۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

آیا دعای خاصی وجود دارد که بر زن حامله خوانده شود؟

پرسش: آیا دعای خاصی وجود دارد که بر زن حامله خوانده شود؟

 

پاسخ: در احادیث دعای خاصی برای خواندن بر زن حامله نیامده است، ولی اگر زن حامله در سختی است و تحمل حمل برایش سخت است و یا از زایمان می ترسد، دعای زمان مشکلات و سختی ها را بخواند:

 

 عَنِ  ابْنِ عَبَّاسٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ :  کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَدْعُو عِنْدَ الْکَرْبِ : لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَظِیمُ الْحَلِیمُ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ .

 

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند: پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم زمان مشکلات و سختی ها این دعا را می خواندند:« لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَظِیمُ الْحَلِیمُ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ » یعنی: بجز الله بسیار بزرگ و بی نهایت بردبار دیگر معبود به حقی نیست، بجز الله که پروردگار آسمانها و زمین و پروردگار عرش بزرگ است، دیگر معبود به حقی وجود ندارد.

 

صحیح البخاری ( 6345،  6346) وصحیح مسلم ( 2730 )

 

و اگر زن حامله از این می ترسد که کسی او را نظر کند و بنا بر آن بچه اش سقط شود، هرکجا که می رود این دعا را بخواند:

 

عَن خَوْلَةَ بِنْتَ حَکِیمٍ السُّلَمِیَّةَ  تَقُولُ : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ : مَنْ نَزَلَ مَنْزِلًا، ثُمَّ قَالَ : أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ. لَمْ یَضُرَّهُ شَیْءٌ حَتَّى یَرْتَحِلَ مِنْ مَنْزِلِهِ ذَلِکَ .

 

ترجمه: خوله سلمی دختر حکیم رضی الله عنها می فرمایند من از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شنیدم که می فرمایند: هرکس در جایی فرود آمد و سپس گفت: « أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ » یعنی به سخنان کامل الله از شر و بدی هرآنچه آفریده پناه می برم. (با گفتن این دعا) تا زمانی که از آنجا برود چیزی به ضرر و ضربه نمی زند.

 

صحیح مسلم ( 2708 )  وسنن الترمذی ( 3437 )

 

البته در پایان باید گفته شود که این دو دعا مخصوص زنان حامله نیست، دعای اولی برای هرکسی که مشکلی دارد و  دعای دومی برای هرکسی که در منزل و مکانی فرود می آید عام می باشد، که زنان حامله نیز در این عمومیت داخل اند، و می توانند بخوانند.

چرا در مذهب شیعه صیغه حلال و در مذهب اهل سنّت حرام است؟

پرسش: چرا در مذهب شیعه صیغه حلال و در مذهب اهل سنّت حرام است؟

 

وآیا  در قران آیه ای هست دراین مورد هست؟

 

پاسخ: مسائل اختلافی که در میان دو مذهب اهل سنّت و اهل تشیّع است، فقط به صیغه منحصر نیست، که اهل سنّت آن را حرام و اهل تشیّع آن را مجاز و حلال می دانند، بلکه دها مساله از قبیل: خمس، شستن پاها در وضو، دو نماز در یک وقت خواندن ووو.... وجود دارد که در میان این دو مذهب اختلافی است، و هریک دلایل خودش را دارد.

 

آنچه که در مسائل اختلافی در میان شیعه و سنی و یا در میان فرقه ها ی درون یکی از این دو مذهب مهم است، دو چیز است:

 

1- سعه صدر داشتن و تحمل نمودن یکدیگر و عدم تفسیق و تکفیر یکدیگر است.

 

2- گفتگوی برادرانه نمودن، و با تحقیق و تفحص به بررسی دلایل و قول راجح و نظریه درست تر گشتن است.

 

اما اینکه آیا آیه ای در قرآن در باره صیغه آمده باید گفت:  یک آیه در قرآن هست که اهل تشیع می گویند در باره صیغه است و اهل سنت می گویند این آیه ربطی به صیغه ندارد، و در باره ازدواج دائمی است و آن آیه (24) سوره نساء است که در ذیل آورده می شود:

 

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا (24) سوره نساء

 

این آیه را اهل سنت این گونه ترجمه می کنند:

 

و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنهایی را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اینها قوانین نوشته الله بر شما است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ تا اینکه پاکدامن گردید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که شما (با ازدواج از آنها بهرمند) گشتید، واجب است مهریه آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهریه، با یکدیگر توافق کرده‌اید. (بعداً می‌توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) الله، بی نهایت دانا و با حکمت است.

 

ولی اهل تشیع این آیه را این گونه ترجمه می کنند:

 

و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ در حالی که پاکدامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت‌] می‌کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده‌اید. (بعداً می‌توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است.

حکمت حرمت صیغه

پرسش: چرا پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم یک مدت صیغه را مجاز گذاشتند و بعدش حرام قرار دادند؟

 

پاسخ:  آنچه از آثاری که از صحابه رضی الله عنهم و اقوال علماء بزرگوار آمده واضح می گردد، علت اجازه دادن صیغه بطور موقت، دوری از خانمها و سختی بدون همسر در سفرها ی آن زمان بوده که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم بطور موقت اجازه داده اند، که بعدا بطور دائمی حرام قرار داده اند، و این دوری را در آن زمان عذر موجهی برای صیغه نداسته اند، آری این حکمت را می توان در این اثر عبدالله بن مسعود رضی الله عنه  که در صحیح بخاری آمده یافت:

 

عَنْ عَبْد اللَّهِ قَالَ :  کُنَّا نَغْزُو مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَلَیْسَ لَنَا شَیْءٌ، فَقُلْنَا : أَلَا نَسْتَخْصِی ؟ فَنَهَانَا عَنْ ذَلِکَ، ثُمَّ رَخَّصَ لَنَا أَنْ نَنْکِحَ الْمَرْأَةَ بِالثَّوْبِ،........ .

 

ترجمه:  عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: ما بهمراه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به جهاد و جنگ می رفتیم و ما (زن) چیزی نداشتیم، ما به رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گفتیم: آیا خصیتین و بیضه های ما نکشیم، (تا شهوت ما از بین رفته و گرفتار گناه نشویم) ایشان ما را از این ممانعت نمودند، و سپس به ما اجازه ازدواج( موقت و صیغه) با زنی در مقابل لباسی که به دهیم دادند.....صحیح بخاری ( 5075)

 

البته اینکه صیغه قبل از خبیر مجاز بوده و در زمان خیبر حرام قرار داده شده و بعد دو باره در زمان فتح مکه به مدت سه روز حلال و بعد تا قیامت حرام قرار داده شده است نظریه برخی از علماء است که بنا بر روایتی که از علی بن ابی طالب رضی الله عنه  در باره حرمت صیغه در زمان خیبر آمده است،  ولی گروهی دیگر از علما بر این باور که صیغه فقط در زمان فتح مکه به مدت سه روز مجاز قرار داده شده و بعد بصورت دائمی حرام قرار داده شده است ، و روایت زمان خیبر را توجیه نموده و می گویند راویان در نقل این حدیث دچار اشتباه شده اند، که هر دو حکم حرمت گوشت خر و ممانعت از صیغه  را به زمان خیبر نسبت داده اند، بلکه حرمت گوشت خر از زمان خیبر است ولی حرمت صیغه از زمان فتح مکه است.

و مهم ترین حکمت حرام شدن صیغه را می شود در حفظ کیان خانواده، و جلوگیری از سوء استفاده مردان جستجو کرد.

آیا در صحیح مسلم حدیثی آمده که به پدرانتان قسم بخورید ؟

پرسش : آیا در صحیح مسلم حدیثی آمده که به پدرانتان قسم بخورید ؟

 

پاسخ: خیر، در صحیح مسلم حدیث صحیحی نیست که گفته باشد به پدرانتان قسم بخورید، بلکه برعکس در صحیح مسلم حدیثی است که به پدرانتان قسم نخورید، در این باره به حدیث زیر توجه نمایید:

 

عَنْ  عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : لَا تَحْلِفُوا  بِالطَّوَاغِی ، وَلَا بِآبَائِکُمْ.

 

ترجمه: عبدالرحمن بن سمره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نه به بتان سوگند یاد کنید و نه به پدرانتان.

 

صحیح مسلم ( 1648 ) و سنن النسائی ( 3774 )

 

نا گفته نماند که علاوه از صحیح مسلم، کتب احادیث دیگر احادیث صحیح و متعددی آمده که از سوگند به پدران و هر چیز غیر الله ممانعت نموده لست، بعنوان مثال به حدیث زیر دقت نمایید:

 

عَنْ  أَبِی هُرَیْرَةَ  قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : لَا تَحْلِفُوا بِآبَائِکُمْ، وَلَا بِأُمَّهَاتِکُمْ، وَلَا بِالْأَنْدَادِ، وَلَا تَحْلِفُوا إِلَّا بِاللَّهِ، وَلَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ إِلَّا وَأَنْتُمْ صَادِقُونَ

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: نه به پدرانتان و نه به مادرانتان و نه به بتان قسم بخورید، جز به الله سوگند یاد نکید، و به الله سوگند یاد نکنید مگر اینکه از راستگویان باشید.

 

سنن ابی داود  ( 3248 ) و سنن النسائی ( 3769)

 

البته در صحیح مسلم حدیثی این گونه آمده است:

 

عَنْ  طَلْحَةَ بْنَ عُبَیْدِ اللَّهِ  یَقُولُ :  جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ أَهْلِ نَجْدٍ  ثَائِرُ الرَّأْسِ ،.........فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : أَفْلَحَ وَأَبِیهِ إِنْ صَدَقَ. أَوْ : دَخَلَ الْجَنَّةَ وَأَبِیهِ إِنْ صَدَقَ.   صحیح مسلم (9)

در این حدیث کلمه « وَأَبِیهِ » که معنایش هست، به پدرش و یا به جان پدرش سوگند.....در آخر حدیث آمده، که شاذ است ، و شاذ از احادیث ضعیف و بی اعتبار محسوب می شود.

عذاب عالم برزخ برای کسانی که قبر نمی شوند

پرسش: کسی که در دریا غرق می شود، یا در آتش می سوزد جسدش خاکستر شده و بدست نمی آید، آیا از این نوع افرادی که قبر نمی شوند، چگونه سوال و یا عذاب قبر می شود؟

 

پاسخ: عادت ما انسانها اعم از کافر و مسلمان براین است که زمان انسانی وفات می کند، أو را کفن نموده و در قبر می کنیم بجز گروهی از انسانها که سیک ها اند که مرد هایشان را می سوزانند، از آنجایی که عموما افراد در قبرها دفن می شوند، سوال و عذابی که بعد از مرگ صورت می گیرد، به قبر نسبت داده شده است، و سؤال قبر و یا عذاب قبر گفته شده است، ورنه مراد سوال و عذاب بعد از مرگ است خواه فرد قبر شود و یا نشود، در این باره نظر شما به یک آیه و یک حدیث صحیح جلب می کنم:

الله متعال در باره فرعون و لشکریانش چنین فرموده اند:

 

النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (46) سوره غافر

 

ترجمه : عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می‌شوند؛ و روزی که قیامت برپا شود (می‌فرماید:) «لشکریان فرعون را در سخت‌ترین عذابها وارد کنید!»

 

در حالیکه فرعون جسمش در قبر نیست و مومیایی شده و در یکی از موزهای مصر نگه داری می شود.

 

رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم چنین فرمودند:  " أَنَّ رَجُلًا کَانَ قَبْلَکُمْ  رَغَسَهُ  اللَّهُ مَالًا، فَقَالَ لِبَنِیهِ لَمَّا حُضِرَ : أَیَّ أَبٍ کُنْتُ لَکُمْ ؟ قَالُوا : خَیْرَ أَبٍ. قَالَ : فَإِنِّی لَمْ أَعْمَلْ خَیْرًا قَطُّ، فَإِذَا مُتُّ فَأَحْرِقُونِی، ثُمَّ اسْحَقُونِی، ثُمَّ  ذَرُّونِی  فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ. فَفَعَلُوا، فَجَمَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَقَالَ : مَا حَمَلَکَ ؟ قَالَ : مَخَافَتُکَ. فَتَلَقَّاهُ بِرَحْمَتِهِ ".

 

ترجمه: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا مردی از کسانی که پیش از شما بودند الله به او مال زیاد داده بود، او زمانی که مرگ بسراغش آمد و خواست بمیرد، خطاب به فرزندانش گفت: من چگونه پدری برای شما بودم؟ آنها گفتند: بهترین پدر. او گفت: من هرگز کار نیکی انجام ندادم ، چون مردم مرا بسوزانید، و سپس مرا آسیاب و خورد کنید، سپس خاکستر مرا در یک روز باد و طوفانی به هوا بپاشانید، آنها به این دستور پدر عمل کردند، الله با عزت و بزرگوار خاکسترهایش جمع نمود و به او گفت: چه چیز تو را وادار کرد تا چنین دستوری بدهی؟ او گفت: ترس از تو، الله از او با رحمتش استقبال نمود و اورا بخشیده و مورد لطف و مرحمت خویش قرار داد.

 

صحیح البخاری ( 3478، 6481) وصحیح مسلم ( 2757 )

 

از این آیه و حدیث معلوم می گردد که انسان گرچه بعد از مرگ قبر نشود بازهم از او سوال و جواب شده و اگر مستحق عذاب باشد گرفتار عذاب خواهد شد، اما اینکه سوال و جواب و عذاب قبر گفته می شود، چون عموما انسانها قبر می شوند، ورنه مراد همان سوال و عذاب بعد از مرگ است خواه فرد قبر سود و یا نشود.

حکم زکات اسکناس ( پول کاغذی)

 

پرسش: آیا اسکناس یا همان پول کاغذی که الآن در کشورها رواج دارد زکات دارد؟  و اگر دارد چگونه باید زکاتش را برداخت کرد؟

 

پاسخ: مناسب می دانم که قبل از بیان این مطلب که آیا بر اسکناس و یا همان پول کاغذی زکات هست و یانه، انواع معاملات و شروع اسکناس را توضیح دهم، تا پاسخ پرسش مورد نظر واضح تر گردد.

 

در طول تاریخ از قدیم تا به عصر حاضر، معاملات به شکل های مختلف زیر انجام می پذیرفته است:

 

1- معامله کالا با کالا.

 

2- معامله کالا با فلزات غیر از طلا و نقره.

 

3- معامله با سکه ها و تکه های طلا و نقره.

 

4- معامله کالا با اسکناس و پولها کاغذی و فلزی.

 

چین اولین کشوری بود که از اسکناس ها و پولهای کاغذی در معاملات خودش استفاده نمود، و ﺑﻌﺪ ﺍﺯ چین، ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺎﺩﻻﺕ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩ و ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ.

در حقیقت آنچه باعث ارزش اسکناس و یا همان پول کاغذی شده ، پشتوانه و چیزهایی است که اسکناس جانشین آنها شده است.

در حقیقت گویا اسکناس همان کالائی است، که دولت بعد از چاپ آن را و در قبال کالا و یا انجام کاری به ملت می فروشد و سپس ملت نیز به همین منوال با آن معامله نموده و داد و ستد می کنند.

 

 ارزش اسکناس ها ی هرکشور بستگی به پشتوانه ارزی و سیاست های داخلی و خارجی و امنیت و منابع آن کشور دارد، پس در حقیقت اسکناس همان کالایی است که شبیه طلا و نقره بوده و با آن معاملات صورت می گیرند، لذا از نظر زکات همانند طلا و نقره محسوب می شود.

پول هر کشور با پول کشور دیگر همانند طلا با نقره تفاوت دارد.

لذا اگر پول یک کشور با کشور دیگری معامله شود اضافه و کم جایز است، ولی باید هر دو بصورت نقدی تبادله شود.

واگر پول یک کشور را کسی بخواهد با پول خود آن کشور معامله و تعویض کند باید برابر بوده و بصورت نقدی صورت گیرد.

زکات پول بر منوال نصاب طلا و یا نقره سنجیده می شود، و زمانی که به قیمت بیست مثقال طلا یعنی حدودا به قیمت هشتاد و پنج گرم طلا برسد، و یک سال برآن بگذرد  آن وقت در آن پول زکات است و چهل یک زکات دارد، و از یکصد هزار دو هزار و پانصد و از یک میلیون ، بیست و پنج هزار باید زکات داد.

آیا جایزه بانکی حلال است؟

پرسش: آیا جایزه بانکی حلال است؟

 

پاسخ:  قبل از اینکه در باره حلال و یا حرام بودند بانکی سخن به میان آورم مناسب می دانم، در باره حقیقت و چگونگی این جایز ها توضیح دهم تا حکم حلال بودن و یا حرام بودن آنها بهتر واضح گردد.

اصل جریان از این قرار است که افراد در بانکها پول می گذارند و این پولها باید در حساب خاص به اصطلاح (قرض الحسنه) باشند و باید به حد خاص برسند، بعنوان مثال از ده هزار و یا پانزده و بیست هزار تومان کم تر نباشند، و تا مدت خاصی دو یا چند ماه در بانکها باشند، در این صورت از در آمد و سودی که از پولهایی تمام سپرد گذاران به دست می آید، بانکها قسمتی را جایزه تعیین و سپس قرعه کشی نموده به برخی از سپرده گذاران بعنوان جایز می دهند و الباقی سود و در آمد تمام پولهای سپردگذاران را خود بانکها برایشان بر می دارد.

حالا خوب دقت نمایید در این جریان چند چیز است:

1- حساب خاص که همان به اصطلاح قرض الحسنه نیاز است.

2- باید پول سپرد گذاری که می خواهد در قرعه کشی شرکت کند، به حد نصاب تعیین شده از طرف بانک برسد.

3- باید پول سپرد گذاری که می خواهد در قرعه کشی شرکت کند تا زمانی که بانک می گوید در بانک باشد تا بانک ازآن برای خودش در آمد زائی کند.

4- سود به دست آمده بر همه به اندازه سهام و پولهای گذاشته شده تقسیم نمی شود، فقط قسمتی به برخی بشکل قرعه کشی داده شده و الباقی را بأن می خورد.

5- اکثر سپرده گذاران از سپرده و حسابهایشان سودی نمی برند و گروه اندکی با گرفتن جایز سود هنگفتی می برند که فی الواقع حق دیگران در آن است.

 

با دقت به این امور بیان شده واضح می گردد از آنجایی که پول به نیت جایزه، به بانک داده می شود و بانک از همه پولهای تمام افراد سود به دست آورده و مقدار اندکی را با قید قرعه به افراد معدودی  می دهد حرام است ، زیرا اولا سود از همه بوده به برخی داده شده و اکثر محروم گشته اند و در ثانی قرض به نیت نفع داده شده که خودش سود و رباست ثالثا به فردی که جایزه رسیده در حقیقت هدیه ای بنا بر قرضی که داده ، داده شده که این خود هم سود و ربا است ، در این باره به اثر صحیحی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

عَنْ أَبِی بُرْدَةَ ،  أَتَیْتُ الْمَدِینَةَ فَلَقِیتُ  عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلَامٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ : أَلَا تَجِیءُ فَأُطْعِمَکَ سَوِیقًا، وَتَمْرًا، وَتَدْخُلَ فِی بَیْتٍ. ثُمَّ قَالَ : إِنَّکَ بِأَرْضٍ الرِّبَا بِهَا فَاشٍ ؛ إِذَا کَانَ لَکَ عَلَى رَجُلٍ حَقٌّ فَأَهْدَى إِلَیْکَ حِمْلَ تِبْنٍ، أَوْ حِمْلَ شَعِیرٍ، أَوْ حِمْلَ  قَتٍّ  فَلَا تَأْخُذْهُ فَإِنَّهُ رِبًا.

 

ترجمه: ابو برده رحمه الله فرمودند: من به مدینه آمده و با عبدالله بن سلام رضی الله عنه ملاقات نمودم، آیا به خانه (ما)نمی آیی تا به قاووت نوشانده و خرما بخورانم، سپس گفت: همانا تو در سر زمینی هستی که در آن ربا منتشر است؛ لذا اگر تو به فردی قرضی داده بودی و او به تو باری از کاه و یا بار جو و یا باری علف هدیه کرد تو آن را نگیر، زیرا این سود و رباست.

 

صحیح البخاری ( 3814 ، 7342 )

 

نکته دیگر این که در اینجا یک قاعده و قانون کلی است که از آثار صحابه همانند ابی بن کعب، و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عباس رضی الله عنهم، و آن قانون این است« ﻛﻞ ﻗﺮﺽ ﺟﺮ ﻣﻨﻔﻌﺔ ﻓﻬﻮ ﺭﺑﺎ » یعنی هر قرض و وامی که به قرض دهنده نفعی اضافه تر از قرضش بکشد و بیاورد آن سود و رباست.

لذا این قرضی که در بانکی و یا به شخصی داده می شود و برایش نفعی بیشتر از خود قرض داده شود، حالا بصورت هدیه و یا جایزه ، این سود و ربا و حرام است.

حکم وام ازدواج و وام مسکن

پرسش: آیا وام (قرض) گرفتن برای ساخت خانه و یا ازدواج و یا سایر کارها  مجاز است؟

 

پاسخ: وام و یا همان قرض گرفتن خواه از بانک باشد و یا از فردی از افراد بر سه قسم است:

 

(1) وام و قرض بلا عوض که به این نوع قرض فی الواقع صدقه گفته می شود، و این همان چیزی است که الله متعال در قرآن از آن به قرض حسنه تعبیر نموده است، در این باره به این دو آیه زیر توجه نمایید:

 

1- مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (245) سوره بقره

 

ترجمه: کیست که به الله «وام نیکوی» بدهد،  تا آن را (الله) برای او، چندین برابر بیشتر و زیادتر کند؟ و الله است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ و به سوی او باز گردانده می شوند (تا پاداش خود را دریافت کنند).

 

2- مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ (11) سوره حدید

 

ترجمه: کیست که به الله وام (قرض) نیکو دهد، تا الله آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!

 

(2) وام و قرضی که به همان اندازه که گرفته شده به قرض دهنده و یا بانک پرداخت می شود، و هیچ اضافه تر از آنچه که داده شده گرفته نمی شود، این همان چیزی است که مشهور به وام و  قرض است ، این جایز است و دو بار این نوع قرض را به کسی دادن همانند یکبار صدقه دادن است، و قرض دهنده از اجر و ثواب یک بار صدقه دادن بهرمند می گردد.

 

در این باره به این دو حدیثی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

1- (حسن) عَنِ  ابْنِ مَسْعُودٍ ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : " مَا مِنْ مُسْلِمٍ یُقْرِضُ مُسْلِمًا قَرْضًا مَرَّتَیْنِ إِلَّا کَانَ کَصَدَقَتِهَا مَرَّةً ".

 

ترجمه: ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ مسلمانی نیست که به مسلمان دیگری دو بار قرض دهد مگر اینکه برایش همانند یک بار صدقه دادن محسوب شده (و ثواب می رسد).

 

سنن ابن ماجه ( 2430 )

 

2- (صحیح) عَنِ  ابْنِ مَسْعُودٍ ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : إِنَّ السَّلَفَ یَجْرِی مَجْرَى شَطْرِ الصَّدَقَةِ.

 

ترجمه: ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: همان قرض دادن (از نظر اجر و ثواب) جانشین و همانند نصف صدقه دادن است.

 

مسند احمد ( 3911 )

 

(3) قرض و یا وامی که در زمان پرداخت باید بیشتر از آنچه گرفته شده پرداخت شود، به اصطلاح قرض دهنده چهار در صد و یا کم تر و یا بیشتر سود می گیرد این حرام است، این نوع قرض های ربوی به نیت ساخت خانه و یا ازدواج و غیره جایز نیست و شرعا حرام است، و این که فردی بگوید:  من فقیر و یا معلول هستم و یا بهانه دیگری را مطرح کند، اینها شرعا عذر شرعی برای جواز وام و قرض ربوی گرفتن، محسوب نمی شود، و فرد حق ندارد که بنا بر این چیزها وام ربوی و سودی بگیرد و اگر چنین کرد گنه کار بوده و حرامی را مرتکب شده است.

 

و در این باره در آیات قرآنی و احادیث نبوی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وعید شدید آمده است، که در اینجا به دو آیه از سوره بقره اشاره می کنم آنجایی که الله متعال فرموده اند:

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (278)

 

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از الله بترسید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر (از) ایمان داران هستید!

 

فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ (279)

 

ترجمه: اگر (چنین) نکنید‌، (و سود ربا بگیرید) پس با الله و رسولش، اعلان جنگ کنید (زیرا این دو با شما خواهد جنگید) و اگر (از ربا خواری) توبه نمودید، (اصل) سرمایه‌های شما، از آنِ شماست؛ (آنها را بگیرید، در این صورت) نه ستم می‌کنید، و نه بر شما ستم می‌شود.

سخنرانی نمودن سرقبرستان مجاز است

پرسش:آیا سخنرانی نمودن به هنگام نماز جنازه و سر قبرستان در سنّت به اثبات رسیده است؟

 

پاسخ: رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم گاهی قبل از دفن مرده سخنرانی می کردند، و بعد از دفن مرده نیز بصورت مختصر افراد را سفارش به دعای پایداری برای مرده در مقابل پرسشهای نکیر و منکر و توصیه به دعای آمرزش برای مرده می نمودند، در این باره به سه حدیثی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

1- عن عَلِیٍّ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ :  کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی جَنَازَةٍ، فَأَخَذَ شَیْئًا، فَجَعَلَ یَنْکُتُ بِهِ الْأَرْضَ، فَقَالَ : " مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ کُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ، وَمَقْعَدُهُ مِنَ الْجَنَّةِ ". قَالُوا : یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَفَلَا نَتَّکِلُ عَلَى کِتَابِنَا، وَنَدَعُ الْعَمَلَ ؟ قَالَ : " اعْمَلُوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ ؛ أَمَّا مَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ فَیُیَسَّرُ لِعَمَلِ أَهْلِ السَّعَادَةِ، وَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاءِ فَیُیَسَّرُ لِعَمَلِ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ ". ثُمَّ قَرَأَ : { فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى } { وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى }. الْآیَةَ.

 

ترجمه: علی بن ابی طالب رضی الله عنه فرمودند: پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم بهمراه جنازه ای بودند (و نشسته بودند) چیزی را گرفته و با آن بر زمین می زدند و می کندند، سپس فرمودند: هیچ کس از شما نیست مگر اینکه جایگاهش از دوزخ و جایگاهش در بهشت نوشته و معین شده است، (صحابه رضی الله عنهم) گفتند: ای رسول الله، آیا ما بر آنچه در تقدیر ما نوشته شده بسنده نکرده و عمل را رها نکنیم؟ (رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ) فرمودند: (نخیر، چون شما نمی دانید که چه نوشته شده، پس) عمل کنید برای هرکس همان آسان گردانده می شود که برایش آفریده شده است؛ اما آنی که از اهل سعادت باشد برایش انجام عمل اهل سعادت آسان گردانده می شود و کسی که از اهل شقاوت و بدبختی باشد برایش عمل اهل شقاوت و بدبختی آسان گردانده می شود، سپس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم این آیات را خواندند: { فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى } { وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى }. الْآیَةَ. یعنی هرکس در راه الله (صدقه) داده و تقوا پیشه نمود و بهشت و آخرت را تصدیق کرده است (ما برایش انجام کارهای نیک را آسان می گردانیم)

 

صحیح البخاری ( 1362, 4945, 4946 )  و صحیح مسلم ( 2647 )

 

 

2- عن الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ  قَالَ :  خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی جِنَازَةِ رَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ، فَانْتَهَیْنَا إِلَى الْقَبْرِ وَلَمَّا یُلْحَدْ، فَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَجَلَسْنَا حَوْلَهُ، کَأَنَّمَا عَلَى رُءُوسِنَا الطَّیْرُ، وَفِی یَدِهِ عُودٌ یَنْکُتُ بِهِ فِی الْأَرْضِ، فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ : " اسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ ". مَرَّتَیْنِ أَوْ ثَلَاثًا، وَقَالَ : " وَیَأْتِیهِ مَلَکَانِ، فَیُجْلِسَانِهِ فَیَقُولَانِ لَهُ : مَنْ رَبُّکَ ؟ ...........الحدیث.

 

ترجمه: براء بن عازب رضی الله عنه فرمودند: ما بهمراه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در جنازه مردی از انصاری بیرون شدیم چون به (قبرستان و محل) قبر(آن مرد) رسیدیم تا به حال لحد کنده نشده بود،رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نشسته و ما هم اطرافشان نشستیم، (به گونه ای ساکت بودیم) گویا که بر سرهای ما پرندگان نشسته اند، در دست رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تکه چوبی بود  که با آن بر زمین زده و می کندند، سپس سرشان را بلند نموده  و دو یا سه بار فرمودند: از عذاب قبر به الله پناه ببرید، و سپس فرمودند: (بعد از دفن مرده) دو فرشته (به نامهای نکیر و منکر ) به نزدش آمده و او را می نشانند و سپس به او می گویند: پروردگارت کیست؟..............تا آخر حدیث.

 

صحیح البخاری ( 1369, 4699 )  و صحیح مسلم ( 2871 )

 

3- عن عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ  قَالَ :  کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا فَرَغَ مِنْ دَفْنِ الْمَیِّتِ وَقَفَ عَلَیْهِ فَقَالَ : اسْتَغْفِرُوا لِأَخِیکُمْ، وَسَلُوا لَهُ بِالتَّثْبِیتِ ؛ فَإِنَّهُ الْآنَ یُسْأَلُ

 

ترجمه: عثمان بن عفان رضی الله عنه فرمودند: چون پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم از دفن مرده فارغ می شدند بر کنار قبر مرده ایستاده و می فرمودند: برای این برادر (و یا خواهر دینی، مرده) خود دعای آمرزش گناهان نمایید  و از الله برایش پایداری (و استقامت در مقابل پرسشهای نکیر و منکر را) خواهان شوید؛ زیرا همین حالا دارد از او پرسیده می شود.

 

سنن ابی داود (3221)

هفته یکبار سخنرانی نمودن برای مردم

پرسش:


پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم هرچند روز یکبار سخنرانی می کردند تا مردم خسته نشوند؟

 

پاسخ: عموما رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم با فاصله های زمانی مناسب برای صحابه رضی الله عنهم سخنرانی می نمود تا آنها از زیاد سخنرانی شنیدن خسته نشوند، و شنیدن وعظ و ارشاد برایشان جزاب و پسندیده باشد، لذا بهتر است که علماء و ائمه مساجد هفته ای یکبار برای مقتدیها و افراد سخنرانی نمایند، در این باره به این حدیثی که در ذیل ذکر می شود دقت نمایید:

 

عَنْ  أَبِی وَائِلٍ ، قَالَ :  کَانَ  عَبْدُ اللَّهِ  یُذَکِّرُ النَّاسَ فِی کُلِّ خَمِیسٍ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ : یَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ، لَوَدِدْتُ أَنَّکَ ذَکَّرْتَنَا کُلَّ یَوْمٍ. قَالَ : أَمَا إِنَّهُ یَمْنَعُنِی مِنْ ذَلِکَ أَنِّی أَکْرَهُ أَنْ أُمِلَّکُمْ، وَإِنِّی  أَتَخَوَّلُکُمْ  بِالْمَوْعِظَةِ کَمَا کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَتَخَوَّلُنَا بِهَا ؛ مَخَافَةَ السَّآمَةِ عَلَیْنَا.

 

ترجمه: ابو وائل رحمه الله فرمودند: عبد الله بن مسعود رضی الله عنه هر پنج شنبه برای ما سخنرانی نموده و ما را پند می دادند ، مردی به ایشان گفت ای ابو عبد الرحمن سوگند به الله من دوست داشتم که شما هر روز برای ما سخنرانی نموده و ما را نصیحت کنید. عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: همانا آنچه مرا از این کار ممانعت می کند این است که من ناپسند می دارم که شما را( با سخنرانی و نصیحت روزانه) خسته کنم، همانا من در سخنرانی و نصیحت رعایت اوقات شما را می نمایم ( و هرروز برایتان سخنرانی نمی کنم تا مبادا خسته شوید)، همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  در سخنرانی و نصیحت نمودن رعایت اوقات ما را می نمودند ( و هر روز برای ما سخنرانی نمی کردند) از ترس اینکه مبادا ما خسته شویم.

 

صحیح البخاری ( 68, 70، 6411 )  و صحیح مسلم ( 2821 )

خواندن سوره ملک به وقت خواب

 

پرسش: آیا صحیح است که خواندن سوره مُلک قبل از خواب باعث نجات از عذاب قبرمی شود؟

 

 پاسخ: آنچه از احادیث نبوی صلی‌الله‌علیه‌ وآله ‌وسلم ثابت است این است که هر شب خواندن سوره ملک (تبارک الذی) پیش از خواب  سنت است و خواندن این سوره باعث بخشش و آمرزش گناهان شده و مانع عذاب قبر می گردد، در این باره به سه حدیثی که در ذیل ذکر می شود دقت نمایید:

 

1- عن ابْنِ عَبَّاسٍ  قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : هِیَ الْمَانِعَةُ.

 

ترجمه: ابن عباس رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: این 

سوره ملک (تبارک الذی) جلو گیری کننده است (یعنی خواندن آن مانع عذاب قبر می گردد).

 

سنن ترمذی ( 2890 )

 

2- عن أَبِی هُرَیْرَةَ ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ :  إِنَّ سُورَةً مِنَ الْقُرْآنِ ثَلَاثُونَ آیَةً شَفَعَتْ لِرَجُلٍ حَتَّى غُفِرَ لَهُ، وَهِیَ سُورَةُ : { تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ }

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: 

همان سوره ای از قرآن هست که سی آیه دارد برای فرد شفاعت می نماید تا اینکه او را بیامرزد و آن سوره ملک  { تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ } می باشد

 

سنن ترمذی( 2891 ) و سنن أبی داود ( 1400 )

 

3- عن جَابِرٍ ،  أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ لَا یَنَامُ حَتَّى یَقْرَأَ ( الم تَنْزِیلُ ) وَ ( تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ ).

 

ترجمه: جابر رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (شب) 

نمی خوابیدند تا اینکه (سوره سجده) الم تَنْزِیلُ و (سوره ملک)  تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْک را 

می خواندند.

 

سنن الترمذی ( 3404 )