۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

خشونت و تندروی و تنگ نظری

یا الله مهربان به تمام مسلمین جهان این توفیق را عنایت فرما تا از هر نوع خشونت و تندروی و تنگ نظری دست بردارند و با مهر و محبت با هم زندگی کنند . آمین یا رب العالمین.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 260 تا 266)

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (260)

و ( به بیاد آور) هنگامی را که ابراهیم گفت : پروردگارا ! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می کنی . (الله به او) گفت : مگر ایمان نیاورده ای ؟ ! (ابراهیم) گفت : چرا ! ولی (می خواهم ) تا قلبم اطمینان پیدا کند ( الله ) . گفت : پس ( در این صورت ) چهار تا از پرندگان را بگیر و آنها را (ذبح نموده) درنزدت تکه تکه گردان ، سپس بر سر هر کوهی قسمتی از آنها را بگذار . بعد آنها را (با نامهایشان صدا زده ) فرخوان ، به سرعت به سوی تو خواهند آمد ، و بدان که الله کاملا غالب و بی نهایت باحکمت است .


مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (261)

مثال کسانی که مالهایشان را در راه الله صرف و خرج می کنند ، همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه صد دانه باشد ، و الله برای هر کس که بخواهد آن را چندین برابر می گرداند ، و الله وسعت دهنده (مالی برای افراد) است ( و از همه چیز ) کاملا آگاه است .


الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنّاً وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (262)


کسانی که مالهایشان را در راه الله صرف و خرج می کنند و به دنبال آنچه انفاق نموده اند (بر کسی) منّتی نمی گذارند و آزاری نمی رسانند ، پاداششان بنزد پروردگارشان است ، و نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین خواهند شد .


قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِّن صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَا أَذًى وَاللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ (263)

گفتار نیک و گذشت ، بهتر از صدقه و خیراتی است که اذیّت و آزاری به دنبال داشته باشد . و الله کاملا بی نیاز و بی نهایت بردبار است .


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (264)


ای کسانی که ایمان آورده اید ! صدقات و خیرات خود را با منّت گذاری و آزاررسانی (به مستمندان) ، پوچ و باطل نسازید ، همانند کسی که مالش را (ریاکارانه) وبرای خود نمائی به مردم ، انفاق می کند و (در حالی که) به الله و روز رستاخیز ایمان ندارد . مَثاَل چنین کسی همچون مَثَال قطعه سنگ صاف و لغزنده ای است که بر آن ( قشری از ) خاک باشد ( و بذرافشانی شود ) ، و باران شدیدی بر آن ببارد ( هر چه بر آن است را شسته ) و آن را به صورت سنگی صاف ( و خالی از هر چیز ) برجای گذارد . ( چنین ریاکارانی ) از کاری که انجام داده اند سود و بهره ای برنمی گیرند ، و الله گروه کفرپیشه را ( به سوی خیر و صلاح ) رهنمود نمی نماید .

وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (265)


ومثال کسانی که اموالشان رابرای خوشنودی الله وبرای استوارکردن خودشان (بر ایمان) خرج می کنند ، همچون مثال باغی است که روی تپه ای باشد و باران شدیدی بر آن ببارد و در نتیجه دوبرابر میوه دهد ، و اگر هم باران شدیدی بر آن نبارد ، شبنمی کافی است، والله نسبت به آنچه انجام می دهیدکاملا بینااست.


أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَن تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (266)


آیا یکی از شما دوست می دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن ، جویبارها روان باشد و برای او در آن هرگونه میوه ای ( از میوه های دیگر ) باشد ، و در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی ضعیف داشته باشد ، ( در این هنگام ) گردبادی ( کوبنده ) که در آن آتش ( سوزانی ) باشد ، به باغ برخورد کند و آن را بسوزاند ؟ ! این چنین الله آیات خود را برایتان بیان می کند ، تا شاید بیندیشید  .

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 258 و 259)

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (258)


آیا دیده ای کسی را که با ابراهیم درباره ( الوهیّت و یگانگی ) پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت ، بدان علّت که الله بدو حکومت و شاهی داده بود ؟ هنگامی که ابراهیم گفت : پروردگار من کسی است که زنده می گرداند و می میراند . او گفت : من ( با عفو و کشتن ) زنده می گردانم و می میرانم . ابراهیم گفت : همانا الله خورشید را از مشرِق برمی آورد ، پس تو آن را از مغرب برآور . پس آن (مرد کافر) حیران و مبهوت شد . و الله مردم ستمکار را هدایت نمی کند .

 

أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِی هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (259)


(و) یا ( دیده ای ) همان کسی را که برروستائی (مخروبه) گذر کرد ، در حالی که (خانه های آن روستا) برسقف ها فرو ریخته بودند ؛ گفت : چگونه الله این ( مردم مرده اینجا ) را پس از مرگ آنان زنده می کند ؟ پس الله او را صد سال میراند و سپس زنده اش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ کرده ای ؟ اوگفت : ( نمی دانم ، شاید ) روزی یا قسمتی از یک روز . (الله به او) فرمود : ( نه ) بلکه صد سال درنگ کرده ای . به خوردنی و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ) نگاه کن ( با این مدت طولانی ) تغییر نیافته است . و بنگر به الاغ خود ( که چگونه از هم متلاشی شده است . ما چنین کردیم ) تا تو را نشانه ( گویائی از رستاخیز ) برای مردمان قرار دهیم . ( اکنون ) به استخوانهای (الاغ خویش) بنگر که چگونه آنها را برمی داریم و بهم پیوند می دهیم و سپس بر آنها گوشت می پوشانیم . هنگامی که ( این حقائق ) برای او آشکار شد ، گفت : می دانم که الله بر هر چیزی کاملا توانا است.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 258 و 259)

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (258)


آیا دیده ای کسی را که با ابراهیم درباره ( الوهیّت و یگانگی ) پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت ، بدان علّت که الله بدو حکومت و شاهی داده بود ؟ هنگامی که ابراهیم گفت : پروردگار من کسی است که زنده می گرداند و می میراند . او گفت : من ( با عفو و کشتن ) زنده می گردانم و می میرانم . ابراهیم گفت : همانا الله خورشید را از مشرِق برمی آورد ، پس تو آن را از مغرب برآور . پس آن (مرد کافر) حیران و مبهوت شد . و الله مردم ستمکار را هدایت نمی کند .

 

أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِی هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (259)


(و) یا ( دیده ای ) همان کسی را که برروستائی (مخروبه) گذر کرد ، در حالی که (خانه های آن روستا) برسقف ها فرو ریخته بودند ؛ گفت : چگونه الله این ( مردم مرده اینجا ) را پس از مرگ آنان زنده می کند ؟ پس الله او را صد سال میراند و سپس زنده اش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ کرده ای ؟ اوگفت : ( نمی دانم ، شاید ) روزی یا قسمتی از یک روز . (الله به او) فرمود : ( نه ) بلکه صد سال درنگ کرده ای . به خوردنی و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ) نگاه کن ( با این مدت طولانی ) تغییر نیافته است . و بنگر به الاغ خود ( که چگونه از هم متلاشی شده است . ما چنین کردیم ) تا تو را نشانه ( گویائی از رستاخیز ) برای مردمان قرار دهیم . ( اکنون ) به استخوانهای (الاغ خویش) بنگر که چگونه آنها را برمی داریم و بهم پیوند می دهیم و سپس بر آنها گوشت می پوشانیم . هنگامی که ( این حقائق ) برای او آشکار شد ، گفت : می دانم که الله بر هر چیزی کاملا توانا است.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 258 و 259)

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (258)


آیا دیده ای کسی را که با ابراهیم درباره ( الوهیّت و یگانگی ) پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت ، بدان علّت که الله بدو حکومت و شاهی داده بود ؟ هنگامی که ابراهیم گفت : پروردگار من کسی است که زنده می گرداند و می میراند . او گفت : من ( با عفو و کشتن ) زنده می گردانم و می میرانم . ابراهیم گفت : همانا الله خورشید را از مشرِق برمی آورد ، پس تو آن را از مغرب برآور . پس آن (مرد کافر) حیران و مبهوت شد . و الله مردم ستمکار را هدایت نمی کند .

 

أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِی هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (259)


(و) یا ( دیده ای ) همان کسی را که برروستائی (مخروبه) گذر کرد ، در حالی که (خانه های آن روستا) برسقف ها فرو ریخته بودند ؛ گفت : چگونه الله این ( مردم مرده اینجا ) را پس از مرگ آنان زنده می کند ؟ پس الله او را صد سال میراند و سپس زنده اش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ کرده ای ؟ اوگفت : ( نمی دانم ، شاید ) روزی یا قسمتی از یک روز . (الله به او) فرمود : ( نه ) بلکه صد سال درنگ کرده ای . به خوردنی و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ) نگاه کن ( با این مدت طولانی ) تغییر نیافته است . و بنگر به الاغ خود ( که چگونه از هم متلاشی شده است . ما چنین کردیم ) تا تو را نشانه ( گویائی از رستاخیز ) برای مردمان قرار دهیم . ( اکنون ) به استخوانهای (الاغ خویش) بنگر که چگونه آنها را برمی داریم و بهم پیوند می دهیم و سپس بر آنها گوشت می پوشانیم . هنگامی که ( این حقائق ) برای او آشکار شد ، گفت : می دانم که الله بر هر چیزی کاملا توانا است.

پاسخ های زیبای دینی

پرسش شما و پاسخ ما (50)

برادر گرامی چنین پرسیدند: آیا کسی که چند همسر دارد پدر خانمهایش نسبت به بقیه زنهایش محرمند یا نامحرم ؟

جــــــــــــواب: نامحرم اند زیرا محرم کسی است که بطور دائمی ازدواج با ممنوع باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (51)

برادر گرامی چنین پرسیدند: سلام علیکم سوال من این است ،در نماز هاى فرض سنت چه وقت باید خوانده شود؟ الله شما را اجر بدهد.

جـــــــــــواب: علیکم السلام برادر عزیز نمازهای سنتی که همراه فرائض خوانده می شود عموما قبل از نمازها خوانده می شود ولی برخی از سنت ها بعد از فرضها خوانده می شود که بنده به ترتیب زیربرایتان ذکر می کنم :

1- دو رکعت سنّت قبل از فرض صبح .

2- دو و یا چهار رکعت سنت قبل از فرض ظهر.

3- دو رکعت سنت بعد از فرض ظهر.

4- چهار رکعت نفل قبل از نماز فرض عصر.

5- دو رکعت نفل قبل از فرض مغرب .

6- دو رکعت سنت بعد از نماز فرض مغرب .

7- دو رکعت سنت بعد از فرض عشاء.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (52)

برادر گرامی چنین پرسیدند: السلام علیکم آیا نماز تراویح خواندنش واجب است؟

جـــــــــواب: علیکم السلام نه برادر نماز تراویح واجب نیست و سنّت و نفل است ولی مردم آنقدر بدان توجه می دهند که آن را عملا فرض دانسته اند و حتی از نمازهای فرض هم بالاتر برده اند زیرا برخی نمازهای فرضشان قضاء می شود ولی تروایح آنها قضاء نمی شود .
این نوع عمل به دین و این نوع فهم از دین که مهم مهم نماند و غیر مهم مهم شود یک نوع کج فهمی در دین است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (53)

برادر گرامی چنین نوشته اند: سلام علیکم آیا لفظ گرایی همان نص گراییست یا اینکه بین آنها فرقی وجود دارد؟اگر خیر ظاهریه لفظ گرا هستند یا نص گرا؟وآیا منظور ظاهریه انکار مطلق اجتهاد است یا انکار اجتهاد در مقابل نص؟وجزاکم الله خیرا

جـــــــــــــــواب: برادرم نص گرائی و یا لفظ گرائی یکی است ظاهریه بیشتر به ظاهر الفاظ توجه می دهند تا به برداشت مفاهیم نا گفته نماند که تمام علماء بر همین نظر اند که اصل ظاهر الفاظ است مگر اینکه ظاهر الفاظ با دیگر الفاظ در تضاد آید آن وقت است که نیاز به تأویل و توجیح می گردد و اما ظاهریه منکر مطلق اجتهاد نیستند منکر اجتهاد در مقابل نص و منکر قیاس و سایر اصول غیر ثابته اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (54)

برادر گرامی پرسیدند: گاهی در ماه رمضان غسل می کنم وتا بدن سرد و تشنگی من رفع شود آیا روزه ام باطل می شود و یا خللی در آن ایجاد می شود؟

جــــــــــــواب: غسل نمودن در ماه رمضان برای رفع تشنگی و سردی بدن هیچ ایرادی ندارد و هیچ خللی به روزه وارد نمی کند فقط باید مواظب بودکه از راه بینی و یا دهان آب وارد شکم نشود .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (55)

برادر گرامی چنین نوشته اند: ضمن عرض سلام یک سوال دارم اگر لطف کنید طریقه ادای نماز های قضایی را درصورتیکه شخص صاحب تر تیب نباشد بگویید؟

جـــــــــــــواب: برادر عزیز و گرامی علیکم السلام، برادرم اگر فردی نمازهای فرضی را قصدا و عمدا و بنا بر تنبلی ترک کرده و نخوانده که قضائی ندارد و این گناه کبیره بوده باید توبه کند زیرا در احادیث ترک نماز بصورت عمدی کفر بیان شده و قضاء آوردنی برای آنها نیامده است و لی نماز سنت ونفل زیاد بخواند زیرا در قیامت اگر فرضها نقصی داشته باشند سنت ها جاگزین آنها خواهند شد همانگونه که در حدیث صحیحی آمده است و لی اگر خواب رفته و یا فراموش کرده و نماز فرضی را نخوانده به ترتیبی که قضاء شده بخواند زیرا در روایات صحیح این گونه آمده است یعنی اگر نماز صبح و ظهرش غذا شده اول صبح و بعد ظهر را قضائی بخواند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (56)

برادر گرامی چنین پرسیده اند: آیا می شود در میان دو سجده برای مردگان ما دعا کنیم؟

جـــــــــــواب: برادر عزیز در میان دو سجده دعای مأثور خودش را دارد و دعای برای مردگان در میان دوسجده در احادیث صحیح ثابت نیست ولی در سجدها و یا بعد از تشهد و درودها در قعده اخیر هر دعای مشروعی دنیوی و اخروی مجاز است و در احادیث صحیح بدان تشویق و ترغیب شده است ولی شرط این است که دعا به زبان عربی باشد چون در نماز غیر عربی مجاز نیست.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (57)

برادر گرامی چنین پرسیدند : آیاعمل به احادیث (صحیحة) ضروری است؟

جــــــــــــواب: برادر عزیز و گرامی تمام علماء اسلام بر این متفق اند که اگر حدیث صحیح باشد و منسوخ نباشد باید بر آن عمل کرد همین است که امام ابوحنیفه رحمه الله فرمودند: حدیث صحیح مذهب من است یعنی هر حدیثی که صحتش بثبوت رسید باید بر آن عمل کنید و این مذهب ابوحنیفه و سایر ائمه رحمهم الله می باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (58)

برادر گرامی چنین پرسیدند: سلام علیکم آیا انسان مسافر می تواند روزه بگیرد و آیا این که شخص مسافر در مسافری نیت روزه کرده و تانصف روز روزه بود اما به دلیل خستگی مجبور شده روزه را بخورد آیا او مرتکب گناه شده است؟

جــــــــــــواب: علیکم السلام برادر عزیز و گرامی ، بله مسافر می تواند روزه بگیرد و اگر خسته شد و نتوانست به روزه ادامه دهد می تواند روزه اش را بخورد و گناهی هم بر او نیست همانگونه که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در نیمه روز یکی از روزها مسافرت روزه را خوردند ، ولی بعدها باید قضائی بیاورد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پرسش شما و پاسخ ما (59)

خواننده گرامی چنین نوشته اند : زنی که عادت ماهیانه دارد شب قدر چه کار می تواند برای کسب اجرو پاداش انجام دهد؟

جـــــــــــــواب: آری زنانی که در شب های قدر در دوران عادت ماهیانه بسر می برند می توانند با ذکر نمودن ،دعا نمودن، مطالعه کتب علمی و ترجمه نمودن مطالب دینی و سایر اعمال خیر و نیک این شبهای مبارک را به عبادت الهی سپری کنند تا از اجر و ثواب این شب با ارزش که برابر باهزار ماه است محروم نشوند.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 253 تا 257)

تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ(253)


این پیامبران ( الهی ) بعضی از ایشان را بر بعضی دیگر برتری دادیم . الله با برخی از آنان (مستقیما و بدون واسطه)سخن گفته است ، و بعضی آنان را از نظر درجات بالا برده است ، و به عیسی پسر مریم دلیل های واضح (ومعجزات خاصی) دادیم و او را با روح مقدس و پاک ( یعنی جبرئیل ) تقویت و تأیید نمودیم . اگر الله می خواست کسانی که بعد از این پیامبران می آمدند ، بعد از اینکه دلایل واضح که به نزد آنان آمده بود با یکدیگر نمی جنگیدند . ولیکن اختلاف ورزیدند و بعضی ایمان آوردند و برخی کافر شدند . و اگر الله می خواست با هم نمی جنگیدند ، ولی الله آنچه را می خواهد ( بنا بر حکمتی که دارد ) انجام می دهد .


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (254)


ای کسانی که ایمان آورده اید ! ( برخی ) از آنچه ما به شما روزی داده ایمایم ( در راه الله) خرج و انفاق کنید ، پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی و نه دوستی و رفاقتی و نه سفارش و شفاعتی است ، و کافران همان ستمگرند  .

 

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (255)

بجز الله دیگر معبو برحقی وجود ندارد و او زنده وبرپادارنده (جهان هستی ) است . او را نه چرتی و نه خوابی فرا می گیرد. از آنِ او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است . کیست آن که در پیشگاه او میانجیگری کند مگر با اجازه او ؟ می داند آنچه را که در پیش روی مردمان است و آنچه را که در پشت سر آنان است  (مخلوقات) چیزی از علم او را احاطه نمی کنند جز آن مقداری را که وی بخواهد . کرسی او آسمانها و زمین را دربر گرفته است ، و نگاهداری آن دو ( یعنی زمین و آسمان) وی را درمانده و خسته نمی سازد و او بلندمرتبه و بسیار بزرگ است .


لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (256)

اجبار و اکراهی در ( قبولی ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است ، بنابرهرکسی که به طاغوت ( شیطان و بتها و داعیان گمراهی ) کفر می ورزد و به الله ایمان می آورد ، او به محکم ترین دستاویزی اصلاً گسستنی ندارد درآویخته است . و الله کاملا شنوا و بی نهایت دانا است .


اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (257)


الله دوست کسانی است که ایمان آورده اند . ایشان را از تاریکی های ( شرک و خرافات ) بیرون می آورد و به سوی نور ( توحید وحق) رهنمون می کند . و ( امّا ) کسانی که کفر ورزیده اند ، طاغوت ( شیاطین و داعیان گمراهی ) دوست ایشانند . آنان را از نور ( توحید وحق ) بیرون آورده به سوی تاریکیهای ( شرک و خرافات) می کشانند . اینان یاران آتش (دوزخ) اند و آنان (از) جاویدانان در آن اند.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 233 تا 252)


وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَکُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَیْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
(233)

ومادران (اعم از مطلقه و غیر مطلقه) دو سال تمام فرزندان خود را شیر می دهند ، هرگاه (یکی از والدین یا هر دوی ایشان) خواستار تکمیل دوران شیرخوارگی شوند ، بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده ( یعنی پدر ) لازم است خوراک و پوشاک مادران را ( در آن مدّت به اندازه توانائی ) به گونه شایسته بپردازد . هیچ کس بیش از مقدار توانائی خویش موظّف نمی شود ، نه به مادر به خاطر فرزندش ، و نه به پدر به سبب بچّه اش باید ضرر رسانده می شود بر وارث فرزند چنین چیزی لازم است و اگر ( والدین ) خواستند با رضایت و مشورت همدیگر ( کودک را زودتر از دو سال ) از شیر بازگیرند گناهی بر آنان نیست . و اگر ( ای پدران ) خواستید دایگانی برای فرزندان خود بگیرید ، گناهی بر شما نیست ، به شرط این که حقوق آنان را به طور شایسته بپردازید ، و از الله بترسید و بدانید که الله بدانچه انجام می دهید کاملا بینا است.

 

 


وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (234)


و کسانی که از شما ( مردان ) می میرند و همسرانی بعداز خود به جای می گذارند ، همسرانشان باید چهار ماه و ده (شبانه روز) انتظار بکشند ( و عدّه نگاه دارند ) ، و هنگامی که به آخر مدّتشان رسیدند و آن را به پایان بردند ، گناهی بر شما نیست که هر چه می خواهند درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند ( یعنی با مرد دلخواه خود ازدواج کنند ) ، و الله از آنچه می کنید کاملا آگاه است .


وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّىَ یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ (235)

و گناهی بر شما ( مردان ) نیست که به طور کنایه از زنانی ( که شوهرانشان فوت کرده اند و در عدّه بسر می برند ) خواستگاری کنید ، و یا در دل خود تصمیم بر این کار را مخفی بدارید ( تا بعد از گذشت عده آشکارا خواستگاری کنید) ، الله می دانست شما آنان را یاد خواهید کرد ولی به آنان پنهانی وعده زناشوئی ندهید ، مگر این که به طرز پسندیده ای ( و به طور کنایه ) اظهار کنید ( امّا در همه حال ) اقدام به ازدواج ننمائید تا عدّه آنان بسر آید ، و بدانید که الله آنچه را در دل دارید می داند ، پس از ( مخالفت فرمان ) او خویشتن را برحذر دارید و بدانید که بیگمان الله بسیار آمرزنده و و بی نهایت بردباراست.


لاَّ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ (236)


اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مَهر ( به عللی ) طلاق دادید ، گناهی بر شما نیست ( و در این موقع ) آنان را ( با هدیّه ای مناسب حالی از جانب خود ) بهره مند سازید . آن کس که ثروتمند است دارد بحد توانش ، و آن کس که تنگدست وندار است، به اندازه خودش ، هدیّه ای شایسته ای بپردازد ، و این ( پرداخت هدیّه ) بر نیکوکاران الزامی است .


وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إَلاَّ أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
(237)

 

و اگر زنان را پیش از آن که با آنان تماس بگیرید ( و آمیزش جنسی بنمائید ) طلاق دادید ، در حالی که مهریّه ای برای آنان تعیین نموده اید ، ( لازم است ) نصف آنچه را که تعیین کرده اید ( به آنان بدهید ) مگر این که آنان ( حق خود را ) ببخشند و یا آن کس که عقد ازدواج در دست او است (یعنی مرد)، ببخشش نموده (ومهریه را کامل بدهد) ، و اگر شما ( مردان ) گذشت کنید ( و تمام مهریّه را به چنین زنانی بپردازید ) به پرهیزگاری نزدیکتر است ، و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش نکنید . بیگمان الله به آنچه انجام می دهید کا ملا بینا است .


حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ (238)

بر نمازها و ( به ویژه ) نماز میانه ( یعنی عصر) محافظت نمائید و وسکوت (از حرفهای دنیوی) برای الله (برای اداء نماز) بپاخیزید.


فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَمَا عَلَّمَکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ (239)


و اگر ( بنا برعللی ) ترسیدید ( و نتوانستید با حالت عادی نماز بخوانید پس) در حال پیاده یا سواره (نماز را) اداء کنید . امّا هنگامی که امنیّت خود را باز یافتید پس الله را (با خواندن نماز) یاد کنید همانگونه که به شما تعلیم داده آنچه را که نبودید (بدون تعلیم او) یاد بگیرید.


وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِیَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (240)

و کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار می گیرند و همسرانی را از خود به جای می گذارند ، باید که برای همسران خود وصیّت کنند که تا یک سال آنان را ( با پرداخت هزینه زندگی ) بهره مند سازند ، به شرط این که آنان ( خودشان از خانه شوهر ) بیرون نروند ، پس اگر بیرون رفتند هر کار پسندیده ای که نسبت به خود انجام دهند ( از قبیل ازدواج مجدّد ) گناهی بر شما نیست ، و الله کاملا غالب و باعزت و بی نهایت با حکمت است .


وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ (241)


و برای زنان مطلّقه ، هدیّه مناسبی است ( که از طرف شوهر پرداخت می گردد و ) این حقی است بر مردان پرهیزگار .


کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (242)


این چنین الله آیات خود را برای شما بیان می دارد تا این که (احکام الهی) را بفهمید .


أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ (243)

آیا ندیدی کسانی را که از خانه های خویش ، در حالی که هزاران نفر بودند ، از ترس مرگ بیرون رفتند  سپس الله بدیشان گفت : بمیرید . سپس الله آنان را  زنده کرد . بیگمان الله دارای فضل و احسان است بر مردم ولیکن بیشتر مردم شکرگزاری نمی کنند .

 

وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (244)


و در راه الله بجنگید (و جهاد کنید) و بدانید که الله کاملا شنوا وبی نهایت دانا است .


مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَةً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (245)


کیست که به الله قرض نیکوئی بدهد تا آن را برای او چندین برابربیشترکند( وبه او باز گرداند) ؟ و الله ( روزیِ بندگان را ) محدود و گسترده می سازد و شما به سوی او بازگردانده می شوید .



أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ
(246)

 

آیا ندیدی جماعتی از پسران یعقوب را که بعد از موسی می زیستند زمانی که به پیامبرشان گفتند : فرماندهی برای ما انتخاب کن تا ( تحت فرماندهی او ) در راه الله جنگ (وجهاد) کنیم . ( پیامبرشان بدیشان ) گفت : شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود ( سرپیچی کنید) پیکار نکنید . (آنان) گفتند : چگونه ممکن است در راه الله جنگ (وجهاد) نکنیم ، در حالی که از خانه و فرزندانمان رانده شده ایم ؟ امّا هنگامی که دستور پیکار به آنان داده شد ، همه جز عده کمی از ایشان سرپیچی کردند و الله نسبت به ستمکاران کاملا آگاه است .


وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوَاْ أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (247)

و پیامبرشان به آنان گفت : الله طالوت را برای زمامداری شما فرستاده (وتعیین) کرده است . (برخی) گفتند : چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از او برای فرماندهی سزاوارتریم و به او که مال و دارائی زیادی داده نشده است؟ (پیامبرشان) گفت : الله او را بر شما برگزیده است و از نظر دانش و ( قدرت ) جسمانی به او وسعت داده است و الله ملک خود را به هرکس که بخواهد می دهد . و الله وسعت دهند، وکاملا آگاه است .


وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (248)


و پیامبرشان به آنان گفت : نشانه حکومت او این است که صندوق  به سوی شما خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان و باقی ماندهای که خاندان موسی و خاندان هارون رها نموده اند در آن است ، و فرشتگان آن را حمل می کنند . در این بیگمان نشانه ای برای شما است اگر مسلمان (واقعی) هستید.



فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (249)

و هنگامی که طالوت سپاهیان را بیرون برد ، بدیشان گفت : الله شما را به وسیله رودخانه ای آزمایش کننده است . آنان که از آن بنوشند از ( پیروان ) من نیستند ، و آنان که جز مشتی از آن نخورند از ( یاران ) من هستند . همگی جز عدّه کمی از آن نوشیدند . پس وقتی که او و افرادی که ایمان آورده بودند از آن رودخانه گذشتند (برخی) گفتند : امروز ما توانائی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم . امّا آنان که یقین داشتند که با الله خویش (در قیامت) ملاقات کننده اند گفتند : چه بسیارند گروههای اندکی که با اجازه (وتوفیق) الله  بر گروههای فراوانی پیروز و غالب می گردند . و الله با صبر کنندگان است .


وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (250)


و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند : پروردگارا ! بر صبر و شکیبائی بریز و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان .



فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَکِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ (251)


سپس با اجازه الله آنان را شکست دادند ، و داود جالوت را کشت ، و الله حکومت و حکمت بدو بخشید و از آنچه می خواست بدو یاد داد ، و اگر الله برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع (ونابود) نکند ، فساد زمین را فرا می گیرد ، ولی الله نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد .


تِلْکَ آیَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (252)


اینها آیات الهی اند که آنها را به حق بر تو تلاوت می کنیم و تو از زمره فرستادگان (و پیامبران الله ) هستی .

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 224 تا 232)


وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَیْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (224)


و الله را مانع و سدّ راه سوگندهای خویشتن نگردانید ، از این که کار نیک انجام داده و پرهیزگاری اختیار کنید و در میان مردمان صلح بر قرار کنید و (این را بدانید که) الله کاملا شنوا و بی نهایت دانا است .


لاَّ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِیَ أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ (225)


الله شما را به خاطر سوگندهائی که بدون توجّه یاد می کنید ( و نیّتی ندارید ) مؤاخذه نخواهد کرد ( و کفّاره یا عذابی بر آن مترتّب نمی گردد) ولیکن شما را در برابر آنچه دلهایتان کسب کرده است (و با نیت قسم خوردید) مؤاخذه می کند ( یعنی کفّاره یا عذابی بر آن مترتّب می گردد ) ، و الله کاملا آمرزنده و بی نهایت بردبار است .


لِّلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (226)



برای کسانی که اززنان خویش ایلاء می نمایند ( یعنی سوگند یاد می کنند که با ایشان آمیزش جنسی ننمایند برایشان مجاز است تا ) چهار ماه انتظار بکشند ( وهمبستری نکنند) اگر بازگشتند به حالت اولیه (یعنی با همسر جماع نمودند وسوگند خویش را نادیده گرفتند که چه بهتر ، ازدواج به حالت خود باقی است ) . و قطعا الله کاملا آمرزنده و بی نهایت مهربان است .


وَإِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (227)


ولی اگر تصمیم بر جدائی و طلاق گرفتند ( و در این مدّت بازنگشتند ، وبا همسر خویش همبسترنشدند ) همانا الله کاملا شنوا وبی نهایت دانا است .


وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکُیمٌ (228)


و زنان طلاق داده شده باید ( بعد از طلاق ) به مدّت سه بار عادت ماهانه انتظار بکشند ( و عدّه نگهدارند) و برای آنان حلال نیست این که بپوشانند آنچه الله در رحمهای آنان( اعم از جنین یا خون ماهانه )  آفریده است، اگر (واقعا) به الله و روز رستاخیز ایمان دارند ، و شوهران آنان برای برگرداندنشان ( به زندگی زناشوئی) در این ( این مدت عده، از دیگران ) سزاوارترند ، در صورتی که خواهان اصلاح باشند و برای زنان ( حقوق و واجباتی ) است ( که باید شوهران اداء بکنند ) همان گونه که بر زنان ( حقوق و واجباتی ) است که به گونه شایسته ای ( باید به مردان اداء کنند ). و مردان را بر زنان برتری است . و الله کاملا باعزّت و بی نهایت باحکمت است .

 

الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَن یَخَافَا أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (229)


طلاق (رجعی تا) دو بار است (بعد از آن) نگاهداری ( زن ) به گونه شایسته و یا رهاکردن وطلاق دادن( اوبرای بار سوم ) با نیکی  است. و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه ( بعنوان مهریه) بدیشان داده اید بازپس بگیرید ، مگر این که ( زن وشوهر) بترسند که نتوانند حدود الهی را پابرجا بدارند . پس اگر ( ای مسلمانان ) بیم داشتید که دو(زن و شوهر) حدود الهی را رعایت نکنند ، گناهی بر ایشان نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد ( و در برابر آن خلع نموده طلاق بگیرد ) . اینها حدود و مرزهای ( احکام شرعی ) الهی است و از آنها تجاوز نکنید ، و هرکس از حدود و مرزهای الهی تجاوز کند قطعا این چنین کسانی ستمگرند  .



فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (230)


پس اگر( برای بارسوم هم مرد زنش را) طلاق داد ، از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود ، مگر این که با شوهر دیگری ازدواج کند. در این صورت اگر ( شوهر دوم ) او را طلاق داد ، گناهی بر آن دو ( زن و شوهر اوّل ) نخواهد بود که ( به کانون زندگی زناشوئی ) برگردند ( و زن با شوهر اوّل مجدّدا ازدواج نماید ) در صورتی که امیدوار باشند که می توانند حدود الهی را پابرجا دارند . و اینها حدود الهی است که الله آنها را برای کسانی که آگاهند  بیان می نماید .

 

وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَاراً لَّتَعْتَدُواْ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُوَاْ آیَاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَیْکُمْ مِّنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (231)

 

و هنگامی که زنان را طلاق (رجعی) دادید ، و به ( آخرین روزهای ) عدّه خود رسیدند ، یا به طرز صحیح و عادلانه ای آنان را نگاه دارید ( و با ایشان آشتی کنید ) یا آنان را به طرز پسندیده و دادگرانه ای رها سازید (و طلاق دهید) ، و به خاطر زیان رسانیدن بدیشان و تعدّی کردن بر ایشان ، هیچ گاه ایشان را نگه ندارید ، و کسی که چنین کند ، بی گمان به خویشتن ستم کرده است ، و آیه های ( احکام و حدود ) الهی را به باد استهزاء نگیرید ، و نعمت الهی را بر خود و آنچه را که از کتاب (قرآن) و حکمت بر شما نازل کرده است و شما را با آن پند می دهد ، به خاطر بیاورید و از الله بترسید و بدانید که بی گمان الله نسبت به هرچیزکاملا آگاه است .


وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکُمْ أَزْکَى لَکُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (232)

و هنگامی که زنان را طلاق (رجعی) دادید و مدّت عدّه خود را به پایان رسانیدند ، مانع آنان نشوید که با شوهران ( سابق یا با کسان دیگری ) ازدواج کنند ، اگر در میانشان به طرز پسندیده ای تراضی برقرار گردد ، این همان چیزی است که کسانی از شما بدان پند داده می شوند که به الله و روز رستاخیز ایمان می دارند . این ( اوامر و نواهی الهی ) برای شما بالنده تر وپاکیزه تر است ، و الله( مصالح بشری را ) می داند و شما ( اسرار این احکام را چنان که شاید و باید ) نمی دانید .

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه ( 215 تا 223)


یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ (
(215

از تو می پرسند : چه چیز را صدقه و انفاق کنند ؟ بگو : آنچه از ( مال) پسندیده صدقه و انفاق می کردید از آن پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و مسافرین ( نیازمند) است . و هر کار نیکی که می کنید قطعا الله نسبت به از آن کاملا آگاه است .



کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
(216)

جنگ (وجهاد) بر شما
نوشته (وفرض) قرار داده شده است ، و حال آن که ( بنابه سرشت انسانی ) آن را ناپسند می دارید ، لیکن چه بسا چیزی را ناپسند بدارید ودر حالی که آن چیز برای شما خوب باشد ، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد ، و الله (مصلحت شما را ) می داند ودر حالی که شما (اسرار امور و مصلحت ها  را) نمی دانید .

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (217)

از تو درباره جنگ کردن در ماه حرام می پرسند . بگو : جنگ در آن ( گناهی ) بزرگ است . ولی جلوگیری از راه الله ( که اسلام است ) و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و اخراج ساکنانش از آن و کفر ورزیدن نسبت به الله، بنزد الله (گناهی) بزرگتر از آن است ، وفتنه (گناهی) بزرگتر از کشتن (یک انسان) است . ( مشرکان ) پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند ، ولی کسی که از شما از دین خود برگردد و در حال بمیرد که کافراست ، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد رفته است ، و ایشان یاران آتش ( دوزخ ) می باشند و آنان جاویدانان در آن هستند .



إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (218)


همانا کسانی که ایمان آورده اند و کسانی که هجرت نموده اند و در راه الله جهاد کرده اند ، آنان به رحمت الهی امید می دارند ، و الله کاملا آمرزنده و بی نهایت مهربان است .


یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219)


درباره شراب و قمار از تو سؤال می کنند . بگو : در آن دوگناه بزرگی است و منافعی هم برای مردم دربر دارند ، ولی گناه آن دو بیش از نفع آن دو است . و از تو می پرسند : چه چیز را صدقه و انفاق کنند ؟ بگو : مازاد ( نیازمندی خود را انفاق و صدقه دهید) . این چنین الله آیات (واحکام) را برای شما بیان می نماید ، شاید  بیندیشید .


فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَکُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (220)


(راجع به نیازهای خویش) در دنیا و آخرت . و از تو درباره یتیمان می پرسند ( که نظر اسلام راجع به برخورد با ایشان چیست ؟ ) . بگو : هر چیز که صلاح ایشان در آن باشد ، نیک و پسندیده است ، و اگر با آنان ( درزندگی به قصد اصلاح) مشارکت نمایید ( مانعی ندارد ) . ایشان برادران ( دینی ) شما هستند ، و الله مفسد را از مصلح می شناسد ، و اگر الله خواسته بود شما را (نسبت به یتیمان) به زحمت می انداخت . بی گمان الله کاملا چیره و بی نهایت با حکمت است.

 

وَلاَ تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلاَ تُنکِحُواْ الْمُشِرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُوْلَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ یَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (221)


و با زنان مشرک ( غیر اهل کتاب ) ازدواج نکنید تا اینکه ایمان بیاورند ، و قطعا  یک کنیز مسلمان از زن ( آزاد ) مشرکی بهتر است ، اگرچه (آن زن آزاد مشرک بنا بر عللی) شما را به شگفتی انداخته باشد ( و دلباخته او شده باشید ) ، و ( زنان و دختران خود را ) به ازدواج مردان مشرک در نیاورید ، تا اینکه ایمان بیاورند . و یقینا یک غلام مسلمان از مرد مشرکی بهتر است اگرچه ( آن مرد آزاد مشرک بنا بر عللی ) شما را به شگفتی انداخته باشد ( و مورد پسندتان قرار گرفته باشد ) . آنان ( اعم از زنان یا مردان مشرک شما را) به سوی آتش ( دوزخ ) دعوت می کنند و الله (شما را) به سوی بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفیق خویش دعوت می کند ، و (الله) آیات خود را برای مردم واضح بیان می کند تا این که شاید یادآور شوند .


وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِی الْمَحِیضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (222)


و از تو درباره (
جماع وهمبستری با زنان به هنگام ) حیض می پرسند . بگو : کثیفی و باعث اذیت (زنان) می گردد. پس در حالت قاعدگی از ( همبستری با ) زنان کناره گیری نمائید ، و با ایشان نزدیکی نکنید تا آن گاه که پاک می شوند . هنگامی که پاک شوند ، از مکانی که الله به شما فرمان داده است  با آنان نزدیکی کنید . بی گمان الله توبه کاران دوست می دارد و پاکان را دوست می دارد .


نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (223)


زنان شما محلّ کشت و کار شما هستند ، پس با هر روشی که می خواهید به آن محلّ درآئید ( و همبستری وجماع نمائید) ، و برای خود (با انجام کارنیک) پیشاپیش (توشه) بفرستید ، و از الله بترسید و بدانید که یقینا شما او را ملاقات کننده اید ، و (ای محمد) مسلمانان را مژده به (سعادت اخروی و رضایت پروردگار) بده.

ترجمه ســـــــــوره بقــــــــــــره آیه (211 تا 214)

سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُم مِّنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَمَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (211)


( ای پیامبر ! ) از پسران یعقوب بپرس : چقدر نشانه های بزرگ و روشنی به آنان داده ایم ؟ ( لیکن ایشان ناسپاسی کرده اند ) و هر کس نعمت الهی را پس از آن که به نزدش آمده دگرگونه کند چه بی گمان الله بسیار سخت عذاب دهنده است.

 

زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ (212)


زندگی دنیا برای کسانی که کفر نموده اند آراسته و پیراسته شده است و (بنا بر همین آراستگی ) کسانی را که ایمان آورده مسخره می کنند ، ( اینان نمی دانند که ) و روز قیامت کسانی که (در دنیا) پرهیزگاری اختیار نمودند بالاتر از ایشانند  و الله به هرکس که بخواهد بی حد وحساب روزی می دهد .


کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (213)

مردمان ( برابر فطرت در آغاز از نظر اندیشه) یک دسته بودند . ( کم کم دچار تغییر و اختلاف شدند ) پس الله پیامبرانی را در حالی فرستاد که بشارت دهندگان (به بهشت) و بیم دهندگان (از آتش جهنم) بودند. و با حق کتاب (آسمانی ) را بر آنان نازل نمود تا در میان مردمان راجع بدانچه اختلاف می ورزیدند داوری کند  در ( مطالب و حقّانیّت ) کتاب ( آسمانی ) اختلاف نورزیدند مگر کسانی که این کتاب به آنان داده شده بود (واین اختلاف ) بعد از اینکه دلایل بسیار واضح و روشن بنزدشان آمده بود ، از روی ستمگری و کینه توزی صورت گرفت. پس الله کسانی را که ایمان آورده بودند ، با اجازه خویش در آنچه اختلاف ورزیده بودند به سوی حق راهنمائی نمود، و الله هر کسی را که می خواهد به راه راست هدایت می دهد .


أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ (214)


آیا گمان برده اید که داخل بهشت می شوید بدون آن که به شما همانی برسد که به کسانی رسیده است که پیش از شما درگذشته اند ؟. زیانهای مالی و جانی ( و شدائد و مشکلات ) به آنان دست داده است و پریشان گشته اند تا این که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بوده اند ( هم صدا شده و ) می گفته اند : پس یاری الله کی ( و کجا ) است ؟ ! (آری) قطعا یاری الله (برای اهل ایمان) نزدیک است .