۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

سلسله مرواریدهای صحیح نبوی حدیث (12)

(صحیح) عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا قَامَ فِی صَلاَتِهِ، فَإِنَّمَا یُنَاجِی رَبَّهُ أَوْ رَبُّهُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ قِبْلَتِهِ، فَلاَ یَبْزُقَنَّ فِی قِبْلَتِهِ، وَلَکِنْ عَنْ یَسَارِهِ أَوْ تَحْتَ قَدَمِهِ». 


ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: همانا هرگاه یکی از شما که در نمازش می ایستد، همانا او با پروردگارش راز و نیاز می کند و یا اینکه پروردگارش در میان او و قبله اش قراردارد، پس (نماز گذار به هنگام نماز) هرگز به سمت قبله اش تف نمی کند و لیکن درسمت چپش و یا زیر قدم (چپش، تف می کند). 


(صحیح بخاری، حدیث: 417)

سلسله مرواریدهای صحیح نبوی حدیث (11)

(صحیح) عَنْ عَمْرِو بْنِ العَاصِ، أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِذَا حَکَمَ الحَاکِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ، وَإِذَا حَکَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْرٌ».


ترجمه: عمروبن العاص رضی الله عنه روایت نمودند که ایشان از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده که می فرمایند: هرگاه حاکم (قاضی و عالم) خوب تلاش و تحقیق نموده و سپس در باره مسأله حکم نمود، (حالا) اگر به حق رسیده و حکمش درست بوده پس برایش دو اجر و ثواب است و اگر تلاش و تحقیق نمود وحکم نمود ولی اشتباه بود؛ پس برایش یک اجر و ثواب است.


صحیح بخاریحدیث (7352)  

سلسله مرواریدهای صحیح نبوی حدیث (10)

(صحیح) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ وَضَعَ عَنْ أُمَّتِی الْخَطَأَ، وَالنِّسْیَانَ، وَمَا اسْتُکْرِهُوا عَلَیْهِ».


ترجمه: ابن عباس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا الله (کنار) گذاشته (و در گذر نموده) از امت من اشتباه و فراموشی را و آنچه برآن مجبورشده اند.


سنن ابن ماجه، حدیث (2045) 


سلسله مروارید های صحیح نبوی (9)

(صحیح)  عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ {لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ} [البقرة: 284]، قَالَ: فَاشْتَدَّ ذَلِکَ عَلَى أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَتَوْا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ثُمَّ بَرَکُوا عَلَى الرُّکَبِ، فَقَالُوا: أَیْ رَسُولَ اللهِ، کُلِّفْنَا مِنَ الْأَعْمَالِ مَا نُطِیقُ، الصَّلَاةَ وَالصِّیَامَ وَالْجِهَادَ وَالصَّدَقَةَ، وَقَدِ اُنْزِلَتْ عَلَیْکَ هَذِهِ الْآیَةُ وَلَا نُطِیقُهَا، قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَتُرِیدُونَ أَنْ تَقُولُوا کَمَا قَالَ أَهْلُ الْکِتَابَیْنِ مِنْ قَبْلِکُمْ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا؟ بَلْ قُولُوا: سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ، قَالُوا: سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ، فَلَمَّا اقْتَرَأَهَا الْقَوْمُ، ذَلَّتْ بِهَا أَلْسِنَتُهُمْ، فَأَنْزَلَ اللهُ فِی إِثْرِهَا: {آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ} [البقرة: 285]، فَلَمَّا فَعَلُوا ذَلِکَ نَسَخَهَا اللهُ تَعَالَى، فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: {لَا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا} [البقرة: 286] قَالَ: نَعَمْ {رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا} [البقرة: 286] قَالَ: نَعَمْ {رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ} [البقرة: 286] قَالَ: نَعَمْ {وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ} [البقرة: 286] قَالَ: نَعَمْ.

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: زمانی که بر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (این آیه) نازل شد: «از آن الله است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، و اگرآنچه در دلهایتان است ظاهر نمایید و یا آن را بپوشانید، الله شما را نسبت به آن محاسبه خواهد نمود، سپس برای هرکسی که بخواهد می آمرزد و هرکسی را که بخواهد عذاب می دهد، و الله بر هرچیز بی نهایت تواناست» (سوره بقره، ایه: 284)،(ابوهریره رضی الله عنه) گوید: (نزول) این (آیه) بریاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم سخت گذاشت، آنها به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمدند و سپس بر زانوها زانوزدند، و گفتند: ای رسول الله، ما (قبلا) ملزم به (انجام) اعمالی شدیم که توان (انجام) آنها را داشتیم، (همانند) نماز، و روزه گرفتن، و جهاد و صدقه (دادن)، ولی این آیه که بر شما نازل شده ما توان (اجرای) آن را نداریم، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آیا اراده دارید که بگویید همانگونه که اهل دو کتاب گذشته (یهود و نصاری) گفتند: شنیدیم و نافرمانی کردیم؟ بلکه بگویید: ما شنیدیم و پیروی نمودیم، پروردگارا بخشش ترا خواهانیم و بازگشت بسوی تواست،(صحابه) گفتند: ما شنیدیم و پیروی نمودیم، پروردگارا بخشش ترا خواهانیم و بازگشت بسوی تواست، سپس بعد از آن (آیه، این آیه را) الله (متعال) نازل نمود: «رسول الله به آنچه بسوی او از جانب پروردگار نازل گشته ایمان آورد و تمام مسلمانان (نیز) به الله و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان آورده اند، و گفتند ما (دستورات الله متعال را) شنیدیم و (از آنها) اطاعت نمودیم، پروردگارا بخشش ترا خواهانیم  و بازگشت بسوی تواست».(سوره بقره، آیه: 285)، و چون (صحابه) این (کار) را انجام دادند، الله متعال این آیه را منسوخ نموده، و (این آیه را) الله با عزّت و بزرگوار نازل نمودند: «الله کسی را ملزم (به انجام کاری) نمی کند مگر به اندازه توانش، برایش است آنچه که به نفعش انجام دهد و بضررش است آنچه که بر ضرر خود انجام دهد، پروردگارما؛ اگر ما فراموش نمودیم و یا اشتباه و خطا نمودیم ما را مؤاخذه و گرفت نکن».(سوره بقره، آیه: 256) (زمانی که بنده این را می خواند، الله متعال) می گوید: بله (این دعایت را می پذیرم، و زمانی که بنده می گوید) «پروردگارا برما حمل نکن سنگینی و سختی همان گونه که برکسانی که پیش از ما بودند حمل نمودید»(سوره بقره، آیه: 256) (زمانی که بنده این را می خواند، الله متعال) می گوید: بله (این دعایت را می پذیرم، و زمانی که بنده می گوید)«پروردگارا برما نینداز باری که ما توان و طاقت آن را نداریم»(سوره بقره، آیه: 256) (زمانی که بنده این را می خواند، الله متعال) می گوید: بله (این دعایت را می پذیرم، و زمانی که بنده می گوید)«از ما عفو نما، و ما را بیامرز، و به رحم کن، تو آقای ما هستی، پس ما را بر قوم کافران یاری کن»(سوره بقره، آیه: 256) (زمانی که بنده این را می خواند، الله متعال) می گوید: بله (این دعایت را می پذیرم).


صحیح مسلم حدیث (199)

آیا تعویذ دادن اشکال شرعی دارد ؟

پرسش : آیا تعویذ دادن اشکال شرعی دارد ؟

 

پاسخ :  ﺗﻌﻮﯾﺬ در فارسی همان تمیمة عربی است که جمعش ﺗﻤﺎﺋﻢ است ، به ﻫﺮﭼﯿﺰی ﮐﻪ ‏ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻭ ﯾﺎ ﺟﺎی دیگری ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ‏برای رفع بیماری و یا مصیبت ﺁﻭﯾزان ﻣﯽ ﺷﻮند، گویند.

 

ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ برای رفع چشم زخم و برخ دیگر مصیبتها و آفتها مهره های خاص و یا برخ اشیاء دیگری برخود و یا منزل و حیوان خود بسته و آویزان می کردند.

 

از آنجایی که در تعویذات توجه فرد به سمت غیر الله رفته و فرد گرفتار شرک و خرافات می شود، اسلام نسبت به آن دیدگاه خاص و باز دارنده ای دارد که بطور مختصر از قرار ذیل می باشد:

 

تعویذات از نظر شرعی بر دو گونه می باشند:

 

1- تعویذات ناجایز و حرام

 

 تعویذاتی که در آنها کلمات و الفاظ نامفهوم و یا  خرافاتی وجود دارد، ولی کلمات کفری و شرکی و یا سحر و جادو نیست، نوشتن این نوع تعویذات جایز نیست، همانگونه که نوشتن تعویذات با آیات قرآنی نیز جایز نیست، زیرا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله ‌وسلم و هیچ یک از صحابه رضی الله عنهم چنین تعویذاتی را ننوشته اند، و آنچه از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما در سنن ترمذی نقل شده که ایشان برخی از کلمات را بر تخته ای نوشته و بر گردن بچه های کوچکشان می بستند ضعیف است.

 

 نکته دیگر اینکه نوشتن آیات قرآنی بعنوان تعویذ و به گردن  و یا بازوی افراد بستن و سپس این افراد با این آیات قرآنی در توالت و جاهایی ناپاک می روند یک نوع توهین و بی احترامی به قرآن محسوب می شود، که شرعا حرام است و یا حتی برخی بر حیوانات می بندند که همیشه در تویله اند که این کار خطرناک تر و گناه بیشتری دارد .

 

2- تعویذات کفری و شرکی

 

تعویذاتی که در آنها استمداد غیر الله و کلمات شرکی به کار رفته باشد و یا سحر و جادوئی و عاشقی و دوستی و از این نوع امور باشند، دادن این نوع تعویذات کفر است ، زیرا جادوگری محسوب شده و جادوگری کفر است ، همان گونه که الله متعال فرموده :

 

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (102) سوره بقره

 

ترجمه : و (یهود) از آنچه شیاطین بر پادشاهی سلیمان بر مردم می‌خواندند (و ایشان را به سحر و جادو نسبت می دادند) پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می‌دادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمی‌دادند، مگر اینکه از پیش به او می‌گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و جادو یاد نگیر)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می‌آموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمی‌توانند بدون اجازه الله، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی‌گرفتند که به آنان زیان می‌رسانید و نفعی نمی‌داد. و مسلما می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند!!

 

ما اگر بخواهیم مضرات تعویذات را بر شماریم زیاد است ولی مهم ترین آنها که بسیار مشهود است، دو چیز است:

 

1- اعقتقادات عوام و افراد کم سواد و بی سواد خراب می شود و گرفتار خرافات و شرک می شوند.

 

2- بازارگرمی برای شیادان عوام فریب و دکان داران منتسب به دین است که مال مردم را خورده و ایمان و آبروی آنها را لطمه دار می کنند، باز شده و رونق می گیرد.

 

در پایان یک نکته بسیار مهم را باید متذکر شوم و آن اینکه  کلمه « تعویذ» در عربی به همان دم و پف شرعی گفته می شود ، که با شرایط خاصی مجاز است ولی این کلمه در فارسی  معنای همان «تمیمه» عربی را می دهد که رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم آن را شرک خوانده اند، لذا اگر کسی در کتب حدیثی که عربی است به کلمه «تعویذ» بر خورد ، باید این را بداند که هدف «تعویذ» فارسی نیست، بلکه هدف همان دم و پف و اذکار و اوراد شرعی است که با شرایط خاص و شرعی مجاز می باشند.


دلیل حرام بودن بیمه چیست؟


 پرسش: دلیل حرام بودن بیمه چیست؟


 پاسخ : ﺑﯿﻤﻪ، ﻧﻮﻋﻰ عقد ﻭ ﭘﯿﻤﺎنی است که در ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭ ﺷﺨﺺ ﺣﻘﯿﻘﻰ ﯾﺎ ﺣﻘﻮﻗﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺁﻥ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﻣﺘﻌﻬّﺪ ﻣﻰ ‌ ﮔﺮﺩﺩ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﻯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﺒﻠﻐﻰ سالانه ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﻗﻮﻉ ﺣﺎﺩﺛﻪ، ﻫﻤﮥ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﻭﺍﺭﺩﻩ ﺑﺮ ﺍﻭ ﯾﺎ ﺑﺨﺸﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﻤﺎﯾﺪ .

 

در این نوع عقد و پیمان ها چون چند ایراد شرعی دارند حرام می باشند:

 

1- بیمه در برد و باخت؛ شبیه قمار است، زیرا احتمال دارد بیمه شونده سود کند در صورتی که پول کمتری داده باشد و در زمان خسارت پول بیشتری گرفته باشد و احتمال دارد که بیمه کننده تا آخر چون برای بیمه شونده اتفاق و حادثه ای رخ نداده پولی ندهد، و آنچه از بیمه شونده گرفته به نفعش بوده است. اسلام از قمار ممانعت نموده و آن را حرام قرار داده است.

 ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ قمار ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ‏« ﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺍﻟْﺨَﻤْﺮُ ﻭَﺍﻟْﻤَﯿْﺴِﺮُ ﻭَﺍﻷﻧْﺼَﺎﺏُ ﻭَﺍﻷﺯْﻻﻡُ ﺭِﺟْﺲٌ ﻣِﻦْ ﻋَﻤَﻞِﺍﻟﺸَّﯿْﻄَﺎﻥِ ‏» ‏[ ﻣﺎﺋﺪﻩ 90: ‏]

‏« همانا ﺷﺮﺍﺏ ﻭ ﻗﻤﺎﺭ ﻭ ﺑﺖ ﻫﺎﯼ ﻭ ﺗﯿﺮﻫﺎﯼ (ﺑﺨﺖ ﺁﺯﻣﺎ یی و تقسیم) ﭘﻠﯿﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ» ‏ .

 

2- بیمه شبیه سود و رباست زیرا بیمه شونده پول اندکی می دهد ولی در زمان حوادث چندین برابر آنچه که داده بیشتر از بیمه کننده و شرکت بیمه پول می گیرد،و اسلام شدیدا از سود خواری ممانعت نموده است.

 

الله متعال می فرماید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (130) آل عمران

ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ربا (و سود) را چند برابر نخورید! و از الله بترسید تا کامیاب گردید.

 

3- یک نوع عقد و پیمانی است که در آن غرر، فریب و ضرر است، معامله ای است که در انتها یکی از طرفین بیمه شوند و بیمه کنند صد در صد متضرر می شوند زیرا اگر اصلا تا آخر حادثه ای اتفاق نیفتد بیمه شونده ضرر نموده و اگر اتفاقی بیفتند که بیمه کننده پول بیشتری بدهد، اومتضرر گشته است ، و رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم از فریب و ضرر در معاملات ممانعت نموده است.

 

عَنِ  ابْنِ عَبَّاسٍ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَار. 

 

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: ضرر رساند بخویش و دیگران (به هیچ وجه) مجاز نیست.

 

سنن ابن ماجه (2341)

مسند أحمد ( 2865 )

 

عَنْ  أَبِی هُرَیْرَةَ ، قَالَ :  نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنْ  بَیْعِ الْغَرَرِ .

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از معامله ای که در آن فریب باشد ممانعت نموده است.

 

صحیح مسلم (1513)

سنن أبی داود ( 3376 )

 

4- بیمه یک نوع قرار دادی است که از نظر شرعی شبهه دار است و اسلام ما را از معاملات و عقود شبهه دار ممانعت نموده است.

 

عَنِ  النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ  قَالَ : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ:  " إِنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ، فَمَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ، ...........ُ ".  

 

ترجمه: نعمان بن بشیر رضی الله عنه فرمودند: همانا حلال واضح است و همانا حرام واضح است و در میان این دو چیزهای شبهه داری وجود دارند که بسیاری از مردم نسبت به آنها آگاهی ندارند، لذا هرکس از شبهات پرهیز نمود او دین و آبرویش را محفوظ نگه داشته و هرکس در شبهات افتاد قطعا او در حرام خواهد افتاد.....

 

صحیح مسلم  ( 1599 )

صحیح البخاری ( 52, 2051 )

 

در پایان نکته قابل ذکر این است که علمای بزرگوار می گویند:  در اصل تمام انواع بیمه ها حرام اند، ولی بیمه های اجباری که بیمه شونده از طرف حکومت ملزم و مجبور به بیمه می شود، بوقت ضرورت و اجبار و به قدرت ضرورت و اجبار مجاز است.

آیا صیغه و نکاح موقت نزد اهل سنت جایز است ؟

پرسش : آیا صیغه و نکاح موقت نزد اهل سنت جایز است ؟

 

پاسخ: در زمان رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم، صیغه و یا همان ازدواج موقت تا زمان جنگ خیبر جایز بوده است و رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم آن را در آن زمان حرام قرار دادند به این روایت توجه نمایید:

 

 عَنْ  عَلِی  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ لِابْنِ عَبَّاسٍ :  إِنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَهَى عَنِ الْمُتْعَةِ وَعَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ  الْأَهْلِیَّةِ  زَمَنَ خَیْبَرَ.

 

ترجمه: علی بن ابی طالب رضی الله عنه به ابن عباس رضی الله عنه گفت:  همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از صیغه (ازدواج موقت) و از خوردن گوشت خراب اهلی در زمان (جنگ) خیبر ممانعت نموده است.

 

صحیح البخاری ( 4216, 5523 )  وصحیح مسلم ( 1407 )

 

سپس در زمان فتح مکه دوباره به مدت سه روز، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم صیغه را مجاز قرار دادند و سپس بعد از آن بصورت دائمی صیغه و یا همان ازدواج موقت را حرام قرار داده اند، در این باره به این روایت صحیح توجه نمایید:

 

 عَنْ  سَبْرَةَ الْجُهَنِیِّ ، قَالَ :  أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِالْمُتْعَةِ عَامَ الْفَتْحِ حِینَ دَخَلْنَا مَکَّةَ، ثُمَّ لَمْ نَخْرُجْ مِنْهَا حَتَّى نَهَانَا عَنْهَا.

 

ترجمه : سبره بن جهنی رضی الله عنه فرمودند:  رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سال فتح مکه زمانی که ما وارد مکه شدیم به ما دستور صیغه نمودن دادند، سپس ما از مکه بیرون نشدیم که ما را از آن ممانعت نمودند.

 

صحیح مسلم ( 1406 )

 

نزد اهل سنت طبق این دو روایت صحیح و برخ دیگر روایات صحیح صیغه جایز نمی باشد و حرام است.

nbsp;

اذکار صبح و شام که در احادیث آمده را ذکر کنید؟


 

پرسش : اذکار صبح و شام که در احادیث آمده را ذکر کنید؟


پاسخ : در برخی از احادیث صحیح و حسن برخی از اذکار آمده که خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آنها صبح و یا شام می خواندند و یا اینکه دستور بخواندن آنها به هنگام صبح و شام داده اند، که در میان علماء به اذکار «صباح و مساء» یعنی ذکرهای و دعاهای «بامداد و اول شب» مشهور است؛ که در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهد شد:


1- (صحیح) عَنْ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: کَانَ نَبِیُّ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، إِذَا أَمْسَى قَالَ: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَى الْمُلْکُ لِلَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَسُوءِ الْکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ وَعَذَابٍ فِی الْقَبْرِ» وَإِذَا أَصْبَحَ قَالَ ذَلِکَ أَیْضًا: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ».           صحیح مسلم، حدیث (2723)


ترجمه: عبد الله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: چون شب فرا می رسید پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم می گفتند: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَى الْمُلْکُ لِلَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَسُوءِ الْکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ وَعَذَابٍ فِی الْقَبْرِ»، و چون صبح می کردند این گونه می گفتند: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ»......


ترجمه دعا: ما وارد شب شدیم و ملک برای الله وارد شب شد، ستایش از آن الله است، بجز الله دیگر معبود به حقی نیست، او یکتاست و شریکی برای او نیست، پادشاهی از آن اوست و ستایش مخصوص اوست، و او بر هرچیز کاملا تواناست، پروردگارم از تو خیر و خوبی آنچه در این شب و خوبی آنچه بعد از آن است؛ را می خواهم، و به تو از شر و بدی آنچه در این شب و بدی آنچه بعد از آن است؛ پناه می برم، پروردگارم از تنبلی و بدی پیری به تو پناه می برم، پروردگارم از عذابی در آتش و عذابی در قبر به تو پناه می برم.

(معنای دعای صبح): ما صبح نمودیم و ملک برای الله صبح نمود.....


2-  (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُعَلِّمُ أَصْحَابَهُ یَقُولُ: إِذَا أَصْبَحَ أَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ المَصِیرُ، وَإِذَا أَمْسَى فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بِکَ أَمْسَیْنَا وَبِکَ أَصْبَحْنَا وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ النُّشُورُ.

جامع ترمذی، حدیث (3391)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به یارانش آموزش می دادند و می گفتند:  هرگاه یکی از شما صبح نمود پس باید بگوید: «اللَّهُمَّ بِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ المَصِیرُ» و چون وارد شب شدند پس باید بگوید: «اللَّهُمَّ بِکَ أَمْسَیْنَا وَبِکَ أَصْبَحْنَا وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ النُّشُورُ».


ترجمه دعای اول صبح : یا الله با توفیق وارد صبح شدیم، و با توفیق تو وارد شب شدیم، و به دستور تو زنده ایم و به دستور تو می میریم و بازگشت بسوی تو است.

ترجمه دهای اول شب: یا الله با توفیق تو وارد وارد شب شدیم  و با توفیق تو وارد صبح شدیم، و به دستور تو زنده ایم و به دستور تو می میریم و بیرون شدنها (از قبرها) بسوی تو است.


3- (صحیح) عَنْ جُوَیْرِیَةَ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا بُکْرَةً حِینَ صَلَّى الصُّبْحَ، وَهِیَ فِی مَسْجِدِهَا، ثُمَّ رَجَعَ بَعْدَ أَنْ أَضْحَى، وَهِیَ جَالِسَةٌ، فَقَالَ: «مَا زِلْتِ عَلَى الْحَالِ الَّتِی فَارَقْتُکِ عَلَیْهَا؟» قَالَتْ: نَعَمْ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَقَدْ قُلْتُ بَعْدَکِ أَرْبَعَ کَلِمَاتٍ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، لَوْ وُزِنَتْ بِمَا قُلْتِ مُنْذُ الْیَوْمِ لَوَزَنَتْهُنَّ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ. صحیح مسلم، حدیث (2726)


ترجمه: جویریه رضی الله عنها روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم صبح زود بعد از اینکه نماز صبح را خوانده بودند از نزد ایشان بیرون شدند، ودر حالی که او در مسجدش بود، سپس (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) به هنگام چاشتگاه برگشتند، و در حالی او همانگونه نشسته (و مشغول ذکر بودند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: از آن لحظه ای که از تو جدا شده و از اینجا رفتم تا به حال تو بر همین حالت ذکر . دعا هستی؟ (جویریه رضی الله عنها) گفتند: بله، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: من بعد از رفتن از نزد تو چهار کلمه را سه بارگفتم که اگر آنها با آنچه تو گفته ای وزن شوند، (سخنان من از آنچه تو گفته ای) سنگین تر خواهند گشت، (آن کلمات اینها اند) «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ» یعنی: منزه بودن الله را با ستایشش به تعداد مخلوقاتش و رضامندی نفسش و وزن عرشش و جوهرسخنانش؛ بیان می دارم.  

 

4 - (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَنْ قَالَ حِینَ یُمْسِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، لَمْ یَضُرَّهُ حُمَةٌ تِلْکَ اللَّیْلَةَ .                

جامع ترمذی (2851)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس زمانی در اول شب سه بار بگوید : «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» آن شب به او هیچ گزنده زهر داری ضررنخواهند رساند.

ترجمه دعا: به سخنان کامل الله از شر آنچه که آفریده است، پناه می برم.


5-  شَدَّادُ بْنُ أَوْسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " سَیِّدُ الِاسْتِغْفَارِ أَنْ تَقُولَ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ. قَالَ: «وَمَنْ قَالَهَا مِنَ النَّهَارِ مُوقِنًا بِهَا، فَمَاتَ مِنْ یَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ، وَمَنْ قَالَهَا مِنَ اللَّیْلِ وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا، فَمَاتَ قَبْلَ أَنْ یُصْبِحَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ». صحیح بخاری، حدیث (6306)


ترجمه: شداد بن اوس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سرداراستغفار این است که بگویی: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرکس این دعا را در روز بخواند و در حالی که بدان یقین دارد و در آن روز قبل از اینکه وارد شب شود بمیرد او از اهل بهشت است، هرکس این دعا را در شب بخواند و در حالی که بدان یقین دارد و در آن شب قبل از اینکه وارد صبح شود بمیرد او از اهل بهشت است.


ترجمه: یا الله، تو پروردگار منی و بجز تو دیگر معبود به حقی نیست، تو مرا آفریدی و من بنده تو هستم، و من تا جایی که توان دارم برعهد و وعده تو هستم، از شر آنچه انجام داده ام به تو پناه می برم، به سوی تو باز می گردم بنا بر نعمتی که تو بر من ارزانی داشتی، و با گناهم به سوی تو رجوع می کنم تا مرا ببخشی، زیرا بجز تو کس دیگری گناهان را نمی بخشد.


6-  (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ أَبُو بَکْرٍ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مُرْنِی بِشَیْءٍ أَقُولُهُ إِذَا أَصْبَحْتُ وَإِذَا أَمْسَیْتُ؟ قَالَ: قُلْ: اللَّهُمَّ عَالِمَ الغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیکَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی وَمِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ، قَالَ: قُلْهُ إِذَا أَصْبَحْتَ، وَإِذَا أَمْسَیْتَ، وَإِذَا أَخَذْتَ مَضْجَعَکَ.  جامع ترمذی ، حدیث (3392)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: ابوبکر رضی الله عنه فرمودند: ای رسول الله به من چیزی را دستور دهید تا آنگاه که صبح نموده و یا وارد شب می شوم بگویم؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: بگو: «اللَّهُمَّ عَالِمَ الغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیکَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی وَمِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ»، این را هرگاه صبح نمودی، و هرگاه وارد شب شدی و هرگاه خواستی بر بستر خوابت بروی (این دعا را) بخوان.

ترجمه دعا: یا الله ای دانایی چیزهای مخفی و حاضر، پیدا کننده آسمانها و زمین، پروردگارو مالک هرچیز، گواهی می دهم که بجز تو دیگر معبود به حقی نیست، از شر نفس خودم و از شر شیطان و شرک آن؛ به تو پناه می برم.


7-  (صحیح) عَن ابْنَ عُمَرَ، قَالَ: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَدَعُ هَؤُلَاءِ الدَّعَوَاتِ، حِینَ یُمْسِی، وَحِینَ یُصْبِحُ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی». سنن ابی داود، حدیث (5074)


ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این (دعا و) کلمات را زمانی که وارد شب می شدند و یا اینکه صبح می نمودند رها نمی کردند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی».


ترجمه دعا: یا الله همانا من از تو خواهان عافیت در دنیا و آخرت هستم، یا الله همانا من در دین و دنیایم و در اهل و مالم عفو عافیت را خواهانم، یا الله عورتهایم را بپوشان و مرا ازامورمخوفم در امان بدار، یا الله مرا از جلویم، و از پش سرم، و از راستم و از چپم و از بالایم محفوظ بدار، و به عظمت و بزرگیت پناه می برم از اینکه از پایینم ترور شوم.


8- (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: مَنْ قَالَ: حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، مِائَةَ مَرَّةٍ، لَمْ یَأْتِ أَحَدٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ، إِلَّا أَحَدٌ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ أَوْ زَادَ عَلَیْهِ.                         صحیح مسلم، حدیث (2692)


ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس بوقت دخول صبح و به وقت دخول شب صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ» روز قیامت کسی اعمال بهتر ازآن نخواهد آورد، مگر کسی که همانند او و یا بیشتر از او بگوید.


حکم آیین «ور» در اسلام


 

پرسش : شکی در بدعت بودن سوگند نال یا همان آیین ورنیست...

اما چرا بعضی از افراد در تاریخ مثل سیاوش و زرتشت و همینطور در حال حاضر در سوگند 

نال آسیب ندیدند؟ لطفاً توضیح دهید.

 

پاسخ : قبل از اینکه به این پرسش پاسخ داده شود لازم است که در باره «ور» بطور مختصر توضیح داده شود،«ور» ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺯﺗﺸﺘﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺩﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩﺍﺳﺖ، «ﻭﺭ ﺳﺮﺩ»«ﻭﺭ ﮔﺮﻡ».

 

1- در میان زرتشتیان ﺑﺎ ﺁﺗﺶ ﯾﺎ ﺭﻭﯼ ﮔﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺭﻭﯼ ﮔﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﻨﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﺩﻋﺎء را «ﻭﺭ ﮔﺮﻡ» ﺑﻮﺩ .

 

2- ﻏﻮطه ﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﺧﻔﻪ نﺷﺪﻥ ﻭ ﻧﻮﺷﯿﺪﻥ ﺯﻫﺮ و نمردن ﻭ از این قبیل چیزها برای اثبات حقانیت در صورت ضرر نرسیدن به فرد «ﻭﺭ سرد» گویند.

 

 ﺩﯾﮕﺮ ﺷﯿﻮﻩﻫﺎﯼ ﻭﺭ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺍﻧﺪﺍﻡﻫﺎ، ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻦ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻥ ﺷﮑﻢ ﺑﻮﺩﻩﺍﺳﺖ .

 

ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻥ ﮐﺲ ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯾﺎﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﮔﺮﺩﺩ .

 

آری بعد از این توضیح باید گفت: انجام این نوع أعمال برای اثبات حقانیت را هیچ عقل سلیمی تایید نمی کند و در هیچ دین الهی مطرح نشده و هیچ یک از پیامبران علیهم السلام آن را بعنوان معجزه ارائه نداده اند.

 

نکته دیگر اینکه عموما کسانی که چنین چیزهایی را انجام می دهند، و با آن می خواهند حقانیت خویش و یا افکار خویش را به اثبات برسانند یا مرتازان هندی و یا افراد جادوگر اند، و جادو گری کفر است .

آنچه حقانیت یک فرد و یا چیزی را به اثبات می رساند برابری آن فرد و یا آن چیز با واقعیت هاست، و خلاف واقعیت نبودن آن است .

 

به این آیه دقت نمایید:

 

 وَقَالُوا لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (111(

 

ترجمه: وآنها گفتند: «هرگز کسی داخل بهشت نخواهد شد بجز آنی که یهودی و یا نصرانی باشد.» این آرزوی (باطل) آنهاست! بگو: «اگر (از) راست گویان هستید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید

 

در این آیه آمده که یهودیان ادعایی نمودند ، چون با واقعیت برابری نداشته، الله متعال از آنها دلیل خواسته و آنها نتوانستند دلیل درستی را ارائه دهند، ما نیز از این آقایان دلیل می خواهیم که شما برای ما اثبات کنید که این کارتان جادوا نیست و یا اینکه بر پوستتان چیز نسوز نمی مالید و یا با تمرین زیاد در آب این کارها را انجام نمی دهید، که آنها هرگز نمی توانند به این پرسش ها پاسخ دهند چون با جادوا و غیره این کارها را می کنند.

 

لذا آتش و روی گداخته بر سینه گذاشتن و یا در آب غوطه ور شدن و خفه نشدن دلیل بر حقانیت نیست که هیچ خود یک ادعای است برای حقانیت که خود این نیاز به اثبات دارد زیرا ما مدعی هستیم که این ها یا جادوست و یا استفاده نمودن از ادویه بر جلد برای نسوختن جسم، و اسلام برای اثبات حقانیت خویش هزار و یک دلیل مطرح کرده و هریک از آیات قرآن معجزه بس بزرگ و دلیل حقانیت قرآن است زیرا با واقعیت برابری داشته و هیچ دروغ و کسی در آن نیست، و اسلام ما را از این جادوا گریها و فریب بازی ها خلاف عقل ممانعت نموده است.

سلسله مرواریدهای صحیح نبوی حدیث (8)

(صحیح) عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا فَاعْتَبَطَ بِقَتْلِهِ، لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفًا، وَلَا عَدْلًا».


ترجمه: عباده بن صامت رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس خون مسلمانی را ظالمانه ریخته او را بکشد (و ازاین کارش خوشحال بوده و احساس گناه نکند)، هیچ (عبادت) نفل وفرضی را الله از او نمی پذیرد. 


(سنن ابی داود، حدیث: 4270)

سلسله مرواریدهای صحیح نبوی حدیث (7)

(صحیح) عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ مُعْنِقًا صَالِحًا، مَا لَمْ یُصِبْ دَمًا حَرَامًا، فَإِذَا أَصَابَ دَمًا حَرَامًا بَلَّحَ». 


ترجمه: ابودرداء رضی الله عنهما فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: مسلمان همیشه با آرامش و نیک در حرکت است ، تا زمانی که مرتکب (ریختن) خون حرامی نشده باشد، و چون مرتکب (ریختن) خون حرام شد، خسته شده و از حرکت باز می ایستد.


سنن ابی داود، حدیث: 4270)