۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

شبهه و اعتراض دوم

 

✏✏شبهه و اعتراض دوم✏✏

الله متعال در قرآن مجید فرموده است : ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﺃَﻃِﻴﻌُﻮﺍْ ﺍﻟﻠّﻪَ ﻭَﺃَﻃِﻴﻌُﻮﺍْ ﺍﻟﺮَّﺳُﻮﻝَ ﻭَﺃُﻭْﻟِﻲ ﺍﻷَﻣْﺮِ ﻣِﻨﻜُﻢْ ﻓَﺈِﻥ ﺗَﻨَﺎﺯَﻋْﺘُﻢْ ﻓِﻲ ﺷَﻲْﺀٍ ﻓَﺮُﺩُّﻭﻩُ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَﺍﻟﺮَّﺳُﻮﻝِ ﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻢْ ﺗُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ ﺑِﺎﻟﻠّﻪِ ﻭَﺍﻟْﻴَﻮْﻡِ ﺍﻵﺧِﺮِ ﺫَﻟِﻚَ ﺧَﻴْﺮٌ ﻭَﺃَﺣْﺴَﻦُ ﺗَﺄْﻭِﻳﻼ (سوره نساء آیه 59)

ترجمه : ای ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻳﺪ، الله ﺭﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ از ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(صلی الله علیه و آله وسلم) پیروی کنید ﻭ (همچنین) از صاحبان امرتان (پیروی نمایید) ولی اگردر ﺍﻣﺮ [ ﺩﻳﻨﻰ] ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻧﻈﺮ ﻳﺎﻓﺘﻴﺪ، پس آن را ﺑﻪ الله ﻭ رسولش(یعنی کتاب الله و سنت) بازگردانید اگر شما به الله و ﺭﻭﺯقیامت اﻳﻤﺎﻥ داﺭﻳﺪ، ﺍﻳﻦ (ارجاع به الله و رسول) ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﻧﻴﻚﻓﺮﺟﺎﻡﺗﺮ ﺍﺳﺖ.

حالا سوال اینجا است که وقتی الله متعال ما را در مسایل اختلافی به الله و رسول یعنی کتاب الله وسنت ارجاع می دهد نه به صاحبان امر و مجتهدان ملت ،آیا این بیانگر این نیست که همین دو حجت اند و حل نزاع می کنند و لاغیر ، در نتیجه وقتی که ما در مسایل اختلافی به قرآن و سنت رجوع کنیم از نظر ظاهری از دو حالت خالی نیست:

1 =
یا در قرآن و سنت حل مساله اختلافی موجود نیست که این محال زیرا چطور الله متعال ما را برای حل اختلاف به جایی آدرس و حواله می دهد که حلی در آنجا نیست.

2=
و یا این که حل در آنجا هست که قطعا هم هست پس ما نیازی به دیگر اصل و منبعی نداریم زیرا مسایل دینی یا بصورت متواتر نقل شده که همه امت حتی عوام نیز از آنها آگاه اند و درآن هیچ شک و شبهه ای نیست و یا این که مسایل از نوع اختلافی است که اگر از نوع اختلاف تنوع باشد همانند انواع نمازهای وتر که همه مجاز اند و یا از نوع اختلاف تضادی همانند که آیا خون وضو را می شکند یا نه که با ارجاع به کتاب الله و سنت حل می شود .

در نتیجه وقتی که ما در مسایلی که بصورت متواتر نقل شده و از ضروریات دینی است که حتی عوام هم از آنها آگاه اند و آنها را می دانند همانند اینکه شراب حرام است و روزه فرض است و حج از ارکان و ضروریات دین است و...نیاز به اجماع پیدا نمی کنیم و همچنین در مسایل اختلافی با رجوع به قرآن و سنت مشکل ما حل می شود پس دراینجا اجماع چه مشکلی حل می کند و به چه دردی می خورد و کارآییش در چیست ؟