۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه کتاب لؤلؤ و مرجان حدیث (۱۲۰)

حدیث (120) حدیث أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه قَالَ: أُتِیَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِلَحْمٍ، فَرُفِعَ إِلَیْهِ الذِّرَاعُ، وَکَانَتْ تُعْجِبُهُ، فَنَهَسَ مِنْهَا نَهْسَةً ثُمَّ قَالَ: أَنَا سَیِّدُ النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَهَلْ تَدْرُونَ مِمَّ ذَلِکَ یُجْمَعُ النَّاسُ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِینَ فِی صَعِیدٍ وِاحِدٍ، یُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی، وَیَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ، وَتَدْنُو الشَّمْسُ فَیَبْلُغُ النَّاسَ مِنَ الغَمِّ وَالْکَرْبِ مَا لاَ یُطِیقُونَ وَلاَ یَحْتَمِلُونَ؛ فَیَقُولُ النَّاسُ أَلاَ تَرَوْنَ مَا قَدْ بَلَغَکُمْ أَلاَ تَنْظُرُونَ مَنْ یَشْفَعُ لَکُمْ إِلَى رَبِّکُمْ فَیقُولُ بَعْضُ النَّاسِ لِبَعْضٍ، عَلَیْکُمْ بِآدَمَ، فَیَأْتُونَ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ؛ فَیَقُولُونَ لَهُ: أَنْتَ أَبُو الْبَشَر، خَلَقَکَ اللهُ بِیَدِهِ، وَنَفَخَ فِیکَ مِنْ رُوحِهِ، وَأَمَرَ الْمَلاَئِکَةَ فَسَجَدُوا لَکَ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّکَ، أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیهِ أَلاَ تَرَى إِلَى مَا قَدْ بَلَغَنَا فَیَقُولُ آدَمُ إِنَّ رَبِّی قَدْ غَضِبَ الْیَوْمَ غَضَبًا لَمْ یَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ وَلَنْ یَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنَّهُ نَهَانِی عَنِ الشَّجَرَةِ فَعَصَیْتُهُ، نَفْسِی نَفْسِی نَفْسِی؛ اذْهَبُوا إِلَى غَیْرِی، اذْهَبُوا إِلَى نُوحٍ؛ فَیَأْتُونَ نُوحًا فَیَقُولُونَ: یَا نُوحُ إِنَّکَ أَنْتَ أَوَّلُ الرُّسُلِ إِلَى أَهْلِ الأَرْضِ، وَقَدْ سَمَّاکَ اللهُ عَبْدًا شَکُورًا، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّکَ، أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیهِ فَیَقُولُ: إِنَّ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ قَدْ غَضِبَ الْیَوْمَ غَضَبًا لَمْ یَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ وَلَنْ یَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛ وَإِنَّهُ قَدْ کَانَتْ لِی دَعْوَةٌ دَعَوْتُهَا عَلَى قَوْمِی، نَفْسِی نَفْسِی نَفْسِی اذْهَبُوا إِلَى غَیْرِی، اذْهَبُوا إِلَى إِبْرَاهِیمَ، فَیَأْتُونَ إِبْراهِیمَ فَیَقُولُونَ یَا إِبْرَاهِیمُ أَنْتَ نَبِیُّ اللهِ وَخِلِیلُهُ مِنْ أَهْلِ الأَرْضِ اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّکَ، أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیهِ فَیَقُولُ لَهُمْ إِنَّ رَبِّی قَدْ غَضِبَ الْیَوْمَ غَضَبًا لَمْ یَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَه، وَلَنْ یَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛ وَإِنِّی قَدْ کنْتُ کَذَبْتُ ثَلاثَ کَذَبَاتٍ، نَفْسِی نَفْسِی نَفْسِی اذْهَبُوا إِلَى غَیْرِی، اذْهَبُوا إِلَى مُوسَى فَیَأْتُونَ مُوسَى، فَیَقُولُونَ: یَا مُوسَى أَنْتَ رَسُولُ اللهِ فَضَّلَکَ الله بِرِسَالَتِهِ وَبِکَلاَمِهِ عَلَى النَّاسِ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّکَ أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیهِ فَیَقُولُ إِنَّ رَبِّی قَدْ غَضِبَ الْیَوْمَ غَضَبًا لَمْ یَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ یَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنِّی قَدْ قَتَلْتُ نَفْسًا لَمْ أُومَرْ بِقَتْلِهَا، نَفْسِی نَفْسِی نَفْسِی اذْهَبُوا إِلَى غَیْرِی، اذْهبُوا إِلَى عِیسى؛ فَیَأْتُونَ عِیسى، فَیَقُولُونَ یَا عِیسى أَنْتَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ، وَکَلَّمْتَ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا، اشْفَعْ لَنَا، أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیهِ فَیَقُولُ عِیسى، إِنَّ رَبِّی قَدْ غَضِبَ الْیَوْمَ غَضَبًا لَمْ یَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ وَلَنْ یَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَلَمْ یَذْکُرْ ذَنْبًا، نَفْسِی نَفْسِی نَفْسِی اذْهَبُوا إِلَى غَیْرِی، اذْهَبُوا إِلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؛ فَیَأْتُونَ مُحَمَّدًا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَیَقُولُونَ: یَا مُحَمَّدُ أَنْتَ رَسُولُ اللهِ وَخَاتِمُ الأَنْبِیَاءِ، وَقَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّکَ، أَلاَ تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِیه فَأَنْطَلِقُ فَآتِی تَحْتَ الْعَرْشِ فَأَقَعُ سَاجِدًا لِرَبِّی عَزَّ وَجَلَّ ثُمَّ یَفْتَحُ اللهُ عَلَیَّ مِنْ مَحَامِدِهِ وَحُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ شَیْئًا لَمْ یَفْتَحْهُ عَلَى أَحَدٍ قَبْلِی، ثُمَّ یُقَالُ: یَا مُحَمَّدُ ارْفَعْ رَأْسَکَ، سَلْ تُعْطَهْ، وَاشْفَعْ تُشَفَّعْ؛ فَأَرْفَعُ رَأْسِی، فَأَقُولُ: أُمَّتِی یَا رَبِّ أُمَّتِی یَا رَبِّ فَیُقَالُ: یَا مُحَمَّدُ أَدْخِلْ مِنْ أُمَّتِکَ مَنْ لاَ حِسَابَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْبَابِ الأَیْمَنِ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ، وَهُمْ شُرَکَاءُ النَّاسِ فِیمَا سِوَى ذلِکَ مِنَ الأَبْوَابِ، ثُمَّ قَالَ: وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّ مَا بَیْنَ المِصْرَاعَیْنِ مِنْ مَصَارِیعِ الْجَنَّةِ کَمَا بَیْنَ مَکَّةَ وَحِمْیَرَ، أَوْ کَمَا بَیْنَ مَکَّةَ وَبُصْرَى .


ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند : (روزی) به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گوشت آورده شد و بازو بلند کرده شده وبه ایشان داده شد وگوشت بازو را ایشان می پسندیدند، (آن را گرفته) و با دندانهای مبارک گوشتها این بازو را کنده و می خوردند، سپس فرمودند : من در روز قیامت سردار (تمام) مردم هستم ، و آیا می دانی این به چه خاطر است؟ (جریان این گونه می شود که) تمام مردم از اول تا به آخر در یک زمینی جمع می شوند که صدا کننده و فراخواننده همه را می تواند بشنواند و چشم همه را می تواند ببیند ، و خورشید (به مردم) نزدیک می شود، مردم آنقدر دچار غم و سختی می شوند (که دیگر) طاقت نمی آورند و تحمل ندارند؛ مردم (با یکدیگر) می گویند : آیا نمی بینید که شما به چه حالتی رسیده (وگرفتار شده اید) آیا نگاه نمی کنید (و کسی را پیدا نمی کنید) تا به نزد پروردگارتان رفته و شفاعت شما را بنماید( و شما را از این حالت بیرون آورد)، (در آن وقت) بعضی از مردم به بعضی می گویند : برشما (ضروری است) که به نزد آدم (علیه السلام) بروید، (آنها) به نزد آمد علیه السلام می روند؛ و برایش می گویند : توپدر انسانها هستی، الله ترا به دستش آفریده است، و در تو از روحش دمیده است، و فرشتگان را دستور داده تا برایت سجده کنند، (لذا) شما به نزد پروردگات (رفته) و از ما شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟ آیا نمی بینی ما وضعیت ما به کجا رسیده است ؟ آدم (علیه السلام) می گوید : همانا پروردگارم امروز (آنقدر) خشم گرفته که نه قبلا همانند آن خشم گرفته است و نه هم هرگز بعد از این، این قدر خشم خواهند گرفت، همانا الله مرا از خوردن درخت (در بهشت) ممانعت نموده بود و من نافرمانی نموده (از آن درخت خوردم) ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم؛ به نزدکس دیگری علاوه از من بروید، به نزد نوح (علیه السلام) بروید؛(مردم به نزد) نوح (علیه السلام) می روند (و به ایشان) می گویند : ای نوح همانا تو اولین پیامبرهستی (که الله متعال ترا برای هدایت قوم مشرک) به سوی اهل زمین فرستاده است ، و ترا بنده شکر گذار نامیده است، (لذا) شما به نزد پروردگات (رفته) و از ما شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟ آیا نمی بینی ما وضعیت ما به کجا رسیده است ؟ نوح (علیه السلام) می گوید : همانا پروردگارم امروز (آنقدر) خشم گرفته که نه قبلا همانند آن خشم گرفته است و نه هم هرگز بعد از این، این قدر خشم خواهند گرفت؛ و همانا من یک دعای (ویژه) داشتم که از آن بر ضد قوم من (در دنیا) استفاده نمودم ، (لذا من نمی توانم کاری برایتان انجام دهم) من بفکر نجات خودم هستم، من بفکر نجات خودم هستم، من بفکر نجات خودم هستم، شما به نزد فرد (دیگری) غیر از من بروید ، به نزد ابراهیم (علیه السلام) بروید (مردم) به نزد ابراهیم (علیه السلام) می روند (و به ایشان) می گویند : تو پیامبرالله و دوست ویژه او از اهل زمین هستی، (لذا) شما به نزد پروردگات (رفته) و از ما شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟ آیا نمی بینی ما وضعیت ما به کجا رسیده است ؟ نوح (علیه السلام) می گوید : همانا پروردگارم امروز (آنقدر) خشم گرفته که نه قبلا همانند آن خشم گرفته است و نه هم هرگز بعد از این، این قدر خشم خواهند گرفت؛ و همانا من سه دروغ (در دنیا) گفته بودم (لذا من نمی توانم کاری برایتان انجام دهم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم، شما به نزد (فرد دیگری) غیر از من بروید ، شما به نزد موسی (علیه السلام) بروید،(مردم) به نزد موسی (علیه السلام) می روند (و به ایشان) می گویند : تو پیامبرالله هستی و الله ترا با رسالتش و سخن گفتن (مستقیم و بدون واسطه ) با تو؛ ترا بر (سایر) مردم ترجیح و برتری داده است، (لذا) شما به نزد پروردگات (رفته) و از ما شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟ (موسی علیه السلام) می گوید : همانا پروردگارم امروز (آنقدر) خشم گرفته که نه قبلا همانند آن خشم گرفته است و نه هم هرگز بعد از این، این قدر خشم خواهند گرفت؛ و همانا من (آن) انسان (قبطی) را بدون اینکه به من (از جانب الله متعال) دستور داده شده باشم کشته ام (لذا من نمی توانم کاری برایتان انجام دهم )، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم، شما به نزد (فرد دیگری) غیر از من بروید ، شما به نزد عیسی (علیه السلام) بروید، (مردم) به نزد عیسی(علیه السلام) می روند (و به ایشان) می گویند : تو پیامبرالله هستی که درود و سلام الله برتوباد وتو سخن الله هستی که الله آن را بسوی مریم انداخته و تو روحی از الله هستی، و تو با مردم درسن کودکی در گواره با مردم سخن گفته ای (لذا) شما برای ما شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟ عیسی (علیه السلام) می گوید : همانا پروردگارم امروز (آنقدر) خشم گرفته که نه قبلا همانند آن خشم گرفته است و نه هم هرگز بعد از این، این قدر خشم خواهند گرفت؛ و همانا من سه دروغ (در دنیا) گفته بودم (لذا من نمی توانم کاری برایتان انجام دهم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم ، من بفکر نجات خودم هستم، شما به نزد (فرد دیگری) غیر از من بروید ، شما به نزد محمد صلی الله علیه و آله وسلم بروید؛ (مردم) به نزد من محمد که درود و سلام الله برمن باد می آیند و می گویند : ای محمد تو فرستاده و پیامبر الله هستی و تو آخرین پیامبران هستی، و الله قطعا گناه پسین و پشین تو را بخشیده است، (لذا) ما را به نزد پروردگارت شفاعت نما، آیا نمی بینی که ما در چه حالتی گرفتارشدیم؟(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : آن وقت است که من به نزد پروردگارم) رفته و در زیرعرش برای پروردگار با عزت و بزرگوارم به سجده می افتم سپس الله (متعال) برمن اندکی از ستایش خویش و تعریف نیک خودش  را برمن باز می کند (و به من یاد می دهد و من با آنها از الله متعال تعریف و ستایش می نمایم) که تا (به حال) به کسی قبل از من باز ننموده ( و یاد نداده است، و من در همین حالت در سجده از الله متعال تعریف و تمجید می کنم تا اینکه به من) گفته می شود : ای محمد سرت را بلند کن، و بخواه (که هرچه بخواهی به تو) داده می شود، و سفارش کن که سفارشت پذیرفته می شود؛ (آن وقت است که) سرم را(از سجده) بلند می کنم، ومی گویم : ای پروردگار من امت مرا نجات ده، ای پروردگارمن امت مرا نجات ده، سپس (به من) گفته می شود : ای محمد کسانی را از امتت که برآنها حسابی نیست از درب راستی از دربهای بهشت داخل نما، وآنها از دربهای دیگر(بهشتی) نیز شریک مردم اند، سپس (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند : سوگند به آنی که جانم در دست اوست همانا فاصله در میان دو لنگه از لنگه های (دربهای) بهشت به اندازه فاصله مکه تا حمیر و یا مکه تا بصری می باشد .