۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه و تحقیق اربعین نووی

حدیث چهاردهم اربعین

 

 متن حدیث :

 

عَنْ ابن مسعود رضی الله عنه ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ: الثَّیِّبُ الزَّانِی، وَالنَّفْسُ بِالنَّفْسِ، وَالتَّارِکُ لِدِینِهِ الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ ".

 

لغات حدیث:

 

لَا یَحِلُّ : حلال نیست ، جایزنیست.

دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ : (ریختن) خون یک فرد مسلمان، کشتن یک شخص مسلمان (بصورت عمدی).

إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ: مگربا یکی ازسه (جرم)، بجز (درصورت ارتکاب) یکی ازسه گناه .

الثَّیِّبُ الزَّانِی : زناکار متأهل .

وَالنَّفْسُ بِالنَّفْسِ : جان درمقابل جان ، قصاص از قاتل عمد.

وَالتَّارِکُ لِدِینِهِ : ترک کننده دینش (اسلام) ، مرتد .

الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ : جدا شونده ازجماعت (مسلمانان)، بیرون رونده ازگروه (مسلمانان)، جدا شونده از اسلام .

 

ترجمه حدیث :

 

ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : (ریختن) خون یک فرد مسلمان حلال نیست مگربا (ارتکاب یکی از سه جرم و بودن) یکی از سه (نفر) : زناکار متأهل ، و جان در مقابل جان (در قتل عمد) وترک کننده دینش (اسلام)، جدا شونده و بیرون رونده ازگروه مسلمانان .

 

مسائل حدیث :

 

1 - اسلام محافظ خون وجان مسلمان است.

2 - زناکاراگر متأهل باشد، حکمش در اسلام سنگسار است .

3 - قاتل عمد را اگر اولیاء مقتول نبخشند و یا دیه نگیرند، باید قصاص شود .

4 - مرتدّ و مسلمانی که اسلام را رها نموده اگر توبه نکند، باید اعدام گردد.

5 - علاوه از سه جرمی که در این حدیث آمده است ، بنا بر دیگرجرمها و سایرگناهان خون یک مسلمان را ریختن حرام و ممنوع است .

 

تفاوت های الفاظ روایت :

 

درالفاظ این روایت اربعین نووی با الفاظ همین روایت که در دیگر کتب حدیثی آمده تفاوت هایی وجود دارد که از قرار زیر می باشند:

 

1 - در این روایت اربعین نووی آمده است « لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ ...» ولی روایت شماره (6878) صحیح بخاری و روایت شماره (1676) صحیح مسلم این گونه آمده است «لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَأَنِّی رَسُولُ اللهِ...».

 

2 - در این روایت اربعین نووی آمده است « لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ ...» ولی درتکرارروایت شماره (1676) درصحیح مسلم وبرخ دیگرکتب حدیثی این گونه آمده است « قَامَ فِینَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: " وَالَّذِی لَا إِلَهَ غَیْرُهُ، لَا یَحِلُّ دَمُ رَجُلٍ مُسْلِمٍ، یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَأَنِّی رَسُولُ اللهِ...».

 

3- دراین روایت اربعین این گونه آمده است « إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ » ولی درتکرارروایت شماره (1676) صحیح مسلم وبرخ دیگر کتب حدیثی این گونه آمده است « إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ» ودرروایت شماره (2534) سنن ابن ماجه وبرخ دیگرازکتب حدیثی این گونه آمده است « إِلَّا أَحَدُ ثَلَاثَةِ نَفَرٍ» و در روایت شماره (6154) مستخرج ابی عوانه این گونه آمده است « إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثِ خِصَالٍ».

 

4 - دراین روایت اربعین آمده است « النَّفْسُ بِالنَّفْسِ» ولی در روایت شماره (6154) مستخرج ابی عوانه این گونه آمده است « وَرَجُلٍ قَتَلَ فَأُقِیدَ ».

 

5 - در این روایت اربعین نووی این گونه آمده « وَالتَّارِکُ لِدِینِهِ الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ » ولی در روایت شماره (6878) صحیح بخاری این گونه آمده است « وَالمَارِقُ مِنَ الدِّینِ التَّارِکُ لِلْجَمَاعَةِ» ودر تکرارروایت شماره (1676) صحیح مسلم این گونه آمده است « التَّارِکُ الْإِسْلَامَ الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ - أَوِ الْجَمَاعَةَ» ودرروایت شماره (4016) سنن نسائی و برخ دیگرکتب حدیثی این گونه آمده است « التَّارِکُ لِلْإِسْلَامِ، مُفَارِقُ الْجَمَاعَةِ».

 

6 - البته ناگفته نماند که این روایت در مسند حمیدی روایت شماره (119) این گونه آمده است « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَّا فِی إِحْدَى ثَلَاثٍ: رَجُلٌ کَفَرَ بَعْدَ إِسْلَامِهِ، أَوْ زَنَى بَعْدَ إِحْصَانِهِ، أَوْ نَفْسٌ بِنَفْسٍ " ».

 

منابع حدیث :

 

این حدیث صحیح در بسیاری ازکتب حدیثی آمده که بنده در ذیل به عمده ترین آنها اشاره خواهم نمود:

1 - صحیح بخاری ، حدیث (6878) .

2 -  صحیح مسلم ، حدیث (1676) .

3 - سنن نسائی ، حدیث (4016) و...

4 - سنن نسائی ، حدیث (1402) .

5 - سنن ابی داود ، حدیث (4352) .

6 - سنن ابن ماجه ، حدیث (2534) .

این حدیث علاوه از کتب مذکور در بسیاری از کتب حدیثی دیگر نیز روایت شده است .