۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

سومین دلیل قائلین به اجماع

سومین دلیلی که قائلین به اجماع برای اثبات اجماع ذکر می کنند این آیه قرآن است {وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا} (سوره نساء آیه : 115)


قائلین به اجماع می گویند در این آیه وعده به عذاب داده شده به کسانی که بر راهی غیر از راه مسلمانان بروند و از آن پیروی کنند خواه در بحث ایمان و عقیده باشد و خواه در جریان احکام و آنچه مجتهدین برآن اتفاق نموده اند یعنی اجماع؛ این همان راه مسلمانان است لذا باید آن را قبول نموده و به آن عمل نموده و مخالفت با آن فرد را گرفتار عذاب الهی می گرداند.

برای بهتر واضح شدن مطالب و مفاهیم این آیه به ترجمه و تفسیر این آیه توجه نمایید: {وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا} (سوره نساء آیه : 115)
ترجمه : و هر کس بعد از این که برایش هدایت واضح گشته است با رسول الله مخالفت کند واز غیر راه مسلمانان پیروی کند ما او را به هر سمتی که گشته و رفته است می چرخانیم و او را به جهنم می کشانیم و (جهنم) بدجایگاهی است .
آری آنچه برخی از این آیه بر حجیت اجماع دلیل گرفته اند جمله (وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ) است که مراد از آن در حقیقت خروج از اسلام است نه ترک اجماع و عدم قبول اجماع .
دراین باره به نوشته امام شوکانی رحمه الله در باره این آیه در تفسیرفتح القدیر نوشته اند توجه فرمایید:
وَقَدِ اسْتَدَلَّ جَمَاعَةٌ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ بِهَذِهِ الْآیَةِ عَلَى حُجِّیَّةِ الْإِجْمَاعِ لِقَوْلِهِ: وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ وَلَا حُجَّةَ فِی ذَلِکَ عِنْدِی، لَأَنَّ الْمُرَادَ بِغَیْرِ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ هُنَا: هُوَ الْخُرُوجُ مِنْ دِینِ الْإِسْلَامِ إِلَى غَیْرِهِ، کَمَا یُفِیدُهُ اللَّفْظُ، وَیَشْهَدُ بِهِ السَّبَبُ، فَلَا تَصْدُقُ عَلَى عَالِمٍ مِنْ عُلَمَاءِ هَذِهِ الْمِلَّةِ الْإِسْلَامِیَّةِ اجْتَهَدَ فِی بَعْضِ مَسَائِلِ دِینِ الْإِسْلَامِ فَأَدَّاهُ اجْتِهَادُهُ إِلَى مُخَالَفَةِ مَنْ بِعَصْرِهِ مِنَ الْمُجْتَهِدِینَ، فَإِنَّهُ إِنَّمَا رَامَ السُّلُوکَ فِی سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ، وَهُوَ الدِّینُ الْقَوِیمُ وَالْمِلَّةُ الْحَنِیفِیَّةُ وَلَمْ یَتْبَعْ غَیْرَ سَبِیلِهِمْ.
ترجمه : گروهی از اهل علم از این آیه بر حجیت اجماع دلیل گرفته اند زیرا در این آیه آمده (وکسی که از غیر راه مسلمانان پیروی کند...) و در حالی که در این آیه حجتی برای اثبات اجماع وجود ندارد زیرا مراد از (غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ) که در این آیه آمده؛ خروج از دین اسلام و رفتن به دیگر دینی مراد است چنانچه خود الفاظ آیه بیانگر این مطلب است و شأن نزول آیه نیزهمین را می گوید، پس این آیه صادق نمی آید بر عالمی از علمای این امت اسلامی که در برخی از مسائل دین اسلام اجتهاد نموده باشد و این اجتهادش سبب شده باشد تا با برخی از مجتهدین هم عصرش مخالفت نموده باشد زیرا همانا او راه مسلمانان را قصد نموده که همان دین پایدار و ملت توحیدی (اسلام) باشد و ازراه غیر مسلمانان پیروی ننموده است.
امام طبری رحمه الله در تفسیر این آیه می نویسند: وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ ، یقول: ویتبع طریقًا غیر طریق أهل التصدیق، ویسلک منهاجًا غیر منهاجهم، وذلک هو الکفر بالله، لأن الکفر بالله ورسوله غیر سبیل المؤمنین وغیر منهاجهم.
یعنی : آیه قسمت از آیه (وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ) می گوید: و راهی غیر از راه اهل تصدیق می رود و طریقه وروشی غیر از منهج و طریقه آنها می گیرد که همان کفر به الله باشد زیرا کفر به الله و رسولش راه غیر مسلمانان و طریقه وروشی غیر از طریقه وروش آنان است .