فِی دَابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عَلَیْهَا، أَوْ تَرْفَعُ لَهُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ وَالْکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ خُطْوَةٍ تَمْشِیهَا إِلَى الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ، وَتُمِیطُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ» .

 

لغات حدیث :

 

کُلُّ سُلَامَى : هر بندی ، هرمفصلی .

مِنَ النَّاسِ : از مردم ، از انسان .

عَلَیْهِ صَدَقَةٌ : براودادن یک صدقه (ضروری) است .

کُلَّ یَوْمٍ : هر روزی .

تَطْلُعُ فِیهِ الشَّمْسُ : خورشید درآن طلوع می کند .

تَعْدِلُ بَیْنَ الِاثْنَیْنِ صَدَقَةٌ : (اینکه) درمیان دو نفرعدل و انصاف برقرار می نماید این (از نظر اجروثواب) یک صدقه است .

تُعِینُ الرَّجُلَ فِی دَابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عَلَیْهَا : (اینکه) فردی را در (سوارشدن، بر) سواریش کمک نموده و او را برآن سوارمی کند.

أَوْ تَرْفَعُ لَهُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ : ویا(اینکه) برایش سامانش را بالا داده و برحیوانش می گذارد (از نظراجر و ثواب) یک صدقه است.

وَالْکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ : و سخن نیکو(گفتن از نظراجر وثواب) یک صدقه است.

وَکُلُّ خُطْوَةٍ تَمْشِیهَا إِلَى الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ : و هرگامی را که بسوی نماز برمی دارد (و بدان سو پیاده می رود، ازنظر اجر وثواب) یک صدقه است .

وَتُمِیطُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ : واینکه چیزآزاردهی را از راه دورمی کند (از نظراجر و ثواب) یک صدقه است .

 

 

 

 

ترجمه حدیث :

 

ابوهریره رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هرروزی که خورشید درآن طلوع می کند برهر بندی ازانسان دادن یک صدقه (ضروری) است : (اینکه) درمیان دو نفر(در قضاوت و یا صلح) عدل (و انصاف) برقرار می نماید این (ازنظراجروثواب) یک صدقه است، و اینکه فردی را در (سوارشدن، بر) سواریش کمک می نماید واو را برآن سوار می کند، ویا (اینکه) برایش سامانش را بالا داده و برآن می گذارد (از نظراجر و ثواب) یک صدقه است، و سخن نیکو(گفتن از نظراجر وثواب) یک صدقه است و هرگامی را که بسوی نماز برمی دارد (و بدان سو پیاده می رود، ازنظر اجر وثواب) یک صدقه است واینکه چیزآزاردهی را از راه دورمی کند (از نظراجر و ثواب) یک صدقه است .

 

مسائل حدیث :

 

ازاین حدیث مسائل و احکام زیربرگرفته و استنباط می شود :

۱ - دربدن هر فردی در روز سیصد و شصت بند وجود دارد که برای نجات هر یک از آتش جهنم در روزی یک کارنیک انجام دادن ضروری است .

۲- کلمه «صدقه» در قرآن و سنت به دو معنی بکار رفته است :

أ : برای کمک های مالی به نیازمندان ، اعم از زکات و یا سایر صدقات نفلی .

ب : برای انجام هرکار نیک .

ناگفته نماند که در این حدیث به معنای دومی یعنی برای انجام هر کار نیک بکار رفته است .

۳- عدل و انصاف بر قرار نمودن در میان مردم اجر و ثواب دارد.

۴ - سخن نیکو گفتن دارای اجر و ثواب است .

۵ - کمک نمودن به کسی که به تنهایی توان سوار شدن بر حیوان و سواریش را ندارد اجر و ثواب دارد .

۶ - با کسی کمک نمودن وبار او را برسواریش بالا نمودن اجر و ثواب دارد .

۷- هرگامی را که فرد برای رفتن به سوی مسجد برای ادای نماز برمی دارد اجر و ثواب دارد .

 ۸ - اشیاء آزارده را از سر راه برداشتن و دور کردن اجر و ثواب دارد .

 

تفاوت های الفاظ روایت :

 

در الفاظ این روایت اربعین نووی با الفاظ سایر کتب حدیثی تفاوتی وجود دارد که در ذیل به مهم ترین آنها اشاره می شود :

۱ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « کُلُّ سُلَامَى مِنَ النَّاسِ عَلَیْهِ صَدَقَةٌ، کُلَّ یَوْمٍ تَطْلُعُ فِیهِ الشَّمْسُ » ولی در روایت (1493) صحیح ابن خزیمه این گونه آمده است « کُلُّ نَفْسٍ کُتِبَ عَلَیْهَا الصَّدَقَةُ کُلَّ یَوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ، فَمِنْ ذَلِکَ:» و در روایت (10658) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ " قَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ، وَمَنْ یُطِیقُ هَذَا؟» .

 

۲- در این روایت اربعین این گونه آمده است « وَتُعِینُ الرَّجُلَ فِی دَابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عَلَیْهَا، أَوْ تَرْفَعُ لَهُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ » ولی در روایت (2891) صحیح بخاری این گونه آمده است « یُعِینُ الرَّجُلَ فِی دَابَّتِهِ، یُحَامِلُهُ عَلَیْهَا، أَوْ یَرْفَعُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ» .

 

۳ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « وَکُلُّ خُطْوَةٍ تَمْشِیهَا إِلَى الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ» ولی در روایت (5875) السنن الکبری بیهقی این گونه آمده است « وَمَشْیُکَ إِلَى الْمَسْجِدِ صَدَقَةٌ».

 

۴ - درروایت شماره (2891) صحیح بخاری این الفاظ اضافه ترآمده است :«وَدَلُّ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ» یعنی : و راه نشان دادن (به دیگران) نیز (همانند) صدقه (دادن ، دارای اجر و ثواب) است.

 

 

سند حدیث :

 

این حدیث را امام نووی به صحیح بخاری و صحیح مسلم نسبت داده اند و این حدیث دراین دو کتاب با سندهای زیر روایت شده اند :

۱ - سند صحیح بخاری : حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مَنْصُورٍ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ هَمَّامٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ ....امام بخاری رحمه الله این حدیث را در صحیح بخاری در سه جا : روایت شماره ( 2707) و روایت شماره (2891) و روایت شماره (2989) با همین سند روایت نموده اند .

2 - سند صحیح مسلم : حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ هَمَّامٍ، حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ مُنَبِّهٍ، قَالَ: هَذَا مَا حَدَّثَنَا أَبُو هُرَیْرَةَ، عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَذَکَرَ أَحَادِیثَ مِنْهَا..... روایت شماره (1009) .

 

منابع حدیث :


این حدیث در کتب متعدد حدیثی روایت شده است که به مهم ترین آنها در ذیل اشاره می شود :

۱ - صحیح بخاری ، حدیث شماره ( 2707) و (2891) و (2989) .

۲ - صحیح مسلم ، حدیث شماره (1009).

۳ - مسند احمد بن حنبل، حدیث شماره (8183) .

۴ - صحیح ابن حبان ، حدیث شماره (3381) .

علاوه از کتب مذکور این حدیث در بسیاری از کتب حدیثی دیگر نیزروایت شده است .

حدیث بیست و پنجم اربعین

 

متن حدیث :

 

عَنْ أَبِی ذَرٍّ رضی الله عنه ایضا، أَنَّ نَاسًا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالُوا لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: یَا رَسُولَ اللهِ، ذَهَبَ أَهْلُ الدُّثُورِ بِالْأُجُورِ، یُصَلُّونَ کَمَا نُصَلِّی، وَیَصُومُونَ کَمَا نَصُومُ، وَیَتَصَدَّقُونَ بِفُضُولِ أَمْوَالِهِمْ، قَالَ: " أَوَلَیْسَ قَدْ جَعَلَ اللهُ لَکُمْ مَا تَصَّدَّقُونَ؟ إِنَّ بِکُلِّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةً، وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ، وَنَهْیٌ عَنْ مُنْکَرٍ صَدَقَةٌ، وَفِی بُضْعِ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ، أَیَأتِی أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَیَکُونُ لَهُ فِیهَا أَجْرٌ؟ قَالَ: «أَرَأَیْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِی حَرَامٍ أَکَانَ عَلَیْهِ فِیهَا وِزْرٌ؟ فَکَذَلِکَ إِذَا وَضَعَهَا فِی الْحَلَالِ کَانَ لَهُ أَجْرٌ».

 

لغات حدیث :


أَیضاً : همچنین .

أَنَّ نَاسًا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : همانا افرادی ازیاران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم .

ذَهَبَ أَهْلُ الدُّثُورِ بِالْأُجُورِ: صاحبان مال و ثروت زیاد، اجرها (و ثواب ها) را بردند.

یُصَلُّونَ کَمَا نُصَلِّی : نماز می خوانند همان گونه که ما  نمازخوانیم.

یَصُومُونَ کَمَا نَصُومُ : روزه می گیرند همانگونه که ما روزه می گیریم.

 

یَتَصَدَّقُونَ بِفُضُولِ أَمْوَالِهِمْ : مالهای اضافیشان را صدقه می دهند.

أَوَلَیْسَ قَدْ جَعَلَ اللهُ لَکُمْ مَا تَصَّدَّقُونَ؟ : آیا (مگر) الله (متعال) برایتان چیزهایی را قرار نداده تا (با آنها) صدقه دهید ؟ .

إِنَّ بِکُلِّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةً : همانا هر سبحان الله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است .

کُلِّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةً : هر الله اکبر گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

کُلِّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةً : هر الحمد لله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

کُلِّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةً : هر لا اله الا الله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

أَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ : (دیگران را) به کار نیک دستور دادند (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، امر به معروف کردن(از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

نَهْیٌ عَنْ مُنْکَرٍ صَدَقَةٌ : (دیگران را) ازهرکار خلاف شرع ممانعت نمودن(از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، نهی از منکر نمودن (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

فِی بُضْعِ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ : در شرمگاه یکی از شما صدقه است ،‌ (در استفاده درست و شرعی از) شرمگاه یکی از شما (مسلمانان)، (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است.

أَیَأتِی أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَیَکُونُ لَهُ فِیهَا أَجْرٌ؟ : آیا اینکه یکی از ما شهوتش را برآورده می کند برای او دراین کارهم اجر و ثواب دارد؟! .

أَرَأَیْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِی حَرَامٍ أَکَانَ عَلَیْهِ فِیهَا وِزْرٌ؟ : شما برایم دیدگاهتان را بیان نموده (و به من خبر دهید) که آیا اگر (یکی از شما) شهوتش را در راه حرام (و غیر شرعی) انجام داده و برآورده می کرد آیا در این کار برایش گناه بود؟

فَکَذَلِکَ : پس همچنین .

إِذَا وَضَعَهَا فِی الْحَلَالِ کَانَ لَهُ أَجْرٌ: آنگاه که (یکی از شما) شهوتش را در راه حلال (و شرعی) انجام داده و برآورده نموده است (در این کار) برایش اجر وثواب می باشد .

 

ترجمه حدیث :

 

(این روایت) نیزاز ابوذر رضی الله عنه روایت شده (ایشان فرمودند) همانا افرادی ازیاران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم گفتند : ای رسول الله ، صاحبان مال و ثروت زیاد اجرها (و ثواب ها) را بردند، (زیرا آنان) نماز می خوانند همان گونه که ما (کم ثروتها وفقیرها) نماز می خوانیم ، و روزه می گیرند همانگونه که ما روزه می گیریم ، و از مالهای اضافیشان صدقه می دهند (وما مال اضافی از مخارج نداریم که صدقه بدهیم)، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : آیا (مگر) الله (متعال) برایتان چیزهایی را قرار نداده تا (با انجام آنها به نوعی) صدقه دهید (و اجر و ثواب صدقه دادن را به دست آورید) ؟ همانا هر سبحان الله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، هر الله اکبر گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، و هر الحمد لله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، و هر لا اله الا الله گفتنی (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، (دیگران را) به کار نیک دستور دادند (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، و(دیگران را) ازهرکار خلاف شرع ممانعت نمودن(از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، و(در استفاده درست و شرعی از) شرمگاه هریک از شما (مسلمانان)، (از نظر اجرو ثواب همانند یک) صدقه است، (صحابه موجود درآن وقت) گفتند : ای رسول الله ، آیا یکی از ما شهوتش را برآورده می کند برای اودراین کارهم اجر و ثواب دارد؟! (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : شما برایم دیدگاهتان را بیان نموده (و به من خبر دهید) که آیا اگر (یکی از شما) شهوتش را در راه حرام (و غیر شرعی) انجام داده و برآورده می کرد آیا در این کار برایش گناه می بود؟ (صحابه تأیید نمودند که بله برایش گناه می بود) ، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند ) پس همچنین آنگاه که (یکی از شما) شهوتش را در راه حلال (و شرعی) انجام داده و برآورده نموده است (در این کار) برایش اجر وثواب می باشد .

 

مسائل حدیث :

 

ازاین حدیث مسائل و احکام زیر استنباط و برگرفته می شود :

۱ - یک ثروتمند اگر مسلمان و پرهیزگار باشد می تواند با دادن مال و ثروتش به راههای درست و شرعی درجات عالی بهشتی را به دست آورد .

۲ - برخی ازصحابه رضی الله عنهم از آنجایی که علاقه شدید به انجام اعمال نیک داشتند و فقیر بودند و توان مالی نداشتند که با دادن صدقات به درجات عالی بهشت برسند افسوس می خوردند، بهمین خاطربود که از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم همانند این نوع سوالهای که در این حدیث آمده می پرسیدند تا راههای به دست آوردن درجات عالی بهشت را فهمیده و برآنها بروند.

۳ - اسلام دینی است که هم ثروت مند و هم فقیر می تواند با انجام دستورات آن به درجات عالی بهشت برسد .

۴ - روزه رکنی از ارکان اسلام ویکی از بهترین اعمال اسلامی است که بر فقیر و ثروتمند بالغ عاقلی که توان گرفتن آن را دارد فرض است .

۵ - نماز رکنی ازمهم ترین ارکان اسلام است که ترک آن دراحادیث با کفر تعبیر شده است و این حکم بر هر پادشاه و گدا و فقیر و ثروتمند عاقل و بالغ فرض است .

۶ - تمام صحابه رضی الله عنهم اعم از ثروتمند و فقیر همه و همه نماز می خوانده و روزه می گرفتند و ما در میان آنان کسی را نداشتم که خدای ناخواسته تارک الصلاه بوده و یا اینکه در رمضان روزه نگیرد ولی متأسفانه این بیماری های روزه خوری و تارک الصلاتی ووو در قرون اخیر در میان مسلمانان رواج یافته است .

۷ - کلمه «صدقه» در قرآن و سنت به دو معنی بکار رفته است یک به معنی کمک های مالی به نیاز مندان و انفاق درراههای شرعی و دوم به معنای انجام هر کار نیک ، و در این حدیث به همین معنای دومی بکاربرده شده است . 

۸- هر سبحان الله گفتنی از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است.

۹ - هر الله اکبر گفتنی از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است.

۱۰- هر الحمد لله گفتنی از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است.

۱۱- هر لا اله الا الله گفتنی از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است .

۱۲- دیگران را به کار نیک دستور دادند از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است.

۱۳- دیگران را ازهرکار خلاف شرع ممانعت نمودن از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است .

۱۴- در استفاده درست و شرعی ازشرمگاه از نظر اجرو ثواب همانند یک صدقه است .

۱۵- صحابه رضی الله عنهم هرگاه نسبت به فهم حدیثی و یا مطلبی برای آنان شبهه ایجاد می شد از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پرسیده و شبهه خودشان را بر طرف می کردند.

۱۶- جماع با همسر دارای اجر و ثواب است زیرا انسان را از ارتکاب عمل نامشروع زنا وسایر امور شهوانی باز می دارد .

۱۷- زنا و هر عمل نامشروع شهوانی حرام است .

۱۸- مثال زدن برای افهام وتفهیم مسائل یکی از روش های درست آموزشی است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از آن زیاد کار می گرفتند .

ناگفته نماند که علاوه از اعمال نیکی که در این حدیث آمده انجام هرکار نیکی از نظر اجر و ثواب همانند یک صدقه است و این مطلب در حدیث صحیح دیگری آمده است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هر کارنیکی (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

تفاوت های الفاط روایت :


در الفاظ این روایت دراربعین با الفاظ این روایت در سایرکتب حدیثی تفاوت هایی وجود دارد که به مهم ترین آنها در ذیل اشاره خواهم نمود :

۱ - دراین روایت اربعین این گونه آمده است « أَنَّ نَاسًا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالُوا لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: یَا رَسُولَ اللهِ، ذَهَبَ أَهْلُ الدُّثُورِ بِالْأُجُورِ » ولی در روایت (21363) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « عن أبی ذر، قال: قلت: یا رسول الله، ذهب الأغنیاء بالأجر » ودرروایت (21411) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « عن أبی ذر، قال: قلت: یا رسول الله، سبقنا أصحاب الأموال، والدثور سبقا بینا » و در روایت (21469) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « عن أبی ذر، قال: قیل للنبی صلى الله علیه وسلم: ذهب أهل الأموال بالأجر » و در روایت (11440) السنن الکبری بیهقی این گونه آمده است « عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، ذَهَبَ الْأَغْنِیَاءُ بِالْأَجْرِ » و روایت (21484) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « قال أبو ذر: على کل نفس فی کل یوم طلعت فیه الشمس صدقة منه على نفسه. قلت: یا رسول الله، من أین أتصدق ولیس لنا أموال؟ » و در روایت (748) صحیح ابن خزیمه این گونه آمده است « عَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، ذَهَبَ أَهْلُ الْأَمْوَالِ الدُّثُورُ بِالْأُجُورِ » .

۲ - در این روایت اربعین این گونه آمده « یُصَلُّونَ کَمَا نُصَلِّی، وَیَصُومُونَ کَمَا نَصُومُ، وَیَتَصَدَّقُونَ بِفُضُولِ أَمْوَالِهِمْ، قَالَ: " أَوَلَیْسَ قَدْ جَعَلَ اللهُ لَکُمْ مَا تَصَّدَّقُونَ؟ » ولی در روایت (21363) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « یصلون ویصومون ویحجون قال: «وأنتم تصلون وتصومون وتحجون» قلت: یتصدقون ولا نتصدق قال: " وأنت فیک صدقة » ودر روایت (21411) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « یصلون ویصومون کما نصلی ونصوم، وعندهم أموال یتصدقون بها، ولیست عندنا أموال؟ فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: " ألا أخبرک بعمل إن أخذت به أدرکت من کان قبلک، وفت من یکون بعدک؟ إلا أحدا أخذ بمثل عملک » و در روایت (3377) صحیح ابن حبان این گونه آمده است « عَنْ أَبِی ذَرٍّ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَیْسَ مِنْ نَفْسِ ابْنِ آدَمَ إِلَّا عَلَیْهَا صَدَقَةٌ فِی کُلِّ یَوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ»، قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَمِنْ أَیْنَ لَنَا صَدَقَةٌ نَتَصَدَّقُ بِهَا؟، فَقَالَ: ...» و در روایت (748) صحیح ابن خزیمه این گونه آمده است « یَقُولُونَ کَمَا تَقُولُ وَیُنْفِقُونَ وَلَا نُنْفِقُ » و در روایت (11440) السنن الکبری بیهقی این گونه آمده است « فَقَالَ: " أَلَسْتُمْ تُصَلُّونَ وَتَصُومُونَ وَتُجَاهِدُونَ؟ " قَالَ: قُلْتُ: بَلَى، وَهُمْ یَفْعَلُونَ کَمَا نَفْعَلُ، یُصَلُّونَ وَیَصُومُونَ وَیُجَاهِدُونَ وَیَتَصَدَّقُونَ وَلَا نَتَصَدَّقُ، قَالَ: " إِنَّ فِیکَ صَدَقَةً کَثِیرَةً ».

۳ - در این روایت اربعین آمده است « وَفِی بُضْعِ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ، أَیَأتِی أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَیَکُونُ لَهُ فِیهَا أَجْرٌ؟ قَالَ: «أَرَأَیْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِی حَرَامٍ أَکَانَ عَلَیْهِ فِیهَا وِزْرٌ؟ فَکَذَلِکَ إِذَا وَضَعَهَا فِی الْحَلَالِ کَانَ لَهُ أَجْرٌ» ودر روایت (5243) سنن ابی داود این گونه آمده است « وَبُضْعَتُهُ أَهْلَهُ صَدَقَةٌ» قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ یَأْتِی شَهْوَةً، وَتَکُونُ لَهُ صَدَقَةٌ؟ قَالَ: «أَرَأَیْتَ لَوْ وَضَعَهَا فِی غَیْرِ حَقِّهَا أَکَانَ یَأْثَمُ؟» و در روایت (21363) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « ومباضعتک امرأتک صدقة " قال: قلت: یا رسول الله، نأتی شهوتنا ونؤجر؟ قال: «أرأیت لو جعلته فی حرام، أکنت تأثم؟» قال: قلت: نعم. قال: «فتحتسبون بالشر ولا تحتسبون بالخیر» و در روایت (21427) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « عن النبی صلى الله علیه وسلم أنه ذکر أشیاء یؤجر فیها الرجل حتى ذکر لی غشیان أهله، فقالوا: یا رسول الله، أیؤجر فی شهوته یصیبها؟ قال: «أرأیت لو کان آثما، ألیس کان یکون علیه الوزر؟» فقالوا: نعم. قال: «فکذلک یؤجر»  و در روایت (4192) صحیح ابن حبان برخی دیگر کتب حدیثی این گونه آمده است « «لَکَ فِی جِمَاعِ زَوْجَتِکَ أَجْرٌ» فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِی شَهْوَةٍ یَکُونُ مِنْ أَجْرٍ قَالَ: «نَعَمْ أَرَأَیْتُ لَوْ کَانَ لَکَ وَلَدٌ قَدْ أَدْرَکَ ثُمَّ مَاتَ أَکُنْتَ مُحْتَسِبَهُ؟ » قَالَ: نَعَمْ قَالَ: «أَنْتَ کُنْتَ خَلَقْتَهُ؟ » قَالَ: بَلِ اللَّهُ خَلَقَهُ قَالَ: «أَنْتَ کُنْتَ هَدَیْتَهُ؟ » قَالَ: بَلِ اللَّهُ هَدَاهُ قَالَ: «أَکُنْتَ تَرْزُقُهُ؟ » قَالَ: بَلِ اللَّهُ کَانَ رَزَقَهُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:  «فَضَعْهُ فِی حَلَالِهِ وَجَنِّبْهُ حَرَامَهُ وَأَقْرِرْهُ فَإِنْ شَاءَ اللَّهُ أَحْیَاهُ وَإِنْ شَاءَ أَمَاتَهُ وَلَکَ أَجْرٌ» .

 

۴ - درپایان باید گفت که دراین روایت ابوذرغفاری رضی الله عنه الفاظ اضافه تری در برخی از کتب حدیثی آمده است که در الفاظ روایت اربعین نیامده است لذا بنده به مهم ترین آنها در ذیل اشاره می کنم :

( 1 ) یُصْبِحُ عَلَى کُلِّ سُلَامَى مِنْ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ . (صحیح مسلم ،‌حدیث : 720) .

ترجمه : انسان صبح می نماید (و در حالی که) بر هر بند و مفصلی او دادن یک صدقه (در روز) ضروری است .

 

(2) وَیُجْزِئُ مِنْ ذَلِکَ رَکْعَتَانِ یَرْکَعُهُمَا مِنَ الضُّحَى . (صحیح مسلم، حدیث : 720) .

ترجمه : و کفایت می کند بجای آن (همه کارهای نیک ذکر شده در این حدیث و بجای صدقه دادن برای هر بند و مفصل) دو رکعت (نماز چاشتی) که (یک فرد) چاشتگاه می خواند.

 

(3) تَبَسُّمُکَ فِی وَجْهِ أَخِیکَ لَکَ صَدَقَةٌ . (سنن ترمذی ، حدیث : 1956) .

ترجمه : لبخند تو در چهره برادرت برایت (ثواب و اجر) یک صدقه است .

 

(۴) وَإِرْشَادُکَ الرَّجُلَ فِی أَرْضِ الضَّلَالِ لَکَ صَدَقَةٌ . (سنن ترمذی ، حدیث : 1956) .

ترجمه : و راهنمائی تو فردی را که در سرزمینی گم شده است برایت (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

(5) وَبَصَرُکَ لِلرَّجُلِ الرَّدِیءِ البَصَرِ لَکَ صَدَقَةٌ . (سنن ترمذی ، حدیث : 1956) .

ترجمه : وچشم (و دید تو) برای فردی که چشم و دید کم نوری دارد (و یا کور است، اگر دستش گرفته و با او همکاری کنی) برایت (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(6) وَإِمَاطَتُکَ الحَجَرَ وَالشَّوْکَةَ وَالعَظْمَ عَنِ الطَّرِیقِ لَکَ صَدَقَةٌ . (سنن ترمذی ، حدیث : 1956) .

ترجمه : دورکردن تو سنگ و خوار و استخوان را از راه برایت (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(7) وَإِفْرَاغُکَ مِنْ دَلْوِکَ فِی دَلْوِ أَخِیکَ لَکَ صَدَقَةٌ . (سنن ترمذی ، حدیث : 1956) .

ترجمه : و ریختنت از دلوت دردلو برادرت برایت (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است.

 

(8) تَسْلِیمُهُ عَلَى مَنْ لَقِیَ صَدَقَةٌ . (سنن اب داود ، حدیث : 1285).

ترجمه : سلام نمودن فرد برهر کسی که ملاقات نماید (از نظر اجرو ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(9) فَلَهُ بِکُلِّ صَلَاةٍ صَدَقَةٌ . (سنن ابی داود ، حدیث : 1286).

 ترجمه : پس برای هرفرد بر هرنمازی (که می خواند از نظراجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(10) وَصِیَامٍ صَدَقَةٌ . (سنن ابی داود ، حدیث : 1286).

ترجمه : و روزه گرفتن (دارای اجر و ثوابی همانند) صدقه است.

 

(11) وَحَجٍّ صَدَقَةٌ . (سنن ابی داود ، حدیث : 1286).

ترجمه : و حج نمودن (دارای اجر و ثوابی همانند) صدقه است .

 

(12) وَهِدَایَتُکَ الطَّرِیقَ صَدَقَةٌ . (مسند احمد بن حنبل ، حدیث : 21363) .

ترجمه : وراهنمائی توراه را (به افراد، از نظراجر و ثواب برایت همانند) یک صدقه است .

 

(۱۳) وَعَوْنُکَ الضَّعِیفَ بِفَضْلِ قُوَّتِکَ صَدَقَةٌ . (مسند احمد بن حنبل ، حدیث : 21363) .

ترجمه : و کمک توبا قوت (و خوراک) اضافیت به ضعیف و فقیر(از نظر اجر و ثواب برایت همانند یک) صدقه است .

 

(14) وَبَیَانُکَ عَنِ الْأَرْثَمِ صَدَقَةٌ . (مسند احمد بن حنبل ، حدیث : 21363) .

ترجمه : بیان نمودن و توضیح دادن تو به جای کسی که توان واضح بیان نمودن و خوب حرف زدن را ندارد (برایت از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(15) وَتَهْدِی الْأَعْمَى، وَتُسْمِعُ الْأَصَمَّ وَالْأَبْکَمَ حَتَّى یَفْقَهَ، وَتُدِلُّ الْمُسْتَدِلَّ عَلَى حَاجَةٍ لَهُ قَدْ عَلِمْتَ مَکَانَهَا، وَتَسْعَى بِشِدَّةِ سَاقَیْکَ إِلَى اللهْفَانِ الْمُسْتَغِیثِ، وَتَرْفَعُ بِشِدَّةِ ذِرَاعَیْکَ مَعَ الضَّعِیفِ، کُلُّ ذَلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الصَّدَقَةِ مِنْکَ عَلَى نَفْسِکَ . (مسند احمد بن حنبل ، حدیث : 21484) .

ترجمه : و(اینکه) کوری را رهنمائی می کنی و (اینکه) به کر و گنگی (مطلبی رابا اشاره) می شنوانی تا آن را بفهمد، و(اینکه) کسی را که از تو برنیازی که تو جایش را می دانی راهنمائی می خواهد تو او را برآن راهنمائی می کنی، و(اینکه) با دوپایت بسوی فریاد کنند ه ای می دوی (وبه فریادش می رسی) و(اینکه) (آستینهای) دوبازویت را بالا زده و بهمراه ضعیف و ناتوانی (کمک می کنی) هریک از اینها دروازهای صدقات از تو بنفع خودت هستند.

 

(16) «أَوَلَا أُخْبِرُکَ بِعَمَلٍ إِذَا أَنْتَ عَمِلْتَهُ أَدْرَکْتَ مَنْ قَبْلَکَ وَفُتَّ مَنْ بَعْدَکَ إِلَّا مَنْ قَالَ مِثْلَ قَوْلِکَ، تَقُولُ فِی دُبُرِ کُلِّ صَلَاةٍ، تُسَبِّحُ ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، وَتَحْمَدُ وَتُکَبِّرُ مِثْلَ ذَلِکَ، وَإِذَا أَوَیْتَ إِلَى فِرَاشِکَ» . (صحیح ابن خزیمه ، حدیث : 748) .

ترجمه : وآیا ترا نسبت به عملی خبر ندهم که چون توآن را انجام دهی، کسی که از تو جلو است به اورسیده و کسی که از تو عقب است، تو از اوپیش گرفته (واوبه تو نرسد) مگر کسی که همانند گفته تو بگوید : بعد از هرنماز(فرضی) ، سی وسه بار سبحان الله بگو و الحمد لله و اکبرالله (نیز) همانند آنها بگو، و چون به بستر(خوابت) رفتی (نیزاین اذکار را بگو) .

 

(۱۷) وَفِی فَضْلِ سَمْعِکَ عَلَى السَّیِّئِ السَّمْعِ تُعَبِّرُ عَنْهُ حَاجَتَهُ صَدَقَةٌ .(السنن الکبری بیهقی ، حدیث : 11440) .

ترجمه : و در خوب شنیدن تو و اینکه آن را برای کسی که قوه شنوائی خوبی ندارد بیان می کنی (از نظر اجر و ثواب همانند) یک صدقه است .

 

(18) إِنَّ أَبْوَابَ الْخَیْرِ لَکَثِیرَةٌ: التَّسْبِیحُ......(صحیح ابن حبان ، حدیث : 3377).

ترجمه : همانا دروازهای (کارهای) خیر(ونیکی) زیاد است (همانند) : سبحان الله گفتن و.......

 

(۱۹) «لَیْسَ مِنْ نَفْسِ ابْنِ آدَمَ إِلَّا عَلَیْهَا صَدَقَةٌ فِی کُلِّ یَوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ»(صحیح ابن حبان ، حدیث : 3377).

ترجمه : هیچ فردی از فرزندان آدم نیست مگر اینکه براو در هر روزی که خورشید درآن طلوع می کند (دادن) صدقه ضروی است .

 

سند حدیث :


امام نووی رحمه الله این حدیث را به صحیح مسلم نسبت داده اند ، لذا سند این حدیث در صحیح مسلم از این قرار است :

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْمَاءَ الضُّبَعِیُّ، حَدَّثَنَا مَهْدِیُّ بْنُ مَیْمُونٍ، حَدَّثَنَا وَاصِلٌ، مَوْلَى أَبِی عُیَیْنَةَ، عَنْ یَحْیَى بْنِ عُقَیْلٍ، عَنْ یَحْیَى بْنِ یَعْمَرَ، عَنْ أَبِی الْأَسْوَدِ الدِّیلِیِّ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ......


منابع حدیث :


این روایت اربعین در بسیاری از کتب حدیثی روایت شده که بنده در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهم نمود :

۱ - صحیح مسلم ،حدیث شماره (720) و(1006)

۲- سنن ترمذی ، حدیث شماره (1956).

۳- سنن ابی داود ، حدیث شماره (1285) و...

۴ - مسند امام احمد، حدیث شماره (21363).

ناگفته نماند که علاوه از کتب مذکور این حدیث در بسیاری از کتب دیگر حدیثی نیز روایت شده است .

 

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث بیست و چهارم اربعین

 

متن حدیث :

 

عَنْ أَبِی ذَرٍّالغفاری رضی الله عنه ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فِیمَا یرویه عَن ربه عزوجل أَنَّهُ قَالَ: «یَا عِبَادِی إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَالَمُوا، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ جَائِعٌ، إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ عَارٍ، إِلَّا مَنْ کَسَوْتُهُ، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ، یَا عِبَادِی إِنَّکُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا، فَاسْتَغْفِرُونِی أَغْفِرْ لَکُمْ، یَا عِبَادِی إِنَّکُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضَرِّی فَتَضُرُّونِی وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِی، فَتَنْفَعُونِی، یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ، مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی شَیْئًا، یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا، یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلُونِی فَأَعْطَیْتُ کُلَّ وَاحِدٍ مَسْأَلَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِمَّا عِنْدِی إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْمِخْیَطُ إِذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ، یَا عِبَادِی إِنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ أُحْصِیهَا لَکُمْ، ثُمَّ أُوَفِّیکُمْ إِیَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَیْرًا، فَلْیَحْمَدِ اللهَ وَمَنْ وَجَدَ غَیْرَ ذَلِکَ، فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ»

 

لغات حدیث :


یرویه عَن ربه عزوجل : از پروردگاربا عزت و بزرگوارش روایت می کند (به این نوع روایتها حدیث قدسی گویند) .

یَا عِبَادِی : ای بندگان من ، ای بردگان من .

 حَرَّمْتُ الظُّلْمَ : ظلم را حرام قرار داده ام، ظلم را حرام نموده ام .

 عَلَى نَفْسِی : برخودم ، برنفس خودم .

وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا: و آن را در میانتان قرار دادم ، و ظلم را در میانتان حرام گرداندم .

فَلَا تَظَالَمُوا : پس به یکدیگر ظلم نکنید، به یکدیگر ظلم ننمایید .

کُلُّکُمْ ضَالٌّ :  همه شما گمراه هستید .

إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ : مگر آنی که من هدایتش داده ام ، مگر کسی که من راه را به او نشان داده و او را راهنمائی نموده ام.

فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ : پس از من درخواست هدایت نمایید شمارا هدایت می نمایم ، پس ازمن راهنمائی بخواهید شما را راهنمائی می نمایم.

کُلُّکُمْ جَائِعٌ : همه شما گرسنه اید ، همه شما گرسنه گان هستید.

إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ : مگر آنی که من به او خوراک داده ام ، مگرکسی که من به اوغذا داده ام .

فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ : پس از من درخواست خوراک نمائید من به شما خوراک می دهم ، پس از من درخواست غذا نمائید من به شما غذا می دهم .

کُلُّکُمْ عَارٍ: همه شما برهنه اید ، همه شما لخت هستید .

إِلَّا مَنْ کَسَوْتُهُ : مگر آنی که من او را پوشانده ام ، مگر کسی که من به اولباس پوشانده ام .

فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ : پس از من درخواست پوشش کنید شما را می پوشانم ، پس از من درخواست لباس کنید برایتان لباس می دهم .

إِنَّکُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ: همانا شما شب و روز خطا می کنید ، همانا شما شب و روز گناه مرتکب می شوید .

وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا: و(فقط) من تمام گناهان را (اگر بخواهم) می آمرزم .

فَاسْتَغْفِرُونِی أَغْفِرْ لَکُمْ :  پس از من درخواست آمرزش نمایید من (گناهانتان را) برایتان می آمرزم .

إِنَّکُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضَرِّی فَتَضُرُّونِی : همانا شما (بندگان) هرگز به ضررم نمی رسید که بتوانید به من ضرری برسانید .

وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِی، فَتَنْفَعُونِی : وهرگز شما (بندگان) به نفعم نمی رسید که بتوانید به من نفعی برسانید .

لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ : اگر اولتان و آخرتان و انس تان و جن تان .

کَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ : (همکار) باشند بر پرهیزگار ترین دل مردی از شما.

مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی شَیْئًا : این در مُلک من چیزی اضافه نکرده است ، این درپادشاهی من چیزی اضافه نمی کند .

کَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ : (همکار) باشند بر بدکارترین دل مردی از شما،(همکار) باشند با خلاف کارترین دل مردی از شما .

مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا : این از مُلک و پادشاهی من چیزی را کم نکرده است، این از مُلک و پادشاهی من چیزی را کم نمی کند.

قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ : دریک زمین ایستادند، در یک زمین بایستند.

فَسَأَلُونِی : پس از من بپرسید، پس از من بخواهید.

فَأَعْطَیْتُ کُلَّ وَاحِدٍ مَسْأَلَتَهُ : پس به هریک درخواستش را دادم ، پس خواسته هریک را برآورده نمایم .

مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِمَّا عِنْدِی : این ازآنچه در نزد من است (چیزی را) کم نمی کند.

إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْمِخْیَطُ : همانند آنچه سوزن کم می کند.

إِذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ : آنگاه که داخل دریا شود، چون در دریا فروبرده شود .

إِنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ : همانا این اعمالتان است، همانا این (نتیجه) کردارتان است .

أُحْصِیهَا لَکُمْ : برایتان می شمارم، برایتان حفظ می کنم .

ثُمَّ أُوَفِّیکُمْ إِیَّاهَا : سپس آنها را کامل برایتان می دهم، سپس (پاداش و یا سزای) آنها را کامل برایتان می دهم .

فَمَنْ وَجَدَ خَیْرًا : پس هرکس خیر و خوبی یافت .

فَلْیَحْمَدِ اللهَ  : پس باید که الله را ستایش نماید، پس باید که الله را ستایش نماید .

وَمَنْ وَجَدَ غَیْرَ ذَلِکَ : و هرکس غیرآن را یافت .

فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ : پس هرگز ملامت نکند مگر خودش را، پس هرگز بجز خودش کس دیگری را ملامت نکند .

 

ترجمه حدیث :

 

ابوذرغفاری رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم ازپروردگارباعزت و بزرگوارشان روایت نمودند که ایشان (چنین) فرمودند : ای بندگان من همانا من ظلم را برخودم حرام قرارداده ام و آن را در میان شما (نیز) حرام گردانده ام ، پس به یکدیگر ظلم نکنید، ای بندگان من همه شما گمراه هستید مگر آنی را که من هدایتش (و راهنمائیش) نموده ام ، ‌پس از من هدایت (وراهنمائی) بخواهید شما را هدایت (و راهنمائی) می کنم ، ای بندگان من همه شما گرسنه اید ، مگرآنی که من خوراکش داده ام، پس از من خوراک بخواهید من به شما خوراک می دهم ، ای بندگان من همه شما برهنه اید ، مگرآنی که من پوشانده ام ، پس از من درخواست (لباس و) پوشش نمائید شما را (لباس داده و) می پوشانم ، ای بندگان من همانا (همه) شما در شب و روز خطا (وگناه) می کنید ، و(این، فقط) من هستم که تمام گناهان را (برهرکس که بخواهم) می آمرزم، پس از من آمرزش بخواهید من (گناهان را) برایتان می آمرزم ، ای بندگان من همانا شما (بندگان) هرگز به ضررم نمی رسید که بتوانید به من ضرری برسانید، (و) هرگز شما (بندگان) به نفعم نمی رسید که بتوانید به من نفعی برسانید ، ای بندگان من اگراولتان وآخرتان و انس تان و جن تان (همه و همه ، برای همکاری) با پرهیزگارترین قلب یک مردی از شما باشید این (کارتان) به مُلک (وپادشاهی) من چیزی را اضافه نمی کند، ای بندگان من اگراولتان وآخرتان و انس تان و جن تان (همه و همه ، برای همکاری) با بدکارترین قلب یک مردی از شما باشید این (کارتان) از مُلک (وپادشاهی) من چیزی را کم نمی کند، ای بندگان من اگراولتان وآخرتان و انس تان و جن تان (همه و همه) برزمینی بایستند و سپس (هریک) ازمن (چیزی) بخواهد و سپس من درخواست هریک را برآورده نمایم ، این (برآورده نمودن حاجت های آنان) ازآنچه نزد من است (چیزی را) کم نمی کند، مگرهمان اندازه که سوزن زمانی که دردریا فروبرده می شود، ای بندگان من همانا این اعمال و کردارتان است که برایتان حفظ و شمارش می کنم ، وسپس (پاداش و سزای) آنها به شما می دهم ، پس هر کس خیر و خوبی دید ، باید که ستایش الله (متعال) را بجا آورد و هرکس غیرآن را دید بجز خودش هرگز کس دیگری را ملامت نکند .

 

مسائل حدیث :


ازاین حدیث مسائل و احکام زیربرگرفته و استنباط می شود

۱ - الله متعال ظلم را برخود حرام قرار داده است .

۲ - الله متعال هرگز ظلم نمی کند و او عادل مطلق است.

۳ - الله متعال ظلم را برما انسانها حرام قرار داده و برای ما عدل و انصاف را دستور داده و پسندیده است .

۴ - الله متعال به ما دستور داده تا به یکدیگر ظلم نکنیم .

۵ - ظالم با ظلمش مرتکب کار حرامی شده است .

۶- بندگان همه گمراه اند بجز آنانی که الله متعال آنان را هدایت داده و آنها را برابر با دستورات خود برده باشد .

۷- هدایت گر الله متعال است فقط از او باید درخواست هدایت نمود.

۸ - رزق و روزی به دست الله متعال است اوست که ما بندگان گرسنه را سیر می کند پس از بندگان رزق و روزی نخواه .

۹- پوشاک و لباس را فقط از الله متعال بخواه زیرا او پوشاننده و لباس دهنده به بندگان است .

۱۰ - تنها ذاتی که می تواند گناهان ما بندگان را بیامرزد فقط و فقط الله متعال است پس از او بخواه تا گناهان شب و روزت را معاف نماید .

۱۱ - هیچ کس نمی تواند به الله ضرری برساند و هرکس در این راستا تلاشی را انجام دهد در حقیقت او سعی لا حاصل نموده و به خودش ضرر رسانده است .

۱۲ - هیچ کس نمی تواند به الله متعال نفعی برساند و الله متعال نیازی به ما ندارد ، لذا هرکس کار نیک کند او به خودش نفع رسانده است .

۱۳- همکاری تمام انس و جن با یک فرد متدین در پادشاهی الله متعال چیزی را اضافه نمی کند فقط به خود آنان نفع می رساند .

۱۴- همکاری تمام انس و جن با یک فرد خلاف کارچیزی را از پادشاهی الله متعال کم نمی کند ، فقط خود آنها متضررمی گردند .

۱۵ -  اگر هریک از انسانها و جن ها از الله متعال چیزی بخواهد والله متعال تمام خواسته های آنها را برآورده نماید به اندازه سر سوزنی ازآنچه به نزد الله متعال کم نمی شود، زیرا او دارای نعمتهای بی نهایت است .

۱۶- انسان هرچه در دنیا و آخرت می بیند نتیجه کردار خودش هست .

۱۷- انسانها نیک کردار باید شکرالله متعال را بجا آورده و ستایش او را بیان نمایند ، زیرا او به آنها توفیق انجام کارهای نیک را عنایت نموده است .

۱۸ - انسانها بدکردار نباید بجز خودشان کس دیگری را ملامت کنند ، زیرا این خود آنها هستند که فریب شیطان و هوای نفس را خورده و دست به خلاف کاری زده اند .

۱۹ - همه کاره ما انسانها و سایر مخلوقات الله متعال است .

۲۰- مسأله ایمان به الله متعال و خداشناسی در اسلام از هرمسأله ای مهم تراست .

۲۱ - ما همه بردگان و بندگان الله متعال هستیم ، و برده نباید از دستورات مالک خودش سرپیچی نماید وسریچی برده از دستورات مالک دلیل نمک نشناسی آن برده است .

۲۲- کلمه (نفس) را برای الله متعال بکار بردن درست است زیرا در این حدیث قدسی، خود الله متعال فرمودند « یَا عِبَادِی إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی ».


تفاوت های الفاظ روایت :

 

درالفاظ این روایت اربعین با الفاظی که برای این روایت در سایرکتب حدیثی آمده تفاوت هایی وجود دارد که بنده در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهم نمود :

۱ - در این روایت اربعین آمده است « عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فِیمَا یرویه عَن ربه عزوجل أَنَّهُ قَالَ » ولی در روایت (2577) صحیح مسلم این گونه آمده است « عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ» و در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی این گونه آمده است « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى» و در روایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه این گونه آمده است « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى، یَقُولُ» و در روایت (6686) شعب الایمان بیهقی این گونه روایت شده است « عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، عَنْ جِبْرَئِیلَ عَلَیْهِ السَّلَامُ، عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى، أَنَّهُ قَالَ».

۲ - دراین روایت اربعین آمده است « یَا عِبَادِی إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَالَمُوا » ولی در روایت (21420) مسند احمد بن حنبل آمده است « إنی حرمت على نفسی الظلم، وعلى عبادی، ألا فلا تظالموا» و در روایت (465) مسند ابی داود طیالسی این گونه آمده است « حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی وَحَرَّمْتُهُ عَلَى عِبَادِی فَلَا تَظَالَمُوا » .

۳ - در این روایت اربعین آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ » ولی در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی وروایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه و برخ دیگر از کتب حدیثی چنین آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُ فَسَلُونِی الهُدَى أَهْدِکُمْ» و در روایت (6687) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « یَا بَنَى آدَمَ کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُ، فَسَلُونِی الْهُدَى أَهْدِکُمْ».

۴ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ جَائِعٌ، إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ » ولی در روایت (6686) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ جَائِعٌ إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ» یعنی درآخر« أَطْعَمْتُ » همانند روایت اربعین ضمیرغائب (هـو) نیامده است .

۵ - دراین روایت اربعین آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ عَارٍ، إِلَّا مَنْ کَسَوْتُهُ، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ » ولی در روایت (6686) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ عَارٍ إِلَّا مَنْ کَسَوْتُ، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ » یعنی درآخر« کَسَوْتُ » همانند روایت اربعین ضمیرغائب (هـو) نیامده است .

۶ - در این روایت اربعین آمده است « یَا عِبَادِی إِنَّکُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا، فَاسْتَغْفِرُونِی أَغْفِرْ لَکُمْ » ولی در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی این گونه آمده است « وَکُلُّکُمْ مُذْنِبٌ إِلَّا مَنْ عَافَیْتُ، فَمَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ أَنِّی ذُو قُدْرَةٍ عَلَى المَغْفِرَةِ فَاسْتَغْفَرَنِی غَفَرْتُ لَهُ وَلَا أُبَالِی » و در روایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه این گونه آمده است « یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ مُذْنِبٌ، إِلَّا مَنْ عَافَیْتُ، فَسَلُونِی الْمَغْفِرَةَ فَأَغْفِرَ لَکُمْ، وَمَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ أَنِّی ذُو قُدْرَةٍ عَلَى الْمَغْفِرَةِ، فَاسْتَغْفَرَنِی بِقُدْرَتِی غَفَرْتُ لَهُ » .

۷ - در این روایت اربعین آمده است « یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ، مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی شَیْئًا » ولی در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی و روایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه و روایت ضعیف شماره (21367) مسند احمد بن حنبل این گونه آمده است « وَلَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَحَیَّکُمْ وَمَیِّتَکُمْ وَرَطْبَکُمْ وَیَابِسَکُمْ اجْتَمَعُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ عَبْدٍ مِنْ عِبَادِی مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی جَنَاحَ بَعُوضَةٍ » .

۸ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا » ولی در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی این گونه آمده است « وَلَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَحَیَّکُمْ وَمَیِّتَکُمْ وَرَطْبَکُمْ وَیَابِسَکُمْ اجْتَمَعُوا عَلَى أَشْقَى قَلْبِ عَبْدٍ مِنْ عِبَادِی مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی جَنَاحَ بَعُوضَةٍ » و همانند این روایت ترمذی با اندک تفاوتی درروایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه و روایت ضعیف شماره (21367) مسند احمد بن حنبل نیزآمده است .

۹ - در این روایت اربعین این گونه آمده است «یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلُونِی فَأَعْطَیْتُ کُلَّ وَاحِدٍ مَسْأَلَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِمَّا عِنْدِی إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْمِخْیَطُ إِذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ» ولی در روایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی این گونه آمده است « وَلَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَحَیَّکُمْ وَمَیِّتَکُمْ وَرَطْبَکُمْ وَیَابِسَکُمْ اجْتَمَعُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلَ کُلُّ إِنْسَانٍ مِنْکُمْ مَا بَلَغَتْ أُمْنِیَّتُهُ فَأَعْطَیْتُ کُلَّ سَائِلٍ مِنْکُمْ مَا سَأَلَ مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی إِلَّا کَمَا لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ مَرَّ بِالبَحْرِ فَغَمَسَ فِیهِ إِبْرَةً ثُمَّ رَفَعَهَا إِلَیْهِ، ذَلِکَ بِأَنِّی جَوَادٌ وَاجِدٌ مَاجِدٌ أَفْعَلُ مَا أُرِیدُ عَطَائِی کَلَامٌ وَعَذَابِی کَلَامٌ إِنَّمَا أَمْرِی لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْتُهُ أَنْ أَقُولَ لَهُ: کُنْ، فَیَکُونُ » و همانند این روایت ترمذی با اندک تفاوتی درروایت ضعیف شماره (4257) سنن ابن ماجه و روایت ضعیف شماره (21367) مسند احمد بن حنبل نیزآمده است و در روایت صحیح شماره (11503) السنن الکبری امام بیهقی این گونه آمده است « یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمُ اجْتَمَعُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلُونِی، ثُمَّ أَعْطَیْتُ کُلَّ إِنْسَانٍ مِنْهُمْ مَا سَأَلَ، لَمْ یَنْقُصْ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا، إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْبَحْرُ یُغْمَسُ فِیهِ الْمِخْیَطُ غَمْسَةً وَاحِدَةً».

۱۰- درروایت ضعیف شماره (2495) سنن ترمذی وروایت ضعیف شماره (21367) مسند احمد بن حنبل این الفاظ اضافه تر آمده است که در این روایت اربعین نووی نیامده است « وَکُلُّکُمْ فَقِیرٌ إِلَّا مَنْ أَغْنَیْتُ فَسَلُونِی أَرْزُقْکُمْ» .

 

سند حدیث :


امام نووی رحمه الله این حدیث را به صحیح مسلم نسبت داده اند واین حدیث در صحیح مسلم دارای چند سند می باشد که در ذیل ذکر می شوند :

1 - حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ بَهْرَامَ الدَّارِمِیُّ، حَدَّثَنَا مَرْوَانُ یَعْنِی ابْنَ مُحَمَّدٍ الدِّمَشْقِیَّ، حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ، عَنْ رَبِیعَةَ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ أَبِی إِدْرِیسَ الْخَوْلَانِیِّ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى......

2 - حَدَّثَنِیهِ أَبُو بَکْرِ بْنُ إِسْحَاقَ، حَدَّثَنَا أَبُو مُسْهِرٍ، حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ، بِهَذَا الْإِسْنَادِ، غَیْرَ أَنَّ مَرْوَانَ أَتَمُّهُمَا حَدِیثًا....

 

3 - قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ: حَدَّثَنَا بِهَذَا الْحَدِیثِ الْحَسَنُ، وَالْحُسَیْنُ، ابْنَا بِشْرٍ، وَمُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى، قَالُوا: حَدَّثَنَا أَبُو مُسْهِرٍ، فَذَکَرُوا الْحَدِیثَ بِطُولِهِ.....

 

4 - حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، وَمُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى، کِلَاهُمَا عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ عَبْدِ الْوَارِثِ، حَدَّثَنَا هَمَّامٌ، حَدَّثَنَا قَتَادَةُ، عَنْ أَبِی قِلَابَةَ، عَنْ أَبِی أَسْمَاءَ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: فِیمَا یَرْوِی عَنْ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى.....

 

منابع حدیث :


این حدیث اربعین در کتب متعدد حدیثی روایت شده که بنده به برخی از آنها در ذیل اشاره می کنم :

۱ - صحیح مسلم ، حدیث شماره (2577) .

۲ - سنن ترمذی ، حدیث شماره (2495) .

۳ - سنن ابن ماجه ، حدیث شماره (4257) .

۴ - مسند احمد بن حنبل ، حدیث شماره (21367) وو..

۵ - صحیح ابن حبان ، حدیث شماره (619) .

ناگفته نماند که علاوه از کتب مذکور در برخی دیگر از کتب حدیثی نیز این روایت آمده است .

تفسیرآسان آیه (189) سوره بقره

ترجمه آیه (۱۸۹) سوره بقره

 

یَسْأَلُونَکَ عَنْ الأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189)


ترجمه : از تو«ای محمد صلی الله علیه و آله وسلم» در باره «کوچک و بزرگ شدن» هلال ها «در هر ماه» می پرسند ، «تو به آنها» بگواین «کوچک و بزرگ شدن هلال در هرماه» برای «تعیین» اوقات برای مردم و « برای دانستن موسم» حج است واین نیکی نیست که شما «درحال احرام حج و یا عمره» از پشت های خانه هایتان بیایید « ووارد خانه هایتان گردید» و لیکن نیکی «واقعی» این است که فرد پرهیزگاری نماید ، لذا «ازاین به بعد» ازدرب های خانه هایتان وارد شوید و از الله بترسید تا اینکه کامیاب و رستگار گردید .


تفسیرآسان آیه (189) سوره بقره


(یَسْأَلُونَکَ عَنْ الأَهِلَّةِ) برخی ازافرد حکمت کوچک و بزرگ شدن هلال ها در آسمان را نمی دانستند لذا آمده و از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند که چرا هلال ها در آسمان هرماه کوچک و بزرگ می شوند در ابتدای هرماهی هلال کوچک است سپس رفته رفته بزرگ شده و به سمت تکمیلی پیش می رود تا اینکه در نیمه ماه کامل می شود و سپس دو باره کم کم کوچک شده تا اینکه در پایان هر ماه کاملا کوچک شده و گم می شود؟ حکمت این چیست ؟ الله متعال در ادامه آیه به آنان حکمت و علت این جریان را بیان نموده و به پیامبربزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم گفتند که به آنها چنین جواب بده ، که جواب در قسمت بعدی آیه آمده است.

(قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ) در این قسمت ازآیه به پرسش کسانی که از کوچک و بزرگ شدن هلال ها ماه پرسیده بودند پاسخ داده شده است ، الله متعال به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : «که شما به این سوال کننده گان» بگو «حکمت و علت این کوچک و بزرگ شدن هلال ها ماه این است» تا مردم اوقات «نماز ، روزه و تاریخ امور و تقوم سال هایشان و ایام موسم» حج «خود» را بدانند. آری بهمین خاطر است که هلال ها در هر ماهی کوچک و بزرگ می شوند .

(وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا) در این قسمت از آیه الله متعال؛ تصور غلط افرادی که فکر می کردند داخل شدن به خانه ها از درب ها در حال احرام ممنوع است ونیکی این است که فرد پشت خانه خویش را سوراخ نموده واز پشت وارد خانه شود ، الله متعال در رد این نظریه و دیدگاه غلط فرمودند : نیکی این نیست که از پشت های خانه ها وارد «خانه هایتان» گردید .

از این آیه یک نکته مهمی فهمیده می شود و آن اینکه شاید ما کاری را بنا برعرف و عادتها خوب بدانیم و در حالی که آن کاراز دیدگاه شریعت خوب نباشد لذا ما باید خود مان را تابع و پایبند به شریعت دانسته و هر آنچه شریعت خوب گفت آن را خوب دانسته و هرآنچه را بد گفت ما نیزآن بد بدانیم گرچه با طبع و دیدگاه و عرف ما سازگاری نداشته باشد ، زیرا ما در حقیقت نمی توانیم خوب و بد هر چیز را آن طور که باید و شاید تشخیص دهیم و آنی که می تواند این کار را بکند فقط الله متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می باشند و ما با رجوع به قرآن مجید و سنّت صحیح می توانیم تمام خوبی ها و بدیها را تشخیص داده و خوبی ها را گرفته و بدی ها را رها نماییم و با این طریق دنیا و آخرت خودمان را آباد سازیم .

(وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ اتَّقَى) آری نیکی در پرهیزگاری است و نیکوکار کسی است که طریقه و روش پرهیزگاری را برای خویش انتخاب نموده باشد ، شاید کسی بپرسد که پرهیزگاری چیست؟ در جواب باید گفت : که پرهیزگاری یعنی: «انجام دادن کارهای نیک و پرهیز از کارهای بد و خلاف شرع» ، لذا هرکسی که کارهای نیک را انجام داده و از کارهای خلاف شرع دوری می کند او پرهیزگار است و کامیابی و رستگاری از آن اوست .

(وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) دراین قسمت از آیه الله متعال دستور می دهد که آن رسم دوران جاهلیت که در حال احرام از درب خانه ها وارد نمی شدید را رها نموده و از درب خانه هایتان وارد شوید ، زیرا این کارتان یک رسم جاهلانه و بی فایده است ، و این تصورتان برگرفته از وسوسه های شیطانی است .

(وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) ترس از الله متعال و پرهیز از گناهان باعث می شود تا اینکه فرد را به مقصد مقصود که همان کامیابی و رستگاری حقیق باشد برساند، لذا هرکس که کامیابی و رستگاری را در غیر از ترس از الله و پرهیزگاری بداند او هرگز کامیاب نخواهد شد و بلکه برعکس بجای کامیابی و رستگاری ؛ کاملا شکست خورده و ناکام خواهد شد .

در این قسمت از آیه یک نکته مهم نهفته است و آن اینکه شاید هر کسی کامیابی و رستگاری خود را در چیزی بداند، یکی رسیدن به پست و مقامی را برای خود کامیابی بداند ، دیگر رسیدن به مال و ثروت را و سومی رسیدن به زنی و ازدواج با خانمی را برای خود کامیابی بداند ، خلاصه اینکه هر کسی برای خودش رسیدن به چیزی را کامیابی و رستگاری بداند، ولی آنچه الله متعال در این قسمت از آیه کامیابی می داند تقوا و پرهیزگاری است، لذا کامیاب و رستگار واقعی کسی است که از الله متعال ترسیده و پرهیزگار باشد .

تفسیرآسان آیه (188) سوره بقره

ترجمه آیه (۱۸۸) سوره بقره

 

وَلا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (188)


ترجمه : و مالهایتان را در میانتان به ناحق وباطل «به شکل ربا و رشوه وسایر امور غیر شرعی» نخورید وآنها به امیران و قاضیان «بعنوان رشوه» تقدیم نکنید وقضاوت را به نزد آنان نکشانید تا اینکه «بدین وسیله» قسمتی از اموال مردم را با گناه بخورید و در حالی که خودتان «ناحق بودن و حرام بودن این کار را» می دانید .


تفسیرآسان آیه (188) سوره بقره

 

(وَلا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ) خوردن مال مردم به ناحق شامل تمام امور مالی می شود که شریعت آنها را حرام قرار داده است از قبیل : ربا و رشوه و زورگیری وخرید و فروشهایی که برابر با دستورات شرع نباشند، در این قسمت از آیه الله متعال بعنوان یک قانون کلی که هیچ استثنائی درآن وجود ندارد بیان نموده و آن اینکه «خوردن اموال دیگران به ناحق به هر شکل از اشکال حرام است»، حالا می خواهد این خوردن به شکل سود و ربا باشد و یا به شکل رشوه و زورگیری و یا بشکلی از اشکال خرید و فروش و تجارت باشد؛ فرقی ندارد .

(وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ) در این قسمت از آیه الله متعال به ما دستور داده که اموالتان را بعنوان رشوه به قاضیان و امیران تقدیم نکنید و درگیرهایتان را با این طریق به نزد آنان نکشانید تا بدین وسیله بتوانید حکم قضاوت را به نفع خود گرفته و اموال مردم را بخورید، زیرا این عمل گناه است .

از این قسمت از آیه معلوم می گردد که در جوامع اسلامی قاضیان و امیرانی هستند که قضاوتهای آنها به ناحق بوده و بنا بر رشوه گیری می باشد و با این طریق حق به حق دارش داده نمی شود بلکه در جامعه ظلم صورت گرفته و بسیاری از ظالمین با این طریق حق مظلومین را خورده وحقوق آنها را پایمال می کنند، الله متعال در این قسمت از آیه در حقیقت از دو چیز ممانعت نموده است :

1 - بطور ضمنی قاضیان و حاکمان را از رشوه گیری ممانعت نموده است .

2- بطور صریح به مسلمانان دستور داده که به قاضیان و حاکمان رشوه ندهند تا با دادن رشوه حکم را به نفع خود گرفته و اموال مردم را بخورند زیرا این کار گناه و حرام است .

نکته دیگری که در این قسمت از آیه نهفته است این است که رشوه دادن و رشوه گرفتن حرام است، زیرا با این کار به برخی ظلم شده و اموال برخی به ناحق به ظالمین داده خواهد شد، و در جامعه ای که رشوه خواری رواج یافت آن جامعه بسوی بی عدالت و ظلم پیش رفته و سرانجام بسیار بدی در انتظارش خواهد بود .

نکته دیگری که در این قسمت ازآیه وجود دارد این است که به دروغ با افراد درگیری ایجاد نکنید و مدعی اموال مردم نشوید تا اینکه آنها را به این بهانه به نزد قاضیان شرع برده وسپس با چالاکی و زیرکی قاضی را فریب داده و اموال مردم را به ناحق از خود نمایید ، زیرا این کار حرام خوری و گناه محسوب می شود .

(وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) از این قسمت ازآیه فهمیده می شود که همیشه علت ارتکاب گناه جهل نیست زیرا بسیاری از افراد با آگاهی کامل از گناه و عواقب سخت و بد آن باز هم بنا بر فریب از شیطان و هوای نفس گناهی را انجام می دهند.

آری گنه کاران نسبت به آگاهی و یا عدم آگاهی از گناهان به دو دسته تقسیم می شوند :

1 - گروهی که با وجود آگاهی از گناهان و عواقب و سزاهای آنها ، مرتکب گناهان می شوند دراین نوع افراد امید توبه و بازگشت از گناهان کمتر و جرم آنها بیشتر است .

2- گروهی که ندانسته و بنا بر جهل مرتکب گناهان می شوند که اگر می دانستند که فلان عمل گناه است هرگز مرتکب آن نمی شدند این دسته همین که از گناه بودن یک عمل آگاهی حاصل کنند فورا توبه نموده و دست از گناه می کشند .

تفسیرآسان آیه (187) سوره بقره

ترجمه آیه (۱۸۷) سوره بقره

 

أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنْ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنْ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (187)


ترجمه : برایتان «در» شب روزه آمیزش و همبستری با همسرانتان حلال گردانیده شده است ، آنان برایتان لباس و پوشش اند وشما برای آنان لباس و پوشش هستید، الله «متعال، قبلا» دانسته که قطعا شما با خودتان «با آمیزش با همسر درشب های رمضان » خیانت می کردید، لذا الله توبه شما را پذیرفته و از شما عفو درگذر نموده است ، پس هم اکنون «شب های رمضان» با خانمهایتان آمیزش و همبستری نمایید و از الله بخواهید آنچه را که برایتان «ازنسل و فرزند» نوشته است ، و «درشب های رمضان را» بخورید و بیاشامید تا اینکه رشته سفید با مداد از رشته سیاه آن برایتان واضح ونمایان گردد، سپس «چیزی نخورید و نیاشامید» و روزه را «ادامه داده و» تا شب تکمیل کنید، و زمانی که در مسجدها «سه گانه، مشغول عبادت» و در حال اعتکاف هستید با همسرانتان آمیزش و همبستری نکنید ، این ها «که در این آیه بیان شد از» حدود الهی اند پس به آنها نزدیکی نشوید، این چنین الله آیاتش را برای مردم بیان می کند تا اینکه پرهیزگار گردند .

 

تفسیرآسان آیه (187) سوره بقره


(أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ) در اوائل که روزه فرض شده بود خورد و نوش و جماع با همسر در شب ها فقط تا نماز عشا مجاز بود بشرطی که فرد قبل از عشا نخوابد ولی اگر می خوابید گرچه نماز عشا را نخوانده باشد بازهم برایش خورد و نوش و جماع با همسر حرام قرارمی گرفت ، و این حکم برای مسلمانان اندکی سخت بود، تا اینکه الله متعال لطف نموده واین آیه مبارکه را نازل نموده و آمیزش و همبستری با خانمها را درشب های رمضان مجاز قرار داد، بهمین خاطر است که الله متعال در این آیه فرموده است : شب روزه برایتان آمیزش و همخوابی با همسرانتان «که تا به حال ممنوع بوده از این به بعد» حلال قرارداده شده است .

(هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ) دراین قسمت ازآیه الله متعال حالت همبستری زن و مرد که یکدیگر را در بغل گرفته و با یکدیگرهمخوابی می کنند را تشبیه به لباس نموده است زیرا همانگونه که لباس بدن را تحت پوشش خود قرار می دهد زن و مرد نیز زمان آمیزش و همخوابی یکدیگر را با در بغل گرفته و یکدیگر را تحت پوشش قرار می دهند .

ولی از این تشبیهی که الله متعال در این قسمت از آیه بیان نموده یک مطلب بسیار مهم دیگری نیزواضح می گردد وآن اینکه هر یک از زن و مرد همان گونه که در زمان همخوابی و آمیزش پوشش یکدیگر اند در تمام امورزندگی باید پوشش یکدیگر باشند و عیوب یکدیگر را پوشیده و به دیگران بیان ندارند همان گونه که یک لباس هر عیبی که در زیرآن ودر بدن فرد باشد پوشیده و هرگز آن را برای دیگران آشکار و نمایان نمی کند، نکته دیگر اینکه لباس یک نوع محافظ وزیبایی است که فرد خودش را با پوشیدن آن آراسته و زیبا می سازد وجسم خویش را ازگرما و سرما بوسیله آن محفوظ نگه می دارد لذا هر یک از زن و مرد نیز باید نسبت به همدیگر اینگونه باشند که باعث زیبایی و خوبی یکدیگر گشته و در زمان مشکلات و سختی ها محافظ و همیاریکدیگر باشند .

(عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَکُمْ) در این قسمت از آیه اشاره شده که زمانی که بعد از نمازعشا و یا بعد ازخواب شدن همبستری و آمیزش با خانم در شب های رمضان ممنوع بوده برخی از یاران پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم دچار این عمل ممنوعه شده و با خانمهایشان در این این زمان ممنوع همبستر شده بودند بهمین خاطراست که الله متعال فرموده : الله «از قبل دانسته» که قطعا شما به خودتان خیانت نموداید «و با خانمهایتان در اوقات ممنوع همبسترشده و آمیزش نموده اید».

(فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ) آری آن دسته از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که بعد از نماز عشا و یا بعد ازخواب در شب ، با خانم هایشان همبستری و آمیزش نموده بودند ، توبه نموده و الله متعال توبه آنان را پذیرفته و از گناهاشان عفو و در گذر نموده است ، و گناه زمانی که از آن توبه شده و توبه پذیرفته شود گویا که فرد اصلا گناهی را مرتکب نشده است ، زیرا در روایت حسن شماره (4250) در کتاب ابن ماجه ازرسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمده که ایشان فرمودند : توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی ندارد .

نکته دیگری که در این قسمت از آیه نهفته است این است که الله متعال یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را با پذیرش توبه و عفو و درگذراز آنها بشارت داده و آنها را شاد نموده است ، زیرا یک مسلمان زمانی که بداند که الله متعال توبه او را پذیرفته و از گناه او در گذر نموده بسیار خوشحال می گردد.

(فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ) دراین قسمت ازآیه الله متعال بیان نموده است که ممنوعیت آمیزش با همسر در شبهای رمضان به پایان رسیده است و از این به بعد همبستری و آمیزش با خانم ها در شب های رمضان مجاز است .

نکته دیگری که در این قسمت از آیه آمده این است که فرد هدفش از همبستر شدن با خانم این باشد که فرزند دارشود و الله متعال به او فرزندی عنایت نماید وبا آمیزش با همسر همین مطلب را طلب نموده و از الله متعال خواهان باشد .

نکته دیگری که در این قسمت ازآیه آمده و با دقت به آن فهمیده می شود این است که جلوگیری نمودن برای اینکه فرد فرزندار نشود ممنوع است و برخلاف این دستور الله متعال که فرموده « وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ » طلب کنید آنچه الله «از فرزند» برایتان «در تقدیر» نوشته است، لذا کسانی که جلوگیری می کنند تلاش و طلب نمی کنند که هیچ؛ بلکه برعکس اسباب عدم بچه دارشدن را فراهم می کنند و در این راستای مخالف تلاش و کوشش می کنند ، که این خود خلاف این دستور الله متعال محسوب می شود که در این آیه آمده است.

(وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنْ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنْ الْفَجْرِ) در این قسمت از آیه الله متعال بیان نموده است که خورد و نوشی که بعد از نماز عشا و یا بعد از به خواب رفتن در شب های ماه مبارک رمضان ممنوع بوده از این به بعد مجاز است ، و بعد از غروب آفتاب تا طلوع صبح صادق که تاریکی شب از سفیدی صبح در کناره شرقی افق نمایان می گردد مجاز می باشد .

(ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ) همان گونه که در قسمت قبلی آیه « حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمْ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنْ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنْ الْفَجْرِ» پایان خورد و نوش وآمیزش با همسر و ابتدای و شروع روزه بیان شده است در این قسمت از آیه « ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ » پایان روزه اعلان شده است یعنی روزه با غروب آفتاب و شروع شب به پایان می رسد .

نکته دیگری که از مفهوم این قسمت از آیه فهمیده می شود این است که در شب روزه ای درکار نیست و روزه مخصوص روزاست، لذا خورد و نوش و آمیزش با همسر در شب های رمضان مجاز است .

(وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ) در قسمت از آیه الله متعال یک استثنا بیان نموده است و آن اینکه آمیزش که با خانمها در شب های رمضان مجازاست ، این حکم برای کسانی است که معتکف در مساجد نیستند ، زیرا کسانی که در مساجد معتکف اند برای آنان شب های رمضان آمیزش و جماع با همسرممنوع و حرام می باشد ، بهمین خاطر الله متعال در این قسمت از آیه فرموده اند : و زمانی که در مسجدها معتکف هستید با خانمهایتان جماع و آمیزش نکنید .

یک نکته بسیارمهم در اینجا باید بیان شود و آن اینکه اعتکاف در مساجد در این قسمت از آیه مطلق آمده است ولی در حدیث صحیح مقیّد به مساجد سه گانه «مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد الاقصی» شده است لذا در غیر این سه مسجد در دیگر مساجد اعتکاف مجاز نمی باشد در این باره به دلایل زیر توجه فرمایید :

1 - در(شرح مشکل الآثار ، حدیث : 2771 و سلسله احادیث صحیحه حدیث : 2786) آمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : «لَا اعْتِکَافَ إِلَّا فِی الْمَسَاجِدِ الثَّلَاثَةِ: الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَسْجِدِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَمَسْجِدِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ» . یعنی : اعتکافی نیست مگر در مساجد سه گانه : مسجد الحرام، مسجدالنبی صلی الله علیه و آله وسلم و مسجد بیت المقدس .

2 - در هیچ حدیث صحیح نیامده است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم اجازه اعتکاف دردیگر مساجد علاوه از این سه مسجد را داده باشند و یا اینکه خود اعتکاف نموده باشند.

3- از هیچ صحابه ای رضی الله عنهم ثابت نیست که در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در مسجدی علاوه از مساجد سه گانه اعتکاف نموده باشد و خبر به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رسیده و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم سکوت و یا تأیید نموده باشند .

ناگفته نماند که در این باره در میان علما اختلاف نظر وجود دارد ولی قول صحیح و مدلّل همین است که بیان شد .

(تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا) در این قسمت از آیه الله متعال بیان نموده که احکامی که در این آیه ذکر شده است از حدود و مرزهای دین الهی است و تجاوز از آنها ممنوع و حرام می باشد ، لذا به این مرزها نزدیک نشوید و این حدود و مرزها را نشکنید .

(کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ) آری الله متعال آیات قرآن که آیات آخرین کتابش برای انسانهاست را این گونه زیبا و جالب برای مردم بیان می دارد و در آنها فهرست اعمال نیک و اعمال بد و ناشایست را بیان می دارد تا اینکه افراد با عمل به دستورات مذکور در این آیات پرهیزگار گردند ، زیرا انسان زمانی پرهیزگار می گردد که دو چیز را رعایت کند؛ یک به اعمال نیک و شایسته پایبند باشد، ودوم اینکه از اعمال ناشایست و گناهان به دور باشد، و با این طریق خود را با انجام اعمال نیک آراسته و از اعمال ناشایست پاک داشته و خود را از پرهیزگاران گرداند . 

تفسیرآیه (186) سوره بقره

ترجمه آیه (۱۸۶) سوره بقره

 

 وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِی إِذَا دَعَانِی فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186)

ترجمه : وهرگاه که بندگانم ازتوبپرسند، تو«ای محمد» به آنها بگو که همانا من نزدیک هستم و دعای دعا کننده را آنگاه که مرا فرا خواند می پذیرم ، پس باید که تنها از من درخواست پذیرش «دعا های خویش را» نمایید وباید که به من ایمان بیاورید تا اینکه راه یافته گردند .

 

تفسیرآیه (186) سوره بقره

 

(وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ) الله متعال در این قسمت از این آیه بیان نموده که الله متعال به بندگانش نزدیک است و اما کیفیت این نزدیکی بر ما معلوم نیست وما بدون هیچ توجیح و بیان کفیتی برای آن، آن را قبول داشته و بدان ایمان ویقین داریم و معتقدیم که الله متعال به ما نزدیک است، و ما مسلمانان از ایمان به نزدیکی الله متعال با بندگانش ؛ احساس راحتی می کنیم زیرا می دانیم که آن ذات بی نهایت مهربان وقتی که به ما نزدیک است و از تمام اوضاع و امور زندگی ما آگاه است و از خود ما به ما مهربان تر است و همیشه ما را مورد لطف ومرحمت خویش قرار می دهد، لذا ما مسلمان با ایمان به این صفت الله متعال احساس آرامش نموده و هیچ وقت احساس تنهائی و وحشت نمی کنیم، و هرچند اعتقاد در این باره قوی تر باشد احساس آرامش و امنیت نیز بالاتر خواهد بود.

(أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِی إِذَا دَعَانِی) در این قسمت ازآیه آمده که الله متعال دعای دعا کننده را قبول می نماید، آری دعا همانگونه که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند عبادت است، لذا این عبادت را باید برابر با شرع وفقط برای الله متعال انجام داد و در این عبادت کسی را با الله متعال شرک نیاوریم و زمان دعا فقط و فقط از اوبخواهیم که دعای ما را پذیرفته و مشکل ما را حل و حاجت ما را برآورده کند.

آری در این آیه لطفی از الطاف الهی ظاهر می گردد و آن اینکه ، خود الله متعال از ما خواسته که دعا کنیم تا برای ما دعاهای ما را پذیرفته و مشکلات ما را حل نماید، و به ما گفته من دعای دعا کننده را می پذیریم آنگاه که از من بخواهد و دعا کند ، پس هر یک از ما باید قدر این فرصت طلائی که الله متعال به ما داده را دانسته و هر وقت خواهان نعمتی از نعمات الهی هستیم و یا گرفتارمشکلی از مشکلات شدیم در آن وقت دست نیازبه پیش ذات بی نیازدراز نموده وفقط از او بخواهیم که ما را ازنعمات بی پایان خویش بهرمند نموده و یا اینکه مشکلات ما را حل نماید ، در آن وقت است که الله متعال به ما لطف نموده ما را از نعماتش بهرمند نموده و یا اینکه مشکلات ما را حل خواهد نمود . 

(فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی) در این قسمت ازآیه آمده که ما باید فقط و فقط از الله متعال بخواهیم تا اینکه دعای ما را قبول کند ، چون پذیرش دعا تنها و تنها کار الله متعال است و هیچ مخلوق و موجودی نمی تواند دعای فردی را بپذیرد و یا رد کند ، و اگر ما از کس دیگری بخواهیم که دعای ما را بپذیر ما در این کار دچار دواشتباه بس بزرگی شده ایم :

1- اولین اشتباه ما این است که ما ازالله متعالی که توان پذیرش دعا را دارد نخواستیم که دعای ما بپذیرد.

2- و دومین اشتباهی که مرتکب شدیم این است که ما از کسی که توان پذیرش دعا را ندارد از او خواستیم که دعای ما را بپذیرد .

در نتیجه ما با این کارما، دعای ما را هدر داده و به جای به دست آوردن اجر و ثواب و حل مشکلات ، به مشکلات ما افزوده و بار گناه ما را اضافه تر نموده ایم .

(وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ) در این قسمت ازآیه الله متعال به ما انسانها دستور داده که باید به او ایمان بیاورند تا اینکه راه یافته و هدایت شوند زیرا کسی که به الله متعال ایمان نداشته باشد او گمراه بوده و هر گزراه یافته و هدایت شده نیست، زیرا ایمان به الله متعال از مهم ترین ارکان ایمان و اساسی ترین مسائل اعتقادی است و تمام مسائل ایمانی و احکام شرعی برهمین اصل اصیل بنا شده و بدون آن هیچ اعتباری ندارند .

ترجمه کتاب لؤلؤ و مرجان حدیث (۴۷ تا ۴۹)

حدیث (47) حدیث أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: آیَةُ الإیمانِ حُبُّ الأَنْصارِ، وَآیَةُ النِّفاقِ بُغْضُ الأَنْصارِ.


ترجمه : انس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : دوستی با انصار نشانی ایمان و دشمنی با انصار نشانی نفاق است .


حدیث (48) حدیث الْبَراء قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: الأَنْصارُ لا یُحِبُّهُمْ إِلاَّ مُؤْمِنٌ، وَلا یُبْغِضُهُمْ إِلاّ مُنافِقٌ، فَمَنْ أَحَبَّهُمْ أَحَبَّهُ اللهُ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ أَبْغَضَهُ اللهُ.


ترجمه : براء بن عازب رضی الله عنه فرمودند : پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : بجزمسلمان کسی دیگر انصاررا دوست نمی دارد و بجز منافق کسی با آنها بغض (و دشمنی) نمی کند، پس هرکس آنها دوست بدارد الله اورا دوست بدار و هرکس با آنها بغض (و دشمنی) نماید الله با او بغض (و دشمنی) نماید .


حدیث (49) حدیث أَبی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فی أَضْحًى أَوْ فِطْرٍ إِلى المُصَلَّى فَمَرَّ عَلى النِّساءِ فَقَالَ: یا مَعْشَرَ النِّساءِ تَصَدَّقْنَ فَإِنّی أُریتُکُنَّ أَکْثَرَ أَهْلِ النَّارِ فَقُلْنَ: وَبِمَ یا رَسُولَ اللهِ قَالَ: تُکْثِرْنَ اللَّعْنَ وَتَکْفُرْنَ الْعَشیرَ، ما رَأَیْتُ مِنْ ناقِصاتٍ عَقْلٍ وَدینٍ أَذْهَبَ لِلُبِّ الرَّجُلِ الْحازِمِ مِنْ إِحْداکُنَّ قُلْنِ: وَما نُقْصانُ دِینِنا وَعَقْلِنا یا رَسُولَ اللهِ قَالَ: أَلَیْسَ شَهادَةُ الْمَرْأَةِ مِثْلَ نِصْفِ شَهادَةِ الرَّجُلِ قُلْنِ: بَلَى، قَالَ: فَذَلِکَ مِنْ نُقْصانِ عَقْلِها، أَلَیْسَ إِذا حَاضَتْ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ قُلْنَ: بَلى، قَالَ: فَذَلِکَ مِنْ نُقْصانِ دِینِها.


ترجمه : ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در (عید) قربان و یا (عید سعید) فطر(ازخانه) بیرون شده و بسوی عیدگاه رفتند (و نماز عید را خوانده و بعد از نماز ) به نزد زنانی (که به نماز عید آمده بودند) رفته (و خطاب به آنها) فرمودند : ای گروه زنان صدقه (وخیرات) بدهید همانا من دیدم که اکثر شما زنان اهل آتش (دوزخ) هستید، (زنان) گفتند : این برای چه ای رسول الله ؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : (این بدین خاطراست که) شما (زنان) زیاد نفرین می کنید وناشکری (و در قبال احسانها و نیکیهای) شوهر ناشکری می کنید، و من همانند شما زنان ناقص عقل و دین (کس دیگری را ) ندیدم که زیادتر از بین ببرد (و فریب دهد) عقل سالم مرد قاطع و عاقلی را ،(در آن وقت زنان) گفتند : نقصان و کم بود عقل و ما و دین ما در چیست ای رسول الله ؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : آیا گواهی زن (در برخی از مواقع) نیم گواهی مرد نیست ؟ (زنان) گفتند : آری (این گونه است)، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : این ازنقصان و کمی عقل زن است ، (و سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : آیا این گونه نیست که (زن) زمانی عادت ماهیانه می بیند نه نماز می خواند و نه روزه می گیرد ؟ (زنان) گفتند : بله (همانگونه است که فرمودید)، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : این از نقصان و کمبود دین زن است .

ترجمه کتاب لؤلؤ و مرجان حدیث (۴۳ تا ۴۶)

حدیث (43) حدیثُ عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعودٍ أَنَّ النَّبِیّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: سِبَابُ الْمُسْلِم فُسُوقٌ وَقِتالُهُ کُفْرٌ.


ترجمه : عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند : دشنام دادن مسلمان (و ناسزا) گفتن؛ فسق (و بیرون شدن از مصیرحق) است و درگیری با او (عمل) کفری است .


حدیث (44) حدیثُ جَریرٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ لَهُ فی حَجَّةِ الْوَداعِ: اسْتَنْصِتِ النَّاسَ، فَقالَ: لا تَرْجِعُوا بَعْدی کُفَّارًا یَضْرِبُ بَعْضُکُمْ رِقابَ بَعْضٍ.


ترجمه : جریر بن عبد الله رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی االله علیه و آله وسلم درآخرین حجشان به ایشان فرمودند :از مردم بخواه تا سکت شوند ( و من به مردم گفتم:  ساکت باشید زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می خواهد برایتان مطلبی را بیان کنند و چون مردم سکوت نمودند رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : (ای مردم) بعد از (وفات) من کفار نگرید (و به سوی کفر برنگردید، زیرا این سبب می گردد تا) برخی از شما گردن برخی را بزند.


حدیث (45) حدیثُ ابْنِ عُمَرَ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: وَیْلَکُمْ أَوْ وَیْحَکُمْ، لا تَرْجِعُوا بَعْدی کُفَّارًا یَضْرِبُ بَعْضُکُمْ رِقابَ بَعْضٍ.


ترجمه : ابن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : وای برشما بعد از (وفات) من کفار نگرید (و به سوی کفر برنگردید، زیرا این سبب می شود تا)  برخی از شما گردن برخ دیگر را بزند.


حدیث (46) حدیث زَیْدِ بْنِ خالِدٍ الْجُهَنِیِّ قَالَ: صَلّى لَنا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ صَلاةَ الصُّبْحِ بالحُدَیْبِیَةِ عَلى إِثْرِ سَماءٍ کانَتْ مِنَ اللَّیْلَةِ، فَلَمّا انْصَرَفَ أَقْبَلَ عَلى النَّاسِ فَقالَ: هَلْ تَدْرُونَ مَاذا قَالَ رَبُّکُمْ قَالوا اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ: أَصْبَحَ مِنْ عِبادی مُؤْمِنٌ بِیَ وَکافِرٌ، فَأَمّا مَنْ قَالَ مُطِرْنا بِفَضْلِ اللهِ وَرَحْمَتِهِ فَذَلِکَ مُؤْمِنٌ بِیَ وَکافِرٌ بِالْکَوْکَبِ وَأَمّا مَنْ قَالَ مُطِرْنا بِنَوْءِ کَذا وَکَذا فَذَلِکَ کافِرٌ بِیَ وَمُؤْمِنٌ بِالْکَوْکَبِ.


ترجمه : زید بن خالد جهنی رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در حدیبیه بعداز این که شب باران باریده بود (صبح) نماز صبح را خواندند وچون (نماز بپایان رسید) به سمت مردم چرخیده و رو به مردم نمودند و (خطاب به جمع حاضر) فرمودند : آیا می دانید که پروردگارتان چه فرمودند (حاضرین) گفتند : الله و رسولش (از همه) بهتر می داند( سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : (الله متعال فرمودند ) برخی بندگان من در حالی صبح نمودند که به من دارند و برخی (از آنها) به من کفر ورزیدند، اما کسی که می گوید: از فضل و رحمت الهی به ما باران داده شده است او به من ایمان آورده و به ستاره کفرورزیده است و اما کسی که می گوید: بنا بر فلان و فلان ستاره به ما باران داده شده است او به من کفر ورزیده و به ستاره ایمان آورده است .

ترجمه کتاب لؤلؤ و مرجان حدیث (۳۹ تا ۴۲)

حدیث (39) حدیثُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَیُّما رَجُلٍ قالَ َلأخیهِ یا کافِرُ فَقَدْ باءَ بِها أَحَدَهُما.


ترجمه : عبد الله بن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : هر فردی که به برادر (دینی و مسلمان) خویش بگوید ای کافر( و او را تکفیرکند) قطعا یکی از آنها بسوی کفر برگشته است (یعنی اگر گویند این سخن راست گفته باشد که خوب ورنه کفر به خودش برگشته است) .


حدیث (40) حدیث أَبی ذَرٍّ رضی الله عنه أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: لَیْسَ مِنْ رَجُلٍ ادَّعَى لِغَیْرِ أَبیهِ وَهُوَ یَعْلَمُهُ إِلاَّ کَفَرَ، وَمَنِ ادَّعى قَوْمًا لَیْسَ لَهُ فِیهِمْ نَسَبٌ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.


ترجمه : ابوذررضی الله عنه روایت نمودند که ایشان از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شنیده اند که می فرمایند : هیچ فردی نیست که (خودش را به غیر پدرش نسبت دهد) و مدعی شود که آن فرد پدرش هست و در حالی که او می داند که این (ادعایش دروغین است) مگر اینکه او کفری را مرتکب شده است و هرکس (خودش را به قومی نسبت دهد و) مدعی شود که از آن قوم است و در حالی نسبش از آن قوم نیست پس باید نشیمنگاه و جایگاهش را از آتش (جهنم) آماده سازد .


حدیث (41) حدیثُ أَبی هُرَیْرَةَ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لا تَرْغَبُوا عَنْ آبائِکِمْ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ أَبیهِ فَهُوَ کُفْرٌ.


ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : از پدرانتان اعراض و روگردانی نکنید، پس هرکس از پدرش اعراض و روگردانی نماید او کفری را مرتکب شده است .


حدیث (42) حدیثُ سَعْدِ بْنِ أَبی وَقَّاصٍ وَأَبی بَکْرَةَ قَالَ سَعْدٌ سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: مَنِ ادَّعى إِلى غَیْرِ أَبیهِ وَهُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ غَیْرُ أَبیهِ فَالْجَنَّةُ عَلَیْهِ حَرامٌ فَذُکِرَ َلأبی بَکْرَةَ فَقَالَ: وَأَنا سَمِعَتْهُ أُذُنایَ وَوَعاهُ قَلْبی مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.


ترجمه : سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه فرمودند : من از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم می فرمایند : هرکس خودش را به غیر پدرش نسبت دهد (و مدعی شود که او پدرش است) و در حالی که می داند آن (فرد) پدرش نیست ، پس (این را خوب بداند) که (رفتن) به بهشت برایش حرام (و ممنوع) است ، (زمانی که این حدیث ) برای ابوبکره رضی الله عنه ذکر(و بیان) شد ایشان فرمودند : دو گوش من (نیز) این حدیث را از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده و دلم (نیز) آن را حفظ نموده است .