۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

اوصاف داعی و اصول دعوت .....(۱)

بسم الله الرحمن الرحیم



نماز ضحی (نماز چاشت)

 

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_


 

نماز ضحی (نماز چاشت)


 

بعد از حمد و ثنای بی پایان بر الله مهربان و درود و سلام فراوان برمحمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم، باید گفت:

بعد از طلوع خورشید و گذشت حدودا یک ساعت؛ وقت نماز چاشت شروع و تا پیش اززوال یعنی چرخیدن خورشید از نیمه آسمان به سمت مغرب؛ ادامه دارد، و بهترین زمان خواندن نماز چاشت ؛ آخر وقت آن است؛ زمانی که هوا خوب گرم می شود، در این وقت دو رکعت تا هشت رکعت نماز خواندن به نام «صَلاَةُ الضُّحَى» نماز چاشت سنّت است و دارای سیصد و شصت نیکی است، در این باره به چند حدیث صحیحی که در ذیل آورده می شود توجه نمایید:

 

1- عَنْ أَبِی ذَرٍّ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، أَنَّهُ قَالَ: «یُصْبِحُ عَلَى کُلِّ سُلَامَى مِنْ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ، فَکُلُّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةٌ، وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ، وَنَهْیٌ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ، وَیُجْزِئُ مِنْ ذَلِکَ رَکْعَتَانِ یَرْکَعُهُمَا مِنَ الضُّحَى».


ترجمه: ابوذر رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: هریک از شما صبح می کند و در حالی بر هر بند و مفصل او یک صدقه است، هر سبحان الله گفتن یک (اجر، و) صدقه است، و هر الحمد لله گفتن یک (اجر، و) صدقه است، و هر لا اله الا الله گفتن یک (اجر، و) صدقه است، هر الله اکبر گفتن یک (اجر، و) صدقه است، دستور به کارهایی نیک دادن یک (اجر، و) صدقه است، ممانعت از کار خلاف شرع یک (اجر، و) صدقه است، بجای (همه اینها) کفایت می کند دو رکعتی که فرد به هنگام چاشتگاه می خواند.

(صحیح مسلم، حدیث: 720)

 

2- عن بُرَیْدَةَ قال سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ: «فِی الْإِنْسَانِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَسِتُّونَ، مَفْصِلًا فَعَلَیْهِ أَنْ یَتَصَدَّقَ عَنْ کُلِّ مَفْصِلٍ مِنْهُ بِصَدَقَةٍ» قَالُوا: وَمَنْ یُطِیقُ ذَلِکَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ؟ قَالَ: «النُّخَاعَةُ فِی الْمَسْجِدِ تَدْفِنُهَا، وَالشَّیْءُ تُنَحِّیهِ عَنِ الطَّرِیقِ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَرَکْعَتَا الضُّحَى تُجْزِئُکَ».


ترجمه: بریده رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که می فرمایند: در انسان سیصد و شصت بند و مفصل وجود دارد، براو لازم است که برای هر بنده و مفصلی (در روز) یک صدقه بدهد (صحابه) عرض کردند: چه کسی می توان این کاررا انجام دهد ای پیامبر الله؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: خلط گلو که در مسجد (افتاده و آن را) دفن می کنی وچیز(مؤذی) که بر راه افتاده آن را دور می کنی ( و تمام کارهای نیکی که از این قبیل انجام می دهی؛همه صدقه و اجر و ثواب اند) و اگر(کاری نیکی به تعداد مفصل ها) نیافتی (که انجام دهی) پس (خواندن) دورکعت نماز چاشت (برای همه بند و مفصل ها) کفایت می کند.

(سنن ابی داود، حدیث: 5242)

 

3- عَنِ الْقَاسِمِ الشَّیْبَانِیِّ، أَنَّ زَیْدَ بْنَ أَرْقَمَ، رَأَى قَوْمًا یُصَلُّونَ مِنَ الضُّحَى، فَقَالَ: أَمَا لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّ الصَّلَاةَ فِی غَیْرِ هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلُ، إِنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «صَلَاةُ الْأَوَّابِینَ حِینَ تَرْمَضُ الْفِصَالُ».


ترجمه: قاسم شیبانی رحمه الله فرمودند: زیدبن ارقم رضی الله عنه افرادی را دیدند که (زود) نماز چاشت را می خوانند،( آنگاه ایشان) فرمودند: امّا اینها دانسته اند که نماز در غیر این وقت بهتر است، همانا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نماز رجوع کنندگان به سوی الله و فرمان برداران زمانی است که (هوا آنقدر گرم شود که) ریگ کف پای بچه شتر را بسوزاند.

(صحیح مسلم، حدیث: 748)

 

4- عَنْ أُمّ هَانِئٍ بِنْت أَبِی طَالِبٍ، قالت: ذَهَبْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَامَ الفَتْحِ، فَوَجَدْتُهُ یَغْتَسِلُ وَفَاطِمَةُ ابْنَتُهُ تَسْتُرُهُ، قَالَتْ: فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ، فَقَالَ: «مَنْ هَذِهِ»، فَقُلْتُ: أَنَا أُمُّ هَانِئٍ بِنْتُ أَبِی طَالِبٍ فَقَالَ: «مَرْحَبًا بِأُمِّ هَانِئٍ»، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ غُسْلِهِ، قَامَ فَصَلَّى ثَمَانِیَ رَکَعَاتٍ مُلْتَحِفًا فِی ثَوْبٍ وَاحِدٍ، فَلَمَّا انْصَرَفَ، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، زَعَمَ ابْنُ أُمِّی أَنَّهُ قَاتِلٌ رَجُلًا قَدْ أَجَرْتُهُ، فُلاَنَ ابْنَ هُبَیْرَةَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «قَدْ أَجَرْنَا مَنْ أَجَرْتِ یَا أُمَّ هَانِئٍ» قَالَتْ أُمُّ هَانِئٍ: وَذَاکَ ضُحًى.


ترجمه: امّ هانی دختر ابی طالب رضی الله عنها فرمودند: من سال فتح مکه به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رفتم، ایشان را (در حالی) یافتم که غسل می کردند و فاطمه (رضی الله عنها، با چادری) ایشان را (از انظار دیگران) می پوشاندند، (ام هانی) فرمودند: من بر ایشان سلام نمودم، ایشان گفتند: این (زن) کیست؟ من گفتم: من ام هانی دختر ابی طالب هستم، ایشان فرمودند: ام هانی خوش آمدید، و چون از غسلشان فارغ شدند، خودشان را با یک پارچه پیچاندند و هشت رکعت نماز خواندند، و چون (نماز) را تمام نمودند، من گفتم: ای رسول الله، پسر مادرم (علی بن ابی طالب رضی الله عنه) گمان نموده که کشنده مردی (به نام) فلان ابن هبیره است که من پناهش دادم، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: ای ام هانی؛ قطعا ما پناه داده ایم آنی که تو پناه داده ای، ام هانی (رضی الله عنها فرمودند: واین (وقت) چاشتگاه بود.  

 

 (صحیح بخاری، حدیث: 357)

 

5- عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «کَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُصَلِّی الضُّحَى أَرْبَعًا، وَیَزِیدُ مَا شَاءَ اللهُ».


ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم چهار رکعت نماز ضحی (چاشت) می خواندند و هرآنچه الله (متعال) خواستی به آن اضافه می نمودند.

(صحیح مسلم، حدیث: 719)

 

6- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: أَوْصَانِی خَلِیلِی بِثَلاَثٍ لاَ أَدَعُهُنَّ حَتَّى أَمُوتَ: «صَوْمِ ثَلاَثَةِ أَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ، وَصَلاَةِ الضُّحَى، وَنَوْمٍ عَلَى وِتْرٍ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: دوست جگری و ویژه من (رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به سه چیز وصیت نمودند که آنها تا بمیرم رها نمی کنم: روزه گرفتن سه روز از هرماه، وصَلاَةِ الضُّحَى (نماز چاشت) و (اینکه) وتر خوانده بخوابم.

(صحیح بخاری، حدیث: 1178)

 

7- عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، قَالَ: أَوْصَانِی حَبِیبِی صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِثَلَاثٍ، لَنْ أَدَعَهُنَّ مَا عِشْتُ: «بِصِیَامِ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ، وَصَلَاةِ الضُّحَى، وَبِأَنْ لَا أَنَامَ حَتَّى أُوتِرَ».


ترجمه: ابودرداء رضی الله عنه فرمودند: دوست من (رسول الله) صلی الله علیه و آله و سلم مرا به سه چیز وصیت نمودند که آنها را تا زمانی که زنده ام رها نمی کنم: به روزه گرفتن سه روز از هرماه، وصَلاَةِ الضُّحَى (نماز چاشت) واینکه نخوابم تا اینکه (نماز) وتر را بخوانم.

 

(صحیح مسلم، حدیث: 722)

 

8- عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: أَوْصَانِی حَبِیبِی صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِثَلَاثَةٍ لَا أَدَعُهُنَّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى أَبَدًا: «أَوْصَانِی بِصَلَاةِ الضُّحَى، وَبِالْوَتْرِ قَبْلَ النَّوْمِ، وَبِصِیَامِ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ».


ترجمه: ابوذررضی الله عنه فرمودند: دوست من (رسول الله) صلی الله علیه و آله و سلم مرا به سه چیز وصیت نمودند، اگر الله متعال بخواهد آنها را هرگز رها نمی کنم: مرا به (خواندن) صَلاَةِ الضُّحَى (نمازچاشت)، و به (خواندن نماز) وتر پیش از خواب، و به سه روز روزه گرفتن از هرماه؛ وصیت نموده اند.

(سنن نسائی، حدیث: 2404)

 

9- عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، وَأَبِی ذَرٍّ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ: «ابْنَ آدَمَ ارْکَعْ لِی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ أَکْفِکَ آخِرَهُ».


ترجمه: ابودرداء و ابوذر رضی الله عنهما روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از الله تبارک و تعالی روایت نمودند که ایشان فرمودند: فرزند آدم برایم چهاررکعت در اول روز بخوان آخرش را برایت کفایت می کنم.

(جامع ترمذی، حدیث: 475)

 

10- عَنْ نُعَیْمِ بْنِ هَمَّارٍ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: یَا ابْنَ آدَمَ، لَا تُعْجِزْنِی مِنْ أَرْبَعِ رَکَعَاتٍ فِی أَوَّلِ نَهَارِکَ، أَکْفِکَ آخِرَهُ.


ترجمه: نعیم بن همّار رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: الله با عزت و بزرگوارمی فرمایند: ای فرزند آدم، عاجز نمان از اینکه برایم  چهاررکعت در اول روز بخوانی، آخرش را برایت کفایت می کنم.

(سنن ابی داود، حدیث: 1289)

 

11- عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَیْتِی، فَصَلَّى الضُّحَى ثَمَانَ رَکَعَاتٍ».


ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در خانه من وارد شدند، سپس هشت رکعت صَلاَةِ الضُّحَى (نمازچاشت) خواندند.

(صحیح ابن حبان، حدیث: 2531)

 

12- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَعْثًا فَأَعْظَمُوا الْغَنِیمَةَ وَأَسْرَعُوا الْکَرَّةَ، فَقَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا رَأَیْنَا بَعْثَ قَوْمٍ أَسْرَعَ کَرَّةً، وَلَا أَعْظَمَ غَنِیمَةً، مِنْ هَذَا الْبَعْثِ، فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:  «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِأَسْرَعَ کَرَّةً وَأَعْظَمَ غَنِیمَةً مِنْ هَذَا الْبَعْثِ؟ رَجُلٌ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ تَحَمَّلَ إِلَى الْمَسْجِدِ، فَصَلَّى فِیهِ الْغَدَاةَ، ثُمَّ عَقَّبَ بِصَلَاةِ الضُّحَى، فَقَدْ أَسْرَعَ الْکَرَّةَ، وَأَعْظَمَ الْغَنِیمَةَ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گروهی را (برای جهاد) فرستادند، آنها غنیمت زیاد به دست آورده و زود برگشتند، مردی گفت: ای رسول الله، ما گروه افرادی را ندیدیم که این از گروه (جهادی) زودتر برگردند و نه این زیادتر غنیمت بدست آورند، (رسول الله) صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آیا شما را آگاه ننمایم به کسی که از این گروه زودتر بازگشته و بیشتر غنیمت بدست آورد؟ مردی که در خانه اش وضو بگیرد و وضواش را خوب بگیرد، و سپس به سوی مسجد برود، و در آن نماز صبح را بخواند و سپس ( در مسجد مانده تا اینکه) بعد ازآن صَلاَةِ الضُّحَى (نمازچاشت) را بخواند، قطعا او زودتر بازگشته و بیشتر غنیمت بدست آورده است.

(صحیح ابن حبان، حدیث: 2535)

 


گنــــــاه قهـــــــــــر نمودن

 

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

 

گنــــــاه قهـــــــــــر نمودن

 

 

بعد از حمد ثنای بی پایان بر الله مهربان و درود سلام و فراوان بر خاتم پیامبران محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم، باید گفت: ناراحتی انسانها و قهر نمودن آنها از یکدیگر یک چیزی طبیعی است، و معمولا این در میان انسانها اتفاق افتاده و خواهد افتاد، ولی در اسلام برایش حد و حدودی است، آری؛ این قهر و ناراحتی اگر بخاطرالله متعال و برای دفاع از اسلام و احکام دینی و دستورات الله منّان و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باشد مجاز و دارای اجر و ثواب است، همانگونه که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و تمام یارانش از «کعب بن مالک، مراره بن ربیع و هلال بن امیه رضی الله عنهم» که بدون عذر شرعی درجنگ «تبوک» شرکت نکرده بودند تا پنجاه روز قهر نمودند، تا اینکه بعد از گذشت پنجاه روز آیاتی چند نازل شده و الله متعال توبه آن سه نفر را قبول نمود، آن وقت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و یاران بزرگوارش با آن سه نفر حرف زدند و آن قهری را به پایان رساندند.

و اما اینکه بخاطر مال دنیا و سایر امور دنیوی از یکدیگر قهر شوند و این قهری و ناراحتی را بیشتر از سه روز که حد مجازشرعی است ادامه دهند، آن وقت است، که این قهری از حالت طبیعی بیرون شده و اسلام آن را تأیید نمی کند، و افراد را از گرفت الهی و عذاب جهنم می ترساند، زیرا این نوع قهرها باعث ناآرامی در جامعه و پریشانی اهل جامع و خانوادها شده و ای چه بسا که باعث درگیری و جرائم بزرگ تر شود، بهمین خاطر اسلام می خواهد این جرقه کوچک فتنه را در نطفه خفه نماید تا باعث آتش بزرگ و خانمان سوزی نگردد، در این باره به احادیث صحیحی چند که در ذیل در این باره آورده می شود توجه نمایید:

 

1- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «لَا هِجْرَةَ بَعْدَ ثَلَاثٍ».                           

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: بعد از سه روز قهر(مجاز) نیست.

 

(صحیح مسلم، حدیث: 2562)

 

2 - عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «لَا یَحِلُّ لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ».


ترجمه: عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای (یک) مسلمان حلال نیست که از برادر(دینی) خویش بیشتر از سه روز قهر نماید.

(صحیح مسلم، حدیث: 2561)

 

3 - عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثٍ، فَمَنْ هَجَرَ فَوْقَ ثَلَاثٍ فَمَاتَ دَخَلَ النَّارَ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای (یک) مسلمان حلال نیست که از برادر(دینی) خویش بیشتر از سه روز قهر نماید، پس هرکس بیشتر از سه (روز) قهر بود و سپس مرد در آتش دوزخ داخل خواهد گشت.

(سنن ابی داود، حدیث: 4914)

 

4 - عَنْ أَبِی خِرَاشٍ السُّلَمِیِّ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ: «مَنْ هَجَرَ أَخَاهُ سَنَةً فَهُوَ کَسَفْکِ دَمِهِ».


ترجمه: ابوخراش سلمی رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده که می فرمایند: هرکس با برادر (دینی) خویش یکسال قهر نماید پس این کارش (از نظر گناه) همانند ریختن خونش می باشد.

(سنن ابی داود، حدیث: 4915)

 

6 - عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الأَنْصَارِیِّ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لاَ یَحِلُّ لِرَجُلٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلاَثِ لَیَالٍ، یَلْتَقِیَانِ: فَیُعْرِضُ هَذَا وَیُعْرِضُ هَذَا، وَخَیْرُهُمَا الَّذِی یَبْدَأُ بِالسَّلاَمِ.


ترجمه: ابوایوب انصاری رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای (یک) مرد حلال نیست که از برادر(دینی) خویش بیشتر از سه شب قهر باشد، که با یکدیگر ملاقات کنند: سپس این از آن روگردانی کند و آن از این روگردانی کند، و بهترین آن دو؛ کسی است که او شروع به سلام نمودن (و آشتی نمودن) می نماید.

(صحیح بخاری، حدیث: 6077)

 

7- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «تُفْتَحُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ، وَیَوْمَ الْخَمِیسِ، فَیُغْفَرُ لِکُلِّ عَبْدٍ لَا یُشْرِکُ بِاللهِ شَیْئًا، إِلَّا رَجُلًا کَانَتْ بَیْنَهُ وَبَیْنَ أَخِیهِ شَحْنَاءُ، فَیُقَالُ: أَنْظِرُوا هَذَیْنِ حَتَّى یَصْطَلِحَا، أَنْظِرُوا هَذَیْنِ حَتَّى یَصْطَلِحَا، أَنْظِرُوا هَذَیْنِ حَتَّى یَصْطَلِحَا ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: درب های بهشت روز دوشنبه و روزپنج شنبه باز می شوند، سپس برای هربنده ای که چیزی را به الله شرک نمی آورد می بخشد، بجز مردی که درمیان او و برادر(دینی) او دشمنی و بغض و کینه باشد، که (آن وقت) گفته می شود: این دو را به تأخیر اندازید(ومهلت دهید) تا با یکدیگر صلح نمایند، این دو را به تأخیر اندازید(ومهلت دهید) تا با یکدیگر صلح نمایند، این دو را به تأخیر اندازید(ومهلت دهید) تا با یکدیگر صلح نمایند.

(صحیح مسلم، حدیث: 2565)

 

8- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ فِی کُلِّ یَوْمِ خَمِیسٍ وَاثْنَیْنِ، فَیَغْفِرُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ، لِکُلِّ امْرِئٍ لَا یُشْرِکُ بِاللهِ شَیْئًا، إِلَّا امْرَأً کَانَتْ بَیْنَهُ وَبَیْنَ أَخِیهِ شَحْنَاءُ، فَیُقَالُ: ارْکُوا هَذَیْنِ حَتَّى یَصْطَلِحَا، ارْکُوا هَذَیْنِ حَتَّى یَصْطَلِحَا.


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اعمال در روز پنج شنبه و دوشنبه ای (برالله متعال) عرضه و پیش می شوند، سپس الله با عزت و بزرگوار در آن روز برای هر شخصی که چیزی را به الله شرک نمی آورد می بخشد، بجز شخصی که درمیان او و برادر(دینی) او دشمنی و بغض و کینه باشد، که (آن وقت) گفته می شود: این دو را رها کنید و مهلت دهید تا با یکدیگر صلح نمایند، این دو را رها کنید ومهلت دهید تا با یکدیگر صلح نمایند.

 (صحیح مسلم، حدیث: 2565)

 

9- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ  کَانَ یَصُومُ الِاثْنَیْنِ وَالْخَمِیسَ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّکَ تَصُومُ الِاثْنَیْنِ وَالْخَمِیسَ؟ فَقَالَ: إِنَّ یَوْمَ الِاثْنَیْنِ وَالْخَمِیسَ یَغْفِرُ اللَّهُ فِیهِمَا لِکُلِّ مُسْلِمٍ، إِلَّا مُتَهَاجِرَیْنِ، یَقُولُ: دَعْهُمَا حَتَّى یَصْطَلِحَا .


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: که پیامبر صلی الله علیه  وآله وسلم دو شنبه و پنج شنبه (ها) را روزه می گرفتند، به ایشان گفته شد(چرا) شما دوشنبه و پنج شنبه (ها) را روز می گیرید؟ ایشان فرمودند: همانا الله (متعال) در(این) دو روز دوشنه و پنج شنبه هرمسلمانی را می بخشد، بجز آن دویی که با یکدیگر قهر اند، (الله متعال) می گوید (این) دو را رها کنید تا با یکدیگر صلح نمایند.

 

(سنن ابن ماجه، حدیث: 1740)

 

گنـــاه شـــــراب نوشی

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

گنـــاه شـــــراب نوشی

 

 

بعد از حمد و ثنای بی پایان به الله مهربان و درود و سلام فراوان به پیامبر بزرگوار اسلام محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم، باید گفت: یکی از گناهان بسیار بزرگ شراب نوشی است، گناهی که کلید گناهان دیگر است، گناهی که دائمی و همیشه بودنش باعث محرومیت از شراب بهشت می گردد، عادت شراب خواری یکی از عادات زشتی است؛ که در زمان جاهلیت عربها و سایر ملتها شیفته آن شده بودند، و ترک آن برای آنها بسیار مشکل بود، الله متعال از آنجایی که از عادات بندگانش آگاه بوده و با حکمت است، در حرام قرار دادن شراب نوشی و ممنوعیت آن؛ راه تدریجی را انتخاب نموده و مرحله به مرحله آن را حرام قرار داده و چهار آیه نازل نموده تا اینکه زمینه فراهم شد و در آیه آخربصراحت حرام بودن شراب نوشی و مضرات آن را اعلان نموده است، و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بعد از نزول آیه تحریم شراب؛ بر علیه شراب و شراب نوشی گسترده تبلیغ نموده و امتش را از این گناه بزرگ و خطرناک بر حذر داشته است، در ذیل توجه شما را به چهار آیه و بیست و نه حدیث صحیح در این باره جلب می نمایم:

1- وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (67).                               (سوره نحل)


ترجمه: وشما از میوه جات درختان خرما و (درختان) انگور(شراب) نشه آور و مست کننده و (آب میوه و نبیذ، که) روزی نیک (و حلال) است (درست می کنید و) می گیرید، در این نشانی است برای افرادی که می فهمند.


2- یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219).                     (سوره بقره)


ترجمه: از تو در باره شراب و قمار می پرسند، بگو که در این دو گناه بزرگ و منفعت هایی (نیز) برای مردم دارند و گناه این دو از نفع آن دو بیشتر است، و از تو می پرسند که چه انفاق و خرج کنند؟ بگوهر آنچه اضافه دارید، این چنین الله برایتان آیه ها را بیان می کند تا اینکه فکر کنید.


3- یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (43).                                                   (سوره نساء)


ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! به نماز نزدیک نشوید (و نماز نخوانید) در حالی که مست و نشه اید تا اینکه (به هوش آیید و) بدانید که چه می گویید، و نه در حالی که جنب هستید مگر اینکه رهگذرباشید تا اینکه غسل نمایید، و اگر بیمار بودید و یا در سفر و یا اینکه یکی از شما برای قضای حاجت رفته بود و یا اینکه با خانمها (یتان) جماع نمودید و سپس آب (برای وضو و غسل) نیافتید، پس بر زمین پاک (بدین ترتیب) تیمم برنید؛ که بر چهرهایتان ودستانتان (تا به مچ) مسح کشید، (و این را بدانید که) همانا الله بی نهایت عفوگر و آمرزنده است.


4 - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (90) إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (91).                         (سوره مائده)


ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! همانا شراب و قمار و بتان و تیرهای (تقسیم) پلید و از کارشیطان اند، پس از آنها پرهیزنمایید تا کامیاب گردید، و همانا شیطان می خواهد تا در میانتان با شراب و قمار دشمنی و بغض کینه اندازد، و(این دو) شما را از یاد الله و از نماز جلوگیری می کنند، آیا شما باز می آیید؟.

 

1- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ شَرِبَ الخَمْرَ فِی الدُّنْیَا، ثُمَّ لَمْ یَتُبْ مِنْهَا، حُرِمَهَا فِی الآخِرَةِ».                      (صحیح بخاری، حدیث: 5575)


ترجمه: عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس در دنیا (بطور دائمی) شراب نوشید، سپس از آن توبه نکرد (تا که مُرد) از (نوشیدن) آن در قیامت محروم می شود.


2- عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «کُلُّ مُسْکِرٍ خَمْرٌ، وَکُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ، وَمَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِی الدُّنْیَا فَمَاتَ وَهُوَ یُدْمِنُهَا لَمْ یَتُبْ، لَمْ یَشْرَبْهَا فِی الْآخِرَةِ».   (صحیح مسلم، حدیث: 2003)


ترجمه: عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر مست کننده و نشه آوری شراب است، و هر مست کننده و نشه آوری حرام است، هرکس در دنیا بطور دائمی شراب بنوشد، سپس از آن توبه نکند و بمیرد، در قیامت از آن نخواهد نوشید.


3- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لاَ یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ یَشْرَبُ الخَمْرَ حِینَ یَشْرَبُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ یَسْرِقُ حِینَ یَسْرِقُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ یَنْتَهِبُ نُهْبَةً، یَرْفَعُ النَّاسُ إِلَیْهِ فِیهَا أَبْصَارَهُمْ حِینَ یَنْتَهِبُهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ». (صحیح بخاری، حدیث: 2475)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: زنا کار زنا نمی کند آنگاه که زنا می کند و در حالی که او مسلمان باشد، و (شراب خوار) شراب نمی نوشد آنگاه که (شراب) می نوشد و در حالی که او مسلمان باشد، و (دزد) دزدی نمی کند آنگاه که دزدی می نماید و در حالی که او مسلمان باشد، (رباینده و کیف قاپ) مالی را نمی رباید ودر حالی که مردم زمانی که او مالی را می ریابد به او نگاه می کنند، در حالی که او مسلمان باشد.


4- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: ثَلَاثَةٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: الْعَاقُّ لِوَالِدَیْهِ، وَالْمَرْأَةُ الْمُتَرَجِّلَةُ، وَالدَّیُّوثُ، وَثَلَاثَةٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ: الْعَاقُّ لِوَالِدَیْهِ، وَالْمُدْمِنُ عَلَى الْخَمْرِ، وَالْمَنَّانُ بِمَا أَعْطَى.                                (سنن نسائی، حدیث: 2562)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سه نفراند که الله با عزت و بزرگوار روز قیامت به آنها نگاه نمی کند: کسی که از پدر و مادرش نافرمانی می کند، و زنی که خودش را (در صفات) به شکل مرد در آورد، و دیّوث، و سه  نفر به بهشت داخل نمی شوند: کسی که از پدر و مادرش نافرمانی می کند، و کسی که دائم و همیشه شراب می نوشد وکسی که هرگاه به کسی چیزی دهد بر او منّت می گذارد.


5- عن أَبی عَامِرٍ أَوْ أَبی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیّ، قَالَ: سَمِعَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: لَیَکُونَنَّ مِنْ أُمَّتِی أَقْوَامٌ، یَسْتَحِلُّونَ الحِرَ وَالحَرِیرَ، وَالخَمْرَ وَالمَعَازِفَ، وَلَیَنْزِلَنَّ أَقْوَامٌ إِلَى جَنْبِ عَلَمٍ، یَرُوحُ عَلَیْهِمْ بِسَارِحَةٍ لَهُمْ، یَأْتِیهِمْ - یَعْنِی الفَقِیرَ - لِحَاجَةٍ فَیَقُولُونَ: ارْجِعْ إِلَیْنَا غَدًا، فَیُبَیِّتُهُمُ اللَّهُ، وَیَضَعُ العَلَمَ، وَیَمْسَخُ آخَرِینَ قِرَدَةً وَخَنَازِیرَ إِلَى یَوْمِ القِیَامَةِ.                          (صحیح بخاری، حدیث: 5590)


ترجمه: ابوعامر و یا ابومالک اشعری رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان از پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: قطعا در میان امت افرادی خواهند بود، که زنا و ابریشم و شراب و آلات موسیقی را حلال می دانند، و قطعا افرادی از آنها به پهلوی کوهی فرود می آیند و حیوانات آنها بوقت شام به نزد آنها می آیند و فقیری بنا بر نیازی (که دارد) به نزد آنها می آید، آنها می گویند: (الآن) بر گرد و فردا به نزد ما بیا، الله برآنها شب هنگام عذاب می آورد و کوه را برآنها فرود می آورد و بقیه آنها به شکل میمونه ها و خوک ها مسخ می نمایند و تا به روز قیامت به همین حالت می مانند.


6- عَنْ ابْنِ عُمَرَ، وَنَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالُوا: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُ، ثُمَّ إِنْ شَرِبَ فَاجْلِدُوهُ، ثُمَّ إِنْ شَرِبَ فَاجْلِدُوهُ، ثُمَّ إِنْ شَرِبَ فَاقْتُلُوهُ».                                           (سنن نسائی، حدیث: 5661)


ترجمه: ابن عمر و گروهی از یاران محمّد صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس شراب نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر(دو باره) نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر (برای بار سوم) شراب نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر (برای چهارمین بار) شراب نوشید پس او را بکوشید.


7- عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ أَبِی سُفْیَانَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِذَا شَرِبُوا الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُمْ، ثُمَّ إِنْ شَرِبُوا فَاجْلِدُوهُمْ، ثُمَّ إِنْ شَرِبُوا فَاجْلِدُوهُمْ، ثُمَّ إِنْ شَرِبُوا فَاقْتُلُوهُمْ».    (سنن ابی داود، حدیث: 4482)


ترجمه: معاویه رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس شراب نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر(دو باره) نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر (برای بار سوم) شراب نوشید پس او را شلاق بزنید، و سپس اگر (برای چهارمین بار) شراب نوشید پس او بکوشید.


8- عن عَبْد اللَّهِ بْن عَمْرٍو قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «لَا یَشْرَبُ الْخَمْرَ رَجُلٌ مِنْ أُمَّتِی فَیَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَلَاةً أَرْبَعِینَ یَوْمًا».                               (سنن نسائی، حدیث: 5664)


ترجمه: عبدالله بن عمرو رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: (هیچ) فردی از امت من شراب نمی نوشد که تا چهل روز الله (متعال) نمازش را قبول نماید.


9- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ شَرْبَةً لَمْ تُقْبَلْ لَهُ تَوْبَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا، فَإِنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ، فَإِنْ عَادَ لَمْ تُقْبَلْ تَوْبَتُهُ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا، فَإِنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ، فَإِنْ عَادَ کَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ یَسْقِیَهُ مِنْ طِینَةِ الْخَبَالِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».                              (سنن نسائی، حدیث: 5670)


ترجمه: عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: هرکس جرعه ای از شراب  بنوشد تا چهل صبح توبه ای برایش پذیرفته نمی شود، بعد اگر توبه کرد الله توبه اش را می پذیرد، و اگر (به شراب نوشی) بازگشت (و دو باره نوشید) تا چهل صبح (دیگر) توبه ای برایش قبول نمی شود، اگر (به شراب نوشی) بازگشت (و بار سوم شراب نوشید) این حق الله است که روز قیامت او را از چرک و خون جهنمیان بنوشاند.


10- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی الخَمْرِ عَشَرَةً: عَاصِرَهَا، وَمُعْتَصِرَهَا، وَشَارِبَهَا، وَحَامِلَهَا، وَالمَحْمُولَةُ إِلَیْهِ، وَسَاقِیَهَا، وَبَائِعَهَا، وَآکِلَ ثَمَنِهَا، وَالمُشْتَرِی لَهَا، وَالمُشْتَرَاةُ لَهُ. (جامع ترمذی، حدیث: 1295)


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ده (نفری که با) شراب (سرو کار دارند) را لعنت (و نفرین) نموده اند: کسی که برای خودش شراب درست می کند، و کسی که برای دیگری آن را درست می کند، و کسی که شراب می نوشد، و کسی که آن را حمل می کند، و کسی که بسوی او حمل و برده می شود، و ساقی آن و فروشنده آن و کسی که پول آن را می خورد، و کسی که برایش آن را می خرد و کسی که برایش شراب خریده می شود.


11- عَنْ ابْن عُمَرَ، یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:  لُعِنَتِ الْخَمْرُ عَلَى عَشَرَةِ أَوْجُهٍ: بِعَیْنِهَا، وَعَاصِرِهَا، وَمُعْتَصِرِهَا، وَبَائِعِهَا، وَمُبْتَاعِهَا، وَحَامِلِهَا، وَالْمَحْمُولَةِ إِلَیْهِ، وَآکِلِ ثَمَنِهَا، وَشَارِبِهَا، وَسَاقِیهَا .    (سنن ابن ماجه، حدیث: 3380)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه می فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: شراب بر ده نوع (و تعلق) لعنت (و نفرین) شده است: خود شراب، کسی که برای خودش شراب درست می کند، و کسی که برای دیگری آن را درست می کند، فروشنده شراب، و خریدار آن، و کسی که آن را حمل می کند، و کسی که بسوی او حمل و برده می شود، و کسی که پول آن را می خورد، و کسی که آن را می نوشد، و ساقی آن، (همه این افرادی که به نوعی ارتباط با شراب دارند).


12- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْخَمْرَ وَثَمَنَهَا، وَحَرَّمَ الْمَیْتَةَ وَثَمَنَهَا، وَحَرَّمَ الْخِنْزِیرَ وَثَمَنَهُ».        (سنن ابی داود، حدیث: 3485)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا الله شراب و پولش را حرام گردانیده است، و مردار و پولش را حرام نموده است، و خوک و پولش را حرام کرده است.


13- عَنْ وَائِلٍ الْحَضْرَمِیِّ، أَنَّ طَارِقَ بْنَ سُوَیْدٍ الْجُعْفِیَّ، سَأَلَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الْخَمْرِ، فَنَهَاهُ أَنْ یَصْنَعَهَا، فَقَالَ: إِنَّمَا أَصْنَعُهَا لِلدَّوَاءِ، فَقَالَ: «إِنَّهُ لَیْسَ بِدَوَاءٍ، وَلَکِنَّهُ دَاءٌ».    (صحیح مسلم، حدیث: 1984)


ترجمه: وائل حضرمی رضی الله عنه روایت نمودند که طارق بن سوید جعفی رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در باره شراب (درست کردن) پرسید، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) او را از اینکه شراب درست کند ممانعت نمودند، او گفت: همانا آن را برای دارو درست می کنم، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: همانا شراب دارو نیست، و لیکن آن درد و بیماری است.


14- عَنْ أَبی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیّ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «لَیَشْرَبَنَّ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِی الْخَمْرَ یُسَمُّونَهَا بِغَیْرِ اسْمِهَا».    (سنن ابی داود، حدیث: 3688)


ترجمه: ابومالک اشعری رضی الله عنه روایت است که ایشان از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده که می فرمایند: قطعا افرادی از امت من شراب می نوشند، و آن را به نام دیگری (علاوه از نامش) نام گذاری می کنند.


15- عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «یَشْرَبُ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِی الْخَمْرَ، بِاسْمٍ یُسَمُّونَهَا إِیَّاهُ».   (سنن ابن ماجه، حدیث: 3385)


ترجمه: عباده بن صامت رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: افرادی از امت من شراب می نوشند، با نامی که (علاوه از شراب) آنها برآن می گذارند.


16- عَنْ أَبِی أُمَامَةَ الْبَاهِلِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَا تَذْهَبُ اللَّیَالِی وَالْأَیَّامُ، حَتَّى تَشْرَبَ فِیهَا، طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِی الْخَمْرَ، یُسَمُّونَهَا بِغَیْرِ اسْمِهَا».            (سنن ابن ماجه، حدیث: 3384)


ترجمه: ابوامامه باهلی رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: شب ها و روزها (این دنیا) نخواهد رفت (و به پایان نخواهد رسید) تا اینکه درآنها گروهی از امت من شراب بنوشند، با نامی که آنها (علاوه از شراب) ؛ برآن می گذارند.


17- عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، قَالَ: أَوْصَانِی خَلِیلِی صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لَا تَشْرَبِ الْخَمْرَ، فَإِنَّهَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ».         (سنن ابن ماجه، حدیث: 3371)


ترجمه: ابودرداء رضی الله عنه فرمودند: دوست جگری و ویژه ام (رسول الله) صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: شراب ننوش، زیرا آن کلید هر بدی است.


18- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ عَامَ الفَتْحِ: وَهُوَ بِمَکَّةَ «إِنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَرَّمَ بَیْعَ الخَمْرِ».                         (صحیح بخاری، حدیث: 4296)


ترجمه: جابربن عبد الله رضی الله عنهما روایت نمودند که ایشان شنیده اند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم سال فتح (مکه) در حالی که در مکه بودند می فرمایند:  همانا الله و رسولش (خرید و) فروش شراب را حرام قرار داده اند.


19- عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَةِ أَنْ یُرْفَعَ العِلْمُ، وَیَکْثُرَ الجَهْلُ، وَیَکْثُرَ الزِّنَا، وَیَکْثُرَ شُرْبُ الخَمْرِ، وَیَقِلَّ الرِّجَالُ، وَیَکْثُرَ النِّسَاءُ حَتَّى یَکُونَ لِخَمْسِینَ امْرَأَةً القَیِّمُ الوَاحِدُ».            (صحیح بخاری، حدیث: 5231)


ترجمه: انس رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: همانا از علامت های قیامت این است که علم (دین) برداشته (و کم می شود) و جهالت (و نادانی نسبت به دین در میان مردم) زیاد می گردد، و زنا زیاد می شود، و شراب نوشی زیاد می گردد، و مردان کم می شوند و زنان (بحدی) زیاد می شوند که سرپرست و قیّم پنجاه زن یک مرد می گردد.


20- عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: لَمَّا أُنْزِلَتِ الآیَاتُ مِنْ سُورَةِ البَقَرَةِ فِی الرِّبَا، «خَرَجَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى المَسْجِدِ فَقَرَأَهُنَّ عَلَى النَّاسِ، ثُمَّ حَرَّمَ تِجَارَةَ الخَمْرِ».                 (صحیح بخاری، حدیث: 459)


ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: زمانی که آیات ربا در سوره بقره نازل گشتند، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از خانه بیرون شده و بسوی مسجد رفتند و آن آیات را بر مردم خوانده و سپس تجارت شراب را حرام قرار دادند.


21- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، أَنَّهُ: سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ عَامَ الفَتْحِ وَهُوَ بِمَکَّةَ: «إِنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَرَّمَ بَیْعَ الخَمْرِ، وَالمَیْتَةِ وَالخِنْزِیرِ وَالأَصْنَامِ»، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَأَیْتَ شُحُومَ المَیْتَةِ، فَإِنَّهَا یُطْلَى بِهَا السُّفُنُ، وَیُدْهَنُ بِهَا الجُلُودُ، وَیَسْتَصْبِحُ بِهَا النَّاسُ؟ فَقَالَ: «لاَ، هُوَ حَرَامٌ»، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عِنْدَ ذَلِکَ: «قَاتَلَ اللَّهُ الیَهُودَ إِنَّ اللَّهَ لَمَّا حَرَّمَ شُحُومَهَا جَمَلُوهُ، ثُمَّ بَاعُوهُ، فَأَکَلُوا ثَمَنَهُ».               (صحیح بخاری، حدیث: 2236)


ترجمه: جابر بن عبدالله رضی الله عنهما روایت نمودند که ایشان از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در سال فتح مکه در حالی که در مکه بوده اند شنیده که می فرمایند: همانا الله و پیامبرش (خرید و) فروش شراب، حیوان خود مرده، خوک و بتان را حرام گردانیده اند، گفته شد: ای رسول الله نظرتان در باره پی ها (وچربی های) حیوانات خود مرده چیست، زیرا آنها بر(چوبهای) کشتی ها مالیده می شوند، و با آنها پوست ها چرب می شوند، و از آنها مردم (چراغ ها روشن نموده و) نورحاصل می نمایند؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: نخیر، آن (نیز) حرام است، سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آن وقت فرمودند: الله یهود را بکشد، زیرا زمانی که الله (متعال) بر آنها پی و چربی (حیوانات) را حرام گردانید، آنها آن چربی و پی ها را گداخته نموده، و سپس آنها را فروخته و پوش را خوردند.

 

 

22- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أُتِیتُ بِإِنَاءَیْنِ: فِی أَحَدِهِمَا لَبَنٌ وَفِی الآخَرِ خَمْرٌ، فَقَالَ: اشْرَبْ أَیَّهُمَا شِئْتَ، فَأَخَذْتُ اللَّبَنَ فَشَرِبْتُهُ، فَقِیلَ: أَخَذْتَ الفِطْرَةَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ أَخَذْتَ الخَمْرَ غَوَتْ أُمَّتُکَ .                          (صحیح بخاری، حدیث: 3394)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: (در شبی که به اسراء و معراج رفتم) دو ظرف به نزد من آورده شد : در یکی از آن دو؛ شیر و در دیگری شراب بود، (فرشتۀ همراه؛ به من) گفت: هریک (از شیر و شراب) را که می خواهی بنوش، من شیر را گرفته و نوشیدم، به من گفته شد: تو فطرت (و سرشت پاک) را گرفتی واگر تو شراب را می گرفتی ( و می نوشیدی) امتت گمراه می شد.


23- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى حَرَّمَ الْخَمْرَ، فَمَنْ أَدْرَکَتْهُ هَذِهِ الْآیَةُ وَعِنْدَهُ مِنْهَا شَیْءٌ فَلَا یَشْرَبْ، وَلَا یَبِعْ» .              (صحیح مسلم، حدیث: 1578)


ترجمه: ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا الله متعال شراب را حرام نموده است، پس هرکس این آیه (حرمت شراب) به او رسید و در نزدش از شراب چیزی بود نه آن را می نوشد و نه آن را می فروشد (بلکه آن را دور می ریزد).


24- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، «أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أُتِیَ بِرَجُلٍ قَدْ شَرِبَ الْخَمْرَ، فَجَلَدَهُ بِجَرِیدَتَیْنِ نَحْوَ أَرْبَعِینَ»، قَالَ: وَفَعَلَهُ أَبُو بَکْرٍ، فَلَمَّا کَانَ عُمَرُ اسْتَشَارَ النَّاسَ، فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ: أَخَفَّ الْحُدُودِ ثَمَانِینَ، «فَأَمَرَ بِهِ عُمَرُ».                               (صحیح مسلم، حدیث: 1706)


ترجمه:  انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند: همانا مردی به نزد پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم آورده شد که شراب نوشیده بود، آن را با دو شاخه درخت خرما حدودا چهل ضربه زدند، (انس رضی الله عنه) فرمودند: ابوبکر (رضی الله عنه) نیز این گونه عمل نمودند، (و شراب خور را چهل ضربه شلاق زدند) ولی زمانی که عمر( رضی الله عنه خلیفه) گشتند از مردم (در باره حدِّ شراب خور) مشورت گرفتند، عبد الرحمن (بن عوف رضی الله عنه) گفت: سبک ترین (و کم ترین) حدِّ (و تنبیه اسلامی) هشتاد ضربه شلاق است (که به تهمت زننده زده می شود؛ پس شراب خوررا نیز هشتاد ضربه بزنیم) عمر(رضی الله عنه) به همین دستور داد.


25- عَنْ أَنَسٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سُئِلَ عَنِ الْخَمْرِ تُتَّخَذُ خَلًّا، فَقَالَ: «لَا».

                                (صحیح مسلم، حدیث: 1983)


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسیده شد (آیا) از شراب سرکه گرفته (و درست) شود؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: نخیر.


26- عَنْ ابن عمر، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ، وَکُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ».                   (سنن نسائی، حدیث: 5700)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی علیه و آله و سلم فرمودند: الله (متعال) شراب را حرام نموده است و هر مست کننده و نشه آوری حرام است.


27- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ قَالَ: کَانَ عِنْدَنَا خَمْرٌ لِیَتِیمٍ فَلَمَّا نَزَلَتِ المَائِدَةُ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنْهُ، وَقُلْتُ: إِنَّهُ لِیَتِیمٍ، فَقَالَ: «أَهْرِیقُوهُ».                   (جامع ترمذی، حدیث: 1263)


ترجمه: ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند: نزد ما (ظرف) شرابی از یتیمی بود، زمانی که (آیه سوره) مائده (در باره حرمت شراب) نازل گشت، من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در این باره پرسیدم و گفتم: همانا این (شرابها) از بچه یتیمی است، (من با آنها چه کار کنم؟ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آنها را بیرون بریز.


28- عَنْ النُّعْمَان بْن بَشِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِنَّ الْخَمْرَ مِنَ الْعَصِیرِ، وَالزَّبِیبِ، وَالتَّمْرِ، وَالْحِنْطَةِ، وَالشَّعِیرِ، وَالذُّرَةِ، وَإِنِّی أَنْهَاکُمْ عَنْ کُلِّ مُسْکِرٍ».

(سنن ابی داود، حدیث: 3677)


ترجمه: نعمان بن بشیررضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: همانا شراب ازآب میوه، کشمش، خرما، گندم، جو و ذرت است، و قطعا من شما را از هر مست کننده و نشه آوری ممانعت می کنم.


29- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، أَنَّ نَبِیَّ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: نَهَى عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَالْکُوبَةِ وَالْغُبَیْرَاءِ، وَقَالَ: «کُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ».    (سنن ابی داود، حدیث: 3685)


ترجمه: عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم از شراب، و قمار، و (بازی با) نرد (واستفاده از طبل و الآت موسیقی) و شراب ذُرَّت ممانعت نموده، و فرمودند: هر مست کننده و نشه آوری حرام است.

 

 

 

گناه ترک نماز

 

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_



گناه ترک نماز

 

 

بعد از حمد و ثنابی بی پایان بر الله متعال  و درود و سلام فراوان بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باید گفت:

 

نماز رکنی از ارکان اسلام است، که ترک آن از بزرگ ترین گناهان کبیره محسوب می شود، و گناه ترک نماز به حدی است؛ که امام احمد بن حنبل رحمه الله فرمودند: کسی که نماز نمی خواند؛ کافر و مرتد است و اگر توبه نکند و نماز نخواند؛ باید گشته شود و اعدام گردد، و امام مالک و امام شافعی رحمهما الله فرمودند: کسی که نماز نمی خواند فاسق است و کافر نیست، ولی اگر توبه نکند و نماز نخواند، باید کشته شود، و این حدّی است که در حق کسی که نماز نمی خواند باید اجرا شود، و امام ابوحنیفه رحمه الله فرمودند: کسی که نماز نمی خواند فاسق است و اگر توبه نکند باید تنبیه و زندانی شود تا اینکه توبه کند و نماز بخواند، آری برای بهتر واضح شدن این جریان به آیات قرآنی و احادیث صحیح نبوی صلی الله علیه و آله وسلم که در ذیل ذکر می شوند؛ توجه نمایید:

 

1- فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَنُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (11) .                                     (سورة التوبة)

 

ترجمه: پس اگر توبه نمودند و نماز برپا داشتند و زکات پرداخت نمودند، پس برادران دینی شما هستند و ما آیات را برای افرادی که می دانند مفصلاً بیان می داریم.


2- فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا (59) إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا (60) (سورة مریم)


ترجمه: بعد از آنها افراد ناشایسته ای آمدند که نماز را ضایع نمودند و از شهواتها پیروی کردند که بزودی (مجازات) گمراهی (خویش) را خواهند دید، مگر آنانی که ایمان آورده و کردار نیک انجام داده اند، چنین کسانی به بهشت می روند و به آنها چیزی ظلم نخواهد شد.


3- مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ (42) قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (43).(سورة المدثر)


ترجمه: (درقیامت زمانی که از دوزخیان پرسیده می شود) چه چیز (باعث) داخل گشتن شما در جهنم گشته است، (آنها خواهند) گفت: ما از نمازگزاران نبوده امیم.

 

1- عَنِ ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلاَةَ، وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الإِسْلاَمِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ».    (صحیح البخاری، حدیث: 25)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه روایت نمود که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: به من (از جانب الله متعال) دستور داده شده تا با مردم بجنگم  تا اینکه گواهی دهند که بجز الله دیگرمعبود به حقی نیست، و اینکه محمّد فرستاده الله است و (تا اینکه) نماز را برپا بدارند و زکات را پرداخت کنند، و چون این (کارها) را انجام دادند (آن وقت است که آنها) خونهایشان و اموالشان را بجز حق اسلام از من محفوظ نگه داشته اند، و حساب (درونی و قلبی) آنها بر الله (متعال) است.


2- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَقُولُوا لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فَإِذَا قَالُوهَا، وَصَلَّوْا صَلاَتَنَا، وَاسْتَقْبَلُوا قِبْلَتَنَا، وَذَبَحُوا ذَبِیحَتَنَا، فَقَدْ حَرُمَتْ عَلَیْنَا دِمَاؤُهُمْ وَأَمْوَالُهُمْ، إِلَّا بِحَقِّهَا وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ».          (صحیح البخاری، حدیث: 392)


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: به من (از جانب الله متعال) دستور داده شده تا با مردم بجنگم  تا اینکه بگویند که بجز الله دیگرمعبود به حقی نیست، و چون اینها این (کلمه توحید) را گفتند، و نمازما را خواندند و به قبله ما رو نمودند و حیوان را به شکل ما (با بسم الله و برای الله متعال) ذبح نمودند،  قطعا (ریختن) خونهایشان و (خوردن و گرفتن) اموالشان را بجز با حق اسلام؛ برما حرام است، و حساب (درونی و قلبی) آنها بر الله (متعال) است.

 

3- عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنِّی رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ، وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ».     (سنن ابن ماجه، حدیث: 72)

 

ترجمه: معاذ بن جبل رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: به من (از جانب الله متعال) دستور داده شده تا با مردم بجنگم  تا اینکه گواهی دهند که بجز الله دیگرمعبود به حقی نیست، و قطعا منِ (محمّد) فرستاده الله هستم و (تا اینکه) نماز را برپا بدارند و زکات را پرداخت کنند.


4- عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «سَتَکُونُ أُمَرَاءُ فَتَعْرِفُونَ وَتُنْکِرُونَ، فَمَنْ عَرَفَ بَرِئَ، وَمَنْ أَنْکَرَ سَلِمَ، وَلَکِنْ مَنْ رَضِیَ وَتَابَعَ» قَالُوا: أَفَلَا نُقَاتِلُهُمْ؟ قَالَ: «لَا، مَا صَلَّوْا».

(صحیح مسلم، حدیث: 1854)


ترجمه: ام سلمه رضی الله عنها روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: عنقریب بر شما امیران خواهند آمد که برخی از کارهایشان را می شناسید (که برابر با شرع اند) و برخی را نمی شناسید (زیرا مخالف شرع اند)، پس هرکس (از شما منکر را) شناخت، (وآن را ناپسند دانست) او (از گناه) تبرئه گشته است، و هرکس (منکررا) انکار نمود، او سالم مانده است، و لیکن (آنی هلاک گشته که به منکر) راضی گشته و(از آن) پیروی نموده است، (صحابه رضی الله عنهم) فرمودند: آیا با این نوع امیران درگیرنشویم و نجنگیم؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: نخیر(با آنها نجنگید)، تا زمانی که نماز خواندند.

 

 

5- عَنْ عَوْفِ بْنِ مَالِکٍ، عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «خِیَارُ أَئِمَّتِکُمُ الَّذِینَ تُحِبُّونَهُمْ وَیُحِبُّونَکُمْ، وَیُصَلُّونَ عَلَیْکُمْ وَتُصَلُّونَ عَلَیْهِمْ، وَشِرَارُ أَئِمَّتِکُمُ الَّذِینَ تُبْغِضُونَهُمْ وَیُبْغِضُونَکُمْ، وَتَلْعَنُونَهُمْ وَیَلْعَنُونَکُمْ»، قِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَفَلَا نُنَابِذُهُمْ بِالسَّیْفِ؟ فَقَالَ: «لَا، مَا أَقَامُوا فِیکُمُ الصَّلَاةَ، وَإِذَا رَأَیْتُمْ مِنْ وُلَاتِکُمْ شَیْئًا تَکْرَهُونَهُ، فَاکْرَهُوا عَمَلَهُ، وَلَا تَنْزِعُوا یَدًا مِنْ طَاعَةٍ».          (صحیح مسلم، حدیث: 1855)


ترجمه: عوف بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: بهترین رهبرانتان کسانی اند که شما آنها را دوست می دارید و آنها شما را دوست می دارند، و شما برای آنها دعا می کنید و آنها برای شما دعا می کنند، و بدترین رهبرانتان کسانی اند که شما با آنها بغض و کینه می ورزید و آنها با شما بغض و کینه می ورزند، و شما آنها را لعنت و نفرین می کنید و آنها شما را نفرین و لعنت می کنند، گفته شد: ای رسول الله، آیا با شمشیر(به جنگ آنها نرویم و بیعت با) آنها را بدور نیندازیم؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: نخیر، (با شمشیر به جنگ آنها نروید) تا زمانی آنها در میانتان نماز را برپا داشتند، و چون از رهبرانتان چیزی (ناپسند و خلاف شرع) دیده که آن را نمی پسندید، پس آن کارش را ناپسند بدارید، و دستی ازاطاعت و فرمانبرداری بیرون نکشید.


6- عَنْ أُمِّ أَیْمَنَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لَا تَتْرُکِ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا، فَإِنَّهُ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللهِ وَرَسُولِهِ.                            (مسند احمد، حدیث: 27364)


ترجمه: ام ایمن رضی الله عنها روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: کسی نماز را عمدا و قصدا ترک نکند، زیرا هرکس نماز را بطور عمدی و قصدی ترک کند، قطعا او تحت امان و ضمانت الله و رسولش قرار نمی گیرد.


7- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَیْسَ بَیْنَ الْعَبْدِ وَالشِّرْکِ إِلَّا تَرْکُ الصَّلَاةِ، فَإِذَا تَرَکَهَا فَقَدْ أَشْرَکَ».   (سنن ابن ماجه، حدیث: 1080)


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه روایت نموده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در میان بنده و شرک فاصله ای بجز ترک نماز نیست، و چون (فرد) آن را رها کند قطعا او گرفتارشرک گشته است.


8- عَنْ جَابِر، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِنَّ بَیْنَ الرَّجُلِ وَبَیْنَ الشِّرْکِ وَالْکُفْرِ تَرْکَ الصَّلَاةِ».           (صحیح مسلم، حدیث: 82)


ترجمه: جابررضی الله عنه فرمودند: من از پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: همانا فاصله در میان فرد و میان شرک و کفر؛ ترک نماز است.


9- عَنْ بُرَیْدَةَ بْنِ الحصیب ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ الْعَهْدَ الَّذِی بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمِ الصَّلَاةُ، فَمَنْ تَرَکَهَا فَقَدْ کَفَرَ».   (سنن النسائی، حدیث: 463)


ترجمه: بریده بن حصیب رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا تعهدی که در میان ما (مسلمانان) بوده و در میان آنها(یی که کافراند، نیست)،  نماز است، پس هرکس آن را رها و ترک نماید، قطعا کفر نموده است.


10- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «الَّذِی تَفُوتُهُ صَلاَةُ العَصْرِ، کَأَنَّمَا وُتِرَ أَهْلَهُ وَمَالَهُ». (صحیح البخاری، حدیث: 552)


ترجمه: عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آنی که نماز عصرش فوت می شود، گویا که خانواده اش و مالش از او گرفته شده است.


11- عَنْ بُرَیْدَةَ عَنْ النَّبِیّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ تَرَکَ صَلاَةَ العَصْرِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ».                            (صحیح البخاری، حدیث: 553)


ترجمه: بریده رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس نماز عصر را ترک و رها نمود، قطعا عملش بر باد و نابود گشته است.

 

فضیلت نمازسنّت در خانه



بسم الله الرحمن الرحیم

 

فضیلت  نمازسنّت در خانه

 

بعد از حمد و ثنای بی پایان برالله متعال و درود و سلام فراوان بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باید گفت که در این شکی نیست که خوانند نمازهای سنّت و نوافل در مسجد جایزاست و گاهی خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نیزاین نوع نمازها را در مسجد می خوانند، ولی متأسفانه این نکته را بسیاری نمی دانند که خواندن نمازهای نفل و سنّت را در خانه ، از خواندن آنها در مساجد و حتی مسجد النبی نیز بیشتر اجر و ثواب دارد، وخواندن سنّتها و نوافل در خانه باعث خیر و برکت الهی می گردد، ولی متأسفانه بنا برعدم آگاهی از این مسأله ، باعث شده که اکثر مردم نوافل و سنّت ها را در مساجد بخوانند و اگر کسی را ببینند که بعد از نماز فرض از مسجد بیرون شده ناراحت می شوند و نسبت به او گمان بد می برند و او را متهم به نخواندن سنّت ها می کنند، و در حالی که این گونه نیست، شاید او از فضیلت و بهتر بودن آنها در خانه آگاه است، لذا بعد از خواندن نمازفرض از مسجد بیرون شده و به خانه رفته و در آنجا نمازهای نفل و سنّت را می خواند، برای بهتر واضح شدن این مطلب توجه شما را به چند حدیث صحیح در این باره جلب می کنم:

 

1- عَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «صَلَاةُ الْمَرْءِ فِی بَیْتِهِ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهِ فِی مَسْجِدِی هَذَا، إِلَّا الْمَکْتُوبَةَ».      (سنن ابی داود، حدیث: 1044)


ترجمه: زید بن ثابت رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نمازشخص در خانه اش بهتر و با فضیلت تر است از نمازش در این مسجد من ، بجز نماز فرض.

 

2 - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَعْدٍ، قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَیُّمَا أَفْضَلُ؟ الصَّلَاةُ فِی بَیْتِی أَوِ الصَّلَاةُ فِی الْمَسْجِدِ؟ قَالَ: «أَلَا تَرَى إِلَى بَیْتِی؟ مَا أَقْرَبَهُ مِنَ الْمَسْجِدِ فَلَأَنْ أُصَلِّیَ فِی بَیْتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُصَلِّیَ فِی الْمَسْجِدِ، إِلَّا أَنْ تَکُونَ صَلَاةً مَکْتُوبَةً».    (سنن ابن ماجه، حدیث: 1378)


ترجمه: عبدالله بن سعد رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدم که کدام با فضیلت تر(و بهتر) است؟ نمازدر خانه ام و یا نماز در مسجد؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آیا بسوی خانه ام نمی نگری؟ چه قدر به مسجد نزدیک است، من اگر در خانه ام نماز بخوانم برایم محبوتر (و پسندیده تر) است از اینکه در مسجد نماز بخوانم، مگر اینکه نماز فرض باشد.

 

3- عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِذَا قَضَى أَحَدُکُمُ الصَّلَاةَ فِی مَسْجِدِهِ، فَلْیَجْعَلْ لِبَیْتِهِ نَصِیبًا مِنْ صَلَاتِهِ، فَإِنَّ اللهَ جَاعِلٌ فِی بَیْتِهِ مِنْ صَلَاتِهِ خَیْرًا». (صحیح مسلم، حدیث: 778)


ترجمه: جابر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرگاه یکی از شما نماز(فرض) خویش را در مسجد خواند، پس برای خانه اش از نمازش سهمی قرار دهد، زیرا الله (متعال) برای او در خانه اش(بنا بر خواندن) نمازش، خیر (و برکت) قرار می دهد.

 

4 - عَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اتَّخَذَ حُجْرَةً مِنْ حَصِیرٍ فِی رَمَضَانَ، فَصَلَّى فِیهَا لَیَالِیَ، فَصَلَّى بِصَلاَتِهِ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَلَمَّا عَلِمَ بِهِمْ جَعَلَ یَقْعُدُ، فَخَرَجَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ: «قَدْ عَرَفْتُ الَّذِی رَأَیْتُ مِنْ صَنِیعِکُمْ، فَصَلُّوا أَیُّهَا النَّاسُ فِی بُیُوتِکُمْ، فَإِنَّ أَفْضَلَ الصَّلاَةِ صَلاَةُ المَرْءِ فِی بَیْتِهِ إِلَّا المَکْتُوبَةَ».        (صحیح بخاری، حدیث: 731)


ترجمه: زید بن ثابت رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در رمضان برایشان در مسجد خانه ای حصیری درست نموده بودند، و شب ها در درون آن نماز(شب) می خواندند، گروهی از یارانش (چند شبی) بهمراه ایشان نماز خواندند ولی زمانی که از هجوم و شرکت آنها متوجه شدند، نشستند (و نماز در مسجد نخواندند و سپس صبح از خانه خویش) بسوی آنها بیرون شده و فرمودند: قطعا من این کار(و شرکت) شما (در نماز) را دیدم، پس آهای مردم در خانه هایتان نماز بخوانید، زیرا (بهترین و) با فضیلت ترین نماز، نماز شخص در خانه اش است، بجز نماز فرض (که باید در مسجد خوانده شود).

 

5 - عَنِ ابْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «اجْعَلُوا فِی بُیُوتِکُمْ مِنْ صَلاَتِکُمْ وَلاَ تَتَّخِذُوهَا قُبُورًا».      (صحیح بخاری، حدیث: 432)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: از نمازتان در خانه هایتان قراردهید (و برخی ازآنها را در خانه هایتان بخوانید) و آنها را (همانند، محل) قبرها (و قبرستان) قرار ندهید (که در آنها هیچ نمازی خوانده نمی شود).


 

خــــــلاصه مطلب

 

خلاصه مطلب این است:


1 - نمازهای سنّت و نفل را در مساجد خواندن مجاز است.

2- نمازهای سنّت و نوافل را در خانه ها خواندن فضیلت بیشتری دارد.

3 - نمازهای سنّت و نوافل را در خانه ها خواندن فضیلتش از خواندن در مسجد النبی نیز بیشتر است.


لذا باید این مطلب را دانست که آنچه در حدیث آمده که «خواندن یک نماز در مسجد النبی برابراست با هزار نماز در دیگر مساجد بجز مسجد الحرام»، این در باره نمازهای فرض است، نه نمازهای سنّت و نفل؛ زیرا خواندن نمازهای غیر از فرض در خانه از خواندن آنها در هر مسجدی حتی مسجد النبی؛ هم بیشتر فضیلت دارد همانگونه که قبلا در حدیث زید بن ثابت رضی الله عنه آمده بود.

غیبت از دیــــدگاه اســــلام

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

 

غیبت از دیــــدگاه اســــلام

 

 

ستایش شایسته آن ذات مبارک الله متعال است که زبان را برای بیان حق آفریده و ما را از استعمال غلط آن ممانعت نموده است، و درود و سلام فراوان بر پیامبر بزرگوار اسلام محمّد صلی الله علیه و آله وسلم باد که حقیقت غیبت را برای ما نمایان نمودند، اما بعد:

غیبت گناهی از گناهان کبیره و آفتی از آفتهای زبان است، غیبت یعنی سخنی پشت سر کسی زدن که اگر در حضور او زده شود و یا او ازآن خبر دار شود، ناراحت گردد، در این باره به این حدیث صحیح توجه نمایید:


عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «أَتَدْرُونَ مَا الْغِیبَةُ؟» قَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: «ذِکْرُکَ أَخَاکَ بِمَا یَکْرَهُ» قِیلَ أَفَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ فِی أَخِی مَا أَقُولُ؟ قَالَ: «إِنْ کَانَ فِیهِ مَا تَقُولُ، فَقَدِ اغْتَبْتَهُ، وَإِنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ فَقَدْ بَهَتَّهُ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آیا می دانید که غیبت چیست؟ (صحابه رضی الله عنهم) گفتند: الله و رسولش (نسبت به آن) داناترین اند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: یاد نمودن و سخن گفتن در باره برادر(دینی) خویش که آن را ناپسند آید و ناراحت کند، گفته شد شما دیدگاهتان را برایم بیان نمایید اگرآنچه می گویم در آن برادر(دینی) من باشد (آیا باز هم غیبت محسوب می شود)؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: اگر(آنچه می گوئی) در او باشد ، قطعا تو غیبتش نموده ای و اگر در او نباشد پس تهمتش زده ای.            (صحیح مسلم، حدیث: 2589)

 

غیبت از زشت ترین گناهان است، الله متعال در سوره حجرات آیه (12) زشتی این گناه را این گونه به تصویر کشیده است:


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ.


ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری ازگمانها پرهیز و دور نمایید، قطعا برخی از گمانها گناه اند، و جاسوسی نکنید، و برخی از شما از برخی دیگرغیبت نکنید، آیا یکی از شما دوست می دارد که گوشت برادرش را در حالی که زنده است بخورد و در حالیکه (شما این عمل را زشت و) ناپسندش می دارید، و از الله بترسید همانا الله بسیار توبه پذیر و بی نهایت مهرورز و مهربان است.

غیبت از گناهانی است که باعث عذاب قبرگشته و فرد بخاطرآن در دنیای برزخ و درون قبر شکنجه خواهد، در این باره به این حدیث صحیح توجه نمایید:

عَنْ أَبِی بَکْرَةَ قَالَ: مَرَّ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، بِقَبْرَیْنِ. فَقَالَ: «إِنَّهُمَا لَیُعَذَّبَانِ، وَمَا یُعَذَّبَانِ فِی کَبِیرٍ، أَمَّا أَحَدُهُمَا فَیُعَذَّبُ فِی الْبَوْلِ، وَأَمَّا الْآخَرُ فَیُعَذَّبُ فِی الْغِیبَةِ».            (سنن ابن ماجه، حدیث: 349)

ترجمه: ابوبکره رضی الله عنه فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم بر دو قبرگذر نمودند و سپس فرمودند: همانا (صاحبان) این دو عذاب داده می شوند، ولی در باره چیزی (که پرهیز ازآن سخت و ) بزرگ (باشد) عذاب داده نمی شوند، (سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : امّا این بخاطر عدم پرهیز از ادرار (خویش) عذاب داده می شود، و امّا این دیگری بخاطر غیبت عذاب داده می شود.


ناگفته نماند که در برخی از مواقع غیبت از برخی افراد؛ بشرائط خاص مجاز می باشد، در این باره به آنچه امام نووی رحمه الله در کتاب ریاض الصحالین « باب ما یباح من الغیبة » در باره غیبت های مجاز نوشته اند توجه نمایید، امام نووی رحمه الله چنین نوشته اند:

بدان که غیبت آنجایی مجازاست که برای هدف صحیح شرعی بود که رسیدن به آن؛ بدون غیبت ممکن نباشد، و آنها شش سبب اند:


1 - دادخواهی: برای مظلوم جایز است که به پادشاه و (یا) قاضی و (یا) دیگر کسانی که والیان امور او هستند، (و) یا توانائی بر انصاف (و گرفتن حق) او از کسی که بر او ظلم نموده را دارند، دادخواهی کند و بگوید: فلان شخص بمن چنین ظلمی را روا داشته است.

 

2- درخواست کمک و یاری (از دیگران) بر تغییر کار خلاف شرع، و بازگردان نافرمان و گنه کاربه راه حق و درست، لذا مجاز است به کسیکه امید به قدرت و توانائی او بر دور کردن (و از بین بردن) آن کار خلاف شرع و منکرات وجود دارد، بگوید: فلانی چنین (کار منکر و خلاف شرعی را) انجام می دهد، او را از آن منع کن و(یا) همانند این (کلمات را بگوید) و قصدش فقط رسیدن به (هدف که همان) دور کردن منکر و کار خلاف شرع است؛ باشد. اگر چنین قصدی نداشت، (این شکایت و غیبت) حرام می باشد.

 

3- استفتاء (درخواست فتوی): (بعنوان مثال فردی) به مفتی می گوید که پدرم، یا برادرم، یا شوهرم یا فلانی به من چنین ظلمی را روا داشته است، آیا او این حق را دارد؟ و راه رهایی من از او و رسیدن به حقم و دور نمودن این ظلم چیست؟ و (یا اینکه) امثال این (حرفها را بزند)،(زدن) این (نوع حرفها) جهت ضرورت جایز است، ولی بهتر و به احتیاط نزدیکتر این است که (این گونه) بگوید: در مورد مرد یا شخص یا شوهری که کارش این چنین باشد، چه می گوئی؟ زیرا بدون (نام گرفتن، و) تعیین (او) مقصود از آن حاصل می شود، و با این وجود(نام گرفتن، و) تعیین (شخص) روا است چنانچه در حدیث «هند رضی الله عنها» آمده (و نام شوهرش ابوسفیان رضی الله عنه را در حضور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گرفته و از او در باره کم رسی در مخارج زندگی شکایت نموده است) که آن را بعداً إن شاء الله تعالى ذکر خواهیم نمود، خواهد آمد.

 

4- ترساندن و برحذر داشتن مسلمانان از شر و نصیحت شان و آن از چند راه ممکن است:

عیوب راویان و گواهان را بیان نمودن، و این به اتفاق تمام مسلمین جایز است، بلکه زمان نیاز واجب است.

از آن امور؛ مشورت با همدیگر در مورد دامادی انسانی، یا شراکت با او، یا ودیعت گذاشتن نزد او، و یا معامله با او، و یا امور دیگر غیر از اینها، و بر مشاور ضروری است که حالش را پوشیده نگه ندارد، بلکه بدی هائی را که درآن فرد است به نیّت خیر خواهی (برای فردی که از او مشورت می گیرد) بیان کند.

وازآن امور؛ (این جریان است که) هرگاه (فردی) دانشجوئی (وطالب العلمی) را ببیند که نزد فرد بدعتی یا فاسقی رفت و آمد می نماید و از او علم می آموزد، و او می ترسد که (آن) دانشجو (و طالب العلم) از این کارمتضرر گردد، (در این صورت) بر وی لازم است تا او (آن دانشجو و طالب) را بدین گونه نصیحت کند که حال (آن فاسق و بدعتی) را (برایش) بیان کند، بشرطیکه هدفش نصیحت و خیر خواهی باشد.

و این جریان ازاموری است که در آن اشتباه رخ می دهد.

و گاهی حسد، گوینده را بدان وا می دارد و شیطان موضوع را بوی دگرگون جلوه می دهد و به (وهم و) خیالش می آورد که آن خیر خواهی ونصیحت است.

از این رو باید (زیاد) متوجه این جریان باشد.

و از آن جمله این است که شخص عهده داروظیفه و مسئولیتی است و به نحودرست انجام وظیفه نمی کند: یا اینکه صلاحیت آن را ندارد، یا اینکه فاسق است و یا نسبت به مسئولیتش تغافل و سهل انگاری می کند و یا امثال این امور را مرتکب می شود، (در این صورت) براو واجب است که این موضوع به کسی که مدیر و سرپرست آن فرد است مطرح کند، تا وی را (از این مقام و مسئولیتش) عزل کند، و فرد ذی صلاحی را بجای او براین منصب بگمارد.

یا اینکه از این جنبهء نقص او خبر دار شده با وی به مقتضای حالش رفتار کرده فریبش را نخورد. و اینکه بکوشد تا او را به درست انجام دادن مسئولیتش تشویق کند و یا دیگری را بجایش مقرر گردد.

 

5- اینکه فردی باشد که بشکل فسقش و بدعتش را علنی و آشکار انجام می دهد، مانند کسیکه بطور آشکار شراب می نوشد و (یا) اموال مردم  را(به زورو ناحق) مصادره می کند، و(یا) مالیات را بیش از حق گرفته و مالها را به ظلم می گیرد، و (یا) سر پرستی امور باطل را عهده دار است.

پس جایز است که آن فرد به چیزیکه علنی و آشکارا انجام می دهد، یاد شود، و یاد کردن آن به عیوب دیگر جایز نیست، مگر اینکه برای جوازش سبب دیگری از اسبابی که ذکر کردیم، یافت شود.

 

6 - برای معرفی کردن، هر گاه انسانی به لقبی مشهور باشد، مانند، اعمش (آنکه از چشمش آب می ریزد) اعرج (لنگ) و اصم (کر) و اعمی (کور) و احول (چشم کج، کلاج) و غیر آن، معرفی آنها با این نوع القابها جایز است.

ولی بیان این نوع القاب به جهت توهین جایز نیست و اگر معرفی آنها به غیر این القاب ممکن است، که بهتر است (با آنها معرفی شوند).

و این شش سبب اند که علماء آنها را (برای جواز غیبت) ذکر نموده اند و اکثر آنها در میان علماء متفق علیه اند.

 

علاح نظر و چشم زخم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

علاح نظر و چشم زخم


 

بعد از حمد و ثنای بی پایان بر الله بسیار مهربان و منّان و درود سلام فراوان برنبی اکرم محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم، باید گفت:

یکی ازچیزهای که در جامعه بسیاراتفاق می افتد؛ جریان نظر شدن و چشم زخم است، این جریان یک واقعیت است و افسانه و خرافات نیست، برخی افراد با دیدن برخی از اشیاء و افراد حساس شده و ازتعجّب و حیران ماندن در آنها، آنها را چشم نموده و برای آن افراد و اشیاء اتفاقات ناخوشایندی همانند مریضی و یا حتی مرگ و نابودی اتفاق می افتد، اسلام همانگونه که پاسخ گوی تمام مسائل و مشکلات بشریّت است، این مسأله را نیزبه نحو احسن بررسی نموده و راهکارهای دقیق و مناسبی را برای آن ارائه داده است، که در اینجا به توفیق الله تعالی و عونه، به آن راهکارها و نحوی برخورد با این جریان را برایتان از دیدگاه اسلامی بیان خواهم نمود:


1- اسلام دستور داده؛ زمانی که به جایی می روید هرگاه که به مکان مورد نظر رسیدید ، اگر می خواهید از تمام مضرات و من جمله چشم زخم در امان بمانید و تا زمانی که در آنجا هستید به شما هیچ ضرری نرسد این دعا را بخوانید: « أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» یعنی: به سخنان کامل الله پناه می برم؛ از شرو بدی هر آنچه که آفریده است.


خوله سُلمی دخترحکیم رضی الله عنها فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: «مَنْ نَزَلَ مَنْزِلًا ثُمَّ قَالَ: أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، لَمْ یَضُرَّهُ شَیْءٌ، حَتَّى یَرْتَحِلَ مِنْ مَنْزِلِهِ ذَلِکَ ».                            (صحیح مسلم، حدیث: 2708)


ترجمه: هرکس در جایی فرود آمد و سپس گفت: «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» به او تا زمانی که از آنجا کوچ کند و برود، چیزی ضرر نخواهد رساند.


2 - فردی که می داند نظر دارد و مردم را چشم می کند زمانی که کسی و یا چیز مورد پسندی را دید که خوبی آن فرد و یا آن چیزاو را به تعجّب وا داشت، فورا «بارک الله» گفته و برای آن کس و یا آن چیز دعای برکت نماید، در این صورت چشمش به آن فرد و یا آن چیز ضرری نخواهد رساند:


عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَامِرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: إِذَا رَأَى أَحَدُکُمْ مِنْ أَخِیهِ، أَوْ مِنْ نَفْسِهِ، أَوْ مِنْ مَالِهِ مَا یُعْجِبُهُ، فَلْیُبَرِّکْهُ فَإِنَّ الْعَیْنَ حَقٌّ.                          (مسند احمد، حدیث: 15700)

 

ترجمه: عبدالله بن عامر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرگاه یکی ازشما از برادرش و یا خودش و یا مالش چیزی را مشاهده نمود که مورد تعجّبش قرار گرفت، پس باید برای آن دعای برکت نماید (و بارک الله بگوید) زیرا نظر و چشم زخم واقعیت دارد.

 

3- فرد نظر شونده و یا کسی که مال و یا فرزندش نظر شده است اگر نمی داند که چه کسی او و یا مال و فرزندش را نظر و چشم نموده است، خودش که نظرشده و یا فرزند و یا همان چیزی که نظر شده را دم کند، یعنی دعا کند و برخی از آیات قرآنی همانند سوره فاتحه، و معوذتین را بخواند، و بر خود و یا آن فرزند خویش و یا چیز نظر شده دم و پف نماید:

 

عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَأَى فِی بَیْتِهَا جَارِیَةً فِی وَجْهِهَا سَفْعَةٌ، فَقَالَ: «اسْتَرْقُوا لَهَا، فَإِنَّ بِهَا النَّظْرَةَ».            (صحیح البخاری، حدیث: 5739)


ترجمه: ام سلمه رضی الله عنها فرمودند: همانا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم درخانه ایشان دختری را دیدند که در چهره اش زردی است، فرمودند: برایش از کسی درخواست دم کنید زیرا در این (دختر، آثار) نظرشدن (و چشم زخم) است.


4- فرد نظرشده و یا کسی که مالش و یا فرزندش نظرشده اگر می دانست که چه کسی نظرنموده باید از او درخواست کند که در درون ظرفی غسل نموده و یا وضو بگیرد و سپس آن آب ریخته شده از بدن نظر کننده در ظرف را؛ برآن فرد و یا شیئ نظر شده بریزند، ان شاء الله تعالی، آن فرد و شیئ نظر شده خوب و درست خواهد شد:


عَنْ أَبِی أُمَامَةَ بْنِ سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ، أَنَّهُ قَالَ: رَأَى عَامِرُ بْنُ رَبِیعَةَ سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ یَغْتَسِلُ، فَقَالَ: مَا رَأَیْتُ کَالْیَوْمِ وَلَا جِلْدَ مُخْبَأَةٍ، فَلُبِطَ سَهْلٌ، فَأُتِیَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلْ لَکَ فِی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ؟ وَاللَّهِ مَا یَرْفَعُ رَأْسَهُ، فَقَالَ: «هَلْ تَتَّهِمُونَ لَهُ أَحَدًا؟» قَالُوا: نَتَّهِمُ عَامِرَ بْنَ رَبِیعَةَ، قَالَ: فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَامِرًا فَتَغَیَّظَ عَلَیْهِ، وَقَالَ: «عَلَامَ یَقْتُلُ أَحَدُکُمْ أَخَاهُ، أَلَّا بَرَّکْتَ اغْتَسِلْ لَهُ».                                               (موطأ مالک، کتاب العین، حدیث: 2)


ترجمه: ازابوامامه پسر سهل بن حنیف رضی الله عنه روایت شده که ایشان فرمودند: عامر بن ربیعه دید که سهل بن حنیف غسل می نماید، او گفت: من تا به حال پوستی به این زیبایی ندیدم و نه حتی پوست دختر در پرده نشسته ای همانند آن است، سهل تب نموده بیمار گشت، به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رفته شد و گفته شد: ای رسول الله آیا تو به نزد سهل بن حنیف نمی روید؟ سوگند به الله او نمی تواند سرش را بلند کند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به نزد سهل رفته و) فرمودند: آیا برایش کسی را متهم می دانید (که او را چشم نموده باشد)؟ آنها گفتند: ما عامر بن ربیعه را متهم می دانیم، (ابوامامه) فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عامر را فراخواندند، و با او تند برخورد نمودند، و فرمودند: بنا برچه حقی یکی از شما برادرش را می کشد؟ چرا دعای برکت نکردی(و بارک الله نگفتی)؟ برایش غسل کن.

حالا در ادامه بحث نظر شما را به چند حدیث دیگر در مورد نظر و چشم زخم جلب می نمایم و امیدوارم که برایتان مفید قرار بگیرد:

 

1- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «العَیْنُ حَقٌّ».                                 (صحیح البخاری، حدیث: 5740)

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نظر نمودن و چشم زخم واقعیت دارد (و خرافات نیست).


2- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «الْعَیْنُ حَقٌّ، وَلَوْ کَانَ شَیْءٌ سَابَقَ الْقَدَرَ سَبَقَتْهُ الْعَیْنُ، وَإِذَا اسْتُغْسِلْتُمْ فَاغْسِلُوا».

(صحیح مسلم، حدیث: 2188)

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نظر نمودن و چشم زخم واقعیت دارد (و خرافات نیست)، و (بالفرض) اگر چیزی از تقدیر سبقت گیرنده بودی؛ چشم زخم از آن سبقت گرفته بود، و چون از شما در خواست غسل نمودن شد؛ پس غسل کنید.


3- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْعَیْنُ حَقٌّ تَسْتَنْزِلُ الْحَالِقَ».       (المستدرک للحاکم، حدیث: 7498)

 

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نظر و چشم زخم واقعیت دارد و فرد را از کوه بلند پرت می کند.

 

4- عَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ الْعَیْنَ لَتُولَعُ بِالرَّجُلِ بِإِذْنِ اللَّهِ، حَتَّى یَصْعَدَ حَالِقًا فَیَتَرَدَّى مِنْهَا».

 

(المعجم الأوسط للطبرانی، حدیث: 5977)

 

ترجمه: ابوذر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا با اجازه الله ، فرد گرفتارنظر و چشم زخم می شود، تا (جایی) که او را بر کوه و مکان بسیار بلندی برده و سپس از آنجا پرت می نماید.

 

5- عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْعَیْنُ تُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ , وَالْجَمَلَ الْقِدْرَ».             (حلیة ابی نعیم و الصحیحة، حدیث: 1249)

 

ترجمه: جابررضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نظر و چشم زخم مرد را (کشته و) به گور نموده و شتر را (کشته و) در دیگ می کند.

 6- عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «اسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ، فَإِنَّ الْعَیْنَ حَقٌّ».                  (سنن ابن ماجه، حدیث: 3508)


ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (از چشم زخم) به الله پناه ببرید، زیرا نظر نمودن و چشم زخم واقعیت دارد (و خرافات نیست).


7- عَن الأَسْوَدِ، قَالَ: سَأَلْتُ عَائِشَةَ، عَنِ الرُّقْیَةِ مِنَ الحُمَةِ، فَقَالَتْ: «رَخَّصَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الرُّقْیَةَ مِنْ کُلِّ ذِی حُمَةٍ».

(صحیح البخاری، حدیث: 5741)

ترجمه: اسود رحمه الله فرمودند: من از عایشه رضی الله عنه در باره دم نمودن از گزیدگی چیزهای سم دارپرسیدم، ایشان فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم دم نمودن از گزیدگی هرچیز زهر داراجازه دادند.


8- عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: «رَخَّصَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی الرُّقْیَةِ مِنَ الْعَیْنِ، وَالْحُمَةِ، وَالنَّمْلَةِ».                        (صحیح مسلم، حدیث: 2196)


ترجمه: انس رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره دَم نمودن از چشم زخم، گزیدگی چیزهای زهر دار، و دانه هایی که از پهلو بیرون می شوند، اجازه دادند.


9- عَنْ عَائِشَةَ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ: «أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَوْ أَمَرَ أَنْ یُسْتَرْقَى مِنَ العَیْنِ».       (صحیح البخاری، حدیث: 5738)

ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به من دستور دادند و یا اینکه دستور دادند تا برای علاج از چشم زخم (از کسی) در خواست دَم شود.


10- عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: دَخَلَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَسَمِعَ صَوْتَ صَبِیٍّ یَبْکِی، فَقَالَ: مَا لِصَبِیِّکُمْ هَذَا یَبْکِی، هَلَّا اسْتَرْقَیْتُمْ لَهُ مِنَ الْعَیْنِ.

 

(مسند احمد، حدیث: 24442)

 

ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم (به خانه) وارد شدند، و صدای کودکی را شنیدند که گریه می کند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: این کودک شما را چه شده است، چرا برایش از کسی درخواست دم نمودن از چشم زخم نکرده اید.

 

11- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُعَوِّذُ الحَسَنَ وَالحُسَیْنَ، وَیَقُولُ: إِنَّ أَبَاکُمَا کَانَ یُعَوِّذُ بِهَا إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ: أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ، مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ وَهَامَّةٍ، وَمِنْ کُلِّ عَیْنٍ لاَمَّةٍ.                                          (صحیح البخاری، حدیث: 3371)

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم حسن و حسین را دم می نمودند و می فرمودند همانا پدرتان (ابراهیم علیه السلام) با آنها اسماعیل و اسحاق را دم می کردند(وآن کلمات اینها اند): «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ، مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ وَهَامَّةٍ، وَمِنْ کُلِّ عَیْنٍ لاَمَّةٍ» یعنی: از شر هر شیطان وگزنده زهردار و سم دار و از هر چشم شور و مصیبت آوری، به سخنان کامل الله، پناه می برم.


12- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ، أَنَّ جِبْرِیلَ، أَتَى النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ اشْتَکَیْتَ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ» قَالَ: «بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ، مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ، مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنِ حَاسِدٍ، اللهُ یَشْفِیکَ بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ».

(صحیح مسلم، حدیث: 2186)

ترجمه: ابوسعید (خدری رضی الله عنه) روایت نمودند که جبرئیل علیه السلام به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمده و گفتند: ای محمد آیا مریض گشتی؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: بله (جبرئیل علیه السلام) فرمودند: «بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ، مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ، مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنِ حَاسِدٍ، اللهُ یَشْفِیکَ بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ» یعنی : به نام الله ترا دَم می کنم، ازهر چیزی که ترا آزار و اذیت می کند، و از هر نفس ویا چشم حسودی، الله شفایت می دهد و من با نام الله ترا دم می کنم.


13- عَن جَابِر بْن عَبْدِ اللهِ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ: «مَا لِی أَرَى أَجْسَامَ بَنِی أَخِی ضَارِعَةً تُصِیبُهُمُ الْحَاجَةُ» قَالَتْ: لَا، وَلَکِنِ الْعَیْنُ تُسْرِعُ إِلَیْهِمْ، قَالَ: «ارْقِیهِمْ» قَالَتْ: فَعَرَضْتُ عَلَیْهِ، فَقَالَ: «ارْقِیهِمْ».                               (صحیح مسلم، حدیث: 2198)

ترجمه: جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به اسماء دختر عمیس (رضی الله عنها) گفتند: چه شده که می بینم جسم های فرزندان برادرم (جعفر) نحیف و لاغراند مگر از فقیری اینگونه شده اند، (اسماء) گفت: نخیر ولیکن چشم زخم زود درآنها سرایت می کند و نظر می شوند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: دَمِشان کن، (اسماء) فرمودند: من کلماتی که با آنها دم می کردم بر ایشان عرضه نمودم ایشان فرمودند: با اینها دم کن.


14- عَنْ أَبِی أُمَامَةَ قَالَ: اغْتَسَلَ أَبِی سَهْلُ بْنُ حُنَیْفٍ بِالْخَرَّارِ، فَنَزَعَ جُبَّةً کَانَتْ عَلَیْهِ، وَعَامِرُ بْنُ رَبِیعَةَ یَنْظُرُ، قَالَ: وَکَانَ سَهْلٌ رَجُلًا أَبْیَضَ حَسَنَ الْجِلْدِ، قَالَ: فَقَالَ عَامِرُ بْنُ رَبِیعَةَ: مَا رَأَیْتُ کَالْیَوْمِ، وَلَا جِلْدَ عَذْرَاءَ فَوعِکَ سَهْلٌ مَکَانَهُ، فَاشْتَدَّ وَعَکُهُ، فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَخْبَرَهُ أَنَّ سَهْلًا وُعِکَ، وَأَنَّهُ غَیْرُ رَائِحٍ مَعَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، فَأَتَاهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَخْبَرَهُ سَهْلٌ الَّذِی کَانَ مِنْ شَأْنِ عَامِرِ بْنِ رَبِیعَةَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:  «عَلَامَ یَقْتُلُ أَحَدُکُمْ أَخَاهُ؟ أَلَا بَرَّکْتَ إِنَّ الْعَیْنَ حَقٌّ، تَوَضَّأْ لَهُ»، فَتَوَضَّأَ لَهُ عَامِرُ بْنُ رَبِیعَةَ، فَرَاحَ سَهْلٌ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ.                                            (صحیح ابن حبان، حدیث: 6105)


ترجمه:  ابوامامه رضی الله عنه فرمودند: پدرم سهل بن حنیف در مکان خرّار غسل نمودند، و چون جبه ولباس رو که بر تن داشتند را کشیدند، عامر بن ربیعه به ایشان نگاه می کردند، (ابوامامه) می گوید: سهل مردی سفید پوست و زیبایی بودند (ابوامامه) می گوید: عامر بن ربیعه گفت: من تا به امروز (چنین پوست زیبایی را) ندیدم، و (حتی) پوست دختر باکره ای (که همانند این پوست زیبا) نیست، سهل؛ همانجا تب نمودند و تبش بسیار زیاد گشت، فردی به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمد و به ایشان خبر داد که ای رسول الله، سهل، تب نموده، و نمی تواند شما را همراهی کند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به نزدش آمدند، و سهل؛ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را نسبت به آنچه برایش و عامر بن ربیعه اتفاق افتاده بود، خبردار نمودند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ( به عامر بن ربیعه) گفتند: بنا برچه حقی یکی از شما برادرش را می کشد؟ چرا (بارک الله نگفته و) دعای برکت ننمودی، همانا چشم زخم واقعیت دارد، برایش وضو بگیر، عامر بن ربیعه برای سهل وضو گرفت،(و آن آبها را بر سهل ریختند) سهل بهمراه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رفتند و هیچ دردی را احساس نمی کردند.

 

صفـــات منــــافقین

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

صفـــات منــــافقین

 

ستایش بی نهایت شایسته الله مهربان است و درود و سلام فراوان مخصوص پیامبر بزرگوار اسلام محمّد صلی الله علیه و آله وسلم است، بعد از این حمد و ثناء و درود و سلام، باید گفت:

کلمه «نفاق» و «منافق» از کلماتی است که زیاد در قرآن مجید و احادیث صحیح نبوی صلی الله علیه وآله و سلم بکار رفته است، و هرمسلمانی کم و بیش نسبت به مفهوم و معنای این دو کلمه آشنائی دارد، ولی شاید بسیاری این را ندانند که علمای بزرگوار «نفاق» را به دو قسم «اعتقادی» و «عملی» تقسیم نموده اند، و گفته اند که «نفاق اعتقادی» این است که فرد از نظر عقیدتی منافق باشد یعنی بظاهر اسلام را پذیرفته و لی در باطن اسلام را قبول نداشته باشد همانند منافقین زمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که الله متعال در باره آنها در قرآن فرموده «قطعا منافقین در پایین ترین طبقه جنهم اند» ولی «نفاق عملی» یعنی اینکه در مسلمانی یک و یا چند صفت از صفات منافقین همانند درغگوئی، خیانت و.... یافت شود، این فرد گرچه از نظر ظاهر و باطن اسلام را قبول دارد، ولی از آنجایی که از نظر عملی گرفتاربرخی از اوصاف منافقین گشته؛ گفته می شود که «نفاق عملی» دارد.

آری «نفاق» هر دو نوعش از گناهان کبیره محسوب می شوند ، ولی«نفاق اعتقادی» داشتن؛ کفر است، و فرد هرگز در نزد الله متعال مسلمان محسوب نمی شود و گرچه در دنیا با احتیاط با او همانند مسلمانان واقعی برخورد می شود، وامّا «نفاق عملی» انسان را از اسلام بیرون نمی کند ، ولی در دنیا و آخرت با کسی که چنین نفاقی دارد، همانند یک مسلمان گنه کار برخورد خواهد شد.

«نفاق عملی» از بدترین گناهانی است، که متأسفانه برخی از مسلمانان گرفتارش شده اند ، که باید ازآن پرهیز کرد، زیرا این گناه باعث بی اعتمادی در میان مسلمانان و جوامع بشری می گردد، و جامعه ای که در آن «نفاق» وجود داشته باشد، همیشه گرفتار مشکلات خواهد گشت، و در مسیر پیشرفت آن موانعی بزرگی پیش خواهد آمد، برای آگاهی بیشتر از «علامت نفاق»، «اوصاف منافق» و «مثالهای منافقین» به احادیث صحیح زیر توجه دهید:


1- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: آیَةُ المُنَافِقِ ثَلاَثٌ: إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ .


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نشانی منافق سه (چیز) است: چون سخن گوید دروغ گوید، و چون وعد کند خلاف وعده نماید، و چون به او امانتی داده شود خیانت کند.

(صحیح بخاری، حدیث: 33)

 

2- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ.


ترجمه: عبدالله بن عمرو رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: چهار(چیز) در هرکسی باشد او خالص منافق است: و هرکس درآن عادتی ازآنها باشد در او عادتی از نفاق است تا اینکه آن را رها کند: چون به او امانتی داده شود خیانت کند، و چون سخن گوید دروغ گوید، و چون عهد ببنند عهد شکنی کند، و چون مجادله و بحث کند از حق مایل شده و با حیله حقیقت را انکار و رد کند.

 

(صحیح بخاری، حدیث: 34)

 

3- عن أَنَس عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «آیَةُ الإِیمَانِ حُبُّ الأَنْصَارِ، وَآیَةُ النِّفَاقِ بُغْضُ الأَنْصَارِ».


ترجمه: انس (بن مالک) رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: دوستی با انصار نشانی ایمان است، و بغض و کینه داشتن با انصار نشانی نفاق است.

(صحیح بخاری، حدیث: 17)

 

 

4- عَنْ زِرٍّ، قَالَ: قَالَ عَلِیٌّ: وَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، إِنَّهُ لَعَهْدُ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَیَّ: «أَنْ لَا یُحِبَّنِی إِلَّا مُؤْمِنٌ، وَلَا یُبْغِضَنِی إِلَّا مُنَافِقٌ».


ترجمه: زرّ رحمه الله فرمودند: علی رضی الله عنه فرمودند: سوگند به آنی که دانه را شگافت و انسان (و روح) را آفرید، همانا پیامبر درس نخوانده صلی الله علیه و آله وسلم به من عهد نموده و گفته است: که مرا دوست نمی دارد مگر مسلمان و با من بغض و کینه ندارد مگر منافق.

(صحیح مسلم، حدیث: 131)

 

5- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَغْزُ، وَلَمْ یُحَدِّثْ بِهِ نَفْسَهُ، مَاتَ عَلَى شُعْبَةٍ مِنْ نِفَاقٍ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله سلم فرمودند: هرکس مُرد و (با کفار نجنگید و) جهاد نکرد، و در دلش نیّت آن را ننمود، او بر شعبه ای از نفاق مرده است.

 

(صحیح مسلم، حدیث: 1910)

 

6- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ: «الْمُنْتَزِعَاتُ وَالْمُخْتَلِعَاتُ هُنَّ الْمُنَافِقَاتُ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: زنانی که خودشان را از (زندگی با شوهرانش) بیرون کشیده و خلع می کنند، زنانی منافق (صفت) اند.

 

(سنن نسائی، حدیث: 3461)

 

7- عَنْ أَبِی مُوسَى الأَشْعَرِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَثَلُ المُؤْمِنِ الَّذِی یَقْرَأُ القُرْآنَ کَمَثَلِ الأُتْرُجَّةِ، رِیحُهَا طَیِّبٌ وَطَعْمُهَا طَیِّبٌ، وَمَثَلُ المُؤْمِنِ الَّذِی لاَ یَقْرَأُ القُرْآنَ کَمَثَلِ التَّمْرَةِ، لاَ رِیحَ لَهَا وَطَعْمُهَا حُلْوٌ، وَمَثَلُ المُنَافِقِ الَّذِی یَقْرَأُ القُرْآنَ مَثَلُ الرَّیْحَانَةِ، رِیحُهَا طَیِّبٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ، وَمَثَلُ المُنَافِقِ الَّذِی لاَ یَقْرَأُ القُرْآنَ کَمَثَلِ الحَنْظَلَةِ، لَیْسَ لَهَا رِیحٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ».


ترجمه: ابوموسی اشعری رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: مثال مسلمانی که قرآن می خواند همانند مثال (بالنگ و) ترنجی است، که بویش خوش و مزه اش خوب است، و مثال مسلمانی که قرآن نمی خواند همانند مثال خرمای خشکی است که بویی ندارد و مزه اش شیرین است، و مثال منافقی که قرآن می خواند همانند (گل) ریحانی است که بویش خوش و مزه اش تلخ است و مثال منافقی که قرآن نمی خواند همانند مثال حنظل (و هندوانه ابوجهل) است که بویی ندارد و مزّه اش تلخ است.

 

(صحیح بخاری، حدیث: 5427)

 

8- عَنِ ابْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «مَثَلُ الْمُنَافِقِ، کَمَثَلِ الشَّاةِ الْعَائِرَةِ بَیْنَ الْغَنَمَیْنِ تَعِیرُ إِلَى هَذِهِ مَرَّةً وَإِلَى هَذِهِ مَرَّةً».

 

ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: مثال منافق همانند مثال گوسفند حیرانی است که در میان دو (گله) گوسفند قرار دارد ، گاهی بسوی این گله می رود و گاهی بسوی آن گله.

 

(صحیح مسلم، حدیث: 2784)

 

 

9- عَنْ کَعْبٍ: عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَثَلُ المُؤْمِنِ کَالخَامَةِ مِنَ الزَّرْعِ، تُفَیِّئُهَا الرِّیحُ مَرَّةً، وَتَعْدِلُهَا مَرَّةً، وَمَثَلُ المُنَافِقِ کَالأَرْزَةِ، لاَ تَزَالُ حَتَّى یَکُونَ انْجِعَافُهَا مَرَّةً وَاحِدَةً».

 

ترجمه: کعب رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: مثال مسلمان همانند گیاه تازه وسبزی است که باد، یکبار آن را کج می کند و بار دیگر آن را راست می کند، و مثال منافق همانند (گیاه) سرو و صنوبری است، که همیشه راست و برساقه ایستاده و کج نمی شود تا اینکه یکباره ریشه کن شده و قطع  می گردد.

 

(صحیح بخاری، حدیث: 5643 )

 

 

 

محبّت و دوستی

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

محبّت و دوستی

 

بعد از؛ حمد و ستایش بی نهایت به ذات دوست داشتنی و محبوب قلبهای اهل ایمان؛ الله مهربان، و درود و سلام فراوان به سرور ما محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم که محبوب ترین انسان به نزد ما مسلمانان است، باید گفت:

از مهر، محبّت و دوستی؛ خارهای بغض ، کینه و عداوت به گلهای با طروات و خوش بو و زیبا بدل خواهند شد، خانواده و جامعه ای که در آن مهر و محبّت نیست، آن خانواده و جامعه به میدان جنگ و کار و زار و بازار بغض و کینه مبدّل خواهد گشت.

آری دوستی و محبّت در اسلام زمانی ارزش دارد که فقط برای رضای الله متعال باشد، و اهداف زود گذر دنیوی مانند پست، مقام ، مال و جمال را دنبال نکند، محبّت و دوستی که برای رضای مندی الله متعال باشد، دنیا و آخرت انسان را آباد نموده و انسان را از سایه الله متعال در قیامت بهرمند خواهد ساخت، و این نوع دوستی و محبّت است که لذّت و شیرینی ایمان را به انسان می چشاند، و باعث می گردد تا الله متعال و فرشتگانش و بندگان صالح و نیکش انسان را دوست بدارند و در آخرت در بهشت جاویدان همنشین دوستان الله متعال گردد، در این باره نظر شما به چند حدیث صحیح که در ذیل در باره محبّت و دوستی آورده می شود؛ جلب می نمایم:

 

1- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: إِنَّ اللهَ یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: «أَیْنَ الْمُتَحَابُّونَ بِجَلَالِی، الْیَوْمَ أُظِلُّهُمْ فِی ظِلِّی یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلِّی».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همان الله (متعال) روز قیامت می گوید: کجا اند آنهایی که بخاطر بزرگواری من(در دنیا) با یکدیگردوستی و محبّت می کردند، امروز آنها در سایه ام سایه می دهم روزی که (هیچ) سایه ای بجز سایه من نیست.

(صحیح مسلم، حدیث: 2566)

 

2- عَنْ مُعَاذ بْن جَبَلٍ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: المُتَحَابُّونَ فِی جَلَالِی لَهُمْ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ یَغْبِطُهُمُ النَّبِیُّونَ وَالشُّهَدَاءُ .


ترجمه: معاذ بن جبل (رضی الله عنه) فرمودند: من از رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که می فرمایند: الله با عزت و بزگوار فرمودند: آنانی که بخاطر بزرگواری من با یکدیگردوست می کنند برایشان (در قیامت) منبرهایی ازنوراست که پیامبران و شهداء نسبت به آنها (و جایگاهشان) غبطه می خورند.

(جامع ترمذی، حدیث: 2390)

 

3- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَا تَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا، وَلَا تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا، أَوَلَا أَدُلُّکُمْ عَلَى شَیْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ؟ أَفْشُوا السَّلَامَ بَیْنَکُمْ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: سوگند به آنی که جانم در دست اوست به بهشت نمی روید تا اینکه ایمان بیاورید، و مسلمان نمی گردید تا اینکه با یکدیگر دوستی نمایید، وآیا شما را به چیزی راهنمائی نکنم که چون انجامش دهید با یکدیگر دوست گردید؟ سلام (نمودن) را درمیانتان پخش کنید.

(صحیح مسلم، حدیث: 54)

 

4- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: سَبْعَةٌ یُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِی ظِلِّهِ، یَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ: الإِمَامُ العَادِلُ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ رَبِّهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِی المَسَاجِدِ، وَرَجُلاَنِ تَحَابَّا فِی اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَیْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَیْهِ، وَرَجُلٌ طَلَبَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ، فَقَالَ: إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ، أَخْفَى حَتَّى لاَ تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُنْفِقُ یَمِینُهُ، وَرَجُلٌ ذَکَرَ اللَّهَ خَالِیًا فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ .


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هفت نفر را الله (متعال) در سایه اش سایه قرارمی دهد روزی که سایه ای بجز سایه او نیست: امام وپیشوای عادل، و جوانی که درعبادت و پرستش پروردگارش رشد نموده (و بزرگ شده) است، و مردی که دلش در مسجدهاست آویزان شده است، و دو مردی که بخاطر الله با یکدیگر دوستی می نمودند و بر همین (دیدگاه) جمع شده اند و بنا برهمین (دیدگاه، نیز) از یکدیگر جدا شده اند، و مردی که زن با منصب و جمالی او را (به زناکاری) دعوت نموده و او در جواب گفته است: من از الله می ترسم (و با او زنا نکرد)، و مردی که صدقه می دهد و آنقدر آن را می پوشاند که دست چپش نمی داند آنچه را که دست راستش خرج می نماید، و مردی که در تنهائی الله را یاد نموده و (اشک از) چشمانش جاری گشته (و بخاطر الله متعال گریه نموده است).

(صحیح بخاری، حدیث: 660)

 

5- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِیمَانِ: أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ یُحِبَّ المَرْءَ لاَ یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ، وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ .


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: سه چیز اگر در کسی یافت شود (قطعا او) شیرینی (و لذّت) ایمان را چشیده است: اینکه الله و رسولش در نزد او محبوب تر از (تمام چیز های) غیر ازاین دو باشد، و اینکه فردی را دوست بدارد و در حالی که او را دوست نمی دارد بجز برای (رضای) الله، و اینکه ناپسند بدارد از اینکه در کفر بر گردد همانگونه که ناپسند می دارد که درآتش انداخته شود.

(صحیح بخاری، حدیث: 16)

 

6- عَنْ المِقْدَامِ بْنِ مَعْدِی کَرِبَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِذَا أَحَبَّ أَحَدُکُمْ أَخَاهُ فَلْیُعْلِمْهُ إِیَّاهُ».


ترجمه: مقدام بن معدی کرب رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هرگاه یکی از شما برادر (دینی) خویش را دوست می دارد او را از این (دوستی و محبّتش) آگاه کند.

(جامع ترمذی، حدیث: 2392)

 

7- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، أَنَّ رَجُلًا زَارَ أَخًا لَهُ فِی قَرْیَةٍ أُخْرَى، فَأَرْصَدَ اللهُ لَهُ، عَلَى مَدْرَجَتِهِ، مَلَکًا فَلَمَّا أَتَى عَلَیْهِ، قَالَ: أَیْنَ تُرِیدُ؟ قَالَ: أُرِیدُ أَخًا لِی فِی هَذِهِ الْقَرْیَةِ، قَالَ: هَلْ لَکَ عَلَیْهِ مِنْ نِعْمَةٍ تَرُبُّهَا؟ قَالَ: لَا، غَیْرَ أَنِّی أَحْبَبْتُهُ فِی اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، قَالَ: فَإِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکَ، بِأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَبَّکَ کَمَا أَحْبَبْتَهُ فِیهِ.


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیان نمودند که مردی (از امت های پیشین) برای دیدار بینی برادر (دینی) خویش (که) در روستای دیگری (بود) رفت، الله (متعال) بر سر راهش فرشته ای درکمین نشانده بود، و چون بر آن (فرشته) گذر نمود، (آن فرشته به او) گفت: کجا می خواهی بروی؟ (آن مرد) گفت: می خواهم به دیدار بینی برادر (دینی) خویش که در این روستا است بروم، (آن فرشته) گفت: آیا تو به نزد او نعمت (و مالی) داری که برای اصلاح و سرپرستی آن می روی؟ (آن مرد) گفت: نه، (کار دیگری ندارم) بجز اینکه من او را برای (رضای) الله با عزت و بزرگوار دوست می دارم، (آن فرشته) گفت: همانا من فرستاده الله بسوی تو هستم،(تا به تو بگویم که) همانا الله ترا دوست می دارد همانگونه که توآن (برادر دینی خود) را دوست می داری.

(صحیح مسلم، حدیث: 2567)

 

8- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أَحْبِبْ حَبِیبَکَ هَوْنًا مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ بَغِیضَکَ یَوْمًا مَا، وَأَبْغِضْ بَغِیضَکَ هَوْنًا مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ حَبِیبَکَ یَوْمًا مَا».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: دوستت را بگونه (معتدلانه و بدون افراط) دوست بدار ای چه بسا که روزی (دشمن و) کینه ورز تو گردد، و باد دشمنت بطور(معتدلانه و بدون افراط، دشمنی و) کینه ورز؛ ای چه بسا روزی دوست تو گردد.

(جامع ترمذی، حدیث: 1997)

 

9- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ العَبْدَ نَادَى جِبْرِیلَ: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ فُلاَنًا فَأَحْبِبْهُ، فَیُحِبُّهُ جِبْرِیلُ، فَیُنَادِی جِبْرِیلُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ فُلاَنًا فَأَحِبُّوهُ، فَیُحِبُّهُ أَهْلُ السَّمَاءِ، ثُمَّ یُوضَعُ لَهُ القَبُولُ فِی الأَرْضِ .


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: چون الله بنده ای را دوست بدارد جبرئیل(علیه السلام) را صدا زده (به او می گوید): همانا الله؛ فلان (شخص) را دوست می دارد تو (نیز) دوستش بدارد، و جبرئیل او را دوستش می دارد، سپس جبرئیل (علیه السلام) در(میان) اهل آسمان اعلان می نماید: همانا الله؛ فلان (شخص) را دوست می دارد پس شما (نیز) دوستش بدارید، سپس اهل آسمان (ها) دوستش می دارند، و بعد ازآن (محبّت و) پذیرشش در(میان ساکنان) زمین گذاشته می شود ( و زمینی ها او نیزرا دوست می دارند).

(صحیح بخاری، حدیث: 3209)

 

10- عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ: «الأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ، وَمَا تَنَاکَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ».


ترجمه: عایشه رصی الله عنها فرمودند: من از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: روح ها(ی افراد، همانند) سربازان متنوّع المزاجی اند که در یکجا جمع شده اند، هر یک از آنها با دیگری برابری و سازگاری داشته باشد، با او دوستی و محبت می کند و هر یک از آنها که با دیگری ناشناس بوده و ناسازگاری داشته باشد با او اختلاف ( و دشمنی) می نماید( و کینه می ورزد).

(صحیح بخاری، حدیث: 3336)

 

11- عَنْ عَبْد اللَّهِ بْن مَسْعُودٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، کَیْفَ تَقُولُ فِی رَجُلٍ أَحَبَّ قَوْمًا وَلَمْ یَلْحَقْ بِهِمْ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ».


ترجمه: عبدالله بن مسعود (رضی الله عنه) فرمودند: مردی به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمد وگفت: ای رسول الله؛ شما چه می فرمایید در باره مردی که افرادی را دوست می دارد ولی (از نظر انجام اعمال نیک) به آنها نمی رسد (تا که در قیامت همراه آنها باشد؟ این فرد چه کند تا قیامت همراه آنان باشد)، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: شخص (در قیامت) همراه کسی است که او را (در دنیا) دوست می دارد.

(صحیح بخاری، حدیث: 6169)

 

12- عَنْ أَبِی مُوسَى، قَالَ: قِیلَ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: الرَّجُلُ یُحِبُّ القَوْمَ وَلَمَّا یَلْحَقْ بِهِمْ؟ قَالَ: «المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ».


ترجمه: ابوموسی (اشعری رضی الله عنه) فرمودند: به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفته شد: مردی افرادی را دوست می دارد ولی (از نظر انجام اعمال نیک) به آنها نمی رسد (تا که در قیامت همراه آنها باشد؟ این فرد چه کند تا قیامت همراه آنان باشد، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: شخص (در قیامت) همراه کسی است که او را (در دنیا) دوست می دارد.

(صحیح بخاری، حدیث: 6170)

 

13- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ: أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: مَتَى السَّاعَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «مَا أَعْدَدْتَ لَهَا» قَالَ: مَا أَعْدَدْتُ لَهَا مِنْ کَثِیرِ صَلاَةٍ وَلاَ صَوْمٍ وَلاَ صَدَقَةٍ، وَلَکِنِّی أُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ، قَالَ: «أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ».


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: مردی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: ای رسول الله قیامت چه وقت فرا می رسد؟ ( رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، به آن مرد) گفت: برای آن چه آمده کرده ای؟ او گفت: من برایش نه نماز زیاد، و نه روز، و نه صدقه (زیادی) آمده کرده ام، و لیکن الله و رسولش را دوست می دارم، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: تو (در قیامت) بهمراه کسی خواهد بود که دوستش می داری.

 

(صحیح بخاری، حدیث: 6171)

 

دو رکعت سنّت قبل از نماز مغرب

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

دو رکعت سنّت


قبل از نماز مغرب


 

بعد از حمد و ثنای بی نهایت به پروردگار جهانیان و معبود به حق ومهربان و درود سلام بر سرور انسانها محمّد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم؛ باید گفت:

شاید بسیاری از ما مسلمانان ندانند که قبل ازنمازمغرب خواندن دو رکعت نماز؛ سنّت است، و از احادیث صحیح بثبوت رسیده است، و خواندن آن از صحابه رضی الله عنهم نیزثابت است و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به ما دستور استحبابی داده اند تا آن دو رکعت را بخوانیم، امیدوارم که الله متعال به تمام کسانی که این رساله کوچک را می خوانند؛ توفیق عنایت نماید؛ تا این سنّت را زنده نموده و بعد از اذان مغرب و قبل از نمازفرض مغرب، دو رکعت سنّت بخوانند، درباره این دو رکعت سنّت به احادیث صحیح زیر توجه نمایید:

 

 

1- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: «کَانَ المُؤَذِّنُ إِذَا أَذَّنَ قَامَ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَبْتَدِرُونَ السَّوَارِیَ، حَتَّى یَخْرُجَ النَّبِیُّ صلّى الله علیه وسلم وَهُمْ کَذَلِکَ، یُصَلُّونَ الرَّکْعَتَیْنِ قَبْلَ المَغْرِبِ، وَلَمْ یَکُنْ بَیْنَ الأَذَانِ وَالإِقَامَةِ شَیْءٌ».


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: زمانی که مؤذّن اذان (مغرب) را می داد افرادی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بلند شده و شتاب زده بسوی ستونها می رفتند (تا آنها را ستره بگیرند)،  تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (از خانه) بیرون بیایند و آنها همین گونه (پشت ستون ها) دو رکعت (سنّت) قبل از (نماز) مغرب را می خواندند، و فاصله بین اذان (مغرب) و اقامه (نماز) آنچنان (زیاد) نبود.

(صحیح بخاری، حدیث: 625)

 

2- عَنْ عَبْد اللَّهِ المُزَنِیّ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «صَلُّوا قَبْلَ صَلاَةِ المَغْرِبِ»، قَالَ: «فِی الثَّالِثَةِ لِمَنْ شَاءَ کَرَاهِیَةَ أَنْ یَتَّخِذَهَا النَّاسُ سُنَّةً».


ترجمه: عبدالله مزنی رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (سه بار) فرمودند: قبل از نماز مغرب (نماز سنّت) بخوانید، و بارسوم فرمودند: (این دستور) برای کسی است که می خواهد، (ایشان می فرمایند: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، بار سوّم؛ هرکس می خواهد را فرمودند) تا اینکه مردم این نماز را سنّت لازمی نگیرند (که ترک آن را ناجایز بدانند).

(صحیح بخاری، حدیث: 1183)

 

3- عن مَرْثَد بْن عَبْدِ اللَّهِ الیَزَنِیّ، قَالَ: أَتَیْتُ عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ الجُهَنِیَّ، فَقُلْتُ: أَلاَ أُعْجِبُکَ مِنْ أَبِی تَمِیمٍ یَرْکَعُ رَکْعَتَیْنِ قَبْلَ صَلاَةِ المَغْرِبِ؟ فَقَالَ عُقْبَةُ: «إِنَّا کُنَّا نَفْعَلُهُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ»، قُلْتُ: فَمَا یَمْنَعُکَ الآنَ؟ قَالَ: «الشُّغْلُ».


ترجمه: مرثد بن عبدالله یزنی (رحمه الله) فرمودند: من به نزد عقبه بن عامر جهنی (رضی الله عنه) رفتم و (به ایشان) گفتم: آیا از ابوتمیم تعجب نمی کنی که ایشان قبل از نماز مغرب دو رکعت (سنّت) می خواند؟ عقبه (رضی الله عنه) فرمودند: همانا ما در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این کار را انجام می دادیم ( و قبل از مغرب دورکعت سنّت می خواندیم)، من گفتم: پس الآن چه مانع می شود (که نمی خوانی)؟ ایشان گفتند: مشغولیت.

(صحیح بخاری، حدیث: 1184 )

 

4- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُغَفَّلٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «بَیْنَ کُلِّ أَذَانَیْنِ صَلاَةٌ، بَیْنَ کُلِّ أَذَانَیْنِ صَلاَةٌ»، ثُمَّ قَالَ فِی الثَّالِثَةِ: «لِمَنْ شَاءَ».


ترجمه: عبدالله بن مغفّل رضی الله عنه فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در میان دو اذان (یعنی اذان و اقامه) نماز(سنّتی) است، در میان دو اذان (یعنی اذان و اقامه) نماز(سنّتی) است، دربار سوم فرمودند: در میان دو اذان (یعنی اذان و اقامه) نماز(سنّتی) است، برکسی که بخواهد.

 

(صحیح بخاری، حدیث: 627)