۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرسوره بقره آیه 17 تا 20

               تفسیرسوره بقره آیه 17 تا 20


ترجمه آیات

 

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لا یُبْصِرُونَ (17)

حالت این (منافقین) مانند حالت کسی است که جستجو وتلاش نموده تا آتشی را روشن کند وچون آتش اطرافش را روشن نمود الله نورشان را برد ودر تارکیها ی که نمی بینند رهایشان ساخت.

 صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ (18)

این( منافقین) کران، گنگان وکورانند ؛ پس آنها بر نمی گردند. 

أَوْ کَصَیِّبٍ مِنْ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ

 فِی آذَانِهِمْ مِنْ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ(19)

ویا مانند (افرادی اند که گرفتار) باران تندی از آسمان شدند که در آن تاریکیها، رعد وبرق است آنها از ترس صاعقه آسمانی ومرگ انگشتانشان را در گوشهایشان قرار می دهند ودرحالیکه خداوند از هر سو کافران را احاطه کننده است.

 یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (20)

عنقریب برق ودرخشندگی (نور) چشمانشان را خواهد ربود وهرگاه برآنها روشن می شود در آن راه می روند وچون برآنها تاریک می شود می ایستند واگرخداوند بخواهد چشم وگوششان را خواهد ربود ویقینا خداوند بر هر چیز توانا است.

 

                  تفسیر آسان در فهم قرآن

 

در آیات فوق الله  برای منافقین دو مثال بیان نموده ودر مثال اول الله یک منافق را به کسی تشبیه نموده که با تلاش وکوشش آتشی را برافروخته ولی چون خواسته از آن استفاده کند خاموش شده وآن فرد از آتش استفاده نکرد که هیچ ؛ بلکه دود اضافی نیزدرچشمانش رفت وباعث آزار واذیتش شده است.

منافقین با قبول نمودن ظاهری اسلام برایشان آتشی روشن نمودن تا بنوعی از آن استفاده کنند ولی از آنجائی که از دل اسلام را نپذرفته بودن گویا آتش خاموش شد وضرر نمودن وتلاش بی فاید نموده وبجای فایده ؛ ضرر بیشتری را متحمل شدند.

واز این مثال فهمیده می شود که اسلام نور و روشنائی است ولی کفر ونفاق تاریکی است واسلام برای یک مسلمان نورو روشنی است ولی یک منافق با وجود داشتن اسلام ظاهری در تاریکی بسر می برد زیرا اسلام زمانی نور است که واقعی باشد.

ودر مثال دوم خداوند منافقین را به کسانی تشبیه نموده که گرفتار باران تند وتیزی شدند  که داری رعد وبرق شدید ی است وهوا نیز بسیار تاریک است وافراد گرفتارشده از ترس صاعقه آسمانی ومرگ انگشت بگوش نموده اند تا آواز رعد رانشنوند وبا این کار ترس را ازخویش کم کنند.

آری آیات قرآنی برای منافقین باران تندی است که در آن آیات رد نفاق ومنافقین است وترس آنها برمنافقین از ترس رعد وبرق وصاعقه آسمانی بدرجها بیشتر وسختر است که حتی نمی شود با دست در گوش نمودن از خطرات آنها کاست.

از این مثال بزدلی وترسو بودن منافقین وباران رحمت بودن آیات قرآنی ثابت می شود.

در پایان خداوند به منافقین وکفار هشدار داده است که فرقی ندارد که کفر تان را آشکار کنید ویا همانند منافقین سیاست دوگانه انتخاب نمائید همه شما در محاصره الهی قرار دارید که راهی بجز تسلیم شدن ندارید واگر تسلیم نشدید تنها چیزی که برای خویش می توانید از این پایداری در مقابل خداوند بدست آورید هلاکت است وبس.