۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه ..... درس پنجم

 

2 - (صحیح) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَرِیرٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَانْتَهُوا».


لغات و جملات حدیث:

ﺫَﺭُﻭﻧِﻲ : ‌مرا رها کنید ، مرا ترک کنید، از من نپرسید.

ﻣَﺎ ﺗَﺮَﻛْﺘُﻜُﻢْ: آنچه من شما را نسبت به آن ترک کردم، نسبت به مسائلی که من برایتان حکم آنها را بیان نکردم.

ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻫَﻠَﻚَ ﻣَﻦْ ﻛَﺎﻥَ ﻗَﺒْﻠَﻜُﻢْ: همانا کسانی که پیش از شما بودند هلاک گشتند.

ﺑِﺴُﺆَﺍﻟِﻬِﻢْ ﻭَﺍﺧْﺘِﻼَﻓِﻬِﻢْ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻧْﺒِﻴَﺎﺋِﻬِﻢْ: بنا بر سؤالات (بی جایشان) و اختلاف نمودنشان (در عمل) با پیامبرانشان.

ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺃَﻣَﺮْﺗُﻜُﻢْ ﺑِﺸَﻲْﺀٍ : و چون شما را به چیزی دستور دادم.

ﻓَﺨُﺬُﻭﺍ ﻣِﻨْﻪُ : پس از آن بگیرید ، پس به آن عمل کنید.

ﻣَﺎ ﺍﺳْﺘَﻄَﻌْﺘُﻢْ : آنقدر که توان دارید، به هر اندازه که می توانید.

ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻧَﻬَﻴْﺘُﻜُﻢْ ﻋَﻦْ ﺷَﻲْﺀٍ : و چون شما را از چیزی ممانعت نمودم ، و چون شما را از چیزی بازداشتم.

ﻓَﺎﻧْﺘَﻬُﻮﺍ : پس بازآیید، پس آن را ترک کنید ، پس به آن عمل نکنید.


ترجمه حدیث: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: رهایم کنید نسبت به آنچه شما را رها کردم، همانا هلاک گشته کسانی که قبل از شما بودند؛ زیاد پرسیدن هایشان و اختلافشان با پیامبرانشان، لذا هرگاه شما را به چیزی دستور دادم تا به حدی که توان داشتید آن را بگیرید (و بدان عمل کنید) و چون شما را از چیزی ممانعت نمودم پس از آن باز آیید.


تحقیق و بررسی سند: در سند این حدیث جناب «اعمش» وجود دارد وی ابو محمّد سلیمان بن مهران اسدی کوفی رحمه الله می باشند، ایشان یک قاری ماهر ویک محدّث ثقه و مورد اعتمادی بوده اند، ولی در نقل روایت تدلیس می نمودند، و طبق اصول محدثین روایت فرد تدلیس گر وگرچه ثقه هم باشد زمانی که بصورت عنعنه روایت نماید بنا بر احتمال وجود تدلیس روایتش ضعیف محسوب می شود، و زمانی که بصورت حدثنا و سمعت و امثال این کلمات روایت کند مورد قبول است، و این زمانی است که راوی مدّلس ثقه باشد، ولی اگر راوی مدّلس ضعیف باشد و لو حدثنا بگوید، باز هم روایت ضعیف می گردد؛ مگر اینکه متابع و شاهد صحیحی داشته باشد که در این صورت صحیح می گردد.

 اعمش رحمه الله که از مدلسین اند، ایشان این روایت را بصورت عنعنه روایت نموده اند، لذا این حدیث از نظر سندی ضعیف است، ولی ناگفته نماند که این حدیث در صحیح بخاری حدیث شماره (7288) و صحیح مسلم حدیث شماره (1337) وبسیاری دیگر از کتب حدیثی با سندهای صحیح دیگری روایت شده است، لذا متن این حدیث صحیح است.

در سند این حدیث شخصی به کنیت ابوصالح وجود دارد، نام ایشان ذکوان سمّان زیّات مدنی رحمه الله است که یک راوی ثقه و مورد اعتماد می باشد.

 

مسائل و توضیحات متن حدیث : آنچه از این حدیث فهمیده و استنباط می شود امور ذیل است:

1- صحابه رضی الله عنهم از پرسیدن سؤالهای غیر ضروری، ممانعت شده اند.

2 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دوست نمی داشتند که از ایشان زیاد سوال شود، زیرا با زیاد سوال شدن مسائل سخت تر می شد، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دوست داشتند که هر آنچه سکوت می کنند رها نموده و در باره آن نپرسند و آن را بر منوال سابق رها کنند، بهمین خاطر فرمودند: «ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ» یعنی: رهایم کنید نسبت به آنچه شما را رها کردم.

3 - خلاف دستورات رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عمل نمودن باعث هلاکت می گردد؛ همانگونه که امت های پیشین بنا برمخالفت نمودن با پیامبرانشان هلاک گشته اند، به همین سبب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ» یعنی: همانا هلاک نموده کسانی که قبل از شما بودند؛ زیاد پرسیدنشان و اختلافشان با پیامبرانشان.

4- هرمسلمان باید به حد توانش به آنچه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم داده عمل نماید، و این مطلب از این جمله «فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ» گرفته می شود، ولی ناگفته نماند که اجرای تمام اوامر و دستورات اسلام اعم از آنچه در قرآن و یا درسنّت آمده است به توان بستگی دارد، یعنی اگر فرد توان داشت بر او لازم است که به آن عمل کند، ولی اگر توان نداشت اسلام یا کاملا عمل به آن دستور را از او ساقط نموده است همانند کسی که فقیر است پرداخت زکات از او ساقط است ولی اگر فرد توانش را کامل از دست نداده بلکه ضعیف گشته آنجا اسلام در اجرای آن عمل تخفیف داده است بعنوان مثال اگر فرد توان ایستادن دارد باید نماز فرض را ایستاده بخواند، و اگر توان ایستادن ندارد باید نشسته بخواند و اگر توان نشستن را ندارد باید دراز کشیده بخواند.

در اینجا نیاز است که یک نکته بسیار مهم بیان شود و آن اینکه مراد از امری که در این حدیث و سایر احادیث می آید امر دینی است نه امر دنیوی، یعنی اطاعت از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در اموری دینی ضروری است و اما اطاعت از اموری دنیوی اختیاری است، زیرا خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به ما این دستور را داده اند، در این باره به این حدیث که در صحیح مسلم حدیث (2363) و برخ دیگر کتب حدیثی آمده توجه و دقت نمایید:

عَنْ عَائِشَةَ، وَ أَنَسٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَرَّ بِقَوْمٍ یُلَقِّحُونَ، فَقَالَ: «لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ» قَالَ: فَخَرَجَ شِیصًا، فَمَرَّ بِهِمْ فَقَالَ: «مَا لِنَخْلِکُمْ؟» قَالُوا: قُلْتَ کَذَا وَکَذَا، قَالَ: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْیَاکُمْ».

ترجمه: عایشه و انس رضی الله عنهما روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گذر نمودند بر افرادی که درختان خرمایشان را گرد افشانی می کردند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: اگر این کار را نمی کردند باز هم شاید خوب می شد،(مردم دست از گرد افشانی برداشتند و آن سال) خرماها خشک و خراب شدند، (در زمان برداشت محصول، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) برآنها گذر نمود و گفت: مگر درختان خرمای شما را چه شده (که خرماهایشان بدینسان خشک و خراب گشته) است؟ آنها گفتند که شما چنین و چنان گفتید (که اگر گرد افشانی نشود هم خرماها خوب خواهد شد و ما امسال گرد افشانی نکردیم که چنین شده است)، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: شما نسبت به اموردنیایتان از من آگاه تر هستید.

 ودر صحیح ابن حبان حدیث (22) این گونه آمده است: عَنْ عَائِشَةَ وَ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سَمِعَ أَصْوَاتًا، فَقَالَ: «مَا هَذِهِ الْأَصْوَاتُ؟»، قَالُوا: النَّخْلُ یَأْبِرُونَهُ، فَقَالَ: «لَوْ لَمْ یَفْعَلُوا لَصَلُحَ ذَلِکَ»، فَأَمْسَکُوا، فَلَمْ یَأْبِرُوا عَامَّتَهُ، فَصَارَ شِیصًا، فَذُکِرَ ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ:  «إِذَا کَانَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاکُمْ فَشَأْنُکُمْ، وَإِذَا کَانَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِ دِینِکُمْ فَإِلَیَّ».

ترجمه: عایشه و انس رضی الله عنهما روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آوزها و صداهای را شنیدند، گفتند: که این آوزها و صداها برای چیست؟ (صحابه رضی الله عنهم) فرمودند: (این صدهای افرادی اند که) درختان خرمایشان را گرد افشانی می کنند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: اگر این کار را نمی کردند باز هم خوب می شد،(مردم) دست از گرد افشانی برداشتند و اکثرشان کرد افشانی ننمودند، (آن سال) خرماها خشک و خراب شدند،این جریان برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیان شد، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرگاه جریانی از دنیایتان بود پس شما دانید کارتان و هرگاه جریانی از دینتان بود، (آن گاه حکم) آن به من است.

لذا آنچه از این حدیث واضح می گردد این است که آنچه در قرآن مجید در آیه (63) سوره نورآمده: {فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ}

یعنی: پس باید بترسند آنانی که از دستور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم مخالفت می ورزند، اینکه گرفتار فتنه گردند و یا اینکه گرفتار عذاب بسیار دردناک گردند.

و همچنین آنچه در آیه (36) سوره احزاب آمده: {وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا}

یعنی: نه برای مرد مسلمان این حق است و نه برای زن مسلمان اینکه آنگاه که الله و رسولش دستوری دهند اینکه برایشان اختیاری از کارشان باشد، و هرکس که نافرمانی الله و رسولش را می کند او قطعا بطور کاملا آشکارگمراه گشته است.

امری که در این دو آیه آمده مربوط به امور دینی است نه اموردنیوی، زیرا ما در امور دینی ملزم به اطاعت و پیروی از الله متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم هستیم، ولی در امور دنیوی الله متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تا زمانی که خلاف امور شرعی نباشند ما را آزاد گذاشته اند.

5- بر هر مسلمان ضروری است که از آنچه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ما را ممانعت نموده باز آییم، چنانچه از این گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فهمیده می شود: «وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَانْتَهُوا»، در این حدیث بحث اجرای اوامر مقید به توان و استطاعت شده ولی جریان نواهی مطلق آمده است، ولی این جریان نیز به توان بستگی دارد، یعنی اگر الله متعال و یا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ما را از کاری ممانعت نمودند ولی ما بنا برعلل و عذر شرعی توان ترک آن را نداشتیم در آن صورت اجرای آن عمل گناه محسوب نمی شود، بعنوان مثال الله متعال در قرآن و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ما را از شرک ممانعت نمودند ولی اگر کفار مسلمانی را مجبور به شرک نمودند و او زبانی شرک کرد و در دلش شرک نبود گناه کار نمی شود در همین باره الله متعال در سوره نحل آیه (106) فرموده اند: 

مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ.

ترجمه: هرکس بعد از ایمان آوردنش دوباره به الله کفر ورزد، بجز آنی که مجبور گشته و در حالی که قلبش با ایمان مطمئن بوده، ولی (کافر واقعی) کسی (است) که سینه اش را برای کفر باز بدارد، پس براین نوع افراد خشمی از جانب الله است و برایشان عذاب بسیار بزرگی است.

البته ناگفته نماند که توان در نواهی فقط در زمان ضرورت و اجبار ضروری است ولی در حالات عادی چون نواهی اموری ترکی اند نیاز به توان نیستند، بهمین سبب در نواهی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم جریان توان و قدرت را مطرح نکردند.

6- برخی از آیات قرآن سبب نزول دارند، همان گونه که برخی از احادیث سبب ورود دارند این حدیث سنن ابن ماجه سبب ورود دارد، سبب ورود یعنی اینکه یک اتفاق افتاده باشد و یا سؤال از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پرسیده شده باشد ورسول الله صلی الله علیه و اله وسلم در باره آن اتفاق و یا در پاسخ به آن سؤال آن حدیث را گفته باشند، این حدیث با سبب وردوش در حدیث (1337) صحیح مسلم این گونه آمده است:

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ فَرَضَ اللهُ عَلَیْکُمُ الْحَجَّ، فَحُجُّوا»، فَقَالَ رَجُلٌ: أَکُلَّ عَامٍ یَا رَسُولَ اللهِ؟ فَسَکَتَ حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثًا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَوْ قُلْتُ: نَعَمْ لَوَجَبَتْ، وَلَمَا اسْتَطَعْتُمْ "، ثُمَّ قَالَ: «ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِکَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَدَعُوهُ».

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای ما سخنرانی نموده فرمودند: آها مردم، الله برشما حج را فرض نموده پس حج کنید، مردی گفت: آیا هر سال (حج کنیم) ای رسول الله؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) سکوت نموده (و جوابش را ندادند) تا اینکه (آن مرد) سه بار این جمله اش را تکرار نمودند، (آنگاه) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اگر می گفتم: بله، (حج نمودن در هرسال برشما) واجب می گشت، و شما (انجام) آن را توان نداشتید، سپس (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: مرا رها کنید (و از من نپرسید) نسبت به آنچه من برای شما رها نمودم (و برایتان بیان نکردم)، زیرا کسانی که پیش از شما بودند بنا بر پرسش های زیادشان و اختلافشان با پیامبرانشان هلاک گشتند، (لذا) هرگاه شما را به چیزی دستور دادم پس از آن به هر اندازه که می توانید عمل کنید، و چون شما را از چیزی نهی نمودم پس آن را رها کنید.

 

و در پایان این حدیث باید گفت که همین حدیث را امام بخاری رحمه الله در صحیح بخاری حدیث (7288) با سند صحیح دیگری این گونه روایت نموده اند:

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «دَعُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، إِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلاَفِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَاجْتَنِبُوهُ، وَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِأَمْرٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ».

ترجمه حدیث: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: رهایم کنید نسبت به آنچه شما را رها کردم، همانا هلاک گشته کسانی که قبل از شما بودند؛ بنا بر(زیاد) پرسیدن هایشان و اختلافشان با پیامبرانشان، لذا هرگاه شما را از چیزی ممانعت نمودم پس از(عمل به آن؛ دوری و) پرهیز نمایید، و چون شما را به چیزی دستور دهم تا به حدی که توان داشتید به عمل نمایید.