۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

مشاعره(مشاجره)بسیار زیبا وخواندنی

مشاعره(مشاجره)بسیار زیبا وخواندنی

 

  حافظ شیرازی:

 

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــ


صائب تبریزی:

 

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را

هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد

نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

 

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ


شهریار:

 

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را

هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد

نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا

سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خانم دریایی:

 

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنیا را

نه جان و روح می بخشم، نه املاک بخارا را

مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟

و خال هندویش دیگر، ندارد ارزشی اصلاً

که با جراحی صورت ،عمل کردند خال ها را

نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پاها را

فقط می خواستند اینها، بگیرند وقت ماها را

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


آقای کامران سعادتمند:

 

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

نه او را دست و پا بخشم، نه شهری چون بخارا را

همان دل بردنش کافی که من را بی دلم کرده

نمی خواهم چو طوطی من، بگویم این غزلها را

غزل از حافظ و صائب و یا دریایی بی ذوق

و یا آن شهریار ترک که بخشد روح اجزا را

میان دلبر و دلدار، نباشد حرفِ بخشیدن

اگر دلداده می باشید، مگویید این سخن ها را

 

 ـــــــــــــــــــــــــ


ابوشعیب اسفندیار شجاعی

 

 نخواهم که بدست آرد آن ترک شیرازی دل مارا

نه چون حافظ به او بخشم سمرقند  و   بخارا را

 

نه چون صائب بدو بخشم سرو دست تن و پارا

 نه مثل شهریار گویم که بخشم روح اجزا را

 

 

نه مثل کامران هستم که گویم این سخن ها را

همین کافی است برای او که ،او برده دل مارا

 

نه گویم چون دریایی که دست آورده    دنیا را

نه من آن شاعری هستم که گویم این مثلها را

 

فقط الله منان است که او برده،  دل ما را

محمد مصطفی کرده  مزین    کل دلها را