۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (103) سوره بقره

ترجمه (103) سوره بقره

 

وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (103)

 

ترجمه : و اگرآنها ایمان می آورند و ازالله می ترسیدند برای آنها پاداش بهتری در نزد الله می بود اگر بودند که می دانستند.

 

تفسیرآسان آیه (103) سوره بقره

 

(وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ) این آیه در باره یهودیان سخن می گوید که این یهودیان به جای کفر و انجام گناهان اگرایمان آورده و ترس از الله متعال را در پیش می گرفتند در نزد الله متعال برای آنها بهتر بوده و از پاداش خوبی بهرمند می شدند ولی از آنجایی که آنها حقایق را خوب درک نمی کنند و جریانات را خوب نمی فهمند راه کفر و گناهان را در پیش گرفته و با این روش غلط و نادرست الله متعال را از خویش ناراض نموده و مستحق عذاب دائمی الله متعال گشتند .

در این آیه در حقیقت تشویق یهودیان به ایمان و پرهیزگاری و خداترسی است و لی فهم این مطلب را عقل کامل و درک سالم می خواهد که یهودیان از آن محروم اند و به همین خاطر است که بجای ایمان و خداترسی را کفر و گناهان را اختیار نموده اند .

آری ایمان و پرهیزگاری و خداترسی برای هر انسانی مفید است ولی برای فهم این مطلب دانش و درک صحیح نیاز دارد .

تفسیرآسان آیه (102) سوره بقره

ترجمه آیه (102) سوره بقره

 

 وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنْ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (102)

 

ترجمه : و(یهودیان) ازچیزی پیروی نمودند که شیاطین بر پادشاهی سلیمان تلاوت و بیان نمودند ، و (در حالی که) سلیمان کفر ننموده است و لیکن (این) شیاطین اند که کفر نمودند که به مردم جادو تعلیم می دهند، و آنچه بردو فرشته هاروت و ماروت نازل شده است و آن دو به کسی (جادو) تعلیم نمی دادند تا اینکه آن دو می گفتند: که همانا ما برای آزمایش آمده ایم پس تو (با یادگیری) جادو کفر نکن، سپس (برخی افراد) از آن دو چیزهایی را یاد می گرفتند که در میان مرد و همسرش جدائی می افکند و در حالی که آنها (با جادو گری) ضرر رساننده نیستند مگر با اجازه الله ، و (این افرادی که جادو می آموزند در حقیقت) چیزهایی را یاد می گیرند که به آنها ضرر می رساند و به آنها نفعی نمی رساند و در حالی که آنها می دانند که آنچه خود را (به خاطرآن ) فروختند در آخرت برای آنها هیچ نصیب و بهره ای نیست و بد چیزی است آنچه که آنها خود را بدان فروختند اگر می دانستند.

 

تفسیرآسان آیه (102) سوره بقره

 

(وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ) یهودیان ؛ سلیمان علیه السلام را پیامبر الهی نمی دانستند و یک جادوگر می دانستند ، این آیه در دفاع از سلیمان علیه السلام نازل شده تا این اتهام را از ایشان دور نموده و به یهودیان بفهماند که این اتهام در حقیقت از جانب شیاطین بر سلیمان علیه السلام وارد شده و حقیقت ندارد و شما یهودیان در بیان این اتهام از شیاطین پیروی می کنید .

 

(وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ) از آنجایی که جادوگری کفر است و سلیمان علیه السلام جادوگر نبوده است لذا سلیمان علیه السلام کفری را مرتکب نشده است ، بلکه ایشان یکی از پیامبران الهی بوده اند، لذا آنچه یهودیان از شیاطین پیروی نموده و به ایشان نسبت می دادند؛ دروغ و اتهامی بیش نیست.

 

(وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ) از آنجایی که جادوگری و تعلیم و تعلّم آن کفرمحسوب می شود و این کار را در اصل شیاطین انجام می دهند پس این شیاطین اند که کافراند .

 

(وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ) الله متعال برای اینکه به مردم بفهماند که جادوگری کفر است و جادوگری با معجزاتی که بر دست پیامبران الهی ظاهر می شود فرق دارد ، دو فرشته به نام هاروت و ماروت در منطقه بابل فرستاده و برآنها جادوگری را فرو فرستاده و نازل نموده است تا بعد از تذکر و یادهانی مردم از عواقب خطرناک جادوگری اگر خواستند به آنها یاد دهند .

 

نکته بسیار ضروری ومهم : آنچه در برخی از تفاسیر ذکر شده که فرشتگان بر عمل کرد انسانها اعتراض نموده و الله متعال به آنها گفته که شما دو فرشته ازبهترین های خویش انتخاب کنید تا به آنها نفس انسانی داده و آنها را بزمین بفرستم تا ببینم چه می کنند و آنها هاروت و ماروت که از بهترین فرشتگان بودند انتخاب نموده و به این دو نفس و خواهشان انسانی داده شده و به زمین فرستاده شدند و چون به زمین آمده زن خوب صورتی به نام زهره را دیده وعاشقش شدند و از او در خواست زنا نمودند و او گفت نه تا اینکه شما سخن شرکی بزبان نیاورید من به شما اجازه زنا نمی دهم هاروت و ماروت گفتند سوگند به الله هرگز ما شرک نمی کنیم ، زهره رفت و دوباره در حالی به نزد آنها آمد که بچه کوچکی در دست داشت دوباره هاروت و ماروت از او درخواست زنا نمودند او گفت نه تا این که این بچه را بکشید ، هاروت و ماروت گفتند سوگند به الله ما هرگز قتلی را مرتکب نمی شویم ، و زهر دوباره رفت با جام شرابی برگشت هاروت و ماروت از او درخواست زنا نمودند او گفت نمی گذارم مگر اینکه این جام شراب را بنوشید آن دو جام شراب را نوشیده و با زهره زنا نموده و آن بچه را کشتند و چون بهوش آمدند زهر به آنها گفت سوگند به الله هر درخواستی که قبلا از شما کرده بودم در حال مستی و نشه انجام داده اید، و برخی تفاسیر نقل نمودند که زن زبیای به نام زهره از ایران بود به نزد هاروت و ماروت رفته و آنها از او درخواست زنا نمودن و او گفت من نمی گذارم با من زنا کنید تا اینکه کلمه ای را به من یاد دهید که زمانی آن را فردی می خواند به آسمان می رود و آنها به او یاد داده و اوخوانده به آسمان رفته و به شکل ستاره زهره مسخ گشت .

هاروت و ماروت چون متوجه انجام گناهان خویش شده توبه و استغفار نمودند ؛ اینجا بود که الله متعال به آنها اختیار داد که عذاب دنیا را بپذیرند و یا عذاب آخرت را بپذیرند و آنها عذاب دنیا را پذیرفتند، لذا آنها در چاه پر از آتشی انداخته شدند و دارند عذاب می بینند.

 

تمام این داستان و یا مشابه آن که در تفاسیر در باره هاروت و ماروت آمده کاملا دروغ و بی اساس و ازداستانهای اسرائیلی است ، در این باره به این گفته ابن کثیر رحمه الله که در تفسیرش بعد از بیان این داستانها گفته است توجه فرمایید : داستان هاروت و ماروت گروهی از مفسرین متقدمین و متأخرین ذکر نموده اند که تفصیلات آن به اخبار و روایات اسرائیلی برمی گردد، و در این باره حدیث صحیح ومرفوعی وجود ندارد که با سند متصل از(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) که فردی راستگویی راستگو شمرده شده و معصوم است و از خواهشات سخن نمی گوید روایت شده باشد، ظاهرقرآن این دستان را بصورت کلی بدون تفصیل بیان نموده و ما بهمانی ایمان داریم که در قرآن آمده و الله متعال از آن اراده نموده است و حقیقت جریان را الله بهتر می داند.

 

(وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ) هاروت و ماروت قبل از اینکه به افراد جادوگری تعلیم دهند آنان را از عواقب بد و کفر بودن این جریان آگاه می کردند تا اینکه اگرعقل سالم و درک واقعی داشته و به فکر آخرت خویش اند چنین عمل کفر آمیزو مضر را یاد نگیرند .

 

(فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ) برخی از افرادی که به نصیحت هاروت و ماروت گوش نمی دادند و کفر را بر ایمان و دنیا را برآخرت ترجیح می دادند ، از هاروت و ماروت جادوگری را یاد می گرفتند و با آن در میان زن و مرد اختلاف انداخته و باعث جدائی زن و مرد از یکدیگر می شدند و با این عمل کفر آمیز کانون گرم بسیاری از خانواده ها را به سردی مبدل می نمودند و جوامع بشری را دچار تشنج و پریشانی می کردند ، همان گونه که امروزه بسیاری از ملاهای جادوگر مرتکب آن می شوند و از این طریق به دنبال پول و ثروت اند ولی ثروت آنچنانی بدست نیاورده که هیچ بلکه بر عکس دنیا و آخرت خود و دیگران را تباه و برباد می کنند .

 

(وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ) آری اگر الله متعال نخواهد و اجازه ندهد جادوی جادوگران به هیچ کسی هیچ تأثیری نخواهد رساند و و هرگزبه کسی ضرری نخواهند رساند.

(وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلا یَنفَعُهُمْ) جادو سراپا ضرراست و هرکس یاد بگیرد به خودش ضرررسانده و دنیا و آخرت خویش را تباه و برباد نموده است.

(وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنْ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ) کسانی که از هاروت و ماروت جادو یاد گرفتند و همچنین کسانی که امروز با جادو و جادو گری سرو کار دارند آنها در حقیقت دنیا را خریده و آخرت خویش فروختند بنا براین در آخرت هیچ بهره ای ندارند بجز اینکه بصورت دائمی در آتش جهنم بسوزند و شنکجه شده عذاب ببینند.

 

(وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ) واقعا چقدر بد و زشت و بی عقلی است که فردی دنیای فانی را با دنیای جاوید عوض کند ولی فهم این مسأله عقل سالم و درک درست می خواهد که متأسفانه کسانی که دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند از آن محروم اند .

تفسیر آیه (101) سوره بقره

ترجمه آیه (101) سوره بقره

 

 وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (101)

 

ترجمه : وآنگاه که پیامبری (همچون محمد) از نزد الله بنزد ایشان آمد که تأیید کننده است آنچه که (از تورات) همراه آنان است گروه از آنانی که کتاب الهی به آنان داده شده است ؛ کتاب الله را پشت سرهایشان انداختند گویا که اصلا آن را نمی دانند .

 

تفسیر آیه (101) سوره بقره

 

(وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) مراد از (رسول) در این آیه پیامبر بزرگوار اسلام محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم می باشد .

 

(مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ) آری پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم تأیید نموده اند که مطالب (تورات) پیش از تحریف از جانب الله متعال بوده است .

 

(نَبَذَ فَرِیقٌ مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ) این قسمت آیه قوم یهود را به دوگروه تقسیم نموده است :

1 - گروهی که به کتاب تورات و دستورات آن بالأخص آنچه در باره اسلام آمده بود عمل نمی کردند و بدان توجه نمی دادند که اینها اکثریت نزدیک به کل این قوم را تشکیل می دادند.

2 - گروهی که به اسلام مشرف شده و در حقیقت به دستورات خود تورات در این باره عمل نمودند که این گروه افرادش محدود و انگشت شمار بودند .

و مراد از (انداختن کتاب الله به پشت سر) یعنی بی توجهی نمودن به آن و عمل نکردن به دستورات آن ؛ زیرا در تورات آمده بود که محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد آمد و او پیامبر به حق است و شما یهودیان باید به ایشان ایمان بیاورید ولی آنها این دستورات تورات را نادیده گرفته و آن را پشت سر انداخته و به اسلام مشرف نشدند و به پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم ایمان نیاوردند .

 

(کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ) هدف از قسمت آیه این است که قوم یهود این نبود که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را نشناسند و یا به حقانیت دین اسلام و قرآن پی نبردند بلکه حقیقت را فهمیده و می دانستند زیرا در کتابشان تورات اوصاف و حقانیت اسلام و پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم آمده بود ولی آنها دانسته خود را به نادانی و بی خبری می زدند گویا که اصلا نمی دانند و ازچنین چیزی بی خبرند، آری فرد خواب را می توان از خوابش هر چند هم که سنگین باشد بیدار کرد ولی مشکل است بیدار نمودن کسی را که خواب نیست و خودش را به دروغ بخواب زده است .

تفسیرآسان آیه (100) سوره بقره

ترجمه آیه (100) سوره بقره

 

أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (100)

 

ترجمه : آیا هرگاه که (این یهودیان) عهد و پیمانی را ببندند برخی از آنان آن را (شکسته) و بدور می اندازند، بلکه اکثر آنان ایمان نمی آورند .

 

تفسیرآسان آیه (100) سوره بقره

 

(أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ) این قسمت از آیه رهگشای است برای تمام مسلمانان دنیا و بالأخص برای حکومتهای جهان اسلام که هرگز به عهد و پیمان یهودیان اعتماد نکنند زیرا هرگاه که عهد و پیمانی ببندند گروهی از آنان عهد شکنی خواهند نمود، واین سخن قرآن در طول تاریخ از زمان نزول این آیه تا به حال بوقوع پیوسته و تا قیامت نیز همین گونه خواهد بود زیرا قوم یهود یک قوم بی وفا و عهد شکنی است که هرگز نمی شود به عهد و پیمان این قوم اعتماد نمود .

 

(بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ) این قسمت آیه پیام مهمی است برای داعیان دین که زیاد وقتشان را در دعوت قوم یهود صرف نکنند بلکه بیشتر توجه شان را در دعوت به اسلام به سایر اقوام صرف نمایند زیرا قوم یهود یک قوم سخت دل و متعصبی است که به کفر و فساد بیشتر علاقه دارد تا به اصلاح و اسلام؛ و بهمین خاطر است که در طول تاریخ از تمام اقوام و ادیان کمترین افرادی که به اسلام مشرف شدند از قوم یهود بودند ولی برعکس از سایر ادیان و اقوام افراد زیادی به اسلام مشرف شده اند .

واقعا این آیه در بیان حالت قوم یهود معجزه است و بهترین راهنمایی برای حکومت های اسلامی است تا در مسیر تعلقات خارجی و روابط سیاسی با کشور نا مشروع اسرائیل محتاط بوده وهمیشه مواظب عهد شکنی های این قوم باشند وهمانگونه که داعیان دین اسلام نیز باید این نکته را بدانند که بجای وقت ضایع نمودن در دعوت قوم یهود بیشترتوجه شان را به سمت سایر اقوام برده و آنان را به اسلام دعوت دهند زیرا این قوم سخت دل و متعصب علاقه آنچنانی به حق ندارد .

اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام رمضان 94

بسم الله الرحمن الرحیم


اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام 


برای  ماه مبارک رمضان 1436هجری قمری و1394 هجری شمسی 

 

شماره

تاریخ

روزهای رمضان

پایان سحری

شروع افطاری

1

پنجشنبه 28 خرداد

1   رمضان

ساعت 3:27

ساعت 7:46

2

جمعه 29 خرداد

2   رمضان

ساعت 3:27

ساعت 7:46

3

شنبه 30 خرداد

3   رمضان

ساعت 3:27

ساعت 7:46

4

یکشنبه 31 خرداد

4   رمضان

ساعت 3:28

ساعت 7:46

5

دوشنبه 1تیر

5   رمضان

ساعت 3:28

ساعت 7:46

6

سه شنبه 2 تیر

6   رمضان

ساعت 3:28

ساعت 7:47

7

چهارشنبه 3 تیر

7   رمضان

ساعت 3:28

ساعت 7:47

8

پنج شنبه 4 تیر

8   رمضان

ساعت 3:29

ساعت 7:47

9

جمعه 5 تیر

9   رمضان

ساعت 3:29

ساعت 7:47

10

شنبه 6 تیر

10   رمضان

ساعت 3:29

ساعت 7:47

11

یکشنبه 7 تیر

11   رمضان

ساعت 3:30

ساعت 7:47

12

دوشنبه 8 تیر

12   رمضان

ساعت 3:30

ساعت 7:47

13

سه شنبه 9 تیر

13   رمضان

ساعت 3:31

ساعت 7:47

14

چهار شنبه 10 تیر

14   رمضان

ساعت 3:31

ساعت 7:47

15

پنج شنبه 11 تیر

15   رمضان

ساعت 3:32

ساعت 7:47

16

جمعه 12 تیر

16   رمضان

ساعت 3:33

ساعت 7:47

17

شنبه 13 تیر

17   رمضان

ساعت 3:33

ساعت 7:47

18

یکشنبه 14 تیر

18   رمضان

ساعت 3:34

ساعت 7:47

19

دوشنبه 15 تیر

19   رمضان

ساعت 3:35

ساعت 7:47

20

سه شنبه 16 تیر

20   رمضان

ساعت 3:35

ساعت 7:46

21

چهار شنبه 17 تیر

21    رمضان

ساعت 3:36

ساعت 7:46

22

پنج شنبه 18 تیر

22    رمضان

ساعت 3:37

ساعت 7:46

23

جمعه 19 تیر

23    رمضان

ساعت 3:38

ساعت 7:46

24

شنبه 20 تیر

24    رمضان

ساعت 3:38

ساعت 7:45

25

یکشنبه 21 تیر

25    رمضان

ساعت 3:39

ساعت 7:45

26

دوشنبه 22 تیر

26    رمضان

ساعت 3:40

ساعت 7:45

27

سه شنبه 23 تیر

27    رمضان

ساعت 3:41

ساعت 7:44

28

چهارشنبه24 تیر

28   رمضان

ساعت 3:42

ساعت 7:44

29

پنج شنبه 25 تیر

29   رمضان

ساعت 3:43

ساعت 7:43

30

جمعه 26 تیر

30   رمضان

ساعت 3:44

ساعت 7:43

 

خدمت تمام روزه داران عزیز سلام عرض نموده بعد از عرض  سلام باید گفت که پایان سحری همان وقت اذان صبح است و وقت افطار شرعی با غروب آفتاب شروع می شود ولی برای احتیاط دودقیقه بعد از غروب آفتاب افطار نمایید.

تفسیرآسان آیه (99) سوره بقره

ترجمه آیه (99) سوره بقره

 

وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَمَا یَکْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ (99)

 

ترجمه : و قطعا ما بسوی تو آیه های بسیار واضح و روشنگری را فرو فرستاده ایم و بجزکسانی که از اطاعت ما بیرون رونده اند (کس دیگری) به آنها کفر نمی ورزد .

 

تفسیرآسان آیه (99) سوره بقره

 

(وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ) این قسمت آیه بیانگر این است که قرآن را الله متعال بر محمد صلی الله علیه و آله وسلم نازل نموده است و در حقیقت ردی است بر یهود و نصاری و سایر کسانی که قرآن را کتاب الله متعال نمی دانند .

 

(آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ) آیات قرآن روشنگر و بیانگر تمام مسایل ، احکام و عقایدی است که بشریت بدانها نیاز دارد، و در حقیقت سنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تفسیرآیات قرآنی می باشند، با این طریق تمام مسایل ،احکام و عقاید در قرآن و سنّت ذکر شده است و ما نیاز به اصل دیگری نداریم .

(وَمَا یَکْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ) کسانی که منکر قرآن اند آنها در حقیقت بیرون روندگان از طاعت و دستورات الله متعال می باشند و با این عملشان کافرمحسوب می شوند؛ زیرا ایمان به قرآن یکی از اصلی ترین اصول ایمانی است و انکار آن کفراست .

تفسیر آسان آیه (98) سوره بقره

ترجمه (98) سوره بقره

 

 مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِلَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرِینَ (98)

 

ترجمه : هرکس دشمن الله و فرشتگانش و پیامبرانش و جبرئیل و میکائیل باشد (او کافر است) و همانا الله فقط دشمن کافران است .

 

تفسیر آسان آیه (98) سوره بقره

 

(مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِلَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ) ایمان آوردن به الله متعال و پیامبران و فرشتگان علیهم السلام از ارکان اصلی ایمان است و محبت به آنها از واجبات ایمانی و اعتقادی است و دشمنی به آنها کفر است .

 

(فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرِینَ) از آنجایی که کفر زشت ترین عمل است وکافر بدترین وناشکرترین فرد است؛ الله متعال دشمن کافران است و کسی که الله متعال با او دشمنی نمود او هرگز سرانجام خوبی نخواهد داشت و او دنیای بد و آخرت خرابی خواهد داشت .

اما اینکه الله متعال با وجودی که کفار را دوست نمی دارد ؛ آنها را از نعمتهای دنیوی بهرمند می کند این در اصل یک نوع مهلت دادن و کشاندن آنها در گناهان بیشتر است تا اینکه بار گناهان آنها بیشتر شده و مستحق عذاب بیشتری گردند ، چرا که خود آنها هدایت را نخواسته و الله متعال حالات یک قوم را دگر گون نمی کند تا اینکه خود آنها در خودشان دگر گونی ایجاد نکنند، ورنه الله متعال برای هدایت ما انسانها به ما عقل داده، پیامبران فرستاده ، کتابهای آسمانی نازل نموده و نشانیهایی را در زمین و آسمان گذاشته که با تفکر در آنها هر فرد عاقل وبدون تعصبی به حقیقت خواهد رسید.

تفسیر آسان آیه (97) سوره بقره

ترجمه آیه (97) سوره بقره


 قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ (97)

ترجمه : بگو هرکس دشمن جبرئیل بود(اوکافراست) همانا این(جبرئیل است) که با اجازه الله ( قرآن) را بر دل تو فرود آورده است و در حالی که (این قرآن) تأیید کننده است آنچه که در جلوی او (از تورات و انجیل) است و هدایت و بشارتی برای اهل ایمان است .


تفسیر آسان آیه (97) سوره بقره


(قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِیلَ) جبرئیل علیه السلام یکی از بزرگ ترین و مقرب ترین فرشته های الله متعال می باشد، یهود با این فرشته دشمن و مخالف بودند و این قسمت آیه به همین مطلب اشاره می کند .

(فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ) فرشته ای که قرآن را با اجازه الله متعال بر قلب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرود می آورده و نازل می نموده جبرئیل علیه السلام بوده است .

(مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ) قرآن مطالب کتب پیش از خود همانند تورات و انجیل را تأیید می نموده است که اصل آنها قبل از تحریف از جانب الله متعال بوده است .

(وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ) قرآن کتاب هدایت و کتاب بشارت برای اهل ایمان می باشد.

اما اینکه قرآن فقط برای اهل ایمان هدایت است بدین جهت است که این اهل ایمان اند که آن را پذیرفته اند لذا قرآن آنها را به مقصد مقصود رسانده و هدایت می دهد، واما کفار و منافقین را نیز راه نشان می دهد ولی کفار خود هدایت را نمی پذیرند و بر راه راست نمی روند لذا قرآن آنها را به مقصد مقصود نمی رساند و برای آنها از این جهت هدایت و راهنما نیست.

برای بهتر واضح شدن این جریان باید گفت که هدایت بر دو نوع است :

1 - هدایت به معنای راهنمائی و راه نشان دادن .

2- هدایت به معنای به مقصد مقصود رساندن .

قرآن به معنای اولی (هدایت) برهمه افراد اعم ازمسلمانان و غیر مسلمانان راهنما و هدایت است، ولی قرآن به معنای دومی (هدایت) فقط برای اهل ایمان هدایت و راهنماست .

برای فهمیدن این دو نوع هدایت به مثال زیر توجه فرمایید فردی از شما می پرسد که فلان شهر کجاست؟ شما آدرس دقیق را به او می دهی و به او راهی که بدان شهر منتهی می شود را نشان می دهید ، ولی فرد دیگری از شما می پرسد فلان شهر کجاست؟ شما به اومی گویید: بیا در ماشین بنده سوار شو من به آن شهر می روم و شما او را با خود سوار نموده او را به آن شهر می رسانید و سپس به اومی گویید این آن شهری است که شما از من آدرسش را پرسیدید، آری شما هر دو فرد را رهنمائی نموده اید ولی به یکی فقط راه را نشان داده اید ولی دیگری را به مقصد مقصود رسانده اید، قرآن کفار را نیز راهنمائی و هدایت می نماید همان گونه که شما به فرد اول راه نشان داده اید ولی مسلمانان را نیز هدایت و راهنمائی می کند و به مقصد مقصود می رساند همانگونه که شما فرد دوم را راهنمائی نموده و به شهرمورد نظر او رسانده اید، این است که الله متعال در قرآن گاهی می گوید قرآن فقط برای اهل ایمان هدایت و راهنماست و گاهی می گوید برای همه مردم (اعم از مسلمان و غیر مسلمان) هدایت و راهنماست .

و اما اینکه قرآن برای اهل ایمان بشارت دهنده و دهنده خبرخوش است چون اهل ایمان به دستورات الهی عمل می کنند و اینها اند که مستحق پاداش نیک اند و حق دار بشارت اند و قرآن هم به آنها بشارت می دهد واما کفار و منافقینی که در مخالفت با دستورات الهی بسر می برند مستحق بشارت نیستند لذا قرآن به آنها بشارت نمی دهد بلکه آنها را از عذابهای الهی می ترساند و بیم می دهد و به آنها خبرهای بد و گرفت الهی را می رساند .

تفسیر آسان آیه (96) سوره بقره

ترجمه آیه (96) سوره بقره

 

 وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنْ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنْ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ (96)


ترجمه : و تو قطعا آنها را می یابی که حریص ترین افراد بر زندگی (دنیای) اند و(حتی) از کسانی که شرک نموده اند (نیز بیشتر حریص اند) هریک از آنان دوست می دارد که به او هزار سال عمر داده شود و در حالی که این (عمرزیاد) نجات دهنده او از عذاب نیست و گرچه به او عمر (زیاد) هم داده بشود و الله نسبت به آنچه آنان می کنند کاملا بیناست .



تفسیر آسان آیه (96) سوره بقره

 

(وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنْ الَّذِینَ أَشْرَکُوا) در این دنیای فانی هرکس دوست دارد که زنده بماند ولی آنقدر که مشرکین علاقه به ماندن در این دنیا و زندگی در آن دارند کسی ندارد ولی بدتر از آنها یهودیان اند که حریص ترین افراد به زندگی دنیا اند .

اگر مسلمانان همت کنند واز مرگ نترسند هرگز مشرکین و یهودیان برآنان پیروز نخواهند شد زیرا آنها از مرگ بسیار می ترسند و علاقه شدید به زنده ماندن در این دنیای فانی را دارند، لذا آنها برای زنده ماندن هرکاری را انجام می دهند.


(یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ) حرص یهود آنقدربه زنده ماندن در دنیا زیاد است که هر یک دوست دارد که هزار سال زنده بماند، و این خود علامت واضحی برای دنیا پرستی و آخرت گریزی این قوم است .

 

(وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنْ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ) عمر زیاد باعث نجات از عذاب الهی نمی گردد آنچه باعث نجات از عذاب الهی می گردد انجام عبادتها و ترک گناهان است، عمر زیاد برای کفار و گنه کارها ضرر است زیرا هر چند عمر آنها بیشترباشد جرمها و گناهان بیشتری را مرتکب شده و مستحق عذاب بیشتری می گردند، عمر زیاد برای افراد مؤمن و نیکوکار مفید است زیرا عبادتهای بیشتری را انجام می دهند و از اجر و ثواب بیشتری در آخرت بهرمند می شوند .

 

(وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ) آری الله متعال کارهای یهودیان و تمام انسانها را کاملا می بیند و به کردار خوب و بد همه بیناست ، آری یکی دیگر از صفات الله متعال می باشد (بَصِیر) یعنی ذاتی که هرچیزرا می بیند خواه آن چیزی در تاریکی باشد یا در روشنی، خواه آن چیز در تنهایی باشد یا در جمع، خواه آنچیز می خواهد در هر حالتی و یا در هر مکانی هم که باشد؛ الله متعال آن را می بیند و از حالت او با خبر است ، پس تو ای فردی که نافرمانی الله متعال را مرتکب می شوی ، دزدی می کنی، زنا می کنی ووو دها گناه دیگر را انجام می دهی، این را بدان که در زمان انجام آن گناه الله متعال به تو نگاه می کند و تو را می بیند آیا شرم نمی کنی که در جلوی دید الله متعال چنین جرمهایی را مرتکب می شوی ، آخر ای انسانی که دوان دوان بسوی گناهان می روی، اگربدانی که در زمان انجام فلان گناه تو را فلان انسان خواهد دید تو می کوشی که یا آن گناه را انجام ندهی و یا اینکه طوری انجام دهی که تو را کسی نبیند، و تو شرم می کنی از این که تو را بنده ای همانند تو ببیند، ولی از این شرم نمی کنی که ذاتی که تو را آفریده و به تو همه ناز و نعمت داده در زمان انجام این گناه ترا می بیند، آخر کمی فکر کن تو از نعمت های الله متعال بهرمند می شوی و بر روی زمین الله متعال و در جلوی دید الله متعال نافرمانی او را مرتکب می شوی، فردای قیامت در جلوی الله متعال و در حضور تمام این انسانها دنیا زمانی که از تو پرسیده شود چرا فلان گناه را مرتکب شده ای با چه روی و چه جوابی خواهی داد ، کمی نسبت به آن روز بیندیش و دست از گناهان بردار.

تفسیر آسان آیه (95) سوره بقره

ترجمه (95) سوره بقره

 

 وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (95)

 

ترجمه : وبنا برآنچه دستان آنها پیش فرستاده هرگزآنها آرزوی مرگ نمی کنند و الله نسبت به ظالمان بسیارآگاه است.

 

تفسیر آسان آیه (95) سوره بقره

 

(وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً) از آنجایی که الله متعال غیب می داند و از اوضاع و احوال یهودیان باخبراست این مطلب را بیان نموده که آنها هرگز آرزوی مرگ نمی کنند، زیرا آنان دنیا را برآخرت ترجیح می دهند چون در این دنیا از نعمات دنیا استفاده می کنند ولی در آخرت برای آنها نعماتی نیست و باید در عذاب الهی بسوزند لذا هرگز آرزوی مرگ و مردن نمی کنند .

(بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ) دراین قسمت آیه الله متعال این مطلب را بیان نموده است که علت اصلی که یهودیان آروزی مرگ نمی کند جرمها و جنایت های است که در این دنیا مرتکب آن شده اند و خود آنها نیز این را خوب می دانند که چه پرونده سیاهی دارند و خوب می دانند که در آخرت برای آنها جز عذاب چیزدیگری نخواهد به همین خاطراست که هرگز آرزوی مرگ نمی کنند .


(وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ) یکی ازصفات الله متعال (عَلِیمٌ) است و (عَلِیمٌ) یعنی ذاتی که به تمام امور و موجودات کاملا و بی نهایت دانا و با خبر است ، لذا ظالمین این را فکر نکنند که اگر الله متعال در این دنیا برخی ازآنان را گرفت نمی کند یعنی این که والعیاذ بالله از کارها و ظلمها آنها بی خبر است نه بلکه برعکس از تمام جرمها و جنایتها آنها باخبر است و روزی که خودش صلاح بداند در دنیا ویا آخرت آنان را گرفت خواهد نمود وآنها را به سزای اعمال زشت آنها خواهند رساند .

تفسیرآسان آیه (94) سوره بقره

ترجمه آیه (94) سوره بقره

 

 قُلْ إِنْ کَانَتْ لَکُمْ الدَّارُ الآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوْا الْمَوْتَ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ (94)

 

ترجمه : بگو (ای یهودیان) اگرسرای آخرت فقط از آن شما است نه دیگر مردم ، پس آرزوی مرگ نمایید اگر از راستگویان می باشید .

 

تفسیرآسان آیه (94) سوره بقره

 

(قُلْ إِنْ کَانَتْ لَکُمْ الدَّارُ الآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ) یهودیان مدعی بودند که کسی به جز یهودیان به بهشت نخواهند رفت وبهشت و نعمات سرای آخرت فقط و فقط از آن یهودیان می باشد و سایر مردم اعم از مسلمانان و غیر آنها همه و همه به جهنم خواهند رفت ، آری این یک ادعای دروغینی بود که یهودیان برای اینکه حقانیت خویش را بیان و اثبات نمایند مطرح می کردند ولی برای این ادعای دروغین خویش هیچ دلیلی نداشتند.

آری این مصیبت امروزه دامن بسیاری از مسلمانان و فرقه ها و گروه های اسلامی را نیز شده است که می گویند: فقط ما برحق هستیم و دیگران باطل؛ در نتیجه ما به بهشت خواهیم رفت و دیگران به جهنم، که این یک نوع فکر و ایده بسیارخطرناکی است و باعث تکفیر و تفسیق سایر مسلمانان شده و باعث بسیاری از جنگ های سرد و گرم در میان مسلمانان گشته است و در حالی که وظیفه ما مسلمانان این است که در مسایلی که با یکدیگر همنظرو همفکریم که مشکلی نیست ولی در مسائل اختلافی با رجوع به قرآن و سنّت آنها را حل نماییم و اگر بازهم بعد از بازگشت به قرآن وسنّت بنا بر اختلاف سلیقه ها و تفاوت برداشتها به نتیجه نرسیدیم یک دیگر را معذور دانسته وتلاش نماییم تا شبهات فی مابین رفته رفته بر طرف شود وهر گز یکدیگر را تکفیر و یا تفسیق و تبدیع ننماییم که این کار بجز آب ریختن در آسیاب دشمنان اسلام دیگر هیچ نفعی نخواهد داشت .

 

(فَتَمَنَّوْا الْمَوْتَ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ) در اینجا الله متعال برای اینکه ثابت کند که این ادعای یهودیان که می گویند (سرای آخرت فقط از آن یهودیان است) دروغی بیش نیست؛ از آنان یک درخواست نموده است که واقعا اگر شما در این ادعایتان راستگو هستید پس چرا راضی هستید در این دنیای فانی و پر زحمت و بی ارزش بمانید و از الله متعال آروز نمی نمایید که به شما مرگ داده و شما را به سرای جاویدی که دارای نعمات فروانی است ببرد ، زیرا یک فرد عاقل هر گز راضی نیست که دنیای جاوید که دارای نعمات بی شماری است را با دنیای فانی که پر از زحمت و سختی هاست عوض کند بلکه هر لحظه منتظر رفتن به سرای جاوید و رسیدن به نعمت های ابدی است، پس حالا که می بینیم یهودیان هرگز راضی به مردن و رفتن از این دنیا نیستند معلوم می شود که آنها در ادعایشان راستگو نیستند .

از آیه فوق دو چیز مهم به اثبات می رسد :

1 - دنیای دیگری علاوه از این دنیا وجود دارد که یهودیان نیز بدان معتقد بودند ولی به دروغ ادعا می نمودند که آن سرا و نعمتهای آن فقط و فقط از آن آنهاست و سایر مردم از آنها بهرمند نمی شوند .

2 - یهودیان دروغ گو اند که چنین دروغ های بزرگی را مطرح می کردند، و این یک حقیقت است که اهل باطل همیشه می خواهند با ادعاهای دروغین خودشان را حق جلو ندهند که در حقیقت این یک تلاش ناکام و دلیل دیگری بر بطلان اهل باطل می باشد.