۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه و شرح حدیث (76) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (76) صحیح بخاری

 

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: «أَقْبَلْتُ رَاکِبًا عَلَى حِمَارٍ أَتَانٍ، وَأَنَا یَوْمَئِذٍ قَدْ نَاهَزْتُ الِاحْتِلاَمَ، وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُصَلِّی بِمِنًى إِلَى غَیْرِ جِدَارٍ، فَمَرَرْتُ بَیْنَ یَدَیْ بَعْضِ الصَّفِّ، وَأَرْسَلْتُ الأَتَانَ تَرْتَعُ، فَدَخَلْتُ فِی الصَّفِّ، فَلَمْ یُنْکَرْ ذَلِکَ عَلَیَّ».

 

ترجمه حدیث : عبد الله بن عباس رضی الله عنهما فرمودند: من در حالی که بر خرماده ای سوار بودم آمدم و من در آن روز نزدیک بود که بالغ گردم ،(زمانی که من آمدم) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در منی بسوی غیر دیواری نماز می خواندند،  پس من از جلوی برخی از صف ها گذر نمودم، و ماچ خر رارها نمود تا بچرد، سپس وارد صف شدم ، این کاربر من انکار نشد .

 

مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر برداشت و گرفته می شود :

1 - بر خر سوار شدن ایرادی ندارد زیرا خر یکی از حیوانات سواری است که الله متعال برای راحتی ما انسانها آفریده است .

2 - صحابه رضی الله عنهم در سفرهایشان بر خر سوار می شدند .

3- در زمان حجه الوداع عبد الله بن عباس رضی الله عنهما نزدیک به بلوغ بودند .

4 - گذر خر از جلوی نمازگذار باعث بطلان نماز نمی گردد.

5 - گذر افراد از جلوی نماز گرچه گنه دارد ولی باعث بطلان نماز نمی گردد.

6- با ستره نماز خواند بهتر است ولی خواندن نماز بدون ستره باطل نمی گردد.

7- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در حجه الوداع گاهی بدون ستره نماز خوانده اند .

8- عدم انکار صحابه رضی الله عنه دلیل برجواز آن امر در نزد آنان می باشد .

9 - سکوت و عدم انکار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دلیل برجواز آن امراست .

10- یکی از علامت و نشانی ها بلوغ احتلام است .



 

ترجمه و شرح حدیث (75) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (75) صحیح بخاری

 

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: ضَمَّنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَقَالَ: «اللَّهُمَّ عَلِّمْهُ الکِتَابَ».


ترجمه : ابن عباس رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم مرا در بغل گرفته وفرمودند: بار الهی به ایشان کتاب (خودت قرآن) را بیاموز.

 

مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر فهمیده و برداشت می شود :

1 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم عبد الله بن عباس رضی الله عنه را دوست می داشتند .

2 - بنا بر محبت و دوستی کسی را در بغل گرفتن ایرادی ندارد.

3 - چه خوب است که استاد در حق شاگردش دعا کند.

4 - توجه به کتاب الله متعال (قرآن مجید) بسیار ضروری است .

5- علم قرآن یعنی یادگیری الفاظ و معانی و تفسیرآن می باشد و بنا بر همین دعای پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم بود که ابن عباس رضی الله عنه از آگاه ترین صحابه در تفسیرقرآن گشته و به مترجم و مفسر قرآن مشهور شدند . 

5- برای افراد دعای علم و دانش نمودن بهتر از دعای مال و ثروت  نمودن است .

 

ترجمه و شرح حدیث (74) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (74) صحیح بخاری

 

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ تَمَارَى هُوَ وَالحُرُّ بْنُ قَیْسِ بْنِ حِصْنٍ الفَزَارِیُّ فِی صَاحِبِ مُوسَى، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: هُوَ خَضِرٌ، فَمَرَّ بِهِمَا أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ، فَدَعَاهُ ابْنُ عَبَّاسٍ فَقَالَ: إِنِّی تَمَارَیْتُ أَنَا وَصَاحِبِی هَذَا فِی صَاحِبِ مُوسَى، الَّذِی سَأَلَ مُوسَى السَّبِیلَ إِلَى لُقِیِّهِ، هَلْ سَمِعْتَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَذْکُرُ شَأْنَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " بَیْنَمَا مُوسَى فِی مَلَإٍ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ جَاءَهُ رَجُلٌ فَقَالَ: هَلْ تَعْلَمُ أَحَدًا أَعْلَمَ مِنْکَ؟ " قَالَ مُوسَى: لاَ، فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى مُوسَى: بَلَى، عَبْدُنَا خَضِرٌ، فَسَأَلَ مُوسَى السَّبِیلَ إِلَیْهِ، فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ الحُوتَ آیَةً، وَقِیلَ لَهُ: إِذَا فَقَدْتَ الحُوتَ فَارْجِعْ، فَإِنَّکَ سَتَلْقَاهُ، وَکَانَ یَتَّبِعُ أَثَرَ الحُوتِ فِی البَحْرِ، فَقَالَ لِمُوسَى فَتَاهُ: (أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الحُوتَ وَمَا أَنْسَانِیهِ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ)، قَالَ: (ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِی فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا)، فَوَجَدَا خَضِرًا، فَکَانَ مِنْ شَأْنِهِمَا الَّذِی قَصَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی کِتَابِهِ ".


ترجمه : از ابن عباس (رضی الله عنه) روایت شده که ایشان با حربن قیس بن حصن فزاری (رحمه الله) در باره یار موسی (علیه السلام) مجادله نمودند، ابن عباس (رضی الله عنه) گفتند که آن یار (موسی علیه السلام) خضر(علیه السلام) بوده است (ولی حربن قیس  فزاری رحمه الله می گفتند که اوکس دیگری بوده است، در همین گفتگو بودند) که ابی بن کعب (رضی الله عنه) بر آنها گذر نمود،ابن عباس (رضی الله عنه) ایشان را فراخوانده و سپس به ایشان گفتند : من و این یارم (حربن قیس) در باره همان یارموسی (علیه السلام) ، که موسی (از الله متعال) در خواست ملاقات با او را نموده بود، مجادله نموده (واختلاف نظرداریم) ، آیا شما از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شنیدی که در باره جریان او چیزی را بیان نماید؟ (ابی بن کعب رضی الله عنه) فرمودند: بله ، من شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: در حالی که موسی در جمعی از بنی اسرائیل بودند که مردی به نزدش آمد وگفت : آیا کسی عالم تراز خودت هم سراغ داری؟ موسی گفت : نه، الله عزوجل به موسی وحی نمود: (نه آنچنان است که تو می گوئی ) آری (از تو نیز عالم تری وجود دارد او) بنده ما خضر می باشد، موسی راه رسیدن به او را (از الله متعال) درخواست نمود،الله متعال ماهی را نشانه (یافتن خضر قرار داد) و به موسی گفته شد: آنگاه که ماهی را گم کردی (به همانجایی) برگرد(که ماهی را گم کرده ای) قطعا تو در آنجا با خضر ملاقات خواهی نمود، (موسی) رد ماهی را در دریا دنبال می کرد، نوجوان همراه موسی (که همان یوشع بن نون باشد، خطاب به موسی) گفت : آیا خبرداری که زمانی که ما به نزد آن سنگ برای استراحت رفتیم همانا من در آنجا ماهی را فراموش کردم؟ و مرا بفراموشی نینداخت و از یادم نبرد مگر شیطان ،(موسی) گفت: این آن چیزی است که ما طلبش می کنیم هر دو بر ردشان بازگشته آثار قدمهایشان را دنبال می کردند(تا اینکه بجایی آن سنگی رسیدند که نوجوان همراه موسی ماهی را در آنجا فراموش کرده بود)، پس در آنجا خضررا یافتند، سپس جریانشان همان افتاد که الله عزوجل در کتابش (قرآن مجید) بیان نموده است .


مسائل و احکام حدیث:


ازحدیث بالا مسائل و احکام زیر برگرفته و استنباط می شود :

1 - مجادله و مباحثه علمی در میان سلف صالح مروج بوده است .

2- مجادله و مباحثه برای احقاق حق و فهم مسائل ایراد شرعی ندارد .

3- اختلاف نظر داشتن با صحابه رضی الله عنهم ایراد شرعی ندارد .

4- هیچ فردی نباید این ادعا را نماید که او عالم ترین فرد بر این کره خاکی است .

5- خضر علیه السلام در برخی مسائل از موسی علیه السلام عالم تر بودند .

6- سفر برای یاد گیری علم؛ سنّت موسی علیه السلام و سلف صالح ماست.

7- صاحبه رضی الله عنهم مسائلی را که نمی دانستند از سایر صحابه رضی الله عنهم می پرسیدند.

8- در مسائل اختلافی و مورد بحث و مجادله ای از فرد عالم تری درخواست داوری نمودن مجاز است .

 

 

در پایان باید به چند نکته مهم اشاره کنم :

(1) خضر علیه السلام وفات نموده اند، و هیچ دلیلی درقرآن مجید و احادیث صحیح برای زنده بودنشان وجود ندارد.

(2) خضرعلیه السلام پیامبری نبودند که همانند سایر انبیاء الهی بسوی امتی فرستاده شده و آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند ، بلکه ایشان مأمور مخفی الله متعال بودند و طبق دستور الله متعال کارهایی از قبیل آن کارهایی که در قرآن مجید از ایشان بیان شده انجام می دادند .

(3) داستان موسی و خضر علیهما السلام مفصلا در قرآن و سنّت ذکر شده است ولی در این حدیث بصورت اختصار آمده است .

 

 

 

ترجمه و شرح حدیث (73) صحیح بخاری

 

ترجمه و شرح حدیث (73) صحیح بخاری

 

عن عَبْد اللَّهِ بْنَ مَسْعُودٍ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " لاَ حَسَدَ إِلَّا فِی اثْنَتَیْنِ: رَجُلٌ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَسُلِّطَ عَلَى هَلَکَتِهِ فِی الحَقِّ، وَرَجُلٌ آتَاهُ اللَّهُ الحِکْمَةَ فَهُوَ یَقْضِی بِهَا وَیُعَلِّمُهَا ".


ترجمه : عبد الله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: حسادتی نیست بجز در دو چیز: فردی که الله به او مال داده و سپس او را بر خرج نمودن آن در (راه های) حق مسلط نموده است و فردی که الله به او دانش و حکمت داده و او با آن فیصله نموده و آن را به دیگران می آموزد .

 

مسائل و احکام حدیث:

از حدیث بالا امور زیر فهمیده می شود :

1 - حسادت چیز بدی است .

2 - خرج نمودن مال در راه های شرعی کار نیکی می باشد .

3- یادگیری علم و دانش کار بسیار نیکی است .

5- عمل به علم کارنیکی است .

6- تعلیم دادن دیگران کار بسیار زیبای است .

7- غبط خوردن نسبت به فرد ثروتمندی که مالش را در راه های شرعی خرج می کند مجاز است .

8- غبطه خوردن نسبت به عالم با عمل و آموزگاردینی ایرادی ندارد .

 

نکته مهم : حسادت یعنی اینکه فردی بخواهد که الله متعال نعمتی که به فلان شخص داده از او بگیرد و به او بدهد و یا اینکه همان گونه که به او نداده از آن فرد دیگر نیزبگیرد، ولی غبطه یعنی اینکه فرد خواهش قلبی داشته باشد که بدون اینکه نعمتی از کسی گرفته شود؛ الله متعال به او هم نعمت داده تا همانند آن فرد از آن نعمات الهی بهرمند شده و همانند آن فرد داری نعمت کاره های نیک انجام دهد. ناگفته نماند که مراد از (حسادت) در این حدیث همان (غبطه و رشک) می باشد .

ترجمه و شرح حدیث (72) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (72) صحیح بخاری

 

عَنْ مُجَاهِدٍ، قَالَ: صَحِبْتُ ابْنَ عُمَرَ إِلَى المَدِینَةِ فَلَمْ أَسْمَعْهُ یُحَدِّثُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَّا حَدِیثًا وَاحِدًا، قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَأُتِیَ بِجُمَّارٍ، فَقَالَ: «إِنَّ مِنَ الشَّجَرِ شَجَرَةً، مَثَلُهَا کَمَثَلِ المُسْلِمِ»، فَأَرَدْتُ أَنْ أَقُولَ: هِیَ النَّخْلَةُ، فَإِذَا أَنَا أَصْغَرُ القَوْمِ، فَسَکَتُّ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «هِیَ النَّخْلَةُ».


ترجمه : مجاهد رحمه الله می گوید: من (در یکی از سفرها از مکه مکرمه) تا به مدینه (منوره) همراه ابن عمر(رضی الله عنه) بودم من از ایشان نشنیدم که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بحز یک حدیث روایت نماید (ایشان) فرمودند : همانا ما نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودیم که بنزد ایشان پی درخت خرما آورده شد، (در آن وقت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: همانا درختی از درختان است که (از نظر خیر و برکت) همانند فرد مسلمان است، (ابن عمر می گوید) من خواستم که بگویم : آن درخت خرماست، ناگهان دیدم که من کوچک ترین فرد درمیان افراد حاضر در این مجلس هستم ، لذا سکوت نموده (و چیزی نگفتم ، و کس دیگری نیز چیزی نگفت) تا اینکه خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند که آن درخت خرماست .

 

مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا احکام و مسائل زیر برداشت و فهمیده می شود :

1 - سوال نمودن استاد از شاگردانش وبررسی ذهنیت آنها سنّت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم است .

2- مطرح نمودن سوال بصورت معمّا ایراد شرعی ندارد .

3- تشبیه نمودن موجودات به یکدیگر ایراد شرعی ندارد .

4- برای تفهیم مسائل تشبیه نمودن خوب است .

5 - درخت خرما از بهترین درختان دنیاست که پر از خیر و برکت بوده و از تمام اجزایش استفاده خیر می شود .

6- یک مسلمان بهترین انسان است که در آن خیر و برکت نهفته و نهاده شده است .

7- در پاسخ دادن به سوالها؛ در جمعی که بزرگ ترها نشسته اند رعایت نمودن بزرگ تر ها بهتر و سنّت سلف صالح بوده است .

8- با وجود دانستن مسائل در جمع بزرگان سکوت کردن؛ روش آدمهای فهمیده و صحابه رضی الله عنهم می باشد .

9 - استاد بعد از اینکه از شاگردانش سوال نمود و پاسخی از آنها دریافت نکرد خود باید به سوال مطرح شده پاسخ دهد تا شاگردان نسبت به آن سوال بی جواب نمانند .

10- یکی از روشهای تدریسی و تعلیم و تعلم درست که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به امتیانش آموخته اند و بسیار هم مفید است آموزش دادن بصورت پرسش و پاسخ است .

 

ترجمه و شرح حدیث (71) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (71) صحیح بخاری

 

قَالَ حُمَیْدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، سَمِعْتُ مُعَاوِیَةَ، خَطِیبًا یَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَیْرًا یُفَقِّهْهُ فِی الدِّینِ، وَإِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَاللَّهُ یُعْطِی، وَلَنْ تَزَالَ هَذِهِ الأُمَّةُ قَائِمَةً عَلَى أَمْرِ اللَّهِ، لاَ یَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ، حَتَّى یَأْتِیَ أَمْرُ اللَّهِ».


ترجمه : حمید بن عبدالرحمن (رحمه الله) فرمودند: از معاویه (رضی الله عنه) در حالی که سخنرانی می کردند شنیدم که می فرمایند: من ازپیامبرصلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که می فرمایند:  آنی که الله خیرش را بخواهد به او فهم دین عنایت می کند، و همانا من تقسیم گر(مال بیت المال و صدقات) هستم و الله می دهد، وهمیشه (گروهی از) این امت برامر الله پا برجاست، وکسانی که با آنها مخالفت می نمایند، نمی توانند به آنها ضرر(ایمانی) برسانند تا اینکه دستور الله (به برپائی قیامت) بیاید.


 

مسائل و احکام حدیث:

 

از حدیث بالا مسائل و احکام زیر برداشت می شود :

1 - هرکس علم و فهم دین دارد، الله متعال خیر اورا خواسته است .

2- با اهل علم دشمنی نباید کرد زیرا اهل علم کسانی اند که الله متعال خیرآنها را خواسته ودشمنی با آنها نشانی بدبختی است .

3- تقسیم کننده اموال بیت المال و صدقات و غنائم در حیات رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم خودایشان بودند.

4- دهنده مال فقط الله متعال می باشد.

5- همیشه در این دنیا گروه برحقی وجود دارد.

6- کسی نمی تواند به اهل حق ضرر ایمانی برساند.

7- این گروه حق تا پایان این دنیا و آمدن قیامت ادامه خواهد داشت .

 

ترجمه و شرح حدیث (70) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (70) صحیح بخاری



عَنْ أَبِی وَائِلٍ، قَالَ: کَانَ عَبْدُ اللَّهِ یُذَکِّرُ النَّاسَ فِی کُلِّ خَمِیسٍ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: یَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ لَوَدِدْتُ أَنَّکَ ذَکَّرْتَنَا کُلَّ یَوْمٍ؟ قَالَ: أَمَا إِنَّهُ یَمْنَعُنِی مِنْ ذَلِکَ أَنِّی أَکْرَهُ أَنْ أُمِلَّکُمْ، وَإِنِّی أَتَخَوَّلُکُمْ بِالْمَوْعِظَةِ، کَمَا کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَتَخَوَّلُنَا بِهَا، مَخَافَةَ السَّآمَةِ عَلَیْنَا ".


ترجمه : ابوائل (رحمه الله) فرمودند: عبدالله (بن مسعود رضی الله عنه) بودند که هر پنج شنبه (برای) مردم (سخنرانی نموده و آنها) را پند می دادند، مردی به ایشان گفت : ای ابو عبد الرحمن من دوست داشتم که ای کاش شما هر روز (برای ما سخنرانی نموده و) ما را پند می دادی؟ (عبد الله بن مسعود رضی الله عنه) فرمودند: همانا آنچه مرا از انجام این کار مانع می گردد این است که من ناپسند می دارم که شما را خسته و دلسرد کنم، و همانا من گه گاهی و در اوقات بانشاطی شما، برایتان پند داده نصیحت می کنم همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند گه گاهی و در زمان بانشاطی و سرحالی ما؛ ما را موعظه و ارشاد می نمودند این از آن ترس بود که مبادا ما خسته و دلسرد شویم .


 

مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا احکام و مسائل زیر فهمیده و برداشت می شود :

1 - عبدالله بن مسعود رضی الله عنه هر پنج شنبه برای مردم سخنرانی نموده و آنها را پند می دادند.

2- پاسخ دادن به شبهات و درخواست های مردمی وظیفه هر عالم و داعی دین است .

3- از علما و داعیان درخواست موعظه و ارشاد بیشتر نمودن مجاز است .

4- کنیت عبد الله بن مسعود رضی الله عنه ابوعبد الرحمن بوده است .

5- در تمام روز های هفته سخنرانی نمودن خوب نیست .

6- هفته ای یک بار برای مردم کلاس درس و یا موعظه و ارشاد گذاشتن روش برخی از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

7- روز خاصی را برای وعظ و ارشاد و یا کلاس درس تعیین نمودن ایرادی ندارد .

8- خسته و دلسرد نمودن مردم کار خوبی نیست .

9- در زمان وعظ و ارشاد رعایت نمودن اوضاع و احوال مردم ضروری است .

10 - در زمان نشاط برای مردم حرف دینی زدن و آنها را وعظ و ارشاد نمودن سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و روش و طریقه صحابه رضی الله عنهم بوده است .

 

ترجمه و شرح حدیث (69) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (69) صحیح بخاری

 

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «یَسِّرُوا وَلاَ تُعَسِّرُوا، وَبَشِّرُوا، وَلاَ تُنَفِّرُوا»


ترجمه : انس بن مالک رضی الله عنه روایت نمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (بر مردم) آسان بگیرید و(برآنها) سخت نگیرید و (مردم) بشارت و خوش خبری دهید و (آنها را از دین ) متنفر نکنید .

 


مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا احکام زیر برگرفته و فهمیده می شود :

1 - در امور دینی ، دعوتی و اجرائی باید بر مردم آسان گرفت .

2 - در امور دینی، دعوتی و اجرائی نباید بر مردم سخت گرفت .

3- مردم را باید نسبت به امور دینی و انجام اعمال دینی بشارت و خوش خبری داد.

4- نباید در امور دینی طوری برخورد نمود که باعث تنفر افراد از دین شوند .

5- چهار اصل مهم دعوت (آسانگیری نمودن، سختگیری نکردن، بشارت دادن و متنفر نکردن مردم ازدین) می باشد.

 

چند نکته مهم در باره این حدیث :

( 1 ) مراد از آسان گیری در این حدیث اموری است که در اسلام خودش نسبت به آنها سخت گیری نشده است .

(2) مراد از آسان گیری ترک عمل به اسلام نیست .

(3) تمام احکام دین آسان است و در اسلام هیچ حکم سخت و مشکلی وجود ندارد، و هر کجا اجرا و عمل به حکمی از احکام اسلام نسبت به فردی سخت باشد یا اسلام آن حکم را ترمیم و بر اوآسان می گرداند و یا اینکه کلا از او ساقط می گرداند، مثلا کسی که مال ندارد اسلام زکات را از او ساقط گردانده است و کسی که توان ایستادن در نماز را ندارد اسلام به اواجازه می دهد تا نشسته نماز بخواند.

(4) اینکه در این حدیث آمده که سخت گیری نکنید یعنی از سوی خود بر مردم سخت گیری نکنیم و رنه درخود اسلام هیچ سخت گیری وجود ندارد .

(5) مراد از بشارت و خوش خبری دادن در این حدیث یعنی فضائل و اجر پاداشهایی که در احادیث و آیات قرآنی نسبت به احکام و اعمال نیک آمده آنها را زیاد به مردم بشنوانیم و بیان کنیم تا بدین طریق بتوانیم مردم مشتاق و علاقه مند به اجرای احکام و عمل به اسلام نماییم .

(6) مراد از اینکه مردم را متنفر نکنید این است ؛ یعنی: آنها را زیاد نترسانید و با گفتار و کردار و یا روش دعوتی خویش باعث تنفر مردم نگردید .

(7) از این حدیث شریف معلوم می شود که هر دعوتی که باعث تنفر مردم از اسلام می شود و یا در آن تشدد و افراط گری وجود دارد آن روش دعوتی بر روش رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نبوده و سرانجام بجز شکست چیز دیگری نصیب آن نخواهد شد.

 

ترجمه و شرح حدیث (68) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (68) صحیح بخاری

 

عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ، قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ «یَتَخَوَّلُنَا بِالْمَوْعِظَةِ فِی الأَیَّامِ، کَرَاهَةَ السَّآمَةِ عَلَیْنَا».


ترجمه : ابن مسعود رضی الله عنه فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودند که گه گاهی در روزها برای ما سخنرانی می نمودند وحالات نشاط و سرحالی ما را در نظرمی گرفتند زیرا ایشان ناپسندی می نمودند که (با نصحیت روزانه ) باعث خستگی و دلسردی ما شوند .



مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر فهمیده و برداشت می شوند:

1 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم روزانه برای یارانش موعظه و ارشاد نمی کردند .

2- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گه گاهی و در برخی ایام برای یارانش سخنرانی و نصیحت می نمودند.

3- رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم زمانی برای یارانش سخنرانی و ارشاد می نمودند که آنها سرحال و بانشاط بودند .

4- حکمت این که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم روزانه برای یارانش و عظ و ارشاد نمی نمودند این بود تا خسته نشوند و باعث دلسردی آنان از دین نگردد .

5- وعظ و ارشاد روزانه باعث دلسری و خستگی مردم می گردد .

6- در زمانی که مردم خسته و بی حال اند وعظ و ارشاد اثرات منفی بجا خواهد گذاشت .

7- وعظ و ارشاد زمانی تأثیرات خوبی از خود بجا می گذارد که شنودگان سرحال و با نشاط باشند .

8- داعی باید از احوال مردم با خبر بوده تا بتواند زمان سرحالی آنها را تشخیص داده و آن وقت سخنان حق را برای آنان ارائه نموده تا باعث دلچسپی آنان به دین گردد.

9- علما و داعیان دین هر گز نباید زمانی بی حالی و خسته بودن مردم با آنان از دین و دعوت دینی سخن بگویند زیرا در این حالت باعث تنفر افراد از دین می گردد.

10- نکته بسیار مهم دعوتی در این حدیث بیان شده است و آن اینکه برای تمام علما و داعین دین ضروری است که در مسیر دعوت و وعظ و ارشاد مردم این نکته مهم را مدنظر بگیرند و بجای سخنرانی و نصیحت روزانه گه گاهی برای مردم سخنرانی کنند، و زمانی برای مردم وعظ و ارشاد نمایند که مردم سرحال و مشتاق شنیدن هستند تا بدین گونه سخنان و ارشادات آنها در دلها جا گرفته و باعث خستگی و دلسردی و تنفر مردم از دین، علما و داعیان دین نگردد.

11- از این حدیث این نیز فهمیده می شود که یکی از مهم ترین علل تنفر و دلسردی مردم از دین برخی از داعیان و علمائی اند که اوضاع و احوال مردم را رعایت نمی نمایند، و با انتخاب نادرست زمان و مکان برای وعظ و ارشادهایشان بجای جذب مردم آنها را از از دین بدورمی گردانند.

ترجمه و شرح حدیث (67) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (67) صحیح بخاری


عَنْ أَبِی بَکْرَةَ، ذَکَرَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَعَدَ عَلَى بَعِیرِهِ، وَأَمْسَکَ إِنْسَانٌ بِخِطَامِهِ - أَوْ بِزِمَامِهِ - قَالَ: «أَیُّ یَوْمٍ هَذَا»، فَسَکَتْنَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُسَمِّیهِ سِوَى اسْمِهِ، قَالَ: «أَلَیْسَ یَوْمَ النَّحْرِ» قُلْنَا: بَلَى، قَالَ: «فَأَیُّ شَهْرٍ هَذَا» فَسَکَتْنَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُسَمِّیهِ بِغَیْرِ اسْمِهِ، فَقَالَ: «أَلَیْسَ بِذِی الحِجَّةِ» قُلْنَا: بَلَى، قَالَ: «فَإِنَّ دِمَاءَکُمْ، وَأَمْوَالَکُمْ، وَأَعْرَاضَکُمْ، بَیْنَکُمْ حَرَامٌ، کَحُرْمَةِ یَوْمِکُمْ هَذَا، فِی شَهْرِکُمْ هَذَا، فِی بَلَدِکُمْ هَذَا، لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الغَائِبَ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ عَسَى أَنْ یُبَلِّغَ مَنْ هُوَ أَوْعَى لَهُ مِنْهُ».


ترجمه : ابوبکره رضی الله عنه بیان نمودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (در حجه الوداع) بر شترشان سوارشده و انسانی مهار شترشان را گرفته بودند که فرمودند: امروز چه روزی است؟ ما سکوت نمودیم تا اینکه گمان نمودیم که همانا ایشان نام غیر نام (اولی) آن را براین (روز) خواهند گذاشت، (سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند: آیا این روز عید قربان نیست؟ ما گفتیم : آری ، (سپس)ایشان فرمودند: این چه ماهی است ؟ ما سکوت نمودیم، تا اینکه گمان نمودیم که همانا ایشان نام غیر نام (اولی) آن را براین (ماه) خواهند گذاشت، (سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آیا این ماه ذوالحجه نیست؟ ما گفتیم بله، ایشان فرمودند: همانا (ریختن) خونهایتان، و(خوردن به ناحق) اموالتان و (ریختن) آبروهایتان برایتان حرام است همانند که حرمت شنکی این روز تان در این ماهتان در این شهرتان برایتان حرام است، (لذا) باید(آنکسی که در این جمع) حاضراست به (کسی که از این جمع) غائب است (این سخنرانی مرا) برساند، همانا شاید آنی که حاضراست (این مطالب را) به کسی برساند که ازاو؛ این (مطالب) را نگه دارنده تر باشد.

 

مسائل و احکام حدیث:


از حدیث بالا مسائل و احکام زیر برداشت می شود :

1 - در فتح الباری آمده که آن کسی که در این روایت آمده که مهار شتر پیامبر را گرفته بوده روای خود حدیث ابوبکره رضی الله عنه می باشد، گرچه برخی گفته اند که بلال رضی الله عنه بوده است.

2 - روزه عید قربان یک روزمحترم و دارای جایگاهی در اسلام می باشد وحرمت آن را نگه داشتن ضروری و حرمت شکنی آن حرام است .

3- درگیری و مجادلگری در روز عید قربان گناه زیادی دارد.

4 - ماه ذوالحجه یکی از ماه های حرام است که حرمت شکنی آن حرام می باشد .

5- درگیری و مجادله گری و ارتکاب هر گناهی در ماه ذوالحجه از سایر ماهای غیر حرام گناه بیشتری دارد .

6- شهرمکه محترم ترین شهر دنیا ست در گیری و ارتکاب هر گناهی در آن مستحق سزا و عذاب بیشتری است .

7- ریختن خون یک مسلمان به ناحق حرام و قاتل او مستحق عذاب شدید الهی است .

8- خوردن اموال مسلمانان به ناحق حرام است .

9- ریختن آبروی یک مسلمان حرام است .

10 - هرکس حدیث و یا آیه و یا هر حکم اسلامی را می شنود باید آن به دیگران برساند و با این طریق به دعوت اسلامی ادامه دهد و از اجر و ثواب زیادی بهرمند گردد.

11 - بسیار از افراد هستند که مطلبی را می شنوند ولی آن را فراموش کرده و نگه نمی دارند پس ضروری است که پیش از فراموش کردن؛ آن را به دیگران برساند تا که احکام اسلامی محفوظ مانده و دین از بین نرود و به باد فراموشی سپرده نشود .

 

ترجمه و شرح حدیث (66) صحیح بخاری

ترجمه و شرح حدیث (66) صحیح بخاری



عَنْ أَبِی وَاقِدٍ اللَّیْثِیِّ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَیْنَمَا هُوَ جَالِسٌ فِی المَسْجِدِ وَالنَّاسُ مَعَهُ إِذْ أَقْبَلَ ثَلاَثَةُ نَفَرٍ، فَأَقْبَلَ اثْنَانِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَذَهَبَ وَاحِدٌ، قَالَ: فَوَقَفَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَمَّا أَحَدُهُمَا: فَرَأَى فُرْجَةً فِی الحَلْقَةِ فَجَلَسَ فِیهَا، وَأَمَّا الآخَرُ: فَجَلَسَ خَلْفَهُمْ، وَأَمَّا الثَّالِثُ: فَأَدْبَرَ ذَاهِبًا، فَلَمَّا فَرَغَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أَلاَ أُخْبِرُکُمْ عَنِ النَّفَرِ الثَّلاَثَةِ؟ أَمَّا أَحَدُهُمْ فَأَوَى إِلَى اللَّهِ فَآوَاهُ اللَّهُ، وَأَمَّا الآخَرُ فَاسْتَحْیَا فَاسْتَحْیَا اللَّهُ مِنْهُ، وَأَمَّا الآخَرُ فَأَعْرَضَ فَأَعْرَضَ اللَّهُ عَنْهُ».


ترجمه : ابوواقد لیثی رضی الله عنه فرمودند: همانا (روزی) درحالی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم با جمعی از مردم در مسجد نشسته بودند (و آنان را نصحیت می نمودند ) که ناگهان سه نفر (بر درب مسجد) آمدند، دو نفر از(آنان) به سمت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمدند ویکی (به راهش ادامه داد) و رفت، (راوی) می گوید: (این دونفر) آمده و بر (بالای سر) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ایستادند، اما یکی از آن دو در حلقه جای خالی دید و در آن نشست واما دیگری پشت سر آنان نشست، و اما آن سومی که (اول) پشت گردانده بود و رفته بود، زمانی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از سخنانشان فارغ شدند فرمودند : آیا در باره این سه نفر برای شما خبر ندهم اما یکی از آنان (که در حلقه و جمع نشست) بسوی الله پناه برد و(از او) جا و پناه خواست و الله متعال (نیز) به او پناه و جا داد(و او را مورد لطف و مرحمت خویش قرار داد) و اما دیگری (که در پشت حلقه و جمع نشست) اوشرم کرد (از این که در حلقه و جمع بنشیند) و الله نیز از از او شرم نمود(که به چیزی ندهد بلکه او را نیز مورد مرحمت خویش قرار داد)، واما دیگری (که رفت و ننشست) اوروگردانی و اعراض نمود و الله نیز از او روگردانی و اعراض نمود .


 

مسائل و احکام حدیث:


ازحدیث بالا مسائل و احکام زیر برداشت و استنباط می شود :

1 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم متواضعانه با یارانش نشسته و آنان را نصیحت می نمودند و این روش اگر در میان حکام مسلمین و داعیان دین به روش نبوی صورت گیرد در اصلاح افراد جوامع اسلامی تأثیرات بسزای خواهد داشت .

2- مسجد مرکزاصلی و پایگاه دعوتی اسلام است.

3 - نشستن در جمع و حلقه بهتراست از نشستن در پشست حلقه و جمع.

4- نشستن در مجالس وعظ و ارشاد علامت نیک بختی فرد است .

5- نشستن درمجالس دینی باعث خشنودی و رضامندی الله متعال می گردد .

6- عدم حضور در مجالس دینی علامت روگردانی از الله متعال است .

7- عدم حضور در مجالس وعظ و ارشادعلامت خوبی برای یک مسلمان نیست .