۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

معناى حـــــــــــاکم نزد علمای حدیث

۱۴- معناى حاکم چیست؟  

جواب: حاکم طبق نظر برخی از علما به کسى گویند: که برتمام احادیث بجز اندکى احاطه داشته باشد. همانند حاکم نیشابورى رحمة الله علیه نویسنده المستدرک على الصحیحین.

حافظ در اصطلاح محدثین یعنى چه؟

1۳- حافظ در اصطلاح محدثین یعنى چه؟  

جواب: بعضى ازعلماء مى گویند: محدّث وحافظ کلمات همعنی اند ولى بعض دیگر براین باوراند که حافظ ازنظر رتبه ودرجه از محدّث بالاتر است، یعنی حافظ بگونه ای است که در هر طبقه آنچه را می داند نسبت به آنچه نمی داند بیشتر است؛ همانند حافظ ابن حجر عسقلانى رحمة الله علیه نویسنده فتح البارى شرح بخارى.

محـــــــــــــــدّث کیــــــــــست؟

1۲- محدّث به چه کسى گفته مى شود؟  

جواب: محدّث بفردى گویند که مشغول روایت ودرایت علم حدیث باشد ونسبت به بسیاری ازروایات واحوال راویان، آگاهى داشته باشد، همانند استاد آلبانى محدّث عصر حاضر رحمة الله علیه نویسنده سلسلة الأحادیث الصحیحة والضعیفة وتخریج و تحقیق سنن اربعه و دها کتب حدیثی دیگر.

مسند(بکسرنون) به چه چیزى گفته مى شود؟

1۱- مسند (بکسرنون) به چه چیزى گفته مى شود؟ 

جواب: مسند (بکسرنون) به کسى گویند که حدیثى را با سندش روایت کند، خواه نسبت به آن حدیث علم و آگاهى داشته باشد ویا بجزروایت نمودن الفاظ آن؛ دیگرآگاهی نسبت به آن نداشته باشد .

مسند(بفتح نون) را تعریف نمائید؟

۱۰- مسند(بفتح نون) را تعریف نمائید؟ 

جواب: در لغت : اسم مفعول وبه معناى نسبت داده شده مى آید.  

 

 ودر اصطلاح محدثین : به سه معنی مى آید: 

(أ) مسند به کتابى گفته مى شود که در آن روایتهاى هر صحابه ای جدا جدا آورده شده باشد، همانند: مسندامام أحمد بن حنبل رحمة الله علیه. 

(ب) مسند به حدیث مرفوعی گفته مى شود که با سند متصل روایت شده باشد. 

(ج) مسند مصدر میمى است وبمعناى سند مى باشد.

تعریف متن در اصطلاح علمای حدیث

۹- متن را تعریف کنید؟  

جواب: متن درلغت عربى به زمین سفت وبرآمده گویند.   

ودر اصطلاح : به سخنى گویند که بعد ازراویان سند ذکرمی شود.   

بعنوان مثال امام ترمذى مى گوید: حَدَّثَنَا هَنَّادٌ،عَنْ إِسْرائیلَ، عَنْ سِمَاکِ، عَنْ مُصْعَب بن سَعْدٍ، عَنْ ابن عُمَرَ، عَنْ النَّبیِّ صَلَّى الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: "لا تُقبَلُ صَلاةٌ بِغَیْرِ طُهُورٍ، ولا صدَقَةٌ مِنْ غُلُولٍ".  

در این مثال (حَدَّثَنَا هَنَّادٌ،عَنْ إِسْرائیلَ، عَنْ سِمَاکِ، عَنْ مُصْعَب بن سَعْدٍ، عَنْ ابن عُمَرَعَنْ النَّبیِّ صَلَّى الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ) سند است.  

 وجمله (لا تُقبَلُ صَلاةٌ بِغَیْرِ طُهُورٍ، ولا صدَقَةٌ مِنْ غُلُولٍ) متن است.

تعریف سند در اصطلاح اصول حدیث

8- سند را تعریف کنید؟  

 

جواب: سند در لغت عربى به چیزى گویند که بشود به آن اعتماد کرد وبعنوان مدرک از او استفاده کرد. 

   

وبه سلسله راویان یک حدیث بدین سبب سند می گویند؛ زیرا مدرک ثبوت و اعتبار حدیث بر آنها است.    

ودر اصطلاح : به سلسله راویانى گویند که قبل ازمتن ذکر شده وآن را روایت مى کنند.

مفهوم اسناد در نزد محدثین

7- مراد از اسناد چیست؟  

جواب: اسناد دو معنی دارد:  

(أ) سخنى را باسند از گوینده اى نقل کردن.  

(ب) سلسله راویانى که قبل ازمتن ذکر شده و آن را روایت  

مى کنند در این صورت اسناد بمعناى سند مى باشد.

ایمان آوردن به تمام کتب آسمانی لازمه ایمان است

والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ* 

 

و(پرهیزگاران واقعی) کسانی اند که برآنچه به سوی تو نازل گشته (یعنی : قرآن) و (همچنین) به آنچه پیش از تو نازل گشته است (یعنی : دیگر کتب آسمانی)ایمان می آورند ، و به روز و سرای دیگر(یعنی: قیامت،نیز) آنان یقین می دارند . 

 

(سوره بقره آیه: 4)

ایمان آوردن به غیب خصلت پرهیزگاران است

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ*   

(پرهیزگاران واقعی) کسانی اند که به نادیده وغیب ایمان می آورند، و نماز را برپا می دارند ، و از آنچه ما به آنان روزی داده ایم خرچ و انفاق می کنند.  

 

(سوره بقره، آیه: 3)

یکتا پرستی دعوت هر پیامبر بوده است

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (الأنبیاء:۲۵) 

وما قبل از تو هیچ پیامبری را نفرستاده ایم مگر اینکه به سوی اووحی نموده ایم که یقینا بجز من دیگر معبود به حقی نیست پس (فقط) مرا عبادت و پرستش کنید.   

 

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (النحل:36). 

و ما در هر امتی پیامبری را فرستاده ایم (تا اینکه به آنها بگوید) : که الله را عبادت و پرستش نمایید و از سرکشان بدوری و پرهیز نمایید.