۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (۲۴۰) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۴۰) سوره بقره

 

وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۴۰)

ترجمه : وکسانی که از شما (مردان) وفات داده می شوند و(بعداز خود) همسرانی را رها می کنند (باید که) برای همسرانشان وصیت کنند (تا وارثان شوهران) تا به یکسال آنان را ازسامان و وسائل بهره مند سازند و از خانه (شوهر) بیرون نکنند ، پس اگر خودشان بیرون شدند پس برشما (مردان) گناهی نیست در آنچه نسبت به خودشان با نیکی انجام می دهند ، و (این را خوب بدانید که) الله کاملا غالب و باعزت و بی نهایت با حکمت است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۴۰) سوره بقره

 

(وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیَّةً لأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ) در این قسمت ازآیه آمده است ، که هرمردی باید قبل از وفات خویش به اولیاء وورثه خویش وصیت نماید که بعد از وفات او به خانم او بعد از گذشت عدّه نیز تا تمام شدن یک سال سامان ، لباس وخوراک داده و اورا از خانه شوهرش بیرون نکنند، ناگفته این بشرطی است که خود زن بعد از گذشت عدّه از خانه شوهرمرده خویش بیرون نرود ولی اگر بیرون شد دیگر هیچ حقی بجز مهریه و ارث ندارد .

برای بهتر واضح گشتن این آیه شریفه نظرشما را به  دو اثرصحیح در این باره جلب می نمایم :


1 - عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، فِی قَوْلِهِ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ} [البقرة: 240] «نُسِخَ ذَلِکَ بِآیَةِ الْمِیرَاثِ مِمَّا فُرِضَ لَهَا مِنَ الرُّبُعِ وَالثُّمُنِ، وَنَسَخَ أَجَلَ الْحَوْلِ، أَنْ جُعِلَ أَجَلُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا» (سنن نسائی ، حدیث 3543).

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه در باره این گفته (الله متعال)، {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ} فرمودند : این آیه ، با آیه میراث که برای زن یک چهارم (در صورتی که شوهر بچه نداشته باشد) و یک هشتم (در صورتی که شوهر بچه داشته باشد) ارث می دهد منسوخ گشته است، و ماندن در خانه شوهر بعد از وفات او به مدت یک سال (نیز) منسوخ گشته و عدّه (زنی که شوهرش وفات می کند ، درصورتی که حامله نباشد) چهار ماه و ده روز گشته است .

2 - عَنْ مُجَاهِدٍ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا} [البقرة: 234] قَالَ: کَانَتْ هَذِهِ العِدَّةُ، تَعْتَدُّ عِنْدَ أَهْلِ زَوْجِهَا وَاجِبٌ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ} قَالَ: جَعَلَ اللَّهُ لَهَا تَمَامَ السَّنَةِ سَبْعَةَ أَشْهُرٍ وَعِشْرِینَ لَیْلَةً وَصِیَّةً، إِنْ شَاءَتْ سَکَنَتْ فِی وَصِیَّتِهَا، وَإِنْ شَاءَتْ خَرَجَتْ، وَهْوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: {غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ} [البقرة: 240] فَالعِدَّةُ کَمَا هِیَ وَاجِبٌ عَلَیْهَا (صحیح بخاری، حدیث 4531).

ترجمه : مجاهد رحمه الله در باره تفسیر آیه (234) سوره بقره {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا} فرمودند : که این آیه در باره عدّه زنانی است که شوهرانشان وفات نموده (و حامله نیستند) واجب است که دوران عدّه را در خانه شوهرانشان و نزد وارثین شوهرانشان بگذرانند ، سپس الله متعال آیه (240) سوره بقره {وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ} را نازل نمود ، (مجاهد رحمه الله ) فرمودند : لذا الله (متعال) ، (علاوه ازچهارماه و ده روز عدّه) ادامه سال که هفت ماه و بیست روز باشد را بنا بروصیت (شوهر، زن در خانه شوهر) می نشیند ، ولی این نشستن و ماندن اختیاری است زن اگر می خواهد دردوران وصیت بنشیند و اگرمی خواهد از خانه (شوهرمُرده خویش) بیرون شود و این است معنای این گفته الله متعال: {غَیْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ} [البقرة: 240] پس نشست در دوران عدّه واجبی است (و اضافه تر از آن تا پایان سال نشستن اختیاری است) .

والله اعلم ، تفسیرمجاهد رحمه الله دقیق تر و درست تر است زیرا این تفسیرباعث عدم نسخ آیه و جمع در میان آیات قرآنی می شود.

(فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ) در این قسمت از آیه آمده که اگر خانمی که شوهرش وفات نموده بعد از گذشت عدّه (که همان چهار ماه و ده روز و یا بعد از زایمان نمودن باشد) از خانه شوهر مرده خویش بیرون شد و سپس در باره زندگی آینده خویش تصمیمی برابر با شرع گرفت بروارثین شوهر هیچ گناهی نیست، وآنها نباید او را ازکارهای شرعی جلوگیری نمایند .

(وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) الله متعال همیشه در ملک خودش غالب است و هر حکمی که بخواهد می دهد و در دستورات و کارهای خود نیزبی نهایت با حکمت است .

تفسیر آسان آیه (۲۳۹) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۹) سوره بقره

 

فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۲۳۹)

ترجمه : پس اگر ترسیدید (و در حال امن نبودید و خواستید نماز بخوانید) پس در حال پیاده و سوار (نمازتان را بخوانید) و چون به امنیت خود بازگشتید، پس شما الله را (با خواندن نماز) همان گونه که به شما آموخته و شما نمی دانستید، یاد کنید .

 

تفسیر آسان آیه (۲۳۹) سوره بقره

 

(فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُکْبَاناً) در این قسمت از آیه آمده که مسلمانان نباید در حال ترس نمازهایشان را رها کنند، بلکه در زمان ترس نیز باید نمازهایشان را چه به حالت پیاده و چه به حالت سواره بخوانند ، وخواه در هنگام نمازبه سمت قبله باشند ویا نباشند، باید در هر حالت نمازشان را بخوانند و رها نکنند، آری«صلاة الخوف» یعنی نمازترس در قرآن وسنّت به روشهای گونانی آمده است که همه آن روشها مجاز است و بستگی به حالت و کمی و شدت خوف و موقعیت دشمن دارد، ولی بنده در ذیل ان شاء الله تعالی و به توفیق الله و عونه یک آیه و یک حدیث صحیح در باره یکی از روشهای «صلاة الخوف» نماز ترس برایتان ذکر می کنم :

الله متعال در قرآن مجید فرموده اند :

وَإِذَا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا (سوره نساء آیه 102).

ترجمه : و چون تو در میانشان بودی و برایشان اقامه نماز نمودی ، باید که گروهی ، ازآنها با تو (به نماز) بایستند و سلاحهای خویش بردارند و چون (دو) سجده (رکعت اول) انجام دادند پس از پشت سر تو رفته (و برابر دشمن قرارگیرند) و گروه دیگر که نماز نخوانده اند بیایند و با تو نماز بخوانند آنان نیز هوشیار باشند و سلاحهای خویش بگیرند زیرا کسانی که کفرنموده اند دوست می دارند که شما از سلاحها و متاع هایتان غافل شوید تا یکباره بر شمابتازند وبرشما گناه (و حرجی) نیست هر گاه از باران در رنج بودید یا بیمار بودید سلاحهای خویش (را بر زمین) بگذارید ،( وبه هنگام نماز با خودتان حمل نکنید) ولی هوشیارانه مواظب (دشمنتان) باشید هر آینه الله برای کافران عذاب بسیار خوارکننده ای را آماده نموده است.

عَنْ نَافِعٍ، أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، کَانَ إِذَا سُئِلَ عَنْ صَلاَةِ الخَوْفِ قَالَ: «یَتَقَدَّمُ الإِمَامُ وَطَائِفَةٌ مِنَ النَّاسِ، فَیُصَلِّی بِهِمُ الإِمَامُ رَکْعَةً، وَتَکُونُ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ العَدُوِّ لَمْ یُصَلُّوا، فَإِذَا صَلَّى الَّذِینَ مَعَهُ رَکْعَةً، اسْتَأْخَرُوا مَکَانَ الَّذِینَ لَمْ یُصَلُّوا، وَلاَ یُسَلِّمُونَ، وَیَتَقَدَّمُ الَّذِینَ لَمْ یُصَلُّوا فَیُصَلُّونَ مَعَهُ رَکْعَةً، ثُمَّ یَنْصَرِفُ الإِمَامُ وَقَدْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، فَیَقُومُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَ الطَّائِفَتَیْنِ فَیُصَلُّونَ لِأَنْفُسِهِمْ رَکْعَةً بَعْدَ أَنْ یَنْصَرِفَ الإِمَامُ، فَیَکُونُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَ الطَّائِفَتَیْنِ قَدْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، فَإِنْ کَانَ خَوْفٌ هُوَ أَشَدَّ مِنْ ذَلِکَ، صَلَّوْا رِجَالًا قِیَامًا عَلَى أَقْدَامِهِمْ أَوْ رُکْبَانًا، مُسْتَقْبِلِی القِبْلَةِ أَوْ غَیْرَ مُسْتَقْبِلِیهَا» قَالَ مَالِکٌ: قَالَ نَافِعٌ: لاَ أُرَى عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ ذَکَرَ ذَلِکَ إِلَّا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ (صحیح بخاری ، حدیث: 4535).

ترجمه : نافع رحمه الله روایت نمودند : که هرگاه ازابن عمررضی الله عنهما در باره صَلاَةِ الخَوْفِ (نمازترس) پرسیده می شد ایشان می فرمودند : امام (برای پیش نمازی) جلو برود وگروهی از مردم (نیز بهمراه او نماز را شروع کنند)، امام برای این گروه (همراه خویش) یک رکعت ازنمازرا بخواند، و گروه دیگری از آنان در میان نماز گزاران و دشمن قرار بگیرند و (در اول) در نماز شرکت نکنند، و چون گروهی که همراه امام بودند یک رکعت (از نماز) را خواندند، سلام ندهند (و در داخل نماز حرکت نموده وبه) عقب رفته و در جای کسانی قرار گیرند (که در اول نماز شرکت نداشتند و) رکعت اول (نماز) را (امام) نخوانده بودند، و(سپس گروه دوم یعنی) کسانی که (رکعت اول نماز) را بهمراه امام نخوانده اند پیش رفته (و در پشت سر امام قرار گرفته و به او اقتدا نموده و شروع به خواند نماز کنند) و یک رکعت (که همان رکعت دوم نمازباشد) را با امام بخوانند، سپس امام (تشهد و درودها و دعای پایانی نماز راخوانده و سلام دهد، و) از نماز بیرون شود و در حالی که امام دو رکعت نماز خوانده است، سپس هر یک از آن دو گروه (مقتدیها) بعد از اینکه امام نمازش را به پایان رساند برای خودشان یک رکعت یک رکعت (دیگر) بخوانند (و سپس تشهد و درودها و دعاهای پایانی نماز راخوانده و سلام دهند)، (بدین ترتیب) هر یک (از آن) دوگروه دورکعت نماز خوانده است، و اگرترس از این هم بیشتر بود (که بدین ترتیب نمی شد نماز خواند) تمام افراد در حال حرکت (بصورت اشاره ای) پیاده بر پاها و یا سواره (برسواری) خواه رخ به سوی قبله باشند و یا نباشند نمازشان را بخوانند ، (امام) مالک (رحمه الله ، که روای این حدیث اند) فرمودند : نافع (رحمه الله، روای این حدیث از ابن عمررضی الله عنه) گفته اند : من گمان نمی کنم مگر اینکه عبدالله بن عمر(رضی الله عنهما) این (روش نماز خواندن در حالت ترس) را از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم (روایت) و بیان نموده اند .

(فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ) مراد از«ذکری» که در این قسمت ازآیه در جمله « فَاذْکُرُوا اللَّهَ »آمده است «نماز» می باشد ، الله متعال در این قسمت از آیه به ما مسلمانان دستور داده اند که اگر حالت ترس برطرف شد و امنیّت برقرار شد در این صورت نمازهایتان همانگونه که الله متعال توسط پیامبربزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به شما آموخته است بخوانید و همه پشت سر امام ایستاده و در یک گروه به حالت عادی نمازهایتان را بخوانید، و به روش ترس نماز نخوانید.  

تفسیرآسان آیه (۲۳۸) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۸) سوره بقره

 

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ (۲۳۸)

ترجمه : برنمازهای (پنج گانه) (و بالأخص) نماز میانه (یعنی :عصر) مواظبت و محافظت نمایید ، و (در نماز) برای الله فروتنانه ساکت (از حرف دنیوی) بایستید.

 

تفسیرآسان آیه (۲۳۸) سوره بقره

 

(حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ) مراد از « الصَّلَوَاتِ » نماز ها پنج گانه است ، الله متعال در این قسمت آیه به مسلمانان دستور داده تا برنمازهای پنج گانه محافظت نمائیم ، یعنی با رعایت فرائض و سنن در اوقات معینه به نحو احسن و با اخلاص کامل و همیشه آنها را برپا بداریم، و بدین گونه آنها را محافظت و نگه داری نمائیم .

(وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى) مراد از «نماز میانه» همان نماز عصر است ، و برای اهمیت این نمازرا الله متعال بصورت جداگانه ذکر و بر محافظت آن تأکید نموده است ، دراین که مراد از «نماز میانه» همان نماز عصر است به این دو حدیث صحیحی که در صحیح مسلم و برخ دیگر از کتب حدیثی آمده است توجه نمایید :

1 - عَنْ أَبِی یُونُسَ، مَوْلَى عَائِشَةَ، أَنَّهُ قَالَ: أَمَرَتْنِی عَائِشَةُ أَنْ أَکْتُبَ لَهَا مُصْحَفًا، وَقَالَتْ: إِذَا بَلَغْتَ هَذِهِ الْآیَةَ فَآذِنِّی: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238] فَلَمَّا بَلَغْتُهَا آذَنْتُهَا فَأَمْلَتْ عَلَیَّ: " {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238]، وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، {وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} [البقرة: 238] "، قَالَتْ عَائِشَةُ: سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ (صحیح مسلم ، حدیث (629).

 

ترجمه : ابویونس (رحمه الله)غلام آزاد شده عایشه (رضی الله عنها) فرمودند: عایشه (رضی الله عنها) به من دستوردادند تا برای ایشان مصحفی بنویسم و به من گفتند: چون به این آیه {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} رسیدی مرا خبردار کن (ابویونس می گوید) و چون به این آیه رسیدم ایشان را خبردارنمودم (عایشه رضی الله عنها این آیه را بر من این گونه) املاء نمودند : {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى  وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} . یعنی : برنمازها و (بالأخص) نماز میانه که همان نماز عصر باشد مواظبت و محافظت نمایید و برای الله فروتنانه ساکت بایستید.

(سپس) عایشه رضی الله عنها فرمودند : من (این گونه این آیه را) از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که تلاوت می نمایند .

 

2 - عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ، قَالَ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ} [البقرة: 238] وَصَلَاةِ الْعَصْرِ، فَقَرَأْنَاهَا مَا شَاءَ اللهُ، ثُمَّ نَسَخَهَا اللهُ، فَنَزَلَتْ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} [البقرة: 238] (صحیح مسلم ، حدیث (630).

ترجمه : براء بن عازب رضی الله عنه فرمودند : این آیه (اول این گونه) نازل گشته بود {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَصَلَاةِ الْعَصْرِ }، وما این آیه را تا زمانی که الله (متعال) خواست (همین گونه ) می خواندیم ، سپس الله (متعال، الفاظ) این آیه رانسخ نموده (و این گونه ، این آیه) را نازل نمود {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى} .

(وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ) مراد از « قَانِتِینَ » در این قسمت از آیه یعنی فروتنانه ساکت از حرف های دنیا در نماز ایستادن است ، آری قبل از نزول این آیه سخن گفتن در نماز مجاز بوده است که بعد از نزول این آیه سخن گفتن در نماز ممنوع قرار داده شده است ، زیرا نماز در حقیقت مجموعه ای از تلاوت قرآن و اذکار و دعاهاست و یک مسلمان به هنگام نماز مشغول راز و نیاز با پروردگارش می باشد و مناسب نیست که مشغول دنیا و سخنان دنیوی با دیگران شود ، در این باره به حدیث صحیحی که درصحیح بخاری روایت (4534) و برخ دیگر کتب حدیثی آمده است توجه نمایید :

عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: «کُنَّا نَتَکَلَّمُ فِی الصَّلاَةِ یُکَلِّمُ أَحَدُنَا أَخَاهُ فِی حَاجَتِهِ» حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الآیَةُ: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} [البقرة: 238] «فَأُمِرْنَا بِالسُّکُوتِ».

ترجمه : زید بن ارقم رضی الله عنه فرمودند : ما (اوائل) درنماز با یکدیگر سخن می گفتیم یکی ازما با برادر(دینی) خویش نسبت به (کار و ) نیازش سخن می گفت، تا این که این آیه نازل  گشت {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ} ، بعد از آن به ما دستوربه سکوت (و حرف نزدن در نماز) داده شد .

تفسیر آسان آیه (۲۳۷) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۷) سوره بقره

 

وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلا تَنسَوْا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۲۳۷)

ترجمه : و اگر شما (مردان) زنان را پیش از اینکه با آنها جماع و آمیزش نمائید طلاق دادید و در حالی که برای آنان مهریه نیز تعیین نموده اید در این صورت نیمی از آنچه معین نموده اید را باید به آنان بپردازید مگر اینکه آنان ببخشند (و از شما چیزی نخواهند) و یا اینکه آنی که به دست او گره نکاح است ببخشد (یعنی شما مردان بگویید که ما مهریه کامل را می دهیم) واگر شما مردان ببخشید ( و مهریه را کامل بپردازید) این به پرهیزگاری نزدیک تر است و نیکی نمودن به یکدیگر را فراموش نکنید ، قطعا الله به آنچه شما عمل می کنید کاملا بیناست .

 

تفسیر آسان آیه (۲۳۷) سوره بقره

 

(وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ)  دراین قسمت از این آیه مبارکه آمده است که اگرمردی با زنی ازدواج نمود ودرحالی که زمان عقد برایش مهریه تعیین نموده است ولی پیش از عروسی و جماع با این خانم او را طلاق داده است ، حالا این مرد باید نصف مهریه این خانمی را که طلاق داده به اوبپردازد، مگر اینکه زن مهریه خودش را ببخشد و بگوید که من هیچ نمی خواهم که در این صورت آن نصف نیز ساقط می شود، و یا اینکه مرد بگوید که من مهریه را کامل می پردازم که در این صورت مرد با اختیار خودش می تواند مهریه را کامل بپردازد .

در این قسمت از آیه مراد از « إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ » عفو بخشش زنان است یعنی اینکه زن طلاق داده شده بگوید که من هیچ مهریه نمی خواهم .

 و مراد از « أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ » شوهر است یعنی اینکه شوهر بگوید گرچه پرداخت نیمی از مهریه بر عهده من است ولی من مهریه را کامل پرداخت می کنم .

(وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى) در این قسمت ازآیه الله متعال مردان را تشویق نموده است که اگر شما مردان عفو و درگذری نمایید و در حالی که نیمی از مهریه زنان طلاق داده شده قبل از جماع، برشما واجب است ، ولی اگر شما در این صورت هم مهریه را کامل پرداخت کنید به تقوا و پرهیزگاری نزدیک تر است .

(وَلا تَنسَوْا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ) این قسمت از آیه در حقیقت تکمله و تتمه جمله پیش از خود می باشد، یعنی یک نوع تشویق دیگری به احسان نمودن به یک دیگر است یعنی به نوعی مردان تشویق به احسان و نیکی نمودن شدند تا اینکه مهریه را کامل بپردازند و از سوی دیگر زنان نیز تشویق به احسان نیکی شده اند .

(إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) آری ما مسلمانان در همه وقت و همه جا و در هر کاری باید مواظب کردار وگفتارما باشیم زیرا الله متعال از تمام آنچه ما می کنیم آگاه و نسبت به همه کاملا بیناست .

تفسیرآسان آیه (۲۳۶) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۳۶) سوره بقره

 

لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ (۲۳۶)

ترجمه : برشما (مردان) گناهی نیست اگر زنان را قبل از این با آنان جماع و آمیزش نموده باشید و یا اینکه برای آنان مهریه ای مقرر نموده باشید طلاق دهید، (در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است.


تفسیرآسان آیه (۲۳۶) سوره بقره


(لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً) در این قسمت از آیه آمده است که طلاق دادن زنان قبل از عروسی و جماع نمودن با آنان ایراد شرعی ندارد ، همان گونه که می شود زنی را بدون تعیین مهریه نیزعقد نمود و تعیین مهریه به هنگام عقد از ارکان و ضروریات عقد نکاح نمی باشد ، زیرا می شود بعد از عقد نیز آن را تعیین نمود.

(وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِینَ) در این قسمت از این آیه کریمه آمده است که اگر مردی زنش را طلاق داد و در حالی که زمان عقد نکاح برایش مهریه تعیین ننموده است وقبل از جماع نیزطلاقش داده است در این صورت دادن مهریه ای معینی به زن بر او لازم نیست ولی باید وسائل و سامانی که با عرف مناسب و شایان شأن زن بوده و با توان مرد سازگاری داشته باشد به خانم طلاق داده اش بدهد به همین سبب الله متعال فرموده است : «(در این صورت) برای آنها وسائل و سامانی (بعنوان هدیه) بدهید، ثروت مند به اندازه توانائیش و فقیر به اندازه توانش ، دادن این سامان و وسائل (هدیه) با نیکی؛ حق الزامی بعهده نیکو کاران است ».

گرچه در این آیه دادن وسائل و سامان به زنان طلاق داده شده ای که به هنگام عقد مهریه ای برای آنان تعیین نشده و قبل از جماع طلاق داده شده اند بیان شده است، ولی جریان دادن سامان و وسائل به زنان طلاق داده شده بصورت مطلق ، درآیه (242) سوره بقره این گونه آمده است : {وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ  بِالْمَعْرُوفِ، حَقًّا عَلَى المُتَّقِینَ...} یعنی : دادن وسائل و سامان به زنان طلاق داده شده حقی است بعهده پرهیزگاران ...

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث سی و دوم اربعین

 

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ سعد بن سنان الْخُدْرِیِّ رضی الله عنه، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، قَالَ:  «لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ».

 

لغات حدیث :

 

لَا ضَرَرَ : مطلقا ضرر رساندن به دیگران مجاز نیست .

وَلَا ضِرَارَ : و نه هم ضرر رساندن دو نفربه یکدیگر برای مقابله به مثل و انتقام از دیگری، مجاز است .

 

ترجمه حدیث :


ابوسعید سعد بن سنان خدری رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : نه (در اسلام) مطلقا ضرر رساندن به دیگران مجاز است و نه هم ضرر رساندن (به ناحق) دو نفربه یکدیگر برای مقابله به مثل و انتقام از دیگری، مجاز است .

 

مسائل حدیث :


از این حدیث مسائل و احکام زیر بر گرفته می شود :

 

۱ - در اسلام بطور مطلق ضرررساندن به دیگران ممنوع می باشد.

۲ - در اسلام این مجاز نیست که دو نفر (به ناحق) برای مقابله به مثل و انتقام از دیگری به یکدیگر ضرر برسانند .


نکته توضیحی : 


این حدیث یکی از قوانین فقهی و اصول کلی است که در بسیاری از مواقع کار برد دارد و احکام زیادی از آن برگرفته و استنباط می شود، بعنوان مثال اگر کسی بگوید: من در خانه خودم صدای تلویزیون را آنقدر بلند می کنم که همسایه اذیت شود ما می گویم نه زیرا «لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ» ، اگر کسی بگوید: من در خیابانها با ماشین خودم خلاف قوانین رانندگی می کنم ما می گوییم : این کار مجاز نیست زیرا«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ» ، واگر کسی بگوید : من در وسط پیاده رو وسائلم را پهن نموده و دست فروشی می کنم ما می گوییم: این کار مجاز نیست زیرا«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ» ، آری بدین ترتیب می شود مسائل و احکام زیادی را از این حدیث که بعنوان یک قانون فقهی و اصل کلی آمده است استنباط نمود .

 

سند حدیث :


این حدیث را امام نووی رحمه الله به سنن ابن ماجه و سنن دارقطنی و مؤطای امام مالک رحمه الله نسبت داده اند ولی باید گفت که این روایت از ابوسعید خدری رضی الله عنه در سنن ابن ماجه روایت نشده است بلکه در سنن ابن ماجه این روایت از عباده بن صامت و عبد الله بن عباس رضی الله عنهما روایت شده است .

لذا در ذیل فقط سند دارقطنی برای این حدیث نقل و بررسی خواهم نمود ، سند این روایت در سنن دارقطنی از این قراراست :

ثنا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّفَّارُ ، نا الْعَبَّاسُ بْنُ مُحَمَّدٍ، نا عُثْمَانُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ رَبِیعَةَ بْنِ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ ، حَدَّثَنِی عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّرَاوَرْدِیُّ ، عَنْ عَمْرِو بْنِ یَحْیَى الْمَازِنِیِّ ، عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ ....

درسند این حدیث جناب« عُثْمَانُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ رَبِیعَةَ بْنِ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ » و ایشان از راویان ضعیف اند و همچنین در سند این حدیث جناب « عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّرَاوَرْدِیُّ » که ایشان نیز ضعف دارند ولی متن این حدیث بنا بر متابع ها و شواهدی که دارد صحیح است ، استادآلبانی رحمه الله در سلسله احادیث صحیحه تحت همین حدیث در روایت (250) چنین نوشته اند : حدیث صحیح ورد مرسلا، وروی موصولا عن أبی سعید الخدری، وعبد الله بن عباس، وعبادة بن الصامت، وعائشة، وأبی هریرة، وجابر بن عبد الله، وثعلبة بن مالک رضی الله عنهم.

یعنی : (متن) این حدیث صحیح است و بصورت مرسل و متصل از ابوسعید ، عبد الله بن عباس ، عباده بن صامت ،عایشه ، ابوهریره ، جابر بن عبد الله و ثعلبه بن مالک رضی الله عنه روایت شده است .

 

تفاوت های الفاظ روایت :


در روایت (3079) سنن دارقطنی و روایت (11384) سنن کبری بیهقی و روایت (2345) مستدرک حاکم الفاظ بیشتری از این روایت اربعین آمده است که اصل روایت در این سه کتب مذکوربدین گونه آمده است : «لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ ، مَنْ ضَارَّ ضَرَّهُ اللَّهُ ، وَمَنْ شَاقَّ شَقَّ اللَّهُ عَلَیْهِ».

ترجمه : نه بطورمطلق به کسی ضرررساندن مجازاست و نه هم بصورت (ناحق بنا بر) مقابله به مثل نمودن به کسی ضرررساندن مجاز است ،هرکس که به کس دیگری (به ناحق) ضرری برساند، الله (متعال) به او ضررخواهند رساند، و هرکس که برکس دیگری (به ناحق) سخت گیری کند الله (متعال) بر او سخت خواهد گرفت .

 

منابع حدیث :

 

این حدیث از روایت ابوسعید خدری رضی الله عنه درکتب ذیل آمده است :

۱ - سنن کبری بیهقی، حدیث (11384) .

۲ - سنن دارقطنی ، حدیث (3079) و (4541).

۳ - مستدرک حاکم ، حدیث (2345).

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث سی و یک اربعین نووی

 

عَنْ أبی العباس سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِیِّ رضی الله عنه، قَالَ : جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا عَمِلْتُهُ أَحَبَّنِی اللَّهُ وَأَحَبَّنِی النَّاسُ؟ فَقَالَ : «ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا یُحِبَّکَ اللَّهُ، وَازْهَدْ فِیمَا عِنْدَ النَّاسِ یُحِبُّکَ النَّاسُ» .

 

لغات حدیث :

 

جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : مردی به سوی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد ، مردی به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد .

دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ : مرا برکاری راهنمائی فرما ، به من انجام کاری را نشان بده .

إِذَا عَمِلْتُهُ : چون بدان عمل نمایم ،چون آن را انجام دهم .

أَحَبَّنِی اللَّهُ: الله مرا دوست بدارد .

وَأَحَبَّنِی النَّاسُ : و مردم مرا دوست بدارند.

ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا : از دنیا رو گردان باش، در دنیا بی رغبتی نما، به دنیا بی علاقه گی و بی توجهی نشان بده .

یُحِبَّکَ اللَّهُ : الله تورا دوست می دارد.

وَازْهَدْ فِیمَا عِنْدَ النَّاسِ: ازآنچه در نزد مردم است رو گردان باش ، به هرآنچه در نزد مردم است بی علاقه گی نشان بده ، به هر آنچه درنزد مردم است بی رغبت باش .

 یُحِبُّکَ النَّاسُ : مردم تورا دوست می دارند .

 


ترجمه حدیث :

 

ابوعباس سهل بن سعد ساعدی رضی الله عنه فرمودند : مردی به سوی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم آمد و گفت : ای رسول الله مرا بر عملی راهنمائی نمایید که چون انجامش دهم، الله مرا دوست بدارد و مردم (نیز) مرا دوست بدارند (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: از دنیا روگردانی نموده و به آن بی رغبتی نما، الله (متعال) تو را دوست می دارد، و به هرآنچه که (از مال و منصب دنیوی) در نزد مردم است روگردانی نموده و بی رغبت باش، مردم تو را دوست می دارند .

 

 

مسائل حدیث :

 

ازاین حدیث مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

 

۱ - بی توجهی به دنیا ومادیات پرست نبودن، باعث می شود تا الله متعال انسان را دوست بدارد .

۲ - بی توجهی به اموال و مناصب مردم باعث می شود تا مردم انسان را دوست بدارند .

۳ - الله متعال با برخی از بندگانش بنا بر انجام کارهای نیک ، دوستی و محبت می نماید .

۴ - مادیات پرستی و دنیا دوستی باعث می شود تا الله متعال والعیاذ بالله با انسان دوستی ننماید وانسان را ازمحبت خودش دور بدارد .

۵ - چشم داشت به اموال و مناصب مردم ، باعث این می گردد تا مردم با انسان دشمن گردند .

 

سند حدیث :

 

امام نووی رحمه الله این حدیث را به سنن ابن ماجه نسبت داده و گفته که دربرخی دیگرکتب حدیثی نیز با سندهای حسن روایت شده است، لذا سند این حدیث در سنن ابن ماجه این گونه آمده است :

حَدَّثَنَا أَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ أَبِی السَّفَرِ قَالَ: حَدَّثَنَا شِهَابُ بْنُ عَبَّادٍ قَالَ: حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ عَمْرٍو الْقُرَشِیُّ، عَنْ سُفْیَانَ الثَّوْرِیِّ، عَنْ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِیِّ....

در سند این حدیث جناب « أَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ أَبِی السَّفَرِ » رحمه الله وجود دارد که ایشان صدوق اند ودرنقل احادیث دچاراوهام گشته اند، و امام نسائی رحمه الله در باره ایشان گفته اند که وی راوی قوی نیست وهمچنین در سند این روایت «خَالِدُ بْنُ عَمْرٍو الْقُرَشِیُّ»  وجود دارد که به اتفاق محدثین ضعیف بوده و متهم به وضع احادیث گشته است ، ولی ناگفته نماند که متن این حدیث صحیح است ، همان گونه که استادآلبانی رحمه الله درسلسله احادیث صحیحه تحت حدیث شماره (۹۴۴) این حدیث را ذکرنموده و به متابع های آن نیزاشاره نموده است .

 

تفاوت های الفاظ روایت :

 

در میان الفاظ این روایت اربعین با الفاظ همین روایت در برخ کتب حدیثی تفاوت هایی وجود دارد که بنده به مهم ترین آنها در ذیل اشاره خواهم نمود :

۱ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ » ولی در روایت (4102) سنن ابن ماجه این گونه آمده است « أَتَى النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَجُلٌ» و در روایت (10043) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَعَظَ رَجُلًا».

۲ - در این روایت اربعین این گونه آمده است «وَازْهَدْ فِیمَا عِنْدَ النَّاسِ » ولی در روایت (4102) سنن ابن ماجه و روایت (10043) شعب الایمان بیهقی و بر خ دیگر کتب حدیثی این گونه آمده است « وَازْهَدْ فِیمَا فِی أَیْدِی النَّاسِ».

 

منابع حدیث :

 

این حدیث در بسیاری از کتب حدیثی روایت شده که بنده در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهم نمود :

۱ - سنن ابن ماجه ، حدیث (4102).

۲ - شعب الایمان بیهقی، حدیث (10043).

۳ - مستدرک حاکم ، حدیث (7873).

۴- المعجم الکبیر طبرانی ، حدیث (5972) .

این حدیث علاوه از کتب مذکور در برخ دیگر از کتب حدیثی نیز روایت شده است .

 

 

 

 

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث سی اربعین نووی

 

عَنْ أَبِی ثَعْلَبَةَ الْخُشَنِیِّ جرثوم بن ناشر رضی الله عنه عن رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قال : «إِنَّ اللَّهَ تعالی فَرَضَ فَرَائِضَ فَلَا تُضَیِّعُوهَا وَحَّدَ حُدُودًا فَلَا تَعْتَدُوهَا وَحَرَّمَ أَشْیَاءَ فَلَا تَنْتَهِکُوهَا وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ رحمة لکم غَیْر نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا».

 

لغات حدیث :

 

فَرَضَ فَرَائِضَ : فرض هایی را مقررنموده است ، احکامی را فرض نموده است .

فَلَا تُضَیِّعُوهَا : پس آنها را ضایع نکنید .

وَحَّدَ حُدُودًا : و حدودی را معین نموده است ، مرزهایی را مشخص نموده است .

فَلَا تَعْتَدُوهَا : پس ازآنها تجاوز نکنید ، پس ازآنها گذر نکنید .

وَحَرَّمَ أَشْیَاءَ : و چیزهایی را حرام قرار داده است .

فَلَا تَنْتَهِکُوهَا : پس هتک حرمت نکنید، پس حرمت آنها را نشکنید .

وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ : و از چیزهایی سکوت نموده است .

رحمة لکم : ترحم به شما ، رحمت برای شما .

غَیْر نِسْیَانٍ : بدون فراموشی .

فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا : پس از آنها جستجو نکنید، پس دنبال آنها نگردید .

 

ترجمه حدیث: 


ابوثعلبه خشنی جرثوم بن ناشر رضی الله عنه  روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : همانا الله متعال فرض هایی را مقرر و معین نموده پس آنها را ضایع نکنید و حدودی را مشخص ومعین نموده پس ازآنها تجاوز و گذر نکنید و چیزهایی را حرام گردانده پس هتک حرمت آنها ننمایید و از (بیان احکامی برای) چیزهایی بنا بر رحمت به شما سکوت نموده پس در باره آنها جستجو نکنید .

 

مسائل حدیث :

 

ازآنجایی که این حدیث ضعیف است ازآن مسائل و احکامی استنباط نمی شود ، زیرا استنباط احکام از احادیث ضعیف جایز نمی باشد.

 

سند حدیث :

 

این حدیث را امام نووی رحمه الله به سنن دارقطنی و برخ دیگر کتب حدیثی نسبت داده است ، سند این حدیث در سنن دارقطنی روایت (۴۳۹۶) این گونه آمده است :

نا الْقَاسِمُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ الْمَحَامِلِیُّ نا یَعْقُوبُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ  وَمُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ الْأَزْرَقُ قَالَا: ثنا إِسْحَاقُ الْأَزْرَقُ نا دَاوُدُ بْنُ أَبِی هِنْدَ عَنْ مَکْحُولٍ عَنْ أَبِی ثَعْلَبَةَ الْخُشَنِیِّ.....

در سند این حدیث جناب (مکحول) رحمه الله وجود دارد گرچه ایشان از راویان ثقه اند ولی تدلیس گراند و در اینجا این روایت را بصورت عنعنه روایت نمودند و این در علم اصول حدیث ثابت شده است که روایت تدلیس گربصورت عنعنه ضعیف و بی اعتبار است، نکته دیگر این که این حدیث را جناب (مکحول) رحمه الله از (ابوثعلبه خشنی) رضی الله عنه نشنیده اند ، یعنی سند این حدیث انقطاع نیزدارد ، لذا ازآنجایی که این حدیث با این سند ضعیف روایت شده و متابع قوی نیز ندارد این حدیث ضعیف محسوب می شود .

ناگفته نماند که استاد آلبانی رحمه الله در اوائل این حدیث را حسن لغیره می دانستند ولی بعدا از این نظریه خویش رجوع نموده و این حدیث را ضعیف دانسته اند .

 

تفاوت های الفاظ این روایت :

 

الفاظ این حدیث با الفاظ برخی از کتب حدیثی تفاوتهایی دارد که به آنها در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهد شد :

۱ ـ در این روایت اربعین آمده « إِنَّ اللَّهَ تعالی » ولی در روایت (4396) سنن دارقطنی این گونه آمده است «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ» .

۲ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « وَحَرَّمَ أَشْیَاءَ فَلَا تَنْتَهِکُوهَا » ولی در روایت (4396) سنن دارقطنی این گونه آمده است «وَحَرَّمَ حُرُمَاتٍ فَلَا تَنْتَهِکُوهَا » و در روایت (19725) سنن کبری بیهقی این گونه روایت شده است «وَنَهَى عَنْ أَشْیَاءَ، فَلَا تَنْتَهِکُوهَا » و در روایت کتاب حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء ، أبو نعیم اصفهانی این گونه آمده است «وَحَرَّمَ أَشْیَاءَ فَلَا تَقْرَبُوهَا ».

 

۳ - در این روایت اربعین این گونه آمده است « وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ رحمة لکم غَیْر نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا» ولی در روایت (4396) سنن دارقطنی این گونه آمده است «وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ مِنْ غَیْرِ نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا » و در روایت (19725) سنن کبری بیهقی این گونه آمده است «وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ رُخْصَةً لَکُمْ , لَیْسَ بِنِسْیَانٍ، فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا » و در روایت (2012) جامع بیان العلم وفضله ابن عبد البر این گونه  آمده است « وَعَفَا عَنْ أَشْیَاءَ رَحْمَةً لَکُمْ لَا عَنْ نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا » و در روایت (589) المعجم الکبیر طبرانی این گونه آمده است «وَغَفَلَ عَنْ أَشْیَاءَ مِنْ غَیْرِ نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا ».

 

منابع حدیث :

 

این حدیث را در برخی از کتب حدیثی روایت شده است که بنده به مهم ترین آنها در ذیل اشاره خواهم نمود :

۱ - سنن دارقطنی ، حدیث (۴۳۹۶) .

۲ - سنن کبری بیهقی ، حدیث (۱۹۷۲۵) .

۳ - مستدرک حاکم ، حدیث (۷۱۱۴) .

علاوه از کتب مذکور در برخ دیگر از کتب حدیثی نیز این حدیث روایت شده است .

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث بیست نهم اربعین نووی

 

عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ رضی الله عنه ، قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ یُدْخِلُنِی الجَنَّةَ وَیُبَاعِدُنِی عَنِ النَّارِ، قَالَ: «لَقَدْ سَأَلْتَ عَنْ عَظِیمٍ، وَإِنَّهُ لَیَسِیرٌ عَلَى مَنْ یَسَّرَهُ اللَّهُ تعالی عَلَیْهِ، تَعْبُدُ اللَّهَ وَلَا تُشْرِکْ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ، وَتَصُومُ رَمَضَانَ، وَتَحُجُّ البَیْتَ» ثُمَّ قَالَ: " أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى أَبْوَابِ الخَیْرِ: الصَّوْمُ جُنَّةٌ، وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الخَطِیئَةَ کَمَا یُطْفِئُ المَاءُ النَّارَ، وَصَلَاةُ الرَّجُلِ مِنْ جَوْفِ اللَّیْلِ " قَالَ: ثُمَّ تَلَا {تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ} [السجدة: 16]، حَتَّى بَلَغَ {یَعْمَلُونَ} [السجدة: 17] ثُمَّ قَالَ: «أَلَا أُخْبِرُکَ بِرَأْسِ الأَمْرِ کُلِّهِ وَعَمُودِهِ، وَذِرْوَةِ سَنَامِهِ»؟ قُلْتُ: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «رَأْسُ الأَمْرِ الإِسْلَامُ، وَعَمُودُهُ الصَّلَاةُ، وَذِرْوَةُ سَنَامِهِ الجِهَادُ» ثُمَّ قَالَ: «أَلَا أُخْبِرُکَ بِمَلَاکِ ذَلِکَ کُلِّهِ»؟ قُلْتُ: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ ، فَأَخَذَ بِلِسَانِهِ وَقَالَ: «کُفَّ عَلَیْکَ هَذَا»، قُلْتُ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ، وَإِنَّا لَمُؤَاخَذُونَ بِمَا نَتَکَلَّمُ بِهِ؟ فَقَالَ: «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ، وَهَلْ یَکُبُّ النَّاسَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ أَوْ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ».

 

لغات وجملات حدیث :

 

أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ یُدْخِلُنِی الجَنَّةَ : به من عملی را بیان نمائید که عمل به آن مرا به بهشت داخل گرداند.

 وَیُبَاعِدُنِی عَنِ النَّارِ: ومرا از آتش دور می گرداند .

لَقَدْ سَأَلْتَ عَنْ عَظِیمٍ : قطعا از چیزبزرگی پرسیدی ، یقینا از چیزی بسیار بزرگی پرسیدی  .

وَإِنَّهُ لَیَسِیرٌ: و همانا آن آسان است .

عَلَى مَنْ یَسَّرَهُ اللَّهُ تعالی عَلَیْهِ : برکسی که الله متعال برایش آسان گرداند .

تَعْبُدُ اللَّهَ وَلَا تُشْرِکْ بِهِ شَیْئًا : الله را پرستش می کنی وچیزی را به اوشرک نمی آوری .

وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ : و نماز را برپا می داری .

وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ : و زکات را پرداخت می کنی .

وَتَصُومُ رَمَضَانَ : . رمضان را روزه می گیری .

وَتَحُجُّ البَیْتَ : و حج می کنی .

أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى أَبْوَابِ الخَیْرِ: آیا ترا بر دروازهای خیر راهنمانی نکنم؟

الصَّوْمُ جُنَّةٌ : روزه سپر است .

وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الخَطِیئَةَ کَمَا یُطْفِئُ المَاءُ النَّارَ: صدقه گناهان را خاموش می گرداند همان گونه که آب آتش را خاموش می گرداند.

وَصَلَاةُ الرَّجُلِ مِنْ جَوْفِ اللَّیْلِ : و نماز مرد در درون شب .

 ثُمَّ تَلَا : سپس تلاوت نمود .

 تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ : پهلوهایشان ازبسترهای خوابشان دورمی باشند .

حَتَّى بَلَغَ : تا رسید .

یَعْمَلُونَ : عمل می کنند .

ثُمَّ قَالَ :  سپس گفت .

أَلَا أُخْبِرُکَ : آیا ترا خبر دار ننمایم .

بِرَأْسِ الأَمْرِ کُلِّهِ : به سر تمام دستور، به اصل و اساس تمام کار.

وَعَمُودِهِ : و ستونش .

وَذِرْوَةِ سَنَامِهِ : . بلندی کوهانش .

قُلْتُ: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ : گفتم : بله ای رسول الله .

رَأْسُ الأَمْرِ الإِسْلَامُ: سر امر اسلام است ، بنیاد کارتسلیم شدن است.

وَعَمُودُهُ الصَّلَاةُ : و ستونش نماز است ، ستون اسلام نماز است .

وَذِرْوَةُ سَنَامِهِ الجِهَادُ : وبلندی کوهانش جهاد است، و بلندی کوهان اسلام جهاد است .

بِمَلَاکِ ذَلِکَ کُلِّهِ : ملاک تمام آنها ست، اصل تمام آنهاست  .

فَأَخَذَ بِلِسَانِهِ : پس زبانش را گرفت .

 کُفَّ عَلَیْکَ هَذَا : این را بر خودت باز دار، جلوی این را برخودت بگیر.

یَا نَبِیَّ اللَّهِ : ای پیامبرالله .

وَإِنَّا لَمُؤَاخَذُونَ : و همانا ما مؤاخذه می شویم ، و همانا ما گرفت می شویم .

 بِمَا نَتَکَلَّمُ بِهِ : به آنچه ما سخن می گویم ، نسبت به آنچه ما سخن می گوییم ، نسبت به گفتار مان .

ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ : مادرت داغ دیده ات گردد، مادرت به داغت بنشیند.

وَهَلْ یَکُبُّ النَّاسَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ : و آیا مردم را درآتش می اندازد برچهرهایشان .

أَوْ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ : یا بر سوراخهای بینی هایشان ، یا بر بینی هایشان .

إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ : بجز دروشده های زبانهایشان .

 

ترجمه حدیث :


معاذ بن جبل رضی الله عنه فرمودند : (من) گفتم : ای رسول الله عملی را به من بگویید که (چون آن را انجام دهم) مرا به بهشت داخل نموده و از آتش (جهنم) دورم گرداند، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : قطعا تو از (من) چیز(بسیار مهم و) بزرگی را پرسیدی ، و البته قطعا (انجام) آن (عمل) آسان است برکسی که الله متعال آن (عمل) را براو آسان گرداند، (آن عمل ها از این قراراست که) الله را عبادت نموده و به او چیزی را شرک نیاوری و نماز(فرض) را برپا داری و زکات (مقررشده) را بپردازی و (ماه) رمضان را روزه بگیری و خانه (کعبه) را حج نمائی ، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : آیا ترا بردروازهای خیر راهنمائی نکنم ؟ (آن دروازها از این قرار است) روزه سپر(نجات از آتش جهنم) است، و صدقه گناه را خاموش (و نابود) می کند همان گونه که آب آتش را خاموش می کند، و(یکی دیگر از دروازهای خیر) نماز(نفل و تهجد) در درون شب خواندن است (معاذ رضی الله عنه) فرمودند : سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ، این آیه را) تلاوت نمودند : {تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ}  تا اینکه به {یَعْمَلُونَ} رسیدند، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : آیا ترا از سرتمام امر(ها) و ستون آن (ها) و بلندی کوهان آن (ها) خبردار ننمایم ؟ (معاذ رضی الله عنه فرمودند : من) گفتم : بله ای رسول الله (خبردار نمائید)، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : سر(و بنیاد) امر(ها) تسلیم شدن است و ستون اسلام نماز است و بلندی کوهان آن جهاد است ، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : آیا ترا از مِلاک تمام اینها خبردار نکنم ؟ (معاذ رضی الله عنه فرمودند که من) گفتم : بله ای رسول الله (خبردار نمائید) ، سپس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) زبانشان را( با دست مبارک) گرفته وفرمودند : این (زبان) را برخود (کنترل کن و) باز دار(معاذ رضی الله عنه فرمودند من) گفتم : ای پیامبر الله و(آیا) ما نسبت به آنچه سخن می گوئیم مؤاخذه و گرفت می شویم ؟ پس (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : (ای معاذ) مادرت غمدیده تو گردد (و به داغت بنشیند) وآیا بجز درو شده های زبان های مردم چیز دیگری آنان را سرنگون بر چهرهایشان و یا برسوراخ های بینی هایشان در آتش جهنم  می اندازد ؟

 

مسائل حدیث :


از این حدیث مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می گردد :

۱ - یک مسلمان باید همیشه به اعمالی که او را به بهشت نزدیک و از جهنم دور می سازد جامه عمل بپوشاند.

۲- بعد از فضل و کرم الهی با انجام اعمال نیک می شود به بهشت داخل گشته و از جهنم نجات یافت .

۳ - شاگر اگر سؤال مناسب و بجائی را از استادش بپرسد ، استاد باید شاگردش را نسبت به آن سؤال تشویق نماید .

۴ - انجام هرکاری را که الله متعال برای یک انسان آسان گرداند، آن عمل آسان است هرچند هم که بظاهر زیاد و مشکل باشد .

۵- مهم ترین اعمال نیکی که باعث به بهشت رفتن انسان گشته و او را ازآتش جهنم نجات می دهد از قرار زیراست :

( أ ) توحید بدون شرک .

(ب) برپائی نمازهای فرض .

(ج) روزه گرفتن رمضان .

(د ) پرداخت زکات .

(هـ) حج خانه الله متعال .

۶ - خیرو نیکی دراسلام دروازهای زیادی دارد که از مهم ترین آنها روزهای نفلی ، صدقات نفلی و نمازشب می باشد .

۷- روز سپر نجات فرد ازآتش جهنم است، لذا هرکس می خواهد ازآتش جهنم محفوظ بماند روزه نفلی زیاد بگیرد.

۸- صدقه گناهان را نابود می کند همان گونه که آب آتش را خاموش می کند .

۹- یکی از بهترین اعمال نیک نماز شب خواندن است .

۱۰ - الله متعال درقرآن مجید تهجد گزاران را تعریف و تمجید نموده است .

۱۱- اصلی ترین چیز برای یک مسلمان تسلیم شدن بدون چون و چرا اودر مقابل دستورات شرع می باشد .

۱۲ - نماز ستون اسلام است .

۱۳- بالاترین کوهان اسلام جهاد است یعنی چیزی که باعث سرفرازی اسلام می گردد جهاد با کفار است.

۱۴- مهم ترین عضوی که باعث نجات و یا بدبختی انسان می گردد زبان است .

۱۵ - کنترل زبان باعث نجات فرد می گردد.

۱۶- عدم کنترل زبان باعث هلاکت فرد می گردد .

۱۷- یکی از چیزهای که باعث به جهنم انداختن افراد می گردد گفتار و سخنان خلاف شرع آنهاست .

۱۸- دروغ ، تهمت ، غیبت ، دشنام دادن دیگران و سایرگفتار زشت وخلاف شرع  چیزهای است که آنها را داس های زبانها درونموده و به خاطر آنها افراد به جهنم خواهند رفت .

۱۹- انسانها نسبت به سخنان خلاف شرع درقیامت مؤاخذه و بازخواست خواهند شد .

۲۰ - کنترل نمودن زبان یک دستور شرعی است .

 

نکات توضیحی :


صحابه رضی الله عنهم ازآنجایی که علاقه شدید به رفتن به بهشت داشتند و از آتش جهنم زیاد می ترسیدند همیشه به دنبال اعمالی بودند که آنها را به بهشت نزدیک ترگردانده و از آتش جهنم دور تر کند ، لذا بهمین خاطر از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می خواستند که به آنان اعمالی را معرفی نماید که با انجام برآنها وارد بهشت شده و از جهنم نجات یابند همان گونه که در این سؤال معاذ بن جبل رضی الله عنه مطرح و بیان شده است.


سند حدیث :

 

امام نووی رحمه الله این حدیث را به جامع ترمذی نسبت داده اند ، لذا سند این حدیث در جامع ترمذی این گونه آمده است :

حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُعَاذٍ الصَّنْعَانِیُّ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ أَبِی النَّجُودِ، عَنْ أَبِی وَائِلٍ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ.....

در سند این روایت جامع ترمذی جناب (عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُعَاذٍ الصَّنْعَانِیُّ) رحمه الله وجود دارند که از راویان «صدوق» محسوب می شوند . و همچنین در سند سنن ترمذی جناب (عَاصِمِ بْنِ أَبِی النَّجُودِ) رحمه الله وجود دارد ، ایشان گرچه از راویان کتب ششگانه مشهور حدیثی می باشند ولی با این وجود حافظ ابن حجر رحمه الله در باره ایشان فرمودند :« صدوق له أوهام ، حجة فى القراءة » یعنی : ایشان صدوق بوده و دارای اوهامی در نقل روایات شده اند ولی درعلم قرائت حجت هستند ، وامام دارقطنی رحمه الله در باره وی فرمودند « فى حفظه شىء » یعنی در حافظه ایشان ایراد وضعفی وجود دارد، ولی با این وجود متن حدیث بنا بر متابعاتی که دارد صحیح می باشد.

 

تفاوت های الفاظ روایت :


در برخی از الفاظ این روایت اربعین با الفاظ روایت های سایر کتب حدیثی  تفاوت هایی وجود دارد که بنده در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهم نمود:

1 - در ابتدای روایت (2616) سنن ترمذی و روایت (3973) سنن ابن ماجه این الفاظ اضافه آمده که در این روایت اربعین نیامده است « عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ، قَالَ: کُنْتُ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی سَفَرٍ، فَأَصْبَحْتُ یَوْمًا قَرِیبًا مِنْهُ وَنَحْنُ نَسِیرُ، فَقُلْتُ.....».

۲ - دراین روایت اربعین آمده « لَقَدْ سَأَلْتَ عَنْ عَظِیمٍ » ولی در روایت (2616) سنن ترمذی این گونه آمده است « لَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ عَظِیمٍ» و درروایت (214) صحیح ابن حبان این گونه آمده است « بَخٍ بَخٍ سَأَلْتَ عَنْ أَمْرٍ عَظِیمٍ» .

۳- در این روایت اربعین این گونه امده است « وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ » ولی درروایت (214) صحیح ابن حبان این گونه آمده است « تُقِیمُ الصَّلَاةَ الْمَکْتُوبَةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ الْمَفْرُوضَةَ » و در روایت (2549) شعب الایمان بیهقی این گونه آمده است « صَلِّ الصَّلَوَاتَ الْمَکْتُوبَةَ، وَأَدِّ الزَّکَاةَ الْمَفْرُوضَةَ ».

۴- دراین روایت از اربعین آمده است «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ» ولی در روایت (2616) جامع ترمذی این گونه آمده است « ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ یَا مُعَاذُ».

 

منابع حدیث :


این حدیث در کتب متعدد حدیثی روایت شده که مهم ترین آنها از قرار زیر می باشد :

۱ - سنن ترمذی ، حدیث شماره (2616) .

۲ - سنن ابن ماجه ، حدیث شماره (3973) .

۳ - مسند احمد بن حنبل ، حدیث شماره (22016) ووو .

۴ - صحیح ابن حبان ، حدیث شماره (214) .

این حدیث علاوه از کتب مذکوردر بسیاری از کتب دیگر حدیثی نیزروایت شده است .

 

گلچین احادیث حفظی ، حدیث (۳ و ۴)

 

۳ - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آله وسَلَّمَ : «الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَةً، فَأَفْضَلُهَا قَوْلُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَأَدْنَاهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ، وَالْحَیَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الْإِیمَانِ» .(صحیح مسلم ، حدیث : ۳۵).

 

ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : ایمان هفتاد و اندی شعبه دارد ، پس بهترین و با فضیلت ترین آنها گفتن « لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ » است و پایین ترین آنها (از نظر اجر و ثواب و رتبه) دورکردن (چیز) تکلیف ده و آزار رسان ازسر راه است، و شرم وحیاء (نیز) شعبه ای از ایمان است .


۴ - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آله وسَلَّمَ : «المُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ، وَالمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ» .(صحیح بخاری ، حدیث : ۱۰).


ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : مسلمان (واقعی) کسی است که (سایر) مسلمانان از (آزار) زبانش و دستش در امان و سالم بمانند، و مهاجر(واقعی) کسی است که ترک کند آنچه را که الله (متعال) از آن ممانعت نموده است .

گلچین احادیث حفظی ، حدیث (۱ و۲)

 

۱ - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آله وسَلَّمَ : «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ، وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لِدُنْیَا یُصِیبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ یَتَزَوَّجُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ» . (سنن ابی داود، حدیث :۲۲۰۱).


ترجمه : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : همانا دارو مدار و بنیاد« کسب اجرو قبولیت در» اعمال وکردار(نیک) برنیّت ها و ارادهای دل «افراد» است ، وقطعا برای هر شخصی (از اجر و ثواب) همانی است که (او دردلش) نیّت واراده نموده است ، پس هرکس هجرتش بسوی الله و رسولش (محمد صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است، پس هجرتش بسوی الله و رسولش (محمدصلی الله علیه و آله وسلم) بوده است ، و هرکس هجرتش برای (رسیدن به) دنیا بوده است و یا (برای رسیدن به) زنی بوده تا با او ازدواج کند ، پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سو هجرت نموده است .


۲ - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آله وسَلَّمَ : «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ، شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَإِقَامِ الصَّلَاةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَحَجِّ الْبَیْتِ، وَصَوْمِ رَمَضَانَ» . (صحیح مسلم ، حدیث : ۱۶).


ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : اسلام برپنج (رکن و پایه اساسی) بنا شده است : گواهی دادن که بجز الله دیگر معبود به حقی نیست و قطعا محمد بنده وفرستاده اواست، و برپائی نماز و پرداخت زکات و (ادای) حج خانه (کعبه) ، و روزه (گرفتن، ماه مبارک) رمضان .