۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

مخالفت عنادی

مخالفت عنادی

 

گاهی یک مسلمان، با مسلمان دیگری و یا گروهی از مسلمانان مخالفت می کند و علت آن عناد است، یعنی او با وجود شناخت حق دست به مخالفت با حق و اهل حق می زند، اگر مسلمانی با مسلمان دیگری و یا گروهی از مسلمانان در امری از امور دینی، خواه فقهی باشد و یا اعتقادی و یا حتی سیاسی، بنا بر عناد  مخالفت کند، یعنی با وجود دانستن حق، با حق و اهل حق مخالفت ورزد، این شخص عند الله، معذور؛ محسوب نشده و گنه کار می باشد، و باید توبه کند ورنه، الله متعال فردای قیامت از او باز خواست خواهد نمود، و اورا به سزای اعمالش خواهد رساند، زیرا با وجود شناخت حق آن را بنا بر عناد، انکار کردن نشانی اهل ایمان نیست، و نشانی اهل کفراست و هرگز یک مسلمان نباید مرتکب چنین جرمی  شود، در این باره به این چند آیه قرآنی توجه نمایید:

1 -  إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ.(سوره آل عمران، آیه: 19).

ترجمه: بی گمان دین (حق) در نزد الله، اسلام است، و کسانی که به آنها کتاب (تورات و انجیل) داده شده بود، پس از آنکه علم بنزد آنها آمد؛ بجز از روی حسادت با یکدیگر اختلاف ننمودند، و هرکس که به آیات الله کفر می کند قطعا الله متعال بسیار زود حساب گراست.

 

2 -  فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آیَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ (13) وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ (14) (سوره نمل آیه: آیه 13 و 14)

ترجمه: پس چون آیات ما در حال روشنگری به نزد آنها آمد، گفتند: این جادوی آشکاراست (13) و آنها را درحالی که دلهایشان بدانها یقین داشت، از روی ستم و سرکشی انکار نمودند، پس بنگر که سرانجام فساد کاران چگونه بود (14).

 

3 - وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِیرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا (42) اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا (43) (سوره فاطر، آیه: 42 و 43).

ترجمه: با اتنهای تأکید در قسم هایشان به الله سوگند یاد کردند که اگر بیم دهنده ای بنزدشان بیاید، قطعا یکی از هدایت شونده ترین (وراه یافته ترین) امت ها خواهند بود، و چون بیم دهنده ای (بسوی) آنان آمد؛ بجز فرارچیز دیگری به آنها نیفزود(42) (این کاررا آنها) بنا برتکبرو نیرنگ بد بر زمین نمودند، و در حالی که نیرنگ بد، بجز صاحبش کسی دیگری را نابود و هلاک نمی گرداند. آیا اینها انتظاری بجز (اینکه با) روش گذشتگان، (با آنها بر خورد شود،) را دارند؟ هر گز برای روش الله، تبدیلی را نخواهی یافت، و هرگز برای روش الله، دگر گونی نخواهی یافت(43).

 

4 - إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَسَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ (32) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ (33) (سوره محمد، آیه: 32 و 33)

ترجمه: همانا کسانی که کفر نموده و سر راه الله را سد نمودند و بعد از این که هدایت برای آنها واضح گشت با رسول الله مخالفت نمودند، (اینها) هرگز(با این کارشان) چیزی را به الله ضرری نخواهند رساند، و قطعا اعمال آنها تباه و بر باد خواهد گشت (32) ای کسانی که ایمان آورده اید، از الله اطاعت نمایید و از رسول الله فرمانبرداری کنید (وبا مخالفت با این دو) اعمالتان را باطل و برباد نگردانید (33).

 

در تمام این آیاتی که ذکر شد؛ آمده است که برخی از افراد با وجود شناخت حق؛ بنا بر حسادت، تکبر، عناد و یا سایر اغراض و اهداف زود گذر دنیوی، منکر حق شده و با اهل حق مخالفت می نمایند، این نوع عملِ کفری؛ شایسته یک مسلمان نیست، و باید از آن دوری و پرهیز کند، زیرا در این نوع مخالفتها، در حقیقت مخالفت با شخصی ویا گروه و مذهبی نیست، بلکه در حقیقت، مخالفت با الله متعال و کتاب الله متعال است، چنانچه الله متعال می فرماید:

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ. (سوره انعام، آیه: 33)

ترجمه: یقینا ما می دانیم که آنچه که این (کفارنسبت به تو) می گویند؛ ترا ناراحت و اندوهگین می کند، ولی (در حقیقت) اینها، ترا دروغگو نمی پندارند، ولیکن ظالمان آیات الله، را انکار می کنند.

 ولی در این جا باید به یک نکته بسیار مهم اشاره شود، و آن اینکه زمانی که یک مسلمان با مسلمان دیگر و یا گروهی از مسلمانان که بر حق اند؛ مخالفت می کند، آیا این مخالفتش از سر عناد است و یا علت دیگری دارد؟ این مسأله ای است که بجز الله متعال کس دیگری نمی داند، و آن را باید به الله متعال سپرد، لذا اگر مسلمانی را دیدیم که با حق مخالفت می کند، هر گز نباید او را متهم به عناد نمود، زیرا تشخیص عناد و یا غیر عناد، با تشخیص آنچه در قلب می گذرد؛ است، و تشخیص این امر، کار الله متعال است، لذا شاید این مسلمانی که با حق مخالفت می کند، عذری از قبیل اجتهاد، تأویل و غیره داشته باشد، و عند الله، معذور باشد، لذا ما نباید معذور را مجرم دانسته و همانند یک مجرم با او برخورد کنیم، بلکه باید او را معذور دانسته و خیر خواه او باشیم، و تا حد توان، با دلائل و با حکمت او را قانع نمائیم تا حق را بپذیرد، اگر او حق را فهمید و پذیرفت که الحمد لله، و اگر با وجود تلاش ما، باز هم، حق را نفهمید، بجای متهم نمودن او، به عناد و دشمنی با او، او را معذور دانسته و برای او دعای نموده و از الله متعال بخواهیم که همانگونه که حق را برای واضح نموده و ما را از پیروان آن گردانیده برای او نیز واضح نموده و او را از پیروان واقعی حق بگرداند، با این طریق ما وظیفه شرعی خویش را در قبال این فرد انجام داده ایم.




ادامه دارد..........