۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۷) سوره بقره

 

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (۲۴۷)


ترجمه : وپیامبرشان به آنان گفت : همانا الله، طالوت را برایتان (بعنوان) پادشاه (و فرمانده نظامی) فرستاده (و تعیین نموده) است، آنان گفتند : کجا اوبرما حق پادشاهی (و فرماندهی) را دارد و در حالی که ما از او به (این) پادشاهی (و فرماندهی) حق دارترهستیم و به اووسعت مالی (وثروت) داده نشده است (و به ما داده شده است) (پیامبرشان) گفت : همانا الله او را برشما برگزیده (واورا بعنوان فرمانده نظامی شما انتخاب نموده) است، و به دانش و جسم او (برشما) افزوده است ، و الله به هرکس که بخواهد (از) پادشاهی (فرماندهی) خویش می دهد و الله گسترده دهنده و(نسبت به دادن منصب ها و پستها به بندگان) کاملا آگاه است .


تفسیرآسان آیه (۲۴۷) سوره بقره


(وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکاً قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) در این آیه الله متعال گفتگوئی را نقل نموده است که در میان آن پیامبر بنی اسرائیل و بزرگان قومش در باره تعیین فرمانده نظامی برای رفتن به جهاد اتفاق افتاده بوده است ، آری پیامبرشان به آنان گفت : الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده نظامی تان انتخاب نموده است . ولی از آنجایی که طالوت از بزرگان و ثروت مندان قوم نبود ، فورا بزرگان و ثروتمندان قوم اعتراض نموده و گفتند : کجا او می تواند فرمانده ما شود و در حالی که توان مالی و ثروتی که به ما داده شده است هرگز به او داده نشده است لذا یکی از ماها باید فرمانده تعیین می شد نه او که از ثروت مندان و پول داران نیست ، آری آنان بنا بر عدم درک از حقایق و یا بنابر غرورمالی که داشتند گرفتار چنین تفکر غلطی شده بودند، همانگونه که بسیاری از ثروت مندان نیزدر هر دور زمان گرفتار چنین افکار نادرستی می شوند ، واقعا انسان به ایمان این افراد تعجب می کند زیرا وقتی که پیامبرشان گفته که الله متعال طالوت را به عنوان فرمانده برایتان انتخاب نموده آنها هرگز نباید به این حکم الهی اعتراض می کردند و باید بدون هیچ چون وچرائی همانند یک مسلمان واقعی تسلیم شده و به آن جامه عمل می پوشاندند، آری دوباره پیامبرشان به آنان گفت : این انتخاب من نیست که شما دارید برآن اعتراض می کنید ،‌این انتخاب الله متعال است و الله متعال او را برشما برگزیده است لذا براین حکم اعتراض نکنید و این را بدانید که کارهای الله متعال همه از روی حکمت اند و حکمت دراین انتخاب این است که طالوت از نظر دانش و بالأخص دانش نظامی و همچنین از نظر توان و قوت جسمی برشما برتری دارد و الله متعال به دانش و توانی داده که به هیچ یکی از شماها نداده است و در میان جنگ در حقیقت ثروت مندی و پول داری کار ساز نیست و آنچه می تواند در جنگ کارائی داشته وباعث پیروزی شود همانا داشتن دانش نظامی و توان جسمانی است ، و این دو را طالوت دارد و شماها ندارید بهمین خاطر الله متعال اورا فرمانده انتخاب نموده و از شما اشراف و ثروتمندان کسی را انتخاب نکرده است .

چند نکته مهم از این قسمت از آیه فهمیده می شود که از قرار زیرمی باشد:

 

۱ - عموما ثروتمندان و اشراف و متمولین بیشتر و از همه زودتر برقوانین الهی اعتراض می کنند .

۲ - عموما صاحبان مال و ثروت و بزرگان قوم گرچه صلاحیت یک پست و منصبی را نداشته باشند باز هم خودشان را از همه بیشتر مستحق پست ها و منصب ها می دانند .

۳ - هرپست و منصبی دارای شرائط خاص خودش می باشد ،لذا افرادی که به آنها در حکومت اسلامی پست و منصبی داده می شود باید که دارای شرائط خاص آن پست و منصب باشند .

۴ - برای فرماندهی نظامی دانش جنگی و قوت جسمی بسیار لازم است .

۵ - بنا بر اعتراضات مردمی نباید دستورات الهی را رها نموده و یا تغییر داد.

۶- داعیان دین این را باید خوب بدانند که وقتی ملتها بر گفته های الله متعال و فرامین پیامبران علیهم السلام اعتراض نموده و آنها را به چالش می کشند ، پس ما هرگز نباید فکر کنیم که به مجردی که سخن از دهان ما بیرون شد، ملتها فورا آنها را گرفته و برسر نهاده و به آنها عمل خواهند نمود ، خیر هرگز در طول تاریخ این گونه نبوده و نخواهد شد، بلکه باید یک داعی ، باربار یک مطلب را با روشهای گونان گون و با حکمت کامل بیان کند تا شاید برخی از صاحبان عقل و خرد آن را به پذیرند .

(وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ) در این شکی نسیت که الله متعال مختار کل است و او به هرکس که بخواهد بنا برصلاح دید و حکمتهای خویش هر چه را که بخواهد می دهد، و در این واقعه الله متعال صلاح و حکمت را در این دیده و دانسته است که طالوت را بعنوان فرمانده نظامی در میدان جهاد تعیین کند ، آری تعیین افراد بر پست و منصب ها آشنائی کاملی نسبت به افراد و پست و منصب خواهان است و هیچ کس از الله متعال دراین میدان و سایر میادین آگاه تر نیست ، لذا او هرکسی را که بخواهد از پادشاهی و حکم خویش داده و او را بر هر پست و منصبی که بخواهد تعیین می کند و یک مسلمان بدون هیچ اعتراضی به آن و احترام کامل باید آن را با دل وجان بپذیرد .

 (وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ) آری واقعا الله متعال به هرکس که بخواهد و صلاح ببیند وسعت دانش و قوت و بزرگی در جسم و یا هر نعمت دیگری را می دهد و فقط اوست که گستر دهنده نعمتهاست ، و او نسبت به دادن منصب ها به افراد ذی صلاح و هرچیزدیگربی نهایت دانا و آگاه است .