۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

برای بهتر شناختن الله متعال باید انجام داد

             برای بهتر شناختن الله متعال باید انجام داد

 

بعد ازداشتن فطرت سلیم برای بهتر شناختن الله مهربان دوراه بسیار مهم وجود دارد : 

1- با بررسی و دقّت نمودن در آیات قرآنی و احادیث نبوی که در باره اسماء و صفات الله مهربان آمده اند وپذیرفتن آنها را بدون تأویل و توجیح غلط  ؛انسان بهترمی تواند  الله متعال را بشناسد زیرا خود الله متعال ورسول الله صلی الله صلی الله علیه و آله وسلم؛ الله متعال را از همه بهتر توصیف و بیان نموده اند. 

2- تفکر در مخلوقات و موجوداتی که الله مهربان آنها را آفریده راه دومی است برای بهتر شناختن الله مهربان؛ زیرا با تفکر در آنها انسان پی به وجود الله مهربان می برد که دارای قدرت و حکمتی عجیب است . 

بگفته شاعر: 

برگ درختان سبز در نظر هوشیار 

                             هر ورقی دفتری است معرفت کردگار

جریان جبر واختیار درتقدیر

                   جریان جبر واختیار درتقدیر


یکی از مسائلی که بسیاری را پریشان کرده وباعث شده تا در میان مسلمانان آراء متعددی ایجاد کند؛مسأله جبر و اختیار درتقدیراست.

برخی بر این باورند که انسانها همانند جمادات مجبور محض اند و هیچ اراده و اختیاری از خود ندارند، هر آدم عاقلی اندک به کارهای که روزمرّه انجام می دهد دقت کند کاملا برایش واضح می گردد که این نظریه کاملا غلط  و بی بنیاد است،زیرا هر انسانی روزانه دها کار با اراده واختیار کامل خویش انجام می دهد و نسبت به انجام آنها هیچ جبر و زوری در کار نیست.

در نقطه مقابل این گروه؛ گروه دیگری وجود دارد که بر این باوراست که انسانها مختار محض اند و هرکاری که دلشان بخواهد می کنند و هیچ سرپرستی و نظارتی بر کارها و اعمال انسانها صورت نمی گیرد.

ولی اگر کسی با اندک دقّّتی به اعمال روزمرّه خویش نگاه کند اشتباه بودن این ایده واندیشه نیز برایش واضح می گردد زیرا بسیاری اوقات انسان می خواهد کاری را انجام دهد ولی نمی تواند و یا اینکه تمام اسباب ظاهری ایجاد یک عملی را آماده ومهیّا می سازد ولی باز هم آن کار اتفاق نمی افتد و یا اینکه بسیاری اتفاقات و مصیبت ها بر سرش می آید که هر گز راضی نیست و در اختیارش هم نیست و نمی تواند آنها را کنترل و جلوگیری کند.

انسان بعدازبررسی و دقّت در این دو نظریه به نظریه سومی دست می یابد که همانا آن درست است و غیر آن باطل و غلط است ،توضیح وبیان آن نظریه بدین منوال است:

ما اگر تمام کارهای که انسانها انجام می دهند و یا به نوعی به آنها ارتباط دارد را بررسی نمائیم به این نتیجه می رسیم که تمام کارهای انسانها و همچنین اعمالی که به نوعی به آنها تعلق و ارتباط دارد ؛دو نوع اند که در یکی از آنها  انسانها مجبور محض اند و در دیگری مختار اند ولی اراده آنها بدون هیچ جبر وزوری تحت نظارت و سرپرستی اراده الله مهربان است :

1- نوع اول: همان کارها و امور مرتبطه ی به انسانها است که انسانها در آن مجبور محض اند همانند: اینکه سیاه پوست باشند ویا سفید پوست ،عرب باشند و یا عجم ، درکوچکی بمیرند و یا در بزرگی ، زن باشند و یا مرد و دها و صدها اموردیگری که از این قبیل اند، انسانها در این امور مجبور محض اند، ناگفته نماند که در امور اجباری نه در نزد الله مهربان برای انساهاامتیازی و یا نقصی است و نه هم روز قیامت از انسانها در باره آنها باز خواستی صورت می گیرد.

2- نوع دوم اعمال؛ آن دسته از اعمالی است که انسانها در اجرا و عدم اجرای آنها کاملااختیار دارند و از جانب الله هیچ جبرو زوری برآنها صورت نمی گیرد ولی اختیار انسانها در این امور تحت نظارت و سر پرستی الله مهربان است البته بدون اینکه جبر و زوری صورت گیرد، همانند ایمان و کفر، انجام اعمال نیک و ارتکاب اعمال زشت ، این نوع از اعمال است که بنای برتری و یا بدتری بر آنها نهاده شده و خوب و بد بر منوال آنها تشخیص داده می شود و اهل بهشت را از اهل دوزخ جدا می کند و فردای قیامت فقط از این نوع اعمال سوال و جواب خواهند شد.

آری از آنجائی که انسانها در این اموراختیار کامل دارند و از جانب الله مهربان هیچ جبر و زوری برآنها صورت نمی گیرد و حتی اگر از طرف برخی از انسانها بر برخی دیگر در این امور جبر و زوری صورت گیرد آن هم بی اعتبار است و بنده ی که مجبورا  وتحت فشار آن کار را انجام داده از نظر شرعی بازخواست نمی شود آیا این را نمی دانید که اگر کفار کسی را مجبور کردند تا کلمه کفر بر زبان آورد و آن فرد مجبورا و از ترس کلمه کفر برزبان آورد این فرد از نظر اسلام کافر نمی شود که هیچ و حتی گنه کار هم نمی شود و اسلام برایش در چنین مواقعی اظهار کلمه کفررا مجاز دانسته ولی بشرطی که در دل بر ایمان و اعتقادات اسلامی باقی بماند.

حکم خوردن چیز حرام در زمان مجبوری چیست؟

سؤال (10) : آیا اگر انسانی بنا بر مجبوری و ناچاری چیز حرامی را خورد؛ گنه کار می شود یا خیر؟

جواب : خیر گنه کار نمی شود، زیرا اسلام استفاده ازحرام را با دو شرط:

1- واقعا مجبوری وناچاری واقعی وجود داشته باشد.

2- از آن حرام به اندازه نیاز و ضرورت استفاده شود و نه بیشتر؛ رامجاز می داند در این باره الله مهربان می فرماید:

  إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏ خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است.

از الله بخواه مخواه از هیچ کس

سؤال (9) : در زمان مشکلات از چه کسی باید کمک خواست؟

جواب : در زمان مشکلات و سختیها تنها و تنها باید از الله متعال کمک بخواهیم زیرا الله مهربان در سوره فاتحه ای که ما روزانه چندین بار در نمازهای ما می خوانیم چنین بیان نموده است:

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)(سوره فاتحه)

تنها ترا عبادت می کنیم وتنها از تو کمک می خواهیم

اول تسلیم بعد انتخاب عقیده

              اول تسلیم بعد انتخاب عقیده  

 

امروزه اگر ما افکار و عقاید مسلمانانی که توجهی به علم ودانش می دهند را به خوبی بررسی کنیم از دو حالت خالی نیستند :

1- یا اینکه افراد افکار و عقایدشان را اول انتخاب نموده و بعد به سراغ دستورات الهی و گفتار نبوی می روند لذا در این صورت از دو حالت خالی نیست یا این افکار و عقاید منتخبه با فرمایشات الله متعالی و گفتار پاک پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم برابری دارد و یا اینکه خدای ناخواسته مخالف با آنها است، لذا اگر موافق باشد صاحبان این نوع افکار و عقاید بسیار خوشحال شده و با خودشان کف می زنند که افکار و عقایدشان با دستورات اسلام برابری دارد و اگر هم مخالف باشد بجای ترک آن افکار و عقاید و پذیرش افکار و عقاید الهی و نبوی شروع به تأویل و توجیه و حتی تحریف نصوص شرعی می کنند.

این نوع افراد خواه عقاید و افکارشان موافق کتاب الله و احادیث نبوی صلی الله علیه و آله وسلم باشد و یا مخالف در هر دو صورت متضرر شدند و سودی نبردند زیرا اگر مخالف باشد که جریانش واضح و نیازی به توضیح ندارد ولی شاید بپرسید که اگر موافق باشد چرا متضرر شدند؟ در جواب باید گفت: زیرا از اول انتخاب این نوع افکار وعقاید بنا بر تسلیم شدن در مقابل الله ورسول نبوده بلکه بنا بر هوای نفس و یا موروثی بوده است و قلبا تسلیم نشده و با دل باز آنها را نپذیرفته است .

2- و اما گروه دوم مسلمانان که با دل خالص و صاف به خدمت کتاب الله و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رسیده وبرتخته صاف دلشان را با قلمی سالم؛ افکار و عقایدی برگرفته ازفرمایشات الهی و گفتار نبوی رو نوشت نمودند که از هر نوع خرافات و بدعات بدوراند.

این نوع مسلمانان عموما کمتر دچار اشتباه می شوند و اگر هم دچار اشتباه شدند واز اشتباه شان سر در آوردند به جای تأویل و توجیح نادرست آیات و احادیث؛ از اشتباه شان بر گشته وبه راه راست الهی حرکت می کنند و اگر هم از اشتباهشان خبر دار نشدند که هیچ گناه کار نیستند چون این اشتباهشان بعد ازتلاش کامل و غیر عمدی بوده که از یک اجر و ثواب بهرمند خواهند شد.

لذا باصدای بلند باید فریاد زد:  

ای مسلمان؛ اول تسلیم دستورات الهی و فرمایشات نبوی شو و سپس افکار و عقایدت را فقط از این دو انتخاب کن تا دچار اشتباه نگشته واز افکار و عقاید ناب اسلامی بر خوردارگردی ورنه هر گز به کعبه نرسی ای اعرابی که این راهی که تو می روی به ترکستان است.

اول دعا بعدا دوا

اول دعا بعدا دوا


عموما ماوقتی که می خواهیم کاری را انجام دهیم اول شروع به استفاده از اسباب مادی آن نموده و به جریان معنوی آن اصلا توجهی نمی دهیم و همینکه به مشکلی بر خوردیم و تمام درب ها برروی ما بسته شد آن وقت شاید جریان معنوی آن در ذهن ما خطور کند و آن وقت شاید به فکر این بعد مهم قضیه هم بیفتیم .

مثلا اگر ما بخواهیم یک ساختمان بسازیم اول بفکر آجر، آهن و دیگر مصالح آن می شویم و بدون اینکه از الله مهربان بخواهیم که یا الله مرا در راستای ساخت وساز این ساختمان یاری کن یا الله برایم در این مسیر مشکلی ایجاد نشود.

ودر حالیکه یک مسلمان واقعی قبل شروع هر کاری باید توکل بر الله مهربان نموده واز او عاجزانه درخواست یاری و همکاری نماید و سپس کارش را با اسباب مجاز شروع کند .

آری بسیاری دعای قبل از شروع به کار را فراموش نموده اند و توجه مردم به اسباب مادی کارها بیشتر شده از اسباب معنوی آنها و در حالی که به نظر بنده جریان معنوی کارها بسیار مهم است زیرا فردی که دعا می کند و دست نیاز بنزد ذات بی نیاز و توانا بلند می کند آن ذات مهربان او را تنها نخواهد گذاشت و در هر حال او یاری خواهد کرد و آن گاه که یاری او بسراغ انسان آمد دیگر چیزی نمی تواند انسان را از رسیدن به هدف و انجام کار مورد نظر باز دارد زیرا او نسبت به هر چیز بسیارآگاه و برای انجام هرکار کاملا توانست .

لذا ما اگر بخواهیم بطور مختصر و در یک جمله هدف این گفتارما را بیان کنیم باید بگوییم :  اول دعا بعدا دوا

انجام درست هرعبادتی دوشرط دارد

انجام درست هرعبادتی دوشرط دارد


هرعبادتی که دراسلام آمده یک ظاهری دارد ویک باطنی ؛که هردوآنها باید درست باشد، ظاهرعبادت همان احکام ظاهری است که عموما مشاهد می شود وباطن عبادت آن است با چشم دیده نمی شود زیرا در دل قرار دارد و کسی بجز الله مهربان و صاحب عمل نمی داند.

برای بهتر واضح شدن این مطلب به یک مثال توجه فرمایید بعنوان مثال نماز؛رکوع،سجده و دیگر اعمالی از این قبیل دارد که ما به آنها اعمال ظاهری می گوییم ولی علاوه ازاین اعمال ظاهری یک چیزدیگری نیزدر نمازوجود دارد که از انظارمخفی و پوشیده است که همان اخلاص و خدائی بودن این نماز باشد.

نه تنها نماز بلکه تمام عبادات و احکام شرعی این گونه اند که از اعمال ظاهری و اعمال باطنی مرکب شده اند که هر دوی آنها باید درست باشد تا عبادت درست گشته و به درگاه احدیت پذیرفته شود.

دین مبین اسلام برای پذیرش عبادات این دوشرط را گذاشته است:

1- باید ظاهرآن برابر با دستورات شرع یعنی فرمایشات الله متعال و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باشد.

2- باید باطن آن درست بوده یعنی خالص برای الله متعال انجام شود.

 لذا اگر عبادتی انجام گرفت که اعمال ظاهری آن با دستورات شرع برابر نبود و یا اینکه در آن اخلاص نبود آن عمل شرعی نیست وعموما به جای اجر وثواب برای انسان گناه محسوب خواهد شد.

زمان مشکلات چه باید کرد؟

زمان مشکلات چه باید کرد؟


واقعا بعضی از مسلمان ها عجیب اند؛ هرگاه که به مشکلی بر می خورند و یا مصیبتی دامن گیر آنها می شود تلاش می کنند تا هر طور شده آن مشکل و مصیبت را و لو از را های غیر شرعی از خودشان دور کنند واین را فراموش می کنند که این مشکل و مصیبت در تقدیر آنها بوده است ،و هر کاری هم می کردند بازهم دامن گیر آنها می شد و ای چه بسا این مشکل و مصیبت اخطاری برای بیدار شدن از خواب غفلت بوده باشد .

برادر عزیزم باید این را بیاد داشت که دین زیبای اسلام برای هر مشکلی راه حل بی بدیلی را ارائه نموده که اگر ما از آن استفاده کنیم دنیا و آخرت ما خراب نخواهد شد وزندگی دنیا بر ما تنگ نخواهد شد.

آری اسلام به ما دستور داده است که هر گاه مشکل و مصیبتی دامن گیر ما می شود چند چیز را رعایت کنیم :

اولا : باید به خوب وبد تقدیرایمان داشت زیرا با ایمان به تقدیر فشارهای روحی و روانی بر ما کم خواهد شد.

ثانیا : باید صبر نمود زیرا با صبر واستقامت کارها خراب تر نخواهد شد و تصمیم ها بهتر گرفته خواهد شد و هر گز صبر پشیمانی نمی آورد.

ثالثا: باید دعا کرد زیرا با دعا و خواست از الله مهربان به ذاتی متوسل می شویم که حاجت روا و مشکل گشاست و بر حل تمام مشکلها و دور کردن تمام غمها واز بین بردن همه مصیبتها قادرو تواناست .

رابعا: باید از اسباب مجاز استفاده نمود تا مصیبت و مشکل رفع شود زیرا دنیا دارالاسباب است و اسلام به ما دستور داده تا ازاسباب مجازدر حل مشکل استفاده نموده و مشکلات زندگی ما را حل کنیم و این نشانی عقل مندی و خرد گرائی است و عدم استفاده از اسباب مجاز ؛خلاف شرع و کار نابخردان است .

آیا نوشیدن خون و خوردن گوشت خوک حلال است؟

 ســــؤال (8) : آیا نوشیدن خون و خوردن گوشت خوک حلال است؟  

جــــــــــــواب : نوشیدن خون وخوردن گوشت خوک ناجایز و حرام است ؛زیرا الله متعال در این باره می فرماید :

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره)

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است.

آیا مذبوحه ای که نام غیر الله بر آن گرفته شده حلال است؟

ســــؤال (7) : آیا خوردن از گوشت حیوانی که زمان سر بریدن وذبح کردنش نام غیر الله بر آن گرفته شده حلال است؟

جــــــــــــواب : خوردن از گوشت حیوانی که زمان سر بریدن و ذبح کردنش نام غیر الله برآن گرفته شده است حرام و ناجایز است زیرا الله متعال در این باره می فرماید :

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است

آیا خوردن گوشت حیوانی که خود بخود مرده ؛حلال است؟

ســــؤال (6) : آیا خوردن گوشت حیوانی که بدون ذبح و خود بخود مرده ؛حلال است؟

جــــــــــــواب : گوشت حیوانی که مردار شده یعنی خود به خود و بدون ذبح شرعی مرده است حرام است ،الله متعال در این باره می فرماید:

 إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است