۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (170) سوره بقره

ترجمه آیه (170) سوره بقره



وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلا یَهْتَدُونَ (170)


ترجمه : و زمانی که به کفار گفته می شود از آنچه الله (در قرآن) نازل نموده است پیروی کنید، می گویند: بلکه ما پیروی می کنیم از آنچه ما برآن پدران ما را یافته ایم وآیا اگر پدرانشان بودند که چیزی را نمی دانستند و هدایت و راه یافته نبودند (بازهم از پدرانشان پیروی می کنند ؟!).



تفسیرآسان در فهم قرآن آیه (170)



(وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا) در این قسمت از آیه بیان نموده که زمانی که از جانب الله متعال در قرآن وپیامبرصلی الله علیه و آله وسلم وصحابه رضی الله عنهم به کفارگفته می شود که شما از آنچه الله متعال در قرآن نازل نموده است پیروی کنید ، زیرا آنچه در قرآن است سخنان و پیامهای ذاتی است که شما را آفریده و تمام نعمتهایی که در دیت دارید را به شما داده است ، لذا ناشکر نباشید و ذاتی که این تمام نعمتها را به شما داده بفراموشی مسپارید؟ این جاهلان در مقابل می گویند : ما از آنچه الله درقرآن نازل نموده پیروی نمی کنیم بلکه از آن عقاید و رسومی که برآن پدران ما را یافته ایم پیروی می کنیم، آری این جواب کفار یک جواب نامناسب و غیرعاقلانه است زیرا هیچ عاقلی سخنان پروردگارش را بخاطر عادات و رسمها و خرافات قومی و آباء و اجدادش رها نمی کند  .


(أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلا یَهْتَدُونَ) الله متعال در اینجا در مقابل جواب کفار سخن بسیارمعقول و دقیق را بیان نموده است و آن اینکه آیا اگرپدران این کفارچیزی از حقیقت نمی دانستند و راه یافته نبودند بازهم باید این بگویند در چنین حالتی نیز ما از پدران ما و عقاید و خرافات آنها پیروی می کنیم و از آن حقایقی که الله متعال در قرآن نازل نموده پیروی نمی کنیم ؟! آری زمانی یک فرد عاقل از پدرش پیروی می کند که پدر فهمیده و راه یافته ای داشته باشد ولی اگر پدر جاهل و گمراه بود در اینجا فرد با کمال احترامی که به پدر دارد نباید از پدرش پیروی کند بلکه باید از پرودگاری پیروی کند که او و پدر او را آفریده و نعمتهای فراوانی را به او و پدرش داده است .

 

جایی بسی تأسف است که امروزه زمانی که حرف از حقایق و پیروی از سنتها گوهر بار رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می شود بسیاری از مسلمانان این سخن غیر معقول و غیر منطقی کفار را مطرح می کنند ، که ما رسم آباء و اجداد ما را رها نمی کنیم! آری در جواب این دسته از مسلمانان که بنا بر عدم آگاهی دقیق و کامل و بنا تحت تأثیر قرار گرفتن از رسوم و عادات چنین خرفهای غیر منطقی را می زنند باید همان جوابی را دا که الله متعال در این آیه شریف داده است و باید به آنها  اخترام آباء و اجداد برسر چشم ولی احترام الله و احترام کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از همه بالاتر است ما هر عقیده و عادتی که پدران ما داشته اند و با قرآن وسنت صحیح مخالف است آن را بدور انداخته و برای پدران مسلمان ما دعای مغفرت و بخشش می نماییم زیرا آنها از این احکام آگاه نبودند زیرا اگر آنها نیز همانند ما از این دستورات و احکام شرعی آگاه می بودند قطعا به آنها عمل می نمودند .

عقیده امام ابوحنیفه رحمه الله (2)

ترجمه فقه اکبر امام ابوحنیفه رحمه الله



وحدانیة الله تَعَالَى


یکتا بودن الله متعال



متن عربی :


وَالله تَعَالَى وَاحِد لَا من طَرِیق الْعدَد وَلَکِن من طَرِیق انه لَا شریک لَهُ لم یلد وَلم یُولد وَلم یکن لَهُ کفوا أحد لَا یشبه شَیْئا من الْأَشْیَاء من خلقه وَلَا یُشبههُ شَیْء من خلقه لم یزل وَلَا یزَال بأسمائه وَصِفَاته الذاتیة والفعلیة.



ترجمه فارسی :


و (اینکه فرد ایمان داشته باشد که) الله متعال یکتاست نه (تنها) از نظر شمارش عدد و بلکه ازاین نظر (نیز) که همانا او شریکی ندارد و نه (کسی را) زایده و نه هم (ازاوکسی) زایده (و پیدا) شده است و نه هم کسی همتا و هم مثل او بوده (وهست) ، (و) نه هیچ یک از مخلوقاتش با او شبهاتی دارند و نه هم او با هیچ یک از مخلوقاتش شباهتی دارد، (او) همیشه با نامها و صفات ذاتی و فعلی خویش بوده و خواهد بود .

عقیده امام ابوحنیفه رحمه الله (1)

ترجمه فقه اکبر امام ابوحنیفه رحمه الله



بَیَان أصُول الْإِیمَان

                        

بیان ارکان و اصول ایمان

 

متن عربی :


أصل التَّوْحِید وَمَا یَصح الِاعْتِقَاد عَلَیْهِ یجب ان یَقُول آمَنت بِاللَّه وَمَلَائِکَته وَکتبه وَرُسُله والبعث بعد الْمَوْت وَالْقدر خَیره وشره من الله تَعَالَى والحساب وَالْمِیزَان وَالْجنَّة وَالنَّار وَذَلِکَ کُله حق.


ترجمه فارسی :


اصل و بنیاد توحید وآنچه درست است که برآن اعتقاد داشت این است که فرد بگوید : من به الله و فرشته هایش و به کتابهایش و به پیامبرانش و به زنده شدن و برانگیخته شدن بعد از مرگ و به خوب و بد تقدیر که از جانب الله است و به حساب و ترازوی اعمال (در روز قیامت) و به بهشت و آتش (دوزخ) ایمان دارم و همه اینها حق اند .

ترجمه ، تحقیق و شرح اربعین نووی

حدیث اول، اربعین نووی

 

متن حدیث :


عن أمیر المؤمنین أبی حفص عُمَرَ بْنَ الخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ وَإِنَّمَا لِامْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لدُنْیَا یُصِیبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ»

 

لغات حدیث :


إِنَّمَا : این حرف حصر است که به معنای فقط همین نه چیز دیگر، بکار برده می شود.

الأَعْمَالُ : کردارها، اعمالها. جمع عمل است، در این حدیث مراد اعمال شایسته و نیک است.

بِالنِّیَّاتِ : ارادهای دل، نیّت ها . جمع نیّت است .

لِامْرِئٍ : برای هر شخص، برای هر فرد .

مَا نَوَى : آنچه اراده نموده است، آنچه نیّت نموده است .

فَمَنْ کَانَتْ : پس هرکس که بود، پس هرکس که باشد.

هِجْرَتُهُ : هجرتش ، ترک کردن وطنش .

إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ : بسوی الله و رسولش (محمد صلی الله علیه و آله وسلم)

لدُنْیَا : بخاطر دنیا ، برای امور دنیوی .

یُصِیبُهَا : می رسد به آن ، برسد به آن .

أَو : یا ، از حروفی می باشد که برای تنوّع و یا شک ویا عطف بکار برده می شود.

امْرَأَةٍ : زن .

یَنْکِحُهَا : با او نکاح می کند، با او ازدواج می کند .

إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ : بسوی چیزی که بدان سوهجرت نموده است .

 

ترجمه حدیث :


رهبرمسلمانان ابوحفص عمربن خطاب رضی الله عنه فرمودند : من ازپیامبرصلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند: همانا دارو مدار « کسب اجردر» اعمال وکردار(نیک) تنها به نیّت ها و ارادهای دل «افراد» بستگی دارد (ونه چیز دیگری) وقطعا برای هر شخصی (از اجر و ثواب) همانی است که (او دردلش) نیّت واراده نموده است (ونه چیزدیگری) ، پس هرکس هجرتش بسوی الله و رسولش (محمد صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است، پس هجرتش بسوی الله و رسولش (محمدصلی الله علیه و آله وسلم) بوده است ، و هرکس هجرتش برای (رسیدن به) دنیا بوده است و یا (برای رسیدن به) زنی بوده تا با او ازدواج کند ، پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سو هجرت نموده است .

 

تفاوتهای در الفاظ این روایت :


در باره این روایت « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ ....» که امام نووی رحمه الله در کتاب اربعین خویش ذکر نموده و سپس بیان داشته که این روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است ، باید گفت که این روایت هفت بار در صحیح بخاری و یکبار درصحیح مسلم آمده است، واین روایت به نوعی تلفیقی در میان الفاظی است که در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است ورنه در هیچ جایی از صحیح بخاری و همچنین صحیح مسلم تمام الفاظی که امام نووی رحمه الله ذکر کرده یکجا نیامده است بلکه در برخی جاها اضافه و کمی وجود دارد و یا اینکه در مفرد ، جمع ویا دربرخی ازالفاظ آن به نوع دیگری تفاوت هایی دارد که ان شاء الله تعالی در ذیل متوجه این جریان خواهید شد، حالا به تفاوت هایی موجود در این روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم دقّت فرمایید :


1 - در این روایت اربعین جمله « یَا أَیُّهَا النَّاسُ » که در روایت شماره (6953) صحیح بخاری آمده است ، ذکرنشده است . این جمله برای متوجه ساختن شنوندگان و مخاطبین بکار برده می شود ، این جمله در قرآن مجید (20) بار بکار برده شده است ، همان گونه که برای متوجه ساختن اهل ایمان در قرآن جمله « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا » (89) بار بکار برده شده است .  

2- دراین روایت اربعین « إِنَّمَا الأَعْمَالُ » آمده ولی در روایت شماره (54) صحیح بخاری وبرخ دیگر روایتهای آن « الأَعْمَالُ » بدون « إِنَّمَا » آمده است .

روایتی که در آن کلمه حصر« إِنَّمَا » آمده دقیق تراست ، زیرا با وجود « إِنَّمَا » صحت ، قبولی و اجر و ثواب کارها و اعمال نیک با نیّت ها ارتباط پیدا می کند و بدون نیّت هیچ عمل نیکی عبادت نگشته و مورد قبولیت و بهرهمندی از اجرو ثواب واقع نمی گردد، بلکه این تنها نیّت است که در میان عادت با عبادت فرق ایجاد می کند .


3- در این روایت اربعین (الأَعْمَالُ) بصورت جمع آمده ولی درروایت شماره (5070) صحیح بخاری « العَمَلُ » بصورت مفرد آمده است .

روایت « الأَعْمَالُ » از روایت « العَمَلُ » واضح تر و دقیق تراست زیرا تمام اعمال نیک را شامل می گردد گرچه مراد از روایت « العَمَلُ » جنس عمل نیک است که دراین صورت تمام اعمال نیک را در می گیرد.


4-  در این روایت اربعین « بِالنِّیَّاتِ » بصورت جمع آمده ولی در روایت شماره (54) صحیح بخاری و برخ دیگر ازروایتهای آن وروایت شماره (1907) صحیح مسلم « بِالنِّیَّةِ » بصورت مفرد آمده است.

روایت « بِالنِّیَّاتِ » دقیق ترو واضح تر از روایت « بِالنِّیَّةِ » است زیرا بیانگر این است که هر عمل نیکی نیاز به نیّت مستقل و جداگانه ای دارد ، ولی این از روایت « بِالنِّیَّةِ » فهمیده نمی شود مگر این که جنس نیّت را مد نظرگرفته وبرای عموم دانسته شود .


5- در این روایت اربعین « الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ » هر دو کلمه « الأَعْمَالُ » و « بِالنِّیَّاتِ » بصورت جمع آمده است ولی در روایت شماره (54) صحیح بخاری و روایت (1907) صحیح مسلم  « الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ » آمده است یعنی « الأَعْمَالُ » بصورت جمع و « بِالنِّیَّةِ » بصورت مفرد آمده است و در روایت شماره (5070) صحیح بخاری « العَمَلُ بِالنِّیَّةِ » یعنی دو کلمه « العَمَلُ » و « بِالنِّیَّةِ » بصورت مفرد آمده است .

روایت « الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ » دقیق تر و واضح تر از روایت « الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ » است، زیرا جمع با جمع آمده یعنی دار و مدارکارها بر نیّت هاست یعنی برای هرکاری نیاز به نیّت مستقلی دارد، برخلاف روایت « الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ » که معنایش هست دارو مدارکارها برنیّت است مگر اینکه جنس نیّت مراد گرفته شده و عمومیت داده شود و مراد ازآن نیّت ها گرفته شود .


6- در این روایت اربعین « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ » آمده یعنی با حرف « إِنَّمَا » و جمع هر دو کلمه « الأَعْمَالُ » و « بِالنِّیَّاتِ » آمده است ولی در روایت شماره (6689) صحیح بخاری و روایت شماره (1907) صحیح مسلم  « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ »  یعنی با « إِنَّمَا » و« الأَعْمَالُ » بصورت جمع و « بِالنِّیَّةِ » بصورت مفرد آمده است.

در اینجا روایت « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ »  از« إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّةِ » روایت دقیق تر است بنا برآنچه قبلا بیان شد که جمع اعمال با جمع نیّات آمده و بیانگر این است که هر عملی نیاز به نیّت مستقلی است.


7- در این روایت اربعین « لدُنْیَا یُصِیبُهَا » آمده است ولی در روایت شماره یک صحیح بخاری « إِلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا » آمده است.

ازروایت « لدُنْیَا یُصِیبُهَا » فهمیده می شود که برای نفع دنیوی خویش هجرت نموده است و از روایت « إِلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا » فهمیده می شود که آن مال و یا پست و مقام دنیوی که او می خواهد در منطقه خودش نیست و پایان سفرهجرت او همانجایی است که آن مال و یا پست و مقام دنیوی را بدست آورد .


8- در این روایت اربعین « أَوِ امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا » آمده است ولی در روایت یک صحیح بخاری « أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا » آمده است ودر روایت شماره (2529) صحیح بخاری و روایت شماره (1907) صحیح مسلم « أَو امْرَأَةٍ یَتَزَوَّجُهَا » آمده است .

از روایت « إِلَى امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا » پایان سفرهجرت که همان منطقه زن باشد فهمیده می شود که در روایت « أَوِ امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا » و روایت « أَو امْرَأَةٍ یَتَزَوَّجُهَا » این مطلب ظاهر نیست گرچه از نظر مفهومی همه یکی اند .



مسائل حدیث :


این حدیث یکی مهم ترین احادیث صحیحی است که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نقل و روایت شده است از این حدیث مسائل مختلفی گرفته و استنباط می شود که بنده در ذیل به حد توان به آنها اشاره خواهم نمود :

1 - تمام اعمال شرعی باید با نیّت های انجام پذیرند و هر عمل شرعی که بدون نیّت انجام شود آن عمل از نظر شرعی انجام نگرفته است.

2 - هر عملی باید نیّت مستقلی داشته باشد ، زیرا دارومدارتمام کارها برنیّت هاست .

3- نتیجه نیّت ها در اعمال این است که برای هر فردی همانی خواهد رسید که نیّتش بوده است و این نیّت است که عبادت و را ازعادت جدا می سازد .

4- نیّت همان اراده قلبی است لذا تلفظ نیّت با زبان در عبادتها چیز مشروع و ثابتی نیست ، بلکه یک بدعت است .

5- اعمال و نیّت ها از قرار زیربا هم جمع می گردند :

( أ ) عمل نیک ونیّت درست، مانند: خواندن نماز برای الله متعال و هجرت برای رضای الله متعال، این از دیدگاه اسلام مورد قبول است زیرا عمل نیک اگر با نیّت درست انجام نشود بجای اجر و ثواب برای انسان گناه بهمراه می آورد.

(ب) عمل بد و نیّت نادرست ، مانند : رشوه گرفتن برای رفع اتهام از مجرم ، در این جا در حقیقت فرد دو گناه مخلوط با هم مرتکب شده است یک گناه عمل بد دیگر گناه نیّت نادرست .

(ج) عمل نیک و نیّت نادرست، مانند: صدقه دادن برای خود نمائی و ریاکاری ، این نوع اعمال بنا برنیّت نادرست از ثواب به گناه تبدیل شده و هرگز مورد پذیرش الله متعال واقع نمی گردد.

(د) عمل بد با نیّت خوب، مانند: دزدی از اموال ثروتمندان به نیّت کمک به فقیران و نیازمندان جامعه، این نوع نیّت های بظاهرخوب که اعمال بد راهمراهی می کنند برای انسان اجر و ثوابی بهمراه نداشته و جزگناه چیزدیگری را برای انسان به ارمغان نخواهند آورد.

آنچه در این حدیث برآن تأکید شده و ما را بدان تشویق نموده همان جریان اول است که تمام اعمال نیک با نیّت های درست مورد اجر و ثواب می گردند، و ما را ازسایر امور برحذر داشته است.

6- مراد ازهجرت در این حدیث همان ترک وطن شرک و یا وطن گناه است یعنی اینکه فرد بخاطر حفظ عقیده و دین خویش وطنش را رها نموده و به دیار غربتی برود تا در آنجا بتواند به دینش عمل نموده و عثیده اش را حفظ نماید، این نوع هجرت ها تا قیامت ادامه دارد. ناگفته نماند که گاهی در احادیث هجرت به معنای ترک گناه نیزمی آید .

7- هجرت و ترک وطنی که درآن شرک و کفرحکم فرماست و عقیده و دین انسان در خطر است برای هر مسلمانی بخاطرحفظ عقیده و دین ضروری است .

8- اعمال نیک با نیّت های نادرست باطل و برباد می گردند .

9- اخلاص در نیّت ها ضروری است .

در پایان باید گفت که در این حدیث یک قانون کلی بیان شده است « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ » و سپس نتیجه این قانون این گونه ذکر شده است « وَإِنَّمَا لِامْرِئٍ مَا نَوَى » و سپس برای این قانون ونتیجه آن یک مثال در بعد مثبت آن زده شده است « فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ » همانگونه که برای بعد منفی آن دومثال اینگونه بیان شده است « وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لدُنْیَا یُصِیبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ یَنْکِحُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ ».

 

منابع حدیث :


این حدیث هفت بار در صحیح بخاری ویک بار درصحیح مسلم نقل و روایت شده است که به ترتیب زیر می باشند :

1 - صحیح بخاری حدیث شماره (1).

2 - صحیح بخاری حدیث شماره (54).

3 - صحیح بخاری حدیث شماره (2529).

4 - صحیح بخاری حدیث شماره (3898).

5 - صحیح بخاری حدیث شماره (5070).

6 - صحیح بخاری حدیث شماره (6689).

7 - صحیح بخاری حدیث شماره (6953).

8 - صحیح مسلم حدیث شماره (1907) .

ناگفته نماند که این حدیث علاوه از صحیح بخاری و صحیح مسلم در کتب حدیثی زیر نیز روایت شده است :

1 - سنن نسائی حدیث شماره (75) و(3437) و(3794).

2 - سنن ترمذی حدیث شماره (1647) .

3- سنن ابی داود حدیث شماره (2201) .

4 - سنن ابن ماجه حدیث شماره (4227) .

این حدیث علاوه از کتب مذکور در بسیاری از کتب حدیثی دیگر نیز روایت شده است ولی با این وجود این حدیث طبق اصطلاح محدثین «غریب مطلق» و یا «فرد مطلق» است ، زیرا این حدیث را از صحابه فقط «عمربن خطاب رضی الله عنه» از «رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم» روایت نموده و از ایشان تنها «علقمه بن وقّاص لیثی رحمه الله» روایت نموده و از ایشان تنها «محمد بن ابراهیم تیمی رحمه الله» و از ایشان فقط «یحیی بن سعید انصاری رحمه الله» روایت نموده است وسپس از «یحیی بن سعید انصاری رحمه الله» افراد زیادی این حدیث را روایت نموده اند .