۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۹۸ - ضرر رسانی بر خود ودیگران حرام است

حدیث سی و دوم اربعین نووی 

 

عَنْ ابی سعید سعد بن سنان الخدری ان رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ   

عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ  لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ

 

(ابن ماجه و دارقطنی

 ازابوسعید سعد بن سنان خدری رضی الله عنه روایت است  

که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ ضرر  

رسانی به خویش و یا به دیگران مجاز نیست .  

(شیخ آلبانی رحمه الله در سلسله صحیحه حدیث شمار 250 و صحیح ابن 

ماجه این حدیث را صحیح دانسته است)

۹۱ - ترجمه سورهای (ناس،فلق،اخلاص ،مسد،نصر و کافرون)

ترجمه سوره کافرون(سوره 109 قرآن مجید) 


قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (1) 


بگو : ای کافران ! 


لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ(2) 


آنچه را که شما ( علاوه ازالله ) می پرستید ، من نمی پرستم . 


وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(3) 


و نه هم شما پرستش کننده اید آنچه را که من می پرستم . 


وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ (4) 


و نه من پرستش کننده ام آنچه را که شما (علاوه از الله)  

پرستش نمودید . 


وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (5) 


و نه هم شما پرستش کننده اید آنچه راکه من پرستم. 


لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (6) 


(لذا) آئینتان برای خودتان ، و آئین من برای خودم !  

 

ترجمه سوره نصر (سوره 110 قرآن مجید) 



إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (1) 


آن گاه که یاری الله و پیروزی ( براهل مکّه ) فرا رسد . 


وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً (2) 


و دیدی که مردم گروه گروه در دین الله داخل می گردند. 


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّاباً (3) 


پس(آن وقت) منزه بودن پروردگارت را با ستایش بیان نما واز  

او درخواست آمرزش کن زیرا قطعا او بسیار توبه پذیربوده 

 است .

ترجمه سوره مسد (سوره 111 قرآن مجید)  


تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (1) 


دو دست ابولهب هلاک گشت! وخودش (نیزقطعا) هلاک گشت . 


مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ (2) 


مال او و آنچه که کسب نموده او را بی نیاز نگردانده است .  

سَیَصْلَى نَاراً ذَاتَ لَهَبٍ (3) 


بزودی به آتش بزرگ شعله وری داخل خواهد گشت .  

وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ(4) 


و(نیز) همسرش که هیزم کش است . 


فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ(5) 


(همانی که ) در گردنش رشته طناب تافته و بافته ای از  

الیاف است . 

ترجمه سوره اخلاص (سوره 112 قرآن مجید) 

 

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) 


بگو : فقط الله ، یکتا است . 


اللَّهُ الصَّمَدُ(2) 


الله، سَرورِ والای بی نیازی است و همه نیازمند به او اند. 


لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ(3) 


نزاده است و زاده نشده است . 


وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ (4) 


و هیچ چیز برایش همتا و همگونی نبوده است.  

ترجمه سوره فلق (سوره 113 قرآن مجید) 


قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) 


بگو : پناه می برم به پروردگار شگاف. 


مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) 


از شر هر آنچه که آفریده است . 


وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3)
 

و از شرّ ماه زمانیکه غروب می کند.  

 

وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ(4)  

و از شرّ دمندگان در گره ها. 


وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ(5)
 

و از شرّ حسود بدان گاه که حسد می ورزد .  

     

         ترجمه سوره ناس (سوره 114 قرآن مجید)  


قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ(1) 


بگو : پناه می برم به پروردگار مردم. 


مَلِکِ النَّاسِ (2) 


به مالک و حاکم ( واقعی ) مردم . 


إِلَهِ النَّاسِ (3) 


به معبود ( به حقّ ) مردم . 


مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (4) 


از شر وسوسه گری که بسیاررفت و آمد کننده است. 


الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (5) 


همانی که در سینه های مردم به وسوسه می پردازد .  

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (6) 


( خواه ) از جنّیها (باشد) و (یا) انسانها . 

  
  
 
  
 
 
 

۹۰ - تفسیر آســـــــان در فهم قرآن (سوره ماعون)

سوره ماعون



أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ(1) 


آیا دیدی کسی که (روز) سزا و جزا دروغ می پندارد ؟ 


فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ (2) 


همان کسی که یتیم را هل داده سخت از پیش خود می راند . 


وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ(3) 


( و دیگران) و بر خوراک دادن به مستمند تشویق و ترغیب  

نمی نماید . 

 
فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ (4)
 

واویلا بر نمازگزارانی ! 


الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ(5) 


آنانی که آنها از نمازشان غافلان اند . 


الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ(6) 

آنانی که آنها خودنمائی می کنند . 


وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ(7) 


و از دادن وسائل کمکی ناچیز (به یکدیگران) خودداری می کنند.
 

 

تفسیرآسان درفهم قرآن  

    

 آنچه ازاین سوره فهمیده می شود امور زیر می باشد: 

1- نام این سوره از آخرین کلمه؛آخرین آیه این سوره گرفته شده  

است و( ماعون) یعنی : چیزهای معمولی که معمولا همسایه ها  

به یکدیگر به عنوان کار گشائی کمک و همکاری می کنند. 

2 - ایمان به قیامت و روز سزا و جزا از مسائل مهم و اصولی  

عقیده اسلامی است و تکذیب آن کفراست . 

3 - به یتیم بد رفتاری نمودن و آن را راندن و از خود دور کردن 

 عادت کفار است و این عمل زشت شایسته یک مسلمان نیست  

بلکه بر عکس یک مسلمان باید همیشه یار و یاور یتیم ها باشد. 

4 - مردم را تشویق نمودن به اینکه به فقراء و مساکین کمک کنند  

از ویژگیهای یک مسلمان است و فرد کافر به چنین کارهای خیری 

 بدون اهداف دنیوی و برای رضای الله علاقه ای ندارد. 

5 - نماز بدون حضور قلب و با تغافل خواندن؛ نماز شرعی  

نیست . 

6 - غفلت و بی توجهی به نماز حرام و ناجائزاست . 

7 - نمازگذاران غافل و بی توجه و بی اخلاص از هلاک  

شوندگان اند. 

8 - ریاکاران و خودنمایان ازهلاک شوندگان اند. 

9 - کسانی که با همسایه ها و مسلمانان روابط خوبی ندارند و  

چیزهای معمولی که معمولا افراد وهمسایه هابه آنها نیاز پیدا 

 می کنند همانند بیل ، سوزن و غیره را به آنها نمی دهند،این  

نوع افراد آدمهای خوبی نیستند واین عمل نامناسب آنها باعث  

هلاکت آنها خواهد گشت.

۸۹ - تفسیر آســـــــان در فهم قرآن (سوره کوثر)

سوره کوثر



إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ(1) 


همانا ما به تو نهر و حوض کوثردادیم. 


فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ(2) 


پس (حال که چنین است) برای پروردگارت نماز بخوان و  

قربانی بکن . 


إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ(3) 


بدون شکّ ، دشمن کینه توز تو، او بی نام و نشان است . 

 


تفسیرآسان درفهم قرآن   

 

 

آنچه از سوره کوثر فهمیده می شود امور زیر می باشد: 

1- نام این سوره ازکلمه آخر؛ آیه اول این سوره گرفته شده است  

و معنای لغوی آن خیر و برکت زیاد می باشد. 

2- الله مهربان به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بسیار خیر 

 و برکات عنایت فرموده زیرا معنای لغوی کوثر همین است . 

3 - الله مهربان در قیامت برای رسول الله صلی الله علیه و آله و 

سلم حوض و نهر کوثری عنایت خواهد نمود همانگونه که در  

احادیث متواتر این موضوع آمده است و این سوره نیز بیانگر  

همین مطلب است . 

4 - الله متعال به رسولش محمد صلی الله علیه و آله وسلم دستور  

داده که فقط برای الله نماز خوانده و قربانی کند و ما نیز که جزء  

امتیان ایشان هستیم باید بر راهی برویم که الله متعال برای  

رسولش انتخاب نموده لذا بر هر مسلمان ضروری و فرض است 

 که نمازها و قربانیهایش و تمام عباداتش فقط وفقط برای الله  

مهربان و رضامندی وی انجام دهد. 

5 - دشمنان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ناکام بوده و  

خواهند بود و در دنیا و آخرت هر گز به کامیابی واقعی نخواهند  

رسید. 

6 - کامیابی و پیروزی در پیروی از رسول الله صلی الله علیه و  

آله وسلم است و ناکامی در مخالفت و دشمنی با ایشان نهفته است. 

7 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کامیاب ترین فرد دنیا  

بوده اند چون الله متعال ایشان را حمایت نموده و دشمنانش را  

ناکام نموده است.

۸۸ - تفسیر آسان در فهم قرآن (سوره کافرون)

سوره کافرون


قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (1) 


بگو : ای کافران ! 


لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ(2) 


آنچه را که شما ( علاوه ازالله ) می پرستید ، من نمی پرستم . 


وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(3) 


و نه هم شما پرستش کننده اید آنچه را که من می پرستم . 


وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ (4) 


و نه من پرستش کننده ام آنچه را که شما (علاوه از الله)  

پرستش نمودید . 


وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (5) 


و نه هم شما پرستش کننده اید آنچه راکه من پرستم. 


لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (6) 


(لذا) آئینتان برای خودتان ، و آئین من برای خودم ! 

 

 

تفسیرآسان درفهم قرآن 


از سوره فوق امور زیر فهمیده می شود: 

1 - غیر مسلمانان را کافر گفتند ایرادی ندارد. 

2 - عبادت وپرستش غیر الله حرام و شرک است . 

3 - هر گز نباید مسلمانی راضی به عبادت و پرستش غیر الله  

شود. 

4 - بعضی از کفار به مرحله ای می رسند که دیگر قابل هدایت  

نیستند و هر گزالله را پرستش نخواهند کرد. 

5- مدعو هر گاه به مرحله عناد برسد داعی نباید پافشاری کند  

و باید او را با همان ایده ای که دارد رها کند. 

6- عبادت به هر عملی گفته می شود که شریعت به ما دستور  

اجرایش را داده باشد، لذا در هر عبادتی باید دو چیز یافت شود : 

 1- برابری با قرآن و احادیث صحیح. 

 2 - اخلاص . 

7 - یک مسلمان نباید به هیچ عنوان با کفار و مشرکین سازش  

عقیدتی نماید، زیرا سازش با شرک یعنی پذیرفتن شرک و 

 مشرک شدن و با این طریق از اسلام خارج شدن. 

9- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در تمام دوران  

زندگیشان راضی به سازش عقیدتی نشدند. 

10- اسلام هیچ کس را مجبور به پذیرش اسلام نه کرده و نه 

 هم می کند.

تفسیر آســـان در فهم قرآن (سوره نصر)

سوره نصر



إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (1) 


آن گاه که یاری الله و پیروزی ( براهل مکّه ) فرا رسد . 


وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً (2) 


و دیدی که مردم گروه گروه در دین الله داخل می گردند. 


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّاباً (3) 


پس(آن وقت) منزه بودن پروردگارت را با ستایش بیان نما واز  

او درخواست آمرزش کن زیرا قطعا او بسیار توبه پذیربوده 

 است . 

 


تفسیرآسان درفهم قرآن   

 

 

ازسوره فوق امور زیر فهمیده می شود: 

1- در این سوره الله مهربان قبل از فتح مکه (پیروزی بر اهل  

کفر وفتح مکه ) را پیش بینی نموده است واین خود یکی از دلائل  

حقانیت قرآن است که پیش بینهای آن بدون هیچ کم وکاستی اتفاق  

افتاده ومی افتد. 

2 - دومین پیش بینی قرآن در این سوره گروه گروه هدایت شدن  

مردم و مشرف شدن آنها به دین اسلام است که قرآن قبلا آن را  

علان نموده بود که بعد از فتح مکه اتفاق افتاد.  

3- در این سوره الله مهربان به رسول الله صلی الله علیه وآله   

وسلم دستور داده است که بعنوان شکرانه بر انتشار اسلام ، 

 شکست دشمنان و فتح شهر مکه که در آن قبله مسلمین قرار 

 دارد به منزه بودن ،ستایش نمودن پروردگارش پرداخته واز  

اودرخواست آمرزش نماید . 

4 - انبیاء و فرستادگان الهی با وجود معصوم بودن باز هم باید 

 از الله متعال درخواست آمرزش نمایند. 

5 - یکی از صفات الله مهربان توبه پذیری است لذا هر انسانی 

 باید توبه نموده واز الله متعال بخواهد تا که توبه او را به پذیرد. 

6 - توبه یعنی از گناه بازگشتن وبه سوی الله مهربان رفتن ،از  

آنجائی که گناهان یا تعلقشان به حقوق الله مهربان است ویا تعلقش 

 به حقوق الناس لذا شرائط توبه هر گناه با گناه دیگر فرق دارد . 

اگر گناه تعلقش با حقوق الله باشد و فرد می خواهد توبه کند او  

باید سه کا را انجام دهد: 

1- از گذشته خویش پشیمان شود. 

2 - در حال وزمان حاضرآن گناه را ترک کند. 

3 - در آینده نیزدیگر این گناه را مر تکب نشود. 

ولی اگر تعلقش به حقوق الناس باشد علاوه از سه شرط بالا باید  

چهارمین چیز نیز اتفاق بیفتد و آن این که حق کسی را که ضایع  

نموده پرداخت نماید و یا از آن حلالی بطلبد و آن فرد هم آن را  

حلال کند. 

7 - انسان زمان پیروزی نباید به خود مغرور شود بلکه باید شکر  

الله را بجا آورد زیرا پیروزی در اصل به توفیق و عنایت او بوده  

است . 

8 - انسان هر چند هم که به نظرش کارش را خوب انجام داده 

 باشد باز هم باید از الله طلب آمرزش کند که اگر کوتاهیهائی در 

 هنگام انجام شده باشد الله مهربان از آن صرف نظر نموده و آن  

را ببخشد. 

9 - بخشش گر گناه و توبه پذیر فقط و فقط الله مهربان است  

وبس . 

10 - اسلام فقط دین و قانون الله است وبس . 

11 - داعی نباید در زمان مشکلات و سختیها نا امید شود زیرا 

 اگر حکمت الهی رفته باشد حتما روزی پیروزی فرا خواهد رسید 

 و دشمن هر چند قوی باشد قدرت و توانش در مقابل قدرت الهی  

هیچ است و باطل هر چند قدرت مند باشد ماندنش دائمی نیست و  

حق هم هر چند ضعیف شود از بین نخواهد رفت . 

تفسیر آســـــــان در فهم قرآن (سوره مسد)

سوره مسد 


تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (1) 


دو دست ابولهب هلاک گشت! وخودش (نیزقطعا) هلاک گشت . 


مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ (2) 


مال او و آنچه که کسب نموده او را بی نیاز نگردانده است .  

سَیَصْلَى نَاراً ذَاتَ لَهَبٍ (3) 


بزودی به آتش بزرگ شعله وری داخل خواهد گشت .  

وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ(4) 


و(نیز) همسرش که هیزم کش است . 


فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ(5) 


(همانی که ) در گردنش رشته طناب تافته و بافته ای از  

الیاف است . 

تفسیرآسان درفهم قرآن


از این سوره می شود مطالب ذیل را فهمید : 

1- در اوائل بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم اقوام و 

 خویشان خود را جمع نموده و به اسلام دعوت داد از آن میان  

ابولهب بر خواست وخطاب به پیامبربزرگوار اسلام صلی الله  

علیه و آله وسلم : هلاک گردی آیا مارا برای همین جمع نموده ای  

الله مهربان از رسولش دفاع نمود و سوره مسد را نازل کرد که در 

 اولین آیه اش چنین فرمود: دو دست ابولهب هلاک گشت! وخودش 

 (نیزقطعا) هلاک گشت . 

2 - وقتی که ایمان و کردارنیک نباشد مال و ثروت هر گز باعث  

کامیابی ونجات فرد از آتش جهنم نمی گردد همانگونه که برای  

ابولهب مفید واقع نشد و او را از آتش جهنم نجات نداد. 

3 - تنها خویشاوندی با پیامبران باعث نجات نمی گردد مگر  

اینکه ایمان وکردار نیک نیز همراه باشد و رنه ابولهب عموی  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بود ولی چون ایمان نیاورد 

 و کردار نیک انجام نداد هلاک ونابود گشت و آخرتش تباه و بر 

 باد شد. 

4 - آتش جهنم بسیار بزرگ ، شعله ور و داغ است همانگونه که  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: آتش جهنم هفتاد  

برابر آتش دنیا داغی و حرارت دارد.  

5- ام جمیل زن ابولهب نیزبنا بر مخالفتها و دشمنیهائی که با 

 پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نموده بود  

جهنمی است . 

6- در جهنم بر گردن ام جمیل زن ابولهب طناب آتشینی تافته و  

بافته ای از الیاف آویخته خواهد شد . 

7 - مدافع پیامبران علیهم السلام و تمام داعیان واقعی اسلام الله  

مهربان است واز آنها دفاع می کند همانگونه که در این سوره از 

 آخرین پیامبرش محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم دفاع 

 نموده است. 

8 - دشمنی با حق ؛ انسان را هلاک ونابود می گرداند همانگونه 

 که ابولهب و خانمش را هلاک نمود. 

9 - همانگونه که نام افراد خوب باقی می ماند واز آنها بخوبی یاد  

می شود نام افراد بد همچون ابولهب و خانمش نیز باقی می ماند  

و از آنها همیشه به بدی یاد می شود. 

10- هر کس که کار بد کند خواه مرد باشد همانند ابولهب و یا 

 زن باشد همانند ام جمیل زن ابولهب در دنیا و یا آخرت به  

سزای اعمال زشتش خواهد رسید. 

11- راه دعوت راهی است که مخالفین زیادی دارد ای چه بسا  

که مخالفین اولیه داعی از اقوام نزدیک نباشد. 

12- مخالفتها نباید داعی را از دعوت باز دارد بلکه باید مصمم 

 تر به مسیرش ادامه دهد. 

13- توهین به پیامبربزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم  

همانگونه که ابولهب و خانمش را هلاک کرد باعث هلاکت  

می گردد.

تفسیر آســــــــــان در فهم قرآن (سوره اخلاص)

سوره اخلاص

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) 


بگو : فقط الله ، یکتا است . 


اللَّهُ الصَّمَدُ(2) 


الله، سَرورِ والای بی نیازی است و همه نیازمند به او اند. 


لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ(3) 


نزاده است و زاده نشده است . 


وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ (4) 


و هیچ چیز برایش همتا و همگونی نبوده است.   

 

تفسیرآسان درفهم قرآن  

 

در سوره فوق مسائل ذیل مطرح شده است :  

1 - الله درذات، صفات و افعال یکتا است که به این توحید گفته 

 می شود و توحید بر سه قسم است :  

(أ) توحید الوهیت یعنی تمام عبادات را مخصوص الله دانستن  

وفقط و فقط او را به تنهائی عبادت و پرستش نمودن و در این 

 امر کسی را همراه او شریک قرار ندادن.   

(ب) توحید ربوبیت یعنی تنها الله را خالق،مالک و مدبر دانستن  

و کسی را همراه وی شریک ندانستن .  

(ج) توحید اسماء و صفات یعنی تمام نامها وصفاتی که در قرآن  

واحادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای الله  

متعال بکار برده شده آنها را بدون بیان کیفیت ، و بدون تأویل  

،تشبیه و تعطیل همه وهمه را قبول نمودن و الله را در آنها یکتا  

و بی همتا دانستن.  

2 - الله سَرورِ والای بی نیازی که برطرف کننده نیازمندیها است . 

 

3 - الله نزاده است و نه هم زاده شده است یعنی نه فرزندی دارد 

 و نه هم پدرومادری دارد.  

4 - در این سوره رد نظریه یهودیانی است که والعیاذ بالله  

عزیرعلیه السلام را فرزند الله می دانند.  

5 - در این سوره رد ایده نصرانیهائی است که والعیاذ بالله  

عیسی علیه السلام را فرزند الله می دانند.  

6 - در این سوره رد افکار و عقیده مشرکانی است که والعیاذ  

بالله فرشتگان را دختران الله می دانستند.  

7 - در این سوره رد زرتشیانی است که قائل به دو خدا اند .  

8 - در این سوره رد تمام مشرکانی است که به نوعی در ذات،  

اسماء وصفات و افعال الله متعال شرک می آورند.  

7 - الله در ذات، صفات و افعال همتاء و همانندی ندارد.  

8 - در این سوره رد افکار و اندیشه کسانی است که صفات الله  

را با صفات مخلوق شبیه دانسته ویا اینکه مخلوق رادر کاری از  

کارها و یا درصفتی ازصفاتی شبیه الله می دانند.

تفسیر آسان در فهم قرآن (سوره فلق و سوره ناس)

سوره فلق


قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) 


بگو : پناه می برم به پروردگار شگاف. 


مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) 


از شر هر آنچه که آفریده است . 


وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3)
 

و از شرّ ماه زمانیکه غروب می کند.   

وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ(4)  

و از شرّ دمندگان در گره ها. 


وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ(5)
 

و از شرّ حسود بدان گاه که حسد می ورزد . 

سوره ناس 


قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ(1) 


بگو : پناه می برم به پروردگار مردم. 


مَلِکِ النَّاسِ (2) 


به مالک و حاکم ( واقعی ) مردم . 


إِلَهِ النَّاسِ (3) 


به معبود ( به حقّ ) مردم . 


مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (4) 


از شر وسوسه گری که بسیاررفت و آمد کننده است. 


الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (5) 


همانی که در سینه های مردم به وسوسه می پردازد . 

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (6) 


( خواه ) از جنّیها (باشد) و (یا) انسانها . 

تفسیر آسان در فهم قرآن 

از دوسوره فوق مطالب ذیل فهمیده می شود: 

1 - ذات پناه دهنده ای وجود دارد که همان پروردگار ، مالک و  

معبود به حق مردم باشد که پروردگار شگاف است ، این ذات پناه  

دهنده از پناه برنده واز آنچه از شر او پناه برده می شود بسیار  

قوی تراست . 

2 - ذات پناه گیرنده ای وجود دارد که پیامبر بزرگواراسلام و  

امتش باشد، که به تنهائی و بدون توفیق الله مهربان نمی توانند با  

این شرور مقابله نمایند ونیاز به یک پناهگاه قوی و پناه دهند  

نیرومند دارند. 

3 - چیزهای شروری وجود دارد که باید از شرآنها به الله پناه 

 برد وکه بعضی ازآنها در این دوسوره چنین بیان شده است : 

(أ) شر مخلوقات. 

 (ب) شرماه وتاریکی بعداز غروب آن . 

(ج) شرّ دمندگان در گره ها . 

(د) شرّ حسودان . 

(هـ) شر وسوسه گری که در سینه ها به وسوسه یعنی اجرای کارهای 

 زشت در ذهن می اندازد . 

4 - الله معبود به حق مردم است . 

5 - الله پروردگارمردم است . 

6 - الله مالک مردم است . 

7- زمانی که نام الله گرفته شود شیطان از قلب فرار می کند و 

 زمانی که قلب خالی از یاد الله گردد شیطان برای وسوسه می آید. 

8 - حسادت کار زشتی است . 

9 - دمیدن در گرها و جادو گری حرام است . 

10 - محل وسوسه گری شیطان قلب است که در سینه قرار دارد. 

11 - شیاطینی انسی وجود دارد. 

12 - شیاطینی جنّی وجود دارد .

راه های تقویت حیاء

راه های تقویت حیاء 

 

برادر عزیز و گرامی در نظرات این وبلاگ چنین در خواست نمودند:

سلام ، خسته نباشید، ببخشید؛ راه های تقویت حیاء چیست ؟.
خدا نگهدار

در جواب این برادر عزیز و گرامی می گویم :

قبل از بیان راه های تقویت حیاء لازم می دانم تا معنای حیاء را در لغت و اصطلاح بیان نمایم تا بهتر بتوان راه های تقویت آن را بیان کرد.

علامه ابن حجر عسقلانی رحمه الله در فتح الباری شرح صحیح بخاری وامام نووی رحمه الله در المنهاج شرح کتاب صحیح مسلم در باره تعریف لغوی و اصطلاحی حیاء چنین فرموده اند:

حیاء:در لغت به شرمساری ، تغیّروشکستگی طبیعت گفته می شود که بنا بر ترسی که مبادا به او طعنه زده ویا از او عیب گرفته شود بر انسان طاری می شود.

 ودراصطلاح شریعت حیاء به اخلاق وعادتی گویند که انسان را بر پرهیز ازگناهان بر انگیخته و تشویق کرده و از کوتاهی در اداء حقوق صاحبان حق، جلوگیری کند.

از تعریفی که این دو عالم بزرگوار برای حیاء بیان نمودند خود به خود راه های تقویت حیاء مشخص و واضح می گردد که هر کسی که می خواهد حیاء در او تقویت شود، باید دوکار بسیار مهم انجام دهد:

1- از گناهان پرهیز کند .

2-حقوق صاحبان حق را به آنان پرداخت نماید و حق کسی را ضایع نکند، خواه آن صاحب حق الله متعال باشد و یا اینکه مخلوق الله باشند.

تقلید از دیدگاه ائمه اربعه رضی الله عنهم

   تقلید از دیدگاه ائمه اربعه رضی الله عنهم 

 

برادر عزیزی درنظرات این وبلاگ چنین نوشته اند:

سلام علیکم : جناب شما که تقلید کردن را ضمن اینکه قبول ندارید ردهم می کنید برای من یک سوال پیش آمده است که شما در حدیث ۲۹اربعین چون شیخ آلبانی آن را تأیید کرده شما بر آن عمل می کنید آیا این عمل تقلید می شود ؟

لطفا با دلیل جواب دهید  التماس دعا

در این سوال برادر عزیز دو چیزاست :

1- ایشان نوشته اند (شما که تقلید کردن را ضمن اینکه قبول ندارید ردهم می کنید).

2-نکته دومی که ایشان نوشته اند این است (شما در حدیث ۲۹اربعین چون شیخ آلبانی آن را تأیید کرده شما بر آن عمل می کنید آیا این عمل تقلید می شود ؟).

بنده برای پاسخ به این دو مطلب مناسب می دانم که اول به معنی ومفهوم تقلید از دیدگاه علماء پرداخته و نظریات ائمه اربعه رضی الله عنهم را در باره تقلید بیان نمایم و با این بیان ان شاء الله تعالی جواب هردو مطلب بیان خواهد شد :

تقلید در لغت به معنای گردنبندی را به دور گردن انداختن می آید ولی در اصطلاح علماء برای آن تعریفات متعددی بیان نمودند که همه ی آنها از نظر مفهوم و معنی یکی اند ما در اینجا بعضی از تعریفات اصطلاحی که بعضی از علماء برای تقلید بیان نموده اند را بیان می نمائیم:  

1 - وهوقبول قول الغیر من غیر حجة = تقلید یعنی سخن کسی را بی دلیل پذیرفتند .

2 - هو قبول قول من لیس قوله حجة من غیر معرفة دلیله = تقلید یعنی سخن کسی که گفته او حجّت نیست بدون شناخت دلیل وی آن را پذیرفتن .

3 - أَخْذُ مَذْهَبِ الْغَیْرِ بِلَا مَعْرِفَةِ دَلِیلِهِ = تقلید یعنی مذهب دیگری را بدون شناخت دلیلش پذیرفتن.

از تمام این تعریفاتی که علماء برای تقلید ذکر نموده اند معلوم می گردد که در تقلید دوچیز زیر یافت می شود:

1 - حرف و سخن کسی را پذیرفتن که سخنش دلیل و حجت نیست، لذا به کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عمل نمودن تقلید نیست زیرا این دو خودشان حجت اند بلکه در اصطلاح علماء به این اتباع می گویند.

2 - بی دلیل حرف کسی را پذیرفتن یعنی اگر کسی با دلیل و تحقیق حرف کسی را پذیرفت به آن تقلید گفته نمی شود بلکه به این نیز اتباع گفته می شود.

تا با اینجا معلوم شد که تقلید یعنی حرف کسی که حجت و دلیل نیست بدون آگاهی از دلیل پذیرفتن و اتباع یعنی به قرآن وسنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عمل نمودن و یا حرف کسی را با دلیل و تحقیق پذیرفتن .

حالا بیاییم و ببینیم که ائمه اربعه رضی الله عنهم در باره تقلید چه می فرمایند:    

 تقلید از دیدگاه امام ابوحنیفه رضی الله عنه  

 

امام ابوحنیفه رحمه الله در باره تقلید چنین فرموده اند:

 1-إذا صح الحدیث فهو مذهبی = هرگاه حدیثی صحتش به ثبوت رسید آن مذهب من است.

 2- لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه = برای هیچ کس جائز نیست که گفته ما را بگیرد تا اینکه نداند که ما آن را از کجا گرفته ایم .

3 - ودر روایتی دیگر از ایشان آمده: حرام على من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی = حرام است بر کسی که دلیل مرا نداند به گفته من فتوا دهد .

4 - ودر روایت دیگری اضافه تر آمده : فإننا بشر نقول القول الیوم ونرجع عنه غدا = همانا ما انسانیم امروز حرفی می زنیم و فردا از آن رجوع می کنیم وباز می گردیم

 5 – ودرروایتی دیگرازایشان نقل شده : ویحک یا یعقوب ( هو أبو یوسف ) لا تکتب کل ما تسمع منی فإنی قد أرى الرأی الیوم وأترکه غدا وأرى الرأی غدا وأترکه بعد غد = وای بر توای (ابویوسف) یعقوب هر آنچه از من می شنوئی آن را ننویس زیرا من امروز نظریه ای دارم که فردا آن را ترک می کنم و فردا نظری خواهم داشت که پس فردا آن را رها خواهم نمود.

6 - و نیز فرمودند: إذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالى وخبر الرسول صلى الله علیه وسلم فاترکوا قولی = هرگاه من سخنی گفتم که با کتاب الله (قرآن) و احادیث رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مخالف بود؛ سخن مرا ترک کنید.

(منبع این گفتار مقدمه صفة الصلاة استاد آلبانی رحمه الله بحواله از ابن عابدین در " حاشیته على البحر الرائق 1 / 63 و 6 / 293 وفلانی در الإیقاظ ص 50 می باشد

 

  دیدگاه امام مالک رضی الله عنه در باره تقلید  

امام مالک رحمه الله در باره تقلید چنین فرموده اند:

1- إنما أنا بشر أخطئ وأصیب فانظروا فی رأیی فکل ما وافق الکتاب والسنة فخذوه وکل ما لم یوافق الکتاب والسنة فاترکوه = همانا من بشرم خطا می کنم و درست نیز می گویم به نظریات من نگاه کنید هر آنچه با کتاب الله وسنت برابری داشت آن را بگیرید و هر آنچه که با کتاب الله وسنت برابری نداشت آن را ترک کنید.

2- لیس أحد بعد النبی صلى الله علیه وسلم إلا ویؤخذ من قوله ویترک إلا النبی صلى الله علیه وسلم = بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بجز شخص رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کس دیگری وجود ندارد مگر اینکه بعضی از گفتارش گرفته و بعضی نیز رد می شود.

( منبع این گفتار مقدمه صفة الصلاة استاد آلبانی رحمه الله بحواله ازابن عبد البر در الجامع 2 / 32 و 2 / 91 می باشد )   

 

دیدگاه امام شافعی رضی الله عنه در باره تقلید 

 

امام شافعی رحمه الله در باره تقلید چنین فرموده اند:

1- ما من أحد إلا وتذهب علیه سنة لرسول الله صلى الله علیه وسلم وتعزب عنه فمهما قلت من قول أو أصلت من أصل فیه عن رسول الله صلى الله علیه وسلم لخلاف ما قلت فالقول ما قال رسول الله صلى الله علیه وسلم وهو قولی = هیچ کسی وجود ندارد مگر اینکه بعضی از سنتهای رسول الله صلی الله عله و آله وسلم بر او مخفی و پوشیده می ماند لذا هر گاه من سخنی گفتم و یا اصل و قانونی را بیان نمودم که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بر خلاف آنچه که من گفتم ثابت بود پس در آنجا گفته گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است و گفته من هم همان است.

 2 - أجمع المسلمون على أن من استبان له سنة عن رسول الله صلى الله علیه وسلم لم یحل له أن یدعها لقول أحد = مسلمانان بر این اتفاق نظر دارند که اگربرای کسی در مسئله ای سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم روشن و ثابت شد برای او جائز نیست که گفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را بنا بر گفته کس دیگری رها و ترک کند.  

 3 - إذا وجدتم فی کتابی خلاف سنة رسول الله صلى الله علیه وسلم فقولوا بسنة رسول الله صلى الله علیه وسلم ودعوا ما قلت= هرگاه در کتاب من موردی را خلاف سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم یافتید به سنت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فتوا دهید و آن را بگیرید و آنچه که من گفتم آن را رها و ترک نمائید .

ودر روایتی دیگر آمده: فاتبعوها ولا تلتفتوا إلى قول أحد = ازآن پیروی کنید و به گفته کسی دیگر توجه ندهید.

 4 -  إذا صح الحدیث فهو مذهبی = هرگاه حدیثی صحتش به ثبوت رسید آن مذهب من است.

5 - خطاب به امام احمد رحمه الله فرمودند: أنتم أعلم بالحدیث والرجال منی فإذا کان الحدیث الصحیح فأعلمونی به أی شیء یکون : کوفیا أو بصریا أو شامیا حتى أذهب إلیه إذا کان صحیحا = شما در مورد حدیث و علم رجال از من عالم تر هستید هرگاه به حدیث صحیحی رسیدید مرا خبر دار کنید می خواهد (روایان آن ازهر شهرو مقامی هم که باشد) خواه ازکوفه باشد و یا از بصره و یا از شام؛ تا اینکه اگر آن حدیث صحیح باشد به آن عمل کنم وفتوا دهم .

 6 - کل مسألة صح فیها الخبر عن رسول الله صلى الله علیه وسلم عند أهل النقل بخلاف ما قلت فأنا راجع عنها فی حیاتی وبعد موتی = در هر مسئله ای که محدثین از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بر خلاف آنچه که من گفتم حدیثی را نقل نمودند من ازآن رجوع کننده ام خواه این اتفاق در حیات من بیفتد و یا بعد از وفات من .

 7 -  إذا رأیتمونی أقول قولا وقد صح عن النبی صلى الله علیه وسلم خلافه فاعلموا أن عقلی قد ذهب = هرگاه که دیدید که من سخنی را می گویم که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بر خلاف آن بثبوت رسیده است پس بدانید که عقلم را از دست داده ام .

 8 - کل ما قلت فکان عن النبی صلى الله علیه وسلم خلاف قولی مما یصح فحدیث النبی أولى فلا تقلدونی = هرگاه من سخنی را برخلاف آنچه از رسول الله صلی الله علیه و سلم بثبوت رسیده گفتم (در آن وقت) عمل به حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اولی و بهتر است پس از من تقلید نکنید.

 9 -  کل حدیث عن النبی صلى الله علیه وسلم فهو قولی وإن لم تسمعوه منی = هر حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بثبوت برسد آن گفته من نیز می باشد گرچه شما آن را از من هم نشنیده باشید .

(منبع این گفتار مقدمه صفة الصلاة استاد آلبانی رحمه الله بحواله ازتاریخ دمشق ابن عساکر 15 / 1 / 3 و فلانی ص 68 و نووی در المجموع 1 / 63 و خطیب در الاحتجاج بالشافعی 8 / 1 و أبو نعیم در الحلیة 9 / 107 و ابن عساکر 15 / 10 / 1 و 15 / 9 / 2 و ابن أبی حاتم 93 - 94 می باشد

 

دیدگاه امام احمد بن حنبل رضی الله عنه در باره تقلید 

 

 

امام احمد بن حنبل رحمه الله در باره تقلید چنین فرموده اند:

1 - لا تقلدنی ولا تقلد مالکا ولا الشافعی ولا الأوزاعی ولا الثوری وخذ من حیث أخذوا = نه از من تقلید کنید و نه هم از مالک ونه ازشافعی ونه ازأوزاعی ونه هم از ثوری بلکه از همانجائی بگیرید که آنها گرفته اند  .

2-  ودر روایتی دیگر آمده  : لا تقلد دینک أحدا من هؤلاء ما جاء عن النبی صلى الله علیه وسلم وأصحابه فخذ به ثم التابعین بعد الرجل فیه مخیر = دینت را از هیچ یک از اینها تقلید نکن هر آنچه از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و یارانش به ثبوت رسید آنها را بگیر و اما آنچه از تابعین و بعد از آنهاست؛ انسان در پذیرفتن آنها مختار است

3- و یک بار فرمودند :الاتباع أن یتبع الرجل ما جاء عن النبی صلى الله علیه وسلم وعن أصحابه ثم هو من بعد التابعین مخیر= اتباع این است که فرد از آنچه که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و از یارانش بثبوت رسیده پیروی کند سپس اودر (پذیرفتن گفتار) تابعین و بعد از آنها مختار است .

 4 - رأی الأوزاعی ورأی مالک ورأی أبی حنیفة کله رأی وهو عندی سواء وإنما الحجة فی الآثار = نظریه اوزاعی و نظریه مالک و نظریه ابوحنیفه همه اینها نظریات اند و همه در نزد من برابر ویکسان اند وهمانا آثار و روایات حجت اند.

 5 -  من رد حدیث رسول الله صلى الله علیه وسلم فهو على شفا هلکة = هرکس حدیث (صحیح) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را رد کند او بر لبه ی پرتگاه هلاکت قرار دارد .

(منبع این گفتار مقدمه صفة الصلاة استاد آلبانی رحمه الله بحواله ازابن القیم در إعلام الموقعین 2 / 302 و أبو داود در مسائل الإمام أحمد ص 276 - 277 و ابن عبد البر در الجامع 2 / 149 و ابن الجوزی در المناقب  ص 182 می باشد)

 

حالا برادرگرامی واضح شد که من از استاد آلبانی رحمه الله تقلید نمی کنم و سخنانش را با دلیل می پذیرم و چنانچه که در اوائل این بحث بیان شد به این تقلید نمی گویند بلکه اتباع می گویند.

نکته دیگر اینکه برادر عزیز وگرامی خودتان در باره تقلید و حکم آن از نظر ائمه اربعه رضی الله عنهم فکر کنید زیرا نظریه بنده نیز همین است و لاغیر.