۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ممانعت غوطه خوردن در آب ایستاده برای جنب

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَا یَغْتَسِلْ أَحَدُکُمْ فِی الْمَاءِ الدَّائِمِ وَهُوَ جُنُبٌ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ یک از شما در آب راکد و ایستاده در حالی که جنب است (غوطه خورده) غسل نمی کند.


صحیح مسلم، حدیث(283).

حکم غسل در آبی ایستاده ای که در آن ادرارشده

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لاَ یَبُولَنَّ أَحَدُکُمْ فِی المَاءِ الدَّائِمِ الَّذِی لاَ یَجْرِی، ثُمَّ یَغْتَسِلُ فِیهِ».


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرگز یکی از شما در آب ایستاده ای که جریان ندارد؛ ادرار نمی کند که سپس بخواهد در آن غسل کند. 


صحیح بخاری، حدیث (239).

ادرار در آب ایستاده ممنوع است

عَنْ جَابِرٍ: عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ نَهَى أَنْ یُبَالَ فِی الْمَاءِ الرَّاکِدِ.


ترجمه: جابر(بن عبدالله) رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از اینکه در آب راکد و ایستاده ادرار شود ممانعت نموده اند. 


صحیح مسلم، حدیث (281)

آب زمانی که به اندازه دو کوزه باشد

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِذَا کَانَ الْمَاءُ قُلَّتَیْنِ فَإِنَّهُ لَا یَنْجُسُ».


ترجمه: عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرگاه که آب به انداز دو کوزه برسد (بمجرد افتادن نجاست) نجس نمی گردد.


سنن ابی داود، حدیث (65).

حکم چاهی که در آن نجاستی می افتد

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ: أَتَتَوَضَّأُ مِنْ بِئْرِ بُضَاعَةَ وَهِیَ بِئْرٌ یُطْرَحُ فِیهَا لُحُومُ الْکِلَابِ وَالْحِیَضُ وَالنَّتَنُ؟ فَقَالَ: «الْمَاءُ طَهُورٌ لَا یُنَجِّسُهُ شَیْءٌ».


ترجمه: ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند: گفته شد ای رسول الله: آیا (فرد می تواند) از چاه بُضاعه وضو بگیرد و در حالی که آن چاهی است که (توسط باد) در آن گوشتان سگ ها و(پارچه های آلوده به خون) عادت ماهیانه زنان و (چیزهای) بدبو انداخته می شود؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آب پاک و پاک کننده است و چیزی آن را نجس نمی گرداند.


سنن نسائی، حدیث (326).

ترجمه جامع الترمذی ،حدیث 80 تا 85

بَابٌ فِی تَرْکِ الوُضُوءِ مِمَّا مَسَّتِ النَّارُ

بحث آنچه در باره وضو نگرفتن (بعد از خوردن) آنچه آتش آن را پخته نموده است.


80 - (حسن صحیح) حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَقِیلٍ، سَمِعَ جَابِرًا، قَالَ سُفْیَانُ: وَحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ المُنْکَدِرِ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ: «خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا مَعَهُ، فَدَخَلَ عَلَى امْرَأَةٍ مِنَ الأَنْصَارِ، فَذَبَحَتْ لَهُ شَاةً، فَأَکَلَ، وَأَتَتْهُ بِقِنَاعٍ مِنْ رُطَبٍ فَأَکَلَ مِنْهُ، ثُمَّ تَوَضَّأَ لِلظُّهْرِ وَصَلَّى، ثُمَّ انْصَرَفَ، فَأَتَتْهُ بِعُلَالَةٍ مِنْ عُلَالَةِ الشَّاةِ، فَأَکَلَ، ثُمَّ صَلَّى العَصْرَ وَلَمْ یَتَوَضَّأْ».

ترجمه: جابر بن عبدالله رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (از خانه) بیرون شده ورفتند و من نیز همراه ایشان بودم، تا اینکه به(خانه) زنی ازانصار (که ایشان را دعوت کرده بود) داخل شدند، آن زن برای ایشان گوسفندی را ذبح نمود،(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، ازآن) خوردند و سپس آن زن بشقابی از خرمای تازه آورد و( رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از آن خرماها نیز) خوردند، سپس برای نماز ظهر وضو گرفته و نماز را خواندند، سپس (دوباره به خانه آن زن) برگشتند، آن زن از باقی مانده گوشت آن گوسفند دوباره به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آوردند و ایشان از آن خوردند و سپس نماز عصر را خواندند (وبرای آن) وضو(ی مجددی) نگرفتند.

 

بَابُ الوُضُوءِ مِنْ لُحُومِ الإِبِلِ

بحث وضوی از گوشتان شتر


81 - (صحیح) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، عَنْ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى، عَنْ البَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ، قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الوُضُوءِ مِنْ لُحُومِ الإِبِلِ؟ فَقَالَ: «تَوَضَّئُوا مِنْهَا»، وَسُئِلَ عَنِ الوُضُوءِ مِنْ لُحُومِ الغَنَمِ؟ فَقَالَ: «لَا تَتَوَضَّئُوا مِنْهَا».

ترجمه: براء بن عازب رضی الله عنه فرمودند: از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره وضو گرفتن (بعد از خوردن) از گوشتان شتران پرسیده شد؟ ایشان درجواب فرمودند: (بعد از خوردن) از گوشتان شتران وضو بگیرید. وازوضو گرفتن (بعد از خوردن) از گوشتان گوسفندان پرسیده شد؟ ایشان در جواب فرمودند: (بعد از خوردن) از گوشتان گوسفندان وضو نگیرید.


بَابُ الوُضُوءِ مِنْ مَسِّ الذَّکَرِ

بحث وضوگرفتن از دست زدن به آلت تناسلی


82 - (صحیح) حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مَنْصُورٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ سَعِیدٍ القَطَّانُ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبِی، عَنْ بُسْرَةَ بِنْتِ صَفْوَانَ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ مَسَّ ذَکَرَهُ فَلَا یُصَلِّ حَتَّى یَتَوَضَّأَ».

ترجمه: بسره دختر صفوان رضی الله عنها روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هرکس آلت تناسلیش را لمس نمود پس او نماز نخواند تا اینکه وضو بگیرد.


83 - (صحیح) وَرَوَى أَبُو أُسَامَةَ، وَغَیْرُ وَاحِدٍ هَذَا الحَدِیثَ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ مَرْوَانَ، عَنْ بُسْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَحْوَهُ، حَدَّثَنَا بِذَلِکَ إِسْحَاقُ بْنُ مَنْصُورٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ بِهَذَا،

84 - (صحیح) وَرَوَى هَذَا الحَدِیثَ أَبُو الزِّنَادِ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ بُسْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، حَدَّثَنَا بِذَلِکَ عَلِیُّ بْنُ حُجْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی الزِّنَادِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ بُسْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَحْوَهُ.

 

بَابُ تَرْکِ الوُضُوءِ مِنْ مَسِّ الذَّکَرِ

بحث وضو نگرفتن از لمس آلت تناسلی


85 - (صحیح) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ قَالَ: حَدَّثَنَا مُلَازِمُ بْنُ عَمْرٍو، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَدْرٍ، عَنْ قَیْسِ بْنِ طَلْقِ بْنِ عَلِیٍّ الحَنَفِیُّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «وَهَلْ هُوَ إِلَّا مُضْغَةٌ مِنْهُ؟ أَوْ بِضْعَةٌ مِنْهُ؟».

ترجمه: طلق بن علی حنفی رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (در باره لمس آلت تناسلی) فرمودند: و آیا آن هست بجزتک گوشتی از فرد؟ و یا عضوی از فرد؟

ترجمه جامع الترمذی ،حدیث 77 تا 79

بَابُ الوُضُوءِ مِنَ النَّوْمِ

بحث وضوی از خواب


77 - (ضعیف) حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مُوسَى، وَهَنَّادٌ، وَمُحَمَّدُ بْنُ عُبَیْدٍ المُحَارِبِیُّ، المَعْنَى وَاحِدٌ، قَالُوا: حَدَّثَنَا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ حَرْبٍ، عَنْ أَبِی خَالِدٍ الدَّالَانِیِّ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَبِی العَالِیَةِ، عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّهُ رَأَى النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَامَ وَهُوَ سَاجِدٌ، حَتَّى غَطَّ أَوْ نَفَخَ، ثُمَّ قَامَ یُصَلِّی، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّکَ قَدْ نِمْتَ، قَالَ: «إِنَّ الوُضُوءَ لَا یَجِبُ إِلَّا عَلَى مَنْ نَامَ مُضْطَجِعًا، فَإِنَّهُ إِذَا اضْطَجَعَ اسْتَرْخَتْ مَفَاصِلُهُ».

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان دیده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در حالت سجده (در نماز) خوابیدند، (و خوابشان آنقدر سنگین بود که در خواب) خور یا پف نمودند، سپس بلند شده و به نمازشان ادامه دادند، (بعد از پایان نماز من به ایشان) گفتم: ای رسول الله همانا شما خوابیدید، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: همانا وضو واجب نمی گردد مگر برکسی که در حال دراز کشیده بخوابد، زیرا آنگاه که فرد دراز می کشد مفصل های او سست و رها می شوند.


78 - (صحیح) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ سَعِیدٍ، عَنْ شُعْبَةَ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: «کَانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَنَامُونَ ثُمَّ یَقُومُونَ فَیُصَلُّونَ، وَلَا یَتَوَضَّئُونَ».

ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه فرمودند: یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (زمانی که برای نماز می آمدند، گاهی درمسجد نشسته) می خوابیدند و سپس بلند می شدند و نماز می خواندند و در حالیکه وضو نمی گرفتند.


بَابُ الوُضُوءِ مِمَّا غَیَّرَتِ النَّارُ

بحث وضو از آنچه که توسط آتش پخته و متغیّرگشته است.

79 - (حسن) حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ أَبِی سَلَمَةَ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الوُضُوءُ مِمَّا مَسَّتِ النَّارُ، وَلَوْ مِنْ ثَوْرِ أَقِطٍ»، قَالَ: فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ: یَا أَبَا هُرَیْرَةَ، أَنَتَوَضَّأُ مِنَ الدُّهْنِ؟ أَنَتَوَضَّأُ مِنَ الحَمِیمِ؟ قَالَ: فَقَالَ أَبُو هُرَیْرَةَ: «یَا ابْنَ أَخِی، إِذَا سَمِعْتَ حَدِیثًا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَلَا تَضْرِبْ لَهُ مَثَلًا».

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: وضو گرفتن از آنچه را که آتش لمس و پخته نموده است ضروری است، و گرچه آنچه تک کشکی هم باشد،(راوی) می گوید: ابن عباس رضی الله عنه گفت: ای ابوهریره، آیا از (خوردن) روغن وضو بگیریم؟ آیا از(استفاده نمودن) آب گرم وضو بگیریم؟ (روای) می گوید: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: ای پسر برادرم، چون حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدی برای (رد و شبهه افکنی در) آن مثال نزن.


(این حدیث منسوخ است)

عذاب عالم برزخ برای کسانی که قبر نمی شوند

پرسش: کسی که در دریا غرق می شود، یا در آتش می سوزد جسدش خاکستر شده و بدست نمی آید، آیا از این نوع افرادی که قبر نمی شوند، چگونه سوال و یا عذاب قبر می شود؟

 

پاسخ: عادت ما انسانها اعم از کافر و مسلمان براین است که زمان انسانی وفات می کند، أو را کفن نموده و در قبر می کنیم بجز گروهی از انسانها که سیک ها اند که مرد هایشان را می سوزانند، از آنجایی که عموما افراد در قبرها دفن می شوند، سوال و عذابی که بعد از مرگ صورت می گیرد، به قبر نسبت داده شده است، و سؤال قبر و یا عذاب قبر گفته شده است، ورنه مراد سوال و عذاب بعد از مرگ است خواه فرد قبر شود و یا نشود، در این باره نظر شما به یک آیه و یک حدیث صحیح جلب می کنم:

الله متعال در باره فرعون و لشکریانش چنین فرموده اند:

 

النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (46) سوره غافر

 

ترجمه : عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می‌شوند؛ و روزی که قیامت برپا شود (می‌فرماید:) «لشکریان فرعون را در سخت‌ترین عذابها وارد کنید!»

 

در حالیکه فرعون جسمش در قبر نیست و مومیایی شده و در یکی از موزهای مصر نگه داری می شود.

 

رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم چنین فرمودند:  " أَنَّ رَجُلًا کَانَ قَبْلَکُمْ  رَغَسَهُ  اللَّهُ مَالًا، فَقَالَ لِبَنِیهِ لَمَّا حُضِرَ : أَیَّ أَبٍ کُنْتُ لَکُمْ ؟ قَالُوا : خَیْرَ أَبٍ. قَالَ : فَإِنِّی لَمْ أَعْمَلْ خَیْرًا قَطُّ، فَإِذَا مُتُّ فَأَحْرِقُونِی، ثُمَّ اسْحَقُونِی، ثُمَّ  ذَرُّونِی  فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ. فَفَعَلُوا، فَجَمَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَقَالَ : مَا حَمَلَکَ ؟ قَالَ : مَخَافَتُکَ. فَتَلَقَّاهُ بِرَحْمَتِهِ ".

 

ترجمه: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا مردی از کسانی که پیش از شما بودند الله به او مال زیاد داده بود، او زمانی که مرگ بسراغش آمد و خواست بمیرد، خطاب به فرزندانش گفت: من چگونه پدری برای شما بودم؟ آنها گفتند: بهترین پدر. او گفت: من هرگز کار نیکی انجام ندادم ، چون مردم مرا بسوزانید، و سپس مرا آسیاب و خورد کنید، سپس خاکستر مرا در یک روز باد و طوفانی به هوا بپاشانید، آنها به این دستور پدر عمل کردند، الله با عزت و بزرگوار خاکسترهایش جمع نمود و به او گفت: چه چیز تو را وادار کرد تا چنین دستوری بدهی؟ او گفت: ترس از تو، الله از او با رحمتش استقبال نمود و اورا بخشیده و مورد لطف و مرحمت خویش قرار داد.

 

صحیح البخاری ( 3478، 6481) وصحیح مسلم ( 2757 )

 

از این آیه و حدیث معلوم می گردد که انسان گرچه بعد از مرگ قبر نشود بازهم از او سوال و جواب شده و اگر مستحق عذاب باشد گرفتار عذاب خواهد شد، اما اینکه سوال و جواب و عذاب قبر گفته می شود، چون عموما انسانها قبر می شوند، ورنه مراد همان سوال و عذاب بعد از مرگ است خواه فرد قبر سود و یا نشود.

حکم زکات اسکناس ( پول کاغذی)

 

پرسش: آیا اسکناس یا همان پول کاغذی که الآن در کشورها رواج دارد زکات دارد؟  و اگر دارد چگونه باید زکاتش را برداخت کرد؟

 

پاسخ: مناسب می دانم که قبل از بیان این مطلب که آیا بر اسکناس و یا همان پول کاغذی زکات هست و یانه، انواع معاملات و شروع اسکناس را توضیح دهم، تا پاسخ پرسش مورد نظر واضح تر گردد.

 

در طول تاریخ از قدیم تا به عصر حاضر، معاملات به شکل های مختلف زیر انجام می پذیرفته است:

 

1- معامله کالا با کالا.

 

2- معامله کالا با فلزات غیر از طلا و نقره.

 

3- معامله با سکه ها و تکه های طلا و نقره.

 

4- معامله کالا با اسکناس و پولها کاغذی و فلزی.

 

چین اولین کشوری بود که از اسکناس ها و پولهای کاغذی در معاملات خودش استفاده نمود، و ﺑﻌﺪ ﺍﺯ چین، ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺎﺩﻻﺕ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩ و ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ.

در حقیقت آنچه باعث ارزش اسکناس و یا همان پول کاغذی شده ، پشتوانه و چیزهایی است که اسکناس جانشین آنها شده است.

در حقیقت گویا اسکناس همان کالائی است، که دولت بعد از چاپ آن را و در قبال کالا و یا انجام کاری به ملت می فروشد و سپس ملت نیز به همین منوال با آن معامله نموده و داد و ستد می کنند.

 

 ارزش اسکناس ها ی هرکشور بستگی به پشتوانه ارزی و سیاست های داخلی و خارجی و امنیت و منابع آن کشور دارد، پس در حقیقت اسکناس همان کالایی است که شبیه طلا و نقره بوده و با آن معاملات صورت می گیرند، لذا از نظر زکات همانند طلا و نقره محسوب می شود.

پول هر کشور با پول کشور دیگر همانند طلا با نقره تفاوت دارد.

لذا اگر پول یک کشور با کشور دیگری معامله شود اضافه و کم جایز است، ولی باید هر دو بصورت نقدی تبادله شود.

واگر پول یک کشور را کسی بخواهد با پول خود آن کشور معامله و تعویض کند باید برابر بوده و بصورت نقدی صورت گیرد.

زکات پول بر منوال نصاب طلا و یا نقره سنجیده می شود، و زمانی که به قیمت بیست مثقال طلا یعنی حدودا به قیمت هشتاد و پنج گرم طلا برسد، و یک سال برآن بگذرد  آن وقت در آن پول زکات است و چهل یک زکات دارد، و از یکصد هزار دو هزار و پانصد و از یک میلیون ، بیست و پنج هزار باید زکات داد.

آیا جایزه بانکی حلال است؟

پرسش: آیا جایزه بانکی حلال است؟

 

پاسخ:  قبل از اینکه در باره حلال و یا حرام بودند بانکی سخن به میان آورم مناسب می دانم، در باره حقیقت و چگونگی این جایز ها توضیح دهم تا حکم حلال بودن و یا حرام بودن آنها بهتر واضح گردد.

اصل جریان از این قرار است که افراد در بانکها پول می گذارند و این پولها باید در حساب خاص به اصطلاح (قرض الحسنه) باشند و باید به حد خاص برسند، بعنوان مثال از ده هزار و یا پانزده و بیست هزار تومان کم تر نباشند، و تا مدت خاصی دو یا چند ماه در بانکها باشند، در این صورت از در آمد و سودی که از پولهایی تمام سپرد گذاران به دست می آید، بانکها قسمتی را جایزه تعیین و سپس قرعه کشی نموده به برخی از سپرده گذاران بعنوان جایز می دهند و الباقی سود و در آمد تمام پولهای سپردگذاران را خود بانکها برایشان بر می دارد.

حالا خوب دقت نمایید در این جریان چند چیز است:

1- حساب خاص که همان به اصطلاح قرض الحسنه نیاز است.

2- باید پول سپرد گذاری که می خواهد در قرعه کشی شرکت کند، به حد نصاب تعیین شده از طرف بانک برسد.

3- باید پول سپرد گذاری که می خواهد در قرعه کشی شرکت کند تا زمانی که بانک می گوید در بانک باشد تا بانک ازآن برای خودش در آمد زائی کند.

4- سود به دست آمده بر همه به اندازه سهام و پولهای گذاشته شده تقسیم نمی شود، فقط قسمتی به برخی بشکل قرعه کشی داده شده و الباقی را بأن می خورد.

5- اکثر سپرده گذاران از سپرده و حسابهایشان سودی نمی برند و گروه اندکی با گرفتن جایز سود هنگفتی می برند که فی الواقع حق دیگران در آن است.

 

با دقت به این امور بیان شده واضح می گردد از آنجایی که پول به نیت جایزه، به بانک داده می شود و بانک از همه پولهای تمام افراد سود به دست آورده و مقدار اندکی را با قید قرعه به افراد معدودی  می دهد حرام است ، زیرا اولا سود از همه بوده به برخی داده شده و اکثر محروم گشته اند و در ثانی قرض به نیت نفع داده شده که خودش سود و رباست ثالثا به فردی که جایزه رسیده در حقیقت هدیه ای بنا بر قرضی که داده ، داده شده که این خود هم سود و ربا است ، در این باره به اثر صحیحی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

عَنْ أَبِی بُرْدَةَ ،  أَتَیْتُ الْمَدِینَةَ فَلَقِیتُ  عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلَامٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ : أَلَا تَجِیءُ فَأُطْعِمَکَ سَوِیقًا، وَتَمْرًا، وَتَدْخُلَ فِی بَیْتٍ. ثُمَّ قَالَ : إِنَّکَ بِأَرْضٍ الرِّبَا بِهَا فَاشٍ ؛ إِذَا کَانَ لَکَ عَلَى رَجُلٍ حَقٌّ فَأَهْدَى إِلَیْکَ حِمْلَ تِبْنٍ، أَوْ حِمْلَ شَعِیرٍ، أَوْ حِمْلَ  قَتٍّ  فَلَا تَأْخُذْهُ فَإِنَّهُ رِبًا.

 

ترجمه: ابو برده رحمه الله فرمودند: من به مدینه آمده و با عبدالله بن سلام رضی الله عنه ملاقات نمودم، آیا به خانه (ما)نمی آیی تا به قاووت نوشانده و خرما بخورانم، سپس گفت: همانا تو در سر زمینی هستی که در آن ربا منتشر است؛ لذا اگر تو به فردی قرضی داده بودی و او به تو باری از کاه و یا بار جو و یا باری علف هدیه کرد تو آن را نگیر، زیرا این سود و رباست.

 

صحیح البخاری ( 3814 ، 7342 )

 

نکته دیگر این که در اینجا یک قاعده و قانون کلی است که از آثار صحابه همانند ابی بن کعب، و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عباس رضی الله عنهم، و آن قانون این است« ﻛﻞ ﻗﺮﺽ ﺟﺮ ﻣﻨﻔﻌﺔ ﻓﻬﻮ ﺭﺑﺎ » یعنی هر قرض و وامی که به قرض دهنده نفعی اضافه تر از قرضش بکشد و بیاورد آن سود و رباست.

لذا این قرضی که در بانکی و یا به شخصی داده می شود و برایش نفعی بیشتر از خود قرض داده شود، حالا بصورت هدیه و یا جایزه ، این سود و ربا و حرام است.

حکم وام ازدواج و وام مسکن

پرسش: آیا وام (قرض) گرفتن برای ساخت خانه و یا ازدواج و یا سایر کارها  مجاز است؟

 

پاسخ: وام و یا همان قرض گرفتن خواه از بانک باشد و یا از فردی از افراد بر سه قسم است:

 

(1) وام و قرض بلا عوض که به این نوع قرض فی الواقع صدقه گفته می شود، و این همان چیزی است که الله متعال در قرآن از آن به قرض حسنه تعبیر نموده است، در این باره به این دو آیه زیر توجه نمایید:

 

1- مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (245) سوره بقره

 

ترجمه: کیست که به الله «وام نیکوی» بدهد،  تا آن را (الله) برای او، چندین برابر بیشتر و زیادتر کند؟ و الله است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ و به سوی او باز گردانده می شوند (تا پاداش خود را دریافت کنند).

 

2- مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ (11) سوره حدید

 

ترجمه: کیست که به الله وام (قرض) نیکو دهد، تا الله آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!

 

(2) وام و قرضی که به همان اندازه که گرفته شده به قرض دهنده و یا بانک پرداخت می شود، و هیچ اضافه تر از آنچه که داده شده گرفته نمی شود، این همان چیزی است که مشهور به وام و  قرض است ، این جایز است و دو بار این نوع قرض را به کسی دادن همانند یکبار صدقه دادن است، و قرض دهنده از اجر و ثواب یک بار صدقه دادن بهرمند می گردد.

 

در این باره به این دو حدیثی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

1- (حسن) عَنِ  ابْنِ مَسْعُودٍ ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : " مَا مِنْ مُسْلِمٍ یُقْرِضُ مُسْلِمًا قَرْضًا مَرَّتَیْنِ إِلَّا کَانَ کَصَدَقَتِهَا مَرَّةً ".

 

ترجمه: ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ مسلمانی نیست که به مسلمان دیگری دو بار قرض دهد مگر اینکه برایش همانند یک بار صدقه دادن محسوب شده (و ثواب می رسد).

 

سنن ابن ماجه ( 2430 )

 

2- (صحیح) عَنِ  ابْنِ مَسْعُودٍ ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : إِنَّ السَّلَفَ یَجْرِی مَجْرَى شَطْرِ الصَّدَقَةِ.

 

ترجمه: ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: همان قرض دادن (از نظر اجر و ثواب) جانشین و همانند نصف صدقه دادن است.

 

مسند احمد ( 3911 )

 

(3) قرض و یا وامی که در زمان پرداخت باید بیشتر از آنچه گرفته شده پرداخت شود، به اصطلاح قرض دهنده چهار در صد و یا کم تر و یا بیشتر سود می گیرد این حرام است، این نوع قرض های ربوی به نیت ساخت خانه و یا ازدواج و غیره جایز نیست و شرعا حرام است، و این که فردی بگوید:  من فقیر و یا معلول هستم و یا بهانه دیگری را مطرح کند، اینها شرعا عذر شرعی برای جواز وام و قرض ربوی گرفتن، محسوب نمی شود، و فرد حق ندارد که بنا بر این چیزها وام ربوی و سودی بگیرد و اگر چنین کرد گنه کار بوده و حرامی را مرتکب شده است.

 

و در این باره در آیات قرآنی و احادیث نبوی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وعید شدید آمده است، که در اینجا به دو آیه از سوره بقره اشاره می کنم آنجایی که الله متعال فرموده اند:

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (278)

 

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از الله بترسید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر (از) ایمان داران هستید!

 

فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ (279)

 

ترجمه: اگر (چنین) نکنید‌، (و سود ربا بگیرید) پس با الله و رسولش، اعلان جنگ کنید (زیرا این دو با شما خواهد جنگید) و اگر (از ربا خواری) توبه نمودید، (اصل) سرمایه‌های شما، از آنِ شماست؛ (آنها را بگیرید، در این صورت) نه ستم می‌کنید، و نه بر شما ستم می‌شود.