۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

ترجمه جامع الترمذی ،حدیث 113 تا 116

بَابٌ فِیمَنْ یَسْتَیْقِظُ فَیَرَى بَلَلًا وَلَا یَذْکُرُ احْتِلَامًا

بحثی در باره کسی که از خواب بیدار می شود وتری (آب منی، برجسم و یا لباسش) می بیند ولی خوابی که در آن جماع نموده و احتلام گشته باشد را بیاد نمی آورد.


113 - (صحیح) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِیعٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ خَالِدٍ الخَیَّاطُ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ، عَنْ القَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الرَّجُلِ یَجِدُ البَلَلَ وَلَا یَذْکُرُ احْتِلَامًا؟ قَالَ: «یَغْتَسِلُ»، وَعَنِ الرَّجُلِ یَرَى أَنَّهُ قَدْ احْتَلَمَ وَلَمْ یَجِدْ بَلَلًا؟ قَالَ: «لَا غُسْلَ عَلَیْهِ»، قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلْ عَلَى المَرْأَةِ تَرَى ذَلِکَ غُسْلٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ، إِنَّ النِّسَاءَ شَقَائِقُ الرِّجَالِ».

ترجمه: عایشه رضی الله عنها فرمودند: از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره مردی که (بر لباس و یا بدنش) تری (آب منی) می بیند ولی خواب جماعی را بیاد نمی آورد پرسیده شد؟ (که آیا این فرد باید غسل کند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: (بله این فرد) غسل می کند، و (همچنین) از مردی (پرسیده شد) که خواب جماع و جنب شدن می بیند ولی (بر لباس و یا بدنش) تری (آب منی) نمی بیند؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: براین (مرد) غسلی (واجب) نیست، ام سلمه (رضی الله عنها) فرمودند: ای رسول الله، آیا اگر زن هم چنین خوابی ببیند (وانزال شود) براونیزغسل واجب است؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: بله همانا زنان همانند و هم ردیف مردان اند.


بَابُ مَا جَاءَ فِی المَنِیِّ وَالمَذْیِ

بحث آنچه در باره منی و آب نشاط  آمده است.


114 - (صحیح) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو السَّوَّاقُ البَلْخِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا هُشَیْمٌ، عَنْ یَزِیدَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، ح وحَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَیْلَانَ قَالَ: حَدَّثَنَا حُسَیْنٌ الجُعْفِیُّ، عَنْ زَائِدَةَ، عَنْ یَزِیدَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى، عَنْ عَلِیٍّ، قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ المَذْیِ، فَقَالَ: «مِنَ المَذْیِ الوُضُوءُ، وَمِنَ المَنِیِّ الغُسْلُ».

ترجمه: علی بن ابی طالب رضی الله عنه فرمودند: من (با واسطه مقداد بن اسود رضی الله عنه) از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره آب عشق پرسیدم (که آیا از بیرون شدن آن غسل واجب می شود یا خیر)؟ ایشان فرمودند: از(بیرون شدن) آب عشق وضوواجب می گردد و از (بیرون شدن) منی غسل واجب می گردد.

 

بَابٌ فِی المَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ

بحثی در باره آب نشاطی که بر لباس می ریزد.


115 - (حسن) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدَةُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ عُبَیْدٍ هُوَ ابْنُ السَّبَّاقِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ، قَالَ: کُنْتُ أَلْقَى مِنَ المَذْیِ شِدَّةً وَعَنَاءً، فَکُنْتُ أُکْثِرُ مِنْهُ الغُسْلَ، فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَسَأَلْتُهُ عَنْهُ، فَقَالَ: «إِنَّمَا یُجْزِئُکَ مِنْ ذَلِکَ الوُضُوءُ»، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، کَیْفَ بِمَا یُصِیبُ ثَوْبِی مِنْهُ، قَالَ: «یَکْفِیکَ أَنْ تَأْخُذَ کَفًّا مِنْ مَاءٍ فَتَنْضَحَ بِهِ ثَوْبَکَ حَیْثُ تَرَى أَنَّهُ أَصَابَ مِنْهُ».

ترجمه: سهل بن حنیف رضی الله عنه فرمودند: من ازآمدن زیاد آب عشق سختی و مشکلات می دیدم زیرا ازآن زیاد غسل می کردم، این جریان را برای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بیان نمودم، و در این باره از ایشان پرسیدم (که چه باید بکنم؟ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: همانا برای تواز(آمدن)این (آب عشق) وضوکفایت می کند، (و نیازی به غسل نیست)، سپس من گفتم: ای رسول الله حکم آنچه از این آب عشق بر لباسم می ریزد (چیست) وبا آن چه کنم؟، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:برایت کفایت می کند که یک مشت آب گرفته و برآنجایی که دیدی از لباست این آب عشق ریخته بپاشی (با این طریق لباست پاک می شود).


بَابٌ فِی المَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ

بحثی در باره نطفه که بر لباس می ریزد


116 - (صحیح) حَدَّثَنَا هَنَّادٌ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، عَنْ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الحَارِثِ، قَالَ: ضَافَ عَائِشَةَ ضَیْفٌ، فَأَمَرَتْ لَهُ بِمِلْحَفَةٍ صَفْرَاءَ، فَنَامَ فِیهَا، فَاحْتَلَمَ، فَاسْتَحْیَا أَنْ یُرْسِلَ بِهَا وَبِهَا أَثَرُ الِاحْتِلَامِ، فَغَمَسَهَا فِی المَاءِ، ثُمَّ أَرْسَلَ بِهَا، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: «لِمَ أَفْسَدَ عَلَیْنَا ثَوْبَنَا؟ إِنَّمَا کَانَ یَکْفِیهِ أَنْ یَفْرُکَهُ بِأَصَابِعِهِ، وَرُبَّمَا فَرَکْتُهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِأَصَابِعِی».

ترجمه: همام بن حارث رحمه الله فرمودند: فردی مهمان عایشه رضی الله عنها شدند، (شب زمان خواب) عایشه (رضی الله عنها، به کنیزشان) دستور دادند تا ملافه وچادرزردنگی به مهمان داده تا درآن بخوابند، (اتفاقا، آن شب، آن مهمان، خواب دیده و) احتلام و جنب شدند، (وازآب منی او برآن چادر ریخت) او شرم نمود که آن چادر را بدان صورت که آلوده با منی است به نزد عایشه رضی الله عنها بفرستند، لذا آن را درآب غوطه داد و شست، و سپس به نزد عایشه رضی الله عنها فرستاد، عایشه رضی الله عنها(به کنیزش) گفت: چرا این فرد (با شستن رنگ) لباس و چادرما را خراب نموده است؟ (آن کنیز گفت چون برآن آب منی بوده شسته است، عایشه رضی الله عنها) فرمودند: همانا برایش کفایت می کرد که به انگشتانش آنجایی که ازپارچه به منی آلوده شده را به هم می مالید، (تا آن منی از لباس ریخته و دور می شد) من خیلی وقتها با انگشتان منی را از لباسهای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کنده و دور می کردم (و آنجایی ازلباس که با منی آلوده شده بود را نمی شستم).