۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه و شرح حدیث (54) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (54) صحیح بخاری

 

عَنْ عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ، وَلِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لدُنْیَا یُصِیبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ یَتَزَوَّجُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ».


ترجمه : عمر(فاروق رضی الله عنه) روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اعمال و کارها به نیّت (آنها) بستگی دارد، و برای هر فرد همانی است که نیّت نموده است ، پس هرکس هجرتش بسوی الله و رسولش بوده پس هجرتش بسوی الله و رسولش می باشد، و هرکس هجرتش بسوی دنیا بوده تا بدان برسد و یا (به سوی ) زنی بوده تا با او ازدواج نماید پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سو هجرت نموده است .

 

احکام و مسائل حدیث

 

از این حدیث شریف مسائل و احکام زیر فهمیده می شود :

 

1 - کارها و اعمال هر فردی به نیّت آن فرد بستگی دارد .

 

2- اگر دراعمال نیک ؛ نیّت خراب و غیر شرعی باشد آن اعمال خراب و باطل می گردند .

 

3 - اگر عمل و نیّت هر دو خوب و شرعی باشند آن وقت است که آن عمل مورد قبول شرع واقع می گردد.

 

4- هجرت یعنی وطن را برای حفظ دین ترک نمودن و این عمل یکی از بهترین اعمال دینی است وباید فقط برای رضای الله متعال صورت گیرد .

 

5- هجرت اگربرای اهداف دنیوی باشد هیچ اجر و ثوابی ندارد بلکه برعکس گناه خواهد داشت .

 

6- در اینجا مناسب است معنای نیّت و مسائل مرتبط به آن ذکر شود :

 

نیّت یک کلمه عربی است که به معنای اراده دل می آید و هیچ ارتباطی با زبان ندارد ، و نیّت و عمل به چهارنوع با یکدیگر ارتباط و تعلق می گیرند:

 

(أ) نیّت شرعی و خوب و برای رضای الله متعال و کار و عمل نیز شرعی همانند: نماز خواندن برای رضای الله متعال ، این نوع عمل مورد پسند الله متعال و مورد قبول شرع می باشد .

 

(ب) نیّت شرعی و خوب ولی عمل غیر شرعی همانند: دزدی برای کمک نمودن به مستمندان و نیاز مندان، این عمل گناه و مورد خشم الهی واقع می گردد؛ ناگفته نماند که تمام بدعتهای را که عموم مسلمانان در عبادتهایشان انجام می دهند از همین نوع است .

 

(ج) نیّت غیر شرعی و بد ولی عمل شرعی و نیک همانند : خواندن نماز بصورت ریائی و خود نمائی ، ریاکاران این گونه عمل می کنند و در اینجا عمل نیک بنا بر نیّت بد ؛ بد شده و گناه محسوب می گردد ، هجرت بخاطر زن و دنیایی که در حدیث آمده از همین نوع می باشد .

 

(د) نیّت بد و غیر شرعی و عمل نیز غیر شرعی همانند : دزدی برای خوردن مال مردم ، خلاف کاران و افراد شرورکارهای خلاف شرعشان از همین نوع می باشد، در اینجا افراد دو گناه با هم جمع نموده مرتک آن شده اند؛ یک نیّت غیر شرعی وبد ودومی عمل غیر شرعی وبد .

 

ترجمه و شرح حدیث (53) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (53) صحیح بخاری

 

عَنْ أَبِی جَمْرَةَ، قَالَ: کُنْتُ أَقْعُدُ مَعَ ابْنِ عَبَّاسٍ یُجْلِسُنِی عَلَى سَرِیرِهِ فَقَالَ: أَقِمْ عِنْدِی حَتَّى أَجْعَلَ لَکَ سَهْمًا مِنْ مَالِی فَأَقَمْتُ مَعَهُ شَهْرَیْنِ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ وَفْدَ عَبْدِ القَیْسِ لَمَّا أَتَوُا النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنِ القَوْمُ؟ - أَوْ مَنِ الوَفْدُ؟ -» قَالُوا: رَبِیعَةُ. قَالَ: «مَرْحَبًا بِالقَوْمِ، أَوْ بِالوَفْدِ، غَیْرَ خَزَایَا وَلاَ نَدَامَى»، فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا لاَ نَسْتَطِیعُ أَنْ نَأْتِیکَ إِلَّا فِی الشَّهْرِ الحَرَامِ، وَبَیْنَنَا وَبَیْنَکَ هَذَا الحَیُّ مِنْ کُفَّارِ مُضَرَ، فَمُرْنَا بِأَمْرٍ فَصْلٍ، نُخْبِرْ بِهِ مَنْ وَرَاءَنَا، وَنَدْخُلْ بِهِ الجَنَّةَ، وَسَأَلُوهُ عَنِ الأَشْرِبَةِ: فَأَمَرَهُمْ بِأَرْبَعٍ، وَنَهَاهُمْ عَنْ أَرْبَعٍ، أَمَرَهُمْ: بِالإِیمَانِ بِاللَّهِ وَحْدَهُ، قَالَ: «أَتَدْرُونَ مَا الإِیمَانُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ» قَالُوا: اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: «شَهَادَةُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَإِقَامُ الصَّلاَةِ، وَإِیتَاءُ الزَّکَاةِ، وَصِیَامُ رَمَضَانَ، وَأَنْ تُعْطُوا مِنَ المَغْنَمِ الخُمُسَ» وَنَهَاهُمْ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنِ الحَنْتَمِ وَالدُّبَّاءِ وَالنَّقِیرِ وَالمُزَفَّتِ "، وَرُبَّمَا قَالَ: «المُقَیَّرِ» وَقَالَ: «احْفَظُوهُنَّ وَأَخْبِرُوا بِهِنَّ مَنْ وَرَاءَکُمْ»


ترجمه : ابوجمره رحمه الله فرمودند: ابن عباس (رضی الله عنه) مرا با خود بر تخت خودش می نشاند و به من گفت : در نزد من بمان تا اینکه سهمی از مال خودم را برایت بدهم من با ایشان دو ماه ماندم، سپس (روزی) فرمودند: همانا زمانی که وفد (قبیله) عبدالقیس به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمدند (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : (این) قوم چه کسانی اند؟ و یا (اینکه فرمودند) این وفد چه کسانی اند؟ (آنها) فرمودند: (ما از طائفه) ربیعه هستیم .(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : ای قوم و یا ای وفد خوش آمدید بدون اینکه خارگردید و بدون اینکه پشیمانی برایتان پیش آید. (این وفد) گفتند :ای رسول الله همانا ما نمی توانیم که به نزد شما بیاییم مگردر ماه حرام و در میان ما و شما این محله از کفار (قبیله) مضر قرار دارد، پس به ما یک دستور قاطعی بدهید تا آن را به کسانی که پشت سرما اند خبر دهیم، و با عمل به آنها به بهشت برویم، و(این وفد) از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره (استفاده از ظروف) نوشیدنیها پرسیدند : پس (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) به آنها چهار چیز را دستور داده و آنها را از چهار چیز ممانعت نمودند: (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) به آنها دستور دادند تا اینکه به الله یکتا ایمان بیاورند، پس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از آنها پرسید آیا می دانید که به الله یکتا ایمان آوردند یعنی چه ؟ آنها فرمودند: الله و رسولش آگاه تر اند (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: گواهی دادن که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست و قطعا محمد پیامبر الهی است و برپائی نمازو پرداخت زکات و روزه رمضان و اینکه یک پنجم آنچه که غنیمت گرفتید را پرداخت نمایید، و(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) آنها را ازچهار چیز ممانعت نمودند: از (استفاده نمودن از ظرفهای) کوزه ای، و کدوئی، وچوبی تراشیده شده و قیر اندود شده و(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخر) فرمودند: این دستورات را حفظ نمایید و آنها را به کسانی که پشت سرتان (از قومتان در منطقه تان) است خبر بدهید .

 

مسائل و احکام حدیث

 

از حدیث بالا مسائل و احکام زیر فهمیده و برداشت می شود :

 

1 - استاد اگر توان مالی دارد به شگردانش کمک کند همانگونه که ابن عباس رضی الله عنه به شاگرد خویش ابوجمر رحمه الله کمک مالی نمودند .

2- برای یادگیری علم باید به نزد علما رفت همانگونه که ابوجمر رحمه الله به نزد ابن عباس رضی الله عنه رفته و دو ماه آنجا ماندند و همانگونه که وفد عبد القیس به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برای ایمان آوردن و حصول علم آمدند .

3- از مهمانان خواستن تا اینکه خودشان را معرفی کنند .

4- به مهمانان خوش آمد گفتن و آنها را دل داری دادن .

5- از اهل علم سؤال های مفید نمودن .

6- بعد از یاد گیری علم آن را به اقوام و خویشان و سایرین رساندن.

7- با عمل نمودن به احکام اسلامی خواهان بهشت شدن .

8- به الله یکتا ایمان آوردن .

9- از شاگردان پرسیدن که آیا مطالب درس را خوب فهمیدند و اگر خوب نفهمیدند دوباره و بصورت کامل آن درس و مطالب را توضیح دادن .

10 - عادت زیبای صحابه رضی الله عنهم این بود که هرگاه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از آنان چیزی می پرسیدند که آیا فلان مطلب را می دانید آنان می گفتند : الله و رسولش داناتر است .

11- گواهی دادن که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست و قطعا محمد پیامبر الهی است و برپائی نمازو پرداخت زکات و روزه رمضان پرداخت یک پنجم غنیمت ؛ همه اینها از شعبه های ایمانی است .

12- استفاده نمودن از ظرفهای؛ کوزه ای، و کدوئی، وچوبی تراشیده شده و قیر اندود شده برای خورد و نوش و درست نمودن نبیذ در اوائل ممنوع بوده است ولی بعدها این حکم منسوخ شده و استفاده ازتمام ظروف بجز ظروف طلائی و نقره ای برای خوردن و نوش مجاز قرار داده شده است وفقط در ظروف طلائی و نقره ای خورد و نوش حرام است . 

 

ترجمه و شرح حدیث (52) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (52) صحیح بخاری

 

عَنْ النُّعْمَان بْنَ بَشِیرٍ، یَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " الحَلاَلُ بَیِّنٌ، وَالحَرَامُ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشَبَّهَاتٌ لاَ یَعْلَمُهَا کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ، فَمَنِ اتَّقَى المُشَبَّهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ: کَرَاعٍ یَرْعَى حَوْلَ الحِمَى، یُوشِکُ أَنْ یُوَاقِعَهُ، أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى، أَلاَ إِنَّ حِمَى اللَّهِ فِی أَرْضِهِ مَحَارِمُهُ، أَلاَ وَإِنَّ فِی الجَسَدِ مُضْغَةً: إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الجَسَدُ کُلُّهُ، وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الجَسَدُ کُلُّهُ، أَلاَ وَهِیَ القَلْبُ "

 

ترجمه : نعمان بن بشیر (رضی الله عنه) می فرمایند: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: حلال (در اسلام) واضح است و حرام (نیز) واضح است و در میان این دو (امور) شبهه داری وجود دارند که بیشتر مردم (بنا بر کم علمی خویش) آنها را نمی دانند، پس هرکس از (امور) شبهه دارد پرهیز و دوری کند او برای دینش و آبرویش طلب پاکی و برائت (از حرام) نموده است و هرکس در شبهه ها افتاد (او قطعا در حرام ها خواهد افتاد، و او) همانند چوپانی است که اطراف محوطه ممنوعه و قرقی (گله اش را) می چراند عنقریب او در داخل (قرق و محوطه ممنوعه) هم خواهد چراند ، آگاه باشید که همانا هرپادشاهی محوطه ممنوعه و قرقی دارد ، و آگاه باشید که محوطه ممنوعه و قرق الله در زمینش اموری است که آنها را حرام قرار داده است، و آگاه باشید که در جسم تکه گوشتی است که اگر آن سالم و خوب گشت تمام جسم خوب و سالم گشته است واگر آن خراب و فاسد شد تمام جسم خراب و فاسد خواهد گشت ، آگاه باشید که آن (تکه گوشت) قلب است .

 

مسائل و احکام حدیث

 

از حدیث بالا مسائل و امور زیاد برداشت و گرفته می شود:

1 - حلال در اسلام واضح است.

2- حرام در اسلام واضح است.

3- در میان حلال و حرام امور شبهه داری وجود دارند که بیشتر مردم بنا بر عدم اطلاعات کافی دینی آنها را نمی دانند.

3- برای برخی ازمسلمانان که همان اهل علم باشند امور شبهه داری وجود ندارد یعنی تمام حلالها و حرامها را می دانند.

4- برای اینکه فرد گرفتارحرام نگردد باید از امور شبهه دارپرهیز کند.

5 - هر پادشاهی محوطه ممنوع الورد و قرقی دارد .

6- امورحرام محوطه ممنوعه و منطقه قرق الله متعال اند، و نباید یک مسلمان در این قرق و محوطه ممنوعه داخل گردد .

7- چوپانی که در اطراف قرق و محوطه ممنوعه گله اش را می چراند عنقریب که به داخل قرق نیز وارد شود همانگونه که فردی که دور امور شبهه دار می چرخد عنقریب امور حرام را نیز مرتکب خواهد شد.

8 - قلب مرکز بدن انسان است اگراین مرکزاز فسادات سالم بماند تمام جسم نیز سالم خواهد ماند ولی اگر این مرکز بفساد کشانده شود تمام جسم را بفساد خواهد کشاند .

9- آدم های مفسد قلب های فاسدی دارند .

10- آدم های نیک قلب های سالم دارند .

11- تزکیه قلب افراد از شرک و خرافات برای یک داعی بسیار مهم است زیرا اگر قلب افراد اصلاح شوند افراد اصلاح شده اند،پس ای داعی دین پیش از اینکه بفکر اصلاح جسم افراد باشی بفکر اصلاح قلب افراد باش .

 

ترجمه و شرح حدیث (51) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (51) صحیح بخاری

 

عَنْ عَبْد اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ، أَخْبَرَهُ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو سُفْیَانَ بْنُ حَرْبٍ، " أَنَّ هِرَقْلَ، قَالَ لَهُ: سَأَلْتُکَ هَلْ یَزِیدُونَ أَمْ یَنْقُصُونَ؟ فَزَعَمْتَ أَنَّهُمْ یَزِیدُونَ، وَکَذَلِکَ الإِیمَانُ حَتَّى یَتِمَّ، وَسَأَلْتُکَ هَلْ یَرْتَدُّ أَحَدٌ سَخْطَةً لِدِینِهِ بَعْدَ أَنْ یَدْخُلَ فِیهِ؟ فَزَعَمْتَ أَنْ لاَ، وَکَذَلِکَ الإِیمَانُ، حِینَ تُخَالِطُ بَشَاشَتُهُ القُلُوبَ لاَ یَسْخَطُهُ أَحَدٌ "


ترجمه : عبدالله بن عباس (رضی الله عنهما) فرمودند: ابوسفیان بن حرب (رضی الله عنه) به من خبر دادند که همانا هرقل (پادشاه روم) به ایشان گفتند: من از تو پرسیدم آیا (مسلمانان روز بروز) اضافه می گردند و یا (اینکه) کم می گردند؟ و تو گمان نمودی که همانا (آنها روز بروز) زیادتر می گردند و ایمان نیز این گونه است تا که تکمیل می گردد، و از تو پرسیدم آیا کسی بنا بر ناراضی از دینش بعد از اینکه در آن داخل گشته مرتد شده است؟ تو گمان نمودی که نه، و ایمان نیز این گونه است زمانی که نور، شیرینی و فراخیش در دلها داخل می گردد کسی ازآن نارض نمی گردد .

 

مسائل و احکام حدیث:

 

از حدیث بالا مسائل و احکام زیرگرفته و برداشت می شود:

1 - ایمان اضافه و کم می شود .

2- هرکس دین را خوب بفهمد هر گز از دین ناراض نمی گردد.

3- هرکس دین را درست بفهمد هرگزمرتد نمی شود .

4- ایمان شیرینی خودش را دارد.

6- مسلمانان در هر دور و زمان روبه افزایش اند .

ناگفته نماند که این حدیث در حقیقت قسمتی از حدیث هفتم صحیح بخاری است که در آنجا بصورت کامل ومفصل آمده است و در اینجا امام بخاری رحمه الله بصورت مختصر قسمتی از آن را روایت نموده است .

ترجمه و شرح حدیث (50) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (50) صحیح بخاری

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَارِزًا یَوْمًا لِلنَّاسِ، فَأَتَاهُ جِبْرِیلُ فَقَالَ: مَا الإِیمَانُ؟ قَالَ: «الإِیمَانُ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَمَلاَئِکَتِهِ، وَکُتُبِهِ، وَبِلِقَائِهِ، وَرُسُلِهِ وَتُؤْمِنَ بِالْبَعْثِ». قَالَ: مَا الإِسْلاَمُ؟ قَالَ: " الإِسْلاَمُ: أَنْ تَعْبُدَ اللَّهَ، وَلاَ تُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمَ الصَّلاَةَ، وَتُؤَدِّیَ الزَّکَاةَ المَفْرُوضَةَ، وَتَصُومَ رَمَضَانَ ". قَالَ: مَا الإِحْسَانُ؟ قَالَ: «أَنْ تَعْبُدَ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ، فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ»، قَالَ: مَتَى السَّاعَةُ؟ قَالَ: " مَا المَسْئُولُ عَنْهَا بِأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ، وَسَأُخْبِرُکَ عَنْ أَشْرَاطِهَا: إِذَا وَلَدَتِ الأَمَةُ رَبَّهَا، وَإِذَا تَطَاوَلَ رُعَاةُ الإِبِلِ البُهْمُ فِی البُنْیَانِ، فِی خَمْسٍ لاَ یَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ " ثُمَّ تَلاَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: {إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ} [لقمان: 34] الآیَةَ، ثُمَّ أَدْبَرَ فَقَالَ: «رُدُّوهُ» فَلَمْ یَرَوْا شَیْئًا، فَقَالَ: «هَذَا جِبْرِیلُ جَاءَ یُعَلِّمُ النَّاسَ دِینَهُمْ».


ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم روزی در میان مردم نمایان بودند، جبرئیل (علیه السلام) به نزد ایشان آمدند و فرمودند: ایمان چیست؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (ایمان این است) که به الله و به فرشتگان الله، و به کتاب هایش و به ملاقات با او (در قیامت) و به پیامبرانش ایمان بیاوری و به برانگیخته شدن بعد از مرگ، ایمان بیاوری.

(جبرئیل علیه السلام) فرمودند: اسلام چیست؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (اسلام این است) که الله را عبادت کنی، و به اوچیزی را شرک نیاوری، و نماز را برپا داری، و زکات فرض (وتعیین شده در شرع را) پرداخت نمائی، و رمضان را روزه بگیری.

(جبرئیل علیه السلام) فرمودند: احسان چیست؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (احسان این است) که الله را طوری عبادت نمائی گویا که او را می بینی وگرچه تو او را نمی بینی قطعا او ترا می بیند .

(حبرئیل علیه السلام) فرمودند: قیامت چه وقت برپا می گردد؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (من) سؤال شونده از (توی) سؤال کننده (در این باره) آگاه تر نیست، ولی بزودی تورا از علامتهای قیامت خبردارخواهم نمود: آنگاه که کنیزصاحبش را بزاید و آنگاه که چوپانان شتران سیاه دربلند سازی ساختمان بر یکدیگر فخر نماید ، (و قیامت ) در پنج چیزی است که بجز الله کسی آنها را نمی داند، سپس پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم (این آیه را) تلاوت نمودند: {إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ} [لقمان: 34] الآیَةَ، یعنی : همانا علم قیامت در نزد الله است .

سپس (جبرئیل که به شکل مردی آمده بودند) پشت گردانده و رفتند(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: که او را برگردانید، (آنها رفتند که صدایش بزنند) چیزی را ندیدند،(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: این جبرئیل (بوده) است آمده (بود) تا به مردم دینشان را بیاموزد .

 


مسائل و احکام حدیث:

 

از حدیث بالا مسائل و احکام زیر گرفته و برداشت می شود:

1 - جبرئیل علیه السلام گاهی بشکل مردی به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تشریف می آوردند.

2 - برخی از صحابه های رضی الله عنهم جبرئیل علیه السلام را به شکل مردی دیدند.

3- دین مجموعه ایمان، اسلام و احسان می باشد .

4- ارکان ایمان از قرار زیرمی باشد:

(1)ایمان به الله.

(2) ایمان به فرشتگان .

(3) ایمان به کتابهای آسمانی.

(4) ایمان به پیامبران الهی.

(5)ایمان به قیامت که درآن ملاقات با الله متعال صورت می گیرد .

(6) ناگفته نماند که ایمان به (تقدیر) نیز ازارکان ایمان است ولی در الفاظ این حدیث درصحیح بخاری نیامده ولی درصحیح مسلم حدیث (10) در همین روایت ابوهریره رضی الله عنه این مطلب چنین آمده (وَتُؤْمِنَ بِالْقَدَرِ کُلِّهِ) و اینکه به تمام تقدیر ایمان بیاوری .

 

5- ارکان اسلام ازقرار زیرمی باشد:

( 1 ) پذیرش توحید و ترک شرک.

( 2 ) برپائی نماز.

( 3 ) پرداخت زکات.

( 4 ) روزه گرفتن ماه رمضان .

( 5 ) ناگفته نماند که (حج) نیز جزء ارکان اسلام است که در الفاظ این روایت نیامده ولی در روایت ابوهریره رضی الله عنه در سنن نسائی حدیث (4991) این مطلب چنین آمده است (وَتَحُجَّ الْبَیْتَ) یعنی اینکه خانه کعبه را حج نمائی .

 

6- احسان همان وجود اخلاص واقعی در انجام عبادت است و آن اینکه فرد باید الله متعال را طوری عبادت نماید گویا که او را می بیند وگرچه انسان الله متعال را در زمان انجام عبادت نمی بیند ولی این را باید بداند که الله متعال قطعا او را می بیند و بر اعمال او نظاره می کند .

7- تاریخ و زمان دقیق وقوع قیامت را کسی بجز الله متعال نمی داند حتی جبرئیل علیه السلام و پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم هم نمی دانستند .

8- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم علامت ها و نشانیهای که پیش از قیامت بروز می کنند و دلیل نزدیک شدن قیامت اند را بیان نمودند .

9 - یکی از علامت های قیامت رونق گرفتن جهاد اسلامی و به دست آوردن کنیزان جنگی است، تا این که این کنیزان از آقایانشان بچه دارمی شوند و بچه های این آقایان در حقیقت آقایان این کنیزان می باشند و این است معنای این که (کنیزآقایش را بزاید) .

10 - یکی دیگر از علامت های قیامت این است که افراد فقیر که روزی چوپان و شتر چران بودند ولی بعدها ثروتمند شدند و با سایرین در ساختمان سازی رقابت نموده و بر این فخر نمایند.

11- یک نوع از انواع تعلیم و آموزش سؤال و جواب است همانگونه که در این حدیث جبرئیل علیه السلام می پرسیدند و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پاسخ می دادند و صحابه رضی الله عنهم حاضر در آن جلسه بدین طریق بسیاری از مسائل را یاد گرفتند به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند (این (فرد) جبرئیل بود آمده بود تا به مردم دینشان را بیاموزد) .

 

ترجمه و شرح حدیث (49) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (49) صحیح بخاری

 

عَنْ أَنَس بْن مَالِکٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِی عُبَادَةُ بْنُ الصَّامِتِ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَرَجَ یُخْبِرُ بِلَیْلَةِ القَدْرِ، فَتَلاَحَى رَجُلاَنِ مِنَ المُسْلِمِینَ فَقَالَ: إِنِّی خَرَجْتُ لِأُخْبِرَکُمْ بِلَیْلَةِ القَدْرِ، وَإِنَّهُ تَلاَحَى فُلاَنٌ وَفُلاَنٌ، فَرُفِعَتْ، وَعَسَى أَنْ یَکُونَ خَیْرًا لَکُمْ، التَمِسُوهَا فِی السَّبْعِ وَالتِّسْعِ وَالخَمْسِ.


ترجمه : انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: عباده بن صامت رضی الله عنه به من خبردادند که همانا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (ازخانه) بیرون شدند تا بیان نمایند (که در این رمضان) شب قدر (کدام شب است) که (دیدند) دو مرد از مسلمانان با یکدیگر درگیر شدند ، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به حل اختلاف آنان مشغول شدند، لذا تعیین آن شب را الله متعال از ذهنشان برداشتند  و بعد) فرمودند: همانا من (از خانه) بیرون شدم تا اینکه (تعیین) شب قدر را (در این رمضان برایتان) بیان کنم که فلان و فلانی درگیر شدند (و من مشغول حل اختلاف آنان شدم ) که (تعیین شب قدر در این رمضان از ذهن من) برداشته شد و شاید این (عدم تعیین) برایتان بهتر باشد (تا بیشتر عبادت کنید ولی شما در این رمضان ) در هفت و نه و پنج (شب مانده به آخر و یا گذشته از دهه اخیر) جستجو کنید .


 

مسائل و احکام حدیث:

 

از حدیث بالا احکام و مسائل زیر برداشت و گرفته می شود :

1 - در یکی از رمضانها ی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شب قدر اول برای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تعیین شده و بعد از ذهن رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برداشته شد .

2 - درگیریها و اختلافات باعث برداشت خیلی از خیر و برکتها می شود .

3 - گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که فرمودند( در هفت و نه و پنج جستجو کنید) دو امکان دارد:

( أ ) هفت و نه و پنج شب به آخر رمضان مانده درآنها شب قدررا جستجو کنید و به عبادت سپری کنید زیرا در یکی از این شب ها در این رمضان شب قدر است، لذا به این ترتیب در یکی از شبهای بیست سوم و بیست یکم و شب بیست و پنجم امکان شب قدر است  .

( ب ) هفت و نه و پنج شب گذشته از دهه اخیر رمضان در آنها شب قدررا جستجو کنید و به عبادت سپری کنید زیرا در یکی از این شب ها در این رمضان شب قدر است، لذا به این ترتیب در یکی از شبهای بیست هفتم و سیم و شب بیست و پنجم امکان شب قدر است  .

نکته مهم : در احادیث صحیح متعددی آمده است که شب قدر چرخشی است یعنی درشب های طاق دهه اخیر رمضان می باشد و در هر رمضانی در یکی از شب های طاق دهه اخیر خواهد بود بعنوان مثال در یکی از رمضانها بیست و یکم و دریکی بیست نهم ودر یکی بیست سوم و در یکی بیست پنجم و در یکی بیست و هفتم می باشد .

 

 

 

ترجمه و شرح حدیث (48) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (48) صحیح بخاری

 

عَنْ زُبَیْدٍ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا وَائِلٍ عَنْ المُرْجِئَةِ، فَقَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «سِبَابُ المُسْلِمِ فُسُوقٌ، وَقِتَالُهُ کُفْرٌ».

 

ترجمه : زبید (رحمه الله) فرمودند: من از ابوائل (رحمه الله) در باره (فرقه) مرجئه پرسیدم ایشان فرمودند عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) برایم حدیث بیان نمودند که همانا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: دشنام دادن مسلمان فسق و درگیری با او کفر است .


 

مسائل و احکام حدیث

 

مسائل و احکام زیر از حدیث بالا استنباط و فهمیده می شود :

 

1 – این حدیث رد فرقه مرجئه است و مرجئه به گروهی گویند که اعمال را جزء ایمان نمی دانند و بر این نظریه اند که گناهان به ایمان هیچ ضربه ای نمی زند، نظریه این فرقه با آیات قرآنی و احادیث صحیح نبوی در تضاد است .

 

2 - دشنام دادن مسلمان گناه و فسق است یعنی یک نوع بیرون رفتن از اطاعت دستورات شرع محسوب می شود .

3- درگیری با یک مسلمان عمل کفری محسوب می شود .

4- گناهان باعث ضربه زدن به ایمان فرد می گردد .

 

یک نکته بسیارمهم : کفر وفسق بر دو نوع است :

 

( أ ) کفر و فسق اکبر؛ این نوع کفر و فسق انسان را از اسلام بیرون نموده و وارد کفر می کند همانند عبادت نمودن بت ها و پرستش غیر الله متعال .

( ب ) کفر و فسق اصغر؛ یعنی برخی از گناهانی که انسان را از اسلام بیرون نمی کند ولی باعث نقص ایمان فرد می گردد ،همانند دشنام دادن یک مسلمان که فسق اصغر است و درگیری با یک مسلمان که کفر اصغر است .

 

از این توضیح و تقسیم معلوم می شود که هر عملی که در احادیث و آیات قرآنی به آن کفر گفته شده آن کفر اکبر نیست و باید بررسی شود که آن عمل کفری ازچه نوع از انواع گناهان است و در کدام قسم از اقسام کفر داخل می گردد ، نکته دیگری که باید مورد نظر و توجه ما باشد این است که انجام اعمال کفری گرچه از نوع کفر اکبر هم باشد همیشه فرد را کافرنمی گرداند و از اسلام خارج نمی کند زیرا زمانی فرد بنا بر انجام عمل کفر اکبر از اسلام خارج می شود که تمام شرائط تکفیردر او یافت شده و هیچ مانعی از موانع تکفیر در او یافت نشود ، لذا اگر ما دیدیم که فردی مرتکب کفر اکبر شده بازهم نباید او را تکفیر کنیم تا اینکه بررسی کنیم وبه بینیم آیا تمام شرائط تکفیر در او یافت می شود و آیا هیچ مانعی از موانع کفر در او وجود ندارد ، اگر تمام شرائط تکفیر در او یافت نشد و یا مانعی از موانع تکفیر در او یافت شده با وجودی که کفر اکبر هم مرتکب شده است باز هم آن فرد کافر نمی گردد.

 

 

ترجمه و شرح حدیث (47) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (47) صحیح بخاری

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ، إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا، وَکَانَ مَعَهُ حَتَّى یُصَلَّى عَلَیْهَا وَیَفْرُغَ مِنْ دَفْنِهَا، فَإِنَّهُ یَرْجِعُ مِنَ الأَجْرِ بِقِیرَاطَیْنِ، کُلُّ قِیرَاطٍ مِثْلُ أُحُدٍ، وَمَنْ صَلَّى عَلَیْهَا ثُمَّ رَجَعَ قَبْلَ أَنْ تُدْفَنَ، فَإِنَّهُ یَرْجِعُ بِقِیرَاطٍ» .

 

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس دنبال جنازه ای برود و در حالی که بدان معتقد بوده و به نیت اجروثواب این کار را انجام دهد و به همراه جنازه باشد تا اینکه بر او نماز خوانده شود و از دفنش فارغ گردد همانا به او دو قیراط از اجر و ثواب برمی گردد و هر قیراطی همانند کوه احد است و هرکس برآن (جنازه) نماز خواند و سپس برگشت پیش از اینکه دفن گردد همانا او با یک قیراط از اجر و ثواب برمی گردد .

 

مسایل و احکام حدیث:


از حدیث بالا احکام زیرگرفته و استنباط می شود :

1 - شرکت در نمازجنازه یک مسلمان شعبه ای از شعبه جات ایمان است .

2 - شرکت در دفن یک مسلمان شعبه ای از شعبه جات ایمان است.

3- شرکت در نمازه جنازه یک مسلمان به اندازه کوه احد اجر و ثواب دارد .

4 - شرکت در دفن یک مسلمان به اندازه کوه احد اجر و ثواب دارد.

5- شرکت در نمازه جنازه و دفن یک مسلمان به اندازه دو کوه احد اجر و ثواب دارد.

6- شرکت درنمازجنازه و دفن یک مسلمان باید برای رضای الله متعال وبه نیت اجر و ثواب باشد نه برای اهداف دیگر ورنه هیچ اجر و ثوابی به فرد نمی رسد.

7- این حدیث بیانگر اهتمام و توجه اسلام به فرد مسلمان بعد از مرگش می باشد و این اجرهای بزرگ را الله متعال در نمازه جنازه و دفن یک مرده قرار داده تا اینکه مسلمانان به مردگان خویش بهتر توجه دهند و در جنازه و دفن آنها با اهتمام کامل و توجه بیشتری شرکت کنند .

 

 

 

ترجمه و شرح حدیث (46) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (46) صحیح بخاری

 

عَنْ طَلْحَةَ بْنَ عُبَیْدِ اللَّهِ قال: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ أَهْلِ نَجْدٍ ثَائِرَ الرَّأْسِ، یُسْمَعُ دَوِیُّ صَوْتِهِ وَلاَ یُفْقَهُ مَا یَقُولُ، حَتَّى دَنَا، فَإِذَا هُوَ یَسْأَلُ عَنِ الإِسْلاَمِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «خَمْسُ صَلَوَاتٍ فِی الیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ». فَقَالَ: هَلْ عَلَیَّ غَیْرُهَا؟ قَالَ: «لاَ، إِلَّا أَنْ تَطَوَّعَ». قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «وَصِیَامُ رَمَضَانَ». قَالَ: هَلْ عَلَیَّ غَیْرُهُ؟ قَالَ: «لاَ، إِلَّا أَنْ تَطَوَّعَ». قَالَ: وَذَکَرَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الزَّکَاةَ، قَالَ: هَلْ عَلَیَّ غَیْرُهَا؟ قَالَ: «لاَ، إِلَّا أَنْ تَطَوَّعَ». قَالَ: فَأَدْبَرَ الرَّجُلُ وَهُوَ یَقُولُ: وَاللَّهِ لاَ أَزِیدُ عَلَى هَذَا وَلاَ أَنْقُصُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَفْلَحَ إِنْ صَدَقَ».

 

ترجمه : طلحه بن عبید الله (رضی الله عنه) فرمودند: مرد ژولیده سری از اهل نجد به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمد (او از دور حرف زده می آمد) که آوازبلند و منتشرشده در هواء شنیده می شد ولی فهمیده نمی شد که چه می گوید تا اینکه نزدیک شد ناگهان ( متوجه شدیم) که او از (ارکان و احکام) اسلام می پرسد، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم  فرمودند : در شبانه روزی (خواندن) پنج (وقت) نماز (برتو واجب است ،آن مرد) گفت : آیا غیرازاین (پنج وقت) برمن (واجب) است؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : نه، مگر اینکه (نماز) نفلی بخوانی. (و سپس) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: و روزه گرفتن (ماه) رمضان (بر تو واجب است). (آن مرد) گفت : آیا غیرازآن برمن (واجب) است؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : نه، مگر اینکه (روزه) نفلی بگیری . (راوی می گوید) ورسول الله صلی الله علیه و آله وسلم زکات را برایش بیان نمود، (آن مرد) گفت : آیا غیرازآن برمن (واجب) است؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : نه، مگر اینکه (صدقه) نفلی بدهی. (راوی) می گوید : سپس آن مرد پشت گرداند و در حالی که او می گفت : سوگند به الله بر این (واجبات چیزی را) نه اضافه می کنم و نه (هم از آنها، چیزی را) کم می کنم ، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (این فرد) کامیاب گشته است اگر راست گفته باشد .

 

مسائل و احکام حدیث

 

مسائل و احکام زیر از حدیث بالا گرفته و استنباط می شود :

 

1 - شبانه روزی پنج وقت نماز فرض است .

2 - نمازهای که در شبانه روز غیراز نمازها پنجگانه خوانده می شوند همه آنها نفل اند .

3 - روزه رمضان فرض است .

4 – تمام روزه های غیر از رمضان نفلی است .

5 - زکات فرض است .

6 - سایر صدقات غیر از زکات نفلی است .

7 - پایبندی به فرایض باعث نجات می گردد گرچه فرد عبادات نفلی انجام ندهد ولی از آنجایی که انسان گه گاهی در فرائض کوتاهی می کند در اسلام نوافل مشروع شده تا جبران کار شده و جای آن کمی ها پرشود .

 

 

 

ترجمه شرح وحدیث (45) صحیح بخاری

ترجمه  شرح وحدیث (45) صحیح بخاری

 

عَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ، أَنَّ رَجُلًا، مِنَ الیَهُودِ قَالَ لَهُ: یَا أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ، آیَةٌ فِی کِتَابِکُمْ تَقْرَءُونَهَا، لَوْ عَلَیْنَا مَعْشَرَ الیَهُودِ نَزَلَتْ، لاَتَّخَذْنَا ذَلِکَ الیَوْمَ عِیدًا. قَالَ: أَیُّ آیَةٍ؟ قَالَ: {الیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا} [المائدة: 3] قَالَ عُمَرُ: «قَدْ عَرَفْنَا ذَلِکَ الیَوْمَ، وَالمَکَانَ الَّذِی نَزَلَتْ فِیهِ عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَهُوَ قَائِمٌ بِعَرَفَةَ یَوْمَ جُمُعَةٍ».


ترجمه : عمربن خطاب رضی الله عنه فرمودند: مردی از یهود به ایشان گفت : ای رهبر مسلمانان شما یک آیه ای در کتابتان می خوانید که اگر برما گروه یهود نازل می شد روز نزول آن را عید و جشن می گرفتیم (عمر رضی الله عنه) گفت : کدام آیه (مد نظر تواست) ؟ (آن مرد یهودی) گفت : {الیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا} یعنی : امروز دینتان را برایتان کامل نموده و نعمتم را بر شما تمام نموده و راضی گشتم تا اسلام دینتان باد .

عمر(رضی الله عنه) فرمودند: ما آن روزی (که این آیه نازل شده است) را می دانیم و همچنین (از) مکانی که این آیه برپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نازل گشته (باخبریم، این آیه زمانی بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نازل گشت) که ایشان (درحجه الوداع) درروز جمعه در عرفات ایستاده بودند.

 

مسایل و احکام حدیث:


از حدیث بالا مسایل و احکام زیربرداشت می شود :

1 -  امیرالمؤمنین عمربن خطاب رضی الله عنه فرد متین و نرمی بودند که حتی غیر مسلمانان نیز براحتی می توانستند با ایشان ملاقات و گفتگو داشته باشند .

2- قوم یهود بجای عمل به کتب الهی بیشتر به جشن و مراسم گرفت برای آنها علاقه داشتند .

3- دین اسلام یک دین کاملی است و پاسخ گوی تمام مسایل و احکام مورد نیاز بشریت است .

4- آیه {الیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا} در روز جمعه زمانی که رسول الله در حجه الوداع در عرفات ایستاده بودند برایشان نازل شده است .

5- اینکه عمر(رضی الله عنه) فرمودند: ما آن روزی که این آیه نازل شده است را می دانیم و همچنین از مکانی که این آیه برپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نازل گشته باخبریم، هدف عمر رضی الله عنه این است که ما این دو روز را مسلمانان به نوع عید و جشن می داریم روز جمعه عید هفته ای ما مسلمانان است و روز عرفات یک نوع جشن برای حجاج ماست، لذا ما این دو روز را جشن داریم .

6- این حدیث بیانگر این است که عمر رضی الله عنه نسبت به دین و قرآن آگاهی و توجه زیادی داشتند که زمان و مکان نزول این آیه قرآنی را می دانستند.

 

ترجمه و شرح حدیث (44) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (44) صحیح بخاری

 

عَنْ أَنَسٍ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: یَخْرُجُ مِنَ النَّارِ مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ شَعِیرَةٍ مِنْ خَیْرٍ، وَیَخْرُجُ مِنَ النَّارِ مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ بُرَّةٍ مِنْ خَیْرٍ، وَیَخْرُجُ مِنَ النَّارِ مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ ذَرَّةٍ مِنْ خَیْرٍ .

 

ترجمه : انس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: از آتش (جهنم) بیرون خواهند شد هرکسی که لا اله الا الله گفته و در دلش به اندازه وزن یک دانه جویی از خیر(و ایمان) باشد، واز آتش (جهنم) بیرون خواهند شد هرکسی که لا اله الا الله گفته و در دلش به اندازه وزن یک دانه گندم از خیر(و ایمان) باشد، از آتش (جهنم) بیرون خواهند شد هرکسی که لا اله الا الله گفته و در دلش به اندازه وزن یک مورچه کوچک (یا ذرّه ای) از خیر(و ایمان) باشد.

 


مسایل و احکام حدیث

 

1 - برخی ازمسلمانان گنه کاربه طور موقّت به جهنم خواهند رفت.

2 - ایمانهای مسلمانان همه در یک سطح نیستند .

3 - ایمانهای مسلمانان اضافه و کم می شوند .

4- هیچ فردی که حتی یک ذرّه ایمان هم داشته باشد هرگز تا به آخر در جهنم نخواهند ماند .

5- برخی از مسلمانان که بنا برگناهان به جهنم رفته اند روزی از جهنم نجات خواهند یافت .