ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
✏نظریه امام شافعی رحمه الله در باره اجماع ✏
امام شافعی رحمه الله در
کتاب (الرساله) در بحث استحسان می فرمایند:
لستُ أقول ولا أحدٌ من أهل
العلم "هذا مجتمع علیه ": إلا لما تَلْقى عالماً أبداً إلا قاله لک
وحکاه عن من قبله، کالظهرُ أربعٌ، وکتحریم الخمر، وما أشبه هذا.
ترجمه : نه من می گویم و نه
هیچ یک از اهل علم (می گوید) که این (مسأله) بر آن اجماع صورت گرفته است مگر(مسأله
ای) که آن گونه (واضح و از ضروریات دینی) باشد که هیچ عالمی را هر گز ملاقات نکنی
مگر این که آن را بیان نماید و از گذشتگانش نقل و حکایت نماید همانند اینکه تعداد
رکعات نماز ظهر چهاراست و نوشیدن شراب حرام است و همانند چیزهائی که مشابه اینها
هستند .
آری اگر خوب به این سخن
امام شافعی رحمه الله توجه شود کاملا و بطور واضح فهمیده می شود که ایشان اجماعی
را قبول دارند که بر مسأله ای باشد که از ضروریات و بدیهیات متفق علیه و ثابت شده
از قرآن وسنّت باشد و دیگر اجماعی همانند اجماع اصولی ها را برسمیت نمی شناسد ،
لذا باید توجه نمود که هر گاه امام شافعی رحمه الله می گوید که براین مسأله اجماع
شده است هدفشان این نوع مسائل و این نوع اجماع است نه اجماعی که بسیاری از اصولیین
بیان نموده و مطرح می کنند .
ناگفته نماند که ما هم می
گوییم که چنین اجماع های وجود دارد ولی بود و نه بود آنها در اثبات و عدم اثبات و
یا تقویت احکام اثری ندارند همانگونه که وجود اختلاف در میان علما در تضعیف احکام
هرگزتأثیر گذارنیستند زیرا مسائلی که در نصوص قرآن وسنّت بصورت متواترموجود است و
حکم بر نصوص متواترمی چرخد نه بر اجماع ، زیرا وجود نصوص پیش از این نوع اجماعها
بوده و به درجه ها قوی تر از این نوع اجماعها می باشد و این نوع اجماعها در حقیقت
بر آن نصوص قرآنی و احادیث متواتراتفاق افتاده که اگر آن نصوص متواتر نبودی هر گز
چنین اتفاق و چنین اجماعهای صورت نمی گرفت لذا نصوص قرآن وسنت متواترمدیون چنین
اجماعهای نیستند بلکه آنچه که باید مدیون نصوص متواتر قرآن و سنت باشد این نوع
اجماعهاست و لا غیر.