۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیات (30) تا (33) سوره بقره

تفسیرآیات (30) تا (33) سوره بقره 

 

 

ترجمه آیات 

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ (30)

وآن گاه که پرودگارت به فرشتگان گفت:من (افرادی که)جانشین 

 (یکدیگرخواهند گشت)در زمین گردانده ام آنها گفتند: آیا در 

 آن کسی را می گردانی که در آن فساد می کند و خونها می ریزد  

و در حالی که ما باستایش توپاکیت را بیان نموده و بزرگواری تو 

 را بیان می کنم، (الله در جواب) گفت: همانا من داناترم نسبت  

به آنچه که شما نمی دانید.  

وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلاء إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ (31)

و(الله) به آدم نامهای تمام (اشیاء) را آموخت سپس آنها را 

 بر فرشتگان عرضه نمود وبعد از آن (خطاب به فرشتگان) 

 گفت:مرا از نامهای این اشیاء خبر دار کنید اگر از راستگویان 

 بودید. 

 قَالُوا سُبْحَانَکَ لا عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ (32)

(فرشتگان)گفتند:تو منزه و پاکی ؛ما بجز آنچه که تو به آموخته ای  

دیگر علمی نداریم و قطعا تنها تو بسیار دانا وبی نهایت با حکمتی. 

قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ (33)

(الله خطاب به آدم)گفت:ای آدم این (فرشتگان) را از نامهای این 

 اشیاء خبردار کن وچون آدم آنها را خبردار نمود (الله خطاب 

 به فرشتگان)گفت:آیامن برایتان نگفته بودم که همانا من نسبت  

به مخفی های آسمانها وزمین (از همه) آگاه ترم و (حتی از شما 

)نسبت به آنچه ظاهر می کنید و آنچه را که بودید می پوشاندید  

آگاه ترم . 

 

تفسیرآسان آیات بالا 

 

 

الله عزوجل در آیات فوق امور زیری را بیان نموده است: 

1- (وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً) در اینجا 

 که الله متعال به فرشتگان گفته من می خواهم در زمین انسان های 

 را بیافرینم که جانشین یکدیگر قرار گیرند این مشوره نبوده است، 

 زیرا الله متعال نیاز به مشوره با کسی ندارد بلکه الله متعال 

 خواسته فرشتگان را از مخلوق جدیدی با خبر کند که در آینده باید 

 با اودر تماس بوده و امور او را کنترل وضبط کنند ودستورات 

 الهی را نسبت به او اجرا کنند،لذا یک اطلاع رسانی برای 

 فرشتگان بوده نه مشوره در امر خلقت انسان. 

نکته دیگری که ضروری است در این جا بیان شود این است که 

مراد از (خلیفه و جانشین)این نیست که انسان (خلیفه و جانشین)  

الله متعال است زیرا جانشین کسی نیاز دارد که یا غائب باشد و 

 یا به تنهائی نتواند کارهای خودش را انجام دهد و الله  

مهربان همیشه حاضراست و هر گز نیاز به کمک وجانشین 

 ندارند،لذا معنای (خلیفه و جانشینی) در این آیه این است که   

انسانها جانشین یکدیگر بر این کره خاکی اند گروهی می میرند و 

می روند و گروه دیگری جانشین آنها شده و به دنیا آمده و تا مدتی  

بر این  کره خاکی زندگی کنند و این روش ادامه دارد تا اینکه  

این دنیا به پایان رسیده و قیامت بر پا شود. 

لذا کسانی که می گویند:انسان (خلیفه الله) بر زمین است در اشتباه 

 اند آن کس که نیاز به (خلیفه و جانشین)دارد ما مخلوق محتاج  

و نیازمندیم؛ نه الله غنی وبی نیاز. 

2- (قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ) آری این  

که فرشتگان گفتند :چرا موجودی که مفسد و خون ریز است در 

 زمین قرار می دهی؟!این گفته فرشتگان در حقیقت اعتراض به 

 الله متعال نبود بلکه در تعجب بودند و می خواستند حکمت  

از خلقت چنین موجودی را بدانند لذا گفتند: آیا در زمین قرار  

می دهی کسی را که در زمین فساد می کند و در آن خونها  

می ریزد. 

ولی سوال اینجاست که فرشتگان از کجا فهمیدند که انسان یک 

 موجودی است که در زمین فساد نموده و خونها می ریزد؟ 

 آری فرشتگان غیب نمی دانند واین جریان را الله متعال به آنها  

قبلا خبر داده بود که من انسانی رابا این مشخصات و خصوصیات 

 می خواهم در زمین بیافرینم وهمین که الله متعال آنها را خبردار 

 کرده بود خواستند که حکمت آن را بفهمند لذا این حرف را زدند. 

3-(وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ)این قسمت از آیه بیانگرطبیعت 

و سرشت فرشتگان است که آنها همیشه به ستایش ، تعریف ،  

تمجید و بیان نمودن پاکی الله متعال مشغول اند. 

نکته دیگر اینکه این سخن فرشتگان نوعی ازخود تعریف نمودن 

 نیست بلکه بیان واقعیت است وتؤام با آن دراین جمله این مطلب 

 نیز نهفته است که فرشتگان از کارهای خلاف و گناه خوششان 

 نمی آید و آنچه مورد علاقه و پسند آنها است عبادت و پرستش 

 نمودن الله یکتا و لاشریک است . 

4-(قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ)این تکه از آیه می گوید: علت تعجب 

 فرشتگان از خلقت انسانی که فساد کننده و خونریز است عدم 

 آگاهی کافی در باره این موجود بوده است و این که الله  

دانا وباحکمت با این وجود این انسان را می آفریند آگاهی کامل 

 نسبت به این موجود دارد، لذا الله دانا خطاب به فرشتگان  

می گوید: همانا من داناترم نسبت به آنچه شما نمی دانید. 

5-(وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ کُلَّهَا)آری آدم چیزی نمی دانست و علمی نداشت و این الله دانا بود که آدم را علم آموخت و او را از چیزهای آگاه نمود که حتی فرشتگان الهی نیزبی خبر بودند تا با این طریق حکمت از خلقت انسان برای فرشتگان نیز واضح گردد.

6-(ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلاء إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ)بعد از این که آدم؛ اولین انسان نام های تمام اشیاء رایادگرفت الله متعال آن اشیاء را بر فرشتگان عرضه نمود تا نام های آنها را بگویند تا با این طریق برای فرشتگان واضح گردد آنطور که آنها نسبت به انسان فکر می کردند هم نبوده بلکه این انسان گرچه دست به فساد تباهی خواهد زد ولی خوبیها و خصوصیاتی دارد که حتی فرشتگان عبادتگذار الله متعال هم ندارند.

7-(قَالُوا سُبْحَانَکَ لا عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ)آری وقتی که مسأله به این جا می رسد وفرشتگان حکمت ازخلقت انسان را متوجه شدند؛ اعتراف به قصور علمی خویش نموده می گویند: بار الهی تو منزه و پاکی و ما بجز آنچه تو به ما آموخته ای چیز دیگر نمی دانیم قطعا فقط تو بسیار دانا و بی نهایت با حکمتی .

8-(قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ)آدمی که چیزی نمی دانسته حالا عالم شده و باید در حضور فرشتگان ابراز علم کند تا دیدگاه اولیه فرشتگان نسبت به این موجود و مخلوق جدید عوض شود.

9-(فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ) اینجاست که حکمت از خلقت آدم بر فرشتگان واضح می گردد و اینجاست که الله دانا به فرشتگان تذکر می دهد که شما خیلی از چیزها را نمی دانید لذا نباید در باره چیزی که نمی دانید اظهار نظر کنید حتی شما نسبت به وجود خودتان خیلی چیزها را نمی دانید و این من الله هستم که مخفی های آسمانها و زمین را دانسته و آنچه که شما آشکار نموده و یا حتی مخفی می دارید را نیز کاملا می دانم.

10-ازگفتگوی بالا چند چیز مهم دیگر نیز فهمیده می شود که ما  

به ترتیب زیر بیان خواهیم نمود: 

أ) الله متعال سخن می گوید و سخن گفتن یکی از صفات الله متعال 

 است که هیچ شبهاتی با سخن گفتن مخلوق ندارد و ما مسلمانان 

 تمام اسماء وصفاتی که در قرآن و احادیث صحیح رسول الله  

صلی الله علیه و آله وسلم آمده  قبول داشته و به همه آنها بدون  

هیچ تأویل ،تشبیه ،ردّ ویا بیان کیفیتی همه را قبول داریم . 

ب) فرشتگان نیز سخن می گویند و گفتگو می کنند. 

ج)در این دنیا بعضی از فرشتگان و برخی از انبیاء مستقیما  

باالله متعال سخن گفته اند ولی در قیامت تمام انسانهای مؤمن با  

الله مهربان در بهشت ملاقات نموده و سخن خواهند گفت. 

د)فرشتگان غیب نمی دانند و تمام علمی که دارند الله متعال به  

آنها آموخته داست همانگونه که علمی که انسان دارد نیز الله  

متعال به او آموخته است.