۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۱۱۳- این نوع زنان حور عین اند

 هفتاد ویک ایده ای

که به محبت و علاقه خانم نسبت به همسرش

می افزاید 

 

پیشگفتار
خواهر خواننده من.... ازآنجائی که ماعلاقه مند به ابتکارو پیدا نمودن راهائی برای دوستی هر چه بیشترتو نسبت به شوهرت؛ هستیم، ما در این باره به پژوهش وتحقیق ازگروهی از زنان متأهل وشوهردار با تجربه پرداختیم و همچنین از( تجربه های زنانی که ) در مورد هنربرخوردشان با شوهران خویش نوشت اند؛ استفاده نمودیم (تا بتوانیم راه کارهای مناسبی را برایت در این باره ارائه و تقدیم نمائیم ) از الله می خواهیم زنانی که در جمعه آوری این راهکارها با ما همکاری نمودند را درزندگی خانوادگی شان موفق گرداند ، وبه ما نیز این توفیق را عنایت فرماید تا در این باره ازآنها گلو گرفته وبدانها اقتداء کنیم، زیرا این از عبادتهای گم شده در این عصر و زمان است .

یک تذکر : این راهکارها تنها یک خیالات ذهنی نیست که فقط خوانده شود ، بلکه اگر هرخانمی آنها را برای رضای الله متعال انجام دهد از اجر و ثواب نیز بهرمند خواهد شد........پس (ای خواهر مهربان) خوب دقت کن که چه چیز مناسب و شایسته تو است و سعی وکوشش تو برای باشد تا آنها را اجراء و عملی گردانی.   

 

به گفتار این خانم های با تجربه توجه فرمایید این بزرگواران می فرمایند:

 

       استقبال از شوهر زمان ورود به منزل
 

1 - برای شوهرم بهترین لباس را می پوشم.
2 - به بچه هایم نحوی استقبال ازپدرشان را یاد می دهم (مثلا  

می گویم بابا را به بوسند ، برایش شعر و سرود بخوانند...)
3 - با خوش آمد گوئی ،شادی و اظهار شادمنی از او استقبال  

میکنم.
4 - به هنگام ورود به منزل او را می بوسم .

5 - تا زمان نشستن و عوض نمودن لباسها همراهی می کنم .
6 - از او درباره اوضاع و احوال روزمره دوران نبودنش در 

 منزل می پرسم .

7 - اگر تشنه بود برایش یک لیوان آب یا آب میوه می آورم.
8 - تلاش می کنم که بجز بوی خوش از من به مشامش نرسد  

یعنی همیشه برایش عطر خوب استفاده می کنم .  

 

            پذیرائی و استقبال از مهمانان شوهر 

 9 - از حضور آنان استقبال نموده خوشحال می شوم و از زیادی  

و حضور آنها اظهار ناراضی نمی کنم .
10 – مهمان خانه و جای نشستن آنها را مرتب و منظم می نمایم.
11 - غذا و نوشیدنی که در شأن و مناسب آنها باشد آماده می کنم.
12 - با زنان دوستانش آشنا شده و با آنها دوستی و محبت  

می کنم .  

 

                                خشم شوهر  

 

 
13 - سعی می کنم تا که او را آرام نموده واحساساتش را کنترل  

کنم گرچه حق با من هم باشد.
14 - کوشش می کنم تا موضوع را بعد ازاینکه فراموش نموده  

دوباره با روشی لذت بخش ونرمی شروع کنم.
15 - من مخالفش نمی باشم که با جواب رد دادن او را برانگیخت 

 کنم.
16 - تلاش نموده که آن شب را بدون راضی نمودنش نخوابم.

17 - حدیث شریف (شوهرت بهشت و یا جهنم تو است) را بیاد  

می آورم. 

 

                           بیماری شوهر  

 
18 - با بیان رمانها و داستانها تسلی بخش؛ برخی از دردها او 

 را تخفیف می دهم.
19 - برای کمک به او بنزدش می نشینم.

20 - هر چند لحظه ای سرش را می بوسم.
21 - بار بار این جمله وکلمات زیبای همانند آن را تکرار  

می کنم (این خانه بودن توصفای نداشته و ارزشی ندارد ).
22 - رفت و آمد و تحرکات بچه ها را کمتر می کنم تا که آزارش 

 ندهد.

23 - همیشه برایش لبخند می زنم.
24 - برای او دعای شفا وبهبودی می کنم.
25 - برخی از کارهای نیک واعمال شایسته اورا بیان  

می کنم.  

                             خواب شوهر  

  26 - بسترخواب را تمیز و پاک برایش آمده می کنم.
27 - تلاش نموده و علاقه مندم که بچه ها زود بخوابند.
28 - خواندن (آیة الکرسی) را قبل از خواب بیادش می اندازم.
29 - به او متذکر می شوم تا مطابق سنت بخوابد یعنی قبل از خواب معوذتین را سه بار خوانده و هر بار در دستانش پف نموده 

 و تا جائی که می تواند بر بدنش بکشد.

30 - بهترین لباسم برایش می پوشم.
31 - با شوهرم شوخی نموده و با او می خندم.
32 - برخی از داستانهای مفید را برایش بیان می کنم.  

  

                                سفر شوهر  

  
33 - لباسهایش را آماده نموده و منظم در کیفش می گذارم.
34 - نیازهای عطرو خوش بوی زدنش را برآورده می کنم.
35 - برخی از نامه های ابراز محبتی را بدون اطلاع اودرکیفش 

 می گذارم و همچنین نخ ،سوزن ...ودیگر چیزهای که در سفر  

لازم است را در کیفش می گذارم.
36 - دوشش را با درخواست های زیاد سنگین تر نمی کنم.

37 - با اوخداحافظی نموده و برایش بیان اندازه جای خالی  

که درحال مسافرت بجا می گذارد را بیان می کنم .
38 - قرآن کوچکی را در جیبش می گذارم.
39 - تا زمانیکه از سفر بر می گردد اموال ، خانواده و خانه اش 

 را محافظت می کنم.
40 - و اگر با ماشین سفر می کرد برخی از خوراکیها را برایش 

 آماده می کنم تا با خود ببرد. 

 

              دل پدر و مادر به خصوص   

            دل مادرشوهررا به دست آوردن  

  
41- در کارهای خانه با مادر شوهر کمک می کنم و بالاخص 

 اگر مراسم جشن وشادی باشد.
42- برای هدیه دادن به او اوقات مناسبی را انتخاب می کنم .

43- بعضی اوقات برایش بشقاب میوه و مواد خوراکی با لذت 

 و مناسبی را آمده نموده می آورم .

44- نسبت به چیزی که باعث ناراحتیش گردد سخن نمی گویم .

45- خوبیهای پسرش که شوهرم است را بدون عیوباتش برایش  

بیان می کنم .
46- من مستمر، مصرانه و زیاد از شوهرم می خواهم تا به دیدار 

 مادرش رفته و به او نیکی کند.
47- وزمان ملاقات با او علاقه دارم تا فرزندانم که نوه های او اند 

 به من نزدیک باشند تا باعث ناراحتی و زجر دهی او نگردند.
48- گاهی اوقات من از شوهرم در خواست می کنم تا از بازار  

شام خریده وبه خانه مادرش برده و آنجا شام بخورد .

49 - به دوستان مادر شوهرم را احترام گذاشته پذیرائی می کنم .  

 

                        امورمتفرقه  

  5۰- هر گاه از سرکارش دیرتر به منزل بیاید با تماس  

می گیرم  و علتش را از او جویا می شوم.
51- ازچیزهایی که خریداری می کند تعریف می کنم.
52- همان غذائی را می پزم که دوستش دارد.

53 - برای تنوع هر چند گاهی دکور و ترتیب اثاثیه منزل را 

 جابجا می کنم.
54 - همانند این جملات را برایش زیاد تکرار می کنم : (عزیزم..... نورچشمم..).
55- با او مسابقه برای نشستن برای نماز صبح برگذار می کنم.
56- اورادر غمهایم شریک نموده و به نظریات او عمل می کنم.
57- هرچند گاهی وخصوصا روز جمعه لباس و بدنش را عطر  

می زنم.
58- در درخواستهایم از منطقی بوده و همیشه این ضرب المثل 

 را بیاد می آورم : (زن فقط شوهرمی خواهد ، و چون او را  

بدست آورد همه چیز می خواهد).
59- بسیار مشتاق به یادگیری هرنوع سرگرمی جدید و پخت و  

پز و هنر تازه ام تا هر روز ازمن چیزجدیدی را مشاهده کند.
60- هر روز صبح کارهائی را که باید انجام دهد به یادش  

می اندازم .
61- این ایده را زنده می کنم (ما براموردنیوی با یک دیگر اختلاف نمی کنیم) لذا در نامگذاری فرزند یا خرید یک وسیله  

و سامان برای منزل و یا بر نوع غذائی اختلاف نمی کنیم.
62- در خودم تغییر شکلی ایجاد می کنم همانند کوتاه نمودن مو 

 و آرایش نمودن ، (و دیگراموراگر دوست داشته باشد).  

 

               نرمی نمودن و همبستر شدن  

 63- ازجایی که از ظرف نوشیده می نوشم.
64- فضای مناسبی را برایش مهیا نموده و به او نشان می دهم  

که به اوعلاقه مندم و او را می بوسم.
65- در گفتگوهای جنسی از برخی کلمات تحریک کننده ومهیج  

همانند اشعارو سخنان مناسب وهمچنین دست زدنها ولمس های  

متنوع کار می گیرم.

66- هر چند گاهی در شرایط ونحوهای برخورد با شوهرم تغییر 

 ایجاد می کنم .
67- اززنانگی خودم در به هیجان انداختن و بر انگیخته کردن  

احساسات اوازروشهای گوناگونی استفاده می کنم.

68- من شریک منفی ومخالف اونمی باشم بلکه با احساسات عاطفی و جسمانی هر چه بیشترخودم را به او نزدیک می نمایم.
69- تمام جسمم را خوش بوئی می زنم.
71- أداعبه قبل المعاشرة فقد قال تعالى فی وصف الحور العین  

{فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَاراً*عُرُباً أَتْرَاباً} العُرُب جمع عرُب وهی المرأة  

المتحببة إلى زوجها .
70- پیش از مقاربت و همبستر شدن با لبخند و خنده از او استقبال 

 می کنم.
71
پیش از مقاربت با او شوخی و بازی وابراز محبت  

می کنم.

 الله مهربان در توصیف حورعین فرموده : {فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَاراً* 

عُرُباً أَتْرَاباً} یعنی : ما آنها را باکره * وعاشقان همسن وسال  

قرار دادیم .  

منبع : سایت صید الفوائد ، تهیه و تنظیم: دار البلاغ

۱۱۲- فرق تقلید با اتباع از دیدگاه علماء رحمهم الله

فرق تقلید با اتباع از دیدگاه علماء رحمهم الله 

 

آنچه که امروز از آن بحث و گفتگو خواهیم نمود، مسأله (فرق تقلید و اتباع) در لغت واصطلاح است وبرای واضح شدن این مطلب باید در باره امور ذیل بحث نمود:

1- معنای لغوی واصطلاحی تقلید چیست ؟

2 - معنای لغوی و اصطلاحی اتباع چیست؟

3- آیا معنای لغوی اتباع با معنای اصطلاحی آن فرقی دارد یاخیر؟.

4-وعمل به قرآن و پیروی ازاحادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و یا عمل به گفته کسی بنا بر دلیل؛ تقلید است ویا اتباع ؟.

6 - و آیا ائمه اربعه رضی الله عنهم به ما دستور داده اند که از آنها تقلید کنیم ویا اینکه گفته اند که از کتاب الله و سنت اتباع کنیم؟ .

بنده در ذیل برای پاسخ به این سوالات؛ گفتار ائمه اربعه رضی الله عنهم ، اقوال اهل فن و نظریات علماء بزرگواررحمهم الله را بیان خواهم نمود.

قبل از همه توجه دهید به آنچه علامه جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن بن الجوزی متوفی 597هجری قمری در کتاب (نزهة النواظر فی علم الوجوه والنظائر) در باره معنای لغوی کلمه (اتباع) و کاربرد واستعمال آن در قرآن بیان نموده است:

ایشان در اولین بحث کتابش بحث (أبواب الوجهین،1- باب الاتباع) فرموده است:

اصل (اتباع) این است که کسی را تعقیب و دنبال نمودن و گاهی نیز این کلمه در(پیروی از) دین و عقل و عمل (فردی) نیز بکاربرده می شود .

مفسرین در قرآن (اتباع) را به همین دو معنی ترجمه وتفسیر نمودند:

به معنای تعقیب و دنبال نمودن در قرآن این چنین آمده:

فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ ... سوره طه آیه 78﴾

 یعنی : پس فرعون با لشکریانش آنها را دنبال وتعقیب کرد .....

ومانند آیه : فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِینَ  (سوره شعراء، آیه60

یعنی : پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب و دنبال کردند .

وبه معنای دوم یعنی (پیروی نمودن از فردی) آمده همانند:

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ ﴿166﴾ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ ﴿167﴾(سوره بقره)

یعنی : آنگاه که پیشوایان از پیروان بیزارى جویند و عذاب را مشاهده کنند و میانشان پیوندها بریده گردد (166) و پیروان مى‏گویند کاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه که [آنان] از ما بیزارى جستند [ما نیز] از آنان بیزارى مى‏جستیم این گونه خداوند کارهایشان را که بر آنان مایه حسرتهاست به ایشان مى‏نمایاند وآنان از آتش بیرون‏ آینده نیستند (167)

وهمانند آیه : وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ (سوره اعراف، آیه90) .

یعنی : و سران قومش که کافر بودند گفتند اگر از شعیب پیروى کنید در این صورت قطعا زیانکارید

و مانند آیه : وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ 

(سوره ابراهیم، آیه 21

یعنی : و همگى در برابرالله ظاهر مى‏شوند پس ناتوانان به گردنکشان مى‏گویند ما پیروان شما بودیم آیا چیزى از عذاب الله را از ما دور مى‏کنید مى‏گویند اگر الله ما را هدایت کرده بود قطعا شما را هدایت مى‏کردیم چه بى‏تابى کنیم وچه صبر نماییم براى ما یکسان است ما را راه گریزى نیست

و همانند : قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ (سوره شعراء، آیه 111)

یعنی : گفتند آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروى کرده‏اند

این بود معنای لغوی اتباع و کار برد واستعمالش در قرآن حالا توجه دهیم به معنای لغوی و اصطلاحی تقلید و معنای اصطلاحی اتباع از دیدگاه ائمه اربعه رضی الله عنهم وعلماء و اوصولین رحمهم الله :

(1)التَّقْلِیدُ لُغَةً :وَضْعُ الشَّیْءِ فِی الْعُنُقِ مُحِیطًا بِهِ وَعُرْفًا أَخْذُ مَذْهَبِ الْغَیْرِ بِلَا مَعْرِفَةِ دَلِیلِهِ فَالرُّجُوعُ إلَى قَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَإِلَى الْمُفْتِی ، وَالْإِجْمَاعِ ، وَالْقَاضِی إلَى الْعُدُولِ : لَیْسَ بِتَقْلِیدٍ ، وَلَوْ سُمِّیَ تَقْلِیدًا لَسَاغَ وَیَحْرُمُ فِی مَعْرِفَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى ، وَالتَّوْحِیدِ وَالرِّسَالَةِ وَأَرْکَانِ الْإِسْلَامِ الْخَمْسِ ، وَنَحْوِهَا مِمَّا تَوَاتَرَ وَاشْتَهَرَ

تقلید در لغت گردن بندی را به دورگردن انداختن و دراصطلاح یعنی :مذهب فرد دیگری را را بدون شناخت دلیل آن پذیرفتن، لذا رجوع به گفتار رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ، وروجوع به مفتی و رجوع به اجماع ......تقلید نیست واگر تقلید هم نامیده شود(ازنظرلغوی)گنجایش دارد ولی در باره شناخت الله سبحانه و تعالی، توحید، رسالت ،ارکان پنج گانه اسلام و همانند اینها که متواتر و مشهوراند تقلید حرام است.

 (مختصر التحریرفی أصول الفقه ،تألیف : محمد بن أحمد بن عبد العزیز بن علی الفتوحی المعروف بابن النجار المتوفى سنة 972 هـ )

(2)التقلید هوالأخذ بقول الغیر، أما الأخذ بالکتاب والسنة والإجماع فلا یسمى تقلیدًا وإنما هو اتباع.

تقلید یعنی :گفته ی دیگری را پذیرفتن ، لذا عمل و پذیرفتن کتاب الله وسنت واجماع را تقلید نمی گویند بلکه اتباع است .

(معالم الاصول تألیف: محمَّد بنْ حسَیْن بن حَسنْ الجیزانی)

(3)التقلید لغة:وضع الشیء فی العنق محیطاً به کالقلادة. واصطلاحاً: اتباع من لیس قوله حجة.

فخرج بقولنا: "من لیس قوله حجة" ؛ اتباع النبی صلّى الله علیه وسلّم، واتباع أهل الإجماع، واتباع الصحابی، إذا قلنا أن قوله حجة، فلا یسمى اتباع شیء من ذلک تقلیداً؛ لأنه اتباع للحجة.

تقلید در لغت گردن بندی را به دورگردن انداختن و دراصطلاح یعنی :ازفردی که گفته اش حجت و دلیل نیست پیروی نمودن ، از این که گفتم (گفته اش حجت و دلیل نیست)پیروی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ، پیروی از اجماع و پیروی از صحابه اگر بگوییم که اقولشان حجت است از معنای تقلید بیرون شد زیرا به هیچ یک از اینها تقلید گفته نمی شود زیرا در پیروی از اینها اتباع و پیروی از دلیل وحجت است .

(الاصول من علم الاصول:تألیف :محمد بن صالح العثیمین معروف به ابن عثیمین)

(4) التقلید لُغَةً : جَعْلُ شَیْءٍ فِی الْعُنُقِ مُحِیطًا بِهِ ، وَالشَّیْءُ قِلَادَةٌ .

وَشَرْعًا :قَبُولُ قَوْلِ الْغَیْرِ مِنْ غَیْرِ حُجَّةٍ ، وَلَیْسَ قَبُولُ قَوْلِ النَّبِیِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - تَقْلِیدًا ، إِذْ هُوَ حُجَّةٌ فِی نَفْسِهِ .

تقلیددرلغت یعنی: گردن بندی را به دورگردن انداختن ودراصطلاح شریعت: گفته ی دیگری را به دون دلیل پذیرفتن ، لذا احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را پذیرفتن تقلید نیست زیرا خود آنها بنفسه حجت اند.

(مختصرالروضة :نوشته: نَجْمُ الدِّینِ سُلَیْمَانُ بْنُ عَبْدِ الْقَوِیِّ الطُّوفِیُّ

(5) أما (التقلید) فعبارة عن العمل بقول الغیر من غیر حجة ملزمة.

وعلى هذا، فالرجوع إلى قول النبی علیه السلام، وإلى ما أجمع علیه أهل العصر من المجتهدین، ورجوع العامی إلى قول المفتی، ...... لا یکون تقلیدا.

تقلید یعنی : به گفته ی کسی که قولش حجت و دلیل الزامی نیست عمل نمودن ، بنا براین رجوع به احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ، وهمچنین رجوع به اجماع مجتهدین یک زمان و رجوع عامی به گفته و قول مفتی تقلید نمی باشد .

(الاحکام فی أصول الأحکام ،تألیف :علامه علی بن محمد الآمدی متوفی 631هجری قمری)

(6) ابن عبدالبررحمه الله در کتاب (جامع بیان العلم و فضله ) بابی بعنوان (فساد التقلید و نفیه، و الفرق بین التقلید و الاتباع) یعنی : نادرستی و رد تقلید، و فرق در میان تقلید واتباع ، بحث نموده و کاملا فرق بین این دو و رد تقلید را به اثبات رسانده است.

(7) امام احمد بن حنبل رضی الله عنه در باره اتباع می فرماید:

 الاتباع أن یتبع الرجل ما جاء عن النبی صلى الله علیه وسلم وعن أصحابه ثم هو من بعد التابعین مخیر.

یعنی :اتباع این است که فرد از آنچه که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و از یارانش بثبوت رسیده پیروی کند سپس اودر (پذیرفتن گفتار) تابعین و بعد از آنها مختار است .

(مقدمه :صفة الصلاة آلبانی با حواله کتابی که این قول را از آن نقل نموده)

(8)دراینجا مناسب است که از هریک از ائمه اربعه رضی الله عنهم قولی را نیز در باره تقلید بیان نمایم تا برای همه واضح گردد که ائمه اربعه رضی الله عنهم نظرشان در باره تقلید چه بوده است :

1- امام ابوحنیفه رضی الله عنه می فرماید:

لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه .

یعنی: برای هیچ کس جائز نیست که گفته ما را بگیرد تا اینکه نداند که ما آن را از کجا گرفته ایم .

(مقدمه :صفة الصلاة آلبانی با حواله کتابی که این قول را از آن نقل نموده)

2- امام مالک رضی الله عنه می فرماید:

 إنما أنا بشر أخطئ وأصیب فانظروا فی رأیی فکل ما وافق الکتاب والسنة فخذوه وکل ما لم یوافق الکتاب والسنة فاترکوه .

یعنی: همانا من بشرم خطا می کنم و درست نیز می گویم به نظریات من نگاه کنید هر آنچه با کتاب الله وسنت برابری داشت آن را بگیرید و هر آنچه که با کتاب الله وسنت برابری نداشت آن را ترک کنید.

(مقدمه :صفة الصلاة آلبانی با حواله کتابی که این قول را از آن نقل نموده)

3- امام شافعی رضی الله عنه می فرماید:

أجمع المسلمون على أن من استبان له سنة عن رسول الله صلى الله علیه وسلم لم یحل له أن یدعها لقول أحد .

یعنی: مسلمانان بر این اتفاق نظر دارند که اگربرای کسی در مسئله ای سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم روشن و ثابت شد برای او جائز نیست که گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را بنا بر گفته کس دیگری رها و ترک کند.

(مقدمه :صفة الصلاة آلبانی با حواله کتابی که این قول را از آن نقل نموده)

4- امام احمد بن حنبل رضی الله عنه می فرماید:

لا تقلدنی ولا تقلد مالکا ولا الشافعی ولا الأوزاعی ولا الثوری وخذ من حیث أخذوا

یعنی: نه از من تقلید کنید و نه هم از مالک ونه ازشافعی ونه ازأوزاعی ونه هم از ثوری بلکه از همانجائی بگیرید که آنها گرفته اند  .

(مقدمه :صفة الصلاة آلبانی با حواله کتابی که این قول را از آن نقل نموده)

ناگفته نماند که بنده اقوال ائمه اربعه رضی الله عنهم را در رد تقلید تحت مقاله ای به نام (تقلید از دیدگاه ائمه رضی الله عنهم )در همین وبلاگ نوشتم که شما می توانید به آن رجوع نموده و با دقت آن را مورد مطالعه قرار دهید تا حقیقت امر برایتان واضح گردد.

در پایان مناسب می دانم که خلاصه گفتارائمه اربعه رضی الله عنهم و علماء بزگوار رحمهم الله را به ترتیب زیر بیان نمایم :

1- تقلید در لغت به معنای گردن بندی را به دورگردن انداختن.

2- اتباع در لغت به معنای تعقیب نمودن و ازکسی پیروی کردن.

3- تقلید دراصطلاح حرف کسی را که دلیل نیست بدون دلیل پذیرفتن .

4 - اتباع دراصطلاح یعنی: به قرآن وسنت عمل نمودن و یا اینکه حرف کسی را با دلیل پذیرفتن .

5 - اتباع مورد ستایش و تقلید مورد نکوهش است .

6- ائمه اربعه رضی الله عنهم به ما دستور داده وسفارش نموده اند تا از آنها تقلید نکنیم بلکه از قرآن وسنت پیروی نمائیم .

۱۰۹ - این همه لطف و مهربانی فقط کار الله است و بس

حدیث سی و هفتم اربعین نووی 

 

 

عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِیمَا یَرْوِی عَنْ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى قَالَ إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ ثُمَّ بَیَّنَ ذَلِکَ فَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً کَامِلَةً وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عِنْدَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ إِلَى سَبْعِ مِائَةِ ضِعْفٍ إِلَى أَضْعَافٍ کَثِیرَةٍ وَإِنْ هَمَّ بِسَیِّئَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً کَامِلَةً وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ سَیِّئَةً وَاحِدَةً 

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از پروردگارش تبارک وتعالی روایت نمودند که ایشان فرمودند:همانا الله خوبیها وبدیها را نوشته است و سپس (پاداش آنها را)این گونه بیان نموده که هر کس اراده انجام کار نیکی را کرده و سپس آن را انجام ندهد؛ الله برایش(ثواب) یک نیکی کامل را می نویسد، و اگر اراده (کار نیک )کرده و سپس آن را انجام دهد؛ الله عزوجل بنزدش (برای این فرد ؛ثواب) ده نیکی تا هفتصد برابر وچندین برابر بیشتررامی نویسد، و اگراراده کار بدی را کرده و سپس آن را انجام ندهد؛ الله بنزدش برایش (ثواب)یک نیکی کامل را می نویسد و اگر اراده(کار بدی را)کرده وسپس انجامش دهد؛ الله برایش (گناه)یک بدی را می نویسد. 

(این حدیث صحیح است و آن را بخاری و مسلم روایت نموده اند)

۱۰۶ - این گونه باید زیست و لا غیر

حدیث سی و ششم اربعین نووی  

 

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ الدُّنْیَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَمَنْ یَسَّرَ عَلَى مُعْسِرٍ یَسَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ فِی عَوْنِ الْعَبْدِ مَا کَانَ الْعَبْدُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ وَمَنْ سَلَکَ طَرِیقًا یَلْتَمِسُ فِیهِ عِلْمًا سَهَّلَ اللَّهُ لَهُ بِهِ طَرِیقًا إِلَى الْجَنَّةِ وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِی بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَیَتَدَارَسُونَهُ بَیْنَهُمْ إِلَّا نَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ وَغَشِیَتْهُمْ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکَةُ وَذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ.  

 

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس گشاده دارد و دور نماید ازمسلمانی مشکلی از مشکلات دنیا را؛ الله از او گشاده و دور خواهد نمود مشکلی از مشکلات روز قیامت را، و هر کس بر تنگ دستی آسان بگیرد؛ الله بر او در دنیا و آخرت آسان می گیرد و هرکس (عیوب) مسلمانی را بپوشاند؛ الله (عیوب) او را در دنیا و آخرت می پوشاند ،و الله در کمک بنده است تا زمانی که بنده در کمک برادر(دینش) باشد، و هر کس راهی را برود که در آن علمی را تلاش می کند الله برایش راه بهشت را آسان می گرداند ، و افرادی درخانه ای از خانه های الله جمع نشده که کتاب الله را تلاوت نموده و درس و تدریس کنند مگر اینکه بر آنها آرامشی آمده و رحمت الهی آنها را پوشانده و ملائکه آنها را احاطه نموده و الله آنها بنزد کسانی که در نزدش اند یاد می نماید و هرکس که عملش او را به تأخیر وعقب انداخت نسبش او را به جلو وسرعت خواهد بود .  

 

(این حدیث صحیح است وآن را امام مسلم روایت نموده است)

۱۰۵ - ترجمه سوره فیل ( سوره 105 قرآن مجید)

ترجمه سوره فیل ( سوره 105 قرآن مجید)

 

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ(1)
آیا ندیده ای که پروردگار تو با فیلداران چه کرده است ؟
أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ (2)
مگر نیرنگ ایشان را درتباهی وبطلان قرار نداده است .
وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبَابِیلَ(3)
و پرندگانی را گروه گروه بر سر آنان فرستاد.

تَرْمِیهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّیلٍ(4)
که به سوی آنان سنگهای ازنوع سنگْ گِل پرت می کردند .
فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ(5)
پس (در نتیجه) آنان را همچون کاه خورده شده نمود.

۱۰۴ - ترجمه سوره قریش (سوره 106 قرآن مجید)

 ترجمه سوره قریش (سوره 106 قرآن مجید)

 

لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ(1) 

به خاطر أنس و الفت قریش . 

إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّیْفِ(2) 

به خاطر انس و الفت ایشان سفر(تجاری) زمستانه و تابستانه 

 (را فراهیم نمودیم) .

 فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ(3) 

پس بایستی پرودگار این خانه (کعبه) را بپرستید .

الَّذِی أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ(4) 

آن (پروردگاری) که در زمان گرسنگی خوراکشان داده است ،  

و از خوف و هراس ایمنشان ساخته است .

      

۱۰۳- ترجمه سوره ماعون (سوره 107 قرآن مجید)

 ترجمه سوره ماعون (سوره 107 قرآن مجید)

 

أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ(1) 

آیا دیدی کسی که (روز) سزا و جزا را دروغ می پندارد ؟ 

فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ (2) 

همان کسی که یتیم را هل داده سخت از پیش خود می رانند . 

وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ(3) 

( و دیگران را) بر خوراک دادن به مستمند تشویق و ترغیب  

نمی نمایند . 

فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ (4) 

واویلا بر نمازگزاران ! 

الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ(5) 

آنانی که آنها از نمازشان غافلان اند .
الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ(6)

آنانی که آنها خودنمائی می کنند .
وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ(7) 

و از دادن وسائل کمکی ناچیز (به یکدیگران) خودداری 

 می کنند.

۱۰۲ - ترجمه سوره کوثر (سوره 108 قرآن مجید)

ترجمه سوره کوثر(سوره 108 قرآن مجید) 

 

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ(1) 

همانا ما به تو نهر و حوض کوثردادیم. 

فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ(2) 

پس (حال که چنین است) برای پروردگارت نماز بخوان و 

 قربانی بکن . 

إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ(3) 

بدون شکّ ، دشمن کینه توز تو، او بی نام و نشان است .  

۱۰۱ - چه قدر خوب بود اگر همه به این حدیث عمل می نمودند

حدیث سی وپنج اربعین نووی

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَا تَحَاسَدُوا وَلَا تَنَاجَشُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَلَا تَدَابَرُوا وَلَا یَبِعْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَیْعِ بَعْضٍ وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَظْلِمُهُ وَلَا یَخْذُلُهُ وَلَا یَحْقِرُهُ التَّقْوَى هَاهُنَا وَیُشِیرُ إِلَى صَدْرِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ یَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ.  

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: با یکدیگر حسادت نکنید وبرای یکدیگر بعنوان فریب در قیمت کالاها اضافه نکنید و با یکدیگر بغض و کینه نداشته باشید و بعضی از شماها بر بعض دیگر معامله نکنید و همه بندگان الله بوده؛ برادر باشید، مسلمان برادر مسلمان است نه به او ظلم می کند و نه هم اورا خوار وذلیل می کند و نه هم او حقیرمی نماید تقوی اینجاست (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این جمله را سه بار تکرار نموده وهر بار) به سینه خویش اشاره می کردند (وفرمودند)برای فرد از بدی همین کافی است که برادر مسلمانش را حقیربشمارد تمام یک مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است (ریختن) خونش، (خوردن) مالش و(ریختن) ابرویش.  

(این حدیث صحیح است و آن را امام مسلم روایت نموده است)

۱۰۰ - روشهای سه گانه تغییر منکر

حدیث سی و چهارم اربعین نووی 

 

عن أَبی سَعِیدٍ الخدری رضی الله عنه قَال قال سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ 

 صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ مَنْ رَأَى مِنْکُمْ مُنْکَرًا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ فَإِنْ   

لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ وَذَلِکَ أَضْعَفُ الْإِیمَانِ .  

از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت است که ایشان فرمودند 

 من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند 

: هر کس از شما کار خلاف شرعی را دید پس باید که آن را 

 با دستش تغییر دهد و اگر توان آن را نداشت پس با زبانش (آن 

 را تغییر دهد) و اگر این را هم توان نداشت با دلش از آن  

اظهار بیزاری کند و این ضعیف ترین (در جه) ایمان است .  

(این حدیث صحیح است و آن را امام مسلم روایت نموده است)

۹۹ - هر ادعای که قبول نیست

حدیث سی و سوم اربعین نووی  

 

عن ابن عباس رضی الله عنهما أَنَّ رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ   

قَالَ لَوْ یُعْطَى النَّاسُ بِدَعْوَاهُمْ لَادَّعَى رِجَال أَمْوَالَ قوم ودِمَائهم   

وَلَکِنَّ الْبَیِّنَةَ عَلَى الْمُدَّعِی وَالْیَمِینَ عَلَى من انکر  

 (بیهقی)   

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله  

صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اگر مردم بنا بر ادعاهایشان 

 به آنها (حق) داده شود یقینا مردانی اموال قومی و خونهایشان  

را ادعا خواهند نمود لیکن (قانون این است) که (آوردن ) گواه  

بر ادعا کننده است و(در صورت نبود گواه)سوگند (خوردن)بر  

کس که انکار نموده است. 

 

(این حدیث صحیح است آلبانی رحمه الله در ارواء الغلیل و  

صحیح جامع الصغیر آن را صحیح دانسته است )