۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

شرح و تحقیق سنن ابن ماجه ..... درس سوم

بَابُ اتِّبَاعِ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ

بحث پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم


امام ابن ماجه رحمه الله چه زیبا کتابشان را با مقدمه ای شروع نمودند که در ابتدای آن سخن از پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به میان آورده اند، و با این طریق اهمیت سنّت را بیان نمودند زیرا بدون سنّت؛ دین معنی ندارد و این حدیث و سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است که قرآن مجید را تفسیر و دین را بطور کامل و واضح؛ بیان می نماید و بدون آن نه می شود قرآن کریم را فهمید و نه می شود به دین بصورت کامل عمل نمود، لذا هرکس می خواهد قرآن مجید را خوب فهمیده و به دین بصورت کامل عمل نماید؛ پس باید از احادیث و سنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کاملا آگاه بوده و بدانها جامه عمل بپوشاند.

در این تیتر و عنوانی که امام ابن ماجه رحمه الله در اینجا ذکر نموده اند دو کلمه اساسی به کار رفته و نیاز به توضیح دارند، یک کلمه «اتِّبَاعِ» و دو کلمه «سُنَّةِ».

«اتِّبَاعِ» درلغت به معنای پیروی نمودن است، ولی در اصطلاح علماء کلمه «اتِّبَاعِ» را به دو معنی بکار می برند:

1 - اتباع به معنای «حرف غیر معصوم را با دلیل پیروی نمودن»، در این صورت اتباع در مقابل تقلید قرارمی گیرد زیرا تقلید یعنی «حرف غیر معصوم را بدون دلیل پذیرفتن»، در اسلام همه تشویق به اتباع شدند و از تقلید ممانعت شده اند، مگر بوقت ضرورت و قدرضرورت که اسلام برای عوامی که توان هیچ تحقیقی را ندارند؛ جواز تقلید داده است.

2 - اتباع به معنای پیروی نمودن از الله متعال و یا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، که این برای هر فرد مسلمان ضروری است، و همه باید به حد توان ازدستورات الله متعال و سنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پیروی کنند، امام ابن ماجه رحمه الله به همین معنای دومی کلمه اتباع را در اینجا بکار برده اند.

واما کلمه «سُنَّةِ» در لغت به معنای روش و طریقه می آید ولی در اصطلاح محدثین به «گفتار، کردار، تأییدات سکوتی، صفات اخلاقی و خلقتی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم» گفته می شود، ومحدثین آن را هم معنای حدیث می دانند، و مقصود امام ابن ماجه رحمه الله ازکلمه «سُنَّةِ» در اینجا همین معنای اصطلاحی مورد نظرمحدّثین می باشد به همین خاطر آن را مضاف به کلمه « رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ » نموده و گفته: «سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ»، لذا هدف امام از پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در اینجا پیروی ازتمام احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می باشد.

امام ابن ماجه رحمه الله کتابش را با «باب پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم» شروع نمودند،چون جریان پیروی از دستورها وسنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از اساسی ترین مسائل است، زیرا پیروی از پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم در حقیقت پیروی از الله متعال است، ایشان هیچ حرفی را از طرف خود نمی گفتند و هیچ کاری را از طرف خود انجام نمی دادند همه گفتار و کردارشان به دستور الله متعال بوده است در این باره چند آیه از قرآن مجید که در ذیل آورده می شود توجه نمایید:

وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى (3) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى (4) سوره نجم

ترجمه: او از سر خواهشات سخن نمی گوید، نیست سخن او بجز وحی که بسوی او وحی می شود.

مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا (80) سوره نساء

ترجمه: آنی که از رسول الله پیروی می کند او از الله پیروی نموده است، و آنی که پشت می گرداند ما ترا محافظ و نگهبان بر آنان نفرستادیم.

قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (31) قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ (32) سوره آل عمران

ترجمه: بگو اگر الله را دوست می دارید پس از من (پیامبر) پیروی کنید الله شما را دوست می دارد و گناهانتان را برایتان می آمرزد و الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهرورز است، بگو از الله و رسول پیروی نمایید و اگر پشت گردانید (این را بدانید که) قطعا الله کافران را دوست نمی دارد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا (59) سوره نساء

ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردید از الله پیروی نمایید و از رسول الله پیروی نمایید و از صاحبان امرتان و اگر در چیزی با یکدیگر اختلاف نمودید پس آن را بسوی الله و رسول باز گردانید اگر به الله و روز قیامت ایمان می دارید این بهترین و دارای نیک ترین سرانجام است.

علاوه از این آیات ، آیات بسیار دیگری نیز در قرآن مجید وجود دارد که ما را به پیروی از دستورات و سنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم دستور می دهد، همان گونه که در میان احادیث، احادیث بسیاری وجود دارد که به ما دستور اطاعت و پیروی از سنّت های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می دهد، و از مخالفت با ایشان برحذر می دارد، که برخی از آن احادیث را امام ابن ماجه در این باب و برخ دیگر از ابواب مقدمه سنن خویش ذکر نموده است.

در اینجا لازم می دانم که قبل از شروع به خواندن احادیث چند نکته را ذکر نمایم:

1 - برای هرکسی که می خواهد حدیثی را در هرکتاب حدیثی با سند بخواند بهتر است که در ابتدای سند«به قال» گفته و بعد سند آن حدیث را بخواند، و معنای «به قال» در اصل این است «بهذا السند قال صاحب الکتاب حدثنا...» یعنی با این سندی که من می خواهم بخوانم صاحب این کتاب این حدیث را بیان نموده اند، زیرا اگر فرد «به قال» نگوید و مستقیم سراغ سند برود و بگوید « حَدَّثَنَا فلان عن فلان.....» این بیانگر یک شائبه دروغ می شود زیرا که حدیثی را که می خواند و در ابتداء سند آن می گوید «حَدَّثَنَا» یعنی برای ما حدیث بیان نموده، برای او که این حدیث بیان نشده بلکه برای صاحب کتاب این حدیث بیان شده و کلمه «حَدَّثَنَا» سخن صاحب کتاب است، لذا وقتی در ابتدای سند «به قال» بگوید این شائبه برطرف می شود، زیرا او گفته است که با این سندی که من می خوانم صاحب کتاب این حدیث را از فلانی .... روایت نموده است.

 

2 - در اصل هر حدیث از دو قسمت تشکیل می شود:

أ - سند. 

ب : متن.

سند به همان سلسله روایانی گویند که متن را روایت می کنند، و متن به کلامی گفته می شود که آن را سلسله راویان روایت نموده اند، بعنوان مثال در این حدیثی که امام ابن ماجه رحمه الله در سنن خویش آورده توجه نمایید:

 

حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ».

«حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، وَوَکِیعٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ»؛ سند است و «مَنْ أَطَاعَنِی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ عَصَى اللَّهَ»؛ متن است.

 

3 - عموما صحت و ضعف احادیث به سندهای آنها بستگی دارد، یعنی اگر سند صحیح باشد متن صحیح، و اگر ضعیف باشد متن ضعیف می گردد؛ بجز در برخی از مواقع که بنا برعلل و یا شذوذی که در متن یافت می شوند، با وجود صحت سند متن آن حدیث ضعیف و مردود محسوب می شود، زیرا یا شاذ است و یا معلل و هر دو نوع از احادیث ضعیف و بی اعتبار محسوب می شوند، البته در اینجا ضروری است که گفته شود که تشخیص شذوذ و علل احادیث با وجود صحت اسانید کار محدثین متخصص است و هرکس هرکس نمی تواند چنین اظهار نظرهایی نماید و احادیثی که سندهای آنها صحیح اند را شاذ و یا معلّل معرفی کنند.