ترجمه و شرح حدیث (64) صحیح بخاری
عَنِ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ " بَعَثَ بِکِتَابِهِ رَجُلًا وَأَمَرَهُ أَنْ یَدْفَعَهُ إِلَى عَظِیمِ البَحْرَیْنِ فَدَفَعَهُ عَظِیمُ البَحْرَیْنِ إِلَى کِسْرَى، فَلَمَّا قَرَأَهُ مَزَّقَهُ فَحَسِبْتُ أَنَّ ابْنَ المُسَیِّبِ قَالَ: فَدَعَا عَلَیْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ «أَنْ یُمَزَّقُوا کُلَّ مُمَزَّقٍ».
ترجمه : عبدالله بن عباس روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نامه اش را با فردی فرستاده و به او دستور دادند تا آن را به بزرگ و حاکم بحرین بدهد و سپس بزرگ و حاکم بحرین آن را به کسری (پادشاه) ایران رساند، و چون (کسری) آن (نامه) را خواند آن را تکه پاره نمود، (راوی می گوید) گمان می کنم که ابن مسیّب (رحمه الله) فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برعلیه آنان دعا نمودند: که کاملا تکه پاره شوند .
مسائل و احکام حدیث
از حدیث بالا مسائل و احکام زیر گرفته می شود :
1 - یکی از روشهای دعوتی دعوت دادن با نامه نگاری به افراد است .
2 - اسلام اداره پست و نامه رسانی را تأیید می کند .
3- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پست چی ها ونامه رسان هایی داشتند .
4- خبر واحد اعتبار دارد .
5- نامه و خط اگر شناخته بشود و تغلبی نباشد اعتبار شرعی دارد .
6- کسری پادشاه ایران نامه پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم پاره نمود .
در اینجا بیان دونکته مهم ضروری است :
1 - گوینده جمله (فَحَسِبْتُ أَنَّ ابْنَ المُسَیِّبِ قَالَ) ابن شهاب زهری رحمه الله که یکی ازراویان این حدیث است؛ می باشد .
2 - این گفته سعید بن مسیب رحمه الله ( فَدَعَا عَلَیْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ :أَنْ یُمَزَّقُوا کُلَّ مُمَزَّقٍ) مرسل است، زیرا سعید بن مسیّب رحمه الله تابعی می باشد و صحابی نیست، و این جمله درصحیح بخاری وسایرکتب حدیثی با سندهای مرسل آمده است.
ترجمه و شرح حدیث (63) صحیح بخاری
عَنْ أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ، یَقُولُ: بَیْنَمَا نَحْنُ جُلُوسٌ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی المَسْجِدِ، دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى جَمَلٍ، فَأَنَاخَهُ فِی المَسْجِدِ ثُمَّ عَقَلَهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ: أَیُّکُمْ مُحَمَّدٌ؟ وَالنَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مُتَّکِئٌ بَیْنَ ظَهْرَانَیْهِمْ، فَقُلْنَا: هَذَا الرَّجُلُ الأَبْیَضُ المُتَّکِئُ. فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: یَا ابْنَ عَبْدِ المُطَّلِبِ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «قَدْ أَجَبْتُکَ». فَقَالَ الرَّجُلُ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: إِنِّی سَائِلُکَ فَمُشَدِّدٌ عَلَیْکَ فِی المَسْأَلَةِ، فَلاَ تَجِدْ عَلَیَّ فِی نَفْسِکَ؟ فَقَالَ: «سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ» فَقَالَ: أَسْأَلُکَ بِرَبِّکَ وَرَبِّ مَنْ قَبْلَکَ، آللَّهُ أَرْسَلَکَ إِلَى النَّاسِ کُلِّهِمْ؟ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ نَعَمْ». قَالَ: أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ، آللَّهُ أَمَرَکَ أَنْ نُصَلِّیَ الصَّلَوَاتِ الخَمْسَ فِی الیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ؟ قَالَ: «اللَّهُمَّ نَعَمْ». قَالَ: أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ، آللَّهُ أَمَرَکَ أَنْ نَصُومَ هَذَا الشَّهْرَ مِنَ السَّنَةِ؟ قَالَ: «اللَّهُمَّ نَعَمْ». قَالَ: أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ، آللَّهُ أَمَرَکَ أَنْ تَأْخُذَ هَذِهِ الصَّدَقَةَ مِنْ أَغْنِیَائِنَا فَتَقْسِمَهَا عَلَى فُقَرَائِنَا؟ فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «اللَّهُمَّ نَعَمْ». فَقَالَ الرَّجُلُ: آمَنْتُ بِمَا جِئْتَ بِهِ، وَأَنَا رَسُولُ مَنْ وَرَائِی مِنْ قَوْمِی، وَأَنَا ضِمَامُ بْنُ ثَعْلَبَةَ أَخُو بَنِی سَعْدِ بْنِ بَکْرٍ .
ترجمه : انس بن مالک رضی الله عنه می فرمایند: درحالی که ما در مسجد (النبی)با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بودیم، مردی (سواره) بر شترآمد و شترش را (بر درب) مسجد خواباند وسپس زانوی آن را بسته و وارد (مسجد شد) و سپس گفت : کدامتان محمد می باشد؟ وپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در میانشان تکیه زده بودند ما گفتیم : این مرد سفیدی که تکیه زده است می باشند. آن مرد به (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) گفت : ای نوه عبد المطلب ، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برایش گفت بفرما چه می خواهی ، آن مرد به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گفت : همانا من از تو سؤال کننده ام؟ و بر تو در سؤال نمودن سختگیری کننده ام، پس در دلت بر من ناراحت نشو، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرآنچه (دلت می خواهد و) برایت نمایان است بپرس ، (آن مرد) گفت : من در حالی از تو می پرسم که ترا به پروردگارت و پروردگارکسانی که پیش از تو اند سوگند می دهم، آیا الله ترا برای تمام مردم (بعنوان پیامبر) فرستاده است ؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: سوگند به الله که بله. (آن مرد) گفت: ترا به الله سوگند می دهم ، آیا الله به تو دستور را داده تا (به) ما (دستور دهی که) در یکشبانه روز پنج (وقت) نماز بخوانیم؟(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: سوگند به الله که بله. (آن مرد) گفت: ترا به الله سوگند می دهم، آیا الله به تو دستور داده تا اینکه (به) ما (دستور دهی که)این ماه (رمضان) را از سال روزه بگیریم،(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: سوگند به الله که بله. (آن مرد) گفت: ترا به الله سوگند می دهم، آیا الله به تو دستور داده تا اینکه این زکات را ازثروتمندان ما گرفته وسپس آن را در میان فقیران ما تقسیم نمائی؟ پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سوگند به الله که بله. سپس (آن) مرد گفت: من به آنچه توآورده ای ایمان آورده ام، من نمایده کسانی از قوم خودم هستم که پشت سرمن اند و من ضمام بن ثلعبه از برادری (و قبیله) بنی سعد بن بکر هستم .
مسائل واحکام حدیث
از حدیث بالا مسائل و احکام زیر گرفته و استنباط می شود :
1 - شتر را بر درب مسجد خواباندن و بسته نمودن هیچ ایرادی شرعی ندارد.
2 - در میان جمعی تکیه زده نشستن هیچ ایراد شرعی ندارد.
3- رنگ چهره رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گندم گون مایل به سفید بوده است .
4- پدر بزرگ را می شود پدر صدا زد.
5- عبد المطلب پدر بزرگ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.
6- از آنجایی که طبیعت ها متفاوت است شاید گاهی برخی از سؤال کنندگان در سؤال نمودنشان سخت گیرباشند لذا علما نباید از این نوع سؤال کنندگان ناراحت شوند.
7- برای تأکید مطلب و دریافت حقیقت کسی را قسم دادن ایرادی ندارد .
8- به حق قسم خوردن برای مطمئن نمودن مخاطب ایرادی ندارد .
9- سوگند خوردن و یا سوگند دادن باید به الله و اسماء و صفات الله متعال باشد .
10 - در شبانه روزی پنج وقت نماز فرض است .
11- در سالی فقط روزه گرفتن رمضان فرض است .
12 - زکات فرض است و این حکم اسلامی فقط بر ثرومتمندان فرض است و از فقراء ساقط است .
13- زکات و سایر صدقات باید از ثرومتندان گرفته شده و به فقراء و سایرنیازمندان داده شود.
14- ضمام بن ثلعبه رضی الله عنه که از قبیله بنی سعد بن بکر بودند بعنوان نماینده به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم تشریف آورده و مسلمان شدند.
16- تحقیق در مسائل دینی ضروری است .
ترجمه و شرح حدیث (62) صحیح بخاری
عَنِ ابْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنَّ مِنَ الشَّجَرِ شَجَرَةً لاَ یَسْقُطُ وَرَقُهَا، وَإِنَّهَا مَثَلُ المُسْلِمِ، حَدِّثُونِی مَا هِیَ» قَالَ: فَوَقَعَ النَّاسُ فِی شَجَرِ البَوَادِی قَالَ عَبْدُ اللَّهِ: فَوَقَعَ فِی نَفْسِی أَنَّهَا النَّخْلَةُ، فَاسْتَحْیَیْتُ، ثُمَّ قَالُوا: حَدِّثْنَا مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «هِیَ النَّخْلَةُ».
ترجمه : ابن عمر (رضی الله عنه) روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا در میان درختان درختی وجود دارد که برگهایش نمی ریزد و همانا آن (از نظر خیر و برکت)همانند (یک) مسلمان است (حالا) به من بگویید که این کدام درخت است؟ مردم (حاضر در آن جلسه) شروع به بیان درختان بیابانی نمودند عبد الله (بن عمر رضی الله عنه) فرمودند: در دلم افتاد که همانا آن درخت خرماست ولی (چون بزرگان نشسته بودند) شرم نمودم (که چیزی بگویم و) جواب دهم (که آن درخت خرما می باشد) ، سپس (افراد موجود در آن جلسه) گفتند: شما ای رسول الله برای ما بیان نمایید که آن کدام درخت است؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آن درخت خرماست .
مسائل و احکام حدیث:
این حدیث را امام بخاری رحمه الله تکرار نموده اند و چون در تحت حدیث شماره شصت و یک که تکرار این حدیث است مسائل و احکام این حدیث بیان شده است، دیگر آنها را تکرار نمی کنم فقط این را بیان می کنم که امام بخاری رحمه الله در اینجا از این حدیث استنباط نموده که امام و رهبر می تواند بر ملت و یارانش مسأله ای را مطرح و بیان نماید تا بدین طریق نسبت به علم آنان آگاهی پیدا نموده و آنان را آزمایش نماید .
ترجمه آیه (145) سوره بقره
وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنْ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنْ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنْ الظَّالِمِینَ (145)
ترجمه : واگربه آنانی که کتاب (آسمانی) داده شده است هر دلیل و نشانی بیاوری آنها از قبله تو پیروی نخواهند نمود و نه تو از قبله آنان پیروی کننده ای و نه برخی از آنان پیروی کننده قبله برخی دیگر اند و اگر تو از خواهشات نفسانی آنها پیروی نمائی بعد از اینکه علم به نزدت آمده همانا تو از ستمکاران خواهی گشت .
تفسیر آیه (145) سوره بقره
(وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بسیار دوست می داشتند تا اینکه یهود و نصاری مسلمان شده و همانند ایشان به سمت کعبه نماز بخوانند ولی از آنجایی که اهل کتاب نابخرد و متعصب بودند هر گز راضی نبودند که از حق پیروی نموده و مشرف به اسلام شده و به سوی کعبه نماز بخوانند ، و الله متعال این جریان را می دانسته لذا به پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم این آیه را نازل نموده و به ایشان گفتند : و اگر تو برای (یهود و نصاری) که (به پیامبرانشان) کتاب (تورات و انجیل) داده شده هر دلیل و نشانی را (برای حقانیت قبله خویش هم که) ارائه دهی، باز هم آنها (بنا بر نابخردی و تعصبی که دارند) از قبله تو پیروی نخواهند کرد ، (لذا توناراحت نباش وبه این امیدوار نباش که آنها از تو و قبله تو پیروی کنند) .
(وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ) در این قسمت از آیه الله متعال به پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم بیان می دارد که همانگونه که آنها بر باطل خویش اصرار و پافشاری دارند و بنا بر نابخردی و تعصب از حق پیروی نمی کنند و به سمت قبله تو نماز نمی خوانند، تو نیز هر گز نباید از حق و قبله درست خودت صرف نظر نموده و به سوی قبله منسوخ شده آنها نماز بخوانی، این قسمت آیه گرچه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را مورد خطاب قرار داده ولی امت ایشان را نیز شامل می شود یعنی برای مسلمانان نیز مجاز نیست که از قبله منسوخ شده یهود و نصاری پیروی کنند و باید فقط و فقط به سمت قبله خویش که همان کعبه شریفه باشد نماز بخوانند.
(وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ) در اینجا؛ الله متعال این مطلب را بیان نموده که ای مسلمانان این را بدانید که این یهود و نصاری تنها نسبت به شما متعصب و بی انصاف نیستند ؛ نسبت به خودشان نیز این گونه اند و خودشان هم از قبله یکدیگر پیروی نمی کنند یهودیان بطرف (بیت المقدس) و نصاری بسمت (بیت اللحم) نماز می خوانند .
(وَلَئِنْ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنْ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنْ الظَّالِمِینَ) الله متعال در این قسمت از آیه هشدار می دهد که ای محمد صلی الله علیه و آله وسلم نباید ازخواهشات نفسانی آنها پیروی کنی، زیرا علم ودانش به نزدت آمده و برایت کعبه را بعنوان قبله تعیین نموده است بالفرض اگر از خواهشات نفسانی آنها پیروی نمائی و به سمت قبله آنها نماز بخوانی تو از ستمکاران می گردی، در این قسمت از آیه گرچه؛ الله متعال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را مورد خطاب قرار داده ولی امتیان ایشان را نیز شامل می شود، لذا برهیچ مسلمانی جایز نیست که از خواهشات یهود و نصاری پیروی نموده و به سمت قبله آنها نماز بخواند.
از این قسمت از آیه یک مطلب بسیار مهم فهمیده می شود ؛ آن اینکه هر کس خلاف حق سخنی را بگوید و یا نظریه را مطرح کند آن سخن و آن نظریه از روی خواهشات و هوای نفس است و پیروی از خواهشات و هوای نفس نشانی ظلم وستمکاری است .
ترجمه آیه (144) سوره بقره
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ (144)
ترجمه : ما روگردانیدن تورا بسوی آسمان می بینیم پس ما قطعا ترا بسوی قبله ای که تو بدان راضی هستی می گردانیم لذا (از این به بعد) تو (به هنگام نماز) رخت را بسوی مسجد الحرام بگرداند و هر کجا که (شما مسلمانان) بودید پس (به هنگام نماز) روهایتان را بدان سو گردانیده (نماز بخوانید) و همانا آنانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است (این راخوب) می دانند که همانا این (چرخش و تعویض) قبله (از بیت المقدس به سمت کعبه) حق است و از جانب پروردگارشان است، و الله از آنچه که آنان انجام می دهند غافل و بی خبر نیست .
تفسیر آسان آیه (145) سوره بقره
(قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم زمانی که به سمت (بیت المقدس) نماز می خواندند، خواهش قلبی ایشان این بود که قبله عوض شده و به سمت (کعبه شریفه) نماز بخوانند و به همین خاطر بود که بار بار به آسمان نگاه نموده و منتظر این بودند که روزی جبرئیل علیه السلام آمده و وحی تعویضی قبله را با خودش همراه بیاورد، از آنجایی که الله متعال از این خواهش قلبی پیامبرش باخبر بود، و می خواست که قبله پیامبرش همانی باشد که خود او خواهان است ، این آیه را نازل نموده و ازخواهش قلبی پیامبر بزرگوار و باربار نگاه نمودن ایشان بسوی آسمان و منتظر بودن نزول وحی برای تحویل قبله خبر دادند.
(فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا) در این قسمت از آیه الله متعال به پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم بشارت داده و او را از پریشانی بیرون می آورد و به ایشان دلداری می دهد که ناراحت نباش، ما خواهش قلبی ترا برآورده خواهیم نمود، و ترا به سمت قبله ای خواهیم گردانید که دل تو می خواهد و تو دوست می داری که بدان سو نماز بخوانی .
(فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ) در این قسمت از آیه الله متعال خواهش قلبی پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم را برآورده نموده می فرمایند : (ای محمد) روی خودت را (به هنگام خواندن نماز) به سمت مسجد الحرام بگردان ، یعنی : از این به بعد قبله تو کعبه است و هرگاه که نماز خواندی بدان سو نماز بخوان .
(وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ) در این قسمت از آیه الله متعال این مطلب را بیان نمودند که بسوی کعبه نماز خواندن مخصوص شخص پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیست بلکه تمام مسلمانان همانند پیامبر بزرگوارشان صلی الله علیه و آله وسلم باید که بسوی کعبه نماز بخوانند بهمین خاطر است که الله متعال بعد از دستور به پیامبرش به امتیان او می فرمایند : و هرکجا که شما (مسلمانان) بودید (به هنگام نماز خواندن) روهایتان بسوی مسجد الحرام گردانیده (و بدان سو نماز بخوانید) .
(وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ) چرخش و تعویض قبله از سمت بیت المقدس بسوی کعبه باعث شد تا بسیاری از بی خردان یهود و نصاری غوغا و سر و صدا و همهمه کنند ، الله متعال در این قسمت ازآیه این را بیان نموده که همهمه و سر و صدای این بی خردان بنا بر علم و دانش نیست بلکه بنا بر تعصب و بی خردی است ورنه آنها خوب می دانند که این چرخش و تعویض قبله حق است زیرا این مطلب در تورات و انجیل آمده که محمد صلی الله علیه و آله وسلم و امتش اول به سمت بیت المقدس نماز خوانده و سپس بسوی کعبه نماز خواهند خواند ، و قبله آنها تعویض خواهد شد.
(وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ) آری الله متعال خوب می داند، که این یهودیان و نصرانی ها حقیقت چرخش و تعویض قبله و حقانیت آن را خوب می دانند، ولی با این وجود به دروغ همهمه و غوغا و سر و صدا می کنند، این نابخردان باید بدانند که الله متعال از کارهایشان باخبراست و روزی از آنان نسبت به این کارهایشان بازخواست خواهد نمود و سپس آنها را به عذاب سخت و سوزان جهنم گرفتار خواهد نمود .
ترجمه آیه (143) سوره بقره
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ (143)
ترجمه : و این گونه ما شما را امت منصف میانه گردانیده ایم تا اینکه (در روز قیامت) گواهان بر مردم باشید و رسول الله (نیز) گواهی بر شما باشد، و ما قبله ای را که تو برآن بودی نگرداندیم مگر اینکه ما بدانیم که چه کسی از رسول الله پیروی می کند و چه کسی بر پشت دو پایش برمی گردد و گرچه این (تبدیلی قبله) کاری بس بزرگ و سختی است مگر برای کسی که الله هدایتش داده است و نبود که الله (نماز تان که ازمهم ترین شعبه جات) ایمانتان (است) را ضایع کند همانا الله نسبت به مردم بسیار نرم و بی نهایت مهربان است .
تفسیر آسان آیه (143) سوره بقره
(وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً )الله متعال دراین قسمت از آیه امت محمدی صلی الله علیه و آله وسلم را خطاب قرار داده فرموده اند : این چنین ما شما را امت منصف میانه گردانیده ایم .
(لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ) این قسمت از آیه ربط به روز قیامت و گواهی دادن امت محمدی بر علیه قوم نوح علیه السلام می باشد، برای بهتر واضح شدن این جریان به ترجمه حدیث صحیحی که در صحیح بخاری حدیث شماره (3339) آمده توجه فرمایید : ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نوح و امتش (در روز قیامت) می آیند، الله متعال (به نوح) می گوید : آیا (پیام های الهی را به امتت) رساندی؟ (نوح) می گوید: بله ای پروردگار من، سپس (الله) به امتیان نوح می گوید: آیا (نوح ؛ پیام های مرا) به شما رسانده است؟ آنها (به دروغ) می گویند: هیچ پیامبری به نزد ما نیامده است، (الله متعال) به نوح می گوید: چه کسی برایت گواهی می دهد (که تو پیام های مرا به امتیانت رسانده ای)؟ (نوح) می گوید : محمد صلی الله علیه و آله وسلم و امتیانش، (گواهی می دهند که من پیام های تو را رسانده ام، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در آن وقت است که) ما گواهی می دهیم که نوح (پیامهای الله متعال) را (به امتش) رسانده است، و (این) همان چیزی است (که) در این گفته الله عزوجل (آمده است) : وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ.
(وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً) مراد از (الرَّسُولُ) در این قسمت از آیه پیامبر الهی محمد صلی الله علیه و آله وسلم می باشد، و مراد از گواهی همان گواهی در آخرت است یعنی اینکه در روز قیامت در حضور الله متعال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گواهی می دهد که پیام های الهی را به امتیانش رسانده است .
(وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ) در این قسمت از آیه یکی ازحکمت های تبدیلی و تعویضی قبله آمده است و آن حکمت و علت همان آزمایش الهی است که چه کسی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پیروی می کند و به همراه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم قبله اش را تعویض و تبدیل می کند و چه کسی بر پشت پاهایش برگشته و با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم مخالفت می کند .
(وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ) آری چرخش از سمت بیت المقدس بسوی کعبه برای کسانی که از خواهشات نفسانی پیروی می کنند بسیار امر مشکلی است ولی برای آنانی که الله متعال آنها را هدایت نموده برای آنها هیچ مشکلی نیست زیرا در کاری که در آن پیروی از دستورات الهی و اطاعت از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باشد دیگر مشکلی وجود ندارد .
(وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ) مراد از (ایمان) در این قسمت از آیه (نماز) است و از آنجایی که یکی از مهم ترین ارکان اسلام نماز است بهمین خاطر در این آیه با (ایمان) از (نماز) تعبیر و بیان شده است و بهمین خاطراست که در برخی از احادیث صحیح ترک نماز تعبیر از کفر شده است .
آنچه در باره این قسمت از این آیه باید گفته شود این است : زمانی که قبله از سمت (بیت المقدس) بسوی (کعبه) تبدیل و تعویض شد، سؤالی در اذهان برخی از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم مطرح شد و آن اینکه جریان نمازهای آن دسته از افرادی که قبل از تعویض و تبدیلی قبله وفات نموده و یا شهید شده اند چه می شود؟. الله متعال این آیه را نازل نموده و درآن بیان نموده است که الله ایمان یعنی نمازتان را ضایع نمی گرداند یعنی نمازهای که افرادی که قبل از تعویض و تبدیلی قبله وفات نموده و یا شهید شدند مورد قبول است زیرا در آن زمان قبله درست همان (بیت المقدس) بوده و آنها بدان سو نماز خوانده اند ، ولی از این به بعد کسی نباید بسوی (بیت المقدس) نماز بخواند، و باید هر مسلمانی در هر زمان و مکانی بسوی کعبه نماز بخواند و حالا اگر کسی بصورت عمدی به سوی کعبه نماز نخواند، نمازش باطل و بی اعتبار است .
(إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ) آری الله متعال نسبت به مردم بسیار نرم و بی نهایت مهربان است و بهمین خاطراست که نمازهای افرادی که قبل از تعویض و تبدیلی قبله وفات نموده اند را ضایع نمی کند و بلکه آنها را پذیرفته و به آنها اجر و ثواب می دهد .
آری در این قسمت از آیه دوصفت زیبا از صفت های بسیار زیبای الله متعال ذکر شده است :
1 - (رَءُوفٌ) یعنی ذات که دارای رأفت ومهربانی بسیار زیادی است ، آری الله متعال ذاتی است که رأفت و مهربانی او در این دنیا شامل حال تمام انسانها اعم از مسلمان و کافر شده است و به همه آنها در این دنیا نعمت داده است و آنها را دراین دنیا بسیاری از مواقع گرفت نمی کند و بلکه برعکس آنها را با نعمتهایش می نوازد .
2 - ( رَحِیمٌ) یعنی ذات بی نهایت مهربان ، ذاتی که مهربانیش در آخرت شامل حال اهل ایمان خواهد شد و کافران از آن بی بهره خواهند ماند .
پس تو ای بنده گنه کار به دو نام (رَءُوفٌ) و ( رَحِیمٌ) متوسل شده و از او نعمتهای فروان خواسته و دست از گناهانت بکش ، تا اینکه (رؤفیت) او در دنیا و (رحمیت) او در آخرت شامل حال تو گردد .
ترجمه آیه (142) سوره بقره
سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنْ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمْ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (142)
ترجمه : بزودی انسانهای نابخرد و احمق خواهند گفت: چه چیز ایشان را از قبله ای که قبلا برآن بودند برگردانده است؟ بگو خاور و باختر(وسایر جهات) از آن الله است (واو) هر کسی را که بخواهد به راه راست هدایت می دهد.
تفسیر آسان آیه (142) سوره بقره
(سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنْ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمْ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا) زمانی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه منوره تشریف آوردند، شانزده الی هفده ما به سمت (بیت المقدس) نماز می خواندند، ولی خواهش قلبی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این بود که قبله عوض شده و به سوی کعبه نماز بخوانند که همین اتفاق هم افتاد، الله متعال به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دستور داد تا بسوی کعبه نماز بخواند، بعد از این حکم الهی؛ افراد نابخرد از یهود و مشرکین اعتراض نمودند که این چه دینی است که هر روز به سمتی نماز می خواند، و چرا مسلمانان قبله خویش را از (بیت المقدس) به (کعبه) عوض و تبدیل نمودند .
(قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ) الله متعال به پیامبر بزرگوارش محمد صلی الله علیه و آله وسلم دستور داد که به این بی خردان بگو: خاور و باختر(و سایرجهات) از آن الله متعال است، لذا در اصل خواندن نمازها به سمت مشرق و یا مغرب زیاد مهم نیست، مهم اطاعت و فرمانبرداری از دستورات الله متعال است و ما مسلمانان تابع دستورات الله مهربان می باشیم تا به حال الله متعال به ما دستور داده بود که به سمت (بیت المقدس) نماز بخوانید ما هم اطاعت نموده و خواندیم ولی از امروز به بعد به ما دستور داده که به سمت (کعبه) بخوانید و ما هم می خوانیم ، لذا برای ما مسلمانان سمت و جهت مهم نیست آنچه که برای ما مهم است اطاعت و فرمانبرداری از الله مهربان است و بس .
(یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ) آری هدایت دهنده به راه راست الله متعال می باشد و اوست که هرکسی را که بخواهد به راه راست هدایت می دهد ، و الله متعال مسلمانان را به راه راست هدایت داده است و من جمله آن این است که بهترین قبله که کعبه است را به آنها داده و به آنها گفته که بدین سو نماز بخوانند .
دراین قسمت آیه مطلب بسیار مهمی ذکر شده و آن اینکه هدایت دهنده فقط و فقط الله متعال می باشد و او هرکسی را که بخواهد به راست هدایت خواهد داد، به همین خاطر است که الله متعال در سوره فاتحه به ما یاد داده تا در هر رکعت نماز مان بگوییم : (یا الله) ما را به راه راست هدایت نما.
و اما سوال اینجاست که راه راست کدام است؟ ما وقتی که به آیات متعدد که در قرآن درباره راه راست آمده دقت کنیم ، این مطلب را بوضوح خواهیم فهمید که راه راست همان توحید و یکتا پرستی است همان راهی که پیامبران ، راستگویان ، شهداء و نیکوکاران برآن رفته اند.
درپایان تفسیراین آیه باید گفت که به یک مطلب قابل فکری در این آیه اشاره شده است و آن اینکه اعتراض براسلام و احکام اسلامی سنّت و روش دیرینه دشمنان اسلام است، لذا اگر ما امروز می بینیم افرادی به برخی از احکام و مسائل اسلامی خورده می گیرند در حقیقت اینها خلف همان سلف نابخرد خویش اند، و این نباید ما را از دین ما برگردانده و یا نسبت به احکام ناب و زیبا و حکیمانه آن دلسرد و مشکوک سازد ، بلکه باید علما و داعیان دینی بر روش قرآنی به این شبهات و اعتراضات واهی که از سوی نابخردان بر دین و احکام دینی وارد می شود پاسخ قانع کننده ای ارائه دهند ، تا با این طریق بشود از اسلام دفاع نموده و شکوک و شبهات مطرح شده را برطرف کرد.
ترجمه و شرح حدیث (61) صحیح بخاری
عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ مِنَ الشَّجَرِ شَجَرَةً لاَ یَسْقُطُ وَرَقُهَا، وَإِنَّهَا مَثَلُ المُسْلِمِ، فَحَدِّثُونِی مَا هِیَ» فَوَقَعَ النَّاسُ فِی شَجَرِ البَوَادِی قَالَ عَبْدُ اللَّهِ: وَوَقَعَ فِی نَفْسِی أَنَّهَا النَّخْلَةُ، فَاسْتَحْیَیْتُ، ثُمَّ قَالُوا: حَدِّثْنَا مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «هِیَ النَّخْلَةُ».
ترجمه : ابن عمر (رضی الله عنه) روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا در میان درختان درختی وجود دارد که برگهایش نمی ریزد و همانا آن (از نظر خیر و برکت)همانند (یک) مسلمان است (حالا) به من بگویید که این کدام درخت است؟ مردم (حاضر در آن جلسه) شروع به بیان درختان بیابانی نمودند عبد الله (بن عمر رضی الله عنه) فرمودند: در دلم افتاد که همانا آن درخت خرماست ولی (چون بزرگان نشسته بودند) شرم نمودم (که چیزی بگویم و) جواب دهم (که آن درخت خرما می باشد) ، سپس (افراد موجود در آن جلسه) گفتند: شما ای رسول الله برای ما بیان نمایید که آن کدام درخت است (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آن درخت خرماست .
مسائل و احکام حدیث:
از حدیث بالا مسائل و احکام زیر فهمیده و برداشت می شود :
1 - خوب است که استاد ؛ گه گاهی ذهن و هوش شاگردانش را امتحان کند .
2 - خوب است که داعی دین ؛ گه گاهی ذهن و هوش مدعوین و پیروانشان را امتحان کند .
3 - استاد می توانند اطلاعات و آگاهی شاگردانش را با روش پرسش و پاسخ افزایش دهد.
4 - داعی دین می توانند اطلاعات و آگاهی مدعوین و پیروانشان را با روش پرسش و پاسخ افزایش دهد.
5- زمانی که استاد از شاگردانش سؤال می کند وشاگردان پاسخ را نمی دانند شاگردان باید از استادشان پاسخ درست را بپرسند .
6 - زمانی که داعی دین از مدعوین و پیروانش سؤال می کند ومدعوین و پیروانش پاسخ آن سؤال را نمی دانند مدعوین و پیروان باید از داعی دین پاسخ درست را بپرسند .
7- زمانی که شاگردان پاسخ سؤالی را ندانستند استاد باید شاگردانش را از پاسخ آن سؤال آگاه کند .
8- زمانی که مدعوین و پیروان پاسخ سؤالی را ندانستند داعی دین باید مدعوین و پیروان را از پاسخ آن سؤال آگاه کند .
9- سؤال و جواب شفاهی یکی از روشهای تعلیمی و دعوتی مؤثر است که اساتید و داعیان دین نباید از آن غفلت ورزند و باید توجه خاصی به آن بدهند .
10 - درخت خرما از نظر خیر وبرکت همانند مسلمان است یعنی همان گونه که مسلمان پر از خیرو برکت است درخت خرما نیز پر از خیر و برکت است و از تمام اجزایش استفاده خیر می شود .
11- سوال را کمی پیچیده کردن و پرسیدن برای آزمایش اذهان ایرادی ندارد .
12- دانستن مسائل به کوچکی و بزرگی افراد ربطی ندارد گاهی یک مسأله را یک بچه می داند ولی بزرگان نمی دانند .
13- ابن عمر رضی الله عنه یک فرد تیز هوش و ذهین بودند .
14- شرم مانع یادگیری و یادهی علم و دین می شود بنا براین در این امورشرم از نظر شرع مورد پسند و تشویق نیست .
ترجمه و شرح حدیث (60) صحیح بخاری
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، قَالَ: تَخَلَّفَ عَنَّا النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی سَفْرَةٍ سَافَرْنَاهَا فَأَدْرَکَنَا - وَقَدْ أَرْهَقَتْنَا الصَّلاَةُ - وَنَحْنُ نَتَوَضَّأُ، فَجَعَلْنَا نَمْسَحُ عَلَى أَرْجُلِنَا، فَنَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ: «وَیْلٌ لِلْأَعْقَابِ مِنَ النَّارِ» مَرَّتَیْنِ أَوْ ثَلاَثًا.
ترجمه : عبد الله بن عمر رضی الله عنهما فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در یکی از سفرها که ما با ایشان سفر نمودیم در مسیراز ما عقب ماندند و سپس به ما رسیدند و در حالی که نمازما را به تنگ آورده بود (وعنقرب بود که وقت نماز به پایان برسد) ما در آن حالت (با عجله) وضو می گرفتیم و بر پاهای ما مسح می کشیدیم که (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ) با آوازبلند دو یا سه بارفرمودند: هلاکتی از نوع آتش (جهنم) باد بر پشت پاهای (که در وضو خشک می مانند و شسته نمی شوند) .
مسائل و احکام حدیث:
از حدیث بالا مسائل و احکام زیر گرفته می شود:
1 - صحابه رضی الله عنهم به نماز زیاد اهمیت می دادند.
2- عجله درانجام عبادت به آن اندازه جایز نیست که عمل ناقص انجام شود.
3- از آنجایی که وضو شرط نماز است و بدون آن نماز باطل است باید در انجام وضو خوب دقت شود تا در آن نقصی نباشد .
4 - شستن پاها در وضو فرض است .
5- زمان شستن پاها باید در شستن پشت پاها دقت بیشتری صورت گیرد تا اینکه خشک نمانند.
6- تکرار نمودن احکام ضروری باصدای بلند تا افراد خوب بشنوند ضروری است .
7- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به شستن پاها بسیارتأکید نمودند وبه همین خاطر است که فرمودند: هلاکتی از نوع آتش (جهنم) باد بر پشت پاهای (که در وضو خشک می مانند و شسته نمی شوند) .
ترجمه و شرح حدیث (59) بخاری
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: بَیْنَمَا النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی مَجْلِسٍ یُحَدِّثُ القَوْمَ، جَاءَهُ أَعْرَابِیٌّ فَقَالَ: مَتَى السَّاعَةُ؟ فَمَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُحَدِّثُ، فَقَالَ بَعْضُ القَوْمِ: سَمِعَ مَا قَالَ فَکَرِهَ مَا قَالَ. وَقَالَ بَعْضُهُمْ: بَلْ لَمْ یَسْمَعْ، حَتَّى إِذَا قَضَى حَدِیثَهُ قَالَ: «أَیْنَ - أُرَاهُ - السَّائِلُ عَنِ السَّاعَةِ» قَالَ: هَا أَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «فَإِذَا ضُیِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ»، قَالَ: کَیْفَ إِضَاعَتُهَا؟ قَالَ: «إِذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إِلَى غَیْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ».
ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: در حالی که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم در مجلسی نشته بودند و با افراد (حاضر در آن جلسه) سخن می گفتند که یک بادیه نشینی بنزد ایشان آمده و گفت : قیامت چه کی فرا می رسد؟ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به سخن گفتنشان ادامه دادند ( و جواب آن بادیه نشین را ندادند)، برخی از افراد (موجود در آن جلسه) گفتند: (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، سخن این بادیه نشین را) شنیدند ولی آنچه او گفت را ناپسند نمودند . (ولی) برخی (دیگر) گفتند: بلکه (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم حرف آن بادیه نشین) را نشینده اند، (وبه همین حالت بودند) تا اینکه (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) سخنشان را به پایان رساندند (در آن وقت) فرمودند: سؤال کننده کجاست؟ (آن بادیه نشین) گفت : من (اینجا) هستم ای رسول الله، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آنگاه که امانت ضایع گشت منتظر برپائی قیامت باش، (آن بادیه نشین) گفت : امانت چگونه ضایع می گردد؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: زمانی که امر به نا اهل سپرده شود آن وقت تو منتظر برپائی قیامت باش.
مسائل و احکام حدیث:
از حدیث بالا احکام و مسائل زیر گرفته می شود :
1 - زمانی که فردی سخن می گوید و یا سخنرانی می کند در وسط سخنان ازاو سؤال پرسیدن وقت مناسبی نیست .
2 - با علم و دانش ؛ پاسخ دادن به سؤال های افراد ضروری است .
3- بنا بر ضرورت در پاسخ دادن به سؤال سؤال کننده تأخیر نمودن ایرادی ندارد.
4 - بادیه نشینی و زندگی در صحراها ایراد و ممانعت شرعی ندارد.
5- برخی از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بادیه نشین بودند.
6 - یکی از علامت ها و نشانیهای قیامت این است که افراد نا اهل و کسانی که صلاحیت ندارند؛ متولیان امور و مسئولین کارها بشوند .
7- زمانی که مسئول یک کار فرد نا اهلی باشد او این مسئولیتی که در واقع یک امانتی است که به سپرده شده؛ او این امانت را ضایع نموده است .
8- عدم احساس مسئولیت و مسئولیت را خوب انجام ندادن یک نوع ضایع نمودن امانت است و ضایع نمودن امانت گناه بس بزرگی است .
9- قیامت آمدنی است ولی قبل از آن علامتها و نشانیهای رخ خواهد داد که آنها را رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در احادیث متعددی ذکر و بیان نموده اند .
ترجمه و شرح حدیث (58) بخاری
عَنْ زِیَادِ بْنِ عِلاَقَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ جَرِیرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ، یَقُولُ یَوْمَ مَاتَ المُغِیرَةُ بْنُ شُعْبَةَ، قَامَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَیْهِ، وَقَالَ: عَلَیْکُمْ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، وَالوَقَارِ، وَالسَّکِینَةِ، حَتَّى یَأْتِیَکُمْ أَمِیرٌ، فَإِنَّمَا یَأْتِیکُمُ الآنَ. ثُمَّ قَالَ: اسْتَعْفُوا لِأَمِیرِکُمْ، فَإِنَّهُ کَانَ یُحِبُّ العَفْوَ، ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّی أَتَیْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قُلْتُ: أُبَایِعُکَ عَلَى الإِسْلاَمِ فَشَرَطَ عَلَیَّ: «وَالنُّصْحِ لِکُلِّ مُسْلِمٍ» فَبَایَعْتُهُ عَلَى هَذَا، وَرَبِّ هَذَا المَسْجِدِ إِنِّی لَنَاصِحٌ لَکُمْ، ثُمَّ اسْتَغْفَرَ وَنَزَلَ.
ترجمه : زیاد بن علاقه (رحمه الله) فرمودند: من از جریربن عبد الله (رضی الله عنه) شنیدم که می فرمایند: روزی که مغیر بن شعبه (رضی الله عنه) وفات نمودند : بلند شده شتایش و تعریف الله (متعال) را نموده و سپس فرمودند: برشماست که تنها از الله یکتا و بی شریک بترسید و با وقار و آرامش باشید تا اینکه امیر (جدید) به نزدتان بیاید وهمانا او الآن در حال آمدن است و سپس فرمودند: برای امیرتان (مغیره رضی الله عنه که وفات نموده) از الله طلب عفو و بخشش نمایید زیرا او گذری و عفورا دوست می دارد، سپس فرمودند: بعد از این (می خواهم یک نکته ای را برایتان متذکر شوم و آن اینکه) من به نزد پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم آمدم و به ایشان گفتم: من با شما بر اسلام بیعت می کنم، ایشان بر من شرط نمودند که خیر خواه هر مسلمان باشم ، من بر همین با ایشان بیعت نمودم ، و سوگند به پروردگار این من مسجد که من قطعا خیرخواه شما هستم ، (راوی می گوید) سپس (جریر بن عبدالله رضی الله عنه) از الله طلب آمرزش نموده و (از منبر) پایین آمدند.
مسائل و احکام حدیث:
از حدیث بالا مسائل و احکام زیر گرفته و برداشت می شود :
1 - مغیر بن شعبه (رضی الله عنه) در دوران حکومت معاویه رضی الله عنه والی کوفه بودند و در همانجا وفات نمودند.
2- بعد از وفات مغیره رضی الله عنه جریر بن عبد الله رضی الله عنه مردم کوفه را نصیحت نمودند تا آمدن والی و امیر جدید از مرکز حکومت؛ شما با آرامش بمانید.
3- در زمان وفات امیر و والی ضروری است که افراد فهمیده سایر مردم را نصیحت وکنترل کنند تا امیر جدیدی تعیین شود و یا از مرکز حکومت بیاید .
4- هر مسلمان باید خیر خواه تمام مسلمانان دنیا باشد.
5- یک مسلمان باید تنها از الله یکتا و بی شریک بترسد.
6- زمان وفات امیر عموم مسلمانان باید و با وقار و آرامش باشند.
7- ملت باید برای امیرشان که وفات می نماید دعای بخشش و عفو نمایند .
8- جریر بن عبد الله رضی الله عنه با پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم بر اسلام بیعت نمودند، ولی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برایشان من شرط نمودند که خیر خواه هر مسلمان باشند.
9- برای تأکید مطلب درست و راست سوگند یاد کردند ایرادی ندارد .