۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (۲۴۸) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۸) سوره بقره

 

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمْ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۴۸)

 

ترجمه : وپیامبرشان به آنان گفت : همانا نشانی پادشاهی (وفرماندهی) او این است که صندوقی که درآن آرامشی از جانب پروردگارتان و باقی مانده ای از خاندان موسی و خاندان هارون است (و) فرشته گان آن راحمل می کنند؛ به نزدتان می آید، همانا درآن (صندوق) نشانی از جانب پروردگارتان است، اگرمسلمانان (واقعی) هستید .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۸) سوره بقره

 

(وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمْ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ) دراین قسمت از آیه ادامه گفتگوی آن پیامبر بنی اسرائیلی علیه السلام با قومش بیان شده است ، آن پیامبرعلیه السلام به قومش گفت : نشانی پادشاهی و فرماندهی طالوت این است که صندوقی به نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی است از جانب پروردگارتان و (وسائل) باقی مانده ای ازخاندان موسی و خاندان هارون خواهد بود .

در اینجا یک نکته مهمی باید توضیح داده شود و آن اینکه مراد از « وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ »چیست ؟ در جواب باید گفت : عموما مفسرین در اینجا بنا بر اقوال و آثاری که از برخی از سلف نقل شده است چنین می گویند که مراد از « وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ » تخته های تورات، عصا، کفشها ، عمامه و لباس های موسی علیه السلام و عمامه و لباس های هارون علیه السلام و پیمانه ای از ترنجبین می باشد، ولی بنظر بنده این تفسیرخالی از ایراد نمی باشد زیرا در این آیه نیامده « باقی مانده ای از (وسائل وسامان) موسی و هارون » بوده است ،‌بلکه آمده «باقی مانده ای از(وسائل وسامان) خاندان موسی و خاندان هارون»ۤ بوده است، پس باید گفت : در این صندوق وسائل وسامان باقی مانده ای ازخاندان موسی علیه السلام و خاندان هارون علیه السلام بوده است ، اما اینکه آن وسائل باقی مانده چه بوده اند در هیچ آیه و حدیث صحیحی نسبت به تعیین آنها سخنی به میان نیامده است ، لذا در این باره سکوت کردن و همانگونه که آیه مطلق و بدون تعیین بیان نموده است ، بیان کردن بهتر و با حق نزدیک تر است و انسان را از بیان حدس و گمانها در تفسیرقرآن محفوظ نگه می دارد . هذا ما عندی والله اعلم بالصواب .

(تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ) از این قسمت آیه معلوم می شود که این صندوق در جائی محفوظ نگه داری می شده است که فرشته های مخصوصی از آن خبر داشته و آن را به دستور الله متعال آورده اند، واما اینکه باز آن صندوق بعد از جنگ چه شده است، در هیچ آیه و حدیث صحیحی در این باره سخنی به میان نیامده است، ولی از سایق و سباق این جریان مشخص می شود این است که دوباره فرشته ها آن را با خودشان به جایی که الله متعال به آنان دستور داده و خواسته است برده اند .

(إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ) آری در این صندوق نشانی برای حقانیت فرماندهی طالوت و معجزه ای برای آن پیامبر بنی اسرائیلی علیه السلام و دل گرمی و آرامشی برای مسلمانان آن زمان بوده است .

تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۷) سوره بقره

 

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (۲۴۷)


ترجمه : وپیامبرشان به آنان گفت : همانا الله، طالوت را برایتان (بعنوان) پادشاه (و فرمانده نظامی) فرستاده (و تعیین نموده) است، آنان گفتند : کجا اوبرما حق پادشاهی (و فرماندهی) را دارد و در حالی که ما از او به (این) پادشاهی (و فرماندهی) حق دارترهستیم و به اووسعت مالی (وثروت) داده نشده است (و به ما داده شده است) (پیامبرشان) گفت : همانا الله او را برشما برگزیده (واورا بعنوان فرمانده نظامی شما انتخاب نموده) است، و به دانش و جسم او (برشما) افزوده است ، و الله به هرکس که بخواهد (از) پادشاهی (فرماندهی) خویش می دهد و الله گسترده دهنده و(نسبت به دادن منصب ها و پستها به بندگان) کاملا آگاه است .


تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره


(وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) در این آیه الله متعال گفتگوئی را نقل نموده است که در میان آن پیامبر بنی اسرائیل و بزرگان قومش در باره تعیین فرمانده نظامی برای رفتن به جهاد اتفاق افتاده بوده است ، آری پیامبرشان به آنان گفت : الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده نظامی تان انتخاب نموده است . ولی از آنجایی که طالوت از بزرگان و ثروت مندان قوم نبود ، فورا بزرگان و ثروتمندان قوم اعتراض نموده و گفتند : کجا او می تواند فرمانده ما شود و در حالی که توان مالی و ثروتی که به ما داده شده است هرگز به او داده نشده است لذا یکی از ماها باید فرمانده تعیین می شد نه او که از ثروت مندان و پول داران نیست ، آری آنان بنا بر عدم درک از حقایق و یا بنابر غرورمالی که داشتند گرفتار چنین تفکر غلطی شده بودند، همانگونه که بسیاری از ثروت مندان نیزدر هر دور زمان گرفتار چنین افکار نادرستی می شوند ، واقعا انسان به ایمان این افراد تعجب می کند زیرا وقتی که پیامبرشان گفته که الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده برایتان انتخاب نموده آنها هرگز نباید به این حکم الهی اعتراض می کردند و باید بدون هیچ چون وچرائی همانند یک مسلمان واقعی تسلیم شده و به آن جامه عمل می پوشاندند، آری دوباره پیامبرشان به آنان گفت : این انتخاب من نیست که شما دارید برآن اعتراض می کنید ،‌این انتخاب الله متعال است و الله متعال او را برشما برگزیده است لذا براین حکم اعتراض نکنید و این را بدانید که کارهای الله متعال همه از روی حکمت اند و حکمت دراین انتخاب این است که طالوت از نظر دانش و بالأخص دانش نظامی و همچنین از نظر توان و قوت جسمی برشما برتری دارد و الله متعال به دانش و توانی داده که به هیچ یکی از شماها نداده است و در میان جنگ در حقیقت ثروت مندی و پول داری کار ساز نیست و آنچه می تواند در جنگ کارائی داشته وباعث پیروزی شود همانا داشتن دانش نظامی و توان جسمانی است ، و این دو را طالوت دارد و شماها ندارید بهمین خاطر الله متعال اورا فرمانده انتخاب نموده و از شما اشراف و ثروتمندان کسی را انتخاب نکرده است .

چند نکته مهم از این قسمت از آیه فهمیده می شود که از قرار زیرمی باشد:

 

۱ - عموما ثروتمندان و اشراف و متمولین بیشتر و از همه زودتر برقوانین الهی اعتراض می کنند .

۲ - عموما صاحبان مال و ثروت و بزرگان قوم گرچه صلاحیت یک پست و منصبی را نداشته باشند باز هم خودشان را از همه بیشتر مستحق پست ها و منصب ها می دانند .

۳ - هرپست و منصبی دارای شرائط خاص خودش می باشد ،لذا افرادی که به آنها در حکومت اسلامی پست و منصبی داده می شود باید که دارای شرائط خاص آن پست و منصب باشند .

۴ - برای فرماندهی نظامی دانش جنگی و قوت جسمی بسیار لازم است .

۵ - بنا بر اعتراضات مردمی نباید دستورات الهی را رها نموده و یا تغییر داد.

۶- داعیان دین این را باید خوب بدانند که وقتی ملتها بر گفته های الله متعال و فرامین پیامبران علیهم السلام اعتراض نموده و آنها را به چالش می کشند ، پس ما هرگز نباید فکر کنیم که به مجردی که سخن از دهان ما بیرون شد، ملتها فورا آنها را گرفته و برسر نهاده و به آنها عمل خواهند نمود ، خیر هرگز در طول تاریخ این گونه نبوده و نخواهد شد، بلکه باید یک داعی ، باربار یک مطلب را با روشهای گونان گون و با حکمت کامل بیان کند تا شاید برخی از صاحبان عقل و خرد آن را به پذیرند .

(وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ) در این شکی نسیت که الله متعال مختار کل است و او به هرکس که بخواهد بنا برصلاح دید و حکمتهای خویش هر چه را که بخواهد می دهد، و در این واقعه الله متعال صلاح و حکمت را در این دیده و دانسته است که طالوت را بعنوان فرمانده نظامی در میدان جهاد تعیین کند ، آری تعیین افراد بر پست و منصب ها آشنائی کاملی نسبت به افراد و پست و منصب خواهان است و هیچ کس از الله متعال دراین میدان و سایر میادین آگاه تر نیست ، لذا او هرکسی را که بخواهد از پادشاهی و حکم خویش داده و او را بر هر پست و منصبی که بخواهد تعیین می کند و یک مسلمان بدون هیچ اعتراضی به آن و احترام کامل باید آن را با دل وجان بپذیرد .

 (وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ) آری واقعا الله متعال به هرکس که بخواهد و صلاح ببیند وسعت دانش و قوت و بزرگی در جسم و یا هر نعمت دیگری را می دهد و فقط اوست که گستر دهنده نعمتهاست ، و او نسبت به دادن منصب ها به افراد ذی صلاح و هرچیزدیگربی نهایت دانا و آگاه است .

تفسیرآسان آیه (۲۴۶) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۴۶) سوره بقره

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإٍ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (۲۴۶)

 

ترجمه : آیا به سوی آن گروه (از بزرگان) بنی اسرائیل بعد از موسی نگاه نکردید (و از جریان آنها باخبر نیستی) آنگاه که به پیامبرشان گفتند برای ما شاهی (و سرپرستی به عنوان فرمانده جنگی تعیین نما و) با ما بفرست (تا ما به فرماندهی او) در راه الله بجنگیم (و جهاد) کنیم (پیامبرشان) گفت : ای چه بسا که اگر جنگ (و جهاد) برشما نوشته (و فرض) شود (آنگاه) شما جنگ (و جهاد) ننمائید، آنها گفتند : مگرما را چه شده است که در راه الله نجنگیم (وجهاد ننمائیم) و در حالی که ما (توسط همین کفار) از خانه هایمان و پسران (ودختران ما) بیرون رانده شده ایم ، و چون جنگ (وجهاد) برآنان نوشته (وفرض قرارداده) شد، (از رفتن به جنگ و جهاد) پشت گرداندند مگر(گروه) اندکی از آنان (که به جهاد رفتند) و الله نسبت (به اعمال) ظالم ها کاملا آگاه و با خبر است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۶) سوره بقره

 

لازم می دانم قبل از تفسیر این آیه و آیات بعدی ، یک نکته را بیان نمایم و آن اینکه دراین آیه و آیات بعد از این آیه ؛ جریان جنگ گروهی از اهل ایمان بنی اسرائیل به فرماندهی طالوت، با قوم کافری، به فرماندهی جالوت بیان شده است، آری آنچه از این داستان بیان شده در این آیه وآیات بعدی فهمیده می شود؛ این است که پیش از این جنگ، قوم جالوت ، این گروه از بنی اسرائیل را از وطنشان بیرون رانده و فرزندان آنان را به اسارت گرفته بودند، تا اینکه یک زمانی اینها از پیامبر زمانشان درخواست جنگ و جهاد با آنان را می نمایند که تفصیل این جریان را در این آیه و آیات بعدی در ذیل خواهی خواند :  

(أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإٍ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ) آنچه از این قسمت از آیه فهمیده می شود این است که گروهی از اهل ایمان بنی اسرائیل که بعد ازوفات موسی علیه السلام بودند، روزی به نزد پیامبرزمانشان آمدند و از ایشان در خواست نمودند تا برای رفتن به جنگ وجهاد در راه الله برای آنان فرماندهی را تعیین کند .

(قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُوا) از آنجایی که پیامبرشان از اوضاع و احوال و عادات آنها آگاه بود و می دانست که اینها مردان جنگ و جهاد نیستند و یا هم شاید می خواست قبل ازآمدن حکم جهاد آنها را آزمایش کند تا بداند که تا چه حد آنها راست می گویند ، لذا به آنها گفت : شاید که اگر جنگ و جهاد برایتان نوشته وفرض شود، شما به جنگ و جهاد نروید ؟

(قَالُوا وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا) در این قسمت از آیه آمده که آنان در مقابل حرف پیامبرشان گفتند : مگر ما را چه شده است که در راه الله جنگ و جهاد نکنیم ؟ و سپس آنها برای درست بودن و موجه بودن درخواستشان چنین دلیل آورده و گفتند : (ما باید به جنگ با این قوم کفار برویم زیرا آنها قبلا) ما را از خانه هایمان و پسران (و دختران) ما بیرون نموده اند (ووطن ما را اشغال و فرزندان ما را به اسارت گرفتند، لذا ما باید برای انتقام از آنها رفته و با آنها بجنگیم و آنها را از وطن خودمان اخراج و فرزندان ما را از اسارت آنها آزاد نماییم) . 

(فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ) در این قسمت از آیه آمده است که آنچه پیامبرشان حدس زده و به آنها گفته بود همان شد و زمانی که جنگ و جهاد برآنها نوشته وفرض شد، اکثر از دیدگاه و پیشنهادشان عقیب نشینی نموده وبه جنگ با کفار و جهاد نرفتند و به آنچه قبلا خودشان درخواست نموده بودند پشت گرداندند، بجز گروه اندکی از آنان که بر سر حرفشان ماندند و به جهاد رفته و با دشمن جنگیده و پیروز گشتند .

(وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ) آری الله متعال نسبت به ظالمانی همانند اینهایی که درخواست رفتن به جهاد و جنگ نموده و چون برآنها فرض شد، عقب نشینی نموده و به جهاد نرفتند،‌ کاملا آگاه و با خبراست و خوب می داند که در دل آنها چه گذشته وچرا به جهاد نرفتند، همانگونه که الله متعال نسبت به تمام ظالمان و کارهای آنان آگاه و باخبراست، آری در حقیقت این قسمت از آیه هشداری برای ظالمان است که ای ظالمان شما هرچند که بخواهید فریبکاری و مخفی کاری کنید تا کسی از کارتان سر در نیاورد ولی نمی توانید گنده کاریهایتان را از الله متعال بپوشید او نسبت به تمام گفتار و کردارتان آگاه است و سرفرصت مناسب که حکمتهای او تقاضا کند در دنیا و یا آخرت نسبت به همه آنها از شما سر زده است باز خواست خواهد نمود و نسبت به آنها شما را سخت سزا خواهد داد .

تفسیرآسان آیه (۲۵۱) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۵۱) سوره بقره

 

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتْ الأَرْضُ وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ (۲۵۱)

 

ترجمه : پس(طالوت ولشکریانش) آنان را با اجازه الله شکست دادند و داود (یکی از سربازان طالوت) جالوت (فرمانده کفار) را کشت و الله به اوپادشاهی و حکمت داد و هرآنچه الله می خواست به او (از علم و دانش) آموخت و اگر الله برخی از مردم را با برخ دیگر دفع و نابود نمی کرد زمین بفساد کشیده می شد و لیکن الله دارای فضل (و کرم) برجهانیان است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۵۱) سوره بقره

 

(فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ) در این قسمت ازآیه آمده است که نتیجه جنگ طالوت و لشکریانش با جالوت و لشکریانش به پیروزی مسلمانان و شکست کفار انجامید ، و لشکرجالوت کافر با وجودی که زیاد بودند در مقابل لشکریان مسلمان طالوت که تعدادشان کم بودند به فضل و کرم و یاری الله متعال پیروز گشتند و دشمنان الله متعال را شکست دادند .

(وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ) دراین جمله از این آیه آمده است که داود علیه السلام که درآن زمان هنوز پیامبرنگشته بود و یکی از سربازان طالوت بود فرمانده سپاه کفار جالوت را کشت و با این طریق تزلزل در سپاه کفاربراه انداخت که باعث شکست آنان و پیروزی مسلمانان گشت .

(وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ) دراین قسمت ازآیه آمده که الله متعال درقبال عمل ارزش مندی که داود علیه السلام انجام داد و فرمانده سپاه کفار جالوت را کشت ، به او پادشاهی و علم و دانش را جایزه داد واو را پادشاه و پیامبربنی اسرائیل گرداند و به اوچیزهای که می خواست آموخت .

در باره « وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ » باید گفت: مراد از آن ،‌ ساخت زره جنگی و گفتار پرندگان و سایرچیزهایی است که الله متعال خواسته است، در این باره به دوآیه زیر توجه نمایید :

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاکِرُونَ .(سوره انبیاء، آیه : ۸۰).

ترجمه : و ما به داود ساخت (زره و) لباس جنگی آموختیم تا شما را در جنگ تان حفظ نماید پس آیا شما (از) شکرگزاران هستید؟

وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ . (سوره نمل ، آیه : ۱۶)

ترجمه : سلیمان ازداود (که پدرش بود پادشاهی و علم ودانش ) را ارث برد و گفت آهای مردم به (خاندان) ما سخن پرندگان آموزش داده شده است و به ما ازهر چیز (مورد نیاز) داده شده است همانا این همان فضل و کرم آشکار الله متعال (برما) می باشد.

(وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتْ الأَرْضُ) دراین قسمت ازآیه حکمتی از حکمتهای جهاد با کفار بیان شده است و آن اینکه اگرجهادی نبود و کفار توسط مسلمانان نیست و نابود نمی شدند دنیا با کفرو شرک و سایر جنایت ها به فساد کشیده می شد، لذا جهاد اسلامی در ادیان الهی برای از بین بردن فساد و نابودی کفار بوده است ، لذا امروزه نیز باید هدف از جهاد ، اعلای کلمه الله و نابودی فساد بر این کره خاکی باشد .

(وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ) آری در این هیچ شک و تردیدی نیست که فضل و کرم الله متعال بر جهانیان زیاد است و من جمله آن فضل و کرمها این است که جهاد را مشروع ساخته تا با این طریق با کفار جنگیده تا زمین با کفر و شرک به فساد کشیده نشود .

تفسیرآسان آیه (۲۵۰) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۵۰) سوره بقره

 

وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (۲۵۰)

 

ترجمه : و چون (طالوت و لشکریانش) برای مبارزه با جالوت و سربازانش (به میدان) رفته (و رو در رو شدند، دعا نموده و چنین) گفتند: ای پروردگارما؛ برما صبر بریز و قدم ها ما را (استوار و) ثابت بدار و ما را بر قوم کافر یاری فرما .

 

تفسیرآسان آیه (۲۵۰) سوره بقره

 

( وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ) دراین آیه یک مطلب بسیار مهمی ذکر شده و آن اینکه از آنجایی که جنگ سخت است لذا زمانی که مجاهدین در میدان جهاد در مقابل کفار می ایستند و آمده کار و زار می شوند پیش از شروع جنگ باید دعا کنند و از الله متعال صبر و پایداری و یاری بر دشمن را بخواهند .

آری دعای در حین جنگ و جهاد یکی از مواقعی است که دعا قبول می شود در این باره به حدیث صحیحی که در این باره در سنن ابی داود روایت شماره (2540) و برخی دیگر از کتب حدیثی آمده است توجه نمایید :

عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «ثِنْتَانِ لَا تُرَدَّانِ، أَوْ قَلَّمَا تُرَدَّانِ الدُّعَاءُ عِنْدَ النِّدَاءِ، وَعِنْدَ الْبَأْسِ حِینَ یُلْحِمُ بَعْضُهُمْ بَعْضًا».

ترجمه : سهل بن سعد رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : دو(دعا) اند که رد نمی شوند و یا این که کم است که رد شوند (وقبول نشوند) دعای بعد ازاذان و دعای در جنگ زمانی که جنگ داغ شده و(دو گروه مسلمان و کافر) با یکدیگر درگیرند و یکی دیگر را می کشند .

نکته مهم دیگری که از این آیه فهمیده می شود این است که زمان جنگ و یا سایر مشکلات اول و قبل از هر چیز باید دعا نموده واز الله متعال خواسته تا او را یاری نموده و کارش را آسان گرداند و سپس از راه شرعی اقدام به حل آن مشکل و انجام کار نماید، ولی عجیب اند آن دسته از مسلمانان که برای حل مشکلات به دعا کم توجه می دهند و ازآنها عجیب تر افرادی اند که در زمان مشکلات دعا نموده و سپس هیچ اقدام عملی در راستای حل مشکلاتشان برنمی دارند و یا اینکه از راههای غیرشرعی اقدام به حل مشکلاتشان می نمایند ، ودرحالی که یک مسلمان واقعی اول دعا و سپس از راههای شرعی اقدام به حل مشکلات خویش می نماید، حالا اگر مشکل حل شد شکر الله متعال را بجا می آورد که الله متعال به او رحم نموده و او را از این مشکلات نجات داده است و اگر هم بنا برحکمتهای الهی آن مشکل حل نشد صبر نموده و این را می داند که حتما درآن حکمتی بوده که الله متعال می داند و او نمی داند .

تفسیرآسان آیه (۲۴۹) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۹) سوره بقره

 

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنْ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (۲۴۹)

 

ترجمه : و چون طالوت با با سربازان (ولشکریان ) خود (ازمنطقه و محله اش) جداشد (و فاصله گرفت، بهمراهانش) گفت : همانا الله (متعال) شما را (به نوشیدن) از (آب) رودخانه ای آزمایش می نماید، پس هرکس (از شماها) از این (رودخانه) نوشید او از (پیروان واقعی) من نیست، و هرکس که از آن نخورد همانا او از(پیروان واقعی) من است، بجزکسی که یک مشت با دستش (ازاین رودخانه) بنوشد (که این قدرنوشیدن برایش مجاز است)، پس (زمانی که به رودخانه رسیدند) از (آب) آن بجز(افراد) اندکی (زیاد آب) نوشیدند، و چون طالوت و کسانی که ایمان آورده بودند همراه اواز آن (رودخانه) گذر نمودند،(گروهی از همرانش) گفتند : امروز ما توان مبارزه با (فرمانده کفار) جالوت و سربازان (ولشکریان) اورا نداریم (واما) کسانی که یقین داشتند که (در قیامت) با الله (متعال) ملاقات کننده اند، (به آن گروه) گفتند : (چرا از این کفار می ترسیدید) بسیاری از(اوقات) گروهی (که نفرلتش) اندک اند بر گروهی (تعداد افرادش) زیاد است با اجازه ( و کمک) الله (متعال) پیروز گشته اند، (لذا چنین حرفایی را نزنید وصبرکنید) و (این را بدانید که) الله با صبرکنندگان است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۹) سوره بقره

 

 

(فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنْ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ) دراین قسمت ازآیه گفتگوی فرمانده مسلمانان جناب طالوت با همراهانش نسبت به یک امتحان و آزمایش الهی بیان شده است ، زمانی که طالوت با لشکریانش از منطقه فاصله گرفته و راهی میدان مبارزه با کفار شدند ، فرمانده شان جناب طالوت به آنان گفتند : الله متعال در این مسیر یک امتحان و آزمایش از شما می گیرد و آن امتحان این است که در مسیرما رودخانه ای می آید هرکس بجز یک مشت بیشتر ازآن آب بنوشد او از پیروان من نیست ونمی تواند در این جنگ شرکت کند و اما کسانی که از آب این رودخانه ننوشند و یا اینکه یک مشت آب بیشتر ننوشند آنها از پیروان واقعی من هستند و آنها می توانند در این جنگ و جهاد بر علیه کفار شرکت کنند .

(فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ) دراین قسمت از آیه آمده که بجز افراد اندکی بقیه همه از این رود خانه سیرنوشیدند و در این امتحان الهی ناکام شدند.

از این قسمت ازآیه معلوم می گردد که بسیاری از افراد با وجود ادعای ایمانی که دارند ، آنقدرضعیف اند که حتی نمی توانند در مسیر دین و اطاعت از الله متعال از نوشیدن چند جرعه آب هم صرف نظرکنند، حتی بخاطرچند جرعه آب دستورات الله متعال را زیرپا گذشته و از شیطان و هوای نفسشان پیروی می کنند، نا گفته نماند که همین نوع افراد سست ایمان، بسیار پر مدعا نیزهستند، آخر مگر همین افراد نبودند که به نزد پیامبرشان آمده بودند و از ایشان در خواست رفتن به جهاد نموده بودند ،‌ولی امروز حتی راضی به ترک نوشیدن چند جرعه آب هم نشدند، ولی چه کنیم که متأسفانه امروزه از این نوع انسانها پر مدعای که در عمل بسیار سست و ضعیف اند و دستورات پروردگارشان را در مقابل چند جرعه آب زیرپا می گذارند ، در میان ما مسلمانان بسیار زیاد به چم خورده و دیده می شوند .

(فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ) در این قسمت از این آیه آمده است که چون طالوت با لشکریان مسلمانش از رودخانه گذر نمودند و در روبروی سپاه بزرگ دشمن قرار گرفتند گروهی از مسلمانان همراه طالوت گفتند : تعداد ما کم مسلمانان است و تعداد لشکریان کفار زیاد است و ما امروز توان مبارزه با آنان را نداریم و اگر جنگ شروع شود ما شکست خواهیم خورد، ولی گروه دیگری از آنان که یقینشان به الله متعال و ملاقات با اودر روزقیامت محکم تربود آن دسته اول را نصحیت نموده و دلداری دادند و این چنین آنها را تقویت روحی نمودند که بسیاری از گروهای که تعدادشان کم بودند بر گروهایی که تعدادشان زیاد بودند پیروز گشته اند، لذا شما از این نترسید که تعداد ما کم و تعداد لشکریان دشمن زیاد است، بلکه با ایمان به الله متعال و این یقین که الله متعال با ماست جنگ را شروع نمایید و در مقابل دشمن و لشکریان کفر در میدان مبارزه صبر و استقامت نمایید و این را بقسن بدانید که الله متعال همیشه با صبرکنندگان است و کسی که الله متعال با او باشد او هرگز شکست نخواهد خورد و کسی بر او پیروز نخواهد گشت .

تفسیرآسان آیه (۲۴۸) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۸) سوره بقره

 

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمْ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۴۸)

 

ترجمه : وپیامبرشان به آنان گفت : همانا نشانی پادشاهی (وفرماندهی) او این است که صندوقی که درآن آرامشی از جانب پروردگارتان و باقی مانده ای از خاندان موسی و خاندان هارون است (و) فرشته گان آن راحمل می کنند؛ به نزدتان می آید، همانا درآن (صندوق) نشانی از جانب پروردگارتان است، اگرمسلمانان (واقعی) هستید .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۸) سوره بقره

 

(وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمْ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ) دراین قسمت از آیه ادامه گفتگوی آن پیامبر بنی اسرائیلی علیه السلام با قومش بیان شده است ، آن پیامبرعلیه السلام به قومش گفت : نشانی پادشاهی و فرماندهی طالوت این است که صندوقی به نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی است از جانب پروردگارتان و (وسائل) باقی مانده ای ازخاندان موسی و خاندان هارون خواهد بود .

در اینجا یک نکته مهمی باید توضیح داده شود و آن اینکه مراد از « وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ »چیست ؟ در جواب باید گفت : عموما مفسرین در اینجا بنا بر اقوال و آثاری که از برخی از سلف نقل شده است چنین می گویند که مراد از « وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ » تخته های تورات، عصا، کفشها ، عمامه و لباس های موسی علیه السلام و عمامه و لباس های هارون علیه السلام و پیمانه ای از ترنجبین می باشد، ولی بنظر بنده این تفسیرخالی از ایراد نمی باشد زیرا در این آیه نیامده « باقی مانده ای از (وسائل وسامان) موسی و هارون » بوده است ،‌بلکه آمده «باقی مانده ای از(وسائل وسامان) خاندان موسی و خاندان هارون»ۤ بوده است، پس باید گفت : در این صندوق وسائل وسامان باقی مانده ای ازخاندان موسی علیه السلام و خاندان هارون علیه السلام بوده است ، اما اینکه آن وسائل باقی مانده چه بوده اند در هیچ آیه و حدیث صحیحی نسبت به تعیین آنها سخنی به میان نیامده است ، لذا در این باره سکوت کردن و همانگونه که آیه مطلق و بدون تعیین بیان نموده است ، بیان کردن بهتر و با حق نزدیک تر است و انسان را از بیان حدس و گمانها در تفسیرقرآن محفوظ نگه می دارد . هذا ما عندی والله اعلم بالصواب .

(تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ) از این قسمت آیه معلوم می شود که این صندوق در جائی محفوظ نگه داری می شده است که فرشته های مخصوصی از آن خبر داشته و آن را به دستور الله متعال آورده اند، واما اینکه باز آن صندوق بعد از جنگ چه شده است، در هیچ آیه و حدیث صحیحی در این باره سخنی به میان نیامده است، ولی از سایق و سباق این جریان مشخص می شود این است که دوباره فرشته ها آن را با خودشان به جایی که الله متعال به آنان دستور داده و خواسته است برده اند .

(إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ) آری در این صندوق نشانی برای حقانیت فرماندهی طالوت و معجزه ای برای آن پیامبر بنی اسرائیلی علیه السلام و دل گرمی و آرامشی برای مسلمانان آن زمان بوده است .

تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۷) سوره بقره

 

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (۲۴۷)

 

ترجمه : وپیامبرشان به آنان گفت : همانا الله، طالوت را برایتان (بعنوان) پادشاه (و فرمانده نظامی) فرستاده (و تعیین نموده) است، آنان گفتند : کجا اوبرما حق پادشاهی (و فرماندهی) را دارد و در حالی که ما از او به (این) پادشاهی (و فرماندهی) حق دارترهستیم و به اووسعت مالی (وثروت) داده نشده است (و به ما داده شده است) (پیامبرشان) گفت : همانا الله او را برشما برگزیده (واورا بعنوان فرمانده نظامی شما انتخاب نموده) است، و به دانش و جسم او (برشما) افزوده است ، و الله به هرکس که بخواهد (از) پادشاهی (فرماندهی) خویش می دهد و الله گسترده دهنده و(نسبت به دادن منصب ها و پستها به بندگان) کاملا آگاه است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره

 

(وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) در این آیه الله متعال گفتگوئی را نقل نموده است که در میان آن پیامبر بنی اسرائیل و بزرگان قومش در باره تعیین فرمانده نظامی برای رفتن به جهاد اتفاق افتاده بوده است ، آری پیامبرشان به آنان گفت : الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده نظامی تان انتخاب نموده است . ولی از آنجایی که طالوت از بزرگان و ثروت مندان قوم نبود ، فورا بزرگان و ثروتمندان قوم اعتراض نموده و گفتند : کجا او می تواند فرمانده ما شود و در حالی که توان مالی و ثروتی که به ما داده شده است هرگز به او داده نشده است لذا یکی از ماها باید فرمانده تعیین می شد نه او که از ثروت مندان و پول داران نیست ، آری آنان بنا بر عدم درک از حقایق و یا بنابر غرورمالی که داشتند گرفتار چنین تفکر غلطی شده بودند، همانگونه که بسیاری از ثروت مندان نیزدر هر دور زمان گرفتار چنین افکار نادرستی می شوند ، واقعا انسان به ایمان این افراد تعجب می کند زیرا وقتی که پیامبرشان گفته که الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده برایتان انتخاب نموده آنها هرگز نباید به این حکم الهی اعتراض می کردند و باید بدون هیچ چون وچرائی همانند یک مسلمان واقعی تسلیم شده و به آن جامه عمل می پوشاندند، آری دوباره پیامبرشان به آنان گفت : این انتخاب من نیست که شما دارید برآن اعتراض می کنید ،‌این انتخاب الله متعال است و الله متعال او را برشما برگزیده است لذا براین حکم اعتراض نکنید و این را بدانید که کارهای الله متعال همه از روی حکمت اند و حکمت دراین انتخاب این است که طالوت از نظر دانش و بالأخص دانش نظامی و همچنین از نظر توان و قوت جسمی برشما برتری دارد و الله متعال به دانش و توانی داده که به هیچ یکی از شماها نداده است و در میان جنگ در حقیقت ثروت مندی و پول داری کار ساز نیست و آنچه می تواند در جنگ کارائی داشته وباعث پیروزی شود همانا داشتن دانش نظامی و توان جسمانی است ، و این دو را طالوت دارد و شماها ندارید بهمین خاطر الله متعال اورا فرمانده انتخاب نموده و از شما اشراف و ثروتمندان کسی را انتخاب نکرده است .

چند نکته مهم از این قسمت از آیه فهمیده می شود که از قرار زیرمی باشد:

 

۱ - عموما ثروتمندان و اشراف و متمولین بیشتر و از همه زودتر برقوانین الهی اعتراض می کنند .

۲ - عموما صاحبان مال و ثروت و بزرگان قوم گرچه صلاحیت یک پست و منصبی را نداشته باشند باز هم خودشان را از همه بیشتر مستحق پست ها و منصب ها می دانند .

۳ - هرپست و منصبی دارای شرائط خاص خودش می باشد ،لذا افرادی که به آنها در حکومت اسلامی پست و منصبی داده می شود باید که دارای شرائط خاص آن پست و منصب باشند .

۴ - برای فرماندهی نظامی دانش جنگی و قوت جسمی بسیار لازم است .

۵ - بنا بر اعتراضات مردمی نباید دستورات الهی را رها نموده و یا تغییر داد.

۶- داعیان دین این را باید خوب بدانند که وقتی ملتها بر گفته های الله متعال و فرامین پیامبران علیهم السلام اعتراض نموده و آنها را به چالش می کشند ، پس ما هرگز نباید فکر کنیم که به مجردی که سخن از دهان ما بیرون شد، ملتها فورا آنها را گرفته و برسر نهاده و به آنها عمل خواهند نمود ، خیر هرگز در طول تاریخ این گونه نبوده و نخواهد شد، بلکه باید یک داعی ، باربار یک مطلب را با روشهای گونان گون و با حکمت کامل بیان کند تا شاید برخی از صاحبان عقل و خرد آن را به پذیرند .

(وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ) در این شکی نسیت که الله متعال مختار کل است و او به هرکس که بخواهد بنا برصلاح دید و حکمتهای خویش هر چه را که بخواهد می دهد، و در این واقعه الله متعال صلاح و حکمت را در این دیده و دانسته است که طالوت را بعنوان فرمانده نظامی در میدان جهاد تعیین کند ، آری تعیین افراد بر پست و منصب ها آشنائی کاملی نسبت به افراد و پست و منصب خواهان است و هیچ کس از الله متعال دراین میدان و سایر میادین آگاه تر نیست ، لذا او هرکسی را که بخواهد از پادشاهی و حکم خویش داده و او را بر هر پست و منصبی که بخواهد تعیین می کند و یک مسلمان بدون هیچ اعتراضی به آن و احترام کامل باید آن را با دل وجان بپذیرد .

 (وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ) آری واقعا الله متعال به هرکس که بخواهد و صلاح ببیند وسعت دانش و قوت و بزرگی در جسم و یا هر نعمت دیگری را می دهد و فقط اوست که گستر دهنده نعمتهاست ، و او نسبت به دادن منصب ها به افراد ذی صلاح و هرچیزدیگربی نهایت دانا و آگاه است .

تفسیرآسان آیه (۲۴۶) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۶) سوره بقره

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإٍ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (۲۴۶)

 

ترجمه : آیا به سوی آن گروه (از بزرگان) بنی اسرائیل بعد از موسی نگاه نکردید (و از جریان آنها باخبر نیستی) آنگاه که به پیامبرشان گفتند برای ما شاهی (و سرپرستی به عنوان فرمانده جنگی تعیین نما و) با ما بفرست (تا ما به فرماندهی او) در راه الله بجنگیم (و جهاد) کنیم (پیامبرشان) گفت : ای چه بسا که اگر جنگ (و جهاد) برشما نوشته (و فرض) شود (آنگاه) شما جنگ (و جهاد) ننمائید، آنها گفتند : مگرما را چه شده است که در راه الله نجنگیم (وجهاد ننمائیم) و در حالی که ما (توسط همین کفار) از خانه هایمان و پسران (ودختران ما) بیرون رانده شده ایم ، و چون جنگ (وجهاد) برآنان نوشته (وفرض قرارداده) شد، (از رفتن به جنگ و جهاد) پشت گرداندند مگر(گروه) اندکی از آنان (که به جهاد رفتند) و الله نسبت (به اعمال) ظالم ها کاملا آگاه و با خبر است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۶) سوره بقره

 

لازم می دانم قبل از تفسیر این آیه و آیات بعدی ، یک نکته را بیان نمایم و آن اینکه دراین آیه و آیات بعد از این آیه ؛ جریان جنگ گروهی از اهل ایمان بنی اسرائیل به فرماندهی طالوت، با قوم کافری، به فرماندهی جالوت بیان شده است، آری آنچه از این داستان بیان شده در این آیه وآیات بعدی فهمیده می شود؛ این است که پیش از این جنگ، قوم جالوت ، این گروه از بنی اسرائیل را از وطنشان بیرون رانده و فرزندان آنان را به اسارت گرفته بودند، تا اینکه یک زمانی اینها از پیامبر زمانشان درخواست جنگ و جهاد با آنان را می نمایند که تفصیل این جریان را در این آیه و آیات بعدی در ذیل خواهی خواند : 

(أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإٍ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ) آنچه از این قسمت از آیه فهمیده می شود این است که گروهی از اهل ایمان بنی اسرائیل که بعد ازوفات موسی علیه السلام بودند، روزی به نزد پیامبرزمانشان آمدند و از ایشان در خواست نمودند تا برای رفتن به جنگ وجهاد در راه الله برای آنان فرماندهی را تعیین کند .

(قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُوا) از آنجایی که پیامبرشان از اوضاع و احوال و عادات آنها آگاه بود و می دانست که اینها مردان جنگ و جهاد نیستند و یا هم شاید می خواست قبل ازآمدن حکم جهاد آنها را آزمایش کند تا بداند که تا چه حد آنها راست می گویند ، لذا به آنها گفت : شاید که اگر جنگ و جهاد برایتان نوشته وفرض شود، شما به جنگ و جهاد نروید ؟

(قَالُوا وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا) در این قسمت از آیه آمده که آنان در مقابل حرف پیامبرشان گفتند : مگر ما را چه شده است که در راه الله جنگ و جهاد نکنیم ؟ و سپس آنها برای درست بودن و موجه بودن درخواستشان چنین دلیل آورده و گفتند : (ما باید به جنگ با این قوم کفار برویم زیرا آنها قبلا) ما را از خانه هایمان و پسران (و دختران) ما بیرون نموده اند (ووطن ما را اشغال و فرزندان ما را به اسارت گرفتند، لذا ما باید برای انتقام از آنها رفته و با آنها بجنگیم و آنها را از وطن خودمان اخراج و فرزندان ما را از اسارت آنها آزاد نماییم) . 

(فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ) در این قسمت از آیه آمده است که آنچه پیامبرشان حدس زده و به آنها گفته بود همان شد و زمانی که جنگ و جهاد برآنها نوشته وفرض شد، اکثر از دیدگاه و پیشنهادشان عقیب نشینی نموده وبه جنگ با کفار و جهاد نرفتند و به آنچه قبلا خودشان درخواست نموده بودند پشت گرداندند، بجز گروه اندکی از آنان که بر سر حرفشان ماندند و به جهاد رفته و با دشمن جنگیده و پیروز گشتند .

(وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ) آری الله متعال نسبت به ظالمانی همانند اینهایی که درخواست رفتن به جهاد و جنگ نموده و چون برآنها فرض شد، عقب نشینی نموده و به جهاد نرفتند،‌ کاملا آگاه و با خبراست و خوب می داند که در دل آنها چه گذشته وچرا به جهاد نرفتند، همانگونه که الله متعال نسبت به تمام ظالمان و کارهای آنان آگاه و باخبراست، آری در حقیقت این قسمت از آیه هشداری برای ظالمان است که ای ظالمان شما هرچند که بخواهید فریبکاری و مخفی کاری کنید تا کسی از کارتان سر در نیاورد ولی نمی توانید گنده کاریهایتان را از الله متعال بپوشید او نسبت به تمام گفتار و کردارتان آگاه است و سرفرصت مناسب که حکمتهای او تقاضا کند در دنیا و یا آخرت نسبت به همه آنها از شما سر زده است باز خواست خواهد نمود و نسبت به آنها شما را سخت سزا خواهد داد .

تفسیرآسان آیه (۲۴۵) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۵) سوره بقره

 

مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)

ترجمه : کیست که به الله قرض نیکو بدهد سپس الله آنرا برای او چندین برابرزیادتر نماید و الله (درمعیشت وروزی بندگان) تنگی و گستردگی عنایت می کند ، و(این را بدانید که همه شما) به سوی او باز گردانده می شوید .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۵) سوره بقره

 

(مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً)  مراد از «قرض حسنه» در این آیه صدقه دادن و انفاق در راههای شرعی است ، در این قسمت از آیه الله متعال افراد ثروتمند و پول دار را تشویق به صدقه دادن به فقراء و مستمندان می نماید .

ناگفته نماند که مراد از قرض دادن به الله ، قرض دادن به نیازمندان برای رضا و خوشنودی الله متعال می باشد، ورنه تمام اموال دنیا از الله متعال است و الله بی نیاز هیچ نیازی به مال وثروت انسانها ندارد و اما اینکه که الله متعال گفته به الله قرض بدهید برای تشویق است تا انسانها بدانند که به ذاتی قرض می دهند که هرگز مالشان را ضایع نمی کند و چندین برابر در دنیا و آخرت به آنها باز می گرداند.

(فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَةً) در این قسمت از آیه الله متعال به ثروت مندان می فهماند که فکر نکنید که با دادن صدقه شما ضرر می کنید و مال و ثروت شما کم می شود بلکه الله متعال چندین برابر بیشتر از آنچه شما داده ای به شما اجر و ثواب می دهد، همانگونه که در دنیا نیز به مال و ثروت شما برکت عنایت خواهد نمود ، برای بهتر واضح شدن این قسمت از آیه ، به دو آیه و یک حدیث در این باره توجه نمایید :

1 - مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ .(سوره حدید آیه :(11) .

ترجمه : چه کسی است که به الله قرض نیکو بدهد سپس الله به اوچند برابرمی دهد و برایش پاداش خوبی خواهد بود .

2 - مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ . (سوره بقره آیه : (261) .

ترجمه : مثال کسانی که مالهایشان را در راه الله خرج می کنند مثل دانه ای است که هفت خوشه می رویاند و در هر خوشه صد دانه است و الله برای هرکس که بخواهد آن را چندین برابر می نماید و الله گشایشگر بی نهایت داناست.

 

3 - عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ تَصَدَّقَ بِعَدْلِ تَمْرَةٍ مِنْ کَسْبٍ طَیِّبٍ، وَلاَ یَقْبَلُ اللَّهُ إِلَّا الطَّیِّبَ، وَإِنَّ اللَّهَ یَتَقَبَّلُهَا بِیَمِینِهِ، ثُمَّ یُرَبِّیهَا لِصَاحِبِهِ، کَمَا یُرَبِّی أَحَدُکُمْ فَلُوَّهُ، حَتَّى تَکُونَ مِثْلَ الجَبَلِ» (صحیح بخاری ، حدیث (1410) .

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : هرکس به اندازه دانه ای خرمائی ازکسب و درآمد (حلال و) پاک صدقه دهد و در حالی الله (صدقه ای) را قبول نمی کند مگر این که پاک (وحلال) باشد و همانا الله (آن صدقه حلال و پاک) را در دست راستش گرفته و سپس آن را برای صاحبش پرورش و رشد می دهد همانگونه که یکی از شما کره اسبش را پرورش داده بزرکش می کند تا این که (آن صدقه بزرگ شده ) همانند کوهی می گردد.

ناگفته نماند که در این آیه یک افتخاری برای نیازمندان است که الله متعال برای حل مشکلات آنها به نام خودش از ثروت مندان قرض گرفته و بعد آن را به فقیران داده و از آنها چیزی نمی گیرد و به ثروتمندان نیزچندین برابرآنچه داده اند در دنیا و آخرت به آنها می دهد .

(وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ) دراین قسمت از آیه آمده که کم کننده روزی و گشایشگر رزق و روزی فقط الله متعال است آری اگر هر مسلمانی خوب به این قسمت از آیه دقت نماید و به آنچه در این آیه آمده خوب معتقد و عامل باشد دیگر او هرگز دنبال مال حرام نرفته و هرگز دینش را درقبال بهای اندک دنیا نمی فروشد زیرا او به یقین می داند که از این کارها رزق و روزی او زیاد نمی گردد و اضافه و کمی روزی هم به دست انسانها نیست .

نکته دیگر اینکه وقتی که کمی و اضافی روزی به دست الله متعال است و الله متعال ذاتی است بی نهایت باحکمت پس اگر به کسی مالی داده حکمت است و اگر کسی را تنگدست و فقیر گردانده این نیز حکمت است زیرا ذات حکیم کار بی حکمت نمی کند پس یک مسلمان چه فقیر است و چه ثروتمند باید این را خوب بداند که الله متعال این حالت را برای او مناسب دانسته و لذا او باید برابر با قوانین شرع و دستورات الله منان حرکت کند تا اینکه الله متعال او را در دنیا و آخرت کامیاب گرداند .

(وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ) آری همه ما به سوی الله متعال باز گردانده می شویم و آن روزی که به سوی او باز گردانده می شویم این مال و ثروت دنیوی ما را رها می کند و آنچه همراه ما می آید آن مالی است که ما آن را در زندگی در راه الله متعال صدقه دادیم و سایراعمالی که انجام داده ایم بقیه اموال و اهل و اولاد با نمی آیند و ما را در خانه تنگ و تاریک قبر تنها رها می کنند در این باره به حدیث (6514) صحیح بخاری توجه نمایید :

عن أَنَس بْن مَالِکٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " یَتْبَعُ المَیِّتَ ثَلاَثَةٌ، فَیَرْجِعُ اثْنَانِ وَیَبْقَى مَعَهُ وَاحِدٌ: یَتْبَعُهُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَعَمَلُهُ، فَیَرْجِعُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَیَبْقَى عَمَلُهُ " .

ترجمه : انس بن مالک رضی الله عنه  فرمودند : رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: مرده را سه چیزدنبال (و تا کنار قبرهمراهی) می کنند دوچیز(از آنها) بازمی گردند و یکی بهمراهش (در قبر) باقی می ماند : اهلش و مالش و عملش او را دنبال (و تا کنارقبرهمراهی) می کنند سپس اهلش و مالش  برمی گردند و (تنها)عملش (با او در قبر) باقی می ماند. 

تفسیرآیه (۲۴۴) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۴۴) سوره بقره

 

وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۲۴۴)

ترجمه : ودرراه الله (با کفار) بجنگید (و جهاد نمایید) و(این را خوب) بدانید که همانا الله (نسبت به گفتارتان) کاملا شنوا و (نسبت به کردارتان) بی نهایت دانا است .

 

تفسیرآیه (۲۴۴) سوره بقره

 

(وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ) با دقّت در این قسمت از آیه سه چیز مهم فهمیده می شود :

1 - الله متعال به پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان دستور به جهاد با کفار  و منافقین داده است ،همان گونه که این مطلب را در آیه (73) سوره (توبه) این گونه ذکر نموده اند «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ».

ترجمه : ای پیامبربا کفار و منافقین (بجنگ و) جهاد نما و برآنان سخت گیری نما، و(این را بدان که) جایگاه آنان دوزخ است و بدجایگاهی است .

2 - جهاد همیشه باید در راه الله متعال و برای اعلای کلمه و دین او باشد ، ودراین به حدیث شماره (123) صحیح بخاری نیزتوجه نمایید :

عَنْ أَبِی مُوسَى، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ ، مَا القِتَالُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؟ فَإِنَّ أَحَدَنَا یُقَاتِلُ غَضَبًا، وَیُقَاتِلُ حَمِیَّةً، فَرَفَعَ إِلَیْهِ رَأْسَهُ، قَالَ: وَمَا رَفَعَ إِلَیْهِ رَأْسَهُ إِلَّا أَنَّهُ کَانَ قَائِمًا، فَقَالَ: «مَنْ قَاتَلَ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ العُلْیَا، فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ».

 

ترجمه : ابوموسی (اشعری رضی الله عنه) فرمودند : مردی به نزد پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم وگفت : ای رسول الله ، جنگ (وجهاد) در راه چگونه است ؟ همانا (گاهی) یکی ازما بنا برناراحتی جنگ (و جهاد) می نماید ، و(گاهی یکی ازما) بنا برغیرت و تعصب ودفاعی قومی می جنگد (و جهاد می کند)، (کدام یک از اینها در راه الله وجهاد است) ؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) سرشان را به سوی اوبلند نمودند (روای می گوید) رسول الله صلی علیه وآله وسلم سرشان را به سوی او بلند نکردند مگراینکه آن مرد ایستاده بودند، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : هرکس برای این بجنگد (و جهاد نماید) تا کلمه (و دین) الله بلند شده (وبالا بماند) پس او در راه الله عزّ وجل است .

 

3 - درگیریهایی که در جهان اسلام در میان مسلمانان اتفاق می افتد، جهاد اسلامی نیست ، بلکه فتنه های است که علت اصلی آن دشمنان اسلام اند، و در باره چنین درگیریهای به روایت شماره (31) صحیح بخاری که در اینجا ذکر می کنم توجه نمایید :

عَنِ أَبی بَکْرَةَ قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِذَا التَقَى المُسْلِمَانِ بِسَیْفَیْهِمَا فَالقَاتِلُ وَالمَقْتُولُ فِی النَّارِ»، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا القَاتِلُ فَمَا بَالُ المَقْتُولِ قَالَ: «إِنَّهُ کَانَ حَرِیصًا عَلَى قَتْلِ صَاحِبِهِ».

 

ترجمه : ابوبکره رضی الله عنه فرمودند : همانا من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمایند : هرگاه دو مسلمان با شمشیرهایشان با یکدیگر بجنگند (و درگیر شوند)، کشنده و کشته شده هر دو درآتش (جهنم) خواهند رفت ، من گفتم : ای رسول الله این که قاتل (و کشنده) است (و حکمش واضح است ) ولی جریان مقتول (وکشته شده) چیست؟ (و او چرا باید به جهنم برود ، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : همانا او نیزحریص برکشتن یار(و فرد درگیر با) خودش بوده است .

 

(وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) در این قسمت از آیه در حقیقت هشداری به ما انسانهاست که ای انسانها نباید شما هرگز نباید نسبت به گفتار و کردارتان بی توجه باشید، زیرا الله متعال نسبت به گفتارتان کاملا شنواست و نسبت به کردارتان کاملا داناست ، لذا نسبت به همه آنها در قیامت از شما باز خواست خواهد نمود و شما باید جوابگوی آنان باشید، پس مواظب باشید که نه حرفی بزنید و نه هم کاری را انجام دهید که فردای قیامت پاسخی برای آنها نداشته باشید .