۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

به شریعت و حرف دلت گوش ده

             به شریعت و حرف دلت گوش ده

 

اگربه دقت به افراد هر جامعه ی از جوامع بشری نگاه کنیم افراد آنها ازدو حالت خالی نیستند :

1- گروه اول کسانی اند که برای خودشان زندگی می کنند یعنی هر آنچه دوست دارند می پوشند ،هر آنچه دوست دارند می خورند وهر آن طوری که می خواهند راه می روند خلاصه این که در تمام امور با طبع و میل خودشان پیش می روند و این را نگاه نمی کنند که دیگران را از این نوع خوراک ویا پوشاک آنان خوششان می آید یا نه؛ فقط خودشان را نگاه می کنند، چون زندگی از خودشان است و می خواهند با روش خودشان زندگی کنند این گروه اگر درروش زندگیشان شریعت را رعایت کنند از بهترین افراد و آزادترین انسانها خواهند بود آن وقت است که نه از مردم ترس و هراسی دارند و نه هم به آنها بغض و عنادی، بلکه همیشه  طوری آسوده خاطرزندگی خواهند نمود که دنیا و آخرتشان آباد خواهد گشت. 

2- گروه دوم را افرادی تشکیل می دهند که از خود اراده مستقلی ندارند و همیشه گوش به حرف های مردم اند که از چه چیزهای خوششان می آید و از چه چیزهای بدشان ، لذا این نوع افراد همان لباس های را می پوشند که مردم پسند نمایند وهمان نوع غذاهای را می خورند که مورد علاقه و پسند دیگران باشد و به همان نحوی راه می روند که دیگران بخواهند این نوع افراد، در حقیقت نه از شریعت پیروی می کنند ونه هم با طبع و خوی خویش سازگاری دارند اینها همیشه بر خلاف خود رفته تا دیگران را راضی کنند و از آنجائی که طبیعت ها متفاوت است و افراد جامعه زیاد وهمه را نمی شود راضی نگه داشت ، این نوع افراد چندین ضرررا متحمل می شوند:

1- الله متعال را از خود ناراض می گردانند چون بسیاری از اوقات برای رضامندی افراد باید (والعیاذ بالله) پشت به احکام شرع نمود و این باعث خشم ،غضب و ناراضی الله متعال می گردد.

2- این افراد همیشه در رنج و اندوه بسر خواهند برد و ازاستفاده ی بسیاری از نعمت های الهی محروم خواهند گشت زیرا ای چه بسا نوع لباسی و یا نوع خوراکی را که دوست دارند و شریعت نیز برایش مجاز گردانیده است ولی چون مردم پسند نمی کنند و با عرف و عادات مردم سازگاری ندارد باید از آن استفاده نکنند و افسوس استفاده از آنها را با خود به گور ببرند.

3- از آنجائی افراد یک جامعه یکسان نیستند و هر یک طرز تفکر ونوع اندیشه ای دارد همه را هم نمی شود راضی گذاشت و بسیاری بنا بر تکلفات بکار برده شده از جانب این نوع افراد از آنها رنجیده می شوند، لذا چیزی که بخاطر او پا براراده خویش گذاشته بودند؛ که همان بدست آوردن دل مردم باشد را هم کاملا بدست نخواهند آورد.

لذا باصدای بلند برای این افراد باید فریاد زد وگفت: برابر با شرع و برای خودت زندگی کن چون کسی برایت زندگی نخواهد نمود، آقا و برده خودت باش که هیچ کس برده فکری تو نخواهد شد، به شریعت و حرف دلت گوش ده که کسی به حرفت گوش نخواهد داد.