۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

مخالفت اجتهادی

مخالفت اجتهادی


 

اگر علت مخالفت یک مسلمان با مسلمان دیگر اجتهادی باشد، پس هر دو نفری که با یکدیگر مخالف اند، معذوربوده و از اجر ثواب بهرمند می گردند، زیرا آنی که اجتهادش درست بوده و در این مسأله اختلافی به حق رسیده؛ دو اجر و ثواب را برده است، و آنی که اجتهادش بر خطاء رفته و گرفتار اشتباه شده او یک اجر و ثواب را برده است، پس هر دو از دیدگاه شریعت محکوم نیستند، و کسی حق محکوم کردن آنها را ندارد، در این باره به حدیث (7352) صحیح بخاری توجه نمایید:

عَنْ عَمْرِو بْنِ العَاصِ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِذَا حَکَمَ الحَاکِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ، وَإِذَا حَکَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْرٌ».

ترجمه: عمروبن العاص رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده که می فرمایند: هرگاه حاکم (قاضی و عالم) خوب تلاش و تحقیق نموده و سپس در باره مسأله حکم نمود، (حالا) اگر به حق رسیده و حکمش درست بوده پس برایش دو اجر و ثواب است و اگر تلاش و تحقیق نمود وحکم نمود ولی اشتباه بود؛ پس برایش یک اجر و ثواب است.

دراینجا لازم می دانم برای بهتر فهمیدن این حدیث نظر شما را به چند مطلب از علماء که در توضیح این حدیث بیان نمودند جلب نمایم:

 1 - محدّث بزرگوار خطیب بغدادی رحمه الله در کتاب الفقیه والمتفقه (1/ 191) در باره این حدیث چنین نوشته اند:

فإن قیل: کیف یجوز أن یکون للمخطئ فیما أخطأ فیه أجر، وهو إلى أن یکون علیه فی ذلک إثم لتوانیه وتفریطه فی الاجتهاد حتى أخطأ؟ فالجواب، أن هذا غلط لأن النبی صلى الله علیه و سلم لم یجعل للمخطئ أجراً على خطئه، وإنما جعل له أجراً على اجتهاده، وعفا عن خطئه لأنه لم یقصده، وأما المصیب فله أجر على اجتهاده، وأجر على إصابته.

ترجمه: پس اگر گفته شود: چگونه جایز است که به اشتباه کننده ای که در آنچه اشتباه نموده یک اجر و ثواب داده شود، و در حالیکه بنا برآنچه او در تلاش و اجتهاد سستی و کوتاهی نموده تا جایی که گرفتار اشتباه شده است؛ باید به او گناه برسد؟

(در) جواب (باید گفت): این (برداشت) اشتباه است، زیرا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم برای خطا کننده و اشتباه کننده اجر و ثوابی بنا آن خطا واشتباهش نداده است، بلکه برای او اجر و ثوابی را بنا بر تحقیق و اجتهادش داده است، و از آن خطا و اشتباهش چون قصدی نداشته و عمدی نبوده در گذر نموده است، و اما آنی که به حق رسیده و درست حکم نموده برایش یک اجر و ثواب بخاطر تحقیق و تلاش و دیگری هم بخاطر به حق رسیدنش داده شده است.

2- شیخ ناصر الدین آلبانی رحمه الله در توضیح این حدیث چنین فرموده اند:

«إذا حکم الحاکم فاجتهد فأصاب فله أجران، وإن أخطأ فله أجر واحد» ذلک أن هذا الحدیث وإن اشتهر عند العلماء استعماله فی الأحکام الشرعیة والمسائل التی یسمونها بالمسائل الفرعیة دون استعمال هذا الحدیث فی المسائل الأصولیة أو الاعتقادیة، وإن کان هذا اشتهر عند الأصولیین؛ فإنه مما لا شک ولا ریب فیه أن الحدیث یشمل الاجتهاد فی کلٍّ من الأمرین المذکورین، أی: سواء کان فرعاً أو أصلاً .. سواء کان عقیدة أو حکماً فقهیاً، المهم: أن العالم المسلم لا یلقی هکذا الکلام على عواهنه، وإنما یجتهد فی معرفة حکم ربه فی کل ما کلف الله عز وجل به عباده سواء کان فرعاً أو أصلاً .. سواء کان فقهاً أو عقیدةً. (موسوعة الألبانی فی العقیدة، 5/ 798).

ترجمه: «آنگاه که حاکم و عالم خوب تلاش و تحقیق نموده و بعد حکم نمود اگر درست حکم نموده باشد برایش دو اجر و اگر اشتباه نموده باشد برایش یک اجراست» گرچه استفاده از این حدیث در نزد علماء مشهور گشته در باره احکام شرعی و مسائلی که آنها را مسائل فرعی می نمامند، و عدم استفاده آن در باره مسائل اصولی و یا عقیدتی، گرچه این برداشت و فهم در نزد اصولی ها مشهور است؛ ولی آنچه در آن شک و تردیدی نیست، این است که این حدیث شامل هر اجتهادی از این دو جریان گذشته می شود، یعنی: برابراست که مسأله فرعی باشد یا اصلی.... برابراست که مسأله عقیدتی باشد و یا حکم فقهی، مهم این است: که یک عالم مسلمان اینگونه سخنی را بدون تحقیق از پیش خودش نمی زند، و قطعا او در شناخت حکم پروردگارش در آنچه که الله با عزت و بزرگوار او را نسبت به بندگان مکلف و ملزم نموده اجتهاد می کند، خواه آن مسأله فرعی باشد یا اصلی.....برابراست که مسأله (حکم) فقهی باشد و یا (مسأله) عقیدتی.

3- شیخ ابن عثیمین رحمه الله در شرح ریاض الصالحین در توضیح این حدیث چنین بیان نموده اند:

 

واعلم أن کل خلاف یقع بین الأمة إذا کان الحامل علیه حسن القصد مع بذل الجهد فی التحری، لا یلام علیه ولا یضلل، لأنه مجتهد، وقال النبی علیه الصلاة والسلام: (إذا حکم الحاکم فاجتهد فاخطا، ثم أصاب فله أجران، وإذا حکم فاجتهد ثم أخطأ فله اجر) ولیس من حق الإنسان أن یقدح فی أخیه إذا خالفه فی الرأی بمقتضی الدلیل عنده، أما من عاند واصر بعد قیام الحجة علیه فهذا هو الذی یلام.

( شرح ریاض الصالحین، جلد اول، صفحه: 411)

ترجمه: بدان که هر اختلافی که در میان امت می افتد، اگر سبب آن نیّت خوب بهمراه تلاش و کوشش در تحقیق (مسائل) باشد، برآن (فرد) ملامتی نیست و گمراه قرار داده نمی شود، پیامبرعلیه الصلاة والسلام فرمودند: «آنگاه که حاکم و عالم خوب تلاش و تحقیق نموده و بعد حکم نماید اگر درست حکم نموده باشد، برایش دو اجر و اگر اشتباه نموده باشد، برایش یک اجراست»، این ازحق انسان نیست که برادر (دینی) خودش را جرح (وخدشه دار) کند زمانی که با او در مسأله ای بنا بر دلیلی که دارد اختلاف نماید، اما کسی که عناد کند و بعد ازاقامه دلیل بر او؛ بازهم پافشاری کند این آن کسی است که باید ملامت شود.

 

4- شیخ ابن عثیمین رحمه الله در مجموعه فتاوی و رسائل ابن عثیمین، 5/ 439 و 439) از ایشان چنین سؤال شده است:

 

یذکر أن بعض القادة فی المعارک الإسلامیة کانوا أشاعرة، فهل یثنى علیهم؟

یعنی : این مطرح می شود که برخی از فرماندهان جنگ ها (و جهادها)ی اسلامی از اشاعره بودند، آیا می شود که از آنها تعریف کرد (و خوبی آنها را بیان نمود)؟

 

شیخ ابن عثیمین رحمه الله در جواب چنین فرمودند:

 

من أصول أهل السنة والجماعة أن الإنسان قد یجتمع فیه سُنَّة وبدعة إذا لم تکن البِدعة مکفرة، ومن المعلوم أن بدعة الأشعریة لیست من البِدع المُخْرِجة عن الإسلام، ولا مَانِع من الثَّناء على من قام بما ینفع المسلمین من هذه الطائفة بما یستحق من الثناء؛ فهو محمودٌ على ما قام به من ذلک، وأمَّا ما حصل منه من بدعة، نعلم أو یغلب على ظننا أنه فیها مجتهد، فهو دائر بین الأجر والآجرین؛ لأن کل مجتهد من هذه الأمة فی حکم یسوغ فیه الاجتهاد فلن یعدم الأجر أو الأجرین؛ لقول النبی صلى الله علیه وآله و سلم: "إذا حکم الحاکِمُ فاجتَهد ثم أصابَ فلَه أجرانِ، وإذا حکم فاجتهد ثم أخطأ فلهُ أجرٌ " .

والحکمُ فی الناس وبین الناس، إنما یکون إلى الله تعالى، کما قال تعالى: (وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ) وقال: (فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِک خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً) . وقد علمت قول النبی - صلى الله علیه  وسلم - فی المجتهد.

 

ترجمه: از اصول اهل سنّت و جماعت این است که در انسان سنّت و بدعت جمع می شود، آنگاه که بدعت کفری نباشد، و این مشخص است که بدعت اشعریها از بدعتی که (انسان را) از اسلام بیرون می کند نیست، لذا مانعی وجود ندارد که بر فردی از این گروه (اشاعره) نسبت به کاری که انجام داده و به نفع مسلمانان بوده و شایسته تعریف است؛ تعریف شود، آری او ستوده است برآنچه که انجام داده است، و امّا آن بدعتی که از او صادر شده، ما می دانیم و یا غالب گمان ما بر این است که اودر آن مجتهد بوده است و او در میان دو اجر و یک اجر می چرخد؛ زیرا هرمجتهدی از این امت که در باره مسأله ای که در آن اجتهاد گنجایش دارد؛ اجتهاد می کند، او هرگز یک اجر و یا دو اجر را از دست نمی دهد؛ بنا گفته پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم: «آنگاه که حاکم و عالم (برای رسیدن به حق) تلاش و تحقیق می کند و سپس اگربه حق رسید برایش دو اجر و ثواب است و اگر تلاش و تحقیق نمود وحکم کرد و اشتباه نمود، پس برایش یک اجر و ثواب است».

و (نکته دیگر این که) قطعا حکم در باره مردم و در میان مردم، در اختیار الله متعال است، همانگونه که (الله) متعال (در سوره شوری، آیه: 10) فرموده اند: و در هر چیزی که اختلاف نمودید، حکم آن بسوی الله است. و(در سوره نساء آیه: 59 ، الله متعال) فرمودند: پس اگر در چیزی اختلاف نمودید آن را بسوی الله و رسول (الله، صلی الله علیه و آله وسلم) باز گردانید، اگر شما به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهترین (روش) و (دارای) نیک ترین سرانجام است. و گفتارپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را (نیز) در باره مجتهد دانستی. 



ادامه دارد..................