۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۱۴۷ - آیا سجده شکر بجا آوردن ثابت است؟

               بخش هشتم: رساله                                

  

           (سنتهای نابود شده و ممنوعات مروّجه)   

 

  

                            سنت (۷)   

سجده شکر 

ابوبکره رضی الله عنه می فرمایند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بودند که هرگاه برای ایشان خبری می آمد که باعث شادی و مسرّتشان می شد به سجده می افتادند.(ابوداود وترمذی روایت نمودند) 

تبصره

این حدیث بیانگرسنّت بودن سجده شکر است زمانیکه به فرد نعمتی می رسد  واورا شاد و خوشحال می کند.

قول صحیح این است که برای ادای این سجده وضو وطهارت ضروری نیست چون سجده شکر نماز نیست و نماز آن است که با تکبیر شروع و با سلام پایان یابد.

شوکانی رحمه الله در نیل الأوطار می گوید: در احادیثی که در باره سجده شکر آمده در آنها نیست که این سجده تکبیر دارد.

ابن القیم رحمه الله در زاد المعاد می گوید: در سجده که کعب بن مالک رضی الله عنه انجام دادند زمانیکه آواز آن بشارت دهنده را شنید دلیلی واضحی است در این که سجده شکر بجا آوردن در زمان حصول نعمت جدید و دفع مشکل و مصیبت در میان صحابه رضی الله عنهم متعارف بوده است ، وابوبکر صدیق رضی الله عنه نیز زمانیکه خبر هلاکت مسیلمه کذّاب به ایشان رسید سجده شکر بجا آوردند،و همچنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه زمانیکه در میان کشته شده های خوارج فردی که بر دستش تکه گوشتی همانند پستان زن بود؛ دید سجده شکر بجا آورد،و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم زمانیکه جبرئیل به ایشان خبر دادند که هرکس بر ایشان یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم یکبار درود بفرستد الله متعال به او ده رحمت عنایت می فرماید ؛به سجده افتادند و نیززمانی که الله متعال سه بارشفاعتشان را در باره امتشان قبول نمودند سجده شکر بجا آوردند و همچنین زمانی که خبررسان خبر خوش پیروزی یکی از لشکرانی که به جهاد با کفار فرستاده بود به ایشان رساند در حالی که سرشان در خانه عایشه رضی الله عنها بود بلند شده و به سجده افتادند.

۱۴۵ - آیا پوشیدن لباس سفید سنت است؟

             بخش هفتم: رساله                                

  

           (سنتهای نابود شده و ممنوعات مروّجه)  

  

                            سنت (۶)

    

پوشیدن لباس سفید

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: از لباسهای سفیدتان بپوشید زیرا از بهترین لباسهایتان است و در آنها مردهایتان را کفن کنید.(احمد،ابوداود و ترمذی روایت نموده اند)

تبصره

از این حدیث ثابت می گردد که لباس سفید پوشیدن مستحب است و خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نیز(گاهی) لباس سفید می پوشیدند در بخاری از ابوذررضی الله عنه روایت آمده که ایشان فرمودند من به نزد رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم آمدم و در حالی که لباس سفید به تن داشتند.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دو فرشته دیدند که درجنگ احد شرکت نمودند ودرحالی که لباس سفید به تن داشتند.

سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه می گوید: من رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را در روز جنگ احد در حالی دیدم که به همراه و در دفاع ازایشان دو فرد که لباس سفید بر تن داشتند سخت می جنگیدند که نه قبل و نه هم بعد ازاین واقعه این چنین جنگجویانی را ندیدم (بخاری و مسلم )

ودر روایت مسلم اضافه ترآمده: که سعد فرموده آن دو نفر جبرئیل و میکائیل بوده اند.

امام نووی در شرح این حدیث فرموده: در این حدیث فضیلت لباس سفید بیان شده است.

۱۳۶ - اصل این است که هر چیز پاک است -

              اصل این است که هرچیز پاک است   

(9) اصل این است که هر چیز پاک است مگر اینکه شرع آن   

را ناپاک معرفی کند همانند:ادرارانسان،مدفوع،مذی، ودی،سرگین 

 حیوانات حرام گوشت، خون عادت ماهانه زنان،آب دهان سگ 

 ومردار.

135 - آب ، خـــــاک ، دباغی و هــــــــــــوا پاک کننده اند

 آب ، خـــاک ، دباغی و هـــــــــــــــوا پاک کننده اند  

 

(۴) باآب می شود ناپاکها را شست و پاک کرد همانگونه که می شود وضو گرفت وغسل کرد. 

(5) در صورت نبود آب و یا عذرموجه می شود باخاک برای رفع حدث اصغر و اکبر تیمم زد. 

(6) کفش کثیف را می شود با مالیدن بر خاک پاک کرد. 

(7) پوست حیوان حلال گوشتی که خود مرده شده را می شود با دباغی پاک کرد. 

(8) زمین کثیف با خشک شدن با نور و هــــــــوا پاک می گردد. 

۱۳۴- حکم آبـــــــــــــــــــــــــــــــــها

                 حکم آبـــــــــــــــــــــــــــــــــها 

  

(۱) هرآبی که از آسمان فرود آید و یا از زمین درآید و یا بر زمین بوده و نجس نگشته باشد پاک و پاک کننده است. 

(2) هر آبی که کمتر از دو مشک بزرگ باشد ودر آن نجاستی بیفتد نجس می گردد . 

(3) هر آبی که به اندازه دومشک بزرگ و یا بیشتر باشد وقتی نجس می گردد که رنگ یا بوی و یا مزه آن بر اثر نجاست عوض شده باشد و رنه پاک است.

۱۳۱ - بعد از نوشیدن شیر دهان را آب کشیدن

 بخش ششم: رساله    

  

           (سنتهای نابود شده و ممنوعات مروّجه)  

 

سنت (۵)   

بعد از نوشیدن شیر دهان را آب کشیدن 

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بعد از نوشیدن شیر دهانشان را آب کشیده و فرمودند که همانا شیر چربی دارد. (این حدیث را بخاری روایت نموده است)

تبصره

ابن حجر رحمه الله فرموده دراین حدیث علت آب کشیدن دهان بعد از نوشیدن شیر بیان شده است لذا این بیانگر این است که مستحب است بعد از خوردن و یا نوشیدن هر چیزچربی دهان آب کشیده شود.

لذا مستحب است بعد از خوردن هر غذاء چربی دهان آب کشیده شود زیرا این قاعده است که (حکم با علتش می چرخد) یعنی هر جا علت یافت شد حکم هم یافت می شود لذا استحباب آب کشیدن دهان با علت چربی می چرخد .

۱۳۰ - کشیدن کفشها به هنگام راه رفتن در میان قبرها

                         بخش پنجم: رساله  

  

           (سنتهای نابود شده و ممنوعات مروّجه)     

 سنت (۴) 

کشیدن کفشها به هنگام راه رفتن در میان قبرها 

بشیررضی الله عنه غلام آزاد شده رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: در حالی که من با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم راه می رفتم که نگاه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به مردی افتاد که در میان قبرها در حالی که کفش به پا داشت راه می رفت (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: ای کسی که دو کفش پوستی بی مو به پا داری افسوس بر تو دو کفش بی مو و پوستی خویش را از پا در آور. آن فرد نگاه نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را شناخت و کفشهایش را از پا در آورد و انداخت.

این حدیث را ابوداود روایت نموده و ابن حجر و ذهبی آن را صحیح دانسته اند. 

تبصره 

از این حدیث فهمیده می شود که با کفش راه رفتن در میان قبرها مکروه است .

ابن قیم جوزی رحمه الله درشرح سنن ابی داود فرموده : هر کس دراین که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از نشستن بر قبر و تکیه زدن بر قبرها و لگد نمودن آنها؛ ممانعت نموده ؛ فکرکند خواهد فهمید که ممانعت از با کفش بربالای سر آنها لگد نمودن برای احترام به مردهای ساکن این قبرهاست .

و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیان نمودند: که همانا بر اخگر آتش نشستن تا اینکه لباس فرد بسوزد بهتر از این است که فرد بر قبری بنشیند. این مشخص است که این آسان تر است از این است که فردی در میان قبرها با کفش ها راه برود..... بنا بر این فرقی در میان انواع کفش ها وجود ندارد

خطابی فرمودند این از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ثابت است که ایشان از لگدمال نمودن وپا گذاشتن بر قبرها ممانعت نموده است

ابن عثیمین فرمودند: در میان قبرها با کفش ها راه رفتن خلاف سنت است برای انسان بهتر این است که هر گاه خواست در میان قبرها راه برود کفشهایش را بیرون آورد مگر اینکه ضرورتی همانند خار داشتن آن جا و یا شدید گرم بودن آنجا و ریگی هائی که پا ها را آزار می داد درآنجا باشد در این صورت ایرادی ندارد که کفش بپوشد و یا در میان قبرها راه برود.    

 

۱۲۸ - شریعت آری ، طریقت خیر

شریعت آری ، طریقت خیر 

  

برادرعزیز و گرامی چنین نوشته اند:

السلام علیکم برادر، سوال من این است که آیا شریعت با طریقت مخالف است؟ و اگر چنین نیست پس چرا چیزهای راکه طریقت می گوید آنها را اگراز نگاه شریعت ببینیم خلاف است ؟ مثلا: سر خم کردن ودست پیر را بوسیدن . یا این که از غیب چیزی گفتن. والسلام 

درجواب این برادر عزیزوگرامی باید چند نکته را متذکر شوم تا بوضوح حقیقت این جریان واضح گردد:

1 - در اسلام طریقت و تصوفی وجود ندارد.

2- در قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم کلمه طریقت و تصوف به معنای اصطلاحی آنها نیامده است .

3 - در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و صحابه رضی الله عنهم طریقت و تصوفی نبوده است .

4 - در طریقت و تصوف خرافات و بدعات زیادی یافت می شود.

5 - صوفیان اولیه و قرون اولی به قرآن و سنت صحیح نزدیک تر بودند.

6 - صوفیان متأخر و قرون متأخره ؛به بدعات و خرافات زیادی آقشته شده اند.

7 - بسیاری از صوفیان اولیه و منسوبین به طریقت و تصوف همانند جنید بغدادی نسبتا افرادی خوبی بودند.

8 - بسیاری از صوفیان و منسوبین به تصوف دچار انحرافات شده و علماء بزرگوار آنها را رد نمودند همانند ابن عربی که وی را ابن ابی العزحنفی در شرح عقیدة الطحاوی و دیگر علماء در کتب و نوشته هایشان رد نموده اند.

9- در میان اهل تصوف عقائد انحرافی نمودار شده که درذیل به بعضی ازآنها اشاره می شود:

(أ) حلول و اتحاد.

(ب) غلو در اولیاء وصالحین.

(ج) تقسیم علم به علم ظاهر و علم باطن.

(د) تقسیم شریعت ؛ به شریعت عوام و شریعت خواص.

(هـ) تصور پیر و عشق مجازی.

ودها خرافات و بدعات دیگر...........

در آخر باید چند نکته را بطور مختصر بیان نمایم:

1 - زهد و پرهیزگاری و عدم دلچپی به دنیا در دین تشویق وترغیب شده است و بسیاری از علماء و محدثین کتب زهد نوشته اند.

2 - برای دلچسپی به آخرت و وابسته نبودن به دنیا احادیث و آیات زیادی آمده بهمین خاطر محدثین در کتب احادیث ،کتب الرقاق والزهد گنجانده و احادیث متربط به آنها را ذکر نموده اند.

3 - در میان صحابه رضی الله عنهم افرادی زیادی بوده که به زهد و بی توجهی به زرق و برق دنیا علاقه مند بوده و زیاد به فکر آخرت و انجام اعمال صالحه بوده اند.

۱۲۵ - تفسیر(مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ) در سوره قدر چیست؟

            تفسیر(مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) در سوره قدر چیست؟

 

برادر عزیزی پرسیدند مراد از(مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) که در سوره قدر آمده چیست؟ 

در  آیه (4) سوره قدر الله مهربان فرموده: تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ .  

 

ترجمه : درشب قدر فرشتگان و جبرئیل با اجازه پروردگارشان بسیار فرودآمده و با خود تمام امور(متعلق به آن سال است را از لوح محفوظ نوشته ) می آورند.    

تفسیر: مراد از(مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ) تمام تقدیر بندگان و مخلوقات است که در آن سال اتفاق خواهد افتاد که آنها را از لوح محفوظ نوشته و می آورند تا درآن سال اجراء شود گویا در اصل لوح محفوظ دفتر بایگانی اصلی است و هر سال تقدیرات واتفاقاتی که در آن سال قرار است بیفتد رااز لوح محفوظ کپی و نسخه برداری شده برای اجراء به مأموران الهی داده می شود، چنانچه در سوره دخان آیه سه و چهارالله متعال می فرماید: 

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ (3) فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ (4)  

یعنی : همانا ما قرآن را در شب مبارک (قدر)نازل نموده وهمانا ما بیم دهندگانیم ، در این شب(قدر)هردستوربا حکمتی (که باید در این سال اتفاق بیفتد از لوح محفوظ) جداشده (و برای اجراء داده می شود).

۱۲۳ - ترجمه سوره همزه ( سوره 10۴ قرآن مجید)

       ترجمه سوره همزه (سوره 10۴ قرآن مجید)  

 

وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(1) 

وای وافسوس برهرعیبجو و طعنه زن !
الَّذِی جَمَعَ مَالاً وَعَدَّدَهُ(2) 

همانی که دارائی فراوانی را گرد آورده و آن را بار و بار 

شمرده است .

یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(3) 

او گمان می برد که همانا دارائیش بدو جاودانگی می بخشد !.
کَلَّا لَیُنبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ(4) 

هرگزا ( چنین نیست ) . او بدون شکّ به درهم شکننده انداخته 

 می شود .
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ(5) 

تو چه می دانی درهم شکننده چیست ؟
نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ(6) 

آتش برافروخته شده وفروزان ،الله است !
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ(7) 

آتشی که و بر دلها مسلّط و چیره خواهد شد .

إِنَّهَا عَلَیْهِم مُّؤْصَدَةٌ(8) 

همانا آن (آتش) برآنان سرپوشیده و دربسته خواهد بود .
فِی عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ(9) 

(در حالی که آنان) در ستونهای درازی بسته (می شوند) .

 

 

۱۱۹ - لطف الله متعال را ببین

حدیث چهل دوم اربعین نووی  

 

عن أَنَس بْنُ مَالِکٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّکَ مَا دَعَوْتَنِی وَرَجَوْتَنِی غَفَرْتُ لَکَ عَلَى مَا کَانَ فِیکَ وَلَا أُبَالِی یَا ابْنَ آدَمَ لَوْ بَلَغَتْ ذُنُوبُکَ عَنَانَ السَّمَاءِ ثُمَّ اسْتَغْفَرْتَنِی غَفَرْتُ لَکَ وَلَا أُبَالِی یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّکَ لَوْ أَتَیْتَنِی بِقُرَابِ الْأَرْضِ خَطَایَا ثُمَّ لَقِیتَنِی لَا تُشْرِکُ بِی شَیْئًا لَأَتَیْتُکَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً  

از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: الله تبارک وتعالی فرمودند:ای فرزند آدم قطعا تازمانی که تومرا بخوانی و امیدوار من باشی ترا هر قدر هم که گنه کار باشی می بخشم و پروائی ندارم، ای فرزند آدم اگر گناهانت به ابرهای آسمان هم برسد سپس از من طلب آمرزش کنی من ترا خواهم بخشید و پروائی ندارم، ای فرزند آدم مسلما اگر به اندازه پری زمین گناه به نزد من بیاوری سپس در حالی با من ملاقات نمائی که به من هیچ شرک نیاورده باشی قطعا به اندازه پری این زمین برایت بخشش خواهم آورد. 

(این حدیث را استاد آلبانی رحمه الله در صحیح ترمذی صحیح قرار داده است)