۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

قـــــــــــــدرت و ضعف حـــــــــــق و باطــــــــــل

آری حق ضعیف می گردد ولی از بین نمی رود

و باطل قدرت می گیرد ولی قدرتش دوام ندارد

دو نکته بســـــــــــــــــــــــــــیار مهم

نکته اول:


تقدیر دو بعد دارد یک بعد آن اجباری است و آن اینکه فرد پسر باشد یا دختر، سیاه باشد یا سفید ودیگر اموری که از این قبیل است، و در این امور فردای قیامت از انسان پرسیده نخواهد شد، وجود و عدم این اموردرفرداز دیدگاه شریعت باعث امتیاز و برتری و یا افت وپایین تری نمی گردد .

بعد دوم تقدیر که اختیاری است همانند ایمان آوردن و یا بر کفر رفتن ،کردار نیک انجام دادن و یا با اعمال زشت دست و پنجه نرم کردن در این امور انسان اختیار دارد و از همین امور در قیامت از افراد پرسیده خواهد شد و همین امور است که در شریعت باعث بر تری و یا پایین تری افراد می گردد و بر همین امور آبادی و یا خرابی دنیا و یا آخرت افراد بنا می شود.



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نکته دوم:

 اگرانسان به دقت بررسی نماید این را خواهد فهمید که در دین (قرآن و سنّت)هیچ اختلافی وجود ندارد بلکه این ما مسلمانانیم که بنا بر برداشتهای شخصی از دین (قرآن وسنّت) دچار اختلافات شده ایم، لذا می شود با بازگشت به دین (قرآن وسنّت) اختلافات فی مابین را حل کنیم ولی ممکن است در بازگشت به دین (قرآن وسنّت) اختلافات رفع شود و به اتحاد برسیم که چه بهتر ودین(قرآن وسنّت) نیز همین را می خواهد واگر بازهم بنا بر تفاوت در برداشتها به تفاهم و توافق نرسیم به جای تکفیر یکدیگر راه (تعلیم دادن و رفع شبهات از یکدیگر) در پیش گیریم تا بدین طریق روزی به اتحادی که منظور دین(قرآن وسنّت) است برسیم و با این طریق دین سالمی داشته و پروردگار دو جهان را از خویش راضی گردانیم .

هر مشکل و سختی که بر سر تو می آید از دو حالت خالی نیست

برادر و خواهر مسلمان هر مشکل و سختی که بر سر تو می آید از دو حالت خالی نیست :

1- یا امتحان و آزمایش الهی است پس در این صورت بایدبا انجام عبادات وبالاخص نماز وبا صبر و تحمّل از الله مهربان بخواهی تا ترا در این امتحان و آزمایش کامیاب گرداند.

2- و یا اینکه عذاب الهی است و دارد به تو هشدار می دهد که از خواب غفلت بیدار شو و دست از گناهت بکش و رنه عذابهای سخت تری نیزبراه است و ممکن است که دامنگیر توشود.

حالا هرگاه که بر تو مشکل و سختی آمد؛ خودت به اوضاع و احوال خودت فکر کن، زود به نتیجه خواهی رسید، آن وقت است که برایت تصمیم گیری آسان خواهد شد .

امور ضروری برای دعوت به کتاب الله وسنت

دردعوت دادن مردم به قرآن وسنت چند چیز ضروری است:

1- داشتن اخلاص 2- داشتن علم کتاب الله و سنت 3- تلاش و کوشش مستمر 4- مردم ، جامعه وافکاررا شناختن 5- شجاعت ،اخلاق نیکو،صبر، تحمل، حکمت و توکّل داشتن .6- دانستن روش وطریقه درست دعوت.

دو کلمه سبک و محبوب ولی سنگین و با اجر ثواب

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: دو سخن اند که بر زبان تلفظ آنها سبک است و از نظر اجر وثواب در ترازوی اعمال سنگین اند و نزد الله مهربان محبوب و پسندیده اند (سبحان الله وبحمده ، سبحان الله العظیم) (روایت بخاری)

کلمتان خفیفتان على اللسان

روش مسح سر و گوشهای در روایات سنن ترمذی

بَاب مَا جَاءَ فِی مَسْحِ الرَّأْسِ أَنَّهُ یَبْدَأُ بِمُقَدَّمِ الرَّأْسِ إِلَى مُؤَخَّرِهِ

بحث: آنچه در باره مسح سر آمده که (فرد) ازجلوی سر شروع (به مسح )نموده و به قسمت عقب سر می رود. 

30 - (صحیح)حَدَّثَنَا إِسْحَقُ بْنُ مُوسَى الْأَنْصَارِیُّ حَدَّثَنَا مَعْنُ بْنُ عِیسَى الْقَزَّازُ حَدَّثَنَا مَالِکُ بْنُ أَنَسٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَیْدٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَسَحَ رَأْسَهُ بِیَدَیْهِ فَأَقْبَلَ بِهِمَا وَأَدْبَرَ بَدَأَ بِمُقَدَّمِ رَأْسِهِ ثُمَّ ذَهَبَ بِهِمَا إِلَى قَفَاهُ ثُمَّ رَدَّهُمَا حَتَّى رَجَعَ إِلَى الْمَکَانِ الَّذِی بَدَأَ مِنْهُ ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَیْهِ.

عبدالله بن زید رضی الله عنه می فرماید: همانا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم با دو دستشان سرشان را بدین ترتیب مسح نمودند که هر دو را بر جلوی سر گذاشته مسح کنان به سمت عقب برده تا به اول گردن رسانده و سپس از آنجا بر گردانده و به همانجای رساندند که از آنجا شروع به مسح نموده بودند وسپس دو پایشان را شستند.

ابوعیسی فرموده: و در این باره ازمعاویه، مقدام بن معدی کرب و عایشه رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.

ابوعیسی فرموده: حدیث عبدالله بن زید صحیح ترین و حسن ترین حدیثی است که در موضوع روایت شده است ومذهب شافعی ،احمد واسحاق نیز همین است.


بَاب مَا جَاءَ أَنَّهُ یَبْدَأُ بِمُؤَخَّرِ الرَّأْسِ

بحث: آنچه آمده که فرد می تواند از عقب سر شروع به مسح سرنماید

31 - (حسن)حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ بْنُ سَعِیدٍ حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ الْمُفَضَّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَقِیلٍ عَنْ الرُّبَیِّعِ بِنْتِ مُعَوِّذِ ابْنِ عَفْرَاءَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَسَحَ بِرَأْسِهِ مَرَّتَیْنِ بَدَأَ بِمُؤَخَّرِ رَأْسِهِ ثُمَّ بِمُقَدَّمِهِ وَبِأُذُنَیْهِ کِلْتَیْهِمَا ظُهُورِهِمَا وَبُطُونِهِمَا


ربیع بنت معوذ ابن عفراءرضی الله عنها فرمودند: همانا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم سرشان را دوباربدین ترتیب مسح نمودند که از عقب سر شروع نموده وسپس جلوی سررا مسح نمودند و بیرون و داخل هر دو گوششان را مسح نمودند.

ابوعیسی فرموده: این حدیث حسن است و حدیث عبدالله بن زید از این صحیح تر و از نظر سند بهتر است .

وبرخی از اهل کوفه نظریه ی آنان برابر همین حدیث است که من جمله آنها وکیع بن جراح می باشد.


بَاب مَا جَاءَ أَنَّ مَسْحَ الرَّأْسِ مَرَّةً

بحث: آنچه آمده که مسح یکبار است

32 - (سندش حسن است)حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ مُضَرَ عَنْ ابْنِ عَجْلَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَقِیلٍ عَنْ الرُّبَیِّعِ بِنْتِ مُعَوِّذِ ابْنِ عَفْرَاءَأَنَّهَا رَأَتْ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَتَوَضَّأُ قَالَتْ مَسَحَ رَأْسَهُ وَمَسَحَ مَا أَقْبَلَ مِنْهُ وَمَا أَدْبَرَ وَصُدْغَیْهِ وَأُذُنَیْهِ مَرَّةً وَاحِدَةً.

ربیع بنت معوذ ابن عفراءرضی الله عنها فرمودند: من پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دیدم که وضو می گیرند وجلو وعقب سرشان ، دو جانب پیشانیشان و دو گوششان را یکبارمسح نمودند.

ابوعیسی فرموده: و در موضوع از علی و پدر بزرگ طلحه بن مصرّف بن عمرو رضی الله عنهما نیز روایت آمده است.

ابوعیسی فرموده : حدیث ربیّع حدیثی حسن صحیح است،وبا سندهای متعددی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است که ایشان یکبار سرشان را مسح می نمودند.

و اکثر اهل علم از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و علمای بعد از آنها نیز بر همین نظریه اند واین مذهب جعفربن محمد، سفیان ثوری،ابن مبارک، شافعی، احمد و اسحاق رحمهم الله نیز همین است؛ و این بزرگواران نظرشان این است که مسح شر یکبار است.

محمد بن منصور مکّی برایم بیان نموده که ایشان از سفیان بن عیینه شنیده که ایشان می فرمایند: من از جعفر بن محمد در باره مسح بر سر پرسیدم که آیا یکبار نیز کفایت می کند؟ ایشان فرمودند: آری ؛ سوگند به الله (که کفایت می کند)


بَاب مَا جَاءَ أَنَّهُ یَأْخُذُ لِرَأْسِهِ مَاءً جَدِیدًا

بحث: آنچه آمده که فرد برای مسح سرش آب تازه بر می دارد

33 - (صحیح)حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ خَشْرَمٍ أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ وَهْبٍ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ الْحَارِثِ عَنْ حَبَّانَ بْنِ وَاسِعٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَیْدٍ أَنَّهُ رَأَى النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ تَوَضَّأَ وَأَنَّهُ مَسَحَ رَأْسَهُ بِمَاءٍ غَیْرِ فَضْلِ یَدَیْهِ.

عبدالله بن زید رضی الله عنه فرموده اند: همانا من پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که ایشان با آب (جدیدی )علاوه از آب موجود بر دستانشان؛ سرشان را مسح نمودند.

ابوعیسی فرموده:این حدیث حسن صحیح است و ابن لهیعه این حدیث را از حَبَّانَ بْنِ وَاسِعٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَیْد چنین روایت نموده است:همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وضو گرفتند وایشان با آب باقی مانده ای که بر دستانشان بود برسرشان مسح کشیدند.

روایت عمرو بن حارث از حبّان (به نسبت روایت ابن لهیعه) صحیح تر است زیرا با سندهای متعددی از عبد الله بن زید و دیگر صحابه رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای مسح سرشان آب تازه و جدید بر می داشتند.

عمل اکثر اهل علم نیز بر همین است که وضو گیرنده برای مسح سرش آب جدید بر دارد.


بَاب مَا جَاءَ فِی مَسْحِ الْأُذُنَیْنِ ظَاهِرِهِمَا وَبَاطِنِهِمَا

بحث: آنچه در باره مسح نمودن داخل و بیرون دو گوش آمده است.

34 - (حسن صحیح)حَدَّثَنَا هَنَّادٌ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ عَطَاءِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَسَحَ بِرَأْسِهِ وَأُذُنَیْهِ ظَاهِرِهِمَا وَبَاطِنِهِمَا.

ابن عباس رضی الله عنهما می فرماید: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر سرشان و داخل و بیرون دو گوششان مسح کشیدند.

ابوعیسی فرموده: ودر این موضوع از ربّیع رضی الله عنها نیز روایت آمده است .

ابوعیسی فرموده : حدیث ابن عباس رضی الله عنهما حدیثی حسن صحیح است.
و اکثر اهل علم بر همین عمل نموده و معتقدند که داخل و بیرون دوگوش در وضو مسح شود.

احادیثی چند از سنن ترمذی در باره بعضی از احکام طهارت

بَاب مَا جَاءَ فِی کَرَاهِیَةِ الْبَوْلِ فِی الْمُغْتَسَلِ

بحث: آنچه که در باره کراهیت ادرار در حمام آمده است.

21 - (قسمت اول این حدیث صحیح است و قسمت دوم آن ضعیف است)حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ حُجْرٍ وَأَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى مَرْدَوَیْهِ قَالَا أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَکِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنْ أَشْعَثَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُغَفَّلٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَهَى أَنْ یَبُولَ الرَّجُلُ فِی مُسْتَحَمِّهِ وَقَالَ إِنَّ عَامَّةَ الْوَسْوَاسِ مِنْهُ.

عبد الله بن مغفل رضی الله می فرماید: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از اینکه فرد در حمامش ادرار نماید ممانعت نموده و فرموده : همانا عموم وسوسه ها ازهمین (ادرار نمودن در حمام ها) است.

ابوعیسی (رحمه الله) فرموده: دراین باره از فرد دیگری از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز رواست آمده است .

ابوعیسی (رحمه الله) فرموده: این حدیث غریب است وبصورت مرفوعی بجز از روایت اشعث بن عبدالله از کسی دیگر سراغ نداریم وبه ایشان اشعث اعمی (کور) نیزگفته می شود.

وگروهی از اهل علم ادرار در حمام را مکروه دانسته اند و گفته اند: عموم وسوسه ازهمین (ادرار نمودن در حمام ها) است. ولی برخی دیگر از اهل علم من جمله ابن سیرین ادرار در حمام ها را مجاز دانسته اند به ابن سیرین گفته شده که گفته می شود که عموم وسوسه از ادرار در حمام هاست ایشان در جواب فرمودند: پرودگار ما معبود به حقی است که هیچ شریکی ندارد و ابن مبارک گفته: که ادرار در حمام وقتی که ( آب در داخل جمع نشود و) در جریان باشد گنجایش داده شده است  
ابوعیسی (رحمه الله) می فرماید: این قول را برای ما  أَحْمَدُ بْنُ عَبْدَةَ الْآمُلِیُّ عَنْ حِبَّانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُبَارَکِ بیان نموده است. 

بَاب مَا جَاءَ فِی السِّوَاکِ

بحث: آنچه در باره مسواک آمده است.

22 - (صحیح)حَدَّثَنَا أَبُو کُرَیْبٍ حَدَّثَنَا عَبْدَةُ بْنُ سُلَیْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِی سَلَمَةَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَوْلَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاکِ عِنْدَ کُلِّ صَلَاةٍ.

ازابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اگر بر امت من سخت نمی بود من به آنها دستور الزامی می دادم تا به هنگام هر نمازمسواک بزنند.

ابوعیسی (رحمه الله) فرموده: همانا این حدیث را مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی سَلَمَةَ عَنْ زَیْدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ روایت نموده است.

وروایت ابوسلمه از ابوهریره رضی الله عنه و زید بن خالد رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم هر دو در نزد من صحیح است، زیرا همین حدیث با سندها متعددی از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است و روایت زید بن خالد رضی الله عنه نیز صحیح است زیرا آن نیز با سندهای متعددی از ایشان روایت شده است ولی محمد بن اسماعیل گمان نموده که روایت ابوسلمه اززیدبن خالد رضی الله عنه (از روایت ابوسلمه از ابوهریره رضی الله عنه) صحیح تر است.

ابوعیسی فرموده: و در این باره ازأَبو بَکْر صِّدِّیقِ ،عَلِیّ ،عَایشَه ،ابْنِ عَبَّاس ،حُذَیْفَه ،زَیْدِ بْنِ خَالِد ،أَنَس ،عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرو ،ابْنِ عُمَر ،أُمِّ حَبِیبَه ،أَبِوأُمَامَه ،أَبِوأَیُّوب ،َتَمَّامِ بْنِ عَبَّاس ،عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَنْظَلَه ،أُمِّ سَلَمَه ،وَاثِلَه بْنِ الْأَسْقَعِ وأَبِومُوسَى رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.

23 - (صحیح)حَدَّثَنَا هَنَّادٌ حَدَّثَنَا عَبْدَةُ بْنُ سُلَیْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی سَلَمَةَ عَنْ زَیْدِ بْنِ خَالِدٍ الْجُهَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ لَوْلَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاکِ عِنْدَ کُلِّ صَلَاةٍ وَلَأَخَّرْتُ صَلَاةَ الْعِشَاءِ إِلَى ثُلُثِ اللَّیْلِ.
قَالَ فَکَانَ زَیْدُ بْنُ خَالِدٍ یَشْهَدُ الصَّلَوَاتِ فِی الْمَسْجِدِ وَسِوَاکُهُ عَلَى أُذُنِهِ مَوْضِعَ الْقَلَمِ مِنْ أُذُنِ الْکَاتِبِ لَا یَقُومُ إِلَى الصَّلَاةِ إِلَّا أُسْتَنَّ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَوْضِعِهِ .

اززید بن خالد رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: اگر بر امت من سخت نمی بود من به آنها دستور (الزامی) می دادم تا به هنگام هر نمازمسواک بزنند و من نماز عشاء را تا به گذشت یک سوم شب به تأخیر می انداختم.

(ابوسلمه) می گوید: زید بن خالد (رضی الله عنه) به نمازها در مسجد حاضر می شد و در حالیکه مسواکش رابربالای گوشش گذاشته بود همانجای که نویسنده قلمش را می گذارد و به نمازی بلند نمی شد مگر اینکه مسواک می زد و سپس مسواکش را سر جایش باز می گرداند. 

ابوعیسی فرموده: این حدیث حسن صحیح است. 

بَاب مَا جَاءَ إِذَا اسْتَیْقَظَ أَحَدُکُمْ مِنْ مَنَامِهِ فَلَا یَغْمِسْ یَدَهُ فِی الْإِنَاءِ حَتَّى یَغْسِلَهَا

بحث: آنچه آمده که هرگاه یکی از شما از خوابش بیدار شد پس دستش را درظرف (آب) فرو نبرد تا اینکه آن را بشوید.

24 - (صحیح) حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِیدِ أَحْمَدُ بْنُ بَکَّارٍ الدِّمَشْقِیُّ یُقَالُ هُوَ مِنْ وَلَدِ بُسْرِ بْنِ أَرْطَاةَ صَاحِبِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَدَّثَنَا الْوَلِیدُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ الْأَوْزَاعِیِّ عَنْ الزُّهْرِیِّ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیِّبِ وَأَبِی سَلَمَةَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَعَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ إِذَا اسْتَیْقَظَ أَحَدُکُمْ مِنْ اللَّیْلِ فَلَا یُدْخِلْ یَدَهُ فِی الْإِنَاءِ حَتَّى یُفْرِغَ عَلَیْهَا مَرَّتَیْنِ أَوْ ثَلَاثًا فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی أَیْنَ بَاتَتْ یَدُهُ.

ازابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر گاه یکی از شما از خواب شب بیدار شد پس دستش را در ظرف (آب) داخل نکند تا اینکه بر آن دو ویا سه بار آب ریخته (و آن را بشوید) زیرا او نمی داند که دستش شب را کجا گذرانده است. 

(ابوعیسی گفته) و در این باره ازابْنِ عُمَر،جَابِر وعَایشه رضی الله عنه نیز روایت آمده است .

وابوعیسی فرموده: این حدیث حسن صحیح است.

(امام) شافعی(رحمه الله) فرموده: من برای هر کسی که از خواب بیدار می شود خواه خواب نیمه روز باشد و غیر آن؛ این را می پسندم که دستش را در آب وضو اش داخل نکند تا اینکه آن را بشوید ولی اگر قبل از اینکه بشوید داخل نمود من این کار را برایش نمی پسندم ولی این کارش آب را نجس نمی کند بشرط اینکه بر دستش نجاستی نباشد.

و(امام) احمد بن حنبل (رحمه الله) فرموده: هر گاه (فردی) از خواب شب بیدار شد و سپس دستش را پیش از شستن در داخل آب وضواش فرو برد در نزد من این پسندیده تر است که آن آب بیرون ریخته شود.

و(امام) اسحاق (رحمه الله) فرموده: هر گاه (فردی) از خواب شب و یا روزبیدار شد دستش رادر داخل آب وضواش فرو نبرد تا اینکه آن را بشوید.   

بَاب مَا جَاءَ فِی التَّسْمِیَةِ عِنْدَ الْوُضُوءِ

بحث: آنچه در بار بسم الله نمودن به هنگام وضو آمده است

25 - (حسن)حَدَّثَنَا نَصْرُ بْنُ عَلِیٍّ الْجَهْضَمِیُّ وَبِشْرُ بْنُ مُعَاذٍ الْعَقَدِیُّ قَالَا حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ الْمُفَضَّلِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَرْمَلَةَ عَنْ أَبِی ثِفَالٍ الْمُرِّیِّ عَنْ رَبَاحِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی سُفْیَانَ بْنِ حُوَیْطِبٍ عَنْ جَدَّتِهِ عَنْ أَبِیهَا قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ لَا وُضُوءَ لِمَنْ لَمْ یَذْکُرْ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ.

سعید بن زید(رضی الله عنه) فرموده : من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: وضوئی نیست برای کسی که برآن بسم الله نکرده است. 

(ابوعیسی) فرموده : ودر این باره ازعَایشَه ،ابِوسَعِید ،ابو هُرَیْرَه ،سَهْلِ بْنِ سَعْد واَنَس رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.

ابوعیسی فرموده : (امام) احمد بن حنبل (رحمه الله) فرموده: من دراین باره حدیثی دارای سند خوبی باشد سراغ ندارم .

و(امام) اسحاق (رحمه الله) فرموده: اگر (فردی) عمدا بسم الله (گفتن در ابتداء وضو) را ترک کردباید دوباره وضو بگیرد ولی اگر بنا بر فراموشی و یا بنا برتأویل وتوجیح (این حدیث) ترک نمود وضواش جایز است.

(امام) محمد بن اسماعیل (بخاری رحمه الله ) فرموده: بهترین روایت در این باره حدیث رَبَاحِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ می باشد.

ابوعیسی فرموده : (در سند آمده) رَبَاحُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ازمادر بزرگش و اواز پدرش روایت نموده است؛ پدر ایشان سَعِید بْن زَیْدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ نُفَیْل می باشد.

وأَبُو ثِفَال الْمُرِّیُّ نامش ثُمَامَةُ بْنُ حُصَیْن ورَبَاحُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ همان أَبُو بَکْرِ بْنُ حُوَیْطِب می باشد، بعضی از روایان در شند این حدیث گفته اند : عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ حُوَیْطِب ایشان را به پدر بزرگشان نسبت داده اند ،چنانچه حَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْحُلْوَانِیّ سند این حدیث را برای ما چنین بیان نموده است حَدَّثَنَا یَزِیدُ بْنُ هَارُونَ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عِیَاضٍ عَنْ أَبِی ثِفَالٍ الْمُرِّیِّ عَنْ رَبَاحِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی سُفْیَانَ بْنِ حُوَیْطِبٍ عَنْ جَدَّتِهِ بِنْتِ سَعِیدِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهَا عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ . وسپس همانند متن بالا بیان نموده اند. 

بَاب مَا جَاءَ فِی الْمَضْمَضَةِ وَالِاسْتِنْشَاقِ

بحث: آنچه در باره آب کشیدن دهان و بینی آمده است.

26 - (صحیح) حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ بْنُ سَعِیدٍ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَیْدٍ وَجَرِیرٌ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ هِلَالِ بْنِ یَسَافٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ قَیْسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا تَوَضَّأْتَ فَانْتَثِرْ وَإِذَا اسْتَجْمَرْتَ فَأَوْتِرْ.

از سلمه بن قیس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هرگاه وضو گرفتی پس بینیت را (آب کشیده) صاف کن و هرگاه با سنگ استنجا زدی پس (تعداد) طاق استنجا بزن.


ابوعیسی فرموده : و در این باره ازعُثْمَان ،لَقِیطِ بْنِ صَبِرَه، ابْنِ عَبَّاس مِقْدَامِ بْنِ مَعْدِی کَرِب وَائِلِ بْنِ حُجْر وابوهُرَیْرَه رضی الله عنهم نیز روایت آمده است .

ابوعیسی فرموده : حدیث سَلَمَه بْنِ قَیْس رضی الله عنه حسن صحیح است .

 اهل علم در باره کسی که در(غسل و یا وضو) دهان و بینی (خود) را آب نکشیده اختلاف نموده اند گروهی از آنان گفته اند: هرگاه فردی این دو را در وضو ترک نمود تا اینکه نماز خواند پس (وضواش را تکمیل نموده ) نمازش را دوباره بخواند. وگفته اند: که حکم این دو در وضو وغسل یکسان و برابراست  و این مذهب ابْنُ أَبِی لَیْلَى ،عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَکِ ،(امام)أَحْمَدُ و(امام) إِسْحَاق رحمهم الله می باشد.

و(امام) احمد فرموده : در باره بینی آب کشیدن از دهان آب کشیدن تأکید بیشتر شده است .

ابوعیسی فرموده: و گروه (دیگری) از اهل علم فرموده اند: در غسل جنابت اعاده می کند(چون فرض است) ولی دروضو اعاده نمی کند(چون سنت است) و این مذهب (امام) سفیان ثوری (رحمه الله) و بعض اهل کوفه (احناف) می باشد.

و برخی از اهل علم فرموده اند: نه در وضو اعاده می کند و نه هم در غسل جنابت زیرا آب کشیدن دهان و بینی هر دو سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اند (وفرض نیستند) لذا بر کسی که آنها را در وضو و یا غسل جنابت ترک نموده اعاده ای نسیت و این مذهب(امام) مالک (رحمه الله) و قول آخر و جدید(امام) شافعی (رحمه الله) است . 

بَاب الْمَضْمَضَةِ وَالِاسْتِنْشَاقِ مِنْ کَفٍّ وَاحِدٍ

بحث: آب کشیدن دهان و بینی از یک مشت آب.

27 - (صحیح) حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ مُوسَى حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى الرَّازِیُّ حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَیْدٍ قَالَ رَأَیْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ مِنْ کَفٍّ وَاحِدٍ فَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثًا.

عبد الله بن زید رضی الله عنه فرمودند: من پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که دهان و بین (خویش) را با یک مشت آب؛ آب کشیدند و این کار را سه بار انجام دادند.

ابوعیسی فرموده : و در این باره ازعبد الله بن عباس رضی الله عنهما نیز روایت آمده است .

ابوعیسی فرموده: روایت عبد الله بن زید حدیثی حسن غریب است .
همانا (امام) مالک و ابن عیینه وافراد دیگری این حدیث را ازعَمْرِو بْنِ یَحْیَى روایت نموده اند ولی این جمله یعنی : اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دهان و بینی (خویش) را با یک مشت آب؛ آب کشیدند؛ را ذکر نکرده اند  و فقط خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ این مطلب را روایت نموده است وخَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ نزد محدثین ثِقَه حَافِظ است .

وبرخی از اهل علم فرمودند: با یک مشت آب دهان و بینی را آب کشیدن کفایت می کند وبرخی گفته اند: جدا جدا دهان و بینی را آب کشیدن در نزد ما پسندیده تر است و (امام) شافعی (رحمه الله) فرموده اند: اگر فردی دهان و بینیش را با یک مشت آب کشید جایز است و اگر هریک راجدا جدا آب کشید در نزد من پسندیده تر است .  

بَاب مَا جَاءَ فِی تَخْلِیلِ اللِّحْیَةِ

بحث: آنچه در باره خلال نمودن ریش آمده است.

28 - (صحیح) حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ أَبِی الْمُخَارِقِ أَبِی أُمَیَّةَ عَنْ حَسَّانَ بْنِ بِلَالٍ قَالَ رَأَیْتُ عَمَّارَ بْنَ یَاسِرٍ تَوَضَّأَ فَخَلَّلَ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ أَوْ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ أَتُخَلِّلُ لِحْیَتَکَ قَالَ وَمَا یَمْنَعُنِی وَلَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُخَلِّلُ لِحْیَتَهُ.

حسان بن بلال می فرماید: من عمار بن یاسر رضی الله عنه را دیدم که وضو گرفت و ریشش را خلال نمود به ایشان گفته شد و خودم به ایشان گفتم که آیا ریشت را خلال می کنی؟! فرمودند: مگرچه چیز مانعم می گردد همانا من رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که (در هنگام وضو گرفتن) ریششان را خلال می نمایند.


(امام ترمذی فرمودند) برای ما ابْنُ أَبِی عُمَر ازسُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَه از سَعِیدِ بْنِ أَبِی عَرُوبَه از قَتَادَه از حَسَّانَ بْنِ بِلَال از عَمَّار از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآله وسَلَّمَ ؛ همانند روایت گذشته روایت نموده است .

ابوعیسی فرموده : و در این باره ازعثمان، عایشه، ام سلمه، انس، ابن ابی اوفی و ابوایوب رضی الله عنهم نیز روایت آمده است .

 ابوعیسی فرموده: من ازاسحاق بن منصورشنیدم که می فرماید من ازاحمد بن حنبل شنیدم که گفت:  ابن عیینه  از عبد الکریم حدیثی را که حسان بن بلال در باره خلال ریش روایت نموده را نه شنیده است.

29 - (صحیح)حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ مُوسَى حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ عَنْ إِسْرَائِیلَ عَنْ عَامِرِ بْنِ شَقِیقٍ عَنْ أَبِی وَائِلٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یُخَلِّلُ لِحْیَتَهُ.

عثمان بن عفان رضی الله عنه فرمودند: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند که ریششان را (در هنگام وضوگرفتن) خلال می نمودند.

ابوعیسی فرموده: این حدیث حسن صحیح است، و (امام بخاری) محمد بن اسماعیل(رحمه الله) فرموده اند: در این باره صحیح ترین حدیث روایت عَامِرِ بْنِ شَقِیق عَنْ أَبِی وَائِل عَنْ عُثْمَانَ می باشد.

 ابوعیسی فرموده:  اکثر علمای صحابه و کسانی که بعد از آنان آمده بر همین نظریه اند و قائل به خلال ریش (در وضو) اندو این مذهب (امام) شافعی (رحمه الله) می باشد و (امام) احمد(رحمه الله) فرموده: اگر(فردی فراموش نمود( که در وضو ریشش را ) خلال کند (وضواش) درست است و(امام) اسحاق (رحمه الله) فرمودند: اگر به فراموشی و یا بنا برتأویل و توجیح ترک نمود که وضواش جایز است و اگر عمدا و قصدا ترک کرد اعاده نماید.

با استخوان و مدفوع حیوانات استنجا ممنوع و با آب استنجا بهتر است

بَاب مَا جَاءَ فِی کَرَاهِیَةِ مَا یُسْتَنْجَى بِهِ

بحث: آنچه آمده در باره آنچه که با استنجا زدن مکروه می باشد

18 – (صحیح) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ حَدَّثَنَا حَفْصُ بْنُ غِیَاثٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی هِنْدٍ عَنْ الشَّعْبِیِّ عَنْ عَلْقَمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَا تَسْتَنْجُوا بِالرَّوْثِ وَلَا بِالْعِظَامِ فَإِنَّهُ زَادُ إِخْوَانِکُمْ مِنْ الْجِنِّ.

ازعبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:  نه با مدفوع حیوانات استنجا بزنید و نه هم با استخوان ؛ زیرا اینها توشه برادران جنیتان می باشد.   

و در این باره از ابوهُرَیْرَه ،سَلْمَان ،جَابِرٍ وابْنِ عُمَر رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.
ابوعیسی رحمه الله فرموده: این حدیث را إِسْماعِیل بْنُ إِبْرَاهِیم و دیگران با سند عن دَاوُدَ بْنِ أَبِی هِنْدٍ عن الشّعْبِی عَنْ عَلْقَمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ روایت نموده (که عبد الله رضی الله عنه فرمودند): شب ملاقات با جنیات ایشان نیز همراه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده اند ،تا به آخر حدیث وسپس شعبی فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نه با مدفوع حیوانات استنجا بزنید و نه هم با استخوان ؛ زیرا اینها توشه برادران جنیتان می باشد.

وگویا که روایت اسماعیل از روایت حَفْصِ بْنِ غِیَاث صحیح تر است.

در نزد اهل علم باید به همین حدیث عمل نمود و در این باره جَابِر وَابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا نیز روایت آمده است.  

 

بَاب مَا جَاءَ فِی الِاسْتِنْجَاءِ بِالْمَاءِ

بحث: آنچه در باره استنجا زدن با آب آمده است

19 - (صحیح) حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَبِی الشَّوَارِبِ الْبَصْرِیُّ قَالَا حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ مُعَاذَةَ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ مُرْنَ أَزْوَاجَکُنَّ أَنْ یَسْتَطِیبُوا بِالْمَاءِ فَإِنِّی أَسْتَحْیِیهِمْ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یَفْعَلُهُ.

عایشه رضی الله عنها (خطاب به زنان) فرمودند: به شوهرانتان دستور دهید تا که با آب استنجا بزنند زیرا من شرم می کنم (که این مطلب را برای آنان بیان کنم )همانا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بودند که با آب استنجا می زدند.


و دراین باره از جَرِیر بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَجَلِیِّ ،انَس و ابوهُرَیْرَه رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.

 ابوعیسی (رحمه الله) فرموده: این حدیث حسن صحیح است و نزد اهل عمل باید بر همین حدیث عمل نمود زیرا علما استنجا زدن با آب را می پسندند وگرچه در نزد آنان تنها استنجا زدن با سنگ نیز کفایت می کند ولی آنان استنجا زدن با آب را مستحب دانسته و بهتر می دانند.

و این مذهب سُفْیَان ثّوْرِی ،ابْن مُبَارَک ،شافِعِی ،احْمَد واسْحَاق رحمهم الله می باشد.   

بَاب مَا جَاءَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَةَ أَبْعَدَ فِی الْمَذْهَبِ

بحث: آنچه آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند که هرگاه می خواستند برای قضای حاجت بروند به دورترین مکان می رفتند.

20 - (صحیح) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ الثَّقَفِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِی سَلَمَةَ عَنْ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ قَالَ کُنْتُ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی سَفَرٍ فَأَتَى النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ فَأَبْعَدَ فِی الْمَذْهَبِ.

مغیره بن شعبه رضی الله عنه فرمودند: من در سفری همراه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای قضای حاجت به  دورترین مکان رفتند.   

(ابوعیسی رحمه الله) فرمود: و در این باره ازعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی قُرَاد ،أَبو قَتَادَه ،جَابِر،عُبَیْد پدر یَحْیَى ،ابومُوسَى ،ابْنِ عَبَّاس وَبِلَالِ بْنِ الْحَارِث رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.

 ابوعیسی (رحمه الله) فرمود: این حدیث حسن صحیح است.

 واز پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم این نیز روایت شده است(أَنَّهُ کَانَ یَرْتَادُ لِبَوْلِهِ مَکَانًا کَمَا یَرْتَادُ مَنْزِلًا) یعنی: ایشان برای ادرارنمودن شان جای (مناسبی) را جستجو می کردند همان گونه که برای فرود آمدنشان جای مناسبی را جستجو می کردند.  

وابُو سَلَمَه نامش عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ الزُّهْرِی می باشد.

جریان استــــنجا زدن با سنگ در احادیث سنن ترمذی

 

بَاب الِاسْتِنْجَاءِ بِالْحِجَارَةِ

بحث: استنجا زدن با سنگ

16 - حَدَّثَنَا هَنَّادٌ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ عَنْ الْأَعْمَشِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قِیلَ لِسَلْمَانَ قَدْ عَلَّمَکُمْ نَبِیُّکُمْ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کُلَّ شَیْءٍ حَتَّى الْخِرَاءَةَ فَقَالَ سَلْمَانُ أَجَلْ نَهَانَا أَنْ نَسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةَ بِغَائِطٍ أَوْ بَوْلٍ وَأَنْ نَسْتَنْجِیَ بِالْیَمِینِ أَوْ أَنْ یَسْتَنْجِیَ أَحَدُنَا بِأَقَلَّ مِنْ ثَلَاثَةِ أَحْجَارٍ أَوْ أَنْ نَسْتَنْجِیَ بِرَجِیعٍ أَوْ بِعَظْمٍ.

عبدالرحمن بن یزید می فرماید: به سلمان رضی الله عنه گفته شد: همانا پیامبرتان صلی الله علیه و آله وسلم همه چیز را به شما تعلیم داده است حتی آداب و نحوی نشستن برای قضای حاجت را!! سلمان فرمودند: بله ،ما را از اینکه به هنگام مدفوع و یا ادرار نمودن رخ به سوی قبله نمائیم ممانعت نموده است و(همچنین) از اینکه با دست را استنجا بزنیم ویا اینکه یکی از ما (مسلمانان) با کمتر از سه سنگ استنجا بزند و یا اینکه با مدفوع حیوانات و یا استخوان استنجا بزنیم ممانعت نموده است.   

ابوعیسی رحمه الله فرموده: و در این باره از عَایشَه ،خُزَیْمَه بْنِ ثَابِت ،جَابِر و سائِب پدر خلاّد رضی الله عنهم نیز روایت آمده است.
ابوعیسی رحمه الله فرموده: روایت سلمان رضی الله عنه در باره حدیث حسن صحیح است . واین نظریه اکثر علمای صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و علمای بعد از آنهااست ، آنها می گویند: همانا استنجای با سنگ تنها کافی است واگرچه فرد با آب استنجا نزند بشرطی این که اثرات مدفوع و ادرار را پاک نماید. و این نظریه ثوری، ابن مبارک، شافعی، احمد، و اسحاق رحمهم الله می باشد.   

بَاب مَا جَاءَ فِی الِاسْتِنْجَاءِ بِالْحَجَرَیْنِ

بحث: آنچه در باره استنجا زدن با دوسنگ آمده است.

17 - حَدَّثَنَا هَنَّادٌ وَقُتَیْبَةُ قَالَا حَدَّثَنَا وَکِیعٌ عَنْ إِسْرَائِیلَ عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ خَرَجَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لِحَاجَتِهِ فَقَالَ الْتَمِسْ لِی ثَلَاثَةَ أَحْجَارٍ قَالَ فَأَتَیْتُهُ بِحَجَرَیْنِ وَرَوْثَةٍ فَأَخَذَ الْحَجَرَیْنِ وَأَلْقَى الرَّوْثَةَ وَقَالَ إِنَّهَا رِکْسٌ.

عبد الله بن مسعود رضی الله عنه می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (خواستند) که برای قضای حاجت بیرون روند که به من گفتند: برایم سه سنگ تلاش کن و بیاور(ابن مسعود رضی الله عنه) می گوید: من دو سنگ و یک قشاد (مدفوع خر) آوردم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دو سنگ را گرفتند و قشاد (مدفوع الاغ) را به دور انداختند و فرمودند: همانا این پلید است . 

ابوعیسی رحمه الله فرموده: قیس بن ربیع نیز این حدیث را از ابِو إِسْحاق از أَبو عُبَیْدَه ازعَبْدِ اللَّه رضی الله عنه همانند (سند) روایت اسرائیل روایت نموده است.

ولی مَعْمَر وَعَمَّارُ بْنُ رُزَیْق سند را اینگونه روایت نموده اند: عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ عَلْقَمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّه رضی الله عنه.

واما زُهَیْر سند را این گونه روایت نموده است: عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْأَسْوَدِ عَنْ أَبِیهِ الْأَسْوَدِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَبْدِ اللَّه رضی الله عنه .

و زَکَرِیَّا بْنُ أَبِی زَائِدَه سند را اینگونه روایت نموده: عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ الْأَسْوَدِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَبْدِ اللَّه رضی الله عنه.

لذا در (سند) این حدیث اضطراب وجود دارد .

 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ الْعَبْدِیُّ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عُبَیْدَةَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ هَلْ تَذْکُرُ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ شَیْئًا قَالَ لَا.

عمروبن مرّه می فرماید: من از ابوعبیده فرزند عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) پرسیدم که آیا از (پدرش) عبدالله (رضی الله عنه) حدیثی را (مستقیما و بدون واسطه شنیده) و روایت می کند؟ ایشان فرمودند: خیر.

 ابوعیسی رحمه الله فرموده: من ازعَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ پرسیدم که کدام یک از رولیتهای سند در این حدیث ابواسحاق صحیح تر است؟ ایشان در این باره فیصله ای نکردند.

واز (امام بخاری) محمد (بن اسماعیل رحمه الله) در این باره پرسیدم ؟ ایشان نیز در این باره فیصله ای ننمودند ولی گویا که سند زُهَیْر؛ عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْأَسْوَدِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رضی الله عنه را درستر دانستند و آن را در کتابشان جامع (صحیح بخاری) روایت نموده اند .

ابوعیسی رحمه الله فرموده:  در نزد من صحیح ترین سند در این روایت سند روایت إِسْرَائِیل وَقَیْس؛ عَنْ أَبِی إِسْحَقَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّه رضی الله عنه می باشد زیرا که إِسْرَائِیل از دیگر راویان (در روایت ) احادیث ابواسحاق ثابت تروحافظ تراست وقیس بن ربیع نیزدر این جریان متابع ایشان است.

ابوعیسی رحمه الله فرموده:  من از ابو مُوسَى مُحَمَّدَ بْنَ الْمُثَنَّى شنیدم که می فرمایند: من از عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ مَهْدِی شنیدم که می فرماید: من از دست ندادم آنچه که از روایات سفیان ازابواسحاق را دست دادم مگر بنا بر اینکه بر اسائیل اعتماد می کردم زیرا ایشان (روایات ابواسحاق) را (از دیگر شاگردان ابواسحاق) کامل تر روایت می نمود.

ابوعیسی رحمه الله فرموده:  روایات زهیر از ابواسحاق آن چنان اعتباری ندارد زیرا ایشان از ابواسحاق در اواخر عمر(ابواسحاق که اختلال حواس پیدا نموده بودند) روایت شنیده است.

 (ابوعیسی رحمه الله) فرموده:  من از أَحْمَدَ بْنَ الْحَسَنِ التِّرْمِذِیَّ شنیدم که می فرمایند: من از أَحْمَدَ بْنَ حَنْبَلٍ شنیدم که ایشان می فرمایند: هر گاه روایتی را از زَائِدَه وَزُهَیْرشنیده پروا نکن که از غیر این دو نشنیده ای بجزروایات ابواسحاق .

و نام ابو اسحاق ؛ عَمْرُو بْنُ عَبْدِ اللَّهِ السَّبِیعِیُّ الْهَمْدَانِیُّ  می باشد .

وأَبُو عُبَیْدَه پسر عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُود رضی الله عنه می باشد که از پدرش (حدیثی را مستقیما و بدون واسطه) نشنیده است و نام ایشان نیزناشناخته و نا معلوم است .                     

کراهیت استنجا زدن با دست راست آمده است.

بَاب مَا جَاءَ فِی کَرَاهَةِ الِاسْتِنْجَاءِ بِالْیَمِینِ

بحث: آنچه در باره کراهیت استنجا زدن با دست راست آمده است.

15 - (صحیح) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَرَ الْمَکِّیُّ حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ عَنْ مَعْمَرٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی کَثِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَهَى أَنْ یَمَسَّ الرَّجُلُ ذَکَرَهُ بِیَمِینِهِ.

ابوقتاده رضی الله عنه فرمودند: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از اینکه فردی آلت تناسلش را با دست راستش لمس نماید ممانعت نموده است.

(ابوعیسی رحمه الله فرموده): و در این باره از عایشه ،سَلْمَان ،ابو هُرَیْرَه وسَهْلِ بْنِ حُنَیْف رضی الله عنهم نیز روایت آمده است .

ابوعیسی رحمه الله فرموده: این حدیث حسن صحیح است.

ابوقتاده رضی الله عنه نامش حَارِثُ بْنُ رِبْعِی می باشد.

و فتوای عموم اهل علم بر این است که استنجا زدن با دست راست مکروه است.     

مجاز بودن ایستاده ادرار نمودن در روایت حذیفه رضی الله عنه

بَاب الرُّخْصَةِ فِی ذَلِکَ

بحث: مجاز بودن در این (که فرد ایستاده ادرار نماید)

13 - (صحیح) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ حَدَّثَنَا وَکِیعٌ عَنْ الْأَعْمَشِ عَنْ أَبِی وَائِلٍ عَنْ حُذَیْفَةَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَتَى سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ عَلَیْهَا قَائِمًا فَأَتَیْتُهُ بِوَضُوءٍ فَذَهَبْتُ لِأَتَأَخَّرَ عَنْهُ فَدَعَانِی حَتَّى کُنْتُ عِنْدَ عَقِبَیْهِ فَتَوَضَّأَ وَمَسَحَ عَلَى خُفَّیْهِ.

حذیفه رضی الله عنه فرموده است: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به زباله دان قومی رفتند و بر آن در حالت ایستاده ادرار نمودند سپس من برایشان آب وضو آورده ام و سپس عقب رفته (واز ایشان دور شدم) مرا صدا زدند (و من آمدم) تا اینکه (به ایشان نزدیک شده) در پشت سر ایشان ایستادم و سپس ایشان وضو گرفتند و بر دو موزهشان مسح نمودند.

ابوعیسی رحمه الله فرمودند: من از جارود شنیدم که می فرمایند که از وکیع شنیده اند که این حدیث را از اعمش بیان می دارد و سپس وکیع گفتند: این صحیح ترین حدیثی است که در باره مسح بر موزها ازپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است.
(ابوعیسی رحمه الله فرمودند): وازأَبو عَمَّارٍ حُسَیْن بْنَ حُرَیْث شنیدم که می فرماید: من از وکیع شنیده ام و سپس همانند قول گذشته از وکیع بیان نموده است .

 ابوعیسی رحمه الله فرمودند: و همانند روایت اعمش؛ مَنْصُوروعُبَیْدَه ضَّبِّی ازأَبو وَائِل از حُذَیْفَه رضی الله عنه روایت نموده است .و همچنین حَمَّادُ بْنُ أَبِی سُلَیْمَانَ وعَاصِمُ بْنُ بَهْدَله از أَبو وَائِلٍ از مُغِیرَه بْنِ شُعْبَه عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآله وسَلَّم روایت نموده است. ولی روایت ابوائل از حذیفه رضی الله عنه صحیح تر است (ازروایت أَبو وَائِلٍ از مُغِیرَه بْنِ شُعْبَه رضی الله عنه).

برخی از اهل علما ادرار نمودن در حالت ایستاده را مجاز دانسته اند.

ابوعیسی رحمه الله فرمودند: وازعَبِیدَه بْن عَمْرٍو السَّلْمَانِی؛ إِبْرَاهِیم نخَعِی روایت نموده است وعَبِیدَه از تابعین بزرگ است ازعَبِیدَه این روایت شده که ایشان فرموده اند: من دو سال پیش از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مسلمان شده ام واما عُبَیْدَه ضَّبِّی شاگرد إِبْرَاهِیم است وایشان عُبَیْدَه بْنُ مُعَتِّبٍ الضَّبِّی می باشد که کنیتشان أَبوعَبْدِ الْکَرِیم بوده است.    

بَاب مَا جَاءَ فِی الِاسْتِتَارِ عِنْدَ الْحَاجَةِ

بحث: آنچه در باره مخفی شدن از دید مردم به هنگام قضای حاجت آمده است.

14 - (صحیح) حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ بْنُ سَعِیدٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ حَرْبٍ الْمُلَائِیُّ عَنْ الْأَعْمَشِ عَنْ أَنَسٍ قَالَ کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَةَ لَمْ یَرْفَعْ ثَوْبَهُ حَتَّى یَدْنُوَ مِنْ الْأَرْضِ.

انس رضی الله عنه فرموده : پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند که هر گاه می خواستند برای قضای حاجت بنشینند لباسشان را بالا نمی گرفتند تا اینکه به زمین نزدیک می شدند.

ابوعیسی رحمه الله فرمودند: ومُحَمَّد بْنُ رَبِیعَه ازاعْمَش از أَنَس رضی الله عنه نیز این حدیث را این چنین (همانند روایت ملائی)روایت نموده است. ولی وَکِیع وَأَبُو یَحْیَى حِمَّانِی ازاعْمَشِ این چنین روایت نموده است: قَالَ ابْنُ عُمَرَ کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَرَادَ الْحَاجَةَ لَمْ یَرْفَعْ ثَوْبَهُ حَتَّى یَدْنُوَ مِنْ الْأَرْضِ.

یعنی : ابن عمر رضی الله عنه فرموده: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند که هر گاه می خواستند برای قضای حاجت بنشینند لباسشان را بالا نمی گرفتند تا اینکه به زمین نزدیک می شدند.

هردو حدیث مرسل یعنی منقطع است زیرا اعمش نه از انس رضی الله عنه و نه هم از هیچ یک از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (حدیث) نشنیده است فقط (انس رضی الله عنه را دیده) و به ایشان نگاه نموده وگفته من انس رضی الله عنه را دیدم که نماز می خواند و سپس (روش ادای) نماز را از ایشان نقل نموده است.


ونام (کامل) اعْمَش ؛ أَبُو مُحَمَّد کَاهِلِی سُلَیْمَان بْنُ مِهْرَان می باشد و اینکه به ایشان کاهلی می گویند چون ایشان از آزادگان این قبیله است.

اعمش می گوید: پدرم کوچک بود و در جنگ با پدرش اسیر مسلمانان شد ،ومسروق رحمه الله ایشان را وارث قرار دادند.