۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه و شرح حدیث (48) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (48) صحیح بخاری

 

عَنْ زُبَیْدٍ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا وَائِلٍ عَنْ المُرْجِئَةِ، فَقَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «سِبَابُ المُسْلِمِ فُسُوقٌ، وَقِتَالُهُ کُفْرٌ».

 

ترجمه : زبید (رحمه الله) فرمودند: من از ابوائل (رحمه الله) در باره (فرقه) مرجئه پرسیدم ایشان فرمودند عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) برایم حدیث بیان نمودند که همانا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: دشنام دادن مسلمان فسق و درگیری با او کفر است .


 

مسائل و احکام حدیث

 

مسائل و احکام زیر از حدیث بالا استنباط و فهمیده می شود :

 

1 – این حدیث رد فرقه مرجئه است و مرجئه به گروهی گویند که اعمال را جزء ایمان نمی دانند و بر این نظریه اند که گناهان به ایمان هیچ ضربه ای نمی زند، نظریه این فرقه با آیات قرآنی و احادیث صحیح نبوی در تضاد است .

 

2 - دشنام دادن مسلمان گناه و فسق است یعنی یک نوع بیرون رفتن از اطاعت دستورات شرع محسوب می شود .

3- درگیری با یک مسلمان عمل کفری محسوب می شود .

4- گناهان باعث ضربه زدن به ایمان فرد می گردد .

 

یک نکته بسیارمهم : کفر وفسق بر دو نوع است :

 

( أ ) کفر و فسق اکبر؛ این نوع کفر و فسق انسان را از اسلام بیرون نموده و وارد کفر می کند همانند عبادت نمودن بت ها و پرستش غیر الله متعال .

( ب ) کفر و فسق اصغر؛ یعنی برخی از گناهانی که انسان را از اسلام بیرون نمی کند ولی باعث نقص ایمان فرد می گردد ،همانند دشنام دادن یک مسلمان که فسق اصغر است و درگیری با یک مسلمان که کفر اصغر است .

 

از این توضیح و تقسیم معلوم می شود که هر عملی که در احادیث و آیات قرآنی به آن کفر گفته شده آن کفر اکبر نیست و باید بررسی شود که آن عمل کفری ازچه نوع از انواع گناهان است و در کدام قسم از اقسام کفر داخل می گردد ، نکته دیگری که باید مورد نظر و توجه ما باشد این است که انجام اعمال کفری گرچه از نوع کفر اکبر هم باشد همیشه فرد را کافرنمی گرداند و از اسلام خارج نمی کند زیرا زمانی فرد بنا بر انجام عمل کفر اکبر از اسلام خارج می شود که تمام شرائط تکفیردر او یافت شده و هیچ مانعی از موانع تکفیر در او یافت نشود ، لذا اگر ما دیدیم که فردی مرتکب کفر اکبر شده بازهم نباید او را تکفیر کنیم تا اینکه بررسی کنیم وبه بینیم آیا تمام شرائط تکفیر در او یافت می شود و آیا هیچ مانعی از موانع کفر در او وجود ندارد ، اگر تمام شرائط تکفیر در او یافت نشد و یا مانعی از موانع تکفیر در او یافت شده با وجودی که کفر اکبر هم مرتکب شده است باز هم آن فرد کافر نمی گردد.