۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (227) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۷) سوره بقره

 

وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (227)

 

ترجمه : و اگر قصد طلاق دادن نمودند پس (این را بدانند که) قطعا الله کاملا شنوا و بی نهایت داناست .

 

تفسیرآسان آیه (227) سوره بقره

 

(وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) در این آیه الله متعال به مردانی که ایلاء نمودند می گوید که اگر قصد طلاق دارید خانمهایتان را طلاق دهید و این گونه با ایلاء آزار و اذیتشان نکنید و شما بعد ازگذشت چهار ما دیگر حق ادامه ایلاء را ندارید یا باید به خانمها رجوع نموده و با آنها جماع کنید و یا باید طلاق دهید و اگر طلاق دادید، الله متعال نسبت به آنچه شما گفتید و طلاق دادید شونده و نسبت به کارها و نیّت های شما از ایلاء و طلاق کاملا آگاه و باخبر است .

تفسیرآسان آیه (226) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۶) سوره بقره

 

لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (226)

ترجمه : برای آنانی که از زنانشان ایلاء می کنند (و قسم می خورند که با زنانشان همبستری نکنند) این اجازه هست تا چهارماه درنگ کنند (و با همسرانشان نزدیکی نکنند) پس اگر بازگشتند (و سوگندشان را شکسته و کفاره دادند وبا خانمهایش آمیزش نمودند) پس قطعا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است .


تفسیرآسان آیه (226) سوره بقره

 

(لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) دراین آیه الله متعال نوع خاصی از قسم ها را که گه گاهی برخی از مردان می خورند را بیان نموده است و آن اینکه گه گاهی برخی از مردان بنا بر ناراحتی که با خانمهایشان دارند سوگند یاد می کنند که با آنها جماع و آمیزش نکنند به این نوع قسم ها در اصطلاح شرعی (ایلاء) گفته می شود، حالا در این آیه آمده است که اگر مردی چنین قسمی را خورد تا چهار ماه اجازه دارد که با خانمش جماع نکند، ولی اگر او قبل از چهار ماه قسمش را شکست و با خانمش جماع نموده او باید کفاره قسم بدهد ، و الله متعال نسبت اوبسیارآمرزنده و بی نهایت مهربان است ، ولی اگرچهارماه گذشت ولی باز هم با خانمش جماع ننمود و به قهرش ادامه داد حالا زن باید آن را به قضاوت قاضی کشانده و آن وقت قاضی از مرد بخواهد که یا به خاتمش رجوع نموده وبا او جماع کند و به زندگیش ادامه دهد ورنه باید خانمش را طلاق دهد و این گونه معلق نگذارد، برای بهتر واضح شدن این مطلب به اثرصحیح شمار(5290) که در صحیح بخاری آمده و درزیر ذکر می کنم توجه نمایید :

عَنْ نَافِعٍ، أَنَّ ابْنَ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، کَانَ یَقُولُ فِی الإِیلاَءِ الَّذِی سَمَّى اللَّهُ: «لاَ یَحِلُّ لِأَحَدٍ بَعْدَ الأَجَلِ إِلَّا أَنْ یُمْسِکَ بِالْمَعْرُوفِ، أَوْ یَعْزِمَ بِالطَّلاَقِ کَمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ».

ترجمه : نافع رحمه الله فرمودند: همانا ابن عمر رضی الله عنهما در باره ایلاء که الله (در قرآن) از آن نام گرفته می فرمودند: بعد از گذشت مدت (چهارماهه، مذکور در قرآن) برای هیچ مردی جایزنیست، مگر اینکه خانمش را به نیکی نگه دارد و یا قصد و اراده طلاق دادن خانمش را کند(و اورا طلاق دهد) همان گونه که الله عزّ وجل به او دستور داده است .

و در اثردیگری در تحت همین اثر در صحیح بخاری این گونه آمده است : عَنْ نَافِعٍ، عَنْ ابْنِ عُمَرَ، " إِذَا مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ: یُوقَفُ حَتَّى یُطَلِّقَ، وَلاَ یَقَعُ عَلَیْهِ الطَّلاَقُ حَتَّى یُطَلِّقَ " .

ترجمه : نافع رحمه الله از ابن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان فرمودند: چون چهار ماه (مدت ایلاء) گذشت حالا مرد از ادامه دادن به این قهرو ترک جماع جلوگیری می شود (تا اینکه یا باخانمش جماع نموده و به زندگی ادامه دهد و یا اینکه زنش را طلاق دهد) ولی با ایلاء براوطلاق واقع نمی شود تا اینکه خودش طلاق دهد .

تفسیرآسان آیه (225) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۵) سوره بقره

 

لا یُؤَاخِذُکُمْ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ (225)

ترجمه : الله شما را نسبت به سوگندهائی که (بنا برعادت و) بدون قصد واراده یاد می کنید ،(با گرفتن کفار و سزا دادن) گرفت نمی کند و لیکن نسبت به سوگندهائی که دلهایتان کسب نموده (و با اراده سوگند یاد نمودید ،با گرفتن کفار و یا سزا دادن) شما را مؤاخذه و گرفت می کند و (این خوب بدانید که ) الله بسیار آمرزند و بی نهایت بردباراست .

 

تفسیرآسان آیه (225) سوره بقره

 

(لا یُؤَاخِذُکُمْ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ) از این آیه و احادیث صحیح نبوی مشخص می گردد که سه نوع قسم وجود دارد :

1 - «قسم لغو» که از « لا یُؤَاخِذُکُمْ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ » فهمیده می شود، به قسمی که فرد بنا برعادت و بدون قصد و اراده قسم می خورد «قسم لغو» می گویند، در این نوع قسم ها نه گناهی دارد و نه هم کفاره ای دارد ، زیرا الله متعال فرموده است «الله شما را نسبت به قسم های لغوتان مؤاخذه و گرفت نمی کند»، ناگفته نماند که نباید یک مسلمان عادت به «قسم لغو» داشته باشد، زیرا با قسم خوردن زیاد ابهت قسم از بین می رود و فردا خدای ناخواسته با اراده و به دروغ هم قسم بخورد، لذا اگر کسی عادت دارد باید این عادتش را ترک کند .

2 - «قسم منعقده» که از« وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ » فهمیده می شود یعنی قسمی که انسان با اراده و نیّت می خورد که فلان کار را درآینده انجام دهد و یا اینکه انجام ندهد ، حالا این نوع قسم دوحالت دارد :

( أ ) اگراین قسم در ترک کارنیک و یا انجام گناه باشد یعنی فردی قسم خورده که فلان کار نیک را نکند و یا فلان گناه را انجام دهد او باید این قسمش را شکسته و کفّاره بدهد و آن کار نیک را انجام دهد و آن گناه را انجام ندهد در باره به یک آیه و یک حدیثی که ذکر می کنم توجه دهید :

 الله متعال می فرمایند : وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ . (سوره بقره آیه :224).

یعنی : والله را دستاویز ومانعی برای قسم هایتان نگردانید تا به این بهانه کار نیک انجام ندهید و پرهیزگاری نکنید و درمیان مردم صلح برقرار ننمایید و(این را خوب بدانید که) الله کاملا شنوا و بی نهایت داناست .

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : «وَاللَّهِ، لَأَنْ یَلِجَّ أَحَدُکُمْ بِیَمِینِهِ فِی أَهْلِهِ، آثَمُ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَنْ یُعْطِیَ کَفَّارَتَهُ الَّتِی افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ» (صحیح بخاری، حدیث : 6625) .

یعنی : سوگند به الله اگریکی از شما برسوگندش در خانواده اش لج بازی و پافشاری نماید (و آن را نشکند) او نسبت به این (پا فشاری بر) سوگند در نزد الله گناه کار تراست از اینکه (قسمش را شکسته) کفاره ای که الله برای او در قسمش فرض نموده است بدهد.

3 - «قسم غموس» یعنی قسمی که فرد به دروغ سوگند باد می کند مثلا قسم می خورد که فلان کار را کرده و فلان حرف را زده و در حالی که نه آن کاررا کرده ونه هم آن حرف را زده است و یا اینکه قسم می خورد که فلان کاررا نکرده و یا فلان حرف را نزده است و در حالی که آن کاررا کرده و آن حرف را زده است، به این نوع قسم بدین خاطر «غموس» گفته می شود که گویا فرد در گناهان بخاطر این قسم دروغینش قوطه ور شده است ، این نوع قسم کفّاره ندارد ولی چون از گناهان کبیره است فرد باید از آن توبه کند ، در باره «قسم غموس» به حدیث زیر توجه نمایید ؛ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : «الکَبَائِرُ: الإِشْرَاکُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَیْنِ، وَقَتْلُ النَّفْسِ، وَالیَمِینُ الغَمُوسُ »، (صحیح بخاری، حدیث : 6675) یعنی : شرک به الله ، و نافرمانی از پدرو مادر، و کشتن انسان (بی گناه) و قسم غموس (از) گناهان بسیار بزرگ است .

(وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ) آری الله متعال بسیار آمرزنده است و قسم هایی که می خورید و می شکنید را اگر بخواهد می بخشد، و بسیاربردباراست که شما گه گاهی قسمهایی را می خورید و حرمت شکنی می کنید ولی با این وجود الله متعال شما را گرفت نمی کند .

دراین جا دو صفت از صفات الله متعال ذکر شده است اولی « غَفُورٌ » و دومی « حَلِیمٌ » می باشد ، این دو صفت به ما انسانها امید می دهد که هرچند هم گنه کار باشیم الله متعالی داریم که با بردباری خویش زود مارا گرفت نمی کند و با آمرزنده گی خویش اگر بخواهد همه و همه گناهان ما را می بخشد .

تفسیرآیه (224) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۴) سوره بقره

 

وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (224)

ترجمه : والله را دستاویز مانعی برای قسم هایتان نگردانید تا به این بهانه کار نیک انجام ندهید و پرهیزگاری نکنید و درمیان مردم صلح برقرار ننمایید و(این را خوب بدانید که) الله کاملا شنوا و بی نهایت داناست .

 

تفسیرآیه (224) سوره بقره

 

(وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ) دراین قسمت ازآیه مطلب مهمی بیان شده و آن اینکه برخی از انسانها عادت دارند گاهی سوگند یاد می کنند که کارخیرانجام ندهند و در میان مردم صلح برقرار نکنند و پرهیزگاری اختیار نکنند و چون به آنها گفته می شود که چرا فلان کارنیک را انجام نمی دهی؟ و یا چرا بر راه پرهیزگاری نمی روی ؟ و یا چرا در میان مردم صلح برقرار نمی کنی؟ می بینی که در جواب می گوید که من سوگند یاد نمودم که این کارها را انجام ندهم ، این نوع افراد در حقیقت نام الله و سوگند به الله متعال را مانع انجام کارهای نیک ، پرهیزگاری و اصلاح در میان مردم می گردانند، الله متعال دراین آیه خطاب به چنین افرادی که سوگند به الله متعال را مانع این کارها می گردانند فرموده است « والله را دستاویز مانعی برای قسم هایتان نگردانید تا به این بهانه کار نیک انجام ندهید و پرهیزگاری نکنید و درمیان مردم صلح برقرار ننمایید».

حالا سؤال اینجاست که اگر کسی چنین سوگندی را یاد کرد مثلا سوگند خورد که فلان کار خیر را انجام ندهد حالا او باید چه کند؟ آیا سوگندش را حفظ نموده و فلان کارخیررا انجام ندهد و یا اینکه نه باید سوگندش را شکسته و کفّاره قسمش را داده و آن کار خیر را انجام دهد؟ برای پاسخ به این سؤال به احادیث زیر توجه نمائید :

1 - عَنْ أَبِی مُوسَى الْأَشْعَرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: "إِنِّی وَاللَّهِ -إِنْ شَاءَ اللَّهُ -لَا أَحْلِفُ عَلَى یَمِینٍ فَأَرَى غَیْرَهَا خَیْرًا مِنْهَا إِلَّا أَتَیْتُ الَّذِی هُوَ خَیْرٌ وَتَحَلَّلْتُهَا. (صحیح بخاری ، حدیث : 3133).

ترجمه : ابوموسی اشعری رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : همانا سوگند به الله ، ان شاء الله من قسمی را نمی خورم که سپس ببینم درغیرآن خوبی وبهتری است مگر اینکه کار خیر را انجام داده و قسم خودم را می شکنم و کفّاره آن را می دهم .

2 -  عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «لاَ تَسْأَلِ الإِمَارَةَ، فَإِنَّکَ إِنْ أُعْطِیتَهَا مِنْ غَیْرِ مَسْأَلَةٍ أُعِنْتَ عَلَیْهَا، وَإِنْ أُعْطِیتَهَا عَنْ مَسْأَلَةٍ وُکِلْتَ إِلَیْهَا، وَإِذَا حَلَفْتَ عَلَى یَمِینٍ، فَرَأَیْتَ غَیْرَهَا خَیْرًا مِنْهَا، فَأْتِ الَّذِی هُوَ خَیْرٌ، وَکَفِّرْ عَنْ یَمِینِکَ» (صحیح بخاری، حدیث : 6722).

ترجمه : عبدالرحمن بن سمره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : امارت وریاست نخواه همانا اگراین امارت و ریاست به تو داده شود بدون اینکه تو درخواست نمائی و بخواهی توبرآن ازجانب الله کمک خواهی شد و اگربه تو با درخواست خودت داده شود تو با این مقامت رها کرده می شوی ، و چون سوگندی یاد کردی و در غیرآن خیر و خوبی دیدی پس آن کار خیر و خوبی را انجام داده (وسوگندت را بشکن) و کفّاره قسمت را بده .

3 -  عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ، لَأَنْ یَلِجَّ أَحَدُکُمْ بِیَمِینِهِ فِی أَهْلِهِ، آثَمُ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَنْ یُعْطِیَ کَفَّارَتَهُ الَّتِی افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ» (صحیح بخاری، حدیث : 6625) .

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : سوگند به الله اگریکی از شما برسوگندش در خانواده اش لج بازی و پافشاری نماید (و آن را نشکند) او نسبت به این (پا فشاری بر) سوگند در نزد الله گناه کار تراست از اینکه (قسمش را شکسته) کفاره ای که الله برای او در قسمش فرض نموده است بدهد.

(وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) آری الله متعال کاملا شنوا و بی نهایت دانا است لذا اگرشما قسم می خوردید ،الله متعال آن را می شنود و اگر قسمتان را برای رضای الله و انجام کارنیک می شکنید باز هم الله متعال نسبت به آن بی نهایت آگاه و دانا است، پس شما مواظب خودتان و قسم هایتان باشید .

هرمسلمانی که به صفت « سَمِیعٌ » الله متعال خوب معتقد باشد او همیشه مواظب است که حرف بد و زشت از زبانش در نیاید و غیبتی نکند و تهمتی نزند زیرا الله متعال سخنان او را می شنود و فردای قیامت در حضور الله متعال جای انکاری برایش باقی نمی ماند و در آن روزی بجز شرمندگی چیزی برایش نخواهد ماند.

و هرمسلمانی که به صفت « عَلِیمٌ » الله متعال خوب معتقد باشد او همیشه مواظب است که کارهایی را نکند که باعث گناه و ناراضی الله متعال گردد زیرا او باید درروزقیامت در حضور این ذات از همه چیزآگاه ، پاسخگو باشد .

تفسیرآسان آیه (223) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۲۳) سوره بقره

 

نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَبَشِّرْ الْمُؤْمِنِینَ (223)

ترجمه : زنانتان کشتزاری برای شما (مردان)هستند پس به کشتزارتان به هر روشی که می خواهید بیایید وبرای خودتان (اعمال نیک) پیش بفرستید واز الله بترسید و بدانید که قطعا شما با او ملاقات کننده خواهید بود و (تو ای محمّد صلی الله علیه و آله وسلم) به مسلمانان مژده بدهید.


تفسیرآسان آیه (223) سوره بقره

 

(نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ) برای بهتر فهمیدن این قسمت ازآیه به سه حدیث زیرکه اولی و دومی صحیح و سومی حسن است توجه نمایید :

1 - عَن جَابِر رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: " کَانَتِ الیَهُودُ تَقُولُ: إِذَا جَامَعَهَا مِنْ وَرَائِهَا جَاءَ الوَلَدُ أَحْوَلَ، فَنَزَلَتْ: {نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ} [البقرة: 223] " (صحیح بخاری، حدیث : 4528).

ترجمه : جابررضی الله عنه فرمودند : یهودیان می گفتند : اگر مردی به هنگام جماع (در شرمگاه جلو) در پشت خانمش قرار گیرد بچه اش لوچ (وکلاج) می شود ، این آیه (درردّ این سخن یهودیان) نازل گشت : زنانتان کشتزاری برایتان هستند پس شما به هرروشی که می خواهید به کشتزارتان درآیید.

2 - عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى: {نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ} [البقرة: 223] " یَعْنِی: صِمَامًا وَاحِدًا " (سنن ترمذی، حدیث : 2979 ).

ترجمه : ام سلمه رضی الله عنها روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در توضیح و تفسیر این گفته الله متعال « نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ » فرمودند : یعنی : (جماع و آمیزش) باید در یک سوراخ (که همان شرمگاه جلوباشد) صورت گیرد .

3- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: " إِنَّ ابْنَ عُمَرَ وَاللَّهُ یَغْفِرُ لَهُ أَوْهَمَ إِنَّمَا کَانَ هَذَا الْحَیُّ مِنَ الْأَنْصَارِ وَهُمْ أَهْلُ وَثَنٍ مَعَ هَذَا الْحَیِّ مِنْ یَهُودَ وَهُمْ أَهْلُ کِتَابٍ وَکَانُوا یَرَوْنَ لَهُمْ فَضْلًا عَلَیْهِمْ فِی الْعِلْمِ فَکَانُوا یَقْتَدُونَ بِکَثِیرٍ مِنْ فِعْلِهِمْ وَکَانَ مِنْ أَمْرِ أَهْلِ الْکِتَابِ أَنْ لَا یَأْتُوا النِّسَاءَ إِلَّا عَلَى حَرْفٍ وَذَلِکَ أَسْتَرُ مَا تَکُونُ الْمَرْأَةُ فَکَانَ هَذَا الْحَیُّ مِنَ الْأَنْصَارِ قَدْ أَخَذُوا بِذَلِکَ مِنْ فِعْلِهِمْ وَکَانَ هَذَا الْحَیُّ مِنْ قُرَیْشٍ یَشْرَحُونَ النِّسَاءَ شَرْحًا مُنْکَرًا، وَیَتَلَذَّذُونَ مِنْهُنَّ مُقْبِلَاتٍ وَمُدْبِرَاتٍ وَمُسْتَلْقِیَاتٍ فَلَمَّا قَدِمَ الْمُهَاجِرُونَ الْمَدِینَةَ تَزَوَّجَ رَجُلٌ مِنْهُمُ امْرَأَةً مِنَ الْأَنْصَارِ فَذَهَبَ یَصْنَعُ بِهَا ذَلِکَ فَأَنْکَرَتْهُ عَلَیْهِ، وَقَالَتْ: إِنَّمَا کُنَّا نُؤْتَى عَلَى حَرْفٍ فَاصْنَعْ ذَلِکَ وَإِلَّا فَاجْتَنِبْنِی، حَتَّى شَرِیَ أَمْرُهُمَا فَبَلَغَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ {نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ} [البقرة: 223] أَیْ: مُقْبِلَاتٍ وَمُدْبِرَاتٍ وَمُسْتَلْقِیَاتٍ یَعْنِی بِذَلِکَ مَوْضِعَ الْوَلَدِ (سنن ابی داود ، حدیث : 2164 ).

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه فرمودند : همانا ابن عمردچار وهم شده است (که گفته همبستری با خانم از راه پشت مجاز است و این آیه در همین باره نازل گشته است) همانا (اصل قضیه از این قرار است) که این گروه از انصاردر زمانی که بت پرست بودند با این گروه ازیهودیان (ساکن مدینه) زندگی می کردند و در حالی که آنان اهل کتاب بودند و انصارمعتقد بودند که این یهودیان در علم برآنان برتری دارند و ازآنان آگاه تراند، بهمین خاطر (انصارساکن مدینه دردوران جاهلیت) در بسیاری از کارها و اعمالشان به یهودیان اقتدا می کردند (وازآنها پیروی می کردند) و(یکی از عادت) یهودیان اهل کتاب براین بود که با خانمها جماع نمی کردند مگر از یک طرف (که همان سمت جلو باشد) زیرااین (روش جماع نمودن) برای زن با حجاب ترو دارای پوشش بیشتری می بود، (عادت) انصارمدینه (نیزبراین) بود و آنها این عادت را ازیهودیان گرفته بودند (و آنان با خانمهایشان جماع می نمودند) ولی عادت این گروه از قریش (اهل مکه) براین بود که زنان را سخت باز و برهنه می کردند وبا قرار گرفتن در جلو و(یا) عقب و (یا) با انداختن آنان برپشت (از سمت جلوبا آنان جماع نموده ) ولذّت می بردند، زمانی که مهاجرین به مدینه آمدند مردی ازآنان با زنی از انصار ازدواج نمود و چون (آن) مرد (مهاجر) خواست بازن (انصاری) خویش همانگونه که قریشی ها جماع می نمودند؛ جماع نماید، آن زن انصاری این روش را براو انکار نموده و گفت : همانا ما زنان انصار قبلا فقط از سمت جلو جماع می شدیم فقط با همین روش جماع کن ورنه از من دوری کن ، (این جریان ادامه پیدا کرد) تا اینکه کاراین دو(زن و مرد) بالا گرفت و خبرآنها به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رسید، سپس الله با عزّت بزرگوار(این آیه ) « نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ » نازل نمود، (سپس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند) به هنگام جماع نمودن با خانمها در جلوی زنان قرار گیرید و(یا) در پشت آنان قرارگیرد و (یا ) اینکه آنان را برپشت انداخته و با آنان آمیزش نمایید وفقط به جایی که زن بچه دارمی شود (یعنی به سمت جلو) جماع کنید.

(وَقَدِّمُوا لأَنفُسِکُمْ) یعنی ای مسلمانان شما با انجام کارهای نیک و ترک کارهای حرام برای خودتان اجر و ثواب جمع نموده و پیش از مردن خود به قیامت بفرستید.

(وَاتَّقُوا اللَّهَ) و از الله بترسید و با ترس از الله متعال همیشه از کارهای خلاف شرع دوری نموده و به دستورات شرع جامه عمل بپوشانید .

(وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ) و این را خوب بدانید که شما در روز قیامت با الله متعال ملاقات خواهید نمود ودر آن روز اگر بارگناهانتان زیاد باشد شرمنده خواهید شد و اگر بارنیکی هایتان زیاد باشد درآن روز شاد و فرخنده خواهید بود .

(وَبَشِّرْ الْمُؤْمِنِینَ) و تو ای محمّد صلی الله علیه و آله وسلم کسانی که ایمان آورده و شرک و کفر و خرافات را رها نموده اند را به بهشت جاویدان و رضامندی الله متعال مژده بده تا با دلگرمی بیشتری به اطاعت و عبادت پروردگارشان مشغول گردند .

تفسیرآسان آیه (222) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۲) سوره بقره

 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمْ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (222)

ترجمه : و از تو در باره (آمیزش و جماع با زنان) دردوران قاعدگی (وعادت ماهیانه زنان) می پرسند تا (به آنها) بگو این (قاعدگی) اذیتی و کثیفی است پس در حال قاعدگی (از جماع و آمیزش ) یا زنان کناره گیری نمایید و به آنان (برای جماع وآمیزش) نزدیک نشوید تا اینکه (از عادت ماهیانه) پاک گردند و چون پاک شدند پس (می توانید که برای جماع و آمیزش) از آنجایی که الله به شما دستور داده به نزد آنان بروید (و همبستر شوید) ، (واین را خوب بدانید که) قطعا الله کسانی که زیاد توبه کننده اند را دوست می دارد و(همچنین) پاگیزگان را دوست می دارد.

 

تفسیرآسان آیه (222) سوره بقره

 

(وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ) برای بهتر واضح شدن این آیه به حدیث شماره (302) صحیح مسلم که درزیر ذکر می شود توجه فرمایید :

عَنْ أَنَسٍ أَنَّ الْیَهُودَ کَانُوا إِذَا حَاضَتِ الْمَرْأَةُ فِیهِمْ لَمْ یُؤَاکِلُوهَا، وَلَمْ یُجَامِعُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ فَسَأَلَ أَصْحَابُ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى {وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ} [البقرة: 222] إِلَى آخِرِ الْآیَةِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «اصْنَعُوا کُلَّ شَیْءٍ إِلَّا النِّکَاحَ» فَبَلَغَ ذَلِکَ الْیَهُودَ، فَقَالُوا: مَا یُرِیدُ هَذَا الرَّجُلُ أَنْ یَدَعَ مِنْ أَمْرِنَا شَیْئًا إِلَّا خَالَفَنَا فِیهِ، فَجَاءَ أُسَیْدُ بْنُ حُضَیْرٍ، وَعَبَّادُ بْنُ بِشْرٍ فَقَالَا یَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّ الْیَهُودَ تَقُولُ: کَذَا وَکَذَا، فَلَا نُجَامِعُهُنَّ؟ فَتَغَیَّرَ وَجْهُ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى ظَنَنَّا أَنْ قَدْ وَجَدَ عَلَیْهِمَا، فَخَرَجَا فَاسْتَقْبَلَهُمَا هَدِیَّةٌ مِنْ لَبَنٍ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَرْسَلَ فِی آثَارِهِمَا فَسَقَاهُمَا، فَعَرَفَا أَنْ لَمْ یَجِدْ عَلَیْهِمَا.

ترجمه : انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند : یهودیان (عادتشان) براین بود که چون زن در میان آنان عادت ماهیانه می شد به همراه او غذا نمی خوردند و (همچنین) با زنانی که در دوران قاعدگی بسرمی بردند در یک خانه جمع نمی شدند (و همنشین نمی شدند تا اینکه دوران قادگی آنان به پایان برسد) یاران پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم (دراین باره) ازپیامبرصلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند (که آیا این کاریهودیان درست است)؟ الله متعال (برای جواب این سؤال صحابه رضی الله عنهم) ، (این آیه) {وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ} [البقرة: 222] را تا به آخرنازل نمودند، یعنی : درباره قاعدگی زنان از تو می پرسند ، تو بگو که اذیتی و کثیفی است پس از (جماع و آمیزش با) زنان دردوران قاعدگی دوری و کناره گیری کنید ...سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : شما در دوران قاعدگی زنان (با آنان) هرکاری را بکنید بجز جماع (که حرام و ممنوع است) سپس این (جریان) به یهودیان رسید، آنها گفتند : این مرد (یعنی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) می خواهد هیچ چیزاز دستورات ما را نگذارد مگر این که در آن با ما مخالفت نماید، سپس اسید بن حضیر و عباد بن بشر(رضی الله عنهما، به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) آمدند و هردو گفتند : ای رسول الله ، همانا این یهودیان چنین و چنان می گویند، پس آیا ما با زنان (مان در دوران قاعدگی) جماع نکنیم ؟ (تا کاملا با یهود مخالفت گردد) چهره رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم (از شنیدن این سخن، آن قدر) متغیر شدند تا این که ما گمان نمودیم که (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) برآن دو(نفر، اسید و عباد رضی الله عنهما) ناراحت شدند، لذا آن دو از نزد (پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم) بیرون شدند وزمانی که بیرون می شدند (ظرف) شیری به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم هدیه آورده می شد، سپس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم کسی را دنبال آن دو فرستادند (تا بیایند و آن دوآمدند) سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ازآن شیر به آن دو نوشاندند ، آن (وقت بود که آن) دو متوجه شدند که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم برآنان ناراحت نشده اند .

(فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمْ اللَّهُ) در این قسمت از آیه الله متعال دستور داده که بعد ازبه پایان رسیدن دوران قاعدگی و غسل نمودن و پاک شدن زن ؛ حالا جماع و آمیزش با او برای همسرش مجاز است بشرطی که این آمیزش ازآنجایی باشد که الله متعال دستور داده است یعنی ازسمت جلوبا اوجماع نماید .

 (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ) در این قسمت ازآیه الله متعال متذکر می شوند که اگرکسی اشتباهی در ایام قاعدگی با خانمش جماع نموده پس او گناه بس بزرگی را مرتکب شده است و باید توبه کند، لذا شما ای مسلمانان اگر گرفتارچنین گناهی شدید توبه کنید زیرا الله متعال توبه کنندگان را دوست می دارد .

نکته دیگری که دراین جمله نهفته است این است که این جمله در حقیقت ؛ ندای پروردگار مهربان است که در آن بیان شده است که آهای گنه کارانی که هرگناهی را انجام داده اید اگرمی خواهید که بزرگ ترین و بهترین ذات الله متعال شما را ببخشد و از گناهتان در گذرد پس توبه کنید و دست از گناهت بکشید .

(وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ) در این قسمت از آیه الله متعال متذکر شده است که جماع با زن در دوران قاعدگی خوب نیست زیرا دوران خون ریزی و کثیفی است، و جماع باید زمانی صورت گیرد که زن پاک شده باشد ، لذا شما از کثیفی دور نموده و همیشه پاک باشید زیرا الله متعال پاکان را دوست می دارد .

در این جمله در حقیقت گویا گفته شده است که آهای کسانی که به هر نوعی گرفتار کثیفی از کثیفی ها شده اید خودتان را پاک کنید، زیرا شما با پاک نمودن خودتان ، خودتان را ازمحبوبان و دوستان الله متعال گردانده اید زیرا او پاکان را دوست می دارد .

ازدو جمله (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ) یک نکته عقیدتی معلوم می گردد و آن اینکه الله متعال نیز «محبّت» می کنند و «محبّت نمودن» صفتی از صفات نیک الله متعال می باشد و ما باید آن را بدون بیان کیفیت و یا بیان هر نوع تشبیه و توجیح غلطی قبول نموده و به همان گونه که مقصود الله متعال است به آن ایمان داشته باشیم .

تفسیرآسان آیه (221) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۱) سوره بقره

 

وَلا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُوْلَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (221)

 

ترجمه : وبا زنان مشرک (غیر اهل کتاب) ازدواج نکنید تا اینکه بیاورند و(این را بدانید که یک) کنیزمسلمان از زن (آزاده) مشرکی بهتر است گرچه ( زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او...) شما (مردان) را به شگفتی انداخته باشد و (دخترانتان) را به ازدواج مردان مشرک در نیاورید تا اینکه ایمان بیاورند و(این را بدانید که یک) غلام مسلمان از مرد(آزاد) مشرک بهتر است گرچه ( زیبائی یا ثروت یا موقعیّت او...) شما را به شگفتی انداخته باشد، (زیرا) آنان (اعم از زنان و مردان مشرک) شما را به سوی آتش (جهنم) فرا می خوانند والله با اجازه خودش شما را به سوی بهشت و بخشش فرا می خواند و آیه هایش را برای مردم بیان می دارد تا این که (از آنها) پند بگیرند و یاد آورشوند .


تفسیرآسان آیه (221) سوره بقره

 

(وَلا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ) در این قسمت از آیه الله متعال مسلمانان را از ازدواج با زنان مشرک ممانعت نموده وبه آنان دستور داده که زنان مشرک را ازدواج نکنید تا این که ایمان بیاورند.

این قسمت آیه گرچه عام است یعنی تمام زنان مشرک اعم از اهل کتاب و سایر بت پرستان و مشرکان را شامل می شود ولی در حقیقت زنان اهل کتاب گرچه کافر اند ازدواج با آنان مجاز است و از عموم این آیه استثناء می شود در این باره به آیه شماره (3) سوره (مائده) توجه فرمایید آنجایی که الله متعال می فرماید :

« الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ....» .

امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده است ، غذای اهل کتاب بر شما حلال است و غذای شما نیز بر آنها حلال است و نیز زنان پاک دامن از مسلمانان و زنان پاک دامن ازاهل کتاب ، هر گاه مهریه شان را بپردازید ، (ازدواج با آنان برای شما حلال و مجاز است)....

 

نکته مهمی که از این آیه فهمیده می شود این است که ازدواج باید برمنوال ایمان وعقیده صحیح باید صورت گیرد و هرگز یک مسلمان نباید با زن مشرک و فاسد العقیده ای ازدواج کند، زیرا اگر چنین اشتباه بزرگی را مرتکب شود :

اولا : از دیدگاه اسلامی ازدواج او منعقد نشده و حرام است و گویا که دارد همیشه مرتکب عمل زشت زنا می گردد.

و در ثانی:  باعث می گردد که نسلش را دچار انحرافات فکری نموده و باعث تباهی دنیا و آخرت خود و فرزندان خود گردد ، لذا یک مسلمان در زمان ازدواج از همه بیشتر باید به افکار و عقائد زنی توجه نماید که می خواهد او را شریک زندگی خویش نموده و نسل و اموال و آبروی خود را به او بسپارد، حالا اگر این زن مشرک و فاسد العقیده باشد دیگر هرگز به فکر مال، آبرو و ایمان یک مسلمان نخواهد بود ، بلکه برعکس همیشه به فکر ضربه زدن به اسلام و اهل اسلام خواهد بود و باعث بربادی دنیا و آخرت شوهر و فرزندان او خواهد گشت.

 

(وَلأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ) آری یک کنیزی که مسلمان است و به الله متعال ایمان دارد از زن مشرکی که دارای مال، جمال ، نسب و موقعیت اجتماعی و یا سیاسی است به درجه ها بهتر و خوب تر است ، زیرا آنچه باعث خوبی و بهترفرد می گردد ایمان است نه امور دنیوی ، لذا در این قسمت از آیه الله متعال مردان اهل اسلام را تشویق می کند تا با زنان اهل ایمان ازدواج کنند، گرچه آن زن اهل ایمان یک کنیز هم باشد، و از ازدواج با زنان مشرک ممانعت می کند گرچه جمال، مال، نسب وموقعیت سیاسی واجتماعی او ما را به شگفت واداشته و مورد پسند ما قرار گیرد.

(وَلا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا) در این قسمت از آیه الله متعال به سرپرستان و اولیاء دختران دستور می دهد که شما به مردان مشرک اعم از اهل کتاب و بت پرستان هرگز زن ندهید تا اینکه ایمان بیاورند ، زیرا زن زود تحت تأثیرقرارمی گیرد و ای چه بسا تحت تأثیر افکارشرکانه و منحرف شوهر خویش قرار گرفته و خدای نخواسته مشرک و منحرف گردد، نکته دیگر اینکه این جایز نیست که یک کافر از زن مسلمانی فرزند دار شود و فرزندان آن مادر مسلمان تحت تأثیر افکارپدر مشرک و منحرفش قرار گرفته و همه منحرف شوند، بدین طریق مسلمانی باعث ازدیاد نسل کفار در دنیا گردد .

(وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ) آری واقعا یک غلام و برده مسلمان از مرد آزاد مشرک به درجه ها بهتر است گرچه آن مرد مشرک دارای مال، جمال، نسب و موقعیت های اجتماعی ، کاری و سیاسی هم باشد، زیرا هیچ چیز نمی تواند با ایمان برابری کند، این ایمان است که برهرچیز برتری دارد.

(أُوْلَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ) در این قسمت از آیه الله متعال حکمت اینکه چرا نباید از مشرکین زن گرفت؟ و چرا نباید به مشرکین زن داد؟ را بیان نموده است ، و گفته است که اصل حکمت در این است که مشرکین اهل ایمان را بسوی آتش جهنم فرا می خوانند و دعوت می کنند و با ازدواج با آنان به آنان نزدیک شده و خدای نخواسته فریب آنان را خواهیم خورد وبه دعوت شوم آنان پاسخ مثبت خواهیم داد و بدین ترتیب خودمان راهی جهنم خواهیم نمود، پس کمال عقل و احتیاط در این است که برای حفظ عقیده و ایمان مان، نه به مشرکین زن بدهیم و نه هم از مشرکین زن بگیریم.

(وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ) دراین قسمت از آیه الله متعال حکمت این را بیان کرده که چرا الله متعال به شما دستور داده که از اهل ایمان زن بگیرید؟ و از مشرکین زن نگیرید؟ وبیان داشته است که ازدواج با کنیزان و بردگان اهل اسلام از ازدواج با زنان و مردان مشرک بهتراست گرچه مال، جمال و موقعیت کاری، اجتماعی و سیاسی مشرکین ما را به تعجب و شگفت وا دارد، زیرا الله متعال ما را به بهشت و بخشش خودش فرا می خواند و ازدواج با اهل ایمان انسان را بسوی بهشت و رضامندی الله متعال سوق می دهد بهمین خاطر هم الله متعال دستور داده که با اهل ایمان ازدواج کنیم.

(وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ) در قسمت از آیه الله متعال بیان داشته است که الله متعال آیات کتابش قرآن را برای مردم بطور واضح بیان می دارد تا اینکه مردم پند گرفته و به آنها عمل نمایند و باعث کامیابی خود در دنیا و آخرت گردند .

تفسیرآسان آیه (220) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۲۰) سوره بقره

 

فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنْ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (220)

ترجمه : (این چنین الله آیات خود رابرایتان بیان می کند تا) در دنیا و آخرت (بیندیشید) و از تو در باره یتیمان می پرسند تو بگو اصلاح برای آنها بهتراست و اگر با آنان همزیستی کنید (مخارجتان مخلوط باشد) پس برادران (دینی) شما اند و الله فسادگر را ازاصلاح گرمی شناسد و اگر الله می خواست شما را به سختی و مشکلات می انداخت همان الله کاملا غالب و بسیار با حکمت است .


تفسیرآسان آیه (220) سوره بقره


(فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ) این قسمت ابتدائی این آیه با قسمت آخر آیه قبلی مرتبط است ، و در اصل الله متعال این گونه برای ما مسلمانان حکمن نزول آیات و احکام را بیان نموده است «....کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ** فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ.....» یعنی : «این گونه الله آیات (و احکام موجود در آنها) را برایتان بیان می نماید تا که شما درباره دنیای (فانی) و آخرت (جاوید) فکر کنید» وبرای آبادانی دنیا و آخرت خویش بهترین راه و روش که همان دین اسلام و عمل به دستورات آن باشد را انتخاب نمایید.

(وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ) برای بهتر واضح شدن این آیه به حدیث حسنی که در سنن نسائی (3669) و سنن ابی داود (2871) آمده توجه نمایید :

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: {وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ} [الأنعام: 152] وَ {إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا} [النساء: 10]، الْآیَةَ انْطَلَقَ مَنْ کَانَ عِنْدَهُ یَتِیمٌ فَعَزَلَ طَعَامَهُ مِنْ طَعَامِهِ وَشَرَابَهُ مِنْ شَرَابِهِ، فَجَعَلَ یَفْضُلُ مِنْ طَعَامِهِ فَیُحْبَسُ لَهُ حَتَّى یَأْکُلَهُ أَوْ یَفْسُدَ، فَاشْتَدَّ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ، فَذَکَرُوا ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: " {وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ} [البقرة: 220]، فَخَلَطُوا طَعَامَهُمْ بِطَعَامِهِ وَشَرَابَهُمْ بِشَرَابِهِ ".

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه فرمودند : آنگاه که الله با عزت و بزرگوار(آیه){وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ} [الأنعام: 152] یعنی : به مال تیم جز به نیک ترین طریق نزدیک نشوید ، و(آیه) {إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا} [النساء: 10]، یعنی : همانا کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می خورند ....را نازل نمود، هرکس نزدش یتیمی بود، او خوراک آن یتیم را از خوراکش و نوشیدنی های او را از نوشیدنی های خود جدا نمود، و سپس اگر غذای یتیم اضاف می آمد(سرپرست یتیم) آن غذا را نگه می داشت تا اینکه (بعدا) خود آن یتیم می خورد و یا این که خراب و فاسد می شد، این روش برآنها سخت می گذشت ، لذا این جریان را برای رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بیان نمودند (و از ایشان چاره کار و راه حل خواستند) که الله با عزت و بزرگوار(این آیه را) نازل نمودند : {وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ} [البقرة: 220]، یعنی : از تو درباره یتیمان می پرسند تو بگواصلاح در حق آنها خوب است و اگر (خوراک و نوشیدنی هایتان) را با (خوراک ها و نوشیدنیهای آنها) مخلوط کنید (و با هم بخورید) پس آنها برادرانتان هستند(و این کار برایتان مجازاست) . (ابن عباس رضی الله عنه فرمودند بعد از نزول این آیه، سرپرستان یتیمان) خوراکشان را با خوراک یتیمان و نوشدنیهایشان را با نوشدنیهای آنان مخلوط می نمودند (و با هم می خوردند و می نوشیدند) .

(وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنْ الْمُصْلِحِ) در این قسمت از آیه الله متعال به سرپرست یتیمان هشدار می دهد که مبادا از این مخلوط نمودن خوراک و نوشیدنی هایتان با خوراک ها و نوشیدنی های یتیمان سوء استفاده نمایید و به این بهانه اموال یتیم ها را بخورید ، که اگر چنین کردید شما فسادکار هستید و الله متعال فسادکاران را از اصلاح گران خوب تشخیص می دهد و حال هر یک را خوب می داند و مفسدان را دوست نمی دارد و به اصلاح گران پاداش نیک عنایت خواهد نمود .

(وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) در این قسمت ازآیه الله متعال لطف و مرحمت خودش را برای سرپرستان یتیمان بیان نموده که الله متعال به شما لطف نموده که اجازه شراکت در خورد و نوش با یتیمان را داده است واگر می خواست می توانست شما را به مشقت و سختی انداخته و این اجازه را به شما ندهد ، زیرا الله متعال برکارهایش غالب و در دستوراتش با حکمت است .

تفسیرآسان آیه (219) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۱۹) سوره بقره

 

یَسْأَلُونَکَ عَنْ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلْ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219)

ترجمه : از تودرباره شراب و قمارمی پرسند تو بگو که دراین دو گناه بزرگ است و منفعت هائی (ظاهری نیز) برای مردم دارند ولی گناه این دو از نفع آنها (بسیار) بزرگ تر(و بیشتر) است و از تو می پرسند که چه چیزهائی را می توانند صدقه داده انفاق کنند تو بگو مازاد (بر نیاز) را (می توانید صدقه داده انفاق کنید) این چنین الله آیات (کتابش) را برایتان بیان می کند تا شما (خوب) فکر کنید .

 

تفسیرآسان آیه (219) سوره بقره

 

(یَسْأَلُونَکَ عَنْ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا) شراب خواری و قماری بازی دو کاری بود که در دوران جاهلیت همه افراد جامعه الا ماشاء الله گرفتارآنها بودند وآنها راعیب نمی دانستند ولی اسلام این دو عمل زشت را ناپسند و گناه می دانست ولی ازآنجایی که عربها در دوران جاهلیت به آنها خوگرفته بودند و یکباره ترک آنها برای آنان بسیار سخت بود، لذا اسلام آنها را به تدریج و طی مراحل مختلفی با نزول آیات متعددی حرام قرار داد ، در این باره به حدیث صحیحی که در سنن ترمذی حدیث شماره (3049) آمده است توجه نمایید :

عَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ، أَنَّهُ قَالَ: «اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا فِی الخَمْرِ بَیَانَ شِفَاءٍ»، فَنَزَلَتِ الَّتِی فِی البَقَرَةِ: {یَسْأَلُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ} [البقرة: 219]، فَدُعِیَ عُمَرُ فَقُرِئَتْ عَلَیْهِ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا فِی الخَمْرِ بَیَانَ شِفَاءٍ»، فَنَزَلَتِ الَّتِی فِی النِّسَاءِ: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى} [النساء: 43]، فَدُعِیَ عُمَرُ فَقُرِئَتْ عَلَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ بَیِّنَ لَنَا فِی الخَمْرِ بَیَانَ شِفَاءٍ»، فَنَزَلَتِ الَّتِی فِی المَائِدَةِ: {إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ العَدَاوَةَ وَالبَغْضَاءَ فِی الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ} [المائدة: 91]- إِلَى قَوْلِهِ - {فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ} [المائدة: 91] فَدُعِیَ عُمَرُ فَقُرِئَتْ عَلَیْهِ فَقَالَ: «انْتَهَیْنَا انْتَهَیْنَا».

ترجمه : روایت است که عمربن خطاب رضی الله عنه فرمودند : یا الله برای ما در باره شراب برای ما یک بیان شفا بخشی عنایت فرما، سپس این آیه سوره بقره {یَسْأَلُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ} [البقرة: 219]، نازل گشته ، عمر (به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فراخوانده شد، و این آیه (سوره بقره) براو خوانده شد، او(دوباره) گفت : یا الله برای ما در باره شراب برای ما یک بیان شفا بخشی عنایت فرما، سپس آیه سوره نساء{یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى} [النساء: 43]، نازل گشت (دوباره) عمر (به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فراخوانده شد، و این آیه (سوره نساء) براو خوانده شد، او(بازهم) گفت : یا الله برای ما در باره شراب برای ما یک بیان شفا بخشی عنایت فرما، سپس آیه سوره مائده{إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ العَدَاوَةَ وَالبَغْضَاءَ فِی الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ} [المائدة: 91]- تا به - {فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ} [المائدة: 91] نازل گشت (بازهم) عمر (به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فراخوانده شد، و این آیه (سوره مائده) براو خوانده شد، (آن وقت بود که عمر) گفت : ما (از شراب خواری و قمار بازی) بازآمدیم بازآمدیم .

از این حدیث معلوم می گردد که این آیه بقره در اوائل نازل شده است و بعد از آن ، دو آیه دیگر نازل گشته و در آیه سوره مائده ، شراب و قمار بطور قطع و یقین و در همه وقت حرام قرار داده شده است.

البته ناگفته نماند قبل از این سه آیه ، آیه دیگری نیزدر دوران مکی نازل شده بود که در آن اشاره شده بود به بدی شراب آنجایی که الله متعال در سوره (نحل ، آیه (67)  «وَمِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَرِزْقًا حَسَنًا » یعنی : و از میوه های درختان خرما و انگورها شمل چیزهای نشه آور(شراب) و روزی نیک (آب میوه) می گیرید ، در این آیه در میان «سکر» و «رزق حسن» فرق قائل شده یعنی «سکر» که همان شراب باشد چیز خوبی نیست و رزق حسن محسوب نمی شود.

خلاصه سخن اینکه حرمت شراب با نزول چهار آیه و حرمت قمار بارنزول دو آیه قطعی شد و پرهیزاز آنها برهر مسلمانی واجب و ضروری گشت .

(وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلْ الْعَفْوَ) دراینجا یک سوال و جواب دیگری بیان شده است و آن اینکه برخی از یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پرسیدند که چیزی را صدقه داده و انفاق کنند ؟ الله متعال این آیه را نازل نموده و به پیامبرش محمد صلی الله علیه وآله وسلم دستور دادند که از« و از تو می پرسند که چه چیزهائی را می توانند صدقه داده انفاق کنند تو بگو مازاد (بر نیاز، و هرآنچه برشما میسّراست) را (می توانید صدقه داده انفاق کنید)» البته این آیه را می تواند در بعد صدقات نفلی گرفت زیرا زکات حد و اندازه اش در شریعت معین و مشخص شده است که بیشتر از آن دادن بهتر و کم تر از آنچه شریعت مشخص نموده ناجایز و حرام می باشد .

(کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ) دراین قسمت ازآیه الله متعال ما را به تفکّر فراخوانده و فرموده : «این گونه الله آیات (و احکام موجود در آنها) را برایتان بیان می نماید» تا که درباره دنیای فانی و آخرت جاوید فکر نموده و بهترین راه و روش را برایتان انتخاب نمایید.

تفسیرآسان آیه (218) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۱۸) سوره بقره

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (218)

ترجمه : همانا کسانی که ایمان آورده اند و کسانی که هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند آنها به رحمت الهی امید وارند و الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است.


تفسیرآسان آیه (218) سوره بقره


(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ) در این آیه سه عمل از بهترین اعمال نیک ذکر شده است :

1 - ایمان .

2- هجرت .

3- جهاد در راه الله .

وسپس الله متعال بیان نموده است ، کسانی که این سه عمل نیک را انجام داده اند و یا انجام می دهند آنها امیدوار رحمت الهی اند، و رحمت الهی در دنیا و آخرت شامل حال آنها خواهد گشت ، زیرا الله متعال نسبت به چنین کسانی بسیارآمرزنده و گناهان آنان را خواهد بخشید و بی نهایت مهربان است و رحمتش را در دنیا و آخرت شامل حال چنین کسانی خواهد گشت.

خطر تکفیر یک مسلمان


ترجمه فتنه تکفیرکتاب استادآلبانی رحمه الله (۱۴)


خطر تکفیر یک مسلمان

 

(آری) تا زمانی که ما این را ندانیم (که عمل کنند گان به گناهان بزرگ آنها را از ته دل حلال می دانند ) برای ما هیچ راهی وجود ندارد که حکم به کفر آنها صادر نماییم زیرا ما می ترسیم که تحت وعید این گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم قرار گریم، آنجای که می فرمایند: «إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِیهِ یَا کَافِرُ، فَقَدْ بَاءَ بِهِ أَحَدُهُمَا»  یعنی : هرگاه فردی به برادر (دینی) خویش بگوید: ای کافرقطعا این کفر به یکی از آن دو باز می گردد .

 

واحادیث (دیگری) که در این باره و به همین مفهوم آمده بسیار زیاد اند ولی بنده یکی از آن احادیثی که بر این جریان کاملا دلالت دارد را بیان می کنم .

 

هدفم همان داستان آن صحابی است که با یکی از مشرکین در میدان جهاد درگیر جنگ بوده و چون آن مشرک دید که در زیرضربه شمشیر صحابی مسلمان قرار گرفته است گفت  : (أشهد أن لا إله إلا الله) یعنی : گواهی می دهم که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست ولی آن صحابه به این گفته این فرد توجهی نکرد و او را کشت.

و چون خبر آن فرد به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید این کار را شدیدا براو انکار نموده و خورده گرفت ، آن صحابه عذر بیان نمود که (ای رسول الله) آن فرد مشرک کلمه توحید را فقط از ترس کشته شدن بر زبان آورده است رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آیا تو دلش را شگافته ای؟ (که بدانی از ترس بوده و یا نه) (این روایت درصحیح بخاری و صحیح مسلم از روایت اسامه بن زید رضی الله عنه روایت شده است) .