۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

این اثر و این حدیث تعارض ندارند

پرسش: آیا این اثر صحابه :

 

عَنْ أَبِی بُرْدَةَ ،  أَتَیْتُ الْمَدِینَةَ فَلَقِیتُ  عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلَامٍ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ : أَلَا تَجِیءُ فَأُطْعِمَکَ سَوِیقًا، وَتَمْرًا، وَتَدْخُلَ فِی بَیْتٍ. ثُمَّ قَالَ : إِنَّکَ بِأَرْضٍ الرِّبَا بِهَا فَاشٍ ؛ إِذَا کَانَ لَکَ عَلَى رَجُلٍ حَقٌّ فَأَهْدَى إِلَیْکَ حِمْلَ تِبْنٍ، أَوْ حِمْلَ شَعِیرٍ، أَوْ حِمْلَ  قَتٍّ  فَلَا تَأْخُذْهُ فَإِنَّهُ رِبًا.

 

ترجمه: ابو برده رحمه الله فرمودند: من به مدینه آمده و با عبدالله بن سلام رضی الله عنه ملاقات نمودم، آیا به خانه (ما) نمی آیی تا به قاووت نوشانده و خرما بخورانم، سپس گفت: همانا تو در سر زمینی هستی که در آن ربا منتشر است؛ لذا اگر تو به فردی قرضی داده بودی و او به تو باری از کاه و یا بار جو و یا باری علف هدیه کرد تو آن را نگیر، زیرا این سود و رباست.

 

صحیح البخاری ( 3814 ، 7342)

 

با این حدیث مرفوع که جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت نمودند، و در صحیح بخاری آمده است، در تعارض نیست:

 

عَنْ  جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ، قَالَ :  أَتَیْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَهُوَ فِی الْمَسْجِدِ، فَقَالَ : " صَلِّ رَکْعَتَیْنِ ". وَکَانَ لِی عَلَیْهِ دَیْنٌ فَقَضَانِی وَزَادَنِی.

ترجمه: جابر بن عبد الله رضی الله عنه فرمودند: من به نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌وآله‌ وسلم آمدم و در حالی که ایشان در مسجد بودند، به من گفتند: دو رکعت نماز بخوان، و من از ایشان طلبی داشتم آن را داده و اضافه تر هم به من دادند.

 

صحیح البخاری ( 443 ، 2097 )  و صحیح مسلم ( 715 )

 

 پاسخ: خیر، این دو روایت با هم تضاد نیستند، زیرا روایت اولی که همان روایت عبدالله بن سلام رضی الله عنه باشد، بخاطر این هدیه داده شده تا طلبکار قرضش را دیرتر بگیرد و این یک نوع سود و ربا دادن در قبال دیر پرداخت نمودن قرض است، که سود و حرام است، ولی آنچه در روایت جابر بن عبدالله رضی الله عنه آمده است، احسانی از طرف بدهکار است ، که بعد از پرداخت قرض بدون شرط قبلی چیزی اضافه تر و بیشتر می دهد، که این صحیح و حتی بهتر است، در این باره به این روایت دقت نمایید:

 

عَنْ  أَبِی هُرَیْرَةَ  رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ :  کَانَ لِرَجُلٍ عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سِنٌّ مِنَ الْإِبِلِ، فَجَاءَهُ یَتَقَاضَاهُ، فَقَالَ : أَعْطُوهُ . فَطَلَبُوا سِنَّهُ، فَلَمْ یَجِدُوا لَهُ إِلَّا سِنًّا فَوْقَهَا، فَقَالَ : أَعْطُوهُ . فَقَالَ : أَوْفَیْتَنِی، أَوْفَى اللَّهُ بِکَ. قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : إِنَّ خِیَارَکُمْ أَحْسَنُکُمْ قَضَاءً .

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: مردی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یک نوع شتری که دارای عمر خاصی بود طلب داشتند (که قبلا به ایشان قرض داده بودند)  او به نزد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمد، تا قرضش را بگیرد، (پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، به صحابه) فرمودند: شتری هم سن و سال شترش را به او بدهید، صحابه تلاش نمودند، ولی شتری نیافتند مگر بهتر و بزرگ تر از شترش، (پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: همان شتر (بهتر) را به او بدهید، آن فرد گفت: قرضم را کامل تر دادی، الله به شما کامل تری بدهد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا بهترین شما کسی است که قرضش را بهتر پرداخت کند.

 

صحیح البخاری ( 2305 ، 2306 )  و صحیح مسلم ( 1601 )