۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

آیا آنچه در ذهن می گذر غیبت است؟

 

پرسش:آیا اگرکسی دردلش نسبت به فردی بغض و کینه باشد و در ذهنش از او متنفر باشد ولی آنچه در دلش هست به نزد کسی بر زبان نیاورد، آیا این گناه و یا غیبت محسوب می شود؟


پاسخ: در دل بغض و کینه مسلمانی را داشتن گناه است، و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از بغض و کینه داشتن نسبت به برادرمسلمان ممانعت نموده و فرموده اند: « وَلاَ تَبَاغَضُوا،»، یعنی با یکدیگر بغض و کینه نورزید. (صحیح بخاری، حدیث: 5143).

واما بغض و کینه کسی را دردل داشتن ولی بر زبان نیاوردن؛ غیبت محسوب نمی شود، زیرا غیبت زمانی محسوب می شود که فرد پشت سر کسی سخنی را بر زبان بیاورد که اگر در جلویش گفته شود او ناراحت شود و در حالی که واقعیت دارد، زیرا اگر واقعیت نداشته باشد تهمت محسوب می شود، در این باره به این حدیث صحیح توجه نمایید:

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «أَتَدْرُونَ مَا الْغِیبَةُ؟» قَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: «ذِکْرُکَ أَخَاکَ بِمَا یَکْرَهُ» قِیلَ أَفَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ فِی أَخِی مَا أَقُولُ؟ قَالَ: «إِنْ کَانَ فِیهِ مَا تَقُولُ، فَقَدِ اغْتَبْتَهُ، وَإِنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ فَقَدْ بَهَتَّهُ». صحیح مسلم، حدیث(2589) .

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: آیا می دانید که غیبت چیست؟ (صحابه رضی الله عنهم) گفتند: الله و رسولش دانا تر اند، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (پشت سر و در غیاب) در باره برادرت سخنی را گفتن که ناپسند بدارد، گفته شد، شما بفرمایید که اگر آنچه می گویم در برادرم باشد؟ (آیا باز هم غیبت محسوب می شود)، (رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر آنچه می گوئی در او باشد تو غیبتش نمودی و اگر در آن نباشد پس به او تهمت زده ای.

حکم کندن موی بدن چیست؟

پرسش: کندن موی دست وپا برای زنان چه حکمی دارد؟ و آیا کندن ودور کردن موهای وسط ابروها جایز است؟


پاسخ : کندن، کوتاه نمودن و یا تراشیدن موهای دست و پا برای زنان و مردان و همچنین دور نمودن و کندن موهای در میان ابروها ناجایز و حرام است، زیرا کندن موهای چهره در احادیث ممانعت شده و کندن و تراشیدن موهای بدن؛ آنجایی که اسلام مجاز ندانسته، تغییر در مخلوق الله متعال محسوب شده، که شرع ما را نسبت به آنها مجاز نگذاشته است، در این باره به یک آیه و یک حدیث صحیح توجه نمایید:

وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا (119). سوره نساء.

ترجمه: (شیطان گفته) و قطعا انسانها را گمراه خواهم نمود و به آنها آرزوهای باطل القا خواهم نمود و حتما به آنها دستور خواهم داد تا گوشهای حیوانات را قطع کنند (و ببرند) و قطعا به آنها دستور خواهم تا مخلوق الله را تغییر دهند، و هرکس که شیطان را علاوه از الله دوست می دارد، قطعا او زیان واضح و آشکارا نموده است.

عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: «لَعَنَ اللهُ الْوَاشِمَاتِ وَالْمُسْتَوْشِمَاتِ، وَالنَّامِصَاتِ وَالْمُتَنَمِّصَاتِ، وَالْمُتَفَلِّجَاتِ لِلْحُسْنِ الْمُغَیِّرَاتِ خَلْقَ اللهِ» قَالَ: فَبَلَغَ ذَلِکَ امْرَأَةً مِنْ بَنِی أَسَدٍ یُقَالُ لَهَا: أُمُّ یَعْقُوبَ وَکَانَتْ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ، فَأَتَتْهُ فَقَالَتْ: مَا حَدِیثٌ بَلَغَنِی عَنْکَ أَنَّکَ لَعَنْتَ الْوَاشِمَاتِ وَالْمُسْتَوْشِمَاتِ، وَالْمُتَنَمِّصَاتِ وَالْمُتَفَلِّجَاتِ، لِلْحُسْنِ الْمُغَیِّرَاتِ خَلْقَ اللهِ، فَقَالَ عَبْدُ اللهِ: «وَمَا لِی لَا أَلْعَنُ مَنْ لَعَنَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ وَهُوَ فِی کِتَابِ اللهِ» فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ: لَقَدْ قَرَأْتُ مَا بَیْنَ لَوْحَیِ الْمُصْحَفِ فَمَا وَجَدْتُهُ فَقَالَ: " لَئِنْ کُنْتِ قَرَأْتِیهِ لَقَدْ وَجَدْتِیهِ، قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: {وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا} [الحشر: 7] " فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ: فَإِنِّی أَرَى شَیْئًا مِنْ هَذَا عَلَى امْرَأَتِکَ الْآنَ، قَالَ: «اذْهَبِی فَانْظُرِی»، قَالَ: فَدَخَلَتْ عَلَى امْرَأَةِ عَبْدِ اللهِ فَلَمْ تَرَ شَیْئًا، فَجَاءَتْ إِلَیْهِ فَقَالَتْ: مَا رَأَیْتُ شَیْئًا، فَقَالَ: «أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ نُجَامِعْهَا». صحیح مسلم، (2125)

ترجمه: علقمه رحمه الله فرمودند: عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) فرمودند: الله؛ زنان خال کوب کننده و خال کوب شونده و زنانی که موهای چهرها را می کنند و زنانی که موهای چهرهایشان کنده می شود، و زنانی که در میان دندانهایشان برای زیبایی فاصله انداخته و مخلوق الله را تغییر می دهند، لعنت و نفرین نموده است، (علقمه رحمه الله) فرمودند: این حدیث به زنی از بنی اسد که به او ام یعقوب گفته می شد؛ رسید، او زنی قرآن خوان بود، او به نزد عبدالله بن مسعود رضی الله عنه آمد و گفت: این چه حدیثی است که از تو به من رسیده که تو زنانی که خال کوبی کننده و خال کوبی شونده اند و موهای چهرهایشان کنده می شود و برای زیبایی در میان دندانهایشان فاصله می اندازند و تغییر دهندهای مخلوق الله اند را لعنت نموده ای، عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) گفت: چرا من لعنت نکنم کسی را که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم لعنت نموده وآن در کتاب الله (قرآن مجید نیز) آمده است، آن زن گفت: من آنچه در میان دو جلد قرآن است (از اول تا به آخر) خوانده ام واین مطلب را نیافتم، (ابن مسعود رضی الله عنه) فرمودند: اگر(با دقّت و تدبّر) می خواندی این مطلب را می یافتی، الله با عزت و بزرگوارفرمودند: {وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا} [الحشر: 7] یعنی: آنچه پیامبربرایتان داده آن را بگیرید واز آنچه شما را از آن ممانعت نموده ؛ باز آیید. (آن) زن گفت: من فکر می کنم که الآن برخی ازاین کارها را خانم خودت نیز انجام می دهد، (ابن مسعود رضی الله عنه) گفت: برو نگاه کن، (علقمه) می فرماید: آن زن به نزد خانم عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) رفت و چیزی ندید، و به نزد عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) آمد و گفت: من چیزی ندیدم، (ابن مسعود رضی الله عنه) گفت: اگر(آنچه تو گفتی) می بود با هم در یکجا نمی بودیم.

آری ما اگر ما بخواهیم موهای بدن را از نظر تعلق احکام شرعی به آنها تقسیم بندی کنیم، می توانیم بگوییم چهار نوع موی در بدن وجود دارند:

1- موهایی که اسلام بصراحت دستور داده تا آنها را از بدن ما دور کنیم، و دور کردن آنها اجر و ثواب دارد، مانند موهای زیر  بغل و موهای شرمگاه، و کوتاه نمودن سبیل ها.

2- موهایی که اسلام بصراحت ما را از دور کردن و یا تراشیدن آنها ممانعت نموده است، مانند موی ریش و موی ابرو و چهره.

3- موهایی که اسلام بصراحت، به نگه داری و یا دور کردن و تراشیدن و کوتاه دادن آنها به ما دستورنه داده است، ولی از عموم آیات و احادیث معلوم می گردد که تراشیدن و یا دور نمودن و کوتاه کردن آنها حرام و ممنوع است، مانند موهای دست و پا و سایر موهایی که در دونوع اول داخل نیست.

4- موهایی که نگه داری، و یا کوتاه و تراشیدن آنها مجاز است و در برخی از مواقع مثل زمان باز شدن از احرام، تراشیدن آنها بهتر و در برخی مواقع مانند عموم حالت نتراشیدن آنها بهتر است، مانند موهای سر مردان، که در زمان باز شدن از حرام تراشیدن بهتر است و در عموم حالت نتراشیدن بهتر است، کوتاه کردن، گذاشتن و یا تراشیدن آنها بطور عموم مجاز است.

پوشیدن طلا حلقه ای برای زنان چه حکمی دارد؟

پرسش: پوشیدن طلا حلقه ای برای زنان چه حکمی دارد؟


پاسخ: آنچه در احادیث صحیح و حسن به اثبات می رسد این است که طلای حلقه ای همانند انگشتر، زنجیرو دستبند طلائی برای زنان حرام است، و سایر طلاها همانند گوشواره، سنجاق و گردنبند که زنجیرش نقره ای و یا نجی باشد، حلال و مجاز است، گرچه بهتر این است که زن هر چه کمتر از زیورات استعمال و استفاده کند، در این باره به چند حدیثی که در ذیل آورده می شود دقت نمایید:

1- (حسن) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُحَلِّقَ حَبِیبَهُ حَلْقَةً مِنْ نَارٍ، فَلْیُحَلِّقْهُ حَلْقَةً مِنْ ذَهَبٍ، وَمَنْ أَحَبَّ أَنْ یُطَوِّقَ حَبِیبَهُ طَوْقًا مِنْ نَارٍ، فَلْیُطَوِّقْهُ طَوْقًا مِنْ ذَهَبٍ، وَمَنْ أَحَبَّ أَنْ یُسَوِّرَ حَبِیبَهُ سِوَارًا مِنْ نَارٍ، فَلْیُسَوِّرْهُ سِوَارًا مِنْ ذَهَبٍ، وَلَکِنْ عَلَیْکُمْ بِالْفِضَّةِ، فَالْعَبُوا بِهَا».

ترجمه:  ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس دوست دارد محبوبش را حلقه ای از آتش بپوشاند، پس به او حلقه ای از طلا بپوشاند، وهرکس دوست دارد محبوبش را گردنبندی از آتش بپوشاند، پس به او گردنبندی ای از طلا بپوشاند، وهرکس دوست دارد محبوبش را دستنبدی از آتش بپوشاند، پس به او دستبندی از طلا بپوشاند، لذا بر شماست که از نقره استفاده کنید و با آن بازی کنید.

سنن ابی داود، حدیث (4236)

2- (صحیح) عن عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یَمْنَعُ أَهْلَهُ الْحِلْیَةَ وَالْحَرِیرَ وَیَقُولُ: «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ حِلْیَةَ الْجَنَّةِ، وَحَرِیرَهَا فَلَا تَلْبَسُوهَا فِی الدُّنْیَا».

ترجمه: عقبه بن عامر رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم خانوادهشان را از(استفاده) زیورآلات و ابریشم ممانعت می نمودند و (خطاب به آنها) می فرمودند:  اگر شما زیور آلات بهشت و ابریشم آن را دوست می دارید، پس اینها را در دنیا نپوشید.                         سنن نسائی، حدیث (5136)

3- (صحیح) عَنْ ثَوْبَانَ، مَوْلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم قَالَ: جَاءَتْ بِنْتُ هُبَیْرَةَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَفِی یَدِهَا فَتَخٌ، فَجَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَضْرِبُ یَدَهَا، فَدَخَلَتْ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، تَشْکُو إِلَیْهَا الَّذِی صَنَعَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَانْتَزَعَتْ فَاطِمَةُ سِلْسِلَةً فِی عُنُقِهَا مِنْ ذَهَبٍ، وَقَالَتْ: هَذِهِ أَهْدَاهَا إِلَیَّ أَبُو حَسَنٍ، فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَالسِّلْسِلَةُ فِی یَدِهَا فَقَالَ: «یَا فَاطِمَةُ، أَیَغُرُّکِ أَنْ یَقُولَ النَّاسُ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَفِی یَدِهَا سِلْسِلَةٌ مِنْ نَارٍ»، ثُمَّ خَرَجَ وَلَمْ یَقْعُدْ، فَأَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ بِالسِّلْسِلَةِ إِلَى السُّوقِ فَبَاعَتْهَا، وَاشْتَرَتْ بِثَمَنِهَا غُلَامًا وَقَالَ مَرَّةً: عَبْدًا وَذَکَرَ کَلِمَةً مَعْنَاهَا فَأَعْتَقَتْهُ، فَحُدِّثَ بِذَلِکَ، فَقَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْجَى فَاطِمَةَ مِنَ النَّارِ».

ترجمه: ثو بان رضی الله عنه غلام آزاد شده رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: دختر هبیره به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمدند و در حالی که انگشتربزرگ (طلائی) در دستش بود، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شروع کرد بر زدن بر دستش، او به نزد فاطمه رضی الله عنها دختر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رفت، و از این کاری که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نسبت به انجام داده (و بر دست او زده بود) به او شکایت نمود ، فاطمه (رضی الله عنها علت را متوجه شد) و زنجیر طلائی که در گردنش بود را بیرون آورد و گفت: این را ابوحسن (علی بن ابی طالب رضی الله عنه) به او هدیه نموده است، سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم وارد (خانه) شدند و(آن) زنجیر(طلائی) در دست فاطمه رضی الله عنها بود، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: ای فاطمه، آیا ترا می فریبد و مغرور می سازد که مردم بگویند (این) دختر رسول الله است و در دستش زنجیری از آتش است، و سپس از خانه بیرون شده و ننشستند، فاطمه (رضی الله عنها) آن زنجیر را به بازار فرستاد و فروخت و با پولش غلامی و سپس آن را آزاد نمود، این جریان برای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بیان شد، ایشان فرمودند: ستایش شایسته معبود به حقی است که فاطمه را از آتش نجات داد.

 سنن نسائی، حدیث صحیح (5140)

4- (صحیح) عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَأَى عَلَیْهَا مَسَکَتَیْ ذَهَبٍ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَلَا أُخْبِرُکِ بِمَا هُوَ أَحْسَنُ مِنْ هَذَا، لَوْ نَزَعْتِ هَذَا، وَجَعَلْتِ مَسَکَتَیْنِ مِنْ وَرِقٍ، ثُمَّ صَفَّرْتِهِمَا بِزَعْفَرَانٍ کَانَتَا حَسَنَتَیْنِ».

ترجمه: عایشه رضی الله عنها روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بر(دستان) ایشان دو دستبند طلائی دیدند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (خطاب به ایشان) فرمودند: آیا ترا خبردارنکنم به چیزی که از این (دو) هم بهتر باشد، اگر تو این (دستنبدهای طلائی) را کشیده و دو دستبند نقره ای (به جای آنها) قرار دهی و آنها را با زعفران زنگ کنی (آن گاه این دو) بهتر اند.

سنن نسائی، حدیث صحیح (5143)

حکم آب و نمک در دهان نمودن به هنگام روزه چیست؟

پرسش: آیا اگر فرد روزه دار برای کنترل و کم نمودن درد دندانش، آب و نمک در دهان نگه دارد روزه اش باطل می گردد.

 

پاسخ : فرد روزه دار باید از خورد و نوش عمدی پرهیز کند، درصحیح بخاری، حدیث (7492) چنین آمده:

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: الصَّوْمُ لِی وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، یَدَعُ شَهْوَتَهُ وَأَکْلَهُ وَشُرْبَهُ مِنْ أَجْلِی.

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: الله با عزت و بزرگوار می فرمایند: روزه عبادت ویژه من است و من پاداش ویژه برایش خواهم داد، زیرا فرد روزه دار شهوتش، و خوردنش و نوشیدنش را بخاطرمن رها می کند.

 

آنچه از این حدیث قدسی مشخص می گردد این است که فرد روزه دار باید؛ جماع وشهوت ، خورد و نوش را در روز ترک کند و انجام هر یک از اینها بطور عمدی باعث بطلان روزه می گردد، لذا فردی که دندانش درد می کند برای تسکین درد؛ آب و نمک به دهان می گذارد، اگر قطره ای را ببلعد و یا در گلویش احساس شوری نمک کند، و آن شوری را با آب دهان فرو برد؛ روزه اش باطل می گردد زیرا مزه نمک که با آب دهان مخلوط شده اگر از راه حلق وارد معده شود،  خورد و نوش محسوب شده و باعث بطلان روزه گشته است.

ربا چیست و ربا خوار کیست؟

پرسش: ربا چیست و ربا خوار کیست؟

 

 

پاسخ: ربا در لغت عربی به معنای اضافه و زیادی گویند، ولی در جریان مالی مراد از اصل سرمایه و رأس المال بیشترگرفتن است.

 

ربا و یا همان سود در اسلام بر دو قسم است:

 

1- ربای نسیه، همان پول و مال اضافی است که طلبکار بنا بردیر گرفتن قرضش از بدهکارمی گیرد، در باره حرمت این نوع ربا به حدیث (1596) صحیح مسلم توجه نمایید.

 

عَنْ أُسَامَة بْن زَیْدٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «إِنَّمَا الرِّبَا فِی النَّسِیئَةِ».

 

ترجمه: اسامه بن زید رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت نمودند که ایشان فرمودند: همانا ربا در نسیه است.

 

2- ربای فضل؛ ربائی است که در معاملات پولی و برخی از مواد های غذایی صورت می گیرد، همانند معامله یک گرم طلا با دو گرم طلا و یا معامله یک کیلوی گندم با دو کیلوی گندم، این نوع ربا که به آن ربای فضل گفته می شود، این نوع ربا نیز حرام است، همانگونه که در حدیث (1584) صحیح مسلم این چنین آمده است:

 

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الذَّهَبُ بِالذَّهَبِ، وَالْفِضَّةُ بِالْفِضَّةِ، وَالْبُرُّ بِالْبُرِّ، وَالشَّعِیرُ بِالشَّعِیرِ، وَالتَّمْرُ بِالتَّمْرِ، وَالْمِلْحُ بِالْمِلْحِ، مِثْلًا بِمِثْلٍ، یَدًا بِیَدٍ، فَمَنْ زَادَ، أَوِ اسْتَزَادَ، فَقَدْ أَرْبَى، الْآخِذُ وَالْمُعْطِی فِیهِ سَوَاءٌ».

 

ترجمه: ابوسعید خدری رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (زمانی که) طلا با طلا، و نقره با نقره، و گندم با گندم، و جو با جو، و خرما با خرما، و نمک با نمک (معامله می شوند) باید برابر و نقدی باشند، لذا هر کس اضافه داد و یا اضافه گرفت، قط او ربا کاری نموده است، دهنده و گیرنده در این معامله (از نظر گناه) برابر و یکسان اند.

 

از بیان تعریف و اقسام ربا؛ این نکته واضح می گردد که هرکس معاملاتش را بصورت ربای نسیه و ربای فضل انجام دهد او رباخوار است، و اسلام ؛ ربا و ربا خواری را حرام قرار داده است، در این باره آیات متعددی در قرآن مجید و احادیث متعددی در کتب حدیثی روایت شده است که در ذیل فقط به یک آیه قرآنی و یک حدیث صحیح نبوی صلی الله علیه و آله وسلم که توجه شما را جلب می نمایم:

 

الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (275).(سوره بقره)

 

ترجمه: کسانی که سود و ربا می خورند، آنها (فردای قیامت از قبرهایشان) بلند نمی شوند، مگر همانند کسی بلند می شوند که او را جن (و شیطان) دیوانه نموده است، و این بدان سبب است که (سود خوران) می گویند همانا داد و ستد همانند سود خواری و رباست، و (در حالیکه اینگونه نیست) الله داد و ستد را حلال قرار داده و ربا و سود خواری را حرام قرار داده است، پس هر کس پند و اندرزی از جانب پروردگارش (در پرهیزاز سود خواری) آمد و او (از سود خواری) باز آمد، برایش هست آنچه که گذشته است، و جریان (بخشش و عدم بخشش) آن بسوی الله است، و هرکس دو باره (به سود خواری) باز گردد، پس این نوع افراد یاران و صاحبان آتش دوزخ اند و آنها از جاویدانان در آن اند.

 

1- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «اجْتَنِبُوا السَّبْعَ المُوبِقَاتِ»، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا هُنَّ؟ قَالَ: «الشِّرْکُ بِاللَّهِ، وَالسِّحْرُ، وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالحَقِّ، وَأَکْلُ الرِّبَا، وَأَکْلُ مَالِ الیَتِیمِ، وَالتَّوَلِّی یَوْمَ الزَّحْفِ، وَقَذْفُ المُحْصَنَاتِ المُؤْمِنَاتِ الغَافِلاَتِ» 

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند: که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: از هفت (گناه) مهلک پرهیز (و دوری) نمایید، (صحابه) گفتند: ای رسول الله آنها کدام اند؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: شرک به الله، جادور، کشتن نفسی که الله کشتن آن را بجز حق حرام گردانیده است، و سود خواری، و مال یتیم خوردن، و روز جنگ (با کفار از میدان جنگ) فرارنمودن، و زنان مسلمان پاک دامن بی خبر(و بی گناه)  را تهمت زدن.  

صحیح البخاری، حدیث: (2766)

ابو الاعلی مودودی رحمه الله کیست؟

پرسش:  ابو الاعلی مودودی رحمه الله کیست؟

 

پاسخ: استاد ابوالاعلی مودودی رحمه الله در دوم مهرماه سال 1282 هجری شمسی برابر با چهارم رجب 1321 هجری قمری ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍی ﻣﺬهبی ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺍﻭﺭﻧﮓ ﺁﺑﺎﺩ ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩند .

 

استاد مودودی رحمه الله در 31 شهریور 1358 هجری شمسی برابر با 30 شوال 1399 ، با عمری 75 ساله ، چشم از جهان بر بسته و به دیدار الهی شتافتند، و در شهر لاهور پاکستان در صحن منزلشان دفن شدند، روحشان شاد، و الله متعال جنت الفردوس نصیبشان گرداند، آمین یا رب العالمین.

 

در ذیل به چند نکته مهم در باره استاد ابوالاعلی مودودی رحمه الله بیان می دارم تا در شناخت شخصیت ایشان راهگشا باشد:

 

1- ﭘﺪﺭ ایشان ﺳﻴﺪ ﺍﺣﻤﺪ ﺣﺴﻦ ﻣﻮﺩﻭﺩی رحمه الله ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﻲ ﻭ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎﺭﻱ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺩﺍﺷﺖ .

 

2- استاد مودودی رحمه الله در کوچکی ﺩﺭﻭﺱ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ ﺻﺮﻑ، ﻧﺤﻮ، ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺵ ﺁﻣﻮﺧﺖ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻓﻮﻗﺎﻧﻴﻪ ﺍﻭﺭﻧﮓ ﺁﺑﺎﺩ ﻧﺰﺩ ﺍﺳﺎﺗﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺗﻔﺴﻴﺮ، ﺣﺪﻳﺚ، ﻓﻘﻪ، ﺍﺻﻮﻝ ﻓﻘﻪ، ﺭﻳﺎﺿﻲ، ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻋﺮﺏ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻋﺎﻟﻲ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻬﺮﻩﺍﻱ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻮﻡ برد .

 

3- ایشان در طول عمر سردبیری چندین روزنامه را بعهده داشتند، همانند:  ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ « ﺗﺎﺝ » ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺟﺒﻠﭙﻮﺭ ﻫﻨﺪ  و ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ « ﻣﺴﻠﻢ » ﻭ ﺳﭙﺲ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ « الجمیعة » و روز نامه « ﻫﻤﺪﺭﺩ » .

 

4- بعد از استعفاء از سر دبیری روز نامه « الجمیعة » ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ « ﺗﺮﺟﻤﺎﻥ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ » ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ . ﻭﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺍﺻﻮﻝ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻱ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩﺍﻱ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻜﺎﺗﺐ ﺳﺎختگی ﻭ بی ﺍﺳﺎﺱ شرق و غرب ﺑﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪ .

 

5- بنابر خدمات ارزنده ای که به اسلام انجام داده بود، جایزه ملک فیصل پادشاه وقت عربستان را از آن خود کرد.

 

6- از طرف مخالفان و حکومت وقت چندین بار به زندان رفت و یکبار حکم اعدامش نیز صادر گشت، ولی بفضل کرم الهی و حمایت های حامیان و طرفداران داخل کشور پاکستان و سایر جهان اسلام از اعدام نجات یافت.

 

7- برای خدمت به اسلام و دعوت به دین، گروه دعوتی و تبلیغی و سیاسی را به نام « جماعت اسلامی » تأسیس نمود، که تا به حال در پاکستان، بنگلادش ، هندوستان، کشمیر و بسیاری از کشورهای اسلامی در حال فعالیت دینی و سیاسی است.

 

8- استاد مودودی رحمه الله نویسنده بسیار ماهری بودند، که کتابهای بسیار مفید را تقدیم جهان اسلام نمودند، از آن جمله می شود، به تفسیر تفهیم القرآن و کتاب جهاد در اسلام، و مبادی اسلام، حجاب و دها کتاب دیگر اشاره نمود.

 

9- اصول فکری استاد مودودی رحمه الله کتاب و سنّت و فهم صحابه رضی الله عنهم بود، و از تقلید کور کورانه شدیدا متنفر بود.

 

10- استاد مودودی رحمه الله با وجود اینکه مخالفین زیادی داشتند که بر علیه ایشان کتابهای زیادی نوشته اند، ولی ایشان بر رد و علیه کسی کتابی ننوشت.

 

11- استاد مودودی رحمه الله با وجود تمام خدمات ارزنده ای که به اسلام و مسلمین انجام دادند، خالی از اشتباهات نبودند، همانگونه که هر عالمی گرفتار اشتباهات فکری می شود، ولی از آنجایی که اشتباهات علماء عمدی نیست و اجتهادی است، لذا در اشتباهات بگفته رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم برایشان یک اجر و ثواب می رسد، و ایشان محکوم نیستند.

 

12- استاد مودودی رحمه الله همانند بسیاری از علماء و داعیان مخلصی است که مظلوم واقع شده و بسیاری بنا بر حسادت و رقابت و بدون دلیل برای تخریب شخصیت، بر این بزرگ مرد تاریخ و داعی دین تاختند، ولی آنها ندانستند که الله متعال وقتی به کسی عزتی عنایت کند، نمی شود آن عزت را از او فرد گرفت .

 

13- در آخر بنده به جوانان عزیز توصیه می کنم که حتما کتابهای و نوشته های استاد ابوالاعلی مودودی رحمه الله را مطالعه نمایند، و از دریای دانش با ارزش، ایشان بهر کافی را ببرند.

اذکار صبح و شام که در احادیث آمده را ذکر کنید؟

پرسش: اذکار صبح و شام که در احادیث آمده را ذکر کنید؟

 

پاسخ :    در برخی از احادیث صحیح و حسن برخی از اذکار آمده که خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آنها صبح و یا شام می خواندند و یا اینکه دستور بخواندن آنها به هنگام صبح و شام داده اند، که در میان علماء به اذکار «صباح و مساء» یعنی ذکرهای و دعاهای «بامداد و اول شب» مشهور است؛ که در ذیل به مهم ترین آنها اشاره خواهد شد:

 

1- (صحیح) عَنْ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: کَانَ نَبِیُّ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، إِذَا أَمْسَى قَالَ: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَى الْمُلْکُ لِلَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَسُوءِ الْکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ وَعَذَابٍ فِی الْقَبْرِ» وَإِذَا أَصْبَحَ قَالَ ذَلِکَ أَیْضًا: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ».         صحیح مسلم، حدیث (2723)

 

ترجمه: عبد الله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: چون شب فرا می رسید پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم می گفتند: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَى الْمُلْکُ لِلَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَسُوءِ الْکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ وَعَذَابٍ فِی الْقَبْرِ»، و چون صبح می کردند این گونه می گفتند: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ لِلَّهِ......»

 

ترجمه دعا: ما وارد شب شدیم و ملک برای الله وارد شب شد، ستایش از آن الله است، بجز الله دیگر معبود به حقی نیست، او یکتاست و شریکی برای او نیست، پادشاهی از آن اوست و ستایش مخصوص اوست، و او بر هرچیز کاملا تواناست، پروردگارم از تو خیر و خوبی آنچه در این شب و خوبی آنچه بعد از آن است؛ را می خواهم، و به تو از شر و بدی آنچه در این شب و بدی آنچه بعد از آن است؛ پناه می برم، پروردگارم از تنبلی و بدی پیری به تو پناه می برم، پروردگارم از عذابی در آتش و عذابی در قبر به تو پناه می برم.

 

(معنای دعای صبح): ما صبح نمودیم و ملک برای الله صبح نمود.....

2- (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُعَلِّمُ أَصْحَابَهُ یَقُولُ: إِذَا أَصْبَحَ أَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ المَصِیرُ، وَإِذَا أَمْسَى فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَّ بِکَ أَمْسَیْنَا وَبِکَ أَصْبَحْنَا وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ النُّشُورُ.

 

جامع ترمذی، حدیث (3391)

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به یارانش آموزش می دادند و می گفتند:  هرگاه یکی از شما صبح نمود پس باید بگوید: «اللَّهُمَّ بِکَ أَصْبَحْنَا، وَبِکَ أَمْسَیْنَا، وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ المَصِیرُ» و چون وارد شب شدند پس باید بگوید: «اللَّهُمَّ بِکَ أَمْسَیْنَا وَبِکَ أَصْبَحْنَا وَبِکَ نَحْیَا وَبِکَ نَمُوتُ وَإِلَیْکَ النُّشُورُ».

 

ترجمه دعای اول صبح : یا الله با توفیق وارد صبح شدیم، و با توفیق تو وارد شب شدیم، و به دستور تو زنده ایم و به دستور تو می میریم و بازگشت بسوی تو است.

 

ترجمه دهای اول شب: یا الله با توفیق تو وارد وارد شب شدیم  و با توفیق تو وارد صبح شدیم، و به دستور تو زنده ایم و به دستور تو می میریم و بیرون شدنها (از قبرها) بسوی تو است.

 

3- (صحیح) عَنْ جُوَیْرِیَةَ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا بُکْرَةً حِینَ صَلَّى الصُّبْحَ، وَهِیَ فِی مَسْجِدِهَا، ثُمَّ رَجَعَ بَعْدَ أَنْ أَضْحَى، وَهِیَ جَالِسَةٌ، فَقَالَ: «مَا زِلْتِ عَلَى الْحَالِ الَّتِی فَارَقْتُکِ عَلَیْهَا؟» قَالَتْ: نَعَمْ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لَقَدْ قُلْتُ بَعْدَکِ أَرْبَعَ کَلِمَاتٍ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، لَوْ وُزِنَتْ بِمَا قُلْتِ مُنْذُ الْیَوْمِ لَوَزَنَتْهُنَّ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ. صحیح مسلم، حدیث (2726)

 

ترجمه: جویریه رضی الله عنها روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم صبح زود بعد از اینکه نماز صبح را خوانده بودند از نزد ایشان بیرون شدند، ودر حالی که او در مسجدش بود، سپس (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) به هنگام چاشتگاه برگشتند، و در حالی او همانگونه نشسته (و مشغول ذکر بودند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: از آن لحظه ای که از تو جدا شده و از اینجا رفتم تا به حال تو بر همین حالت ذکر . دعا هستی؟ (جویریه رضی الله عنها) گفتند: بله، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: من بعد از رفتن از نزد تو چهار کلمه را سه بارگفتم که اگر آنها با آنچه تو گفته ای وزن شوند، (سخنان من از آنچه تو گفته ای) سنگین تر خواهند گشت، (آن کلمات اینها اند) «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ» یعنی: منزه بودن الله را با ستایشش به تعداد مخلوقاتش و رضامندی نفسش و وزن عرشش و جوهرسخنانش؛ بیان می دارم

 

4- (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَنْ قَالَ حِینَ یُمْسِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، لَمْ یَضُرَّهُ حُمَةٌ تِلْکَ اللَّیْلَةَ .              جامع ترمذی (2851)

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس زمانی در اول شب سه بار بگوید : «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» آن شب به او هیچ گزنده زهر داری ضررنخواهند رساند.

 

ترجمه دعا: به سخنان کامل الله از شر آنچه که آفریده است، پناه می برم.

 

5- شَدَّادُ بْنُ أَوْسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " سَیِّدُ الِاسْتِغْفَارِ أَنْ تَقُولَ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ. قَالَ: «وَمَنْ قَالَهَا مِنَ النَّهَارِ مُوقِنًا بِهَا، فَمَاتَ مِنْ یَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ، وَمَنْ قَالَهَا مِنَ اللَّیْلِ وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا، فَمَاتَ قَبْلَ أَنْ یُصْبِحَ، فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ».

صحیح بخاری، حدیث(6306)

 

ترجمه: شداد بن اوس رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سرداراستغفار این است که بگویی: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی، فَإِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرکس این دعا را در روز بخواند و در حالی که بدان یقین دارد و در آن روز قبل از اینکه وارد شب شود بمیرد او از اهل بهشت است، هرکس این دعا را در شب بخواند و در حالی که بدان یقین دارد و در آن شب قبل از اینکه وارد صبح شود بمیرد او از اهل بهشت است.

 

ترجمه: یا الله، تو پروردگار منی و بجز تو دیگر معبود به حقی نیست، تو مرا آفریدی و من بنده تو هستم، و من تا جایی که توان دارم برعهد و وعده تو هستم، از شر آنچه انجام داده ام به تو پناه می برم، به سوی تو باز می گردم بنا بر نعمتی که تو بر من ارزانی داشتی، و با گناهم به سوی تو رجوع می کنم تا مرا ببخشی، زیرا بجز تو کس دیگری گناهان را نمی بخشد.

 

6- (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ أَبُو بَکْرٍ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مُرْنِی بِشَیْءٍ أَقُولُهُ إِذَا أَصْبَحْتُ وَإِذَا أَمْسَیْتُ؟ قَالَ: قُلْ: اللَّهُمَّ عَالِمَ الغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیکَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی وَمِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ، قَالَ: قُلْهُ إِذَا أَصْبَحْتَ، وَإِذَا أَمْسَیْتَ، وَإِذَا أَخَذْتَ مَضْجَعَکَ

 

جامع ترمذی ، حدیث (3392)

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: ابوبکر رضی الله عنه فرمودند: ای رسول الله به من چیزی را دستور دهید تا آنگاه که صبح نموده و یا وارد شب می شوم بگویم؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: بگو: «اللَّهُمَّ عَالِمَ الغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیکَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی وَمِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ»، این را هرگاه صبح نمودی، و هرگاه وارد شب شدی و هرگاه خواستی بر بستر خوابت بروی (این دعا را) بخوان.

 

ترجمه دعا: یا الله ای دانایی چیزهای مخفی و حاضر، پیدا کننده آسمانها و زمین، پروردگارو مالک هرچیز، گواهی می دهم که بجز تو دیگر معبود به حقی نیست، از شر نفس خودم و از شر شیطان و شرک آن؛ به تو پناه می برم.

 

7- (صحیح) عَن ابْنَ عُمَرَ، قَالَ: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَدَعُ هَؤُلَاءِ الدَّعَوَاتِ، حِینَ یُمْسِی، وَحِینَ یُصْبِحُ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی».

سنن ابی داود، حدیث (5074)

 

ترجمه: ابن عمر رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این (دعا و) کلمات را زمانی که وارد شب می شدند و یا اینکه صبح می نمودند رها نمی کردند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی».

 

ترجمه دعا: یا الله همانا من از تو خواهان عافیت در دنیا و آخرت هستم، یا الله همانا من در دین و دنیایم و در اهل و مالم عفو عافیت را خواهانم، یا الله عورتهایم را بپوشان و مرا ازامورمخوفم در امان بدار، یا الله مرا از جلویم، و از پش سرم، و از راستم و از چپم و از بالایم محفوظ بدار، و به عظمت و بزرگیت پناه می برم از اینکه از پایینم ترور شوم.

 

8- (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: مَنْ قَالَ: حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، مِائَةَ مَرَّةٍ، لَمْ یَأْتِ أَحَدٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ، إِلَّا أَحَدٌ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ أَوْ زَادَ عَلَیْهِ.                        صحیح مسلم، حدیث (2692)

 

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس بوقت دخول صبح و به وقت دخول شب صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ» روز قیامت کسی اعمال بهتر ازآن نخواهد آورد، مگر کسی که همانند او و یا بیشتر از او بگوید.

آیا وقت خواب قیلوله قبل از ظهر است و یا بعدظهر ؟

پرسش: آیا وقت خواب قیلوله قبل از ظهر است و یا بعدظهر ؟

 

پاسخ: قیلوله به خواب و یا استراحت بدون خواب در نیمه روز گویند، و وقت آن بعد از ظهر می باشد، در این باره به سه اثر و روایتی که از سه صحابه رضی الله عنهم نقل شده دقت نمایید:

 

 

1- عن  أَنَسٍ ، قَالَ :  کُنَّا نُبَکِّرُ بِالْجُمُعَةِ،  وَنَقِیلُ  بَعْدَ الْجُمُعَةِ.

ترجمه: انس رضی الله عنه فرمودند: ما ( در زمان رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله ‌وسلم ) زود (و در اول وقت) برای نماز جمعه می رفتیم و بعد از (نماز) جمعه قیلوله می کردیم.

 

صحیح البخاری ( 905 ، 940 )

 

2- عن  سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ ، قَالَ :  کُنَّا  نَقِیلُ  وَنَتَغَدَّى بَعْدَ الْجُمُعَةِ.

ترجمه:  سهل بن سعد رضی الله عنه فرمودند: ما (در زمان رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم ) بعد از نماز جمعه،  قیلوله می کردیم و نهار می خوردیم.

 

صحیح البخاری ( 939, 941 ) و صحیح مسلم ( 859 )

 

3- عن  جَابِرٍ ، قَالَ :  کُنَّا نُصَلِّی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْجُمُعَةَ، ثُمَّ نَرْجِعُ  فَنَقِیلُ .

ترجمه: جابر رضی الله عنه فرمودند: ما بهمراه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم (نماز) جمعه می خواندیم، سپس (به خانه هایمان) بر می گشتیم و قیلوله می کردیم.  مسند احمد ( 14541 )

حکم کسی که به علماء و یا بزرگترهای بی احترامی کند

پرسش:به بزرگتر ها بی احترامی نمودن واسم آنها را قطع و برید نمودن چه سزا و گناهی دارد؟

 

پاسخ: بی احترامی به هر مسلمانی حرام است، حالا می خواهد کوچک باشد و یا بزرگ، بالاخص اگر آن فرد بزرگ تر باشد و یا عالم باشد، که اهانت نمودن و یا نامش را برای تحقیر و توهین کوتاه و ناقص بیان نمودن ، گناهش بیشتر است ،در این باره به احادیث زیر توجه نمایید

 

1- عن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - قَالَ : مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا، وَیَعْرِفْ حَقَّ کَبِیرِنَا ؛ فَلَیْسَ مِنَّا.

 

ترجمه: عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس بر کوچک های ما رحم نکند و حق بزرگترهای نشناخته و رعایت نکند، پس او از مانیست.

 

سنن ابی داود ( 4943 )  و سنن الترمذی ( 1920 )

 

2- عن أَنَس  بْن مَالِکٍ  قال :  جَاءَ شَیْخٌ یُرِیدُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَبْطَأَ الْقَوْمُ عَنْهُ أَنْ یُوَسِّعُوا لَهُ، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : لَیْسَ مِنَّا  مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا، وَیُوَقِّرْ کَبِیرَنَا

 

ترجمه: انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند که پیر مردی آمد و می خواست به نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم برود که مردم در باز کردن راه تاخیر نمودند، رسول الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرکس بر کوچک های ما رحم نکند و احترام بزرگترهای ما را رعابت نکنند، پس او از مانیست.   جامع ترمذی ( 1919 )

 

3- عن عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : لَیْسَ مِنْ أُمَّتِی مَنْ لَمْ یُجِلَّ کَبِیرَنَا، وَیَرْحَمْ صَغِیرَنَا، وَیَعْرِفْ لِعَالِمِنَا .

 

ترجمه: عباده بن صامت رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: از امت من نیست هرکس که به بزرگ ما احترام نگذارد، و به کوچک ما رحم نکند و (حق و احترام)  عالم ما را (برسمیت) نشناسد.   مسند احمد ( 22755 )

 

4- عن  أَبِی أُمَامَةَ الْبَاهِلِیِّ  قَالَ :  ذُکِرَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَجُلَانِ : أَحَدُهُمَا عَابِدٌ، وَالْآخَرُ عَالِمٌ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ کَفَضْلِی عَلَى أَدْنَاکُمْ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : إِنَّ اللَّهَ، وَمَلَائِکَتَهُ، وَأَهْلَ السَّمَاوَاتِ، وَالْأَرَضِینَ، حَتَّى النَّمْلَةَ فِی جُحْرِهَا، وَحَتَّى الْحُوتَ ؛ لَیُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النَّاسِ الْخَیْرَ

 

 ترجمه :  ابوامامه باهلی رضی الله عنه فرمودند :  برای رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم (احوال) دو مرد بیان شد که یکی از آنها عبادت گذار و  دیگری عالم است، (و خواستند که بدانند کدام بهتر است) رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله ‌وسلم فرمودند : فضل و بهتری عالم بر عبادت گذار همانند فضل و برتری من بر پایین ترین شماست، سپس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌ وسلم فرمودند : همانا الله رحمت و فرشتگان  وساکنان آسمانها و زمین ها حتی مورچه در سوراخش و ماهی (در دریا) برای عالمی که به مردم علم و خوبی می آموزد دعای مغفرت می کنند .جامع ترمذی ، حدیث ( 2685 )

حکم حجامتگری

پرسش:آیا حجامت کردن را بعنوان شغل و در آمد به دست آوردن انتخاب نمودن، از نظر شرعی درست است؟

 

پاسخ: آنچه از احادیث صحیح فهمیده می شود این است، که حجامت را بعنوان شغل انتخاب کردن کار خوب و شغل پسندیده ای نیست، ولی با این وجود اگر کسی حجامت گری را شغل انتخاب نمود، پولی که از این راستا به دست می آورد حرام نیست ولی مکروه و ناپسند است، در این باره به چند حدیث صحیح که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید:

 

1- عن رَا فع بن خَدِیجٍ ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ :  " ثَمَنُ الْکَلْبِ خَبِیثٌ، وَمَهْرُ الْبَغِیِّ خَبِیثٌ، وَکَسْبُ الْحَجَّامِ خَبِیثٌ ". 

 

 ترجمه: رافع بن خدیج رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: پول سگ حرام و ناپسند است، و پول زنا حرام و ناپسند است و کسب حجامت گر حرام و ناپسند است.

 

صحیح مسلم ( 1568 )

 

2- عن رَافِعِ بْنِ خَدِیجٍ ، قَالَ : سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ :  شَرُّ الْکَسْبِ مَهْرُ الْبَغِیِّ، وَثَمَنُ الْکَلْبِ، وَکَسْبُ الْحَجَّامِ.

 

ترجمه: رافع بن خدیج رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله ‌وسلم شنیدم که می فرمایند: بدترین کسب و شغل پول زناست و پول سگ است و کسب و شغل حجامت گری است.

 

صحیح مسلم ( 1568 )

 

3- عن عَوْنُ بْنُ أَبِی جُحَیْفَةَ ، قَالَ :  رَأَیْتُ  أَبِی  اشْتَرَى حَجَّامًا فَأَمَرَ بِمَحَاجِمِهِ فَکُسِرَتْ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِکَ، قَالَ : إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَهَى عَنْ ثَمَنِ الدَّمِ، وَثَمَنِ الْکَلْبِ، وَکَسْبِ الْأَمَةِ.

 

ترجمه:عون بن ابی جحیفه رحمه الله فرمودند: من پدر را دیدم که غلام حجامت گر خریدند، و سپس ابزار حجامت گریش را شکستند، من علت این کار را از ایشان پرسیدم، ایشان فرمودند: همانا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از پول خون و پول سگ و در آمد کنیز از راه زنا ممانعت نموده است.

صحیح البخاری ( 2238 ، 2086)

 

4- عن  ابْنِ عَبَّاسٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ :  احْتَجَمَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَعْطَى الَّذِی حَجَمَهُ، وَلَوْ کَانَ حَرَامًا لَمْ یُعْطِهِ.

 

ترجمه:ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند: پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم حجامت نمودند، و مزد آنی که ایشان را حجامت نمودند را دادند و اگر حرام بودی به حجامت گر مزدی نمی دادند.

 

صحیح البخاری ( 2103 ،2278 ) وصحیح مسلم ( 1202 )

 

5- عن  أَنَسٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ،  أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَجْرِ الْحَجَّامِ، فَقَالَ : احْتَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، حَجَمَهُ أَبُو طَیْبَةَ، وَأَعْطَاهُ صَاعَیْنِ مِنْ طَعَامٍ، وَکَلَّمَ مَوَالِیَهُ فَخَفَّفُوا عَنْهُ.

 

ترجمه: از انس رضی الله عنه  در باره مزد حجامت گر پرسیده شد، ایشان فرمودند: ابوطیبه رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم را حجامت نمودند، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌ وآله ‌وسلم دو صاع (چهار کیلو و سیصد و پنجاه دو گرم) مواد غذائی به ایشان مزد داده و از آقایانش خواستند که در در آمد آوری برای او سخت گیری نکنند.

 

صحیح البخاری  ( 5696 ) و صحیح مسلم ( 1577 )

حکم صندوق های خانگی و قرعه کشی در آنها

پرسش : آیا شرکت در صندوق های خانگی و قرعه کشی که در آنها صورت می گیرد از نظر شرعی اشکال دارد؟

 

پاسخ: قبل از اینکه حکم مشارکت در صندوق ها خانگی و قرعه کشی در آنها بیان شود، مناسب است که در باره حقیقت و چگونگی تشکیل آنها سخن به میان آورده شود، تا حقیقت آنها واضح گشته و سپس دیدگاه شریعت را براحتی بتوان بیان نمود.

آری صندوق های خانگی و قرعه کشی در آنها این گونه است که بعنوان مثال ده نفر هر نفری صد هزار تومان، که مجموعا می شود یک میلیون تومان، هفته وار به دست مسئول صندوق که اعضای صندوق آن را معین نمودند می دهند و هر هفته پول جمع شده را قرعه کشی می کنند و به یک نفر می دهند، بهمین منوال این جمع آوری و قرعه کشی ادامه دارد تا قرعه همه افراد در هفته های متمادی بالا آمده و همه از آن پول بهرمند می شوند.

 

در این صندوق ها چند چیز اتفاق می افتد:

 

1- افراد پول مشخص و معینی را در صندوق می گذارند.

 

2- پول را به نیت اینکه به او پول بیشتری در قرعه کشی بعنوان قرض داده شود می گذارد.

 

3- برخی افراد که قرعه آنها اول و یا در اوئل و زود بالا آمده، نفع می نمایند، که قرض خوب و مناسبی گیرشان آمده و بعد کم کم و هفته وار پرداخت می کنند.

 

4- برخی افراد و اعضای صندوق که در آخر قرعه شان بالا آمده هیچ نفعی نبردند، بلکه متضرر هم شدند، زیرا دیگران از پول آنها استفاده نمودند و آنها در حقیقت پول خودشان را گرفتند.

این صندوق ها چون در حقیقت قرض به نیت نفع داده می شود، و برخی از اعضا نفع و برخی دیگر ضرر می کنند، شبهه است و جایز نیست، و رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ما را دستور به پرهیز از شبهات دادند، در این باره به دو حدیث زیر توجه نمایید:

 

1- عن النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ  قَالَ : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ:  إِنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ، فَمَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ.....

 

ترجمه: نعمان بن بشیر رضی الله عنه فرمودند: من از رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم شنیدم که می فرمایند: همانا حلال واضح است و حرام واضح است، و در میان این دو امور شبهه داری وجود دارد که بسیاری از مردم آنها را نمی دانند، پس هرکس از شبهه ها پرهیز نمود، أو دینش و آبرویش را حفظ نمودند، و آنی که در شبهات افتاد در حرام نیز خواهد افتاد...... 

صحیح مسلم  ( 1599 ) و صحیح البخاری ( 52, 2051 )

 

2- عن حَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ : حَفِظْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : دَعْ مَا  یَرِیبُکَ  إِلَى مَا لَا یَرِیبُکَ ؛ فَإِنَّ الصِّدْقَ طُمَأْنِینَةٌ، وَإِنَّ الْکَذِبَ رِیبَةٌ.

ترجمه: حسن بن علی رضی الله عنهما فرمودند: من از رسول الله صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم  (این سخنان را) حفظ نمودم: رها کن آنچه ترا به شک می اندازد، و بسوی چیزی برو که ترا به شک نمی اندازد، همانا راست گوئی آرامش آور است و همانا دروغگوئی شک آور است.

جامع الترمذی ( 2518 ) و سنن النسائی ( 5711 )

 

راه درست این صندوق ها این است که بعنوان مثال ده نفر هر نفری دویست هزار تومان که مجموعا دو میلیون تومان می شود، جمع نموده و به دست یکی بعنوان صندوق دارد بدهند، و به او بگویند که هریک از اعضا و یا حتی افراد نیاز مندی که عضو صندوق نیستند، اگر نیاز پیدا کرد مقداری از پول صندوق را بعنوان قرض به او داده شود، و بعد کم کم از او وصول شود، در این نوع صندوق ها هدف تمام اعضا باید کمک و تعاون به دیگران باشد، لذا در این نوع صندوقها قرعه کشی در کار نیست، و مخصوص اعضا نیست، و نیاز افراد مهم است، و شاید بسیاری از اعضا اصلا نیاز پیدا نکنند و تا آخر از صندوق قرض نگیرند و امام برخ دیگر چندین بار نیاز پیدا نموده و از صندوق قرض بگیرند، و حتی افرادی که عضو نیستند نیز از این صندوق قرض بگیرند، این نوع صندوقها باعث اجر و ثواب می شود، زیرا دو باره به کسی قرض دادن همانند یکبار صدقه دادن است، در این باره به این حدیث حسن توجه نمایید:

عَنِ  ابْنِ مَسْعُودٍ ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ :  مَا مِنْ مُسْلِمٍ یُقْرِضُ مُسْلِمًا قَرْضًا مَرَّتَیْنِ إِلَّا کَانَ کَصَدَقَتِهَا مَرَّةً

 

ترجمه: ابن مسعود رضی الله عنه روایت نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ مسلمانی نیست که به مسلمان دیگری دو بار قرض دهد مگر اینکه همانند یکبار صدقه دادن به او ثواب می رسد.      سنن ابن ماجه ( 2430 )