۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۸- (این حدیث حسن است) حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ: حَدَّثَنَا الْجَرَّاحُ بْنُ مَلِیحٍ قَالَ: حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ زُرْعَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عِنَبَةَ الْخَوْلَانِیَّ، وَکَانَ قَدْ صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ، مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ:‏«ﻻَ ﻳَﺰَﺍﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻳَﻐْﺮِﺱُ ﻓِﻲ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟﺪِّﻳﻦِ ﻏَﺮْﺳًﺎ ﻳَﺴْﺘَﻌْﻤِﻠُﻬُﻢْ ﻓِﻲ ﻃَﺎﻋَﺘِﻪِ ‏».

 

لغات حدیث :

 

صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ: به سمت دو قبله (بیت المقدس و کعبه) نمازخوانده است .

ﻻَ ﻳَﺰَﺍﻝُ : همیشه ، بصورت مستمر.

ﻳَﻐْﺮِﺱُ : می کارد، نهال کاشت می کند.

ﻏَﺮْﺳًﺎ : نهال .

ﻳَﺴْﺘَﻌْﻤِﻠُﻬُﻢْ ﻓِﻲ ﻃَﺎﻋَﺘِﻪِ ‏: آنها را در اطاعت و فرمانبردای خویش کار می گیرد .

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ حدیث : 


ﺍﺑﻮﻋﻨﺒﻪ ﺧﻮﻻﻧﯽ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻗﺒﻠﻪ ‏(ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ﻭﮐﻌﺒﻪ ‏) ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ اند ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمایند: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﻤﺮ ‏( ﺩﺭ ﻫﺮﺩﻭﺭ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ‏) ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﻧﻬﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﺩ ﻭﺍﺯ(همه) ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻓﺮ ﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.

 

مسائل حدیث :

 

از این حدیث مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

 

۱ - درهر دور و زمانی افرادی وجود دارند که فرمانبردار و مطیع دستورات الله متعال اند .

۲ - هیچ دور و زمانی از افراد مطیع و فرمانبردار الهی خالی نیستند .

۳ - الله متعال برای حفظ دین خودش افرادی را در این دین تربیت می کند و رشد می دهد تا بزرگ شده و به دین خدمت نموده و فرمانبرداران واقعی الهی باشند.

۴ - افراد نیک و فرمانبرداران الهی، تربیت شده گان الله متعال می باشند .

 

تحقیق وبررسی سند:

 

در سند این روایت (هشام بن عمار دمشقی رحمه الله) وجود دارد ایشان راوی صدوق بود که در پیری تلقین پذیر گشته است وهمچنین در سند این حدیث جناب (جرّاح بن ملیح رحمه الله) وجود دارد که «صدوق» است و جناب (بکر بن زرعه رحمه الله) وجود دارد که «مقبول» است بهمین خاطر این حدیث «حسن» گشته است.

 

تفاوت های الفاظ روایت و منابع حدیث :

 

این حدیث علاوه از سنن ابن ماجه در هیچ یک از سایرکتب شش گانه حدیثی نیامده است ، گرچه در برخی ازسایرکتب حدیثی آمده است، ناگفته نماند که همین حدیث در کتاب (الآحاد والمثانی) أبو بکر بن أبی عاصم روایت (2497) با همین سند و اندک تفاوتی در متن این گونه آمده است :

حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ، نا الْجَرَّاحُ بْنُ مَلِیحٍ، نا بَکْرُ بْنُ زُرْعَةَ الْخَوْلَانِیُّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عِنَبَةَ الْخَوْلَانِیَّ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَکَانَ قَدْ صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «لَا یَزَالُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ یَغْرِسُ فِی هَذَا الْأَمْرِ غَرْسًا یَسْتَعْمِلُهُمْ فِی طَاعَتِهِ».

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺍﺑﻮﻋﻨﺒﻪ ﺧﻮﻻﻧﯽ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻗﺒﻠﻪ ‏(ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ﻭﮐﻌﺒﻪ ‏) ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ اند، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمایند : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﻤﺮ ‏( ﺩﺭ ﻫﺮﺩﻭﺭ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ‏) ﺍﻟﻠﻪ عزو جل ﺩﺭ ﺍﯾﻦ امر ﻧﻬﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﺩ ﻭﺍﺯ(همه) ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻓﺮ ﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.

 

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۷ - (این حدیث حسن صحیح است) حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ حَمْزَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَلْقَمَةَ نَصْرُ بْنُ عَلْقَمَةَ، عَنْ عُمَیْرِ بْنِ الْأَسْوَدِ، وَکَثِیرِ بْنِ مُرَّةَ الْحَضْرَمِیِّ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: قَالَ: ‏«ﻻَ ﺗَﺰَﺍﻝُ ﻃَﺎﺋِﻔَﺔٌ ﻣِﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻲ ﻗَﻮَّﺍﻣَﺔً ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻣْﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ، ﻻَ ﻳَﻀُﺮُّﻫَﺎ ﻣَﻦْ ﺧَﺎﻟَﻔَﻬَﺎ ‏».

 

لغات حدیث :

 

‏ﻻَ ﺗَﺰَﺍﻝُ : همیشه ، بصورت مستمر، بشکل دائمی .

ﻃَﺎﺋِﻔَﺔٌ ﻣِﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻲ : گروهی از امت من .

ﻗَﻮَّﺍﻣَﺔً ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻣْﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ: برپا دارنده دستور الله (متعال) هستند، برپا دارنده دین الله (متعال) هستند.

ﻻَ ﻳَﻀُﺮُّﻫَﺎ ﻣَﻦْ ﺧَﺎﻟَﻔَﻬَﺎ ‏: کسی که با آنها مخالفت نماید نمی تواند به آنها ضرری برساند .

 

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ حدیث : 


ﺍﺑﻮﻫﺮﯾﺮﻩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ‏(ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻋﺼﺮ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ‏) ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ‏(ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ‏) ﮐﻪ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ‏(ﻭ ﺩﯾﻦ ‏) ﺍﻟﻠﻪ (متعال) هستند ﻭ هرﮐﺴ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ‏( ﮔﺮﻭﻩ ‏) ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﻨﺪ نمی تواند ﺑﻪ ﺁﻥ ﺿﺮﺭﯼ ‏( ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ ‏) برﺳﺎﻧﺪ.

 

مسائل حدیث :

 

از این حدیث مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

۱ - همیشه گروهی از امت اسلامی برپا دارنده حق خواهند بود .

۲ - تمام افراد امت محمدی هرگز گمراه نخواهند شد .

۳ - همیشه اهل حق مخالفانی خواهند داشت .

۴ - اهل باطل هیچ ضرردینی و ایمانی نمی توانند به اهل حق وارد کنند .

۵ - جنگ اهل حق با باطل تا پایان این دنیا ادامه خواهد داشت .

 

نکات توضیحی :

 

در تحت حدیث گذشته بیان نمودم که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم وبرخی از ائمه ومحدثین رحمهم الله در باره این گروه چه می فرمودند ولی در اینجا مناسب می دانم که آنچه امام نووی رحمه الله در شرح صحیح مسلم بعد از ذکر اقوال برخی از محدثین درباره این گروه بیان نموده اند را ذکر کنم، ایشان فرمودند : ویحتمل أن هذه الطائفة مفرقة بین أنواع المؤمنین، منهم شجعان مقاتلون، ومنهم فقهاء، ومنهم محدِّثون، ومنهم زهاد وآمرون بالمعروف وناهون عن المنکر، ومنهم أهل أنواع أخرى من الخیر، ولا یلزم أن یکونوا مجتمعین، بل قد یکونون متفرقین فی أقطار الأرض.

ترجمه : واین احتمال نیز می رود که (افراد) این گروه پراکنده ازانواع مسلمانان باشند، برخی از آنان شجاع های جنگجو(و مجاهد) باشند، و برخی ازآنان فقهاء و برخی ازآنان محدثان و برخی ازآنان زاهدان و امرکنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر(و داعیان دین) وبرخی ازآنان از انواع دیگری از (اهل) خیر(و نیکی) باشند، و این لازم نیست که همه آنها (در یک منطقه) جمع باشند (وساکن یک سرزمین باشند) بلکه می شود که افراد پراکنده در اطراف و اکناف این کره خاکی باشند.

آری با دقّت در این گفته امام نووی رحمه الله پی برده می شود که ایشان به نوعی در میان سخنان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و برداشت ائمه رحمه الله جمع نمودند یعنی در اصل این گروه از نظرایده و فکر و روش، بر روش و طریقه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و یاران ایشان می باشند ، و همانگونه که در میان یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم محدّث ، داعیان دین ومجاهدین و صاحب سایر امور خیر بودند در میان این گروه نیز این نوع افراد وجود دارند وبر روی این کره خاکی گسترده پخش و پراکنده اند ، گرچه از نظرمناطق و محل سکونت پراکنده و از یکدیگر جدا اند ولی از نظرایده و افکار و روش و منش متحد و یکی اند .

 

تحقیق و بررسی :

 

در سند این روایت (هشام بن عمار دمشقی رحمه الله) وجود دارد که ایشان راوی صدوق بوده و در پیری تلقین پذیر گشته بودند، ولی متن این حدیث (حسن صحیح) است زیرا متن این حدیث با اندک تفاوتی با سندهای دیگر وازصحابه های متعددی در بسیاری از کتب حدیثی روایت شده است .

 

تفاوت های الفاظ روایت :

 

این حدیث با این الفاظ از تفردات ابن ماجه است و در سایر کتب ششگانه حدیثی نیامده است گرچه در بسیاری از دیگرکتب حدیثی با الفاظ متفاوت آمده است ، ولی ناگفته نماند که این حدیث در روایت شماره (2781) کتاب ( الآحاد والمثانی) أبو بکر بن أبی عاصم که سند آن و سند ابن ماجه یکی است این گونه آمده است:

« حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ، نا یَحْیَى بْنُ حَمْزَةَ، نا أَبُو عَلْقَمَةَ، عَنْ عُمَیْرِ بْنِ الْأَسْوَدِ، وَکَثِیرِ بْنِ مُرَّةَ قَالَا: إِنَّ أَبَا هُرَیْرَةَ وَابْنَ السِّمْطِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا کَانَا یَقُولَانِ: لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُونَ فِی الْأَرْضِ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ، وَذَلِکَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِی قَوَّامَةً عَلَى أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ لَا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ تُقَاتِلُ أَعْدَاءَهَا کُلَّمَا ذَهَبَ حِزْبُ قَوْمٍ تَسْتَحْرِبُ قَوْمَ أُخْرَى یَرْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ قُلُوبَ قَوْمٍ لِیَرْزُقَهُمْ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ کَأَنَّهَا قِطَعُ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ».

ترجمه : عمیربن اسود و کثیر بن مره رحمهما الله فرمودند: همانا ابوهریره و ابن السمط رضی الله عنهما می فرمودند : همیشه اهل ایمان در زمین هستند تا اینکه قیامت برپا گردد و این بدان سبب است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : همیشه گروهی از امت من برپا دارنده گان امر(دین) الله باعزت و بزرگوارمی باشند و هرکس با آنها مخالفت کند، نمی تواند به آنها ضرر (دینی) برساند، این گروه با دشمنانش می جنگند، وهرگاه که گروه قومی می رود با قومی دیگری طلب جنگد می کند و الله دلهای قومی را ( به جنگ با آنها) بلند می کند تا الله از آنان به این گروه (با گرفت غنائم) روزی دهد ، (و این حالت و این گروه ادامه دارد) تا اینکه قیامت (بر) آنها آمده گویا که تکه های شب تاریک است .

 

درپایان باید گفت که استاد آلبانی رحمه الله در سلسله احادیث صحیحه حدیث شماره (3425) باحواله از کتاب (التاریخ) امام بخاری رحمه الله وبعض کتب دیگر، حدیث زیرا نقل نموده و آن را صحیح دانسته است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم این گونه فرموده اند :

لا تزالُ من أمَّتی عِصابةٌ قوَّامةٌ على أمْرِ الله عزّ وجلّ، لا یضرُّها من خالفَها؛ تقاتلُ أعداءها، کلما ذهبَ حربٌ نشِبَ حربُ قومٍ آًخرین، یزیغُ اللهُ قلوب قوم لیرزقَهم منه، حتى تأتیهم الساعةُ، کأنّها قطعُ اللیلِ المظلمِ، فیفزعونَ لذلک؛ حتّى یلبسُوا له أبدانَ الدُّروع، وقال رسول الله - صلى الله علیه وسلم -: همْ أهلُ الشّامِ، ونکَتَ رسولُ اللهِ - صلى الله علیه وسلم - بإصبعِه؛ یومئُ بها إلى الشّامِ حتّى أوجَعها.

ترجمه : همیشه گروهی از امت من برپا دارنده امر(دین) الله باعزت وبزرگوارمی باشند، و کسی که با آنها مخالفت کند نمی تواند به آنها ضرر(ایمانی) برساند، (این گروه) با دشمنانش می جنگد، هرگاه که جنگ (باقومی) از بین برود جنگ با قوم دیگری شروع می شود، الله دل افرادی را کج می کند (تا اینکه با این گروه بجنگند) تا اینکه الله به این گروه (از غنیمت اموال آنها) روزی بدهد (این گروه و این حالت ادامه دارد) تا اینکه قیامت برآنها می آید (وبپا می شود) گویا که تکه های شب تارک اند پس آنها برای آن آمده و ازآن می ترسند تا این که بربدنها زره ها می پوشند، و(سپس) رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که انگشتشان را به سمت شام اشاره نموده ومحکم برزمین کوبیدند که به درد آمد و فرمودند: (در آن زمان، اکثر) آنها اهل شام هستند .


 قابل ذکر است که شام به منطقه شمالی شبه جزیرة العرب گفته می شود که شامل سوریه با انطاکیه و اردن و فلسطین تا عسقلان می باشد .

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۶- (این حدیث صحیح است) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ قُرَّةَ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:‏«ﻻَ ﺗَﺰَﺍﻝُ ﻃَﺎﺋِﻔَﺔٌ ﻣِﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻲ ﻣَﻨْﺼُﻮﺭِﻳﻦَ، ﻻَ ﻳَﻀُﺮُّﻫُﻢْ ﻣَﻦْ ﺧَﺬَﻟَﻬُﻢْ ﺣَﺘَّﻰ ﺗَﻘُﻮﻡَ ﺍﻟﺴَّﺎﻋَﺔُ ‏».


لغات حدیث :


ﻻَ ﺗَﺰَﺍﻝُ : همیشه ، بطور مستمر، بصورت دائمی.

ﻃَﺎﺋِﻔَﺔٌ ﻣِﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻲ : گروه از امت من .

ﻣَﻨْﺼُﻮﺭِﻳﻦَ: یاری شوندگان .

ﻻَ ﻳَﻀُﺮُّﻫُﻢْ : ضرری به آنان نمی رسد.

ﻣَﻦْ ﺧَﺬَﻟَﻬُﻢْ : کسی که آنان را رها نموده یاری نکند.

ﺣَﺘَّﻰ ﺗَﻘُﻮﻡَ ﺍﻟﺴَّﺎﻋَﺔُ ‏: تا قیامت برپا گردد .


ﺗﺮﺟﻤﻪ حدیث : 


ﻗﺮﻩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﯾﺎﺭﯼ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ‏( ﺑﺮﺣﻖ ‏) ﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ بار رها نمودن و یار نکردن آنان، به ﺁﻧﻬﺎ ﺿﺮﺭ ‏( ﺩﯾﻨﯽ ‏) ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ، ‏(ﻭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ دور وﺯﻣﺎﻧﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ‏) ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﮔﺮﺩﺩ .

 

مسائل حدیث :

 

از این حدیث مسائل و احکام زیر گرفته می شود :

 

۱ - تمام افراد امت اسلامی گمراه نمی شوند .

۲ - در هر عصر و زمان گروهی از امت اسلامی برحق و اسلام واقعی می باشند .

۳ - در هر دور و زمان بسیاری از امت محمدی دچار انحرافات فکر و عقیدتی می گردند .

۴ - الله متعال همیشه گروه حق را یاری می نماید.

۵ - اهل انحراف همیشه در پی آزارو اذیت اهل حق می باشند .

۶- اهل باطل هرگز نمی توانند ضرردینی به اهل حق برسانند .

۷- اهل حق همیشه تا نزدیکی به پایان این دنیا بر این کره خاکی وجود خواهند داشت .

 

نکات توضیحی حدیث :

 

دراینجا برای فهم درست این حدیث مناسب است که یک نکته بسیار مهم بیان شود و آن اینکه مراد از گروهی که در این حدیث آمده است چیست ؟ وآنها چه کسانی اند ، برای فهم این جریان نظرتان را به اقوال برخی از ائمه بزرگوار رحمهم الله و یک حدیث از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم جلب می نمایم :

۱ - امام احمد بن حنبل رضی الله عنه فرمودند : « إن لم یکونوا هم أهل الحدیث فلا أدری من هم؟ » یعنی : اگر اینها اهل حدیث یعنی محدثین نباشند من نمی دانم که آنها چه کسانی هستند؟

۲ - امام علی بن المدینی رحمه الله فرمودند : « هُمْ أَصْحَابُ الحَدِیثِ » یعنی این گروه همان یاران حدیث یعنی محدثین اند .

۴ - امام بخاری رحمه الله فرمودند : « هُمْ أَهْلُ العِلْمِ » یعنی مراد از این گروه اهل علم می باشد .

۵ - بالاتر از این گفته های امام احمد و امام علی بن المدینی و امام بخاری رحمهم الله گفته خود رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است که در حدیث حسن سنن ترمذی روایت شماره (2641) در باره این گروه فرمودند : « مَا أَنَا عَلَیْهِ وَأَصْحَابِی » یعنی : گروه (بهشتی و برحق) گروهی است که برروشی است که (امروزه) من و یارانم برآن هستیم .

ناگفته نماند که گفته آن سه امام بزرگوار با گفته رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در تضاد نیست زیرا هدف امام احمد و امام علی بن المدینی رحمهما الله محدثین است و محدثین اهل علم اند همان گونه که امام بخاری رحمه الله گفته اند و آنها روندگان راه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و یاران بزرگوارش رضی الله عنهم می باشند همان گونه که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بیان نموده اند .

 

تحقیق و بررسی سند :

 

سند و متن این حدیث صحیح است و این حدیث با همین سند و همین متن در صحیح ابن حبان روایت شماره (61) نیزآمده است، تؤام با اینکه متن این حدیث با اندک تفاوتی از صحابه های متعددی در بسیاری از کتب حدیثی وبا سندهای صحیح روایت شده است .

 

تفاوت های الفاظ و منابع حدیث :

 

این حدیث در سنن ترمذی روایت شماره (2192) این گونه آمده است :

« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِذَا فَسَدَ أَهْلُ الشَّامِ فَلَا خَیْرَ فِیکُمْ، لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِی مَنْصُورِینَ لَا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ» .

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : چون اهل شام فاسد گردند (درآن زمان سایر شما) خیری نیست ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﯾﺎﺭﯼ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ‏( ﺑﺮﺣﻖ ‏) ﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ بار رها نمودن و یار نکردن آنان، به ﺁﻧﻬﺎ ﺿﺮﺭ ‏( ﺩﯾﻨﯽ ‏) ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ، ‏(ﻭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ دور وﺯﻣﺎﻧﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ‏) ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﮔﺮﺩﺩ .

 

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۵ - (این حدیث حسن است) حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ الدِّمَشْقِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُمَیْعٍ قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ سُلَیْمَانَ الْأَفْطَسُ، عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْجُرَشِیِّ، عَنْ جُبَیْرِ بْنِ نُفَیْرٍ،ﻋَﻦْ ﺃَﺑِﻲ ﺍﻟﺪَّﺭْﺩَﺍﺀِ، ﻗَﺎﻝَ: ﺧَﺮَﺝَ ﻋَﻠَﻴْﻨَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ، ﻭَﻧَﺤْﻦُ ﻧَﺬْﻛُﺮُ ﺍﻟْﻔَﻘْﺮَ ﻭَﻧَﺘَﺨَﻮَّﻓُﻪُ، ﻓَﻘَﺎﻝَ: ‏« ﺁﻟْﻔَﻘْﺮَ ﺗَﺨَﺎﻓُﻮﻥَ؟ ﻭَﺍﻟَّﺬِﻱ ﻧَﻔْﺴِﻲ ﺑِﻴَﺪِﻩِ، ﻟَﺘُﺼَﺒَّﻦَّ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢُ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴَﺎ ﺻَﺒًّﺎ، ﺣَﺘَّﻰ ﻻَ ﻳُﺰِﻳﻎَ ﻗَﻠْﺐَ ﺃَﺣَﺪِﻛُﻢْ ﺇِﺯَﺍﻏَﺔً ﺇِﻻَّ ﻫِﻴﻪْ، ﻭَﺍﻳْﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪِ، ﻟَﻘَﺪْ ﺗَﺮَﻛْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻠَﻰ ﻣِﺜْﻞِ ﺍﻟْﺒَﻴْﻀَﺎﺀِ، ﻟَﻴْﻠُﻬَﺎ ﻭَﻧَﻬَﺎﺭُﻫَﺎ ﺳَﻮَﺍﺀٌ ‏».

 ﻗَﺎﻝَ ﺃَﺑُﻮ ﺍﻟﺪَّﺭْﺩَﺍﺀِ: ﺻَﺪَﻕَ ﻭَﺍﻟﻠَّﻪِ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ: ‏« ﺗَﺮَﻛَﻨَﺎ ﻭَﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻰ ﻣِﺜْﻞِ ﺍﻟْﺒَﻴْﻀَﺎﺀِ، ﻟَﻴْﻠُﻬَﺎ ﻭَﻧَﻬَﺎﺭُﻫَﺎ ﺳَﻮَﺍﺀٌ ‏».

 

لغات و جملات حدیث :

 

ﺧَﺮَﺝَ ﻋَﻠَﻴْﻨَﺎ : برما بیرون شد ، به نزد ما آمد.

ﻭَﻧَﺤْﻦُ ﻧَﺬْﻛُﺮُ ﺍﻟْﻔَﻘْﺮَ: و در حالی که ما در باره فقیری با هم مذاکره می کردیم ، و در حالی که ما در باره تنگدستی با هم گفتگو می کردیم، ودر حالی که ما یادی از فقیری می کردیم .

 ﻭَﻧَﺘَﺨَﻮَّﻓُﻪُ : ازآن اظهارترس می کردیم، از فقرو تنگدستی اظهارترس می نمودیم .

ﺁﻟْﻔَﻘْﺮَ ﺗَﺨَﺎﻓُﻮﻥَ؟ : آیا از فقیری می ترسید ؟ ، آیا از تنگدستی می ترسید ؟

ﻭَﺍﻟَّﺬِﻱ ﻧَﻔْﺴِﻲ ﺑِﻴَﺪِﻩِ : سوگند به آنی که جانم دردست اوست ، قسم به ذاتی که جانم دردست (مبارک) اوست .

ﻟَﺘُﺼَﺒَّﻦَّ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢُ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴَﺎ ﺻَﺒًّﺎ : قطعا برشما دنیا زیاد و یکباره خواهد ریخت، قطعا یکباره دنیا برشما هجوم خواهد آورد .

ﺣَﺘَّﻰ ﻻَ ﻳُﺰِﻳﻎَ : تا اینکه کج نمی کند ، تا اینکه منحرف نمی کند .

ﻗَﻠْﺐَ ﺃَﺣَﺪِﻛُﻢْ : دل یکی از شما، قلب هریک از شما .

ﺇِﺯَﺍﻏَﺔً : کجی ، انحراف .

ﺇِﻻَّ ﻫِﻴﻪْ : بجز آن ، مگر همین دنیا ، بجز دنیا .

ﻭَﺍﻳْﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪِ : سوگند به الله ، قسم به معبود به حق .

ﻟَﻘَﺪْ ﺗَﺮَﻛْﺘُﻜُﻢْ : هرآیینه من شما را رها کردم ، قطعا من شما را ترک کردم .

ﻋَﻠَﻰ ﻣِﺜْﻞِ ﺍﻟْﺒَﻴْﻀَﺎﺀِ : برچیزی همانند سفیدی .

ﻟَﻴْﻠُﻬَﺎ ﻭَﻧَﻬَﺎﺭُﻫَﺎ : شب آن و روز آن .

ﺳَﻮَﺍﺀٌ ‏: برابر.


ﺗﺮﺟﻤﻪ حدیث:


ﺍﺑﻮﺩﺭﺩﺍﺀ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ‏( ﺭﻭﺯﯼ ‏) ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ‏( ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ‏) ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ ‏(ﻭ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ تشریف آوردند ‏) ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻓﻘﯿﺮﯼ (با هم) ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺗﺮﺱ ﻣﯽ نموﺩﯾﻢ ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺁﯾﺎ ﺍﺯ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪ؟ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺷﻤﺎ یکباره زیاد ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﯾﺨﺖ ﺗﺎ بحدی که ﻗﻠﺐ ﻫﯿﭻ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮐﺞ (و منحرف) ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺣﺎﻟﺘﯽ ‏( ﺍﺯ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭ ﺩﯾﻦ ‏) ﺭﻫﺎ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﺑﺮ (ﻭﯾﮑﺴﺎﻥ) ﺍﺳﺖ .

ﺍﺑﻮﺩﺭﺩﺍﺀ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺣﺎﻟﺖ ‏( ﻭﺍﺿﺤﯽ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ‏) ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺁﻥ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺭﻫﺎ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .


مسائل حدیث :


ازاین حدیث مسائل و احکام زیربرگرفته و استنباط می شود :

۱ - درزمان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فقر زیاد بوده و اکثر یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فقیر و تنگدست بودند .

۲ - در باره مسائل اقتصادی بحث و گفتگو نمودن ایرادی ندارد .

۳ - ترس از فقر طبیعی است و در هر انسانی وجود دارد بهمین خاطربرخی از صحابه رضی الله عنه از فقر و تنگدستی هراس داشتند .

۴ - علاقه داشتن به ثروتمندی طبیعی است و در هر انسانی این علاقه وجود دارد، به همین خاطرصحابه رضی الله عنهم خواهان ثروت مند شدن بودند .

۵- دل داری دادن و امیدوارنمودن فقیران یکی ازروش های حکیمانه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بوده است.

۶- برای تأکید مطلبی بشرطی که راست و درست باشد قسم خوردن ایرادی ندارد .

۷ - الله متعال «دست» دارند، زیرا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در این حدیث فرمودند : « ﻭَﺍﻟَّﺬِﻱ ﻧَﻔْﺴِﻲ ﺑِﻴَﺪِﻩِ » یعنی سوگند به آنی که جانم در دست اوست .

ناگفته نماند که ما معتقدیم که الله متعال «دست» دارد ولی برای «دست» الله متعال هیچ کیفیتی را بیان نمی کنیم و بدون هیچ توجیح و مثال زدنی آن را همان گونه که مقصود الله متعال و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است قبول داریم ، عقیده اهل سنت در باره این صفت وتمام اسماء و صفات الله متعال این گونه است .

۸- روح وجان همه ما انسانها در «دست» الله متعال می باشد .

۹ - این پیشین گوئی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در طول تاریخ اتفاق افتاده است و در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد ، ودر حقیقت یکی از عمده ترین چیزهای که باعث کجی دلها و انحراف اشخاص می گردد همین مال و ثروت است.

۱۰ - مال و ثروت اگر بدون ایمان و تقوا باشد باعث گمراهی و کج دل صاحبش می گردد.

۱۱- در قرآن مجید و احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عقاید، احکام و اخلاقیات اسلام آنقدرواضح بیان شده است که درآنها هیچ شبهه و پوشیدگی وجود ندارد وهمانند روز سفید و روشنی است که شبی ندارد ، لذا اگر کسی در برخی از مسائل دینی دچار شک و تردید و شبهه ای می شود، این عیب در حقیقت از دین نیست بلکه این کوتاهی از درک و فهم آن فرد است که باید برای رفع آن دنبال چاره و راهکار باشد ، نه اینکه منکر آن حکم و مسأله اسلامی گردد، زیرا با رفتن برروش اولی نجات یافته و حقیقت را همانگونه که هست درخواهد یافت و با اختیار نمودن روش دومی هلاک خواهد گشت .

۱۲- تأیید نمودن حرف کسی با سوگند در صورتی که حرف آن فرد راست و درست باشد ایرادی ندارد .

 

تحقیق و بررسی سند :


در سند این روایت (هشام بن عمار دمشقی رحمه الله) وجود دارد ایشان ازراویان صدوق می باشد که در پیری تلقین پذیر گشته است . و(محمد بن عیسى بن قاسم بن سُمیع رحمه الله) وجود دارد که ایشان نیز ازراویان صدوقی می باشد که در نقل روایت دچار اشتباه می شده و در نقل روایات تدلیس می کرده و متهم به قدریه بودن شده است ، بخاطرهمین عیوبات در این دو راوی و نبود متابع و شاهد برای روایان این روایت ، این حدیث از درجه صحت سقوط نموده و حسن گشته است .


تفاوت های الفاظ و منابع حدیث :


این حدیث علاوه از سنن ابن ماجه در هیچ یک از سایر کتب شش گانه مشهور حدیثی نیامده است ولی همین حدیث با همین سند ومتنی بسیار مختصرتری از اینجا درکتاب السنه ابن ابی عاصم روایت شماره (47) این گونه آمده است «عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلَیْنَا فَقَالَ: «ایْمُ اللَّهِ لَأَتْرُکَنَّکُمْ عَلَى مِثْلِ الْبَیْضَاءِ، لَیْلُهَا کَنَهَارِهَا سَوَاءٌ» . فَقَالَ أَبُو الدَّرْدَاءِ: صَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ، فَقَدْ تَرَکَنَا عَلَى مِثْلِ الْبَیْضَاءِ».

ترجمه : ابودرداء رضی الله عنه فرمودند : (روزی) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم (از خانه) بیرون شده و به نزد ما آمدند و سپس فرمودند : سوگند به الله ، قطعا من شما را بر(عقاید وافکاری پاک و تمیز) همانند سفیدی که شب آن همانند روزآن (در روشنی) برابر است، رها نمودم . سپس ابودرداء رضی الله عنه فرمودند : الله و رسولش راست گفتند، قطعا (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ) ما را بر(عقاید و افکار پاک و تمیز) همانند سفیدی رها نموده اند.

 

وهمچنین با همین سند درکتاب الزهد ابن ابی عاصم روایت شماره (174) این گونه آمده است «عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «لَیَصُبُّ عَلَیْکُمُ الدُّنْیَا حَتَّى لَا یُزِیغَ قَلْبَ أَحَدِکُمْ إِنْ أَزَاغَهُ إِلَّا هِیَ».

ترجمه : ابودرداء رضی الله عنه روایت نمودند : همانا پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هرآیینه دنیا (یکباره) برشما (آنقدر زیاد) خواهد ریخت تا اینکه دل هیچ یک از شما را بجز همین دنیا کج نکند. 

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۴-  (این اثرصحیح است) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُمَیْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا زَکَرِیَّا بْنُ عَدِیٍّ، عَنِ ابْنِ الْمُبَارَکِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُوقَةَ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ: کَانَ ابْنُ عُمَرَ ‏« ﺇِﺫَﺍ ﺳَﻤِﻊَ ﻣِﻦْ ﺭَﺳُﻮﻝِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ ﺣَﺪِﻳﺜًﺎ ﻟَﻢْ ﻳَﻌْﺪُﻩُ، ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻘَﺼِّﺮْ ﺩُﻭﻧَﻪُ ‏».


لغات و جملات اثر :


ﺇِﺫَﺍ ﺳَﻤِﻊَ ﻣِﻦْ ﺭَﺳُﻮﻝِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ : آنگاه که از رسول الله صلی الله علیه (حدیثی را) می شنید.

ﺣَﺪِﻳﺜًﺎ : حدیثی ، سخنی ، کلامی.

 ﻟَﻢْ ﻳَﻌْﺪُﻩُ: ازآن تجاوز نمی کرد، در عمل ، برآن اضافه نمی کرد.

 ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻘَﺼِّﺮْ ﺩُﻭﻧَﻪُ : از آن کمی نمی کرد، در عمل به آن کوتاهی نمی کرد .

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ اثر :


ﺍﺑﻮﺟﻌﻔﺮ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : (عادت) ﺍﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻤﺎ براین ﺑﻮﺩ که چون ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿد نه (درعمل ،) ازﺁﻥ ﺗﺠﺎﻭﺯ کرده (وافراط می کرد) ﻭ ﻧﻪ ﻫﻢ ﺩﺭ (عمل به) آن کمی وکوتای نموده (تفریط) ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .

 

مسائل اثر :


۱ - ابن عمر رضی الله عنه فردی بودند که بسیارپابند به سنّت های رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودند.

۲ - کوتاهی تفریط در عمل به سنّت های رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم عادت یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبوده است .

۳ - افراط گری جزء عادت یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبوده است .

۴ - دقیق و بدون افراط و تفریط به دین عمل نمودن خصلت یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بوده است .

۵ - برای هر مسلمانی ضروری است که از یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم الگو گرفته و در عمل به سنّت های رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم دچار افراط و تفریط نگردد.

 

تحقیق وبررسی سند :


مراد ازابو جعفری که در سند این روایت آمده همان امام محمَّد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب رحمه الله می باشند که ملقب به باقر هستند.

مراد از ابن مبارکی که در سند این روایت آمده همان امام ابو عبد الرحمن عبد الله بن مبارک بن واضح حنظلى تمیمى مروزى رحمه الله، امام وشیخ خراسان می باشند.

تفاوت های الفاظ و منابع حدیث :

این اثر از تفردات ابن ماجه می باشد ودر سایرکتب ششگانه حدیثی نیامده است ولی همین مفهوم با الفاظی متفاوت درمستدرک حاکم روایت شماره (6374) ، محمد بن سوقه رحمه الله از امام ابوجعفرباقررحمه الله اینگونه روایت نموده اند :

 «لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَدِیثًا أَحْذَرَ أَنْ لَا یَزِیدَ فِیهِ وَلَا یُنْقِصَ مِنَ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا».

ترجمه : هیچ یک از یاران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نبودند که از ابن عمر رضی الله عنهما بیشتر بترسند (و محتاط باشند) از اینکه چون از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم حدیثی را بشنوند درآن (در عمل) اضافه نمایند و یا اینکه (در عمل ) کوتاهی وکمی نمایند. 

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۳- (این حدیث صحیح است) حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، وَوَکِیعٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: ‏« ﻣَﻦْ ﺃَﻃَﺎﻋَﻨِﻲ ﻓَﻘَﺪْ ﺃَﻃَﺎﻉَ ﺍﻟﻠَّﻪَ، ﻭَﻣَﻦْ ﻋَﺼَﺎﻧِﻲ ﻓَﻘَﺪْ ﻋَﺼَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪَ ‏».


لغات و جملات حدیث :


ﻣَﻦْ ﺃَﻃَﺎﻋَﻨِﻲ: هرکس از من اطاعت نمود ، هرکس از من پیروی نمود.

ﻓَﻘَﺪْ ﺃَﻃَﺎﻉَ ﺍﻟﻠَّﻪَ : قطعا از الله (متعال) اطاعت نموده است ، یقینا از الله (متعال) پیروی نموده است .

ﻣَﻦْ ﻋَﺼَﺎﻧِﻲ : هرکس از من نافرمانی کرد .

ﻓَﻘَﺪْ ﻋَﺼَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪَ :  قطعا ازالله (متعال) نافرمانی نموده است .


ترجمه حدیث :


ﺍﺑﻮﻫﺮﯾﺮﻩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻫﺮﮐﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ نمود ﺍﻭ ‏( ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ‏) ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ (متعال) ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﯽ کرد ﺍﻭ ‏( ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ‏) ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ (متعال) ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﯽ کرﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

 

مسائل حدیث :


از این حدیث مسائل زیر برگرفته و استنباط می شود :

۱ - اطاعت و پیروی از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ضروری است همان گونه که اطاعت و پیروی از الله متعال ضروری است .

۲ - نافرمانی از دستورات رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ممنوع و گناه است همانگونه که نافرمانی از الله متعال ممنوع و گناه محسوب می شود.

۳ - اطاعت و پیروی از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم باعث اجر و ثواب و نافرمانی از دستورات ایشان باعث گناه می گردد .

۴ - سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم دومین منبع شریعت اسلامی محسوب می شود .

۵- انکار سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در حقیقت انکارقرآن مجید وانکار دستورات الله متعال می باشد.

 

تحقیق وبررسی سند :

 

در سند این حدیث ابومعاویه رحمه الله که همان محمد بن خازم تمیمى سعدى ضریر کوفى باشد وجود دارد ایشان افکارمرجئه داشتند وایشان ازحافظ ترین راویان ازاعمش رحمه الله می باشند و در این روایت وکیع رحمه الله نیزمتابع ایشان اند و جناب اعمش رحمه الله که همان ابومحمد کوفی سلیمان بن مهران اسدی کاهلی رحمه الله باشند نیز در سند این روایت وجود دارند وایشان ازراویان مدلّس اند و در اینجا بصورت عنعنه این حدیث را روایت نموده اند.

لذا این حدیث از نظرسندی ضعیف است ولی از نظرمتنی صحیح است آن را استاد آلبانی رحمه الله صحیح قرار داده اند زیرا همین حدیث را با همین الفاظ ازابوهریره رضی الله عنه با سند دیگری در صحیح بخاری حدیث شماره (7137) و صحیح مسلم حدیث شماره (1835) و برخ دیگرکتب حدیثی روایت شده است .

             

تفاوت های الفاظ و منابع حدیث :


در ذیل ان شاء الله تعالی تفاوتها الفاظی و منابع این حدیث در سایرکتب ششگانه ذکر خواهد شد :

۱ - در صحیح بخاری روایت (7137) و صحیح مسلم در تکرار روایت (1835) و سنن نسائی روایت (4193) این حدیث این گونه آمده است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:«مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَ أَمِیرِی فَقَدْ أَطَاعَنِی، وَمَنْ عَصَى أَمِیرِی فَقَدْ عَصَانِی».

ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هرکس از من اطاعت و پیروی نمود (او در حقیقت) از الله (متعال) اطاعت و پیروی نموده است ، و هرکس از من نافرمانی کرد (او در حقیقت) از الله (متعال) نافرمانی کرده است ، و هرکس ازامیری ،(که) من  (تعیین نمودم) اطاعت و پیروی نمود ، (اودر حقیقت) از من اطاعت و پیروی نموده است، و هرکس از امیری ، (که) من (تعیین کردم) نافرمانی کرد (او در حقیقت) ازمن نافرمانی کرده است.

 

۲ - این حدیث در صحیح مسلم روایت (1835) با این گونه الفاظ روایت شده است : عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ:«مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللهَ، وَمَنْ یَعْصِنِی فَقَدْ عَصَى اللهَ، وَمَنْ یُطِعِ الْأَمِیرَ فَقَدْ أَطَاعَنِی، وَمَنْ یَعْصِ الْأَمِیرَ فَقَدْ عَصَانِی».

ترجمه : ازپیامبرصلی الله علیه وآله وسلم (روایت است که ایشان) فرمودند : هرکس از من اطاعت و پیروی نمود (او در حقیقت) از الله (متعال) اطاعت و پیروی نموده است ، و هرکس از من نافرمانی می می کند (او در حقیقت) از الله (متعال) نافرمانی نموده است ، و هرکس از(امیر، و) رهبری (که من تعیین کرده ام) اطاعت و پیروی می کند ، (اودر حقیقت) از من اطاعت و پیروی نموده است، و هرکس از (امیر، و) رهبری(که من تعیین کرده ام) نافرمانی می کند (او در حقیقت) ازمن نافرمانی کرده است.

 

۳ - این حدیث در سنن نسائی روایت (5510) این گونه آمده است : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ» وَکَانَ یَتَعَوَّذُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَعَذَابِ جَهَنَّمَ، وَفِتْنَةِ الْأَحْیَاءِ وَالْأَمْوَاتِ، وَفِتْنَةِ الْمَسِیحِ الدَّجَّالِ .

ترجمه : (ابوهریره رضی الله عنه فرمودند ) من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمایند : هرکس از من اطاعت و پیروی نمود (او در حقیقت) از الله (متعال) اطاعت و پیروی نموده است ، و هرکس از من نافرمانی کرد (او در حقیقت) از الله (متعال) نافرمانی کرده است ، و(ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: عادت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم براین) بود که از عذاب قبر و عذاب دوزخ و فتنه زندگان و مردگان و فتنه مسیح دجال (به الله متعال) پناه می بردند .

 

۴ - این حدیث در سنن ابن ماجه روایت (2859) این گونه تکرار شده است : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:«مَنْ أَطَاعَنِی، فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی، فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَطَاعَ الْإِمَامَ، فَقَدْ أَطَاعَنِی، وَمَنْ عَصَى الْإِمَامَ، فَقَدْ عَصَانِی».

ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هرکس از من اطاعت و پیروی نمود (او در حقیقت) از الله (متعال) اطاعت و پیروی نموده است ، و هرکس از من نافرمانی کرد (او در حقیقت) از الله (متعال) نافرمانی کرده است ، و هرکس از(امیر، و) رهبری (که من تعیین نمودم) اطاعت و پیروی نمود ، (اودر حقیقت) از من اطاعت و پیروی نموده است، و هرکس از (امیر، و) رهبری(که من تعیین کردم) نافرمانی کرد (او در حقیقت) ازمن نافرمانی کرده است.

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۲- (این حدیث صحیح است) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَرِیرٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: ‏« ﺫَﺭُﻭﻧِﻲ ﻣَﺎ ﺗَﺮَﻛْﺘُﻜُﻢْ، ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻫَﻠَﻚَ ﻣَﻦْ ﻛَﺎﻥَ ﻗَﺒْﻠَﻜُﻢْ ﺑِﺴُﺆَﺍﻟِﻬِﻢْ ﻭَﺍﺧْﺘِﻼَﻓِﻬِﻢْ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻧْﺒِﻴَﺎﺋِﻬِﻢْ، ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺃَﻣَﺮْﺗُﻜُﻢْ ﺑِﺸَﻲْﺀٍ ﻓَﺨُﺬُﻭﺍ ﻣِﻨْﻪُ ﻣَﺎ ﺍﺳْﺘَﻄَﻌْﺘُﻢْ، ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻧَﻬَﻴْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻦْ ﺷَﻲْﺀٍ ﻓَﺎﻧْﺘَﻬُﻮﺍ ‏».


لغات و جملات حدیث :


ﺫَﺭُﻭﻧِﻲ :‌مرا رها کنید ، مرا ترک کنید ، از من نپرسید .

ﻣَﺎ ﺗَﺮَﻛْﺘُﻜُﻢْ: آنچه من شما را نسبت به آن ترک کردم، نسبت به مسائلی که من برایتان حکم آنها را بیان نکردم .

ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻫَﻠَﻚَ ﻣَﻦْ ﻛَﺎﻥَ ﻗَﺒْﻠَﻜُﻢْ: همانا کسانی که پیش از شما بودند هلاک گشتند.

ﺑِﺴُﺆَﺍﻟِﻬِﻢْ ﻭَﺍﺧْﺘِﻼَﻓِﻬِﻢْ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻧْﺒِﻴَﺎﺋِﻬِﻢْ: بنا بر سؤالات (بی جایشان) و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان .

ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺃَﻣَﺮْﺗُﻜُﻢْ ﺑِﺸَﻲْﺀٍ : و چون شما را به چیزی دستور دادم .

ﻓَﺨُﺬُﻭﺍ ﻣِﻨْﻪُ : پس از آن بگیرید ، پس به آن عمل کنید .

ﻣَﺎ ﺍﺳْﺘَﻄَﻌْﺘُﻢْ : آنقدر که توان دارید، به هر اندازه که می توانید.

ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻧَﻬَﻴْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻦْ ﺷَﻲْﺀٍ : و چون شما را از چیزی ممانعت نمودم ، و چون شما را از چیزی بازداشتم .

ﻓَﺎﻧْﺘَﻬُﻮﺍ : پس بازآیید، پس آن را ترک کنید ، پس به آن عمل نکنید .


ترجمه حدیث :


ﺍﺑﻮﻫﺮﯾﺮﻩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ ‏(ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﺍﺯﻣﻦ چیزی ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ ‏) ﺯﯾﺮﺍ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻨﺎ ﺑﺮﺳﻮﺍﻻﺗﺸﺎﻥ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻧﻤﻮﺩﻧﺸﺎﻥ (در عمل) ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻫﻼﮎ ﮔﺸﺘﻨﺪ، ﻟﺬﺍ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﻧﻤﻭدﻡ از آن ﺑﺎﺯ ﺁﯾﯿﺪ ‏( ﻭﺍﻧﺠﺎﻣﺶ ﻧﺪﻫﯿﺪ ‏).


مسائل حدیث :


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

۱ - صحابه رضی الله عنهم از سولات بی مورد ممانعت شده بودند.

۲ - اختلاف با پیامبران الهی علیهم السلام باعث هلاکت می گردد.

۴ - هر مسأله ای را که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای ما بیان ننمودند برهمان حالت اولیه اش باقی است .

۴ - پیروی از دستورات رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ضروری است .

۵ - ترک کردن اعمالی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم ازآنها ممانعت نمودند ضروری است .

۶ - سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم منبع دوم شریعت اسلامی می باشد .

۷ - داشتن توان در اجرای اعمال دینی لازمی است ، لذا هرمسلمانی که اصلا توان اجرای عملی از اعمال شرع را نداشته باشد، اسلام آن عمل را کاملا از او برداشته و براو انجام آن عمل را لازمی نمی داند همانند اینکه پرداخت زکات را از فقیران و فرضیت انجام حج را نا توانان برداشته است ، و اگر فردی توان ناقص درانجام عملی از اعمال دینی را داشته باشد، اسلام آن عمل را برای آن آسان و تخفیف می نماید همانند اینکه اگر فردی توان ایستادن در نماز را ندارد ، اسلام برایش اجازه داده تا نشسته نماز بخواند .

 

تحقیق و بررسی سند :


در سند این حدیث (جناب اعمش رحمه الله) که همان  (ابومحمد کوفی سلیمان بن مهران اسدی کاهلی رحمه الله) باشد وجود دارد که ایشان ازراویان مدلّس اند و در اینجا بصورت عنعنه این حدیث را روایت نموده است.

لذا این حدیث از نظرسندی ضعیف است ولی از نظرمتنی صحیح است زیرا همین مفهوم از روایت ابوهریره رضی الله عنه با سند دیگری در صحیح بخاری حدیث شماره (7288) و صحیح مسلم حدیث شماره (1337و برخ دیگرکتب حدیثی روایت شده است . 

 

تفاوت های الفاظ و منابع حدیث :


تفاوت های الفاظ و منابع این حدیث سنن ابن ماجه همانند تفاوت های الفاظ و منابع حدیث قبلی آن است ، واز آنجایی که منابع و تفاوت های الفاظ در حدیث قبلی که اولین حدیث سنن ابن ماجه می باشد ذکر شده است، دیگر نیاز به تکرار و ذکر دوباره آنها نیست .

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه

حدیث ۱- ( این حدیث صحیح است) حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا شَرِیکٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: « ﻣَﺎ ﺃَﻣَﺮْﺗُﻜُﻢْ ﺑِﻪِ ﻓَﺨُﺬُﻭﻩُ، ﻭَﻣَﺎ ﻧَﻬَﻴْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻨْﻪُ ﻓَﺎﻧْﺘَﻬُﻮﺍ ‏» .


لغات و جملات حدیث :


ﻣَﺎ ﺃَﻣَﺮْﺗُﻜُﻢْ ﺑِﻪِ : آنچه شما را به آن امر نمایم ، آنچه شما را به عمل به آن دستور دهم .

ﻓَﺨُﺬُﻭﻩُ : پس آن را بگیرید ، پس به آن عمل کنید .

ﻭَﻣَﺎ ﻧَﻬَﻴْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻨْﻪُ : و آنچه شما را ازآن ممانعت نمودم ، و آنچه شما را ازعمل به آن باز داشته ام ، وآنچه شما را ازعمل به آن نهی نموده ام .

ﻓَﺎﻧْﺘَﻬُﻮﺍ : پس بازآیید ، پس از عمل به آن باز آیید .

 

ﺗﺮﺟﻤﻪ حدیث :


ﺍﺑﻮﻫﺮﯾﺮﻩ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ (به حد توان) ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ‏( ﻭﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﺪ ‏) ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ (ﻭ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﻧﻤﻮﺩﻡ) ازآن ﺑﺎﺯ ﺁﯾﯿﺪ ‏(ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ رها ﮐﻨﯿﺪ ‏).


مسائل حدیث :


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

۱ - پیروی از دستورات رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ضروری است .

۲ - ترک کردن اعمالی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم ازآنها ممانعت نمودند ضروری است .

۳ - سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم منبع دوم شریعت اسلامی می باشد .

 

تحقیق و بررسی سند حدیث :


در سند این حدیث جناب «شریک» وجود دارد و ایشان همان «ابو عبدالله شریک بن عبد الله بن ابى شریک نخعى قاضی کوفه رحمه الله» می باشند و ایشان از راویان صدوق اند و بسیار در نقل روایات دچار اشتباه می شوند و از زمانی که پست قضاوت را در کوفه بعهده گرفته دچار تغییر حافظه شده اند و ایشان از راویان کتب شش گانه حدیثی است که بخاری بصورت معلق و پنج کتب دیگر با سند از ایشان روایت نقل نموده اند.

علاوه از ایشان در سند این حدیث «جناب اعمش رحمه الله» که همان  «ابومحمد کوفی سلیمان بن مهران اسدی کاهلی رحمه الله» باشد وجود دارد که ایشان ازراویان مدلّس اند و در اینجا بصورت عنعنه این حدیث را روایت نموده اند.

لذا این حدیث سنن ابن ماجه از نظرسندی ضعیف است ولی از نظرمتنی صحیح است زیرا همین مفهوم از روایت ابوهریره رضی الله عنه با سند های صحیح دیگری در برخ دیگرازکتب حدیثی روایت شده است .


تفاوت های الفاظ  و ذکرمنابع حدیث :


الفاظ این حدیث سنن ابن ماجه با الفاظی که برای این حدیث در برخی ازکتب ششگانه حدیثی آمده است تفاوت هایی دارد که در ذیل با ذکر منابع و ترجمه بیان می شوند :

۱ - این حدیث درروایت دیگر سنن ابن ماجه ، حدیث (۲) این گونه آمده است «ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَانْتَهُوا».

ترجمه : رها کنید مرا (و از من نپرسید) نسبت به آنچه (بیان آن را) برایتان رها نموده ام ، همانا کسانی که پیش از شما بودند با سوال نمودشان و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان ، به هلاکت رسیدند ، لذا هرگاه به شما دستور(به عمل کردن) به چیزی را دادم هرآنقدر که توان دارید آن را گرفته (وبه آن عمل کنید) ، و چون شما را ازچیزی ممانعت نمودم پس از آن بازآیید ( و آن را ترک کنید) .


۲ - این حدیث در صحیح بخاری ، حدیث (7288) این گونه آمده است «دَعُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، إِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلاَفِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَاجْتَنِبُوهُ، وَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِأَمْرٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ» .

ترجمه : رها کنید مرا (و از من نپرسید) نسبت به آنچه (بیان آن را) برایتان رها نموده ام ، همانا کسانی که پیش از شما بودند با سوال نمودشان و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان ، به هلاکت رسیدند ، لذا هرگاه شما را ازچیزی ممانعت نمودم پس از آن بازآیید ( و آن را ترک کنید)، و چون به شما دستورکاری دادم پس هرآنقدر که توان دارید آن را انجام دهید(و به آن عمل کنید).


۳- این حدیث درصحیح مسلم ، حدیث (1337) این گونه آمده است « خَطَبَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ فَرَضَ اللهُ عَلَیْکُمُ الْحَجَّ، فَحُجُّوا»، فَقَالَ رَجُلٌ: أَکُلَّ عَامٍ یَا رَسُولَ اللهِ؟ فَسَکَتَ حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثًا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَوْ قُلْتُ: نَعَمْ لَوَجَبَتْ، وَلَمَا اسْتَطَعْتُمْ "، ثُمَّ قَالَ: «ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِکَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَدَعُوهُ».

ترجمه : (ابوهریره رضی الله عنه فرمودند) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای ما سخنرانی نموده فرمودند: آهای مردم الله (متعال) بر(توان مندان) شما حج را فرض نموده است، پس حج نمائید ، پس (ازاین سخن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) مردی گفت : ای رسول الله آیا هر سال (بر توان مندان ما حج فرض است) ؟ (پس از سخن این مرد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) سکوت نمودند تا اینکه او این سخنش را سه بار برزبان آورد (و تکرارنمود) ، (آنگاه) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : اگر می گفتم : بله هرآیینه (هر سال حج برشما) واجب می گشت و شما نمی توانستید (هرسال حج کنید) ، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : رها کنید مرا (و از من نپرسید) نسبت به آنچه (بیان آن را) برایتان رها نموده ام ، همانا کسانی که پیش از شما بودند با زیاد سوال نمودشان و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان ، به هلاکت رسیدند ، لذا هرگاه به شما دستورکاری دادم پس هرآنقدر که توان دارید آن را انجام دهید(و به آن عمل کنید) و چون شما را ازچیزی ممانعت نمودم پس از آن را کنید ( وبه آن عمل نکنید) .


۴ -  این حدیث درصحیح مسلم ، درتکرارحدیث (1337) این گونه آمده است «مَا نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ، فَاجْتَنِبُوهُ وَمَا أَمَرْتُکُمْ بِهِ فَافْعَلُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، فَإِنَّمَا أَهْلَکَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کَثْرَةُ مَسَائِلِهِمْ، وَاخْتِلَافُهُمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ».

ترجمه :  ازهرآنچه شما را ازآن ممانعت نمودم پس از آن پرهیزکنید ( وبه آن عمل نکنید) . به هرآنچه شما را دستوردادم پس ازآن به هر اندازه که توان دارید عمل کنید،همانا کسانی که پیش از شما بودند سوالهای زیادشان و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان باعث هلاکت (آنان) گشته است.


۵ - این حدیث درسنن نسائی ، حدیث (2619) این گونه آمده است « خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ النَّاسَ، فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ، قَدْ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الْحَجَّ» فَقَالَ رَجُلٌ: فِی کُلِّ عَامٍ؟ فَسَکَتَ عَنْهُ حَتَّى أَعَادَهُ ثَلَاثًا، فَقَالَ: «لَوْ قُلْتُ نَعَمْ، لَوَجَبَتْ، وَلَوْ وَجَبَتْ، مَا قُمْتُمْ بِهَا، ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِکَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ، وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالشَّیْءِ فَخُذُوا بِهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ، فَاجْتَنِبُوهُ».

ترجمه : (ابوهریره رضی الله عنه فرمودند) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به مردم سخنرانی نموده فرمودند: همانا الله با عزت و بزرگوار بر(توان مندان) شما حج را فرض نموده است، پس (ازاین سخن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) مردی گفت : (آیا) درهر سال (بر توان مندان حج فرض است) ؟ (پس از سخن این مرد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) از (جواب دادن به او) سکوت نمودند تا اینکه او این سخنش را سه باربازگو نموده (و تکرارنمود) ، (آنگاه) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند اگر می گفتم : بله قطعا (هر سال حج برشما) واجب می گشت و اگر برشما (هر سال حج) واجب می گشت شما (این حکم) را بپا نمی داشتید ( و بدان عمل نمی کردید) پس مرا رها کنید (و از من نپرسید) نسبت به آنچه (که بیانش را) برایتان رها نموده ام ، همانا کسانی که پیش از شما بودند با زیاد سوال نمودشان و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان ، به هلاکت رسیدند ، لذا هرگاه به شما دستوربه (انجام) چیزی دادم پس هرآنقدر که توان دارید آن را گرفته (و به آن عمل کنید) و چون شما را ازچیزی ممانعت نمودم پس از آن پرهیزو دوری نموده ( وبه آن عمل نکنید) .


۶ - این حدیث درسنن ترمذی ، حدیث (2679) این گونه آمده است «اتْرُکُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِذَا حَدَّثْتُکُمْ، فَخُذُوا عَنِّی، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِکَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ».

ترجمه : رها کنید مرا (و از من نپرسید) نسبت به آنچه که من برایتان (بیانش را) رها نموده ام (و به شما چیزی نسبت به آن نگفته ام) ، لذا هرگاه (نسبت به چیزی) با شما سخن گفتم پس آن را از من بگیرید ، زیرا کسانی که پیش از شما بودند (بنا بر) زیاد سوال نمودنهایشان و اختلافشان (در عمل) با پیامبرنشان هلاک شدند .

تفسیرآسان آیه (۲۴۳) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۳) سوره بقره

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمْ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ (۲۴۳)

ترجمه : آیا به سوی آنانی که از ترس مرگ ازخانه هایشان بیرون شدند و در حالی که آنها هزاران نفر بودند، نگاه نکردی (و داستان آنان را نشنیده ای)، پس الله به آنان گفت: بمیرید (و آنان همه مردند) سپس الله، آنان را زنده گردانید ، همانا الله دارای فضل (وکرمی ، بس بزرگی) برمردم است ولی بیشترمردم سپاسگزاری نمی کنند.

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۳) سوره بقره

 

(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمْ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ) دراین قسمت از آیه آمده که درگروهی ازامتیان پیشین بیماری طاعون اتفاق افتاده بود که زیاد ازآنها می مردند و چون اهل آن منطقه چنین حالت را دیدند ازترس مرگ آن منطقه را رها نموده و عزم رفتن به منطقه دیگری را نمودند ، این افراد تعدادشان به هزاران می رسید، الله متعال برای اینکه با آنها بفهماند که مرگ و زندگی به دست الله متعال است و هرگز نمی شود با تدبیر به جنگ تقدیر رفت همه را کشت و سپس دو باره آنها را زنده نمود .

در اینجا چند چیز که ربط به این قسمت ازاین آیه شریف دارد باید توضیح داده شود :

1 - ترس وفرار از مرگ با طاعون وبیماریهای همگانی جایز نیست ، در این باره به حدیث شماره (5730) صحیح بخاری توجه نمایید :

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ - أَنَّ عُمَرَ خَرَجَ إِلَى الشَّأْمِ، فَلَمَّا کَانَ بِسَرْغَ بَلَغَهُ أَنَّ الوَبَاءَ قَدْ وَقَعَ بِالشَّأْمِ - فَأَخْبَرَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِذَا سَمِعْتُمْ بِهِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَقْدَمُوا عَلَیْهِ، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا، فَلاَ تَخْرُجُوا فِرَارًا مِنْهُ».

ترجمه : عبدالله بن عامر رحمه الله فرمودند : همانا عمر (فاروق رضی الله عنه در دوران خلافتشان از مدینه) برای رفتن به شام بیرون شدند و چون به مکان سرغ رسیدند خبر به ایشان رسید که در شام وبا افتاده است (عمر رضی الله عنه برای رفتن و یا نرفتن به شام از همرانش مشورت گرفتند که) عبد الرحمن بن عوف (رضی الله عنه) به ایشان خبر دادند که همانا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: چون شنیدید که در سر زمینی وبا افتاده پس به آنجا نروید و چون در سرزمین وبا افتاد که شما درآنجا بودید پس از(ترس) وبا ، ازآنجا فرار نکنید .

2 - هرگز نمی شود با تدبیربشری به جنگ و مبارزه با تقدیر الهی رفت و هرکس چنین کاری را بخواهد بکند بجز شرمندگی و سر افکنده گی چیز دیگری برایش به ارمغان نخواهد آورد ، لذا ما وظیفه داریم که برابر با شرع و عقل سلیم در زندگی خودمان تصمیم گرفته و عمل نماییم ، آنگاه اگربرای ما اتفاق خوبی افتاد این تقدیرما بوده و باید شکر الله متعال را بجا آوریم و اگر هم خدای ناخواسته اتفاقی بدی برای ما رخ داد آنگاه گرفتار وسوسه شیطانی نشده و نه گویم که اگر چنین و چنان میکردم و یا چنین و چنان می گفتم ، چنین وچنان می شد بلکه بگویم آنچه الله متعال خواسته همان شده است و ما راضی به آنیم که الله متعال برای ما خواسته و در تقدیر ما آورده است ، در این باره به حدیث شماره (2664) صحیح مسلم توجه فرمایید :

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِیُّ، خَیْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِیفِ، وَفِی کُلٍّ خَیْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا یَنْفَعُکَ، وَاسْتَعِنْ بِاللهِ وَلَا تَعْجَزْ، وَإِنْ أَصَابَکَ شَیْءٌ، فَلَا تَقُلْ لَوْ أَنِّی فَعَلْتُ کَانَ کَذَا وَکَذَا، وَلَکِنْ قُلْ قَدَرُ اللهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّیْطَانِ».

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : مسلمان قوی (الایمان) از مسلمان ضعیف (الایمان) به نزد الله بهتر ومحبوب تر است، و در هریک (از این نوع دومسلمان) خیر و خوبی است، برآنچه به نفع تو می رساند حریص باش، واز الله کمک بخواه و عاجز نمان، و اگر به چیزی (از مصیبت و غم) رسید پس (درآن زمان) نگواگراین کار را انجام می دادم چنین و چنان می شد، ولیکن بگو الله این را مقدّرنموده وآنچه او خواسته است (همان) شده است، زیرا گفتن اگر(چنین نمی کردم و یا چنان می کردم چنین و چنان می شد)، (درب) کار (و وسوسه) شیطان را باز می کند.

3 - نکته سومی که در اینجا نیاز به بیان است این است که فراراز مرگ امکان ندارد، و هیچ کس پیش از پایان عمرش نمی میرد، همان گونه که هیچ کس بیشتر از مدت عمری که در تقدیر برایش تعیین شده است زنده نمی ماند در این باره به این گفته الله متعال که در سوره اعراف آیه (34) آمده است توجه فرمایید :

وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ .

وبرای هر ملتی (و تک تک افراد آن) یک مدت معین است و چون مدت آنان (به پایان) برسد (و وقت رفتنشان فرا رسد) نه می توانند یک لحظه درخواست تأخیر نمایند و نه هم می توانند یک لحظه در خواست (زود رفتن و) پیش افتادن نمایند (یعنی سروقت بدون هیچ پس و پیشی باید از این دنیا بروند).

 ناگفته نماند که در آین آیه آمده « أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ » و همچنین آمده « وَهُمْ أُلُوفٌ » حالا اینها از چه قومی بودند؟ و در کجا زندگی می کردند؟ و تعداد دقیقشان چه قدر بوده است؟ در هیچ آیه ای از قرآن و همچنین درهیچ حدیث صحیحی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تعیین و بیان نشده است ، لذا نیاز به تعیین و بیان آنها نیست گرچه برخی از مفسرین بنا بربرخی از آثار این افراد را به بنی اسرائیل نسبت داده اند و در باره تعداد آنان نیز سخنانی گفته اند که آنقدر زیاد مستدل و قابل اعتماد نیست ، لذا اصل براین است که هر آنچه در قرآن مجید مطلق و یا مبهم آمده و در احادیث صحیح نبوی صلی الله علیه وآله وسلم نیزتوضیح و تعیینی در باره آنها نیامده است ، در باره آنها سکوت نماییم و همان گونه که در قرآن بدون تعیین آمده ما نیز بدون تعیین بیان نماییم .

(إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ) دراین قسمت ازآیه الله متعال فضل و کرمش را بر مردم متذکر شده است ، آری اگر هر یک از ما انسانها به نعمت های فراوانی که الله متعال به ما داده است فکر کنیم آن وقت است که به خوبی پی خواهیم برد که چه نعمت های فراوانی الله متعال به ما داده است وچقدر زیاد الله متعال به  فضل و کرمی نموده است و آنگاه است که پی خواهیم برد که واقعا : الله متعال دارای فضل و کرم زیادی برمردم است .

 (وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ) در قسمت از آیه آمده که اکثرمردم شکر گذار نیستند و شکر گذاران بسیار کم اند و درحالی که در قبال این نعمت های فراوان الله متعال باید شکر گذار می بودند ولی بنا برفریبی که از شیطان خورده اند دچار این ناشکری گشته اند .

آری شکردر این نمایان می شود که فرد چه قدر الله متعال را عبادت و از دستورات او اطاعت می کند ، یعنی هر چند فرد بیشتر به عبادت و اطاعت الله متعال مشغول شود او بیشتر شکر الله متعال را بجا آورده است در این باره به حدیث شماره (4837) صحیح بخاری که این گونه آمده است توجه نمایید :

عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: أَنَّ نَبِیَّ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یَقُومُ مِنَ اللَّیْلِ حَتَّى تَتَفَطَّرَ قَدَمَاهُ، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: لِمَ تَصْنَعُ هَذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ؟ قَالَ: «أَفَلاَ أُحِبُّ أَنْ أَکُونَ عَبْدًا شَکُورًا ...».

ترجمه : عایشه رضی الله عنها فرمودند : همانا پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم (عادتشان براین) بود که شب آنقدر (زیاد نماز خوانده و) به نماز می ایستادند تا دو قدمشان شق شده (و دو پایشان ورم می نمود) عایشه (رضی الله عنها) فرمودند (من به ایشان گفتم) چرا شما این کار را می کنید (واین قدر زیاد نمازشب می خوانید، وخودتان را این قدر به زحمت می اندازید) و در حالی که الله گناه پسین و پیشین شما را بخشیده است ؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: آیا مگر من دوست نمی دارم که یک بنده بسیارشکر گذار باشم...

 

نکته مهم دیگری که ازمفهوم این قسمت از آیه «وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ » می شود این است که بندگان شکر گذار بسیارکم اند ، و این مطلب در آیه (13) سوره (سبأ) این گونه بیان شده است : «...قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ » یعنی بندگان شکر گذارمن کم اند .

تفسیرآیه (۲۴۲) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۲) سوره بقره

 

کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۲۴۲)

ترجمه : این گونه الله برای شما آیه های خودش را بیان می کند تا اینکه شما بفهمید.

 

تفسیرآیه (۲۴۲) سوره بقره

 

(کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ) در این آیه آمده است، که الله متعال این گونه آیاتش را درباره حلال ، حرام ، فرائض و سایر امور دینی بصورت واضح و آشکارا بیان می نماید تا اینکه ما آنها را خوب فهمیده و درک نماییم وسپس بتوانیم به آنها جامه عمل بپوشانیم .

از دقت در الفاظ این آیه دو چیز بسیارمهم فهمیده می شود :

1 - احکامی را که الله متعال در قرآن مجید بیان نموده ؛ بسیار واضح و روشن است و در آنها هیچ پیچیدگی و پوشیده گی وجود ندارد و این مطلب از جمله « یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ » معلوم می شود زیرا معنایش می باشد «الله برایتان آیاتش را واضح و آشکارا بیان می نماید».

2 - الله متعال احکام دینش را با نزول آیات قرآنی واضح و آشکارا بیان نموده است تا ما دین و احکام آن را خوب بفهمیم وتا بتوانیم درست به آنها عمل کنیم زیرا بدون فهم درست عمل صحیح ممکن نیست و این مطلب از جمله « لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ » ، (تا شما بفهمید) دانسته می شود .

تفسیرآیه (۲۴۱) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۱) سوره بقره

 

وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ (۲۴۱)

ترجمه : وبرای زنان طلاق داده شده ، سامان و وسائلی (بعنوان هدیه) شایسته و نیکی است (که باید به آنان داده شود) و این حق الزامی بر پرهیزگاران است .

 

تفسیرآیه (۲۴۱) سوره بقره

 

(وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ) دراین آیه شریفه آمده است که هرمرد متقی وپرهیزگاری باید زمانی که زنش را طلاق می دهد به نحواحسن و آن گونه که شایسته یک زن مسلمان است به حد توان خویش برایش سامان و وسائلی بدهد.

ناگفته نماند که در این آیه این حکم بطور عموم برای تمام زنان طلاق داده شده بیان شده است ولی همین حکم در باره زنانی که بعد از عقد و پیش از جماع طلاق داده می شوند با تأکید بیشتر و بصورت ضروری و الزام بیشتری بیان شده است، در این باره به این آیه شماره (236) سوره بقره توجه فرمایید آنجایی که الله متعال می فرمایند :

لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ.

ترجمه : برشما (مردان) گناهی نیست اگر زنان را قبل از این که با آنان جماع و آمیزش نموده باشید و یا اینکه برای آنان مهریه ای مقرر نموده باشید طلاق دهید، (در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است.