۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

۩۩۩ قـــرآن و سنّت زنــــده بــــاد ۩۩۩

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ (20) (سوره انفال)

تفسیرآسان آیه (۲۵۵) سوره بقره

ترجمه آیه (۲۵۵) سوره بقره

 

اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (۲۵۵)

 

ترجمه : الله ،‌ معبود به حقی است که بجز او (دیگر) معبود به حقی وجود ندارد او زنده، پایدارو برپا دارنده (جهان هستی)است ، نه او را چرتی می گیرد و نه خوابی، ازآن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، چه کسی می تواند در نزدش شفارش (ومیانجیگری) کند مگر با اجازه او، او می داند آنچه را که جلوی دستان مردم (و پیش رویشان) است وآنچه را که در پشت سرشان است، و(مردم) به هیچ چیزی از علم او احاطه نمی کنند جزآنچه را که او خواسته است ، کرسی او به اندازه آسمانها و زمین گسترده ووسیع است وحفظ این دو(آسمان و زمین) او را خسته نمی کند و او (ذات) بلند مرتبه وبالا و بسیاربزرگ است.

 

تفسیرآسان آیه (۲۵۵) سوره بقره

 

قبل از اینکه به تفسیر این آیه شریفه بپردازم مناسب می دانم که چند سخنی مهم در باره این آیه بیان نمایم :

۱ - نام این آیه (آیة الکرسی) است .

۲ - علت نام گذاری این آیه شریفه به (آیة الکرسی) این است که در این آیه از (کرسی) و بزرگی و وسعت آن سخن به میان آمده است .

۳- این آیه دارای فضائل منحصر به خودش می باشد دراین باره به سه حدیث صحیح زیرتوجه نمایید :

 

( 1 ) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: وَکَّلَنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِحِفْظِ زَکَاةِ رَمَضَانَ، فَأَتَانِی آتٍ فَجَعَلَ یَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ فَأَخَذْتُهُ، وَقُلْتُ: وَاللَّهِ لَأَرْفَعَنَّکَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: إِنِّی مُحْتَاجٌ، وَعَلَیَّ عِیَالٌ وَلِی حَاجَةٌ شَدِیدَةٌ، قَالَ: فَخَلَّیْتُ عَنْهُ، فَأَصْبَحْتُ، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «یَا أَبَا هُرَیْرَةَ، مَا فَعَلَ أَسِیرُکَ البَارِحَةَ»، قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، شَکَا حَاجَةً شَدِیدَةً، وَعِیَالًا، فَرَحِمْتُهُ، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ کَذَبَکَ، وَسَیَعُودُ»، فَعَرَفْتُ أَنَّهُ سَیَعُودُ، لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِنَّهُ سَیَعُودُ، فَرَصَدْتُهُ، فَجَاءَ یَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ، فَأَخَذْتُهُ، فَقُلْتُ: لَأَرْفَعَنَّکَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: دَعْنِی فَإِنِّی مُحْتَاجٌ وَعَلَیَّ عِیَالٌ، لاَ أَعُودُ، فَرَحِمْتُهُ، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، فَأَصْبَحْتُ، فَقَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «یَا أَبَا هُرَیْرَةَ، مَا فَعَلَ أَسِیرُکَ»، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ شَکَا حَاجَةً شَدِیدَةً، وَعِیَالًا، فَرَحِمْتُهُ، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ کَذَبَکَ وَسَیَعُودُ»، فَرَصَدْتُهُ الثَّالِثَةَ، فَجَاءَ یَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ، فَأَخَذْتُهُ، فَقُلْتُ: لَأَرْفَعَنَّکَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ، وَهَذَا آخِرُ ثَلاَثِ مَرَّاتٍ، أَنَّکَ تَزْعُمُ لاَ تَعُودُ، ثُمَّ تَعُودُ قَالَ: دَعْنِی أُعَلِّمْکَ کَلِمَاتٍ یَنْفَعُکَ اللَّهُ بِهَا، قُلْتُ: مَا هُوَ؟ قَالَ: إِذَا أَوَیْتَ إِلَى فِرَاشِکَ، فَاقْرَأْ آیَةَ الکُرْسِیِّ: {اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ}، حَتَّى تَخْتِمَ الآیَةَ، فَإِنَّکَ لَنْ یَزَالَ عَلَیْکَ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ، وَلاَ یَقْرَبَنَّکَ شَیْطَانٌ حَتَّى تُصْبِحَ، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، فَأَصْبَحْتُ فَقَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَا فَعَلَ أَسِیرُکَ البَارِحَةَ»، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، زَعَمَ أَنَّهُ یُعَلِّمُنِی کَلِمَاتٍ یَنْفَعُنِی اللَّهُ بِهَا، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، قَالَ: «مَا هِیَ»، قُلْتُ: قَالَ لِی: إِذَا أَوَیْتَ إِلَى فِرَاشِکَ فَاقْرَأْ آیَةَ الکُرْسِیِّ مِنْ أَوَّلِهَا حَتَّى تَخْتِمَ الآیَةَ: {اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ} ، وَقَالَ لِی: لَنْ یَزَالَ عَلَیْکَ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ، وَلاَ یَقْرَبَکَ شَیْطَانٌ حَتَّى تُصْبِحَ - وَکَانُوا أَحْرَصَ شَیْءٍ عَلَى الخَیْرِ - فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ صَدَقَکَ وَهُوَ کَذُوبٌ، تَعْلَمُ مَنْ تُخَاطِبُ مُنْذُ ثَلاَثِ لَیَالٍ یَا أَبَا هُرَیْرَةَ»، قَالَ: لاَ، قَالَ: «ذَاکَ شَیْطَانٌ» (صحیح بخاری ، حدیث : 2311).

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مرا مأمورحفظ فطریه های رمضان نمودند،(در یکی از شب هایی که نگهبانی می دادم) فردی به نزد من آمده و شروع به مشت مشت گرفتن از موادغذائی ها شده (ودر ظرفش می ریخت تا دزدی نموده وبا خودش ببرد) که من او را گرفتم ، و(به او) گفتم : سوگند به الله که ترا به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می برم، (آن فرد) گفت : همانا من یک نیاز مندم و(مخارج) اهل و عیال برمن است ومن نیاز شدید دارم، (لذا لطف کن مرا رها کن ومرا به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبر) ، (ابوهریره رضی الله عنه) فرمودند : (وچون من این سخنانش را شنیدم ، دلم نرم شده) پس اورا رها کردم ، سپس چون صبح نمودم پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به من گفتند: ای ابوهریره اسیردیشبت چه کرد؟. (ابوهریره رضی الله عنه) فرمودند : من گفتم : ای رسول الله ، اونیاز شدیدش و داشتن اهل وعیال را مطرح کرد (دلم به حالش سوخت) پس من بر او ترحم نموده و سپس راهش را باز نموده رهایش کردم، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : ولی قطعا او دروغ گفته است ، و دوباره باز خواهد گشت، (ابوهریره رضی الله عنه فرمودند) من از اینکه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : همانا او باز خواهد گشت ، دانستم که او قطعا باز خواهد گشت لذا در کمینش بودم ، (که دیدم آم) ‌و شروع به مشت مشت گرفتن از موا غذائی (موجود درآنجا) نمود ، (من او را گرفته) سپس به او گفتم : و قطعا ترا به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خواهم برد (آن فرد) گفت : همانا من یک نیاز مندم و(مخارج) اهل و عیال برعهده من است ومن نیاز شدید دارم، (لذا لطف کن مرا رها کن ومرا به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبر) ، (ابوهریره رضی الله عنه) فرمودند : (وچون من این سخنانش را شنیدم ، دلم نرم شده) به (حالش) ترحم نموده و اورا رها کردم ، سپس چون صبح نمودم پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به من گفتند: ای ابوهریره اسیرت چه کرد؟. (ابوهریره رضی الله عنه) فرمودند : من گفتم : ای رسول الله ، اونیاز شدیدش و داشتن اهل وعیال را مطرح کرد (دلم به حالش سوخت) پس من بر او ترحم نموده و سپس راهش را باز نموده رهایش کردم، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : امّا او قطعا به تو دروغ گفته است و دوباره باز خواهند گشت، (ابوهریره رضی الله عنه) فرمودند : برای بار سوم کمینش کردم ،(دیدم که آمد) و شروع به مشت مشت برداشتن موادغذائی های (آنجا) شد، پس اورا گرفتمش ، و(به او گفتم که این بار) ترا به نزد رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) خواهم بود، واین آخرین و سومین بارت هست (هر بار که می آیی و من ترا می گیرم تعهد نموده و) گمان می کنی که نمایی ، ولی سپس باز گشته ومی آیی ،(آن فرد) گفت : مرا زها کن من به سخنانی را می آموزم که الله به وسیله آنان به نفع می رساند ، (ابوهریره رضی الله عنه می گوید) من گفتم : آن سخنان چیستند؟ (ان فرد) گفت : هرگاه که (شب ، برای خواب) به بستر خوابت رفتی پس آیت الکرسی {اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ}، تا پایان آیه بخوان ، همانا همیشه و بطور مستمر از جانب الله (متعال) بر تو یک نگهبانی می باشد و تا به صبح هرگز شیطان به تو نزدیک نخواهد گشت ، (ابوهریره رضی الله عنه می گوید) پس من راهش را باز کرده او را رها نمودم ، چون صبح نمودم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به من گفتند : اسیر دیشبت چه کرد؟ من گفتم : ای رسول الله، همانا او گمان نمود که به سخنانی آموزش می دهد که الله (متعال) با آنها به من نفع خواهند رساند، لذا من رهایش کردم ، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : (آنان سخنانی که به تو یاد داده) چیستند ؟ (ابوهریره رضی الله عنه فرمودند) من گفتم : (آن فرد) به من گفت : هرگاه که (شب ، برای خواب) به بستر خوابت رفتی پس آیت الکرسی {اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ}،ازاول آن تا پایانش بخوان ، همانا همیشه و بطور مستمر از جانب الله (متعال) بر تو یک نگهبانی می باشد و تا به صبح هرگز شیطان به تو نزدیک نخواهد گشت ، (یکی روایان این حدیث می گوید: از آنجایی که صحابه رضی الله عنهم حریص ترین افراد برخیر و نیکی بودند ، ابوهریره رضی الله عنه چون این حرف را از آن فرد شنید راضی شد تا آن سخنان را به او یاد داده و سپس او در مقابل او را آزاد کند) ، سپس پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: امّا (این بار) قطعا به تو راست گفته است و در حالی که او بسیار دروغگو است، (سپس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند ) ای ابوهریره آیا می دانی که از سه شب است با چه کسی گفتگو می کنی . (ابوهریره رضی الله عنه ) فرمودند : نخیر، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند) ، آن (فردی که در این سه شب با تو سخن می گفته او) شیطان (بوده) است .

 

(2) عَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «یَا أَبَا الْمُنْذِرِ، أَتَدْرِی أَیُّ آیَةٍ مِنْ کِتَابِ اللهِ مَعَکَ أَعْظَمُ؟» قَالَ: قُلْتُ: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: «یَا أَبَا الْمُنْذِرِ أَتَدْرِی أَیُّ آیَةٍ مِنْ کِتَابِ اللهِ مَعَکَ أَعْظَمُ؟» قَالَ: قُلْتُ: {اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ}. قَالَ: فَضَرَبَ فِی صَدْرِی، وَقَالَ: «وَاللهِ لِیَهْنِکَ الْعِلْمُ أَبَا الْمُنْذِرِ»(صحیح مسلم ، حدیث : (810) .

ترجمه : ابی بن کعب رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : ای ابو منذر(ابی بن کعب) آیا می دانی که کدام آیه از کتاب الله که بهمراه تو است (و حفظش داری، از نظرمطالب و اجر) بزرگ ترین است ؟ (ابی بن کعب) گفتند که من گفتم : که الله و رسولش دانا ترین اند . (دوباره رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : ای ابو منذر(ابی بن کعب) آیا می دانی که کدام آیه از کتاب الله که بهمراه تو است (و حفظش داری، از نظرمطالب و اجر) بزرگ ترین است ؟ (ابی بن کعب) گفتند که من گفتم : (آیت الکرسی ) {اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ}. (ابی بن کعب رضی الله عنه) فرمودند : (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) برسینه من زده وسپس فرمودند : سوگند به الله (ای) ابومنذر(ابی ابن کعب) ، (این) علم برایت گوارا (ومبارک) باد .

 

(3 ) عَنْ أَبِی أُمَامَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ قَرَأَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ فِی دُبُرِ کُلِّ صَلَاةٍ مَکْتُوبَةٍ لَمْ یَمْنَعْهُ مِنْ دُخُولِ الْجَنَّةِ إِلَّا أَنْ یَمُوتَ» (السنن الکبری امام نسائی ، حدیث : 9848 ).

 

ترجمه : ابوامامه رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هرکس (آیت الکرسی) را بعد ازهر نماز(فرضی) خواند، بجز مرگ (چیزی) مانع از رفتن او به بهشت او نمی گردد .

 

(اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ) دراین قسمت ازآیه نامها و صفاتی برای الله متعال بکار برده شده است که در اینجا نیاز به توضیح و تشریح دارد :

۱ - اولی لفظ « اللَّهُ » است و لفظ « اللَّهُ » تنها نامی است که در حقیقت سایرنامهای الله متعال همه و همه اوصاف همین نام مبارک می باشند ، معنای این نام مبارک «معبود به حق» یعنی تنها ذاتی که پرستش شدن، حق اوست ، می باشد .

ازنام مبارک « اللَّهُ » مشخص می گردد که سایرانسانها و موجوداتی که در دنیا پرستش شدن معبود به حق نبوده اند ، یعنی نباید پرستش می شدند ولی انسانها، آنان را بنا بر فریب ازشیطان لعین پرستش نمودند، حتی برخی ازآنها وفات نموده و از این جریان خبر ندارند و از این عمل کرد پیروانشان کاملا متنفر و در روز قیامت منکر می گردند.

۲ - دومین نامی که برای الله متعال در این قسمت از این آیه شریفه آمده نام « الْحَیُّ » می باشد که معنایش هست، ذات همیشه زنده ای که هرگز نمی میرد .

۳ - سومین نامی که برای الله متعال در این قسمت از این آیه شریفه آمده نام « الْقَیُّومُ » می باشد که معنایش هست برپا دارند تمام موجودات و ذاتی که بدون اوهیچ چیز توان وجود و برپائی ندارد.

نکته مهم واساسی که در این قسمت ازآیه بیان شده است این است که فقط و فقط باید الله متعال همان ذات همیشه زنده و برپا دارنده و سرپرست تمام موجودات پرستش و عبادت شود زیرا بجز او دیگر معبود به حقی وجود ندارد ، در حقیقت هرکس غیر این ذات را پرستش نماید او خود باطل و عبادت و پرستش نیز باطل است.

 

(لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ) در این قسمت ازآیه یکی دیگر از صفات و خصوصیات الله متعال بیان شده است و آن اینکه الله متعال هرگز نه چرت می زند و نه می خوابد و این دلیل برکامل و بی نقص بودن و همیشه متوجه بودن او براعمال مخلوقات است .

در این باره رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم این گونه فرموده اند : « إِنَّ اللهَ لَا یَنَامُ وَلَا یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَنَامَ» (صحیح مسلم ، حدیث (179).

یعنی : همانا الله نمی خوابد وبرای او مناسب هم نیست که بخوابد.

 

(لَهُ مَا فِی السَّمَوَاتِ وَمَا فِی الأَرْض) این قسمت ازآیه شریفه آمده که تمام موجودات خواه در آسمانها اند و یا بر این کره خاکی همه و همه مخلوق و بنده الله متعال اند همان گونه که الله متعال در سوره مریم آیه (۹۳) این گونه بیان نموده اند :

إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا.

ترجمه : نیست هرکسی که در آسمانها و زمین است، مگر اینکه اوبعنوان برده به نزد (الله) بی نهایت مهربان آمده است .

 

(مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ) از این قسمت آیه فهمیده می شود که اولا در قیامت شفاعتی هست، و در ثانی کسانی می توانند در قیامت شفاعت کنند که الله متعال به آنان اجازه شفاعت بدهد .

در اینجا لازم می دانم که در باره شفاعت در قیامت دیدگاه قرآن وسنت را بیان نمایم، خلاصه آنچه که از آیات قرآنی و احادیث صحیح نبوی در ابین باره فهمیده می شود این است که در روز قیامت برای مسلمانانی که مرتکب گناه کبیره شده اند با اذن و اجازه الله متعال، شفاعت صورت می گیرد وکسانی شفاعت گرمی گردند که از جانب الله متعال به آنها اجازه این کار داده شده باشد در این باره به آیات و احادیث صحیحی که در زیرآورده می شود توجه فرمایید :

1 - الله متعال درسوره طه، آیه ( ۱۰۹) چنین می فرمایند : یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا.

ترجمه : درآن روز(که روز قیامت باشد) شفاعتی فایده نمی دهد مگر(شفاعت) کسی که (الله) بی نهایت مهربان به او اجازه دهد و راضی به گفتار(وشفاعت) او باشد .

 

2 - الله متعال درسوره سبأ، آیه (۲۳) چنین فرموده اند: وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ...

ترجمه : و در نزد الله شفاعتی مفید واقع نمی شود (و پذیرفته نمی شود) مگر(شفاعت) کسی که (الله متعال) به او اجازه دهد.

 

3 - الله منان در سوره سوره بقره ، آیه (۲۵۵) این گونه فرموده اند: مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ .....

ترجمه : چه کسی می تواند در نزد الله شفاعت کند مگر بعد ازاجازه اش....

 

4- در صحیح بخاری ، حدیث : (6304)  چنین آمده است : عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لِکُلِّ نَبِیٍّ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ یَدْعُو بِهَا، وَأُرِیدُ أَنْ أَخْتَبِئَ دَعْوَتِی شَفَاعَةً لِأُمَّتِی فِی الآخِرَةِ».

ترجمه ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: برای هر پیامبری یک دعای قبول شده (وویژه ای بوده) است (که در همین دنیا آن را دعا نموده است) و من می خواهم دعای (ویژه) خودم را برای شفاعت امتم در روزقیامت مخفی نگه دارم (و ازآن در آن دنیا استفاده نمایم) .

 

۵ - درسنن ترمذی، حدیث (2435) چنین آمده است : عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «شَفَاعَتِی لِأَهْلِ الکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی».

انس رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: شفاعت من، مخصوص آن دسته از (افراد) امت من می باشد که مرتکب گناهان کبیره (وبزرگ) گشته اند.

دراینجا باید به یک نکته مهم دیگری در باره شفاعت نیزاشاره نمود وآن اینکه شفاعت برای کفار در قیامت وجود ندارد بجز ابوطالب عموی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در قبال نیکی هایی که اودر دنیا به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نموده است برای او از الله متعال درخواست تخفیف عذاب وشفاعت خواهد نمود، دراین باره به دو آیه و یک حدیث صحیح توجه نمایید :

الله متعال در سوره مدثرآیه (۴۸) در باره شفاعت برای کفار چنین فرمودند : فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ .

یعنی : شفاعت شفاعت گران برای آن نفعی نخواهند رساند (و آنها ازشفاعت آنان بهرمند نخواهند شد) .

و درسوره شعراء آیه (۱۰۰) الله متعال سخنی که کفار در روز قیامت درجهنم دراین باره با همدیگر می گویند را این گونه بیان نموده است (فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ) .

یعنی : برای ما شفاعت گرانی نیست (که ما را شفاعت نموده و از عذاب الهی و آتش جهنم نجات دهند) .

 

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَذُکِرَ عِنْدَهُ عَمُّهُ، فَقَالَ: «لَعَلَّهُ تَنْفَعُهُ شَفَاعَتِی یَوْمَ القِیَامَةِ، فَیُجْعَلُ فِی ضَحْضَاحٍ مِنَ النَّارِ یَبْلُغُ کَعْبَیْهِ، یَغْلِی مِنْهُ دِمَاغُهُ» (صحیح بخاری حدیث : 3885)

ترجمه : ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت نمودند که همانا ایشان از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم شنیدند در حالی که صحبت از عمویشان (ابوطالب) به میان آمده ایشان فرمودند : شاید که شفاعت من در روز قیامت برایش مفید واقع شده و نفع بدهد ، (اوبنا برشفاعت من) درآن قسمت از آتش جهنم گردانده می شود که آتش تا دو قوزک پایش می رسد و از(اثرشدت گرمای) آن، مغزش می جوشد .

 

 

(یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ) این قسمت ازآیه بیانگروسعت علم الله متعال است و این را می رساند که الله متعال گذاشته ،حال وآینده تمام مخلوقات را خوب و کامل می داند، و الله متعال برهمه چیز احاطه کا مل علمی دارد .

 

(وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ) دراین قسمت ازآیه آمده است که هیچ کس ازعلم الله متعال مطلع وآگاه نیست وهیچ کس نمی تواند به چیزی ازعلمش احاطه کند ، مگرآنچه را که خود الله متعال ازآن مخلوقاتش را مطلع نموده باشد ، وازاین قسمت ازآیه معلوم می گردد که تمام مخلوقات آگاهی و علومی که دارند همه را الله متعال به آنان آموخته است یعنی در حقیقت تمام مخلوق ناآگاه و بی خبر از علم دانش بوده اند و تنها ذات آگاه و صاحب دانش الله متعال بوده و هست ، و تنها اوست که به تمام مخلوقاتش دانش وآگاهی داده است .

 

(وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ) الله متعال در این قسمت ازآیه بیان نموده است که کرسی که یکی از مخلوقات اومی باشد ، آن قدر بزرگ و وسیع است که به اندازه وسعت و گستردگی آسمانها و زمین است ، آری برای بهتر واضح شدن این مطلب به یک حدیث صحیح و یک اثرصحیح که در این باره در ذیل ذکر می شود توجه نمایید :

عن أبی ذر الغفاری قال:" دخلت المسجد الحرام فرأیت رسول الله صلى الله علیه وسلم وحده فجلست إلیه، فقلت: یا رسول الله أیما آیة نزلت علیک أفضل؟ قال: آیة الکرسی: ما السموات السبع فی الکرسی إلا کحلقة ملقاة بأرض فلاة وفضل العرش على الکرسی کفضل تلک الفلاة على تلک الحلقة ". (سلسله احادیث صحیحه حدیث (۱۰۹) بحواله کتاب العرش محمد بن ابی شیبه).

 

ترجمه : ابوذر غفاری رضی الله عنه فرمودند : من وارد مسجد الحرام شد که دیدم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تنها (نشسته اند) و من هم رفته بنزد ایشان نشستم ، سپس گفتم : ای رسول الله کدام آیه (ازآیاتی) که برشما نازل شده از همه برتر(و دارای فضیلت بیشتری) است، (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : آیت الکرسی (سپس فرمودند) آسمانها هفت گانه درمقابل کرسی نیست مگر همانند حلقه ای که در یک زمین (بزرگ) کویری انداخته شده باشد وبرتری (وبزرگی) عرش بر کرسی همانند برتری (و بزرگی) آن زمین کویر(بزرگ) برآن حلقه است .

 

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: «الْکُرْسِیُّ مَوْضِعُ قَدَمَیْهِ، وَالْعَرْشُ لَا یُقْدَرُ قَدْرُهُ» (مستدرک حاکم ، حدیث : 3116 ).

ترجمه : ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند : کرسی جای دو قدم و پای الله (متعال) است و عرش اندازه (وبزرگی) آن دانسته نمی شود .

ناگفته نماند آنچه از ابن عباس رضی الله عنه روایت شده که ایشان گفته اند (کرسی) یعنی علم الله متعال، این صحت ندارد و روایتش ضعیف و غیر قابل استدلال می باشد .

 

(وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا) دراین قسمت از آیه قدرت و توان زیاد الله متعال بیان شده است که حفظ و نگه داری آسمانها و زمین به این بزرگی با تمام مخلوقاتی که درآنها قرار دارند هرگز الله متعال را خسته نمی کند، بلکه این کار برای الله متعال بسیار آسان است .

 

(وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ)  آیت الکرسی با دو نام و صفت ازنامها و صفات الله متعال پایان یافته است یک (الْعَلِیُّ) و دیگری (الْعَظِیمُ)، (الْعَلِیُّ) یعنی ذات بالا و برتر برهمه مخلوقات و (الْعَظِیمُ) یعنی ذات بسیار بزرگ ، با تفکر به این دو صفات باعث می شود تا فرد خودش را از دیگران بزرگتر و برسایرین برتر نداند و یک فرد متواضع و فروتن باشد زیرا او خوب می داند که از همه برتر و از همه بزرگ تر فقط و فقط الله متعال است و هرکس دیگر در مقابل الله متعال هیچ است وبا تفکر به بزرگی و برتری الله متعال باعث تواضع و فروتنی در فرد می گردد.