۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآیه (۲۴۴) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۴۴) سوره بقره

 

وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۲۴۴)

ترجمه : ودرراه الله (با کفار) بجنگید (و جهاد نمایید) و(این را خوب) بدانید که همانا الله (نسبت به گفتارتان) کاملا شنوا و (نسبت به کردارتان) بی نهایت دانا است .

 

تفسیرآیه (۲۴۴) سوره بقره

 

(وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ) با دقّت در این قسمت از آیه سه چیز مهم فهمیده می شود :

1 - الله متعال به پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان دستور به جهاد با کفار  و منافقین داده است ،همان گونه که این مطلب را در آیه (73) سوره (توبه) این گونه ذکر نموده اند «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ».

ترجمه : ای پیامبربا کفار و منافقین (بجنگ و) جهاد نما و برآنان سخت گیری نما، و(این را بدان که) جایگاه آنان دوزخ است و بدجایگاهی است .

2 - جهاد همیشه باید در راه الله متعال و برای اعلای کلمه و دین او باشد ، ودراین به حدیث شماره (123) صحیح بخاری نیزتوجه نمایید :

عَنْ أَبِی مُوسَى، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ ، مَا القِتَالُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؟ فَإِنَّ أَحَدَنَا یُقَاتِلُ غَضَبًا، وَیُقَاتِلُ حَمِیَّةً، فَرَفَعَ إِلَیْهِ رَأْسَهُ، قَالَ: وَمَا رَفَعَ إِلَیْهِ رَأْسَهُ إِلَّا أَنَّهُ کَانَ قَائِمًا، فَقَالَ: «مَنْ قَاتَلَ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ العُلْیَا، فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ».

 

ترجمه : ابوموسی (اشعری رضی الله عنه) فرمودند : مردی به نزد پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم وگفت : ای رسول الله ، جنگ (وجهاد) در راه چگونه است ؟ همانا (گاهی) یکی ازما بنا برناراحتی جنگ (و جهاد) می نماید ، و(گاهی یکی ازما) بنا برغیرت و تعصب ودفاعی قومی می جنگد (و جهاد می کند)، (کدام یک از اینها در راه الله وجهاد است) ؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) سرشان را به سوی اوبلند نمودند (روای می گوید) رسول الله صلی علیه وآله وسلم سرشان را به سوی او بلند نکردند مگراینکه آن مرد ایستاده بودند، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : هرکس برای این بجنگد (و جهاد نماید) تا کلمه (و دین) الله بلند شده (وبالا بماند) پس او در راه الله عزّ وجل است .

 

3 - درگیریهایی که در جهان اسلام در میان مسلمانان اتفاق می افتد، جهاد اسلامی نیست ، بلکه فتنه های است که علت اصلی آن دشمنان اسلام اند، و در باره چنین درگیریهای به روایت شماره (31) صحیح بخاری که در اینجا ذکر می کنم توجه نمایید :

عَنِ أَبی بَکْرَةَ قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِذَا التَقَى المُسْلِمَانِ بِسَیْفَیْهِمَا فَالقَاتِلُ وَالمَقْتُولُ فِی النَّارِ»، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا القَاتِلُ فَمَا بَالُ المَقْتُولِ قَالَ: «إِنَّهُ کَانَ حَرِیصًا عَلَى قَتْلِ صَاحِبِهِ».

 

ترجمه : ابوبکره رضی الله عنه فرمودند : همانا من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمایند : هرگاه دو مسلمان با شمشیرهایشان با یکدیگر بجنگند (و درگیر شوند)، کشنده و کشته شده هر دو درآتش (جهنم) خواهند رفت ، من گفتم : ای رسول الله این که قاتل (و کشنده) است (و حکمش واضح است ) ولی جریان مقتول (وکشته شده) چیست؟ (و او چرا باید به جهنم برود ، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : همانا او نیزحریص برکشتن یار(و فرد درگیر با) خودش بوده است .

 

(وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) در این قسمت از آیه در حقیقت هشداری به ما انسانهاست که ای انسانها نباید شما هرگز نباید نسبت به گفتار و کردارتان بی توجه باشید، زیرا الله متعال نسبت به گفتارتان کاملا شنواست و نسبت به کردارتان کاملا داناست ، لذا نسبت به همه آنها در قیامت از شما باز خواست خواهد نمود و شما باید جوابگوی آنان باشید، پس مواظب باشید که نه حرفی بزنید و نه هم کاری را انجام دهید که فردای قیامت پاسخی برای آنها نداشته باشید . 

تفسیرآسان آیه (۲۴۳) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۳) سوره بقره

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمْ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ (۲۴۳)

ترجمه : آیا به سوی آنانی که از ترس مرگ ازخانه هایشان بیرون شدند و در حالی که آنها هزاران نفر بودند، نگاه نکردی (و داستان آنان را نشنیده ای)، پس الله به آنان گفت: بمیرید (و آنان همه مردند) سپس الله، آنان را زنده گردانید ، همانا الله دارای فضل (وکرمی ، بس بزرگی) برمردم است ولی بیشترمردم سپاسگزاری نمی کنند.

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۳) سوره بقره

 

(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمْ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ) دراین قسمت از آیه آمده که درگروهی ازامتیان پیشین بیماری طاعون اتفاق افتاده بود که زیاد ازآنها می مردند و چون اهل آن منطقه چنین حالت را دیدند ازترس مرگ آن منطقه را رها نموده و عزم رفتن به منطقه دیگری را نمودند ، این افراد تعدادشان به هزاران می رسید، الله متعال برای اینکه با آنها بفهماند که مرگ و زندگی به دست الله متعال است و هرگز نمی شود با تدبیر به جنگ تقدیر رفت همه را کشت و سپس دو باره آنها را زنده نمود .

در اینجا چند چیز که ربط به این قسمت ازاین آیه شریف دارد باید توضیح داده شود :

1 - ترس وفرار از مرگ با طاعون وبیماریهای همگانی جایز نیست ، در این باره به حدیث شماره (5730) صحیح بخاری توجه نمایید :

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ - أَنَّ عُمَرَ خَرَجَ إِلَى الشَّأْمِ، فَلَمَّا کَانَ بِسَرْغَ بَلَغَهُ أَنَّ الوَبَاءَ قَدْ وَقَعَ بِالشَّأْمِ - فَأَخْبَرَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِذَا سَمِعْتُمْ بِهِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَقْدَمُوا عَلَیْهِ، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا، فَلاَ تَخْرُجُوا فِرَارًا مِنْهُ».

ترجمه : عبدالله بن عامر رحمه الله فرمودند : همانا عمر (فاروق رضی الله عنه در دوران خلافتشان از مدینه) برای رفتن به شام بیرون شدند و چون به مکان سرغ رسیدند خبر به ایشان رسید که در شام وبا افتاده است (عمر رضی الله عنه برای رفتن و یا نرفتن به شام از همرانش مشورت گرفتند که) عبد الرحمن بن عوف (رضی الله عنه) به ایشان خبر دادند که همانا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: چون شنیدید که در سر زمینی وبا افتاده پس به آنجا نروید و چون در سرزمین وبا افتاد که شما درآنجا بودید پس از(ترس) وبا ، ازآنجا فرار نکنید .

2 - هرگز نمی شود با تدبیربشری به جنگ و مبارزه با تقدیر الهی رفت و هرکس چنین کاری را بخواهد بکند بجز شرمندگی و سر افکنده گی چیز دیگری برایش به ارمغان نخواهد آورد ، لذا ما وظیفه داریم که برابر با شرع و عقل سلیم در زندگی خودمان تصمیم گرفته و عمل نماییم ، آنگاه اگربرای ما اتفاق خوبی افتاد این تقدیرما بوده و باید شکر الله متعال را بجا آوریم و اگر هم خدای ناخواسته اتفاقی بدی برای ما رخ داد آنگاه گرفتار وسوسه شیطانی نشده و نه گویم که اگر چنین و چنان میکردم و یا چنین و چنان می گفتم ، چنین وچنان می شد بلکه بگویم آنچه الله متعال خواسته همان شده است و ما راضی به آنیم که الله متعال برای ما خواسته و در تقدیر ما آورده است ، در این باره به حدیث شماره (2664) صحیح مسلم توجه فرمایید :

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِیُّ، خَیْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِیفِ، وَفِی کُلٍّ خَیْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا یَنْفَعُکَ، وَاسْتَعِنْ بِاللهِ وَلَا تَعْجَزْ، وَإِنْ أَصَابَکَ شَیْءٌ، فَلَا تَقُلْ لَوْ أَنِّی فَعَلْتُ کَانَ کَذَا وَکَذَا، وَلَکِنْ قُلْ قَدَرُ اللهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّیْطَانِ».

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : مسلمان قوی (الایمان) از مسلمان ضعیف (الایمان) به نزد الله بهتر ومحبوب تر است، و در هریک (از این نوع دومسلمان) خیر و خوبی است، برآنچه به نفع تو می رساند حریص باش، واز الله کمک بخواه و عاجز نمان، و اگر به چیزی (از مصیبت و غم) رسید پس (درآن زمان) نگواگراین کار را انجام می دادم چنین و چنان می شد، ولیکن بگو الله این را مقدّرنموده وآنچه او خواسته است (همان) شده است، زیرا گفتن اگر(چنین نمی کردم و یا چنان می کردم چنین و چنان می شد)، (درب) کار (و وسوسه) شیطان را باز می کند.

3 - نکته سومی که در اینجا نیاز به بیان است این است که فراراز مرگ امکان ندارد، و هیچ کس پیش از پایان عمرش نمی میرد، همان گونه که هیچ کس بیشتر از مدت عمری که در تقدیر برایش تعیین شده است زنده نمی ماند در این باره به این گفته الله متعال که در سوره اعراف آیه (34) آمده است توجه فرمایید :

وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ .

وبرای هر ملتی (و تک تک افراد آن) یک مدت معین است و چون مدت آنان (به پایان) برسد (و وقت رفتنشان فرا رسد) نه می توانند یک لحظه درخواست تأخیر نمایند و نه هم می توانند یک لحظه در خواست (زود رفتن و) پیش افتادن نمایند (یعنی سروقت بدون هیچ پس و پیشی باید از این دنیا بروند).

 ناگفته نماند که در آین آیه آمده « أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ » و همچنین آمده « وَهُمْ أُلُوفٌ » حالا اینها از چه قومی بودند؟ و در کجا زندگی می کردند؟ و تعداد دقیقشان چه قدر بوده است؟ در هیچ آیه ای از قرآن و همچنین درهیچ حدیث صحیحی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تعیین و بیان نشده است ، لذا نیاز به تعیین و بیان آنها نیست گرچه برخی از مفسرین بنا بربرخی از آثار این افراد را به بنی اسرائیل نسبت داده اند و در باره تعداد آنان نیز سخنانی گفته اند که آنقدر زیاد مستدل و قابل اعتماد نیست ، لذا اصل براین است که هر آنچه در قرآن مجید مطلق و یا مبهم آمده و در احادیث صحیح نبوی صلی الله علیه وآله وسلم نیزتوضیح و تعیینی در باره آنها نیامده است ، در باره آنها سکوت نماییم و همان گونه که در قرآن بدون تعیین آمده ما نیز بدون تعیین بیان نماییم .

(إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ) دراین قسمت ازآیه الله متعال فضل و کرمش را بر مردم متذکر شده است ، آری اگر هر یک از ما انسانها به نعمت های فراوانی که الله متعال به ما داده است فکر کنیم آن وقت است که به خوبی پی خواهیم برد که چه نعمت های فراوانی الله متعال به ما داده است وچقدر زیاد الله متعال به  فضل و کرمی نموده است و آنگاه است که پی خواهیم برد که واقعا : الله متعال دارای فضل و کرم زیادی برمردم است .

 (وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ) در قسمت از آیه آمده که اکثرمردم شکر گذار نیستند و شکر گذاران بسیار کم اند و درحالی که در قبال این نعمت های فراوان الله متعال باید شکر گذار می بودند ولی بنا برفریبی که از شیطان خورده اند دچار این ناشکری گشته اند .

آری شکردر این نمایان می شود که فرد چه قدر الله متعال را عبادت و از دستورات او اطاعت می کند ، یعنی هر چند فرد بیشتر به عبادت و اطاعت الله متعال مشغول شود او بیشتر شکر الله متعال را بجا آورده است در این باره به حدیث شماره (4837) صحیح بخاری که این گونه آمده است توجه نمایید :

عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: أَنَّ نَبِیَّ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یَقُومُ مِنَ اللَّیْلِ حَتَّى تَتَفَطَّرَ قَدَمَاهُ، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: لِمَ تَصْنَعُ هَذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ؟ قَالَ: «أَفَلاَ أُحِبُّ أَنْ أَکُونَ عَبْدًا شَکُورًا ...».

ترجمه : عایشه رضی الله عنها فرمودند : همانا پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم (عادتشان براین) بود که شب آنقدر (زیاد نماز خوانده و) به نماز می ایستادند تا دو قدمشان شق شده (و دو پایشان ورم می نمود) عایشه (رضی الله عنها) فرمودند (من به ایشان گفتم) چرا شما این کار را می کنید (واین قدر زیاد نمازشب می خوانید، وخودتان را این قدر به زحمت می اندازید) و در حالی که الله گناه پسین و پیشین شما را بخشیده است ؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: آیا مگر من دوست نمی دارم که یک بنده بسیارشکر گذار باشم...

 

نکته مهم دیگری که ازمفهوم این قسمت از آیه «وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ » می شود این است که بندگان شکر گذار بسیارکم اند ، و این مطلب در آیه (13) سوره (سبأ) این گونه بیان شده است : «...قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ » یعنی بندگان شکر گذارمن کم اند .

تفسیرآیه (۲۴۲) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۲) سوره بقره

 

کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۲۴۲)

ترجمه : این گونه الله برای شما آیه های خودش را بیان می کند تا اینکه شما بفهمید.

 

تفسیرآیه (۲۴۲) سوره بقره

 

(کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ) در این آیه آمده است، که الله متعال این گونه آیاتش را درباره حلال ، حرام ، فرائض و سایر امور دینی بصورت واضح و آشکارا بیان می نماید تا اینکه ما آنها را خوب فهمیده و درک نماییم وسپس بتوانیم به آنها جامه عمل بپوشانیم .

از دقت در الفاظ این آیه دو چیز بسیارمهم فهمیده می شود :

1 - احکامی را که الله متعال در قرآن مجید بیان نموده ؛ بسیار واضح و روشن است و در آنها هیچ پیچیدگی و پوشیده گی وجود ندارد و این مطلب از جمله « یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ » معلوم می شود زیرا معنایش می باشد «الله برایتان آیاتش را واضح و آشکارا بیان می نماید».

2 - الله متعال احکام دینش را با نزول آیات قرآنی واضح و آشکارا بیان نموده است تا ما دین و احکام آن را خوب بفهمیم وتا بتوانیم درست به آنها عمل کنیم زیرا بدون فهم درست عمل صحیح ممکن نیست و این مطلب از جمله « لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ » ، (تا شما بفهمید) دانسته می شود .

تفسیرآیه (۲۴۱) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۱) سوره بقره

 

وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ (۲۴۱)

ترجمه : وبرای زنان طلاق داده شده ، سامان و وسائلی (بعنوان هدیه) شایسته و نیکی است (که باید به آنان داده شود) و این حق الزامی بر پرهیزگاران است .

 

تفسیرآیه (۲۴۱) سوره بقره

 

(وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ) دراین آیه شریفه آمده است که هرمرد متقی وپرهیزگاری باید زمانی که زنش را طلاق می دهد به نحواحسن و آن گونه که شایسته یک زن مسلمان است به حد توان خویش برایش سامان و وسائلی بدهد.

ناگفته نماند که در این آیه این حکم بطور عموم برای تمام زنان طلاق داده شده بیان شده است ولی همین حکم در باره زنانی که بعد از عقد و پیش از جماع طلاق داده می شوند با تأکید بیشتر و بصورت ضروری و الزام بیشتری بیان شده است، در این باره به این آیه شماره (236) سوره بقره توجه فرمایید آنجایی که الله متعال می فرمایند :

لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ.

ترجمه : برشما (مردان) گناهی نیست اگر زنان را قبل از این که با آنان جماع و آمیزش نموده باشید و یا اینکه برای آنان مهریه ای مقرر نموده باشید طلاق دهید، (در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است.

تفسیرآسان آیه (۲۴۰) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۰) سوره بقره

 

وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۴۰)

ترجمه : وکسانی که از شما (مردان) وفات داده می شوند و(بعداز خود) همسرانی را رها می کنند (باید که) برای همسرانشان وصیت کنند (تا وارثان شوهران) تا به یکسال آنان را ازسامان و وسائل بهره مند سازند و از خانه (شوهر) بیرون نکنند ، پس اگر خودشان بیرون شدند پس برشما (مردان) گناهی نیست در آنچه نسبت به خودشان با نیکی انجام می دهند ، و (این را خوب بدانید که) الله کاملا غالب و باعزت و بی نهایت با حکمت است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۰) سوره بقره

 

(وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ) در این قسمت ازآیه آمده است ، که هرمردی باید قبل از وفات خویش به اولیاء وورثه خویش وصیت نماید که بعد از وفات او به خانم او بعد از گذشت عدّه نیز تا تمام شدن یک سال سامان ، لباس وخوراک داده و اورا از خانه شوهرش بیرون نکنند، ناگفته این بشرطی است که خود زن بعد از گذشت عدّه از خانه شوهرمرده خویش بیرون نرود ولی اگر بیرون شد دیگر هیچ حقی بجز مهریه و ارث ندارد .

برای بهتر واضح گشتن این آیه شریفه نظرشما را به  دو اثرصحیح در این باره جلب می نمایم :


1 - عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، فِی قَوْلِهِ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ} [البقرة: 240] «نُسِخَ ذَلِکَ بِآیَةِ الْمِیرَاثِ مِمَّا فُرِضَ لَهَا مِنَ الرُّبُعِ وَالثُّمُنِ، وَنَسَخَ أَجَلَ الْحَوْلِ، أَنْ جُعِلَ أَجَلُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا» (سنن نسائی ، حدیث 3543).

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه در باره این گفته (الله متعال)، {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ} فرمودند : این آیه ، با آیه میراث که برای زن یک چهارم (در صورتی که شوهر بچه نداشته باشد) و یک هشتم (در صورتی که شوهر بچه داشته باشد) ارث می دهد منسوخ گشته است، و ماندن در خانه شوهر بعد از وفات او به مدت یک سال (نیز) منسوخ گشته و عدّه (زنی که شوهرش وفات می کند ، درصورتی که حامله نباشد) چهار ماه و ده روز گشته است .

2 - عَنْ مُجَاهِدٍ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا} [البقرة: 234] قَالَ: کَانَتْ هَذِهِ العِدَّةُ، تَعْتَدُّ عِنْدَ أَهْلِ زَوْجِهَا وَاجِبٌ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ} قَالَ: جَعَلَ اللَّهُ لَهَا تَمَامَ السَّنَةِ سَبْعَةَ أَشْهُرٍ وَعِشْرِینَ لَیْلَةً وَصِیَّةً، إِنْ شَاءَتْ سَکَنَتْ فِی وَصِیَّتِهَا، وَإِنْ شَاءَتْ خَرَجَتْ، وَهْوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: {غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ} [البقرة: 240] فَالعِدَّةُ کَمَا هِیَ وَاجِبٌ عَلَیْهَا (صحیح بخاری، حدیث 4531).

ترجمه : مجاهد رحمه الله در باره تفسیر آیه (234) سوره بقره {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا} فرمودند : که این آیه در باره عدّه زنانی است که شوهرانشان وفات نموده (و حامله نیستند) واجب است که دوران عدّه را در خانه شوهرانشان و نزد وارثین شوهرانشان بگذرانند ، سپس الله متعال آیه (240) سوره بقره {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ} را نازل نمود ، (مجاهد رحمه الله ) فرمودند : لذا الله (متعال) ، (علاوه ازچهارماه و ده روز عدّه) ادامه سال که هفت ماه و بیست روز باشد را بنا بروصیت (شوهر، زن در خانه شوهر) می نشیند ، ولی این نشستن و ماندن اختیاری است زن اگر می خواهد دردوران وصیت بنشیند و اگرمی خواهد از خانه (شوهرمُرده خویش) بیرون شود و این است معنای این گفته الله متعال: {غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ} [البقرة: 240] پس نشست در دوران عدّه واجبی است (و اضافه تر از آن تا پایان سال نشستن اختیاری است) .

والله اعلم ، تفسیرمجاهد رحمه الله دقیق تر و درست تر است زیرا این تفسیرباعث عدم نسخ آیه و جمع در میان آیات قرآنی می شود.

(فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ) در این قسمت از آیه آمده که اگر خانمی که شوهرش وفات نموده بعد از گذشت عدّه (که همان چهار ماه و ده روز و یا بعد از زایمان نمودن باشد) از خانه شوهر مرده خویش بیرون شد و سپس در باره زندگی آینده خویش تصمیمی برابر با شرع گرفت بروارثین شوهر هیچ گناهی نیست، وآنها نباید او را ازکارهای شرعی جلوگیری نمایند .

(وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) الله متعال همیشه در ملک خودش غالب است و هر حکمی که بخواهد می دهد و در دستورات و کارهای خود نیزبی نهایت با حکمت است .

تفسیر آسان آیه (۲۳۹) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۹) سوره بقره

 

فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۲۳۹)

ترجمه : پس اگر ترسیدید (و در حال امن نبودید و خواستید نماز بخوانید) پس در حال پیاده و سوار (نمازتان را بخوانید) و چون به امنیت خود بازگشتید، پس شما الله را (با خواندن نماز) همان گونه که به شما آموخته و شما نمی دانستید، یاد کنید .

 

تفسیر آسان آیه (۲۳۹) سوره بقره

 

(فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً) در این قسمت از آیه آمده که مسلمانان نباید در حال ترس نمازهایشان را رها کنند، بلکه در زمان ترس نیز باید نمازهایشان را چه به حالت پیاده و چه به حالت سواره بخوانند ، وخواه در هنگام نمازبه سمت قبله باشند ویا نباشند، باید در هر حالت نمازشان را بخوانند و رها نکنند، آری«صلاة الخوف» یعنی نمازترس در قرآن وسنّت به روشهای گونانی آمده است که همه آن روشها مجاز است و بستگی به حالت و کمی و شدت خوف و موقعیت دشمن دارد، ولی بنده در ذیل ان شاء الله تعالی و به توفیق الله و عونه یک آیه و یک حدیث صحیح در باره یکی از روشهای «صلاة الخوف» نماز ترس برایتان ذکر می کنم :

الله متعال در قرآن مجید فرموده اند :

وَإِذَا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا (سوره نساء آیه 102).

ترجمه : و چون تو در میانشان بودی و برایشان اقامه نماز نمودی ، باید که گروهی ، ازآنها با تو (به نماز) بایستند و سلاحهای خویش بردارند و چون (دو) سجده (رکعت اول) انجام دادند پس از پشت سر تو رفته (و برابر دشمن قرارگیرند) و گروه دیگر که نماز نخوانده اند بیایند و با تو نماز بخوانند آنان نیز هوشیار باشند و سلاحهای خویش بگیرند زیرا کسانی که کفرنموده اند دوست می دارند که شما از سلاحها و متاع هایتان غافل شوید تا یکباره بر شمابتازند وبرشما گناه (و حرجی) نیست هر گاه از باران در رنج بودید یا بیمار بودید سلاحهای خویش (را بر زمین) بگذارید ،( وبه هنگام نماز با خودتان حمل نکنید) ولی هوشیارانه مواظب (دشمنتان) باشید هر آینه الله برای کافران عذاب بسیار خوارکننده ای را آماده نموده است.

عَنْ نَافِعٍ، أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، کَانَ إِذَا سُئِلَ عَنْ صَلاَةِ الخَوْفِ قَالَ: «یَتَقَدَّمُ الإِمَامُ وَطَائِفَةٌ مِنَ النَّاسِ، فَیُصَلِّی بِهِمُ الإِمَامُ رَکْعَةً، وَتَکُونُ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ العَدُوِّ لَمْ یُصَلُّوا، فَإِذَا صَلَّى الَّذِینَ مَعَهُ رَکْعَةً، اسْتَأْخَرُوا مَکَانَ الَّذِینَ لَمْ یُصَلُّوا، وَلاَ یُسَلِّمُونَ، وَیَتَقَدَّمُ الَّذِینَ لَمْ یُصَلُّوا فَیُصَلُّونَ مَعَهُ رَکْعَةً، ثُمَّ یَنْصَرِفُ الإِمَامُ وَقَدْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، فَیَقُومُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَ الطَّائِفَتَیْنِ فَیُصَلُّونَ لِأَنْفُسِهِمْ رَکْعَةً بَعْدَ أَنْ یَنْصَرِفَ الإِمَامُ، فَیَکُونُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَ الطَّائِفَتَیْنِ قَدْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، فَإِنْ کَانَ خَوْفٌ هُوَ أَشَدَّ مِنْ ذَلِکَ، صَلَّوْا رِجَالًا قِیَامًا عَلَى أَقْدَامِهِمْ أَوْ رُکْبَانًا، مُسْتَقْبِلِی القِبْلَةِ أَوْ غَیْرَ مُسْتَقْبِلِیهَا» قَالَ مَالِکٌ: قَالَ نَافِعٌ: لاَ أُرَى عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ ذَکَرَ ذَلِکَ إِلَّا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ (صحیح بخاری ، حدیث: 4535).

ترجمه : نافع رحمه الله روایت نمودند : که هرگاه ازابن عمررضی الله عنهما در باره صَلاَةِ الخَوْفِ (نمازترس) پرسیده می شد ایشان می فرمودند : امام (برای پیش نمازی) جلو برود وگروهی از مردم (نیز بهمراه او نماز را شروع کنند)، امام برای این گروه (همراه خویش) یک رکعت ازنمازرا بخواند، و گروه دیگری از آنان در میان نماز گزاران و دشمن قرار بگیرند و (در اول) در نماز شرکت نکنند، و چون گروهی که همراه امام بودند یک رکعت (از نماز) را خواندند، سلام ندهند (و در داخل نماز حرکت نموده وبه) عقب رفته و در جای کسانی قرار گیرند (که در اول نماز شرکت نداشتند و) رکعت اول (نماز) را (امام) نخوانده بودند، و(سپس گروه دوم یعنی) کسانی که (رکعت اول نماز) را بهمراه امام نخوانده اند پیش رفته (و در پشت سر امام قرار گرفته و به او اقتدا نموده و شروع به خواند نماز کنند) و یک رکعت (که همان رکعت دوم نمازباشد) را با امام بخوانند، سپس امام (تشهد و درودها و دعای پایانی نماز راخوانده و سلام دهد، و) از نماز بیرون شود و در حالی که امام دو رکعت نماز خوانده است، سپس هر یک از آن دو گروه (مقتدیها) بعد از اینکه امام نمازش را به پایان رساند برای خودشان یک رکعت یک رکعت (دیگر) بخوانند (و سپس تشهد و درودها و دعاهای پایانی نماز راخوانده و سلام دهند)، (بدین ترتیب) هر یک (از آن) دوگروه دورکعت نماز خوانده است، و اگرترس از این هم بیشتر بود (که بدین ترتیب نمی شد نماز خواند) تمام افراد در حال حرکت (بصورت اشاره ای) پیاده بر پاها و یا سواره (برسواری) خواه رخ به سوی قبله باشند و یا نباشند نمازشان را بخوانند ، (امام) مالک (رحمه الله ، که روای این حدیث اند) فرمودند : نافع (رحمه الله، روای این حدیث از ابن عمررضی الله عنه) گفته اند : من گمان نمی کنم مگر اینکه عبدالله بن عمر(رضی الله عنهما) این (روش نماز خواندن در حالت ترس) را از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم (روایت) و بیان نموده اند .

(فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ) مراد از«ذکری» که در این قسمت ازآیه در جمله « فَاذْکُرُوا اللَّهَ »آمده است «نماز» می باشد ، الله متعال در این قسمت از آیه به ما مسلمانان دستور داده اند که اگر حالت ترس برطرف شد و امنیّت برقرار شد در این صورت نمازهایتان همانگونه که الله متعال توسط پیامبربزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به شما آموخته است بخوانید و همه پشت سر امام ایستاده و در یک گروه به حالت عادی نمازهایتان را بخوانید، و به روش ترس نماز نخوانید.  

تفسیرآسان آیه (۲۳۸) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۸) سوره بقره

 

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ (۲۳۸)

ترجمه : برنمازهای (پنج گانه) (و بالأخص) نماز میانه (یعنی :عصر) مواظبت و محافظت نمایید ، و (در نماز) برای الله فروتنانه ساکت (از حرف دنیوی) بایستید.

 

تفسیرآسان آیه (۲۳۸) سوره بقره

 

(حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ) مراد از « الصَّلَوَاتِ » نماز ها پنج گانه است ، الله متعال در این قسمت آیه به مسلمانان دستور داده تا برنمازهای پنج گانه محافظت نمائیم ، یعنی با رعایت فرائض و سنن در اوقات معینه به نحو احسن و با اخلاص کامل و همیشه آنها را برپا بداریم، و بدین گونه آنها را محافظت و نگه داری نمائیم .

(وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى) مراد از «نماز میانه» همان نماز عصر است ، و برای اهمیت این نمازرا الله متعال بصورت جداگانه ذکر و بر محافظت آن تأکید نموده است ، دراین که مراد از «نماز میانه» همان نماز عصر است به این دو حدیث صحیحی که در صحیح مسلم و برخ دیگر از کتب حدیثی آمده است توجه نمایید :

1 - عَنْ أَبِی یُونُسَ، مَوْلَى عَائِشَةَ، أَنَّهُ قَالَ: أَمَرَتْنِی عَائِشَةُ أَنْ أَکْتُبَ لَهَا مُصْحَفًا، وَقَالَتْ: إِذَا بَلَغْتَ هَذِهِ الْآیَةَ فَآذِنِّی: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238] فَلَمَّا بَلَغْتُهَا آذَنْتُهَا فَأَمْلَتْ عَلَیَّ: " {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238]، وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، {وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} [البقرة: 238] "، قَالَتْ عَائِشَةُ: سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ (صحیح مسلم ، حدیث (629).

 

ترجمه : ابویونس (رحمه الله)غلام آزاد شده عایشه (رضی الله عنها) فرمودند: عایشه (رضی الله عنها) به من دستوردادند تا برای ایشان مصحفی بنویسم و به من گفتند: چون به این آیه {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} رسیدی مرا خبردار کن (ابویونس می گوید) و چون به این آیه رسیدم ایشان را خبردارنمودم (عایشه رضی الله عنها این آیه را بر من این گونه) املاء نمودند : {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى  وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} . یعنی : برنمازها و (بالأخص) نماز میانه که همان نماز عصر باشد مواظبت و محافظت نمایید و برای الله فروتنانه ساکت بایستید.

(سپس) عایشه رضی الله عنها فرمودند : من (این گونه این آیه را) از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که تلاوت می نمایند .

 

2 - عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ، قَالَ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ} [البقرة: 238] وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، فَقَرَأْنَاهَا مَا شَاءَ اللهُ، ثُمَّ نَسَخَهَا اللهُ، فَنَزَلَتْ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238] (صحیح مسلم ، حدیث (630).

ترجمه : براء بن عازب رضی الله عنه فرمودند : این آیه (اول این گونه) نازل گشته بود {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَصَلَاةِ الْعَصْرِ }، وما این آیه را تا زمانی که الله (متعال) خواست (همین گونه ) می خواندیم ، سپس الله (متعال، الفاظ) این آیه رانسخ نموده (و این گونه ، این آیه) را نازل نمود {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} .

(وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ) مراد از « قَانِتِینَ » در این قسمت از آیه یعنی فروتنانه ساکت از حرف های دنیا در نماز ایستادن است ، آری قبل از نزول این آیه سخن گفتن در نماز مجاز بوده است که بعد از نزول این آیه سخن گفتن در نماز ممنوع قرار داده شده است ، زیرا نماز در حقیقت مجموعه ای از تلاوت قرآن و اذکار و دعاهاست و یک مسلمان به هنگام نماز مشغول راز و نیاز با پروردگارش می باشد و مناسب نیست که مشغول دنیا و سخنان دنیوی با دیگران شود ، در این باره به حدیث صحیحی که درصحیح بخاری روایت (4534) و برخ دیگر کتب حدیثی آمده است توجه نمایید :

عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: «کُنَّا نَتَکَلَّمُ فِی الصَّلاَةِ یُکَلِّمُ أَحَدُنَا أَخَاهُ فِی حَاجَتِهِ» حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الآیَةُ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} [البقرة: 238] «فَأُمِرْنَا بِالسُّکُوتِ».

ترجمه : زید بن ارقم رضی الله عنه فرمودند : ما (اوائل) درنماز با یکدیگر سخن می گفتیم یکی ازما با برادر(دینی) خویش نسبت به (کار و ) نیازش سخن می گفت، تا این که این آیه نازل  گشت {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} ، بعد از آن به ما دستوربه سکوت (و حرف نزدن در نماز) داده شد .

تفسیر آسان آیه (۲۳۷) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۷) سوره بقره

 

وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلا تَنسَوْا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۲۳۷)

ترجمه : و اگر شما (مردان) زنان را پیش از اینکه با آنها جماع و آمیزش نمائید طلاق دادید و در حالی که برای آنان مهریه نیز تعیین نموده اید در این صورت نیمی از آنچه معین نموده اید را باید به آنان بپردازید مگر اینکه آنان ببخشند (و از شما چیزی نخواهند) و یا اینکه آنی که به دست او گره نکاح است ببخشد (یعنی شما مردان بگویید که ما مهریه کامل را می دهیم) واگر شما مردان ببخشید ( و مهریه را کامل بپردازید) این به پرهیزگاری نزدیک تر است و نیکی نمودن به یکدیگر را فراموش نکنید ، قطعا الله به آنچه شما عمل می کنید کاملا بیناست .

 

تفسیر آسان آیه (۲۳۷) سوره بقره

 

(وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ)  دراین قسمت از این آیه مبارکه آمده است که اگرمردی با زنی ازدواج نمود ودرحالی که زمان عقد برایش مهریه تعیین نموده است ولی پیش از عروسی و جماع با این خانم او را طلاق داده است ، حالا این مرد باید نصف مهریه این خانمی را که طلاق داده به اوبپردازد، مگر اینکه زن مهریه خودش را ببخشد و بگوید که من هیچ نمی خواهم که در این صورت آن نصف نیز ساقط می شود، و یا اینکه مرد بگوید که من مهریه را کامل می پردازم که در این صورت مرد با اختیار خودش می تواند مهریه را کامل بپردازد .

در این قسمت از آیه مراد از « إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ » عفو بخشش زنان است یعنی اینکه زن طلاق داده شده بگوید که من هیچ مهریه نمی خواهم .

 و مراد از « أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ » شوهر است یعنی اینکه شوهر بگوید گرچه پرداخت نیمی از مهریه بر عهده من است ولی من مهریه را کامل پرداخت می کنم .

(وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى) در این قسمت ازآیه الله متعال مردان را تشویق نموده است که اگر شما مردان عفو و درگذری نمایید و در حالی که نیمی از مهریه زنان طلاق داده شده قبل از جماع، برشما واجب است ، ولی اگر شما در این صورت هم مهریه را کامل پرداخت کنید به تقوا و پرهیزگاری نزدیک تر است .

(وَلا تَنسَوْا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ) این قسمت از آیه در حقیقت تکمله و تتمه جمله پیش از خود می باشد، یعنی یک نوع تشویق دیگری به احسان نمودن به یک دیگر است یعنی به نوعی مردان تشویق به احسان و نیکی نمودن شدند تا اینکه مهریه را کامل بپردازند و از سوی دیگر زنان نیز تشویق به احسان نیکی شده اند .

(إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) آری ما مسلمانان در همه وقت و همه جا و در هر کاری باید مواظب کردار وگفتارما باشیم زیرا الله متعال از تمام آنچه ما می کنیم آگاه و نسبت به همه کاملا بیناست .

تفسیرآسان آیه (۲۳۶) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۶) سوره بقره

 

لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ (۲۳۶)

ترجمه : برشما (مردان) گناهی نیست اگر زنان را قبل از این با آنان جماع و آمیزش نموده باشید و یا اینکه برای آنان مهریه ای مقرر نموده باشید طلاق دهید، (در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است.


تفسیرآسان آیه (۲۳۶) سوره بقره


(لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً) در این قسمت از آیه آمده است که طلاق دادن زنان قبل از عروسی و جماع نمودن با آنان ایراد شرعی ندارد ، همان گونه که می شود زنی را بدون تعیین مهریه نیزعقد نمود و تعیین مهریه به هنگام عقد از ارکان و ضروریات عقد نکاح نمی باشد ، زیرا می شود بعد از عقد نیز آن را تعیین نمود.

(وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ) در این قسمت از این آیه کریمه آمده است که اگر مردی زنش را طلاق داد و در حالی که زمان عقد نکاح برایش مهریه تعیین ننموده است وقبل از جماع نیزطلاقش داده است در این صورت دادن مهریه ای معینی به زن بر او لازم نیست ولی باید وسائل و سامانی که با عرف مناسب و شایان شأن زن بوده و با توان مرد سازگاری داشته باشد به خانم طلاق داده اش بدهد به همین سبب الله متعال فرموده است : «(در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است ».

گرچه در این آیه دادن وسائل و سامان به زنان طلاق داده شده ای که به هنگام عقد مهریه ای برای آنان تعیین نشده و قبل از جماع طلاق داده شده اند بیان شده است، ولی جریان دادن سامان و وسائل به زنان طلاق داده شده بصورت مطلق ، درآیه (242) سوره بقره این گونه آمده است : {وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ  بِالْمَعْرُوفِ، حَقًّا عَلَى المُتَّقِینَ...} یعنی : دادن وسائل و سامان به زنان طلاق داده شده حقی است بعهده پرهیزگاران ...

تفسیرآسان آیه (235) سوره بقره

ترجمه آیه (235) سوره بقره

 

وَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِنْ لا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَلا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ (235)


ترجمه : و برشما (مردان) گناهی نیست (که از زنانی که شوهرانشان وفات نموده و در عدّه بسر می برند) بطوراشاره و کنایه خواستگاری کنید و یا اینکه در دلهایتان مخفی بدارید (تا اینکه بعد از گذر عدّه از آنان خواستگاری کنید)، الله (از قبل) می دانسته که قطعا شما آنها را یاد می کنید ولیکن مخفیانه به آنها وعده (ازدواج ندهید) مگر اینکه سخن نیکوئی بگویید ولی تصمیم به عقد نکاح را ننمایید، تا این که (عدّه ای که برای زنان) نوشته شده به پایان برسد، و (این را خوب) بدانید که قطعا الله آنچه که در دلهایتان است را خوب می داند، پس از او بترسید و (این را نیز خوب ) بدانید که قطعا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت بردباراست .

 

تفسیرآسان آیه (235) سوره بقره

 

(وَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنتُمْ فِی أَنفُسِکُمْ) در این قسمت از آیه الله متعال به مردان اجازه داده تا از زنی که شوهرش وفات نموده و در دوران عدّه بسر می برد به صورت اشاره ای ازاو خواستگاری کنند همانند این که به او بگویند از این که شوهرت را از دست داده ای زیاد ناراحت نباش، زیرا زنان زیبایی همانند تو هرگز بی شوهر نخواهند ماند و مردان زیادی خواستگارتو خواهند بود و امثال این سخنان را بگویند ویا اینکه در دل مخفی داشته تا بعد از گذشت عدّه از آنان خواستگاری نموده و با آنان ازدواج کنند ولی برای مردان الله متعال این اجازه را نداده که بصورت صراحت قبل از پایان عدّه از آنان خواستگاری نمایند.

ناگفته نماند که در باره توضیح این قسمت از آیه اثری از ابن عباس رضی الله عنه در صحیح بخاری حدیث (5124) آمده که ذکر آن باعث توضیح بیشتر این قسمت از آیه می گردد :

عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، {فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ} [البقرة: 235] یَقُولُ: «إِنِّی أُرِیدُ التَّزْوِیجَ، وَلَوَدِدْتُ أَنَّهُ تَیَسَّرَ لِی امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ».

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه در باره تفسیر {فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ} فرمودند : (مردی که خواهان زن در عدّه است این گونه) بگوید : همانا من می خواهم ازدواج کنم و من دوست دارم (و امید وارم ) که زن نیکی برایم میسرگردد .

 

(عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِنْ لا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً) در این قسمت از آیه الله متعال بیان نموده است ، که الله متعال می داند که شما مردان گاهی نمی توانید تا گذشت عدّه زنانی که شوهرانشان وفات نموده صبر کنید و ازآنان در دوران عدّه خواستگاری می کنید، لذا الله متعال در این قسمت فرموده است که «بصورت مخفیانه به آنها وعده ازدواج ندهید مگر اینکه سخن نیک بگویید» یعنی بصورت اشاره ای علاقه مندی خویش را نسبت به آنان ابراز نموده و آنان را از این جریان آگاه سازید .

(وَلا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکَاحِ حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ) در این قسمت از آیه آمده که هرچند هم که شما به زنانی که در عدّه وفات شوهران سابقشان بسرمی برند علاقمند باشید، باز هم حق بستن عقد نکاح را دردوران عدّه ندارید و باید صبر کنید تا عدّه به پایان رسد و آنگاه عقد نکاح را بسته و با آنان ازدواج نمایید، لذا اگر مردی با زنی در دوران عدّه عقد نکاح بست این عقده بسته نشده و این نکاح حرام است و همانند این است که با یک زن شوهردار نکاح نموده است .

(وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ) این قسمت از آیه یک نوع هشداری است برای مردانی که در دوران عدّه زنان از آنان بصورت صراحت خوستگاری می کنند و یا وعده ازدواج می دهند ، بهمین خاطر الله متعال فرمودند « و این را بدانید که قطعا الله می داند آنچه در دلهایتان است پس از او بترسید»، که نکند بنا بر مخالفت با دستورات او و خواستگاری بصورت صریح شما را گرفت و عذاب نماید .

(وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ) آری این را ما مسلمانان باید خوب دانسته و بدان معتقد باشیم که الله متعال نسبت به گناهان ما بسیار آمرزنده است و نسبت به اشتباهات ما بی نهایت بردبار است و بهمین خاطر با وجود انجام گناهان زیادی که از ما سر می زند ما را معاف نموده و گرفت و یا عذاب نمی نماید .

تفسیرآسان آیه (234) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۴) سوره بقره

 

وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (234)


ترجمه : وکسانی که از شما (مردان) وفات داده می شوند و(بعد ازخود) همسرانی را رها می کنند (که حامله نیستند) آنان خود چهار ماه و ده روز درنگ می کنند و چون عدّه آنان به پایان رسید پس برشما گناهی نیست که با نیکی نسبت به خودشان (هر تصمیمی بگیرند و) هرکاری بکنند، و الله نسبت به آنچه شما می کنید کاملا بیناست .

 

تفسیرآسان آیه (234) سوره بقره


(وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً) در این قسمت ازآیه نوعی ازعدّه زنانی بیان شده است که شوهرانشان وفات نموده اند زیرا زنانی که شوهرانشان وفات می نمایند دو نوع عدّه دارند که تفصیل آنها از قرارزیر می باشد :

1 - زنانی که حامله نیستند و شوهرانشان وفات می نمایند این نوع زنان عدّه آنان چهارماه و ده روز می باشد همان گونه که در این قسمت از این آیه مبارکه آمده است .

2 - زنانی که حامله هستند و شوهرانشان وفات می نمایند این نوع زنانان عدّه آنان وضع حمل و زایمان می باشد، خواه قبل از چهار ماه و ده روز زایمان کنند و یا اینکه بعد از گذر چهار ماه و ده روز زایمان نمایند ، دراین به باره به یک آیه و یک حدیث صحیحی که در زیر ذکر می شود توجه نمایید :

1 -« ...وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ...» (سوره طلاق آیه : 4).

 یعنی : زنان حامله (خواه مطلقه باشند و یا شوهر مرده) مدت عدّه شان این است که زایمان نمایند .

2 - عَن عُبَیْد اللهِ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُتْبَةَ بْنِ مَسْعُودٍ، أَنَّ أَبَاهُ کَتَبَ إِلَى عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْأَرْقَمِ الزُّهْرِیِّ، یَأْمُرُهُ أَنْ یَدْخُلَ عَلَى سُبَیْعَةَ بِنْتِ الْحَارِثِ الْأَسْلَمِیَّةِ، فَیَسْأَلَهَا عَنْ حَدِیثِهَا، وَعَمَّا قَالَ لَهَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حِینَ اسْتَفْتَتْهُ، فَکَتَبَ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ إِلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ عُتْبَةَ یُخْبِرُهُ، أَنَّ سُبَیْعَةَ أَخْبَرَتْهُ: أَنَّهَا کَانَتْ تَحْتَ سَعْدِ بْنِ خَوْلَةَ وَهُوَ فِی بَنِی عَامِرِ بْنِ لُؤَیٍّ، وَکَانَ مِمَّنْ شَهِدَ بَدْرًا، فَتُوُفِّیَ عَنْهَا فِی حَجَّةِ الْوَدَاعِ وَهِیَ حَامِلٌ، فَلَمْ تَنْشَبْ أَنْ وَضَعَتْ حَمْلَهَا بَعْدَ وَفَاتِهِ، فَلَمَّا تَعَلَّتْ مِنْ نِفَاسِهَا، تَجَمَّلَتْ لِلْخُطَّابِ، فَدَخَلَ عَلَیْهَا أَبُو السَّنَابِلِ بْنُ بَعْکَکٍ - رَجُلٌ مِنْ بَنِی عَبْدِ الدَّارِ - فَقَالَ لَهَا: مَا لِی أَرَاکِ مُتَجَمِّلَةً؟ لَعَلَّکِ تَرْجِینَ النِّکَاحَ، إِنَّکِ، وَاللهِ، مَا أَنْتِ بِنَاکِحٍ حَتَّى تَمُرَّ عَلَیْکِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وَعَشْرٌ، قَالَتْ سُبَیْعَةُ: فَلَمَّا قَالَ لِی ذَلِکَ، جَمَعْتُ عَلَیَّ ثِیَابِی حِینَ أَمْسَیْتُ، فَأَتَیْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِکَ، «فَأَفْتَانِی بِأَنِّی قَدْ حَلَلْتُ حِینَ وَضَعْتُ حَمْلِی، وَأَمَرَنِی بِالتَّزَوُّجِ إِنْ بَدَا لِی» (صحیح مسلم ، حدیث : 1484 ).

ترجمه :عبیدالله بن عبد الله (رحمه الله) می فرماید که پدرش عبدالله بن عتبه بن مسعود (رحمه الله) به عمربن عبدالله بن ارقم زهری (رحمه الله) نامه نوشت و(در آن نامه به) ایشان را دستور می داد تا به نزد سبیعه دختر حارث اسلمی (رضی الله عنها) رفته و از ایشان در باره حدیثش و آنچه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به اوآنگاه که از ایشان استفتاء نموده؛ گفته است را بپرسد؟ عمربن عبدالله (رحمه الله) ،(درجواب نامه) به عبدالله بن عتبه (رحمه الله) ،(این گونه) نوشت (و) به او این گونه خبرداد که سبیعه (رضی الله عنها) به او این گونه خبرداده و گفته است : که همانا اوزن سعد بن خوله (رضی الله عنه) که از بنی عامر بن اویّ است در جنگ بدرنیز شرکت داشته بوده است ، اودر زمان حجة الوداع وفات می کند و در حالی (سبیعه) حامله است طولی نکشید که بعد از وفات سعد (رضی الله عنه ، خانمش سبیعه رضی الله عنها) زایمان نمود و چون از دوران خون ریزی زایمانش پایان رسید خودش را برای خواستگاران آرسته و آرایش نمود، ابوسنابل بن بعکک که مردی از(طائفه) بنی عبدالداراست (که یکی از خواستگارهایش هم بوده است) بر او وارد شده و به او گفت : چه شده که من ترا آراسته وآرایش شده می بینم ؟ شاید که تو می خواهی ازدواج کنی ؟!، همانا تو، سوگند به الله نمی توانی ازدواج کنی تا اینکه چهار ماده و ده روز (از وفات شوهرت) بر تو بگذرد، سبیعه (رضی الله عنها) فرمودند : چون (ابوسنابل) این حرف را به من گفت ، و چون شب نمودم لباس هایم را برخود جمع نموده (وچادر برسرکشیدم) ، و سپس به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمدم و در این باره از ایشان پرسیدم؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) به من فتوی دادند که همانا من زمانی که زایمان نموده ام حلال گشته (و عدّه ام گذشته است) و(رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) به من دستوردادند که اگر صلاح می دانم ازدواج کنم . 

(فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ) در این قسمت از آیه آمده است که زنانی که شوهرانشان وفات می نمایند و حامله نیستند بعد از گذشت عدّه که همان چهار ماه و ده روز باشد ، اختیار خودشان را در آرایش نمودن و آمدن نمودن برای خواستگاران دارند و اولیاء آنان نباید در این امور مانع آنان گردند ، بشرطی که این آرایش و آمده نمودن برای خواستگاران به نحواحسن و برابر با شرع باشند ورنه اولیاء حق اعتراض و جلوگیری را دارند .

(وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ) آری واقعا الله متعال به هرآنچه ما انسانها عمل می کنیم از ظاهر و باطن آنها کاملا آگاه و باخبر است و هیچ چیزی از الله متعال مخفی و پوشیده نمی ماند، بهمین سبب در آخر این آیه آمده « و الله به آنچه شما عمل می کنید کاملا آگاه و با خبر است» .