۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

جریان جبر واختیار درتقدیر

                   جریان جبر واختیار درتقدیر


یکی از مسائلی که بسیاری را پریشان کرده وباعث شده تا در میان مسلمانان آراء متعددی ایجاد کند؛مسأله جبر و اختیار درتقدیراست.

برخی بر این باورند که انسانها همانند جمادات مجبور محض اند و هیچ اراده و اختیاری از خود ندارند، هر آدم عاقلی اندک به کارهای که روزمرّه انجام می دهد دقت کند کاملا برایش واضح می گردد که این نظریه کاملا غلط  و بی بنیاد است،زیرا هر انسانی روزانه دها کار با اراده واختیار کامل خویش انجام می دهد و نسبت به انجام آنها هیچ جبر و زوری در کار نیست.

در نقطه مقابل این گروه؛ گروه دیگری وجود دارد که بر این باوراست که انسانها مختار محض اند و هرکاری که دلشان بخواهد می کنند و هیچ سرپرستی و نظارتی بر کارها و اعمال انسانها صورت نمی گیرد.

ولی اگر کسی با اندک دقّّتی به اعمال روزمرّه خویش نگاه کند اشتباه بودن این ایده واندیشه نیز برایش واضح می گردد زیرا بسیاری اوقات انسان می خواهد کاری را انجام دهد ولی نمی تواند و یا اینکه تمام اسباب ظاهری ایجاد یک عملی را آماده ومهیّا می سازد ولی باز هم آن کار اتفاق نمی افتد و یا اینکه بسیاری اتفاقات و مصیبت ها بر سرش می آید که هر گز راضی نیست و در اختیارش هم نیست و نمی تواند آنها را کنترل و جلوگیری کند.

انسان بعدازبررسی و دقّت در این دو نظریه به نظریه سومی دست می یابد که همانا آن درست است و غیر آن باطل و غلط است ،توضیح وبیان آن نظریه بدین منوال است:

ما اگر تمام کارهای که انسانها انجام می دهند و یا به نوعی به آنها ارتباط دارد را بررسی نمائیم به این نتیجه می رسیم که تمام کارهای انسانها و همچنین اعمالی که به نوعی به آنها تعلق و ارتباط دارد ؛دو نوع اند که در یکی از آنها  انسانها مجبور محض اند و در دیگری مختار اند ولی اراده آنها بدون هیچ جبر وزوری تحت نظارت و سرپرستی اراده الله مهربان است :

1- نوع اول: همان کارها و امور مرتبطه ی به انسانها است که انسانها در آن مجبور محض اند همانند: اینکه سیاه پوست باشند ویا سفید پوست ،عرب باشند و یا عجم ، درکوچکی بمیرند و یا در بزرگی ، زن باشند و یا مرد و دها و صدها اموردیگری که از این قبیل اند، انسانها در این امور مجبور محض اند، ناگفته نماند که در امور اجباری نه در نزد الله مهربان برای انساهاامتیازی و یا نقصی است و نه هم روز قیامت از انسانها در باره آنها باز خواستی صورت می گیرد.

2- نوع دوم اعمال؛ آن دسته از اعمالی است که انسانها در اجرا و عدم اجرای آنها کاملااختیار دارند و از جانب الله هیچ جبرو زوری برآنها صورت نمی گیرد ولی اختیار انسانها در این امور تحت نظارت و سر پرستی الله مهربان است البته بدون اینکه جبر و زوری صورت گیرد، همانند ایمان و کفر، انجام اعمال نیک و ارتکاب اعمال زشت ، این نوع از اعمال است که بنای برتری و یا بدتری بر آنها نهاده شده و خوب و بد بر منوال آنها تشخیص داده می شود و اهل بهشت را از اهل دوزخ جدا می کند و فردای قیامت فقط از این نوع اعمال سوال و جواب خواهند شد.

آری از آنجائی که انسانها در این اموراختیار کامل دارند و از جانب الله مهربان هیچ جبر و زوری برآنها صورت نمی گیرد و حتی اگر از طرف برخی از انسانها بر برخی دیگر در این امور جبر و زوری صورت گیرد آن هم بی اعتبار است و بنده ی که مجبورا  وتحت فشار آن کار را انجام داده از نظر شرعی بازخواست نمی شود آیا این را نمی دانید که اگر کفار کسی را مجبور کردند تا کلمه کفر بر زبان آورد و آن فرد مجبورا و از ترس کلمه کفر برزبان آورد این فرد از نظر اسلام کافر نمی شود که هیچ و حتی گنه کار هم نمی شود و اسلام برایش در چنین مواقعی اظهار کلمه کفررا مجاز دانسته ولی بشرطی که در دل بر ایمان و اعتقادات اسلامی باقی بماند.