۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیر آسان آیه (213) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۱۳) سوره بقره

 

 کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمْ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمْ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(213)

ترجمه : مردم (همه در آغاز) یک امت بودند، (که بعدها دچار اختلاف شدن) پس الله متعال پیامبران مژده دهند و بیم دهنده ای را فرستاد و با آنها کتاب های (آسمانی خویش) را به حق نازل نمود تا اینکه در میان مردم نسبت به آنچه که با یکدیگر اختلاف نموده اند (به حق) حکم و فیصله نماید، ودر این باره اختلاف ننمودند مگر کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است (و آنها) بعد از اینکه دلایل واضح و آشکار به نزدشان آمد بنا بر ستمگری و کینه توزی (با یکدیگر اختلاف نمودند) ، آنگاه الله با اجازه اش کسانی را که ایمان آوردند را در آنچه که در باره آن اختلاف نموده بودند به حق هدایت داد و الله هرکسی را که بخواهد به سوی راه راست هدایت می دهد.


تفسیر آسان آیه (213) سوره بقره


(کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً) درآغازتمام انسانها دارای یک عقیده بودند ، همه یکتاپرست و موحّد بودند و در میان آنها شرکی وجود نداشت ، تا اینکه رفته رفته شیطان با دسیسه ها و مکرهای خویش توانست گروهی از ما انسانها را فریب داده و آنان به شرک و کفر بکشاند و با این طریق انسانهای متحدی که همه آنان دارای یک کیش و آیین بودند را به گروهای پراکنده و دارای عقاید مختلف و شرکی تقسیم نماید .

(فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمْ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ) در این قسمت از آیه آمده است ، بعد از این که گروهی ازانسانها با فریبی که از شیطان خورده بودند دچار شرک شدند و امت واحده به امت ها و ملت های گونان تقسیم شد، و شرک و کفر در میان بشریت رواج یافت، الله متعال برای هدایت این بشر فریب خورده و گمراه پیامبرانی را با کتابهای آسمانی فرستاد تا با مژده دادن به یکتا پرستان نیکوکار و بیم دادن به گنه کاران و مشرکان، مردم را راهنمائی نموده و در مسائل اختلافی، حق را برای آنان بیان کرده و با حق در میان آنها قضاوت و فیصله نمایند .

آری یکی از مهم ترین و اصلی ترین حکمت های آمدن پیامبران و نازل شدن کتابهای آسمانی همین حل اختلافات در میان گروهای مختلف و متحد نمودن آنها بوده است ، پیامبران الهی با کتب آسمانی آمده اند تا در میان مسلمانان و کفار و همچنین خلاف کاران و نیک کرداران فیصله و قضاوت نمایند و بگویند که حق با مسلمانان نیک کرداراست  و بهشت نیز از آنِ آنهاست، و کفار و خلاف کاران بر باطل و در اشتباه بسرمی برند و دوزخ از آنِ آنهاست .

(وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمْ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ) در این قسمت از آیه اختلاف گران در دین و علت اختلاف آنان را بیان نموده است ، آری کسانی که در دین دچاراختلاف شدند که به آنان کتاب های آسمانی داده شده و دلایل واضح و آشکار به نزد آنان آمده بودند، لذا علت اختلاف آنان نرسیدن حق و یا نداستن حق نبوده بلکه حسادت و ستمگری و کینه توزی نسبت به یکدیگر بوده است، و این مرض متأسفانه امروزه درمیان مسلمانان به اوج خودش رسیده است و بسیاری از مدعیان علم بنا برحسادت به سایرین دست به اختلاف در دین زده و حتی به سلیقه های شخصی و نظریات فردی خودشان رنگ و بوی دینی و شرعی می دهند تا بهتر بتوانند آنها را در بازار تجارت دینی بفروش برسانند و سود بیشتری به جیب بزنند ، بخاطر همین کارهای این دسته از عالم نماهاست که بدعت به نام سنّت و شرک به نام توحید در میان جوامع اسلامی جا افتاده و رونق گرفته است . 

(فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ) آری الله متعال در مواقع و موارد اختلافی کسانی که ایمان واقعی آورده و همیشه خواهان حق و هدایت اند را با اجازه خویش به حق هدایت می نماید، و راه حق را به آنها نشان می دهد، تا اینکه برحق بوده و همیشه در مسیرحق حرکت کنند .

(وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ) آری این الله متعال است که هرکس را بخواهد به راه راست ؛ راه پیامبران، راستگویان ، شهداء و نیکوکاران هدایت می دهد ، تا بر راه راست رفته و به مقصد مقصود که همان رضامندی الله مهربان و بهشت جاویدان باشد برسند و از مسیر حق منحرف نشده تا باعث خشم الهی گشته و وارد آتش جهنم گردند .

تفسیرآسان آیه (212) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۱۲) سوره بقره

 

زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنْ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ (212)

ترجمه : برای کسانی که کفر نموده اند زندگی دنیا آراسته شده است و(آنها) به کسانی که ایمان آورده اند مسخره می کنند ولی کسانی که از الله ترسیده اند بالای آنها در روز قیامت خواهند بود والله به هرکس که می خواهد بدون حساب روزی می دهد.

 

تفسیرآسان آیه (212) سوره بقره

 

(زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا) در این قسمت ازآیه الله متعال یکی از اصلی ترین علت گمرا شدن کفّار را این گونه بیان نموده است که زندگی دینا برای آنها آراسته و زیبا جلو داده شده است و همین سبب شده که آنها منکر قیامت گشته و همه چیزرا همین دنیا بدانند و آری این شیطان و هوای نفس است که دنیا را برای آنان زیبا و آراسته می نماید تا اینکه از آخرت غافل شده و بیشتر به کفرو شرک منهمک گردند، آری این کار شیطان است که کارهای بد را برای ما انسانها خوب جلو دهد تا راحت تر بتواند ما انسانها را به گمراهی و انحراف بکشاند، همان گونه که الله متعال این سیاست شیطان را در سوره (انفال) آیه (48) چنین بیان نموده اند : «وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ ...» یعنی: یاد آور زمانی را که شیطان برای کفارکارهایشان را آراسته نموده و زیبا جلوه می داد.....

آری این سیاست همیشه ای شیطان است که کار بد را خوب و زیبا جلو می دهد تا ما انسانها را راحت تر فریب دهد ، بعنوان مثال به نزد یک جوان مسلمان آمده و به او می گوید تو الآن جوانی و عمر طولانی خواهی داشت ،لذا الآن عشق کن واز زندگیت و دورا جوانیت لذت ببر، به پیری که رسیدی آن توبه کن و الله متعال هم غفور و رحیم است ، وبنزد مال دار و ثروتمند می آید و به او می گوید نیاز دادن صدقه به این و آن نیست، بسیاری دروغ می گویند وبه اسم مدارس دینی و مساجد از تو پول می گیرند ولی خودشان می خورند از دادن به آنها که همان ندادن بهتر است ، وبنزد زن مسلمان آمده و به او می گوید تو چه قدر به این شوهرت زحمت می کشی ولی او قدر تو را نمی داند ، تو لباس می شوئی ، نان پخته می کنی، بچه بزرگ می کنی ووو... ولی بازهم شوهرت از تو طلبگار است و با تو همانند کنیز برخورد می کند و از تو تشکر نمی کند، و به تو می گوید بدون اجازه من بجایی نرو، و بدون اجازه من کسی را به خانه ام راه نده، و بدون اجازه من از وسائل خانه ام به کسی نده، و بدون اجازه من چنین نکن و چنان نکن، آخر مگر زندگی مشترک نیست چرا او همیشه کدخدائی کند و تو بردگی؟!  لذا باید تو به گونه ای با اوبرخورد کنی که او بدون اجازه تو حتی آب ننوشد ، خلاصه اینکه شیطان با این ترفندها و نیرنگها ما انسانها را فریب می دهد و این گونه مرحله به مرحله پیش رفته تا ازتخم مرغ دزدی، شتر دزدی ماهر، واز مگس کشس ، قاتل خون آشامی می سازد.

(وَیَسْخَرُونَ مِنْ الَّذِینَ آمَنُوا) در این قسمت از آیه یک عادت زشت بیان شده که همان مسخره کردن دیگران باشد ، کفّارو جهّال همیشه اهل ایمان و اهل تقوا را به تمسخر می گیرند و زیر بنای تمسخر بی ایمانی و عدم درک درست از خود و دیگران است ، معمولا افراد جاهلی که خود را به خوبی نشناختند و از حقیقت دیگران خبردار نیستند و فقط بظاهر افراد نگاه کرده و مغروربه خویشتن هستند همیشه دیگران و حتی بهتران از خود را هم به باد تمسخر می گیرند و در حقیقت با این تمسخر از شأن و شوکت و بزرگی خویش کاسته و مقام و جایگاه آن کسی را که مسخره می کنند را به نزد الله متعال و افراد فهمیده جامعه بالا می برند و با این طریق به خود و ایمان  خود ضربه می زنند و به نوعی گرفتار خواری و ذلت دنیوی و اخروی می گردند .

(وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ) آری اهل تقوا شاید در دنیا از بسیاری از فساق و کفار جاه و پست و مقام پایین تری داشته باشند ولی در آخرت عکس این جریان است برای کفارجایگاه خوبی نیست و فقط پستی و پایینی و بی عزتی از آن آنهاست و تمام جایگاهای بلند و رفیع و تمام نعمت های خوب اخروی از آن اهل ایمان و اهل تقواست ، زیرا آنها بخاطر الله متعال و ترس از اودر دنیا دست از بسیاری از لذت های نامشروع دنیوی کشیده و از گرفتارشدن به دام آنها پرهیز کردند، بهمین خاطرآنها مستحق بهترین نعمت ها و بلند ترین جایگاها در قیامت اند .

(وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ) آری رزق و روزی به دست الله متعال است و اوست که به هرکس بخواهد بدون حساب روزی می دهد ، لذا یک مسلمان نباید رزق و روزیش را از این وآن بداند و یا اینکه بخاطر لقمه نانی دین و ایمانش را از دست بدهد زیرا رزق و روزی به دست انسانها نیست و فقط به دست الله متعال است و او به هرکس که بخواهد بدون حساب رزق و روزی می دهد، اگرهر مسلمانی به این قسمت از آیه فکر کند، هرگز سود و ربا نمی گیرد، هرگز رشوه نمی گیرد ، هرگز دزدی نمی کند و هرگز هیچ کارحرامی را برای به دست آوردن مال دنیا انجام نمی دهد چون می داند که با این روشها نمی شوداز آنچه که در تقدیرش هست بیشتر روزی به دست آورد و همیشه تلاشش براین خواهد بود که از راههای درست و شرعی مال به دست آورد زیرا معتقد است که هرآنچه روزیش باشد از همین راههای حلال و شرهی هم می تواند به دست آورد و هر آنچه هم که روزیش نباشد به هر دری هم که بزند چیزی گیرش نخواهد آمد و اوبه یقین می دهند که روزه دهند فقط االله متعال است و بس .

تفسیرآسان آیه (211) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۱۱) سوره بقره

 

سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (211)

 

ترجمه : از بنی اسرائیل بپرس چه نشانی های واضح وزیادی ما به آنها داده ایم ، وهرکس نعمت الله (دین) را بعد از اینکه بنزدش آمد به (کفر) تبدیل نماید پس (این را بداندکه )قطعا الله بسیار سخت کیفراست .


تفسیرآسان آیه (211) سوره بقره


(سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ) دراین قسمت از آیه الله متعال به پیامبربزرگواراسلام صلی الله علیه و آله وسلم دستور داده تااز یهودیان بنی اسرائیلی ساکن مدینه بپرسد که چه قدرمعجزه هایی بسیار واضح و زیادی را االله متعال به پیامبرشان موسی علیه السلام همانند : دست سفید، عصا، شگاف دریا، بیرون آوردن دوازده چشمه آب از سنگ، فرستادن ترنجبین و گوشت پرنده سمانی، سایه نمودن ابرها و سایر معجزات و آیات تورات که الله متعال برای هدایت و راهنمائی آنها فرستاده است ولی با این وجود دچار انحراف و گمراهی گشتند، آیا این کمال ناشکری وبی ایمانی شما یهودیان را نمی رساند؟!.

ناگفته نماند که این پرسش و سوال نمودن از یهودیان برای جمع آوری معلومات و یا دگیری مسائل نبوده است ، بلکه برای این بوده تا یهودیان متوجه شوند که پیامبر بزرگواراسلام صلی الله علیه و آله وسلم برحق بوده که این معلومات را نسبت به دین آنها می داند و با یاد دهانی آنها می خواهد آنها را متذکر نموده وبه شکر آن همه نعمات الهی وا دارد . 

(وَمَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ) در این قسمت ازآیه ، الله متعال به یهودیان و سایربی دینانی که حق برای آنها واضح گشته ودین برای آنها آمده است هشدار می دهد که مبادا دین و هدایت که بزرگ ترین نعمت الهی است را با کفر که بزرگ ترین ناشکری است، عوض نمایید، زیرا کسی که چنین کاری نموده و چنین جرمی را مرتکب می شود قطعا او گرفتار عذاب الهی خواهد شد و الله متعال او را سخت عذاب خواهد داد زیرا اوسخت کیفراست .

یک نکته مهم در اینجا باید ذکر شود و آن اینکه صفت « شَدِیدُ الْعِقَابِ » و صفات دیگرالله متعال که از این نوع اند و در آنها از گرفت ، قهر و غلبه و عذاب الهی سخن گفته شده است ،همه و همه آنها برای هشدارو ترساندن کفار، منافقین و خلاف کاران است ، که الله متعال با ذکر این صفاتش آنها را از گرفت و عذابهای خود می ترساند، تا ازکفر، نفاق و گناهان و اعمال زشتشان دست کشیده و به راه حق و هدایت رو آورند .

تفسیرآسان آیه (210) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۱۰) سوره بقره

 

هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمْ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنْ الْغَمَامِ وَالْمَلائِکَةُ وَقُضِیَ الأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ (210)

ترجمه : آیا اینها بجز این منتظرند؟ که الله و فرشتگان (در روز قیامت) در سایه های ازابرنازک و سفید به نزدشان بیایند و کارفیصله شود و(اینها باید این را خوب بدانند که تمام) کارها بسوی الله بازگردانده می شوند .

 

تفسیرآسان آیه (210) سوره بقره

 

(هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمْ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنْ الْغَمَامِ وَالْمَلائِکَةُ وَقُضِیَ الأَمْرُ) در این قسمت از آیه الله متعال به کسانی که مسلمان نشده و از گامهای شیطان پیروی می کنند هشدارمی دهد ، که چرا اینها اسلام نمی آورند و چرا ازگامهای شیطان پیروی می کنند ، اینها مگر منتظر چه هستند، اینها منتظر این اند که قیامت برپا شده و الله متعال با فرشتگان درسایه های از ابرسفیدی آمده وسپس ازآنان بازخواست نموده و حساب و کتاب ازآنها گرفته و راهی جهنم گردند.

برای بهترفهمیدن معنای این آیه به چند آیه از سوره انعام و سوره فجرکه در زیر با ترجمه ذکر می شود توجه فرمایید :

 

« هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لَا یَنْفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ » (سوره انعام آیه: 158) .

ترجمه : آیا انتظار جزآن دارند که (روز قیامت) فرشته ها به نزد آنها بیاید و یا پروردگارتو بیاید و یا برخی ازنشانیهای پروردگارت (که همان طلوع خورشید از مغرب باشد) بیاید و روزی که برخی از نشانیهای پروردگارت بیاید ،ایمان کسی که قبلا ایمان نیاورده و یا در حال ایمانش اعمال نیک انجام نداده است، (این ایمان و اعمال نیک آن روز) برایش فایده ای نخواهد رساند، به آنها بگو منتظر باشید ما هم منتظرهستیم .

 

«کَلا إِذَا دُکَّتِ الأرْضُ دَکًّا دَکًّا(21) وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا(22) وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى (23) » (سوره فجر).

 

ترجمه : آنگاه که زمین تکه پار گردد وپروردگارتو و فرشتگان صف در صف بیایند ودرآن روز جهنم آورده می شود ودرآن روز است که انسان پند می گیرد ولی (در آن روز) برایش چه جای پند گرفتن است .

 

در اینجا دوست دارم که توجه شما را به چیزی جلب نماییم که امام بغوی رحمه الله درتفسیر خویش به نام « معالم التنزیل فی تفسیر القرآن» در تحت این آیه بیان نمودند، ایشان فرمودند :

وَالْأَوْلَى فِی هَذِهِ الْآیَةِ وَمَا شَاکَلَهَا أَنْ یُؤْمِنَ الْإِنْسَانُ بِظَاهِرِهَا وَیَکِلَ عِلْمَهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى، وَیَعْتَقِدَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ اسمه منزّه عن سمات الحدوث ، عَلَى ذَلِکَ مَضَتْ أَئِمَّةُ السَّلَفِ وَعُلَمَاءُ السُّنَّةِ، قَالَ الْکَلْبِیُّ: هَذَا من [العلم]المکتوم الذی لا یفسر [والله أعلم بمراده منه] ، وَکَانَ مَکْحُولٌ وَالزُّهْرِیُّ وَالْأَوْزَاعِیُّ وَمَالِکٌ وَابْنُ الْمُبَارَکِ وَسُفْیَانُ الثَّوْرِیُّ وَاللَّیْثُ بْنُ سَعْدٍ وَأَحْمَدُ وَإِسْحَاقُ، یَقُولُونَ فیه وفی أمثاله: أَمِرُّوهَا کَمَا جَاءَتْ بِلَا کَیْفٍ، قَالَ سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ: کُلُّ مَا وَصَفَ اللَّهُ بِهِ نَفْسَهُ فِی کِتَابِهِ فَتَفْسِیرُهُ: قِرَاءَتُهُ وَالسُّکُوتُ عنه ، لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُفَسِّرَهُ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى وَرَسُولُهُ .

ترجمه : بهتردراین آیه و آیات همنوع آن این است که انسان به ظاهرآنها ایمان بیاورد و علم آنها به الله متعال بسپارد، و معتقد باشد که الله که نامش با عزت است ازعلامت های ایجاد چیزهای جدید در او پاک و منزه است، برهمین (عقیده) ائمه سلف و علمای اهل سنت رفتند، کلبی فرموده : این از علم پوشیده ای است که تفسیرنمی شود و الله نسبت به آن از همه آگاه تراست، و (امامانی همچون) مکحول، زهری، اوزاعی، مالک، ابن مبارک، سفیان ثوری، لیث بن سعد، احمد، و اسحاق (رحمهم الله) در باره این آیه و امثال آن می گفتند : اینها را بدون بیان کیفیت بگذرانید همان گونه که آمده است، سفیان بن عیینه (رحمه الله) فرمودند : تفسیرهرآنچه الله خودش را با آن در کتابش (قرآن) توصیف نموده این است : خواندن آنها و سکوت برآنها ، برای هیچ کس بجز الله متعال و رسولش جایز نیست که آنها را تفسیرکند .

 

(وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ) آری ازآنجا که الله متعال مالک تمام چیزها و صاحب اختیار تمام اموراست، کارهای به سوی او بازگردانده می شود، وهرکس را بنا کارها و اعمالش در دنیا پاداش ویا سزا می دهد .

این جمله قرآنی که در این آیه آمده است ، به نوعی بشارتی برای اهل ایمان است زیرا زمانی ایمان واعمال نیکشان به نزد الله متعال بازگردانده و برده شود و درآن وقت از پروردگار مهربانشان پاداش نیک و جنت الفردوس حاصل نمایند بسیار خوشحال خواهند شد، و تمام سختی ها و مشکلاتی که در دنیا در مسیر دین و عبادت الله متعال دیدند فراموش خواهند نمود، همان گونه که این جمله از این آیه هشداری برای کفار و منافقین و تمام خلاف کاران است زیرا زمانی که با اعمال زشت و کردار ناپسندشان به نزد الله متعال بازگردانده و برده شوند آن وقت جز شرمندی و عذاب الهی چیز دیگری برای آنها نخواهد بود، آن وقت است که پشیمان می شوند وپشیمانی برای آنها هیچ سودی نخواهد داشت .

تفسیرآسان آیه (۲۰۹) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۰۹) سوره بقره

 

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمْ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (209)

ترجمه : پس اگر شما بعد از اینکه نشانه های آشکار بنزدتان آمد ، دچارلغزش شدید پس (این را خوب) بدانید که همانا الله بی نهایت باعزت و غالب و بی نهایت با حکمت است .

 

تفسیرآسان آیه (۲۰۹) سوره بقره

 

(فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمْ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) در این آیه الله متعال به کسانی که دلایل حق برای آنها بطور واضح وآشکارا آمده ولی با این وجود آنها اسلام را نپذیرفته و دچار لغزش شده و از گامهای شیطان در این راستا پیروی نمودند ، هشدار می دهد، وبه آنها می گوید : باید این را خوب بدانند که الله متعال برگرفت و عذاب دادن آنها کاملا غالب است وکسی نمی تواند جلوی او را گرفته و نگذارد که مجرمین را سزا دهد و بسیار با حکمت است که هرگز کسی را بدون گناه و جرم سزا نمی دهد و از او انتقام نمی گیرد.

اگر ما به دو اسم و صفت «عَزِیزٌ حَکِیمٌ » که برای الله متعال در این آیه آمده دقت کنیم متوجه می شویم که الله متعال برهمه غالب است و هیچ قدرت و توانی در این دنیا نمی تواند بر الله غلبه پیدا کند و تمام اتفاقاتی که در این دنیا می افتد همه تحت کنترل الله متعال است و با خواست او اتفاق می افتد و در همه این اتفاقات حکمتی نهفته است زیرا او ذاتی بسیار فرزانه و حکیمی است که هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمی دهد .

تفسیرآسان آیه (208) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۰۸) سوره بقره

 

 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (208)

ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید بطورکامل در اسلام داخل گردید و از گام های شیطان پیروی نکنید زیرا قطعا او برایتان دشمنی آشکاراست .

 

تفسیرآسان آیه (208) سوره بقره

 

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً) دراین قسمت از این آیه الله متعال اهل ایمان را ندا داده و سپس به آنها دستور داده که بطور کامل وارد اسلام شوند و به تمام احکام و دستورات دین جامه عمل بپوشانند و این نشود که به برخی از دستورات اسلام عمل نموده و برخ دیگری را رها نمایند.

آری مسلمان واقعی کسی است که به تمام دستورات و احکام اسلام عمل کند و اما اینکه قسمتی از احکام اسلام را پذیرفتن و قسمت دیگری را منکرشدن و یا به آنها عمل ننمودن، این عادت یک مسلمان واقعی نیست و نباید یک مسلمان چنین عادت زشتی داشته باشد ، این در حقیقت عادت یهود و نصاری بوده است و این عادت زشت آنان را الله متعال درسوره بقره آیه (85) این گونه بیان وسزای آن را ذکرنموده است ، «.... أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»

یعنی : (ای اهل کتاب) آیا به قسمتی از کتاب (آسمانی) ایمان می آورید(و بدان عمل می کنید) و به برخی کفرمی ورزید( و بدان عمل نمی کنید) سزای کسی که چنین می کند (چیزی) نیست بجزخاری در زندگی دنیا و(اینکه) روزقیامت به سخت ترین عذاب بازگردانده (و گرفتار) خواهند شد و الله از آنچه آنان می کنند بی خبرنیست .

آری عادت یک مسلمان واقعی تسلیم شدن در مقابل تمام دستورات الله متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و بطورکامل در اسلام داخل شدن می باشد، و یک مسلمان هرگز حق ندارد که به احکام اسلام اعتراض نموده و به برخی عمل نموده و برخی را رها کند ، در این باره به آیه (36) سوره احزاب که الله متعال در آنجا این چنین فرموده توجه فرمایید :

« وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا ».

یعنی : برای هیچ مرد و زن مسلمانی ، زمانی که الله و رسولش فیصله می نمایند هیچ حق اختیار (چیزی دیگری) در کارهایشان ندارند (و باید آن را به پذیرند) و هرکس که نافرمانی الله و رسولش را می نماید قطعا او بطورآشکار و کامل گمراه گشته است.

ولی چه کنیم که متأسفانه بسیاری از مسلمانان امروزه دچار این عادت زشت و این اخلاق ناشایست یهود و نصاری گشته اند که بطورکامل وارد اسلام نمی گردند و هرحکم از احکام اسلام که با افکار، اموراقتصادی، امورسیاسی و یا سایرکارهایش مخالف بوده وسازگار نباشد یا بطور کامل منکرش می شوند و یا اینکه بگونه تحریف گونه آن را توجیح می کنند تا بدین طریق بتوانند به اهداف شوم دنیوی خویش برسند، بهمین خاطراست که امروزه در میان مسلمانان انواع و اقسام اسلامهای سلیقه ای پدید دارشده که درذیل به برخی از آنها اشاره خواهم نمود :

1 - «اسلام سیاسی» اسلامی که درآن ازعقاید درست وسایر احکام خبری نیست، وهم غم حامیان این نوع اسلام سلیقه ای، فقط رسیدن به صندلی قدرت و سپس مکیدن خون ملتها و سوار شدن برگردن آنها چیزدیگری نیست .

2 - «اسلام اقتصادی» اسلام سلیقه ای که همه و همه آن حرف از پول و مال و ثروت است ودر نزد دوستداران چنین اسلامی ؛ حرام بودن سود و ربا و رشوه و سایرامور اقتصادی حرام معنی ندارد و نصوصی از شرعی که در این باره آمده را یا انکار نموده و یا هم به گونه ای توجیح می کنند که عین تحریف است .

3- «اسلام گوشه گیری» اسلام سلیقه ای که در آن بجز پیر و مرید ی و چند اذکار و اوراد سلیقه ای دیگرچیزی وجود ندارد، در نزد صاحبان این نوع اسلام حرف از جهاد با کفار زدن و سخن از سیاست گفتن وحرف مال و ثروت به میان آوردن مترادف است با کفرو انحراف و بی دینی ، سعی و تلاش حامیان این نوع اسلام سلیقه ای در راستای برده سازی برخی ازانسانها برای برخ دیگر است .

4 - «اسلام خشن » این نوع اسلام سلیقه ای که در آن بجزکشت و کشتاروتکفیرو تفسیق مسلمان و ریختن خون و آبروی او دیگر چیزدیگری نیست، خشونت گرایان ، خون خواران، افراد عقده ای و تندرو همیشه حامی این نوع گرایشی از اسلام بوده و هستند، ناگفته نماند که گاها افراد مخلصی نیز فریب این نوع افکار افراطی را خورده و گرفتار این نوع افکار انحرافی می شوند ، همین جاست که باید بگویم تنها اخلاص برای عمل به اسلام کافی نیست بلکه برابری عمل با دستورات شرع نیز مهم است و حتی بدون آن ای چه بسا فرد به جای عبادت جنایت نماید همانگونه که در هر دور و زمان تکفیریها و خوارج گرفتارآن می شوند.

5- «اسلام حامی خواهشات » ، اسلامی که حامی خواهشات باشد ودر آن قانونی برای حرام وجود نداشته باشد و همه چیز درآن حلال بوده و در اختیار انسانهای هوا پرست باشد، اسلامی که در آن حجابی نباشد، قانون برای تنبیه مجرمین وجود نداشته باشد، مخلوط شدن و با هم بودن مرد و زن نا محرم در همه جا آزاد باشد، قانونی برای جلوگیری از شراب خواری ، زنا و سایر جرمها نباشد، صاحبان این نوع اسلام خواهشاتی وسلیقه ای همان فریب خورده ها ویا دست پروردها و شاگردان غرب گرای اروپائی آمریکائی و یا شرق گرای کمونیست اند، که با وجود ادعای اسلام ، داعی افکار آقایان غرب و شرق خویش اند، و فقط اسلام را در چند حکم عبادی منحصر دانسته ودین را تنها رابطه فرد با الله می دانند واما امور اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را از دین جدا نموده و انسانها را درآنها مختارکامل می دانند، این لائیکان بی آگاه از دین، این گونه با افکار وارداتی خویش در درون جهان اسلام غوغا نموده وبا تبلیغات فریبنده خود می خواهند به مردم کم سواد و یا بی سواد بفهمانند که اسلام واقعی همین «اسلام خواهشات» و سلیقه ای آنهاست ، غافل از اینکه دیگر این نوع حناها رنگی ندارد و این طرفندها بازاری ندارد و حقیقت آنها و آقایان آنها برهمگان برملا و آشکارشده است .

آری برادر و خواهرمسلمانم ، اسلام دینی است برای هر زمان و هرمکان و تمام احکام آن قابل عمل و قابل اجرا می باشد و تمام احکام و دستورات آن برای تمام بشریت مفید است ، بهمین خاطراست که الله متعال از اهل ایمان خواسته که بطور کامل وارد اسلام شده و به تمام دستورات و احکام آن عمل نمایند، ناگفته نماند که اگر امروزه ما مسلمانان گرفتار مشکلات زیادی شده ایم، مهم ترین علتش همین باشد که ما بطور کامل وارد اسلام نشده و گرفتار اسلام های سلیقه ای شده ایم، لذا بنظر بنده تنها نجات از تمام مشکلات داخل شدن کامل در اسلام و رها نمودن اسلام های سلیقه ای است.

(وَلا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ) دراین قسمت از آیه الله متعال به ما مسلمانان دستورداده که از گامهای شیطان پیروی نکنیم، آری با دقت به کلمه «خُطُوَات» معلوم می گردد که شیطان انسانها را گام به گام و مرحله به مرحله به سمت گناهان سوق می دهد لذا ما باید مواظب بوده که گرفتار دامهای آراسته شده و گامهای فریبکارانه شیطان نشویم .

(إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ) در این قسمت ازآیه الله متعال به ما بیان نموده که شیطان دشمن واضح و آشکار ماست، لذا دوستی و همکاری با دشمن آشکار، کمال بی عقلی است و پرهیز و دوری از آن، کمال اندیشمندی و هوشیاری است .

تفسیرآسان آیه (207) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۰۷) سوره بقره

 

 وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ (207)

ترجمه : وگروهی از مردم هستند که جانشان را برای طلب رضامندی الله می فروشند و الله نسبت به بندگان بسیارمهربان است.

 

تفسیرآسان آیه (207) سوره بقره

 

(وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ) در این آیه الله متعال عادت اهل ایمان را بیان نموده که اهل ایمان برای رسیدن به رضامندی الله جان خودشان را فروخته اند، یعنی جانشان را در راه جهاد وامر به معروف و نهی از منکر و انجام سایرعبادتها وقف نموده اند ، در اینجا جالب است که بدانیم اهل ایمان جانش را به چه ذاتی فروخته اند؟ آری خود الله متعال درآیه (111) سوره توبه این را بیان نموده که الله متعال خودش جانهای اهل ایمان را خریده است آنجایی که فرموده اند :

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ .

ترجمه : همانا الله از مسلمانان جانهایشان و مالهایشان را خریده به اینکه برای آنها بهشت عنایت نماید، (اهل ایمان کسانی اند که) در راه الله (با کفار) می جنگند (و جهاد می کنند) خود کشته می شوند و(یا کفار را) می کشند این وعده حق برالله است که در تورات و انجیل و قرآن بیان گشته است و چه کسی در وفای به عهدش ازالله با وفاتراست پس شما (ای مسلمانان) با این معامله تان که با الله معامله نمودید خوشحال باشید و این همان کامیابی و پیروزی بسیار بزرگ است .

از این آیه سوره بقره و آن آیه سوره توبه امور زیرمعلوم می گردد :

1 - الله متعال جان و مال اهل ایمان را خریده است .

2 - اهل ایمان جان و مال خودشان را به الله متعال فروخته اند .

3 - هدف هراهل ایمان از این معامله باید حصول رضای الله متعال باشد.

4 - الله متعال در مقابل مال و جانی که از اهل ایمان خریده رضامندی خویش وبهشت جاویدان را به آنها عنایت نموده است .

5- مراد از این خرید و فروش این است که اهل ایمان ازجانها واموالشان را در راه جهاد با کفار ، خدمت به دین و عبادت الله متعال استفاده کنند و از دادن این دو در راه الله متعال هیچ دریغ نکنند .

 

 (وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ) در این قسمت از آیه اسم وصفتی از اسماء وصفات نیک الله متعال به نام « رَءُوفٌ » ذکر شده است که به معنای بسیار مهربان می باشد ، آری الله متعال نسبت به بندگانش بسیارمهربان است ، و همین مهربانی الله متعال باعث شده تا الله بی نهایت مهربان به اهل ایمان جان و مال داده و سپس این دو را از آنها در قبال بهشت و رضامندی خویش بخرد وطریقه و روش رسیدن به رضامندی و بهشت جاویدان که همان جهاد درراه الله و امربه معروف و نهی از منکر و سایرعبادتها باشد را به اهل ایمان نشان دهد .

تفسیرآسان آیه (206) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۰۶) سوره بقره

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ (206)

ترجمه : و چون به او گفته شود از الله بترسد (و دست از فساد بر دار) تکبرو غرور(تمام وجود) او را فرا گرفته و اورا به گناه وادارش می کند پس دوزخ برایش کافی است و قطعا بد جایگاهی است .

 

تفسیرآسان آیه (206) سوره بقره

 

(وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ) در این قسمت از آیه الله متعال عکس العمل هر منافق را در قبال نصحیت و دعوت دینی بیان نموده است که هرگاه به منافقی ازمنافقین نصیحت شده و به اوگفته شود که از الله متعال بترس و دست از فساد و تباهی بکش او به نصیحت گوش نداده که هیچ بلکه برعکس بجای پذیرش نصیحت تکبر و غرور سرتا پای او را گرفته و برانجام گناهش اصرار وپافشاری می نماید.

جایی بسی تأسف است که امروزه بسیاری از مسلمانان نیز گرفتار این عادت بد منافقین شده اند که اگر به آنها گفته شود که از الله متعال بترسید و دست از گناهان بکشید هوای نفس و تکبرو غرور آنها را وادار می کند که با داعیان دین درگیرشده و بیشتر برگناهانشان پافشاری کنند ، این نوع افراد خوب بدانند که با این کارشان نه می توانند ضرری به الله متعال برسانند و نه هم به داعیان دین ، تنها کسانی که گرفتارضرراین عادت زشت می گردند فقط و فقط خود آنها می باشند که با این کارهایشان دنیا و آخرت خویش را به تباهی می کشانند . 

 (فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ) الله متعال در باره این دسته از افراد که بنا بر نفاق و تکبر و غرورشان نصیحت پذیرنیستند بلکه روز بروز به فسادکاری و تباهیشان می افزایند و هرگز قابل هدایت نیستند می فرماید: که برای آنها جایگاه بد که همان دوزخ (و آتش سوزان جهنم باشد) کافی است، یعنی فردای قیامت باید به دوزخ رفته و سزای این اعمال زشتشان را ببینند، والله متعال با بیان این مطلب منافقین را هشدارمی دهد تا اینکه بلکه برسرعقل آمده و ایمان آورده و دست از تباهی و فساد بردارند .

 

تفسیرآسان آیه (205) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۰۵) سوره بقره

 

 وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسَادَ (205)

ترجمه : و چون (از نزد تو رفته و) پشت می گرداند و (اندک) قدرتی بدست می آورد تلاش می کند که در زمین فساد کند و کشت و زراعت ونسل (انسانها و حیوانات) را هلاک کند، و در حالی که الله فسادکاری را دوست نمی دارد .

 

تفسیرآسان آیه (205) سوره بقره

 

(وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ) این آیه نیزهمانند آیه گذشته در باره منافقین است و در این قسمت از این آیه ، الله متعال یکی ازعادتها و صفات زشت منافقین که همان فسادکاری باشد را بیان نموده است، آری منافقین با کشتن و به هلاکت رساندن انسانها و حتی حیوانات و با تخریب کشت و زراعت افراد بی گناه ، دست به فسادکاری می زنند و همیشه سعی و تلاش آنان برفساد کاری است، آری منافقین دو فساد در یک زمان انجام می دهند؛ با نفاقشان فساد باطنی داشته و با تخریب کشت و زراعتها و کشتن نسل ها دست به فساد ظاهری می زنند ، اینگونه منافقین دردرون و برون گرفتار فساد هستند.

(وَاللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسَادَ) در این قسمت از آیه الله متعال بیان نموده که محبت الله متعال شامل حال این منافقین مفسد نمی شود، زیرا الله متعال هرگز فساد و تباهی را دوست نمی دارد .

تفسیرآسان آیه (204) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۰۴) سوره بقره

 

وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204)

ترجمه : و برخی از مردم سخن او در (رابطه با) زندگی دنیا ترا به شگفت می اندازد و(او) الله را برآنچه در دلش دارد گواه می گیرد و در حالی که او (از) مدافعان باطل وسرسخت ترین دشمنان است .

 

تفسیرآسان آیه (204) سوره بقره

 

(وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ) این آیه شریفه حقیقت منافقین را بیان نموده است وسه صفت از صفات مهم منافقین را برای ما توضیح داده که از قرار زیر می باشند : 

1 - منافقین همیشه برای فریب اهل ایمان سعی و تلاش می کنند که گفتار بظاهرزیبا وسخنانی بس فریبنده بزنند، تا بدین طریق مسلمانان را شگفت زده نموده و راحت تر بتوانند فریب دهند ، بهمین خاطر است که الله متعال در این آیه خطاب به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم چنین بیان نموده اند « برخی از مردم سخن او در (رابطه با) زندگی دنیا ترا به شگفت می اندازد » ، و هدف الله متعال از بیان این مطلب آگاه نمودن رسول الله صلی الله و آله وسلم و مسلمانان از این ترفند و سیاست منافقین است، تا متوجه شوند و هرگز فریب گفتار بظاهر زیبای آنها را نخورند و گرفتاردام سخنان فریبنده آنها نشوند.

2 - صفت دیگری که الله متعال برای منافقین مکار و حیله گردر این آیه بیان نموده است؛ قسم خوردن به دروغ است ، زیرا منافقین زمانی که سخنان فریبنده و بظاهرزیبا و در حقیقت دروغ را مطرح و بیان می کنند ولی چون می دانند ودر دلشان فکر می کنند که این دروغ های آنها را کسی قبول نخواهد کرد، لذا قسم می خورند تا با گرفتن نام الله متعال اهل ایمان را فریب دهند ، به همین خاطر الله متعال پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم و مسلمانان را ازاین ترفند و مکرمنافقین با این الفاظ آگاه و با خبرنموده است که هرمنافق به دروغ برای تأیید سخنان فریبنده و دروغ خویش چنین می کند « والله را برآنچه در دلش دارد گواه می گیرد».

3 - صفت دیگر منافقین این است که همیشه در دفاع از باطل سخت مجادله می کنند و از سرسخت ترین دشمنان اسلام و مسلمین هستند ، به همین سبب الله متعال در پایان آیه این مطلب را بیان نموده که هریک ازاین منافقین این گونه است «(از) مدافعان باطل وسرسخت ترین دشمنان (اسلام و مسلمین)است » و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این نوع افراد را ازمبغوض ترین افراد در نزد الله متعال معرفی نموده آنجایی که در صحیح بخاری حدیث شماره (2457) وصحیح مسلم حدیث (2668) فرموده اند:

«إِنَّ أَبْغَضَ الرِّجَالِ إِلَى اللهِ الْأَلَدُّ الْخَصِمُ»

یعنی : همانا مبغوض ترین مردان در نزدالله (متعال) کسانی اند که در دفاع واثبات باطل و رد حق ازماهرین و مجادله گرترین افرادند .

تفسیر آسان آیه (203) سوره بقره

 

ترجمه آیه (۲۰۳) سوره بقره

 

وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنْ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (203)

ترجمه : والله را در روزهای شمرده شده و معینی (که درمنی هستید) یاد کنید، پس هرکس عجله نمود (و ریگهای جمرات را) در دوروز (بعد از عید قربان) زد پس براو گناهی نیست و هرکس تأخیر نمود (و ریگها را در سه روزبعد از عید قربان زد) پس برای او گناهی نیست (این حکم) برای کسی است که از (الله متعال) بترسد، (پس شما) از الله بترسید و این را بدانید که قطعا (همه) شما (روزی) بنزد او جمع خواهید شد .

 

تفسیر آسان آیه (203) سوره بقره

 

(وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ) مراد از (أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ) روزهای عید قربان و سه روز بعد از آن می باشد که حاجی شب ها را باید در منی بگذراند و او در این روزها با زدن ریگ های جمرات و گفتن تکبیرها و سایر اذکار، الله متعال را یاد می نماید ، همان گونه که در روایت شماره (1141) صحیح مسلم نیزآمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : «أَیَّامُ التَّشْرِیقِ أَیَّامُ أَکْلٍ وَشُرْبٍ وَذِکْرٍ لِلَّهِ » یعنی روزهای تشریق (که همان روز عید قربان و سه روز بعد از آن باشد) روزهای برای خورد و نوش و ذکر و یاد الله می باشد.

 

آری در این روزها رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و یاران بزرگوارش با این الفاظ بعد از نمازها و سایر اوقات ذکر الله متعال را بجا می آوردند « اللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ » وآنها را بعد از نمازها و سایر اوقات می گفتند.

(فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ) مراد از «یومین» در این آیه یازدهم و دوازدهم ذوالحجه و مراد « تَأَخَّرَ» همان روز سیزدهم ذوالحجه می باشد، یعنی حاجی اگرریگ های جمرات روزیازدهم و روز دوازدهم ذوالحجه را زده و شب ها را در منی ماند وروز دوازدهم ذوالحجه بعد از زدن ریگ جمرات به وطن برگشت و ریگهای روز سیزدهم ذوالحجه را نزد، براو گناهی نیست و اگرهم حاجی شب سیزدهم ذوالحجه را در منی ماند و روز سیزدهم ذوالحجه ریگ های جمرات این روز را بعد از زوال زد و سپس به وطن رفت بر او گناهی نیست و بلکه بهترهمین است که درهر سه روز(یازده، دوازده و سیزده ذوالحجه) ، هر روز بیست و یک ریگ بعد از زوال زده وبعد به وطن برگردد .

 همین مطلب قرآنی درحدیث صحیح شماره (889) سنن ترمذی نیزآمده آنجایی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :

«أَیَّامُ مِنًى ثَلَاثَةٌ، فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ، وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ»

یعنی : روزهای (که حاجی بعد از عید قربان ، برای زدن ریگ جمرات باید در) منی (بماند) سه روز است ، لذا هرکس (برای رفتن به وطن) عجله نمود (و ریگ های را) دردوروز زد (و روز سوم را نزد و به وطن برگشت) براو گناهی نیست و هرکس (هم در رفتن) تأخیر نمود (و ریگ های روز سوم را زده و بعد به خانه اش برگشت) براو گناهی نیست .

 (لِمَنْ اتَّقَى) هدف از این قسمت از آیه این است که این اختیار در زدن ریگ های جمرات در دوروز بعد از عید و یا سه روز، برای کسانی است که پرهیزگاری را انتخاب نموده و از الله متعال بترسند .

(وَاتَّقُوا اللَّهَ) دراین قسمت از آیه الله متعال بیان نموده که وقتی ما برای اهل تقوا و پرهیزگاری گاهی در احکام ما تخفیف قائل می شویم همانند تخفیف و اختیار در روزهای زدن ریگ ها جمرات ؛ پس شما از الله متعال ترسیده و پرهیزگار گردید تا بیشتر از این تخفیفات و رحمات الهی شامل حال شما گردد.

(وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ) در این قسمت از آیه الله متعال به نوعی به ما انسانها هشدار می دهد که مبادا در دین و احکامی دینی کوتاهی و یا سوء استفاده نمایید که روزی به نزد الله متعال جمع شده و آنجا شرمنده خواهید شد، پس اگر می خواهید در آن روز شرمنده و گرفتار عذاب نشوید پس مواظب کردار و رفتارخود باشید .