ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حدیث پانزدهم اربعین نووی
متن حدیث :
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه ، أن رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیصْمُتْ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ».
لغات حدیث :
مَنْ کانَ یُؤْمِنُ : هرکس ایمان می دارد.
بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ: به الله و روز قیامت ، به معبود به حق و روزی دیگر .
فَلْیَقُلْ خَیْرًا : پس باید سخن نیک بگوید .
أَوْ لِیصْمُتْ : یا باید سکوت کند.
فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ : پس باید که همسایه اش را اکرام و احترام نماید.
فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ :پس باید که مهمانش را اکرام و احترام نماید، پس باید که از مهمانش (خوب) پذیرائی نماید.
ترجمه حدیث :
ابوهریره رضی الله عنه وایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هرکس ایمان به الله و روزقیامت می دارد پس باید که نیک سخن بگوید و یا اینکه باید سکوت نماید، و هرکس ایمان به الله و روزآخرت می دارد باید که همسایه اش را اکرام (و احترام) نماید و هرکس ایمان به الله و روزقیامت می دارد پس باید که مهمانش را اکرام (و از او خوب پذیرائی) نماید .
مسائل حدیث :
1 - ایمان داشتن به الله و روز قیامت، باعث انجام اعمال نیک می گردد .
2 - سخن نیک گفتن شعبه ای از شعبه جات ایمان است .
3 - سکوت و خاموشی در مواقعی که نیاز به سخن گفتن نیست شعبه ای از شعبه جات ایمان است .
4 - سخن بد گفتن و یا پر حرفی کردن و یا بی جا حرف زدن دلیل نقص ایمان است .
5 - اکرام و احترام همسایه یکی ازعلامتهای ایمان داشتن به الله و روز قیامت است .
6 - اکرام و احترام به همسایه یکی از شعبه های ایمانی است .
7 - بد رفتاری نمودن به همسایه دلیل نقص ایمان است .
8 - مهمان نوازی و پذیرائی خوب از مهمان، نشانی اعتقاد درست به الله متعال و روز قیامت است .
9 - مهمان نوازی و پذیرائی از مهمان، یکی از شعبه های ایمانی است .
10 - پذیرائی نکردن از مهمان، دلیل کمی و نقص ایمان است .
تفاوت های روایت :
در الفاظ این روایت اربعین با الفاظ روایت های سایرکتب حدیثی تفاوت هایی وجود دارد که از قرار زیر می باشند :
1 - در این روایت اربعین آمده است « مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیصْمُتْ » ولی در روایت شماره (47) صحیح مسلم این گونه آمده است « مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیسْکُتْ » که از نظرمعنی یکی هستند .
2 - در این روایت اربعین نووی آمده است «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ » ولی در روایت شماره (6475) صحیح بخاری و برخ دیگر از کتب حدیثی این گونه آمده است « مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الآخِرِ فَلاَ یُؤْذِ جَارَهُ » یعنی : آنی که به الله و روز قیامت ایمان می دارد به همسایه اش را آزاری نمی رساند.
3- در این روایت اربعین نووی آمده است «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ » ولی در روایت شماره (6138) صحیح بخاری «وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الآخِرِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ» یعنی : هرکس ایمان به الله و روز قیامت می دارد باید که با خویشاندان روابط رشته داری برقرار نماید.
4- در این روایت اربعین آمده است « مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ» ولی در روایت شماره (298) کتاب الایمان ابن منده این گونه آمده است « مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُحْسِنْ قُوتَ ضَیْفِهِ» ، قَالُوا: وَمَا قُوتُ الضَّیْفِ؟، قَالَ: «ثَلَاثَةٌ، وَمَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ فَصَدَقَةٌ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ إِلَّا یَشْهَدُ أَمْرًا فَلْیَتَکَلَّمْ بِخَیْرٍ أَوْ لِیَسْکُتْ».
یعنی : هرکس به الله و روز قیامت ایمان می دارد او باید که خوراک خوب به مهمانش بدهد، (صحابه موجود در آن وقت) گفتند: خوراک مهمان چیست ؟ (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : (این است) که تا سه شبانه روز (از او خوب پذیرائی شود) بعد از آن (هر آنچه به مهمان داده شود) صدقه ای است (که به او داده شده است) و هرکس ایمان به الله و روز قیامت می دارد او در جریانی حاضر نمی گردد مگر اینکه به نیکی سخن می گوید و یا اینکه سوکت می کند.
منابع حدیث :
این حدیث صحیح در بسیاری از کتب حدیثی آمده که مهم ترین آنها از قرار زیر می باشد :
1 - صحیح بخاری ، حدیث (6136) و....
2 - صحیح مسلم ، حدیث (47) .
3 - سنن ترمذی ، حدیث (2500) .
4 - سنن ابی داود ، حدیث (5154) .
5 - سنن ابن ماجه ، حدیث (3971) .
علاوه از کتب مذکور در بسیاری از کتب حدیثی دیگر نیز این حدیث روایت شده است .