۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

دوران انقطاع وحی

ترجمه و شرح حدیث (4) صحیح بخاری


قَالَ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِیَّ: وَهُوَ یُحَدِّثُ عَنْ فَتْرَةِ الوَحْیِ فَقَالَ فِی حَدِیثِهِ: " بَیْنَا أَنَا أَمْشِی إِذْ سَمِعْتُ صَوْتًا مِنَ السَّمَاءِ، فَرَفَعْتُ بَصَرِی، فَإِذَا المَلَکُ الَّذِی جَاءَنِی بِحِرَاءٍ جَالِسٌ عَلَى کُرْسِیٍّ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ، فَرُعِبْتُ مِنْهُ، فَرَجَعْتُ فَقُلْتُ: زَمِّلُونِی زَمِّلُونِی " فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: {یَا أَیُّهَا المُدَّثِّرُ. قُمْ فَأَنْذِرْ} [المدثر: 2] إِلَى قَوْلِهِ {وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ} [المدثر: 5]. فَحَمِیَ الوَحْیُ .


کلمات مشکل حدیث :


هُو : او .

یُحَدِّثُ : سخن می گفت .

عَنْ : از .

فَتْرَةِ الوَحْیِ : دوران انقطاع وحی .

فِی : در .

حَدِیثِهِ : سخنش .

بَیْنَا : در حالی که .

أَنَا : من .

أَمْشِی : پیاده می روم .

 إِذْ : ناگهان .

 سَمِعْتُ : شنیدم .

 صَوْتًا : آوازی .

 مِنَ السَّمَاءِ : از آسمان .

فَرَفَعْتُ : پس بلند نمودم .

 بَصَرِی : چشم من ، دید من .

جَالِسٌ : نشسته .

عَلَى کُرْسِیٍّ : بر صندلی .

 بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ : در میان آسمان و زمین .

فَرُعِبْتُ مِنْهُ : بعد از او ترسیدم .

فَرَجَعْتُ : بعد برگشتم .

زَمِّلُونِی : مرا بپوشانید .

یَا أَیُّهَا : آهای ، ای .

المُدَّثِّرُ : چادر پوش .

قُمْ : بلند شو ، بپا خیر.

فَأَنْذِرْ : پس بترسان ، پس بیم بده .

الرُّجْزَ : پلیدی ، بت پرستی .

 فَاهْجُرْ: پس ترک کن ، پس رها کن .

فَحَمِیَ الوَحْیُ : سپس وحی پی در پی آمد .


ترجمه حدیث : جابر بن عبدالله انصاری رضی الله عنهما روایت نمودند که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم - در حالی که درباره دوران انقطاع وحی سخن می گفتند، فرمودند: در حالی که من پیاده روی می کردم ، نگهان صدایی از آسمان شنیدم، پس نگاهم را (به سوی آن بلند) نمودم، دیدم همان فرشته ای است که در غار حرا بنزد من آمده بود. اوروی صندلی که میان زمین وآسمان قرار دارد، نشسته است. از او ترسیدم. (به خانه) برگشتم وگفتم: مرا با چادری بپوشانید ،مرا با چادری بپوشانید.آنگاه الله متعال (آیات)، {یَا أَیُّهَا المُدَّثِّرُ. قُمْ فَأَنْذِرْ} [المدثر: 2] تا به این گفته {وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ} [المدثر: 5]. را نازل نمودند، یعنی : ای چادر پوش بپا خیز و سپس (مردم را از عذاب الهی) بترسان و بیم ده (تا این گفته الله) و پلیدی ها وبت ها را رها کن .

 بعد از این، پی در پی، وحی نازل گشت.

 


مسائل و احکام حدیث :

 

1 - بعد از نزول آیات اولیه سوره علق مدت کوتاهی نزول وحی بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم قطع شده بود .


2 - اولین آیاتی که بعد از آیات اولیه سوره علق بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است آیات اولیه سوره مدثر می باشد.


3- دومین باری که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم جبرئیل علیه السلام را دیده است قبل از نزول آیات اولیه سوره مدثر می باشد.


4 - فرشته ها می توانند در فضا در میان زمین و آسمان بر چیزی بنشینند.


5 - بعد از نزول آیات اولیه سوره مدثر دیگر دوران انقطاع وحی نبوده است بلکه بصورت پی در پی بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم وحی نازل می شده است .


6 - فرشته ها نیز آواز و صدا دارند .


7 - حتی پیامبران علیهم السلام ترسی طبیعی دارند و برای آنها اتفاق می افتاده است .


8 - در اوائل دوران نزول وحی از دیدن جبرئیل بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ترس طاری می شده است .

 

ندای رحمان به اهل ایمان (3)

ندای رحمان به اهل ایمان (3)

 


آیه (172) و (173) سوره بقره


 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)


ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید از پاکیزهای که ما به شما روزی داده ایم بخورید و فقط شکرالله را بجا آورید اگر واقعا شما تنها او را می پرستید .


إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (173)


ترجمه : همانا (الله ) بر شما مردار، و خون (روان) و گوشت خوک و هر آنچه (زمان سربریدن) نام غیر الله برآن برده وصدا زده شود را حرام قرارداده است، لذا هرکس که مجبور (به خوردن این حرمها) شود بی آنکه علاقمند (بخوردن آنها بوده) و بی آنکه تجاوزکار باشد، پس بر او گناهی نیست، همانا الله بسیارآمرزنده و بی نهایت مهربان است .


 

تفسیر ندای رحمان (3)


(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) این ندای ذات بسیار بخشاینده ای است که بهترین انسانها بر این کره خاکی را با بهترین صفت که همان ایمان باشد صدا می زند، پس تو ای مسلمان به این ندای زیبا آن ذات بی نهایت مهربان لبیک گفته و با جان و دل، گوش نموده و با کمال میل آماده اجراء و عملی نمودن دستوراتی باش که بعد از این ندا به تو داده خواهد شد .


(کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ) بخورید از پاکیزهای که ما به شما روزی داده ایم ، دراین فرمایش ودستورالله متعال به اهل ایمان چند چیز است :


( 1 ) آنچه یک اهل ایمان می خورد باید پاکیزه باشد یعنی حلال و مفید باشد .


(2) آنچه که یک اهل ایمان می خورد باید که ناپاک نباشد یعنی مضروحرام نباشد .


(3) رزق و روزی که ما در این دنیا استفاده می کنیم؛ الله متعال به ما داده است .


(وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ) تنها شکر الله را بجا آورید واقعا اگر تنها او را می پرستید، در این دستور الله متعال امور زیر بیان شده است :


( 1 ) در مقابل نعمت هائی که از جانب الله متعال به یک مسلمان داده می شود باید آن مسلمان شکر الله متعال را بجا آورد؛ و شکر الله متعال همان عبادت نمودن الله متعال است، بهمین خاطراست که بعد از دستور شکر، الله متعال فرمودند : اگر واقعا تنها او را می پرستید .


(2) شکر فقط و تنها باید برای الله متعال صورت گیرد ؛زیرا در مقابل نعمت هائی که فقط الله متعال به ما داده است اگراز غیر الله متعال تشکر کنیم یک نوع ناشکری و کفران نعمات الهی محسوب می شود، ولی وقتی که از الله متعال تشکر نمودیم آن وقت است که قدر نعمت وصاحب نعمت را دانسته ایم .


(3) یک مسلمان باید فقط و فقط الله متعال را عبادت کند زیرا عبادت غیر الله شرک است و این شایسته یک مسلمان نیست، و عبادت به هرگفتار و کردار و اعتقادی گویند که با کمال محبت و کرنش برای کسی انجام شود ، اگر عملی با این وضعیت برای غیر الله متعال انجام شود شرک و اگر با این اوصاف برای الله متعال انجام شود این عبادت و یکتاپرستی است .


(إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ) الله متعال در اینجا چند چیزرا برای دوستان و محبوبان خویش بنا بر حکمتهای که دارد حرام قرار داده است :


( 1 ) مردار یعنی هر حیوان حلال گوشتی که بدون ذبح و سربریدن بمیرد و هلاک شود، خوردن گوشت این نوع حیوانات حرام است .


(2) خون جاری که زمان ذبح و سربریدن از گلوی حیوان ریخته می شود ، خوردن این نوع خون حرام است ولی جگر و اسپرز بصورت خون منجمد است طبق حدیث صحیح خوردن آنها حلال است .


(3) خوردن گوشت خوک یکی دیگر از آن چیزهای است که الله متعال برای اهل ایمان حرام قرار داده است .


(4) هر حیوان حلال گوشتی که زمان سر بریدن و ذبح آن نام غیر الله برآن گرفته شود ، گوشت آن حیوان حرام و خوردن آن ناجایز است .


(فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ) دراین آیه الله متعال (مردار، خون جاری، گوشت خوک و حیوانی که با نام غیر الله سربریده و ذبح شود) را حرام قرارداده است ولی الله متعال بوقت نیاز و به اندازه نیازبه شرط عدم علاقمندی به حرام خوری و تجاوز از حد و نیاز برای اهل ایمان این حرام های مذکور در آیه و هر حرام دیگری حلال قرار داده است ، و این هم بخاطر مهربانیت الله متعال وحفظ جان اهل ایمان است .


(إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) در پایان الله متعال می فرماید : همانا الله بسیار آمرزنده است (که شما در حالت مجبوری حرامی را می خورید ولی با این وجود الله متعال شما را بخشیده و مؤاخذه و گرفت نمی کند) و بی نهایت مهربان است (که در زمان هلاکت شما را با اجازه دادن بخوردن اشیاء حرام ، زنده نگه می دارد).


آری در این آیه یک نام ودو صفت زیبای دیگر از بهترین صفات الله متعال ذکر شده است ، نام همان (اللَّهَ) است ، و (اللَّهَ) یعنی : معبود به حق، یعنی : تنها ذاتی که لیاقت عبادت شدن و پرستش را دارد و سایر اشیاء و ذاتها لیاقت عبادت شدن پرستش را ندارند و اگر هم توسط برخی از جاهلان عبادت وپرستش بشوند آنها معبودان باطل و بی اعتبار اند.


و اما دوصفتی که برای الله متعال در پایان این آیه آمده؛ یک (غَفُورٌ) یعنی : ذات بسیارآمرزنده ، ذاتی که تمام گناهان را اگر بخواهد می آمرزد و تنها گناهی را که گفته نمی آمرزد شرک است، ذاتی که بنده گان با کوله بارهای گناه به درگاه او رفته و از او درخواست بخشش می کنند واو با کمال لطف و مرحمت همه و همه را می آمرزد و در مقابل به گنه کاران روسیاهی که توبه نمودند نعمت های فراوران می هد .


صفت دیگری که در این آیه ذکر شده صفت (رَحِیمٌ) یعنی : ذات بی نهایت مهربان ، ذات که از هر کس و هرچیز نسبت به خود او مهربان تر است، ذاتی که حرامهایش را بوقت ضرورت و برای نجات انسانها حلال می گرداند.

 

ندای رحمان برای اهل ایمان (2)

 

ندای رحمان برای اهل ایمان (2)


 

 (آیه 153 تا 157 سوره بقره)

 


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (153)


ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید با صبر(نمودن) و (برپائی) نماز (از الله متعال) کمک بخواهید همانا الله با صبرکننده گان است .


وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ (154)


ترجمه : و به کسانی که در راه الله کشته می شوند نگویید که مردگان اند بلکه (از جمله) زندگان (عالم برزخ) اند و لیکن شما (زندگی آنان را) درک نمی کنید.


 وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (155)


ترجمه : و قطعا الله متعال شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کمبود اموال و جانها و میوجات امتحان و آزمایش خواهند نمود و(توای محمد) صبرکننده گان را بشارت بده .


 الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ (156)


ترجمه : (صبرکننده گان واقعی) کسانی اند که چون مصیبتی بدانها برسد گویند: همانا ما فقط از آن الله هستیم و قطعا ما (از ) بازگشت کننده گان به سوی اوهستیم .


 أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (157)


ترجمه : اینها (کسانی) اند که تعریف ها و بخشش ها از جانب پروردگارشان و رحمت او شامل حال آنها خواهند شد و اینها (کسانی) اند که فقط هدایت شونده گان اند .



 

تفسیر ندای رحمان به اهل ایمان (2)

 

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) این ندای الله مهربان به به من وتو خواهر و بردار مسلمان و تمام اهل ایمان دنیاست و این افتخاری است که نصیب من و تو و تمام اهل ایمان شده که الله متعال با صفت زیبای ایمان ما را صدا زده است ، و اهل ایمان زمان این ندای پروردگار مهربان خویش را می شنوند باید با دل وجان بگویند : ای الله مهربان ما این ندای زیبای شما را شنیده ایم و دستور بفرمایید ما درخدمت اجرای دستورات نازنین و زیبا و با حکمت شما هستیم .


(اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ) در این قسمت از آیه دو حکم مهم برای حل مشکلات و کم نمودن فشارهای روحی در زمان مشکلات است ، الله متعال به اهل ایمان دستور می دهد که هرگاه دچار مشکل شدید اول با صبر و تحمل و در ثانی با خواندن نماز از الله متعال بخواهیم که مشکلات شما را حل کند ، در حقیقت صبر و نماز دو داروی آرام بخش در زمان مشکلات است ، لذا ای برادر و خواهرمسلمان هرگاه دچار مشکلات خانوادگی شدی ، هرگاه دچار مشکلات اقتصادی شدی ، هرگاه دچار مشکلات سیاسی شدی ، هرگا دچار هر نوع مشکل جسمی و یا روحی و روانی شده ای با صبر نمودن و خواندن نماز از الله متعال خواسته تا مشکل ترا حل کند، بعد از این دوکاراگر مشکلت حل شد که الحمد لله و باید شکر الله متعال را بجا آوری و اگر هم مشکلت حل نشد پس این را بدان که تقدیرت اینگونه بوده و الله متعال خواسته بدین طریق ترا آزمایش کند، پس تلاش کن که به قضا و قدر الهی راضی بوده و در این امتحان الهی کامیاب گردی، و این را با قطع و یقین بدان که الله متعال از خودت و هر کس دیگری بخودت  مهربان تر است و صلاح کار ترا از خودت و همه گان بهتر می داند و این کار در خیر و صلاح دنیوی و یا اخروی تو خواهد بود، وتو ای برادر و خواهر مسلمان با این روش فکری و این دیدگاه مشکلت بر تو آسان شده و از اجر و ثواب نیز محروم نگشته ای .


 (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ) آری همانا الله متعال با صابران است ، الله متعال با کسانی است که در زمان مشکلات صبر می نماید، الله متعال با کسانی است که بر انجام عبادت ها پایداری می نمایند، و الله متعال با کسانی است که نفس های خویش را کنترل کرده و آنها را نمی گذارند دچار خلاف و نافرمانی الهی اند، برادر و خواهر مسلمان این را یقین بدان که الله متعال اگر با کسی بود دیگر او هرگز نباید ناراحت شود از اینکه فلانی و فلانی با او نیست و او هر گز نباید احساس تنهایی نماید زیرا وقتی الله متعال با او بود گویا همه با او هستند و العیاذ بالله آنگاه که الله با او نبود اگر تمام دنیا هم با او باشند گویا کسی با او نیست چون همه هیچ کاره اند و کسی نمی تواند بدون اجازه او کاری بکنند .


(وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ) آری کسی که در راه الله شهید می گردد بظاهر مرده ولی فی الواقع زنده است ،به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: همانا ارواح شهداء در چیندان های پرندگان سبزاست که در هرکجای بهشت بخواهند گشت می زنند و سپس شب در زیرچهل چراغ های آویزان زیرعرش پناه می برند و (استراحت می کنند)...


 لذا الله متعال به اهل ایمان می گوید : شما به کسانی که در راه الله کشته می شوند نگویید که مرده اند بلکه آنها زنده اند، و این نوع بیان الله متعال یک نوع تشویق نمودن به جهاد و شهادت در راه الله متعال است .


(وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ) در پایان این آیه الله متعال می گوید : شما درک زندگی شهیدان را ندارید و به ظاهر قضاوت نموده و آنها را مرده می بینید و می دانید ولی در حقیقت آنها در عالم برزخ زنده اند و از نعمات الهی در بهشت بهرمند می گردند .


(وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ) در این آیه الله متعال خطاب به اهل ایمان می فرماید: که قطعا ما؛ شما را در این دنیا آزمایش و امتحان می نمایم تا ببینم که کدام یک از شما در این امتحان ها کامیاب و کدام یک نام می گردید .


برخی آزمایش هایی که الله متعال در این آیه ذکر نموده که اهل ایمان را بدانها گرفتارو آزمایش می نماید از قرار زیرمی باشد :


1 - (بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ) یک توع امتحان ؛ امتحان با ترس این است که فرد از عمل به اسلام بترسد و در این باره از دشمنان اسلام احساس خطر کند ، در این زمان فرد اگربه حد توان به اسلام عمل نموده وآن را به دیگران رساند او دراین امتحان کامیاب شده است واگر از عمل به اسلام و دعوت به آن به حد توان سرباز زد و یا از ترس دین را رها نمود اودراین امتحان نا کام گشته است ، که باعث خشم الله متعال خواهد شد .


2 - (وَالْجُوعِ) گرسنگی و کمبود مواد غذائی نوع دیگر از آزمایشات الهی است و در این زمان اگرفرد راه دزدی ورشوه خواری و سایر راه های حرام را در پیش گرفت او در امتحان ناکام شده است و اگر او با گرسنگی و کم بود مواد غذائی برآنچه الله متعال به او داده کفایت و قناعت نمود او دراین امتحان الهی کامیاب گشته است .


3 - ( وَنَقصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ) کمبود اموال؛ نوع دیگری از آزمایشات الهی است، که بسیاری از افراد را الله متعال به این نوع آزمایشات می آزماید ، یا اموال آنها را از آنان گرفته و یا اینکه از اول به آنان مال اندک می دهد و آنان را بدین طریق می آزماید، یک مسلمان در چنین اوضاع و احوالی باید راه قناعت را در پیش گیرد و به آنچه الله متعال به او داده راضی باشد، و برای ازیاد مال و ثروت به سمت راه های حرام نگاه نکند، ورنه در امتحان ناکام گشته و مورد خشم و غضب الهی قرار خواهد گرفت.


4 - ( وَالْأَنْفُسِ) مرادازاین نوع آزمایش وفات اقوام و خویشاوندان و یا کمی فرزندان است؛ گاهی الله متعال اقوام و خویشاوندان انسان را دچار مرگ نموده و یا به افرادی بچه کم داده ویا اصلا نمی دهد و با این طریق الله متعال یک انسان را می آزماید تا ببیند که آیا او در این صورت صبر می نماید و یا داد و فریاد و گلایه و شکوه می نماید وبه هرراه خلاف شرع و نزد ملایان تعویذی می رود و با این طریق دین و ایمان خودش را در خطر می اندازد و ناکام بر می گردد .


5 - ( وَالثَّمَرَاتِ) کمبود میوه جات نوع دیگر از آزمایشات الهی است، گهی باغ و زمینهای کشاورزی فرد میوه نمی دهد، و یا دچار آفتزدگی می شود و با این طریق الله متعال آن صاحب زمین و باغ را آزمایش می کند.


6 - (وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ) به صبرکنندگان بشارت ده که هرکس در مقابل تمام مشکلات، انجام عبادات و ترک گناهان صبرکرد و هر گز خلاف شرع انجام نداد؛ آو کامیاب شده است و مستحق اجر و ثواب و رضایت الله متعال است .


(الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ) صبر کنندگان کسانی اند که چون به آنان مصیبت و سختی برسد قبل از هر چیز (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ) و بدین مطلب مهم اقرار می کنند که تما وجود و اموالشان و سایر مخلوقات از آن الله است و بازگشت اوو همه را بسوی الله متعال است، با این اعتراف از غم خود کاسته و تن به قضا و فدر الهی می دهد .


(أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ) این نوع افرادی که زمان مصیبت (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ) گفته و خود را تسلیم قضا و قدر الهی می دانند ، الله متعال برآنها رحمت عنایت نموده و آنها را مورد بخشش و تعریف خویش قرار می دهد .


(وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ) این نوع افراد هدایت شده گان اند زیرا راه حقیقت را شناخت خود و تمام مخلوقات را تحت ملکیت و قضا و قدر الهی دانسته و به قضا و قدر الهی راضی شده و خویش را تسلیم الهی می داند.


آری برادر و خواهر مسلمان الله مهربان در این ندای خویش از تو خواسته که در زمان مشکلات با صبر و برپائی نمازاز او کمک خواسته و هرگز به کسانی که در راه الله کشته می شوند مرده نگوئی و این را بدانی که الله متعال ترا با انواع و اقسام آزمایشات می آزماید؛ تا ببیند که آیا در امتحانات الهی کامیاب می گردی، و یا در فهرست ناکامان قرار می گیری ، پس توای خواهر و برادر دینی من کوشش کن که با صبر و نماز از غمهایت بکاهی، و با تن دادن به قضا و قدر الهی کوله بار سختی ها را از دوشت پایین آوری، و با این طریق دنیای راحت و آخرتی آباد داشته باشی .

 

ندای رحمان برای اهل ایمان (1)

ندای رحمان برای اهل ایمان (1)

 


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ (104) (سوره بقره)


ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید (رَاعِنَا) نگویید و(اُنظُرْنَا) بگویید و بشنوید و(این را بدانید که ) فقط برای کافران عذاب بسیاردردناکی است.

 مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (105) (سوره بقره)

ترجمه : نه کسانی که از اهل کتاب کفر نموده اند دوست می دارند و نه هم مشرکان اینکه ازجانب پروردگارتان بر شما خیری فرو فرستاده شود و(این) الله (است که ) هرکسی را که می خواهد رحمتش را مخصوص او می گرداند و الله داری فضل بسیار بزرگی است .


 

تفسیر ندای رحمان به اهل ایمان (1)

 

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) این ندای الله متعال است که در قرآن مجید بسیار بکار برده شده است و الله متعال مسلمانان را با صفت ایمان صدا زده است، صفتی که تمام مسلمانان اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و ایرانی و تورانی همه و همه را شامل می شود، و این ندا دارای صفتی است که کسی را برکسی تفاضل و برتری نمی دهد و همه کسانی که بدان متصف اند را در یک سطح قرار می دهد ، آری این ندای رحمان است برای اهل ایمان ، هرگاه که در قرآن چنین نداهای می آید اهل ایمان باید خوب بدانند که بعد از آن یا الله متعال به آنان دستور اجرای کاری را خواهد داد و یا اینکه آنان از کاری ممانعت ونهی خواهد نمود پس باید مسلمانان بعد از شنیدن این ندا خودشان را برای جامه عمل پوشاند به آن دستور آماده کنند .

 

(لا تَقُولُوا رَاعِنَا) صحابه رضی الله عنهم هرگاه می خواستند از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم چیزی را بپرسند و یا مطلبی را خوب بفهمند ؛ می گفتند (رَاعِنَا) یعنی رعایت حال مارا نموده ما را خوب بفهمانید وبه سخنان ما خوب گوش دهید ، یهودیان وقتی این کلمه را شنیدند با کج نمودن زبانهایشان در تلفظ این کلمه آن را تغییر داده و (رَاعِینَا) می گفتند و العیاذ بالله ازآن معنای (احمق ما و یا چوپان ما) را مراد می گرفتند و با این طریق به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دشنام داده و کینه های درونی خود را نسبت به دین اسلام و پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بروز می دادند و فکر می کردند که کسی از این مکر و سیاست پلید آنها با خبر نمی شود ولی نمی دانستند که اگر هیچ کس هم نفهمد؛ حتما الله متعال خواهد فهمید و پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم و مسلمانان را از آن باخبر نموده و آنها را رسوا کرده و سازش آنها را ناکام خواهد نمود که همین کارهم شد، الله متعال با نزول این آیه پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم و پیروانش را باخبر نموده و آنها را ازگفتن این کلمه جلوگیری نمود با این طریق جلوی یکی از مکرهای پلید یهودیان را گرفته شد .

 

ازاین قسمت آیه برای امت اسلامی درس بسیار مهمی است و آن این که از استعمال اصطلاحات غیر اسلامی و کلمات که کفار بکار می برند پرهیزکنند تا زیرا بسیاری از آنها یا با اسلام مخالفت دارد و یا اینکه باعث از دست دادن بسیاری از اجر و ثواب های می شود در ذیل بعنوان مثال به چند تای از آنها توجه نمایید :

 

1 - امروزه عادت بر این است که اگر فردی به فردی تلفن بزند اول به او (الو) که همان (هلو) که به معنای (سلام) است می گوید، در حالی که در بکار بردند (الو) هیچ اجری و ثوابی نیست ولی اگر فرد زمانی که تلفنش را جواب می دهد (السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُهُ) بگوید از سی اجر و ثواب بهرمند می شود .

 

2 - زمانی که فردی می خواهد از فرد دیگری خدا حافظی نماید می گوید (بای) که مختصر همان (گود بای) انگلیسی است که به معنای (خداحافظ) می باشد و در حالی که یک فرد مسلمان زمانی که از برداردینیش خدا حافظی می کند سنّت است که مسافربگوید (السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُهُ) و فرد مقیم که از برادرش خداحافظی می کند بگوید (اسْتَوْدِعِ اللَّهَ دِینَکَ وَأَمَانَتَکَ وَآخِرَ عَمَلِکَ) .

3- وقتی که فردی عطسه می زند برخی می گویند (صبرآمد) و دیگر جوابی نمی دهند و ای چه بسا سخن گفتن را بند می کنند و در حالی که سنت است که عطسه زننده (اَلحَمْدُ لِلَّهِ) بگوید وافراد دیگری که در آنجا اند (یَرْحَمُکَ اللَّهُ) بگویند و سپس عطسه زننده دوباره (یَهْدِیکُمُ اللَّهُ وَیُصْلِحُ بَالَکُمْ) بگوید .

5- اگر کسی برای کسی کار خوبی انجام دهد و یا با در کاری کمک کند می گوید (دست شما درد نکند) ودر حالی که سنّت است که به او به گوید (جَزَاکَ اللَّهُ خَیْرًا).

6- اگر کسی برای کسی بگویید فلان کار را برایم انجام دهید و یا فلان پیام را برسان اومی گوید (چشم) و در حالی که سنّت است که به گوید (إِنْ شَاءَ اللَّهُ) .

7- دموکراسی کلمه ای بسیاری از افراد بدون اینکه اصل معنایش را بدانند بکار می برند معنای این کلمه این است که هر حکمی که ملت بخواهند همان باید بر ملت و مردم اجرا شود خواه موافق شریعت باشد و یا مخالف و در حالی که در شریعت این است که حکم و قانون از آن الله متعال است خواه مردم بدان راضی باشند و خواه ناراض باشند .

8- امروزه بسیاری از مردم وقتی به افراد سلام می کنند می گویند (سام علیکم) و در حالی که این نوع سلام دادن روش یهودیان است که زمانی به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و صحابه رضی الله عنهم می آمدند به آنها این گونه سلام می دادند، آری معنای (سام علیکم) مرگ بر شما می باشد، بسیاری از مسلمانان بدون دانستن معنای این جمله آن را بکار می برند و در حالی که این جمله را به جای (السلام علیکم) که به معنای سلامتی بر شما باشد، بکار می برند .

(وَقُولُوا انظُرْنَا) این دستور الله متعال به صحابه رضی الله عنهم است که هرگاه مطلبی را خوب متوجه نشدند و یا خواستند از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم سوالی بپرسند بجای (راعنا) (انظرنا) بگویند تا دیگر یهودیان نتوانند سوء استفاده نمایند .

(وَاسْمَعُوا) در اینجا الله متعال به صحابه رضی الله عنهم دستور می دهد که خوب به سخنانان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم توجه و گوش دهند تا خوب مطالب را فهمیده و اصلا نیاز به دوبار پرسیدن پیدا نکنند.

(وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ) عذاب دردناکی که الله متعال برای کافران آماده نموده است همان جهنم و عذابهای موجود در آن است که در اصل برای کافران است زیرا اگر مسلمانانی که بنا بر برخی از گناهان به جهنم می روند اولا: عذاب آنان همانند عذاب کفار زیاد سخت و دردناک نیست و در ثانی: عذاب مسلمانان در جهنم موقتی است ولی عذاب کفار همیشه ای و دائمی است به همین خاطراست که الله متعال در این آیه فرموده است: فقط برای کافرها عذاب بسیار دردناکی است.

علاوه از آن در این آیه اشاره است که این یهودیانی که با گفتن کلمه (راعنا) به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دشنام می دادند و توهین می کردند کافراند و در قیامت برای آنها عذاب بسیاری دردناکی است .

 

(مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ) این قسمت آیه تمام انسانها موجود بر این کره خاکی را برسه قسم تقسیم نموده است :

1 - مسلمانان.

 2- اهل کتاب (یهود و نصاری).

 3- مشرکین .

نکته مهمی که در این آیه آمده این است که اهل کتاب و مشرکین همیشه با مسلمانان دشمن اند و هر گز دوست نمی دارند که خیری همانند قرآن و یا سایر خیرها از جانب پروردگاربر مسلمانان فروفرستاده شود، وقتی آنها دوست ندارند که خیری از جانب پروردگار بر ما مسلمانان فرو فرستاده شود پس خودشان هرگز به ما مسلمانان نیکی نخواهند نمود و بالفرض هرکجا نیکی هم بکنند حتما اهداف شومی پشت سر آن دارند و در حقیقت برای اهداف خودشان آن نیکی را انجام می دهند نه برای دلسوزی برای ما مسلمانان، اگر ما مسلمانان به این نکته قرآنی توجه دهیم تمام سیاست های شوم اهل کتاب و مشرکین را متوجه خواهیم شد و هرگز فریب آنان را نخواهیم خورد .

نکته مهم دیگری که از این قسمت آیه فهمیده می شود این است که اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و همچنین مشرکین نسبت به رحمت ها و نعمتهایی که الله متعال به ما مسلمانان عنایت نموده و می نماید حسادت می ورزند و بنا برهمین حسادت است که همیشه با ما مسلمانان دشمنی نموده و در جنگ اند .

 

(وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ) رحمت ها و نعمت های الهی بی شمار اند و الله متعال بنا بر لطف و احسان خویش به هرکسی که بخواهد هر نوع نعمت و رحمتی را عنایت می کند.

 

(وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ) الله متعال دارای فضل و احسان بسیار بزرگی است ،اگر انسان به بزرگی احسان و فضل و کرم الله متعال فکر کند هرگز نا امید نمی شود و هرگز از غیر او در خواست احسان و نیکی نمی کند ودرهرزمان و مکانی که باشد وهرچیزی را که بخواهد فقط و فقط از او می خواهد وبس.

 

کتاب ندای رحمان به اهل ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم


ندای رحمان برای اهل ایمان

 

در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که در آنها الله متعال اهل ایمان با الفاظ زیبای (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) صدا زده وآنان را به اجرای برخی از احکام فرا خوانده و یا از عمل به برخی از کارها باز داشته است ، لذت در این آیات دراین است که پرودگار جهانیان اهل ایمان را بصورت ویژه صدا زده و سپس دستورات خاص خودش را عنایت می فرماید :

در این ندای پروردگار بسیار مهربان ؛ دو چیز مهم وجود دارد :

1 - عنایت و توجه خاص و ویژه الله متعال به اهل ایمان .

2 - دستورات خاص و ویژه ای که بعد از این ندا؛ برای اهل ایمان داده می شود و از آنان عمل نمودن واجرای کردن آنها در خواست می شود .

پس ای برادران و خواهران مسلمان آنگاه که الله متعال در قرآن مجید ترا صدا زده و خطاب به من و شما می گوید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) خوب گوش داده تا بدانیم که پروردگار مهربان من وشما از ما چه می خواهد؟ اگر از ما می خواهد که فلان کار و عمل را رها کنیم ؛ پس حتما رهایش کنیم زیرا آن کار و عمل برای ما مضر بوده و هیچ نفعی در بر نخواهد داشت، و اگر از ما اجرای یک کار و عمل را می خواهد حتما آن عمل را انجام دهیم، زیرا در آن نفع زیادی برای من وشما در برخواهد داشت، و با این طریق ما به دستور معبود به حق خویش توجه داده و او را از خویش راضی گردانده و از پاداش بزرگ (که همان رسیدن به بهشت جاویدان و نجات از آتش دوزخ باشد) بهرمند خواهیم گشت . 

تفسیر آسان آیه (49) سوره بقره

ترجمه آیه (49) سوره بقره

 

 وَإِذْ نَجَّیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (49)


ترجمه : و(ای یهودیان) به یاد آورید زمانی را که ما شما را از خاندان فرعون نجات دادیم ، آنان به شما عذاب سختی را می چشاندند ؛ پسرانتان را سر می بریدند و زنانتان را زنده نگه می داشتند و در این برایتان آزمایش بسیار بزرگی از جانب پروردگاتان بود.



 

تفسیرآسان آیه (49) سوره بقره


 

(وَإِذْ نَجَّیْنَاکُمْ) مورد خطاب این آیه یهودیان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می باشد که الله متعال برای آنها یاد آوری می کند آن احسان بزرگی را که الله برپدران آنها نموده است و آنان را از سختی و مشکل بزرگی نجات داده است .


 (مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ) فرعون لقب پادشاهان مصربوده است و مراد از آل فرعون همان خاندان و پیروان و مأموران دولتی فرعون می باشد .


( یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ) در این قسمت آیه این مطلب بیان شده که یهودیان و بنی اسرائیل در زمان یکی ازپادشاهان و فرعونهای مصر به یکی ازبدترین و سخت ترین روش ها عذاب داده می شدند،ولی آن روش چه بوده در ادامه آیه آمده است .


 (یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ) ذبح و کشتن پسران شاید بدین خاطر بوده است که مبادا فردی از آنها پیدا شده و این حکومت ظالمانه فرعون را نابود کند ، این روش هر ظالم است که برای ترس از دست دادن حکومت خویش دست به کشت و کشتار افراد بی گناه می زند ولی نمی داند که هر گز تدبیر ظالمانه نمی تواند جلوتقدیر حکیمانه الهی را بگیرد و غافل از اینکه حکومت با عدل پایدار خواهند ماند نه با ظلم و کشتار.


 (وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ) زنده نگه داشتن زنان و دختران از دو جهت بوده یک اینکه از آنها بعنوان برده و خدمه و سایر اغراض و اهداف نا مشروع استفاده کنند، دیگر اینکه جامعه پر زن و کم مرد جامعه ضعیف خواهد بود و توان مقابله با ظلم را هر گز نخواهد داشت .


 (وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ) آزمایش های الهی شکل و صورتها مختلفی دارد ، ولی آنچه باید هر مسلمان در این باره بداند این است :


1 - الله متعال هیچ کسی را فرا تر از توانش آزمایش نمی کند .


2- آزمایش الهی برای این است که مسلمانان واقعی از غیر واقعی دانسته شود .

3- فرق عذاب با آزمایش این است که عذاب شامل حال کافران وگنه کاران می گردد ولی آزمایشات الهی فقط شامل حال مسلمانان مخلص می گرددو هر چند ایمان فرد قوی تر باشد دچار آزمایشات سخت تری خواهد گشت ، لذا ای برادر و خواهران مسلمان ؛ اگر سختی و مشکلی بر تو آمد ، تو به خودت بنگر که چه کاره هستی و آیا این سختی که بر تو آمده عذاب و هشداری است و یا اینکه امتحان و آزمایش الهی است، وقت است که تو راحت تر می توانی تصمیم بگیری و در صورت داشتن فرصت آسان ترخویشتن را کامیاب گردانی.

تفسیر آسان آیه (47) و (48) سوره بقره

ترجمه آیه (47) و (48) سوره بقره

 

 

 

یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ (47)


ترجمه : ای فرزندان یعقوب بیاد آورید نعمتی را که من بر شما انعام نموده ام و همانا من شما را بر جهانیان برتری داده ام .


وَاتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَلا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا هُمْ یُنصَرُونَ (48)


ترجمه :  و بترسید از روزی که کسی بجای کس دیگر هیچ سزائی نمی بیند و نه از آنها سفارشی پذیرفته می شود و نه هم از آنها بدله ای گرفته خواهد شد و نه هم به آنها یاری رسانده می شود .

 


تفسیر آسان آیه (47) و (48) سوره بقره

 

(بَنِی إِسْرَائِیلَ) یعنی فرزندان یعقوب و (إِسْرَائِیلَ) که به معنای عبد الله است لقب (یعقوب علیه السلام) بوده است.

این اصطلاح را قرآن برای یهود و نصاری یعنی پیروان موسی و عیسی علیهما السلام بکار می برد چون آنها در اصل از نسل یعقوب علیه السلام بودند الله متعال این اصطلاح را برای آنها بکار می برد .


 (اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ) مراد از نعمت در این آیه تمام آن نعماتی است که الله متعال به بنی اسرائیل در گذشته داده است از قبیل نجات از فرعون، دادن من و سلوی، دادن دوازده چشمه آب درصحرا وووو.. دها نعمت دیگری که الله متعال برای آنها داده است .


(وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ) در این آیه الله متعال بیان نموده که (بَنِی إِسْرَائِیلَ) را بر جهانیان برتری داده است دو معنی دارد :


1 - مراد برتری (بَنِی إِسْرَائِیلَ) بر سایرجهانیان زمان خودشان است که نه بر تمام جهانیان زیرا امت اسلامی بهترین امت دنیا است زیرا خود الله متعال در باره امت اسلامی فرموده اند : کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ .....یعنی : شما بهترین امتی هستید که برای جهانیان بیرون آورده و آفریده شده اید . (110) (سوره آل عمران).


2- مراد برتری (بَنِی إِسْرَائِیلَ) بر تمام جهانیان است ولی از نظر نعمت های که به آنها داده شده و انبیاء زیادی که برای آنها فرستاده شده و حاکمیت و پادشاهی بر زمین که آنها داده شده است و در حالی که به سایر امت ها این نوع نعمتها به این فراوانی داده نشده است لذا از این جهت بر جهانیان برتری داده شده اند، چنانچه خود الله متعال می فرمایند:


وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ (20) (سوره مائده).

ترجمه : و یاد بیاور زمانی را که موسی به قومش گفت : ای قوم من یاد بیاورید نعمت الله را بر خودتان زمانی که در میان شما پیامبران (زیادی) قرار داد و شما را پادشاهان (برزمین) قرار داد و به شما چیزهای داد که به یکی از جهانیان نداده است .


(وَاتَّقُوا یَوْماً) مراد از این روزی که در این آیه آمده ؛ روز قیامت است .

(لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً) در روز قیامت هرکس به سزای اعمالی که خودش مرتکب شده و یا سبب آن بوده است می رسد و هیچ کسی به جای کس دیگری سزا داده نخواهد شد .


 (وَلا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ) در این آیه آمده که در قیامت شفاعت و سفارشی از افراد پذیرفته نمی شود ، این در باره کفاراست و اما در باره مسلمانان در قرآن و سنّت صحیح آمده است که با اجازه الله متعال در قیامت شفاعت و سفارش برای مسلمانان خواهد بود .


 (وَلا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ) در قیامت هیچ پول و مال و فدیه ای از افراد در مقابل گناهانشان گرفته نخواهد شد چون در آن جا نه مالی هست و نه پولی در آنجا حقوق افراد از یکدیگر با دادن اجر و ثواب ها و یا بدوش کشیدن گناهان دیگران گرفته خواهد شد.


 (وَلا هُمْ یُنصَرُونَ) در قیامت به کفار هیچ یاری رسانده نخواهد شد ولی با بخشش الله متعال و یا شفاعت شفاعتگران یاری خواهند شدند ، چنانچه این جریان در آیات قرآنی و احادیث صحیح نبوی ذکر و بیان شده است .

خواب انبیاء علیهم السلام وحی الهی است

ترجمه و شرح حدیث (3) صحیح بخاری


عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ المُؤْمِنِینَ أَنَّهَا قَالَتْ: أَوَّلُ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنَ الوَحْیِ الرُّؤْیَا الصَّالِحَةُ فِی النَّوْمِ، فَکَانَ لاَ یَرَى رُؤْیَا إِلَّا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ، ثُمَّ حُبِّبَ إِلَیْهِ الخَلاَءُ، وَکَانَ یَخْلُو بِغَارِ حِرَاءٍ فَیَتَحَنَّثُ فِیهِ - وَهُوَ التَّعَبُّدُ - اللَّیَالِیَ ذَوَاتِ العَدَدِ قَبْلَ أَنْ یَنْزِعَ إِلَى أَهْلِهِ، وَیَتَزَوَّدُ لِذَلِکَ، ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَى خَدِیجَةَ فَیَتَزَوَّدُ لِمِثْلِهَا، حَتَّى جَاءَهُ الحَقُّ وَهُوَ فِی غَارِ حِرَاءٍ، فَجَاءَهُ المَلَکُ فَقَالَ: اقْرَأْ، قَالَ: «مَا أَنَا بِقَارِئٍ»، قَالَ: " فَأَخَذَنِی فَغَطَّنِی حَتَّى بَلَغَ مِنِّی الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِی، فَقَالَ: اقْرَأْ، قُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِی فَغَطَّنِی الثَّانِیَةَ حَتَّى بَلَغَ مِنِّی الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِی، فَقَالَ: اقْرَأْ، فَقُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِی فَغَطَّنِی الثَّالِثَةَ ثُمَّ أَرْسَلَنِی، فَقَالَ: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ. خَلَقَ الإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ. اقْرَأْ وَرَبُّکَ الأَکْرَمُ} [العلق: 2] " فَرَجَعَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَرْجُفُ فُؤَادُهُ، فَدَخَلَ عَلَى خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، فَقَالَ: «زَمِّلُونِی زَمِّلُونِی» فَزَمَّلُوهُ حَتَّى ذَهَبَ عَنْهُ الرَّوْعُ، فَقَالَ لِخَدِیجَةَ وَأَخْبَرَهَا الخَبَرَ: «لَقَدْ خَشِیتُ عَلَى نَفْسِی» فَقَالَتْ خَدِیجَةُ: کَلَّا وَاللَّهِ مَا یُخْزِیکَ اللَّهُ أَبَدًا، إِنَّکَ لَتَصِلُ الرَّحِمَ، وَتَحْمِلُ الکَلَّ، وَتَکْسِبُ المَعْدُومَ، وَتَقْرِی الضَّیْفَ، وَتُعِینُ عَلَى نَوَائِبِ الحَقِّ، فَانْطَلَقَتْ بِهِ خَدِیجَةُ حَتَّى أَتَتْ بِهِ وَرَقَةَ بْنَ نَوْفَلِ بْنِ أَسَدِ بْنِ عَبْدِ العُزَّى ابْنَ عَمِّ خَدِیجَةَ وَکَانَ امْرَأً تَنَصَّرَ فِی الجَاهِلِیَّةِ، وَکَانَ یَکْتُبُ الکِتَابَ العِبْرَانِیَّ، فَیَکْتُبُ مِنَ الإِنْجِیلِ بِالعِبْرَانِیَّةِ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَکْتُبَ، وَکَانَ شَیْخًا کَبِیرًا قَدْ عَمِیَ، فَقَالَتْ لَهُ خَدِیجَةُ: یَا ابْنَ عَمِّ، اسْمَعْ مِنَ ابْنِ أَخِیکَ، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: یَا ابْنَ أَخِی مَاذَا تَرَى؟ فَأَخْبَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَبَرَ مَا رَأَى، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: هَذَا النَّامُوسُ الَّذِی نَزَّلَ اللَّهُ عَلَى مُوسَى، یَا لَیْتَنِی فِیهَا جَذَعًا، لَیْتَنِی أَکُونُ حَیًّا إِذْ یُخْرِجُکَ قَوْمُکَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَوَ مُخْرِجِیَّ هُمْ»، قَالَ: نَعَمْ، لَمْ یَأْتِ رَجُلٌ قَطُّ بِمِثْلِ مَا جِئْتَ بِهِ إِلَّا عُودِیَ، وَإِنْ یُدْرِکْنِی یَوْمُکَ أَنْصُرْکَ نَصْرًا مُؤَزَّرًا. ثُمَّ لَمْ یَنْشَبْ وَرَقَةُ أَنْ تُوُفِّیَ، وَفَتَرَ الوَحْیُ.

 

کلمات مشکل حدیث :


بُدِئَ : شروع شد ، ابتداء شد .

الوَحْیِ : وحی .

الرُّؤْیَا الصَّالِحَةُ : خواب های نیک .

فِی النَّوْمِ : در خواب .

فَلَقِ الصُّبْحِ : شگاف صبح ، روشنی صبح .

ثُمَّ : سپس .

حُبِّبَ إِلَیْهِ الخَلاَءُ : خلوت گزینی و تنها نشینی برایش محبوب قرار داده شد .

کَانَ : بود .

یَخْلُو بِغَارِ حِرَاءٍ : در عار حرا خلوت می گزید و تنها می شد .

فَیَتَحَنَّثُ : پس ترک گناه می کرد، پس عبادت می کرد.

اللَّیَالِیَ : شب ها .

ذَوَاتِ العَدَدِ : متعدد.

یَنْزِعَ : باز می گردد.

أَهْلِهِ : خانواده اش.

یَتَزَوَّدُ : توشه می گیرد، غذا با خودش می برد.

یَرْجِعُ : باز می گردد.

جَاءَهُ الحَقُّ : حق به نزدش آمد ، وحی بر او نازل شد.

اقْرَأْ : با خوان .

مَا أَنَا بِقَارِئٍ : من خواننده نیستم ، من نمی دانم چه بخوانم .

فَأَخَذَنِی : پس مرا گرفت .

فَغَطَّنِی : پس مرا فشار داد ، پس مرا پوشاند.

حَتَّى : تا اینکه .

بَلَغَ : رسید .

مِنِّی : از من .

الجَهْدَ : توان و طاقت، تلاش.

أَرْسَلَنِی : مرا رها نمود، مرا فرستاد.

عَلَقٍ : تکه خون .

رَبُّکَ : پرودگار تو .

الأَکْرَمُ : بهترین ، گرامیترین.

یَرْجُفُ : می لرزید .

فُؤَادُهُ : دلش ، قلبش.

فَدَخَلَ : پس داخل شد، پس وارد شد.

زَمِّلُونِی : مرا بپوشانید .

فَزَمَّلُوهُ : پس او را پوشاندند.

ذَهَبَ عَنْهُ : از او دور شد، از او رفت.

الرَّوْعُ : ترس .

أَخْبَرَهَا الخَبَرَ: او را از آن جریان با خبر نمود ،آن خبررا برایش گفت .

لَقَدْ خَشِیتُ :  من قطعا ترسیدم .

عَلَى نَفْسِی : برجان خودم ، برخودم .

کَلَّا : هرگز این گونه نیست .

وَاللَّهِ : سوگند به الله، قسم به الله .

مَا یُخْزِیکَ اللَّهُ : الله ترا رسوا نمی کند، الله ترا خار و ذلیل نمی کند .

أَبَدًا : هرگز.

تَصِلُ الرَّحِمَ : روابط خویشاوندی بر قرار می کنی، صله ارحام برقرارمی نمائی .

تَحْمِلُ الکَلَّ : بارسنگین به دوش می کشی، باردیگران را بدوش می کشی.

تَکْسِبُ المَعْدُومَ : فقیر را کمک می کنی ، نادار را می دهی .

تَقْرِی الضَّیْفَ: مهمان نوازی می کنی .

تُعِینُ : کمک می کنی .

نَوَائِبِ: مشکلات ، سختی ها.

فَانْطَلَقَتْ بِهِ خَدِیجَةُ : پس خدیجه او را برد .

أَتَتْ بِهِ : با او رفت .

ابْنَ عَمِّ : پسر عمو .

امْرَأً : شخص، فرد.

تَنَصَّرَ : نصاری گشته بود، به دین عیسی علیه السلام گرویده بود.

فِی الجَاهِلِیَّةِ : در دوران نادانی؛ یعنی دور قبل از اسلام .

یَکْتُبُ : می نویسد.

الکِتَابَ العِبْرَانِیَّ : نوشتن به زبان عربی.

مِنَ الإِنْجِیلِ : از انجیل ؛ همان کتابی که بر عیسی علیه السلام نازل شده است .

بِالعِبْرَانِیَّةِ : به زبان عبری .

مَا شَاءَ اللَّهُ : آنچه الله بخواهد.

شَیْخًا : پیر مرد.

کَبِیرًا : بزرگ ، مسنّ.

عَمِیَ : کور گشته است .

اسْمَعْ : بشنو، گوش کن .

مِنَ : از .

ابْنِ أَخِیکَ : پسر بردارت .

یَا ابْنَ أَخِی : ای پسر برادر من .

مَاذَا تَرَى؟ : چه می بینی ؟

 فَأَخْبَرَهُ : پس به اوخبرداد، پس او را خبردار نمود.

مَا رَأَى : آنچه دیده بود، آنچه دیده است .

هَذَا : این .

النَّامُوسُ : صاحب راز خیر و خوبی مراد فرشته وحی جبرئیل است .

الَّذِی : آن کس، کسی که .

نَزَّلَ اللَّهُ : الله فروفرستاده است، الله نازل نموده است .

یَا لَیْتَنِی : ای کاش من .

فِیهَا : در آن .

جَذَعًا : جوان .

حَیًّا : زنده .

إِذْ یُخْرِجُکَ : زمانی که ترا بیرون می کنند .

 قَوْمُکَ : قوم تو .

أَوَ مُخْرِجِیَّ هُمْ : آیا آن بیرون کننده من اند.

نَعَمْ : بله .

لَمْ یَأْتِ : نیامده است.

قَطُّ : هرگز.

بِمِثْلِ : همانند.

مَا جِئْتَ بِهِ : آنچه تو آن را آوردی.

إِلَّا : مگر

عُودِیَ: با او دشمنی شده است .

وَإِنْ یُدْرِکْنِی : واگر مرا آن زمانه دریابد یعنی تا آن وقت زنده باشم .

یَوْمُکَ : روز تو .

أَنْصُرْکَ : ترا یاری می کنم .

نَصْرًا مُؤَزَّرًا: یاری و نصرت قوی .

لَمْ یَنْشَبْ : طولی نکشید.

أَنْ تُوُفِّیَ : اینکه وفات نمود، اینکه مرد .

فَتَرَ الوَحْیُ : وحی قطع شد ، وحی نازل نگشت .

 

ترجمه: روایت است که عایشه مادر مسلمانان رضی الله عنها فرمودند: اولین چیزی که از وحی بر رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم شروع و ابتدا شد خوابها ی نیکی بودند که در خواب می دیدند. و رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم بودند که هیچ خوابی نمی دیدند مگراینکه مانند روشنی صبح، تحقق پیدا می کرد، سپس (از جانب الله) عزلت وتنها نشینی به نزد ایشان محبوب و پسندیده قرار داده شد، وبودند که درغار حراء تنها نشینی می نمودند. و چندین شبانه روز بدون اینکه به نزد خانواده خویش بازگردند، در آنجا عبادت می کرد وبرای این مدت توشه بر می داشتند. سپس به نزد خدیجه رضی الله عنها باز می گشتند و سپس برای (روزهای ) همانند (روزهای) گذشته توشه می بردند. تا اینکه در حالی که ایشان در غار حراء بودند، حق  بنزدشان آمد، فرشته (وحی جبرئیل علیه الله) به نزد ایشان آمده وبعد (خطاب به ایشان) گفتند: بخوان. (رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: من که خواننده نیستم . (رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: سپس (آن فرشته) مرا در بغل گرفت و فشار داد تا اینکه توانم به پایان رسید وبعد مرا رها کرد وگفت: بخوان. گفتم: من که خواننده نیستم. (فرشته) برای بار دوم مرا در بغل گرفت و(آن قدر) فشارم داد تا اینکه توانم بپایان رسید و بعد مرا رها کرد وگفت: بخوان. گفتم: من که خواننده نیستم . (رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: برای بار سوم (آن فرشته) مرا در بغل گرفته و فشار دادند تا اینکه توان من به پایان رسید و سپس مرا رها کرد وگفت: (بخوان بنام پروردگارت، همانی که انسان را ازخون بسته آفرید. بخوان بنام گرامیترین پرودگار خودت) بعد از آن، رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم با (حفظ) آن (آیات) ودر حالی که قلبش می لرزید (از غار حراء) بنزد خدیجه رضی الله عنها بازگشت وگفت: مرابپوشانید، مرا بپوشانید.(حاضرین) ایشان را پوشانیدند تا اینکه ترس از ایشان دورگشت. سپس، ماجرا را برای خدیجه بازگو نمود وفرمود: من نسبت به جان خود، احساس خطرنمودم.

خدیجه رضی الله عنها گفت: سوگند به الله هرگز الله تو را خار و ذلیل نمی گرداند، زیرا شما پای بند صله رحم هستی، مشکلات دیگران را بر دوش می کشی ومستمندان را کمک می کنی، از مهمانان پذیرایی می نمایی و حق را در زمان مشکلات آن یاری می کنید.

بعد از آن، خدیجه رضی الله عنها او را نزد ورقه پسر نوفل پسر اسد پسر عبد العزی که پسر عموی خدیجه بود برد. ورقه مردی بود که در دوران جاهلیت نصرانی گشته بود، و نوشتن به زبان عبری می دانست وانجیل را به آن اندازه ای که الله می خواست به زبان عبری می نوشت. وبزرگسال ونابینا بود. خدیجه به وی گفت: ای پسر عمو! از برادرزاده ات (محمد) بشنو (که چه می گوید)، ورقه خطاب به (رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم) گفت: ای برادر زاده! بگو چه می بینی؟ رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم - آنچه را که دیده بود بیان نمود. ورقه به ایشان گفت: این همان صاحب راز نیکی است که الله (او را) بر موسی فرو فرستاد. ای کاش! من جوان می بودم، ای کاش که من زنده می بودم در آن زمانی که قوم تو ترا از شهر بیرون می کنند. رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: آیا آنان بیرون کنندگان من هستند؟! (ورقه) گفت: آری. هیچ مردی هر گز همانند آنچه تو آورده ای نیاورده است مگر این که با او دشمنی شده است. اگر زمان تو مرا دریابد (ومن تا آن زمان، زنده بمانم) با تمام توان، تو را کمک خواهم کرد.(راوی می گوید) سپس طولی نکشید که ورقه در گذشت و نزول وحی نیز برای مدت معینی قطع شد.

 

 

مسائل و احکام حدیث :

 

از این حدیث مسائل و احکام زیادی ثابت می گردد که از قرار زیرمی باشند :

1- خواب رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وحی می باشد .

 

2- اولین نوع وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بصورت خواب بوده است .

 

3- خواب های پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم همه بوقوع می پیوستند.

 

4- الله متعال قبل ازنبّوت عزلت وتنها نشینی به نزد پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم محبوب و پسندیده قرار داده بودند.

 

5- مکان عزلت و تنها نشینی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم قبل از نبوت غار حراء بوده است.

 

6- خدیجه رضی الله عنها قبل از نبوت با الله صلی الله علیه و آله وسلم ازدواج نمودند و همسر ایشان بودند.

 

7- فرشته وحی جبرئیل علیه السلام اولین بار با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در غار حراء ملاقات نمودند .

 

8- در غار حراء گفتگوئی برای اولین در میان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و جبرئیل علیه السلام صورت گرفت.

 

9- جبرئیل علیه السلام سه بار رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را در بغل گرفتند و فشار دادند تا اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را وادار به خواندن نمایند .

 

10 - آیات اولیه سوره علق اولین آیاتی بودند که بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نازل شدند.

 11 - رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم آیات اولیه سوره علق را که جبرئیل علیه السلام بر ایشان خوانده بودند حفظ نمودند.

 

12- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از آنچه در غار حراء برایشان اتفاق افتاده بود ترسیده بودند .

 

13-  ترس طبیعی ایرادی ندارد .

 

14- خانه مکان و خانواده افرادی اند که انسان زمان پریشانی بدانجا پناه می برد .

 

15- مرد زمانی که احساس خطرنماید زن و همسرش باید او را دل داری دهد .

 

16 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم قبل از اینکه به پیامبری برسند دارای صفات نیک زیر بودند:

 

1- پایبند صله ارحام بودند.

 

2- مشکلات دیگران را بر دوش می کشیدند.

 

3- به مستمندان کمک می کردند.

 

4- مهمان نواز بودند.

 

5- در زمان مشکلات یار و یاور حق بودند.

 

17- ورقه بن نوفل رضی الله عنه پسر عموی خدیجه رضی الله عنها بودند.

 

18- ورقه بن نوفل رضی الله عنه در دوران جاهلیت نصرانی گشته بودند.

 

19 - ورقه بن نوفل رضی الله عنه با سواد بودند و خواندن و نوشتن به دو زبان عربی و عبری را می دانستند.

 

20- ورقه بن نوفل رضی الله عنه نبوت پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم را تأیید نمودند و وعده یاری نمودن دادند .

 

21- ورقه بن نوفل رضی الله عنه پیش از آشکاری نبوت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم وفات نمودند.

 

22- جایز است که بعنوان احترام برای فردی پسربرادرگفت وگرچه آن فرد پسر برادرواقعی انسان هم نباشد .

 

23- جبرئیل صاحب راز خیر و خوبی پیامبران علیهم السلام بوده است .

 

24- انبیاء و اهل حق همیشه دشمن داشته ،دارند و خواهند داشت .

 

25- اخراج انبیاء علیهم السلام و اهل حق از وطن ؛ توسط اهل باطل و مشرکین رسم قدیمی است که تا به حال هم در دنیا مروج است .

 

 26- با حق و اهل آن همیشه از جانب اهل باطل و شرک دشمنی شده است .

 

دفاعی از شهید مظلوم سید قطب رحمه الله

بسم الله الرحمن الرحیم

 


پیشگفتار(دفاعی از شهید مظلوم) سید قطب رحمه الله

 


ستایش از آن معبود به حقی است که ما را از پس پرده نیستی و عدم بعرصه وجود هستی درآورد و برای شناخت حق به ما عقل عنایت نمود و برای رهنمایی عقل بشری؛ پیامبران خویش (علیهم السلام)را فرستاد.

و درود و سلام بر پیامبر بزرگوار اسلام محمد بن عبد الله و خاندان پاک و مطهرشان باد که با گفتار نیک و رفتار شایسته خویش بنی نوع بشر را به بهترین راه راهنمایی نمود.

و رضامندی و خشنودی الله باد بریاران جان بر کف رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که با جان و مال خویش از اسلام دفاع نموده و اسلام را سالم و بدون تحریف و تغییر به نسلهای بعدی رساندند .

ورحمت الهی باد برتمام علمای واقعی وخادمین جان بر کفی که در هر دور وزمان جان و مالشان را در دفاع از اسلام در سبد اخلاص گذاشته و تقدیم رب العالمین نموده اند.

آری یکی از این علما و دانشمندان و داعیان جان بر کف که رحمت الهی بر اوباد (شهید مظلوم سید قطب رحمه الله ) می باشد، ایشان فردی بودند که از دو سو بر ایشان ظلم زیادی صورت گرفته است؛ یکی از سوی حاکم وقت مصر جمال عبدالناصر وسایرهمفکرانش که صندلی اقتدار از هر چیز دیگر در نزد آنها عزیزتر و با ارزش تراست و دیگری از سوی برخی از ملاها کوتاه نظری که بنا بر تعصبات فکری مذهبی و یا اهداف طراحی شده دیگری بر این شهید مظلوم تاخته و ایشان را مورد ظلم و تعدی قرارداده اند .

ظلم اولی که حاکم و فرعون وقت کشور مصر جمال عبدالناصر و سایر همفکرانش در حق سید قطب رحمه الله مرتکب شدند این است ؛که:

 اولا: سید قطب رحمه الله را به بهانه های واهی به زندان انداخته و در زندان انواع شکنجه ها دادند و با این طریق سید قطب رحمه الله را از پیشرفت های علمی و روابط با علما و داعیان اسلام، دور نگه داشتند تا که ایشان نتوانند در علوم پخته تر شده و تأثیرات فکری در میان جوامع اسلامی بگذارند وتا محبوبیت ایشان در میان مسلمانان کم تر شود .

 در ثانی: چون این کارشان نتوانست آنگونه که آنها می خواهند جلوی پیشرفت علمی و فکری و دعوی سید قطب رحمه الله را بگیرد بلکه برعکس دیدند که روز بروز پیشرفت علمی و تأثیرات فکری او در میان جوانان بیشتر می شود و با ادامه این حالت به هدف شومشان نمی رسند که هیچ، بلکه سید قطب رحمه الله روزبروز پخته تر و کار کشته تر می شود و این روش اگر ادامه پیدا کند در انتها و پایان کار بضررآنها خواهد بود، دست به جرم و جنایت بی رحمانه دیگری زده و سید قطب رحمه الله را در حالی کلمه توحید (لا اله الا الله) را زمزمه می کرد وبا این عملش جمال عبد الناصر فرعون زمان مصرو همفکرانش و همچنین به ملاها درباری را نصیحت می کرد وآخرین گام های زندگی خویش را در مقابل این ناتوانهای ضعیف برمی داشت و با شهامت کامل و بدون سرخم کردن در جلوی سرکشان دنیا پرست ، به دیدارالله مهربان شتافت ،روحش شاد و جنت الفردوس نصیبش باد .

ظلمی دوّمی که بر سید قطب رحمه الله صورت گرفت از جانب برخی از ملاهای درباری و کوته نظربود و این ظلم درزندگی ایشان شروع شده وتا وفات ایشان ادامه داشته و تا به حال نیزاین ظلم وتلاشهای ناکام ادامه دارد و همیشه سعی و تلاش این ملاها بر این بوده و هست و خواهد بود که سید قطب رحمه الله را یک فرد منحرف، تند رو و ضد دین نشان دهند،این تیپ و گروه برای رسیدن به این هدفشان تلاشهای ناکام زیادی نموده اند، اینها با حواله دادن برخی از مطالبی که در کتب اوائل و چاپهای قدیم کتابهای سید قطب رحمه الله آمده و یا اینکه با استنباطها و برداشتهای نادرست از مطالب اجمالی و مبهم ویا ادیبانه سید قطب رحمه الله کوشش نمودند تا اینکه ادعاهای بی اساس و واهی خویش را به اثبات برسانند، ولی غافل از این که الله متعال تلاش تلاش گران  و سعی داعیان مخلص دینش را ضایع نخواهد کرد گرچه همه مخالفین دنیا جمع شده وبر علیه او اقدام کنند.

بنده به توفیق الله تعالی و عونه اراده دارم در باره سید قطب رحمه الله کتابی به نام (دفاعی از شهید مظلوم سید قطب رحمه الله) بنویسم، تا برهمه گان حقیقت حال ،افکار و عقاید سید قطب رحمه الله واضح گردد .

بنده این کتاب و رساله خویش را به توفیق الله تعالی و عونه به یک پیش گفتار ودوبحث و یک سخن پایانی تقسیم و ترتیب خواهم داد:

1 - بحث اول : (زندگی نامه شهید سید قطب رحمه الله)بنده در این بحث بصورت مختصر و جامع در باره بیوگرافی وزندگینامه سیدقطب رحمه الله از ولادت تا شهادت خواهم نوشت .

2- بحث دوم : (پاسخ به شبهات و اتهامات): بنده در این بحث به تمام شبهات و اتهاماتی که برخی از نویسندگان و یا بعضی از ملاهای در باری و کوته نظر در باره سید قطب رحمه الله مطرح کرده و یا می کنند را بیان نموده و سپس به توفیق الله تعالی پاسخی کاملی نسبت به آنها با حواله دادن از کتب خود سید قطب رحمه الله و یا سایر نویسندگان و علمای بزرگ جهان اسلام ارائه خواهم داد.

3- و در سخن پایانی بحثی را در باره (اشتباهات سید قطب رحمه الله ) ارائه خواهم داد، زیرا از آنجایی که طبق عقیده اهل سنّت بجز انبیاء علیهم السلام کسی معصوم نیست وسید قطب رحمه الله نیز از این قاعده استثناء نیست، ایشان نیزگرفتار برخی از اشتباهاتی شدند که غیر عمدی و اجتهادی بوده است،و بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : یک اجر و ثواب برده و بگفته علما بزرگوارایشان : معذور اند .

آری همانگونه که هیچ عالم و داعی دینی ازاشتباهات اجتهادی و غیر عمدی مبرّا و معصوم نیست، سید قطب رحمه الله نیز از اشتباهات اجتهادی و غیر عمدی مبرّا نبوده ودچار اشتباهاتی از قبیل تأویل برخی از آیات اسماء و صفات الهی وعدم قبول خبر واحد در باب عقاید شده اند؛ که بنده دربحث (سخن پایانی) این کتاب در باره این موضوع بحث خواهم نمود و در آنجا مفصلا این مطلب را بیان خواهم نمود که در این نوع مسائل گرچه سید قطب رحمه الله دچار اشتباه شده اند؛ ولی اولا: این اشتباهات عمدی نبوده و اجتهادی بوده و از یک اجر و ثواب بهرمند گشته و بر ایشان هیچ ملامتی نیست . ودر ثانی: بسیاری از علما ودانشمندان اسلامی دیگر نیز هستند که در این باب همفکر سید قطب رحمه الله بوده اند، پس این همه غوغا تنها بر علیه سید قطب رحمه الله چرا؟!!.

درپایان این مقدمه ، از الله متعال خواهانم که به بنده توفیق اتمام این کتاب مبارک را عنایت نموده و مرا از اشتباهات و تعصبات بدور بدارد و در ثانی از تمام شما خوانندگان محترم و گرامی عاجزانه درخواست دارم که هرکجا در نوشته های بنده اشتباهی دیدید و یا برآنها انتقاد و پیشنهادی داشتید مخلصانه و دوستانه به بنده ارائه دهید و بنده ان شاء الله تعالی با سینه بازو دل شاد آنها را خواهم پذیرفت ودر اصلاح آنها انتها کوشش خودم را مبذول خواهم داشت و برای انتقاد کننده و پیشنهاد دهنده دعای خیر خواهم نمود.

 

اخوکم فی الله : ابوشعیب اسفندیار شجاعی